اهل سنت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد'
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}} {{پانویس2}}' به '{{پانویس}}') |
جز (جایگزینی متن - 'فرد' به 'فرد') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
*[[احمد بن حنبل]] در مسئله [[خلق]] [[قرآن]] در برابر [[معتزله]] [[مقاومت]] کرد و در رأس [[اهل حدیث]] قرار گرفت و [[اهل حدیث]] و یا [[اهل سنت]] در [[پیروان]] [[ابن حنبل]] خلاصه گردید، و [[متکلمان]] و خردورزان و هر کس که به نوعی بر [[عقیده]] [[اسلامی]]، با [[خرد]] [[استدلال]] میکرد، از چتر [[اهل سنت]] بیرون رفت. و از این اصطلاح، جز [[اصحاب]] [[حدیث]] به [[رهبری]] [[احمد بن حنبل]] چیزی به اذهان خطور نمیکرد. | *[[احمد بن حنبل]] در مسئله [[خلق]] [[قرآن]] در برابر [[معتزله]] [[مقاومت]] کرد و در رأس [[اهل حدیث]] قرار گرفت و [[اهل حدیث]] و یا [[اهل سنت]] در [[پیروان]] [[ابن حنبل]] خلاصه گردید، و [[متکلمان]] و خردورزان و هر کس که به نوعی بر [[عقیده]] [[اسلامی]]، با [[خرد]] [[استدلال]] میکرد، از چتر [[اهل سنت]] بیرون رفت. و از این اصطلاح، جز [[اصحاب]] [[حدیث]] به [[رهبری]] [[احمد بن حنبل]] چیزی به اذهان خطور نمیکرد. | ||
*در آغاز [[قرن چهارم]] [[اسلامی]]، [[ابوالحسن اشعری]] در [[مسجد]] جامع [[بصره]] از اعتزال [[توبه]] کرد و خود را پیرو [[احمد بن حنبل]] نامید<ref>ابنندیم، الفهرست، ص۲۷۱؛ ابنخلکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۸۵.</ref> و با [[برنامهریزی]] خاصی به تنظیم [[عقاید]] [[سنت]] موروث از [[احمد بن حنبل]]، پرداخت، و توانست در میان گروهی از [[اهل سنت]] جای خاصی باز کند بالأخص آنگاه که [[کتاب ]] "الابانة" را منتشر نمود که درست نسخه دومی از [[عقاید]] [[احمد بن حنبل]] است، ولی در عین حال دیدگاه او با [[احمد بن حنبل]]، یکسان نبود، زیرا او از [[مکتب]] اعتزال [[توبه]] کرد نه از [[علم کلام]] و لذا کوشید در تألیف دوم خود "اللُمَع" [[عقاید]] [[اهل سنت]] را با [[صبغه]] [[کلامی]] [[اثبات]] نماید، حتی رسالهای در [[لزوم]] بهرهگیری از [[علم کلام]] نگاشت<ref>جعفر سبحانی، بحوث فی الملل والنحل، ج۲، ص۵۱-۶۰.</ref>. | *در آغاز [[قرن چهارم]] [[اسلامی]]، [[ابوالحسن اشعری]] در [[مسجد]] جامع [[بصره]] از اعتزال [[توبه]] کرد و خود را پیرو [[احمد بن حنبل]] نامید<ref>ابنندیم، الفهرست، ص۲۷۱؛ ابنخلکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۲۸۵.</ref> و با [[برنامهریزی]] خاصی به تنظیم [[عقاید]] [[سنت]] موروث از [[احمد بن حنبل]]، پرداخت، و توانست در میان گروهی از [[اهل سنت]] جای خاصی باز کند بالأخص آنگاه که [[کتاب ]] "الابانة" را منتشر نمود که درست نسخه دومی از [[عقاید]] [[احمد بن حنبل]] است، ولی در عین حال دیدگاه او با [[احمد بن حنبل]]، یکسان نبود، زیرا او از [[مکتب]] اعتزال [[توبه]] کرد نه از [[علم کلام]] و لذا کوشید در تألیف دوم خود "اللُمَع" [[عقاید]] [[اهل سنت]] را با [[صبغه]] [[کلامی]] [[اثبات]] نماید، حتی رسالهای در [[لزوم]] بهرهگیری از [[علم کلام]] نگاشت<ref>جعفر سبحانی، بحوث فی الملل والنحل، ج۲، ص۵۱-۶۰.</ref>. | ||
*بیشتر [[حنابله]] که [[لقب]] [[اهل سنت]] را ویژه خود میدانستند او را در حال حیاتش و حتی پس از فوت، به عنوان [[اهل سنت]] نپذیرفتند و لذا وقتی [[اشعری]] به [[بغداد]] آمد، و با بَرْبهاری، پیشوای [[حنابله]] [[سخن]] گفت و یادآور شد که بر جبایی و پسر او [[ابوهاشم]] و بر [[یهود]] و [[نصاری]] و [[مجوس]] نقد نوشتهام، وقتی سخن او به آخر رسید، بربهاری گفت: من از سخنان تو چیزی نفهمیدم، و جز آنچه [[احمد بن حنبل]] گفته نمیپذیریم. روی این اساس [[ابنحزم]]، [[ابوالحسن اشعری]] را دورترین | *بیشتر [[حنابله]] که [[لقب]] [[اهل سنت]] را ویژه خود میدانستند او را در حال حیاتش و حتی پس از فوت، به عنوان [[اهل سنت]] نپذیرفتند و لذا وقتی [[اشعری]] به [[بغداد]] آمد، و با بَرْبهاری، پیشوای [[حنابله]] [[سخن]] گفت و یادآور شد که بر جبایی و پسر او [[ابوهاشم]] و بر [[یهود]] و [[نصاری]] و [[مجوس]] نقد نوشتهام، وقتی سخن او به آخر رسید، بربهاری گفت: من از سخنان تو چیزی نفهمیدم، و جز آنچه [[احمد بن حنبل]] گفته نمیپذیریم. روی این اساس [[ابنحزم]]، [[ابوالحسن اشعری]] را دورترین فرد از [[اهل سنت]] معرفی میکند<ref>بغدادی، الفصل فی الملل والنحل، ج۲، ص۳۶۵.</ref>. ولی به مرور زمان و بر اثر [[تبلیغ]] تربیت یافتگان [[مکتب]] او، [[امامت]] [[اشعری]] برای [[اهل سنت]] جا افتاد و جز [[حنابله]]، همگان تحت [[ریاست]] او قرار گرفتند و لذا او در هر دو کتاب، خود را تنظیمکننده [[عقاید]] [[اهل سنت]] معرفی میکند<ref>اشعری، علی بن اسماعیل، الابانة عن اصول الدیانة، ص۴۳؛ علی بن اسماعیل اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۳۵۰.</ref> و [[عبدالقاهر بغدادی]] که خود از [[اشاعره]] است پس از [[گفتگو]] در [[حدیث افتراق]] [[امت]] به هفتاد و سه [[فرقه]] میگوید: [[اهل]] [[نجات]] جز [[اهل سنت و جماعت]] [[فقیهان]] [[امت]]، [[متکلمان]] مثبتان صفات خبریه کسی نیست<ref>عبدالقاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۳۱۸-۳۱۹.</ref>. | ||
*[[سعدالدین تفتازانی]] نیز پس از [[مذاکره]] درباره افتراق [[امت]] میگوید: [[اشعری]] با استاد خود جبایی [[مناظره]] کرد و او و تلامیذ وی به ابطال [[مذهب]] [[معتزله]] پرداختند و به [[اثبات]] آنچه در [[سنت]] آمده و [[جماعت]] [[اسلامی]] آن را پذیرفتهاند، [[همت]] گماردند، و [[لقب]] [[اهل سنت و جماعت]] را گرفتند<ref>سعدالدین تفتازانی، شرح العقائد النسفیه، ص۱۶.</ref>. | *[[سعدالدین تفتازانی]] نیز پس از [[مذاکره]] درباره افتراق [[امت]] میگوید: [[اشعری]] با استاد خود جبایی [[مناظره]] کرد و او و تلامیذ وی به ابطال [[مذهب]] [[معتزله]] پرداختند و به [[اثبات]] آنچه در [[سنت]] آمده و [[جماعت]] [[اسلامی]] آن را پذیرفتهاند، [[همت]] گماردند، و [[لقب]] [[اهل سنت و جماعت]] را گرفتند<ref>سعدالدین تفتازانی، شرح العقائد النسفیه، ص۱۶.</ref>. | ||
*همزمان با [[اشعری]]، [[ابومنصور ماتریدی سمرقندی]] در [[مشرق]] [[جهان اسلام]] با برنامهای مشابه [[ابوالحسن اشعری]] [[ظهور]] کرد او که خود را [[ناصر]] [[اهل سنت]] خواند مکتبی را پی ریزی کرد که گرایشهای [[عقلانی]] آن بیش از [[اشعری]] بود و سرانجام [[مکتب]] او مکتبی متوسط بین دو [[مکتب]] [[معتزله]] و [[اشعری]] قرار گرفت. | *همزمان با [[اشعری]]، [[ابومنصور ماتریدی سمرقندی]] در [[مشرق]] [[جهان اسلام]] با برنامهای مشابه [[ابوالحسن اشعری]] [[ظهور]] کرد او که خود را [[ناصر]] [[اهل سنت]] خواند مکتبی را پی ریزی کرد که گرایشهای [[عقلانی]] آن بیش از [[اشعری]] بود و سرانجام [[مکتب]] او مکتبی متوسط بین دو [[مکتب]] [[معتزله]] و [[اشعری]] قرار گرفت. |