پرش به محتوا

ابن قیس همدانی در تراجم و رجال: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت'
جز (جایگزینی متن - 'قوت' به 'قوت')
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت')
خط ۴۴: خط ۴۴:
*[[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} که از دور، نظاره‌گر آن [[لشکر]] بود، دانست که همگی نیروهای [[معاویه]] از مردان [[برگزیده]] نزدیک است به هم بپیوندند و به [[همدانیان]] یورش برند، لذا در میان نیروهای [[همدان]] فریاد برآورد: "ای [[همدانیان]]؟" سعید گفت: گوش به فرمانم یا [[امیرالمؤمنین]]! [[امام]]{{ع}} فرمود: "هم اکنون بر [[دشمن]] حمله کن، قبل از آن‌که [[سازماندهی]] [[دشمن]] به اتمام رسد.
*[[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} که از دور، نظاره‌گر آن [[لشکر]] بود، دانست که همگی نیروهای [[معاویه]] از مردان [[برگزیده]] نزدیک است به هم بپیوندند و به [[همدانیان]] یورش برند، لذا در میان نیروهای [[همدان]] فریاد برآورد: "ای [[همدانیان]]؟" سعید گفت: گوش به فرمانم یا [[امیرالمؤمنین]]! [[امام]]{{ع}} فرمود: "هم اکنون بر [[دشمن]] حمله کن، قبل از آن‌که [[سازماندهی]] [[دشمن]] به اتمام رسد.
*سعید با [[اطاعت]] از [[فرمان امام]]{{ع}} با نیروهای [[جان]] بر کف [[همدان]]، بی‌درنگ به رزم آوران شامی یورش بردند و آرایش [[سپاه معاویه]] را بر هم ریخته و آنان را تا پشت قرارگاه اصلی [[معاویه]] عقب راندند که در این میان بسیاری از نیروهای شامی به [[هلاکت]] رسیدند؛ به طوری که [[معاویه]] با دیدن این منظره و گفت: وای بر من که از [[قبیله]] [[همدان]] چه می‌کشیم! در چنین روزی بود که [[مرگ]] و [[وحشت]] بر [[سپاه شام]] [[سایه]] افکند و کشته‌های آنان از حد معمول گذشت.
*سعید با [[اطاعت]] از [[فرمان امام]]{{ع}} با نیروهای [[جان]] بر کف [[همدان]]، بی‌درنگ به رزم آوران شامی یورش بردند و آرایش [[سپاه معاویه]] را بر هم ریخته و آنان را تا پشت قرارگاه اصلی [[معاویه]] عقب راندند که در این میان بسیاری از نیروهای شامی به [[هلاکت]] رسیدند؛ به طوری که [[معاویه]] با دیدن این منظره و گفت: وای بر من که از [[قبیله]] [[همدان]] چه می‌کشیم! در چنین روزی بود که [[مرگ]] و [[وحشت]] بر [[سپاه شام]] [[سایه]] افکند و کشته‌های آنان از حد معمول گذشت.
*در این [[موقعیت]] [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} افراد [[قبیله]] [[همدانی]] را فراخواند و ضمن تحسین و [[تمجید]] از دلاورمردی آنان فرمود: ای گروه [[همدان]]، شما [[زره]] و نیزه شکافنده من هستید، به [[خدا]] [[سوگند]] ای گروه [[همدان]]، شما کسی جز [[خدا]] را [[یاری]] ندارید و فقط ندای او را [[اجابت]] نمودید.
*در این موقعیت [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} افراد [[قبیله]] [[همدانی]] را فراخواند و ضمن تحسین و [[تمجید]] از دلاورمردی آنان فرمود: ای گروه [[همدان]]، شما [[زره]] و نیزه شکافنده من هستید، به [[خدا]] [[سوگند]] ای گروه [[همدان]]، شما کسی جز [[خدا]] را [[یاری]] ندارید و فقط ندای او را [[اجابت]] نمودید.
*باز سعید در جواب [[امام]]{{ع}} با کلمات بسیار پر معنایی عرضه داشت: ما ندای [[خدا]] را [[اجابت]] کردیم و به ندای تو نیز لبیک گفتیم و [[پیامبر خدا]] را در قبرش [[یاری]] رساندیم و در رکاب تو با کسانی به [[پیکار]] برخاستیم که هرگز چون تو نبوده و نخواهند بود، بنابراین ما را به هر جا که [[دوست]] داری، گسیل‌دار که به طور [[قطع]] ما را [[مطیع]] و [[فرمان‌بردار]] خواهی یافت.
*باز سعید در جواب [[امام]]{{ع}} با کلمات بسیار پر معنایی عرضه داشت: ما ندای [[خدا]] را [[اجابت]] کردیم و به ندای تو نیز لبیک گفتیم و [[پیامبر خدا]] را در قبرش [[یاری]] رساندیم و در رکاب تو با کسانی به [[پیکار]] برخاستیم که هرگز چون تو نبوده و نخواهند بود، بنابراین ما را به هر جا که [[دوست]] داری، گسیل‌دار که به طور [[قطع]] ما را [[مطیع]] و [[فرمان‌بردار]] خواهی یافت.
*ماهم از [[خداوند]] عالمیان می‌خواهیم، [[سعید بن قیس]] را با مولایش [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[محشور]] کند که در [[جنگ صفین]] چگونه درخشید و چه بسیار [[غم]] از چهره [[علی]]{{ع}} برداشت و [[روح]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] بر [[معاویه]] و یارانش مستولی ساخت.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۶۴۱-۶۴۳.</ref>
*ماهم از [[خداوند]] عالمیان می‌خواهیم، [[سعید بن قیس]] را با مولایش [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[محشور]] کند که در [[جنگ صفین]] چگونه درخشید و چه بسیار [[غم]] از چهره [[علی]]{{ع}} برداشت و [[روح]] [[یأس]] و [[ناامیدی]] بر [[معاویه]] و یارانش مستولی ساخت.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۶۴۱-۶۴۳.</ref>


==واکنش سعید در [[فتنه]] بالا بردن قرآن‌ها==
==واکنش سعید در [[فتنه]] بالا بردن قرآن‌ها==
*پس از موفقیت [[معاویه]] در [[حیله]] به نیزه کردن قرآن‌ها تا شاید [[جنگ صفین]] را به نفع خود پایان بخشد، [[سعید بن قیس]] در این [[موقعیت]] نزد [[امام]]{{ع}} آمد و از [[حضرت]] خواست تا به نزد [[شامیان]] برود و با آنها به گفت وگو بنشیند، [[امام]]{{ع}} به وی [[مأموریت]] داد تا با آنان صحبت کند تا بیشتر با خواسته شان آشنا شود. سعید بیرون آمد و مقابل [[مردم]] [[شام]] قرار گرفت و گفت: ای [[مردم]] [[شام]]، میان ما و شما اموری اتفاق افتاد که موجب [[خشم]] و [[نفرت]] هر یک از ما گردید، ما از [[دین]] و دنیای خود [[دفاع]] کردیم؛ ولی شما [[اقدام]] [[دفاعی]] و حمایتی ما را [[غدر]] و [[اسراف]] خواندید، و اکنون ما را به چیزی می‌خوانید که ما تا ساعتی پیش، برای تحقق همان امر با شما جنگیدیم، البته [[اهل عراق]] با دستاوردی بهتر از عمل کردن به [[کتاب خدا]]، به دیار خود باز نخواهند گشت و شما [[مردم]] [[شام]] نیز نتیجه ای بهتر از عمل به [[کتاب خدا]] و [[پیروی]] از دستورهای او، کسب نخواهید کرد، پس بدانید که به [[حکم]] [[کتاب خدا]]، [[حق]] در [[دست]] ماست نه شما، اگر نمی‌خواهید آن را بپذیرید، پس ما همانیم که بودیم و شما همانید که بودید.
*پس از موفقیت [[معاویه]] در [[حیله]] به نیزه کردن قرآن‌ها تا شاید [[جنگ صفین]] را به نفع خود پایان بخشد، [[سعید بن قیس]] در این موقعیت نزد [[امام]]{{ع}} آمد و از [[حضرت]] خواست تا به نزد [[شامیان]] برود و با آنها به گفت وگو بنشیند، [[امام]]{{ع}} به وی [[مأموریت]] داد تا با آنان صحبت کند تا بیشتر با خواسته شان آشنا شود. سعید بیرون آمد و مقابل [[مردم]] [[شام]] قرار گرفت و گفت: ای [[مردم]] [[شام]]، میان ما و شما اموری اتفاق افتاد که موجب [[خشم]] و [[نفرت]] هر یک از ما گردید، ما از [[دین]] و دنیای خود [[دفاع]] کردیم؛ ولی شما [[اقدام]] [[دفاعی]] و حمایتی ما را [[غدر]] و [[اسراف]] خواندید، و اکنون ما را به چیزی می‌خوانید که ما تا ساعتی پیش، برای تحقق همان امر با شما جنگیدیم، البته [[اهل عراق]] با دستاوردی بهتر از عمل کردن به [[کتاب خدا]]، به دیار خود باز نخواهند گشت و شما [[مردم]] [[شام]] نیز نتیجه ای بهتر از عمل به [[کتاب خدا]] و [[پیروی]] از دستورهای او، کسب نخواهید کرد، پس بدانید که به [[حکم]] [[کتاب خدا]]، [[حق]] در [[دست]] ماست نه شما، اگر نمی‌خواهید آن را بپذیرید، پس ما همانیم که بودیم و شما همانید که بودید.
*سخنان به [[حق]] سعید که کار را بر [[سپاه معاویه]] سخت می‌کرد و مخالفین ادامه [[جنگ]] در [[سپاه امام]] که جمعی از آنها منافقانه و جمعی [[کورکورانه]] تن به هر ذلتی جز ادامه [[جنگ]] می‌دادند با گفتار سعید [[مخالفت]] ورزیدند و با [[اصرار]] زیاد سرانجام موضوع غمبار [[حکمیت]] طبق خواست و نظر [[معاویه]] را به [[امام]]{{ع}} [[تحمیل]] کردند<ref>ر.ک: وقعة صفین، ص۴۸۳.</ref>.
*سخنان به [[حق]] سعید که کار را بر [[سپاه معاویه]] سخت می‌کرد و مخالفین ادامه [[جنگ]] در [[سپاه امام]] که جمعی از آنها منافقانه و جمعی [[کورکورانه]] تن به هر ذلتی جز ادامه [[جنگ]] می‌دادند با گفتار سعید [[مخالفت]] ورزیدند و با [[اصرار]] زیاد سرانجام موضوع غمبار [[حکمیت]] طبق خواست و نظر [[معاویه]] را به [[امام]]{{ع}} [[تحمیل]] کردند<ref>ر.ک: وقعة صفین، ص۴۸۳.</ref>.
*[[ابن مزاحم]] از [[ابی وداک]] [[نقل]] می‌کند: پس از آنکه نیروهای [[شام]] قرآن‌ها را بر سر نیزه‌ها بالا بردند و [[تمایل]] به [[صلح]] و ترک [[ستیز]] قوت گرفت و [[مردم]] [[تظاهر]] به [[پذیرفتن]] [[حکمیت]] [[قرآن]] کردند و [[نامه]] [[حکمت]] نوشته شد، [[حضرت امیر]] خطاب به یارانش فرمود: "من اگر به این [[صلح]] و [[آشتی]] تن دادم تنها به این [[دلیل]] بود که شما در این [[جنگ]] [[ضعف]] و [[سستی]] از خود نشان دادید"<ref>{{متن حدیث|نَّمَا فَعَلْتُ مَا فَعَلْتُ لِمَا بَدَا فِيكُمْ مِنَ اَلْخَوَرِ وَ اَلْفَشَلِ عَنِ اَلْحَرْبِ}}</ref>
*[[ابن مزاحم]] از [[ابی وداک]] [[نقل]] می‌کند: پس از آنکه نیروهای [[شام]] قرآن‌ها را بر سر نیزه‌ها بالا بردند و [[تمایل]] به [[صلح]] و ترک [[ستیز]] قوت گرفت و [[مردم]] [[تظاهر]] به [[پذیرفتن]] [[حکمیت]] [[قرآن]] کردند و [[نامه]] [[حکمت]] نوشته شد، [[حضرت امیر]] خطاب به یارانش فرمود: "من اگر به این [[صلح]] و [[آشتی]] تن دادم تنها به این [[دلیل]] بود که شما در این [[جنگ]] [[ضعف]] و [[سستی]] از خود نشان دادید"<ref>{{متن حدیث|نَّمَا فَعَلْتُ مَا فَعَلْتُ لِمَا بَدَا فِيكُمْ مِنَ اَلْخَوَرِ وَ اَلْفَشَلِ عَنِ اَلْحَرْبِ}}</ref>
۲۱۷٬۴۹۱

ویرایش