اسوه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
جز (جایگزینی متن - 'هدف از بعثت انبیاء' به 'هدف از بعثت انبیاء') |
(←منابع) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
*هر آنچه [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید یا عمل میکند، و حتّی [[سکوت]] رضایتمندانه حضرتش نسبت به یک امر، به طور مطلق [[حجّت]] برای [[امّت]] محسوب میشود: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا... فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ... وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم... پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخواندهای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۳۸۵-۳۸۶.</ref>. | *هر آنچه [[رسول خدا]]{{صل}} میفرماید یا عمل میکند، و حتّی [[سکوت]] رضایتمندانه حضرتش نسبت به یک امر، به طور مطلق [[حجّت]] برای [[امّت]] محسوب میشود: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا... فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ... وَاتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}}<ref>«بگو: ای مردم! به راستی من فرستاده خداوند به سوی همه شمایم... پس به خداوند و فرستاده او پیامبر درس ناخواندهای که به خداوند و قرآن او ایمان دارد ایمان بیاورید و از او پیروی کنید باشد که راهیاب گردید» سوره اعراف، آیه ۱۵۸.</ref><ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۱، ص۳۸۵-۳۸۶.</ref>. | ||
==اسوه در درآمدی بر سیره معصومان== | |||
تعبیر دیگری که پیروی از معصومان را میرساند، “اُسوه” است. این واژه درباره [[معصومان]] به کار رفته است. راغب در معنای “اسوه” مینویسد: “اُسوه و إسوه مانند قُدوه و قِدوه و آن حالتی است که [[انسان]] در آن [[پیروی]] از دیگری میکند، چه [[نیکو]] باشد و چه [[زشت]]، چه در [[شادمانی]] و چه در زیانمندی”<ref>ابوالقاسم حسین بن محمد راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ص۷۶.</ref>. | |||
شخصی که دیگران او را نمونه و [[الگو]] قرار دادهاند، ممکن است الگویی در [[خوبیها]] باشد و ممکن است نمونه در [[بدیها]] و [[زشتیها]] باشد. [[علامه حلی]] بعد از [[نقل]] آیۀ [[اسوه]] درباره [[رسول خدا]]{{صل}} در بیان معنای اسوه مینویسد: اسوه انجام دادن کاری است به این جهت که دیگری انجام داده است<ref>علامه حلی، تهذیب الوصول إلی علم الأصول، ص۱۷۶: {{عربی|الأسوة: الإتيان بفعل الغير لأنّه فعله}}.</ref> که شامل خوب و بد میشود؛ به همین علت [[قرآن]] وقتی رسول خدا{{صل}} را به عنوان اسوه معرفی میکند، اسوه را به صفت نیکویی ستوده است: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بیگمان فرستاده خداوند برای شما نمونهای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. | |||
[[آیه]] به این نکته اشاره دارد که هر کسی را الگو و اسوه خود [[انتخاب]] نکنید. کسی را اسوه برگزینید که به دنبال [[اعمال پسندیده]] و [[نیک]] است. افزون بر رسول خدا{{صل}}، تعبیر اسوه درباره [[ابراهیم]] [[پیامبر]]{{ع}} و [[پیروان]] وی نیز در قرآن به کار رفته است<ref>{{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ}} «بیگمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونهای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴؛ {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ}} «بیگمان برای شما آنان نمونهای نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید میورزید» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref>. | |||
گرچه اسوه در لغت معنای عامی دارد، کاربرد آن در اسوۀ نیکو و [[پسندیده]] است. اسوه پیروی از [[رفتار]] دیگران است. اصولیان [[شیعه]] و [[سنی]] درباره آیه اسوه و [[آیات]] مربوط به [[اتباع]] از رسول خدا{{صل}} مانند {{متن قرآن|فَاتَّبِعُوهُ}}<ref>«از آن پیروی کنید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref> یا {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست میدارید از من پیروی کنید» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref> بحثهای مختلفی کردهاند که آیا [[اتباع]] و [[تأسی]] به فعل و [[رفتار پیامبر]]{{صل}} [[واجب]] است یا نه. دراین باره چهار نظر مطرح است<ref>شیخ طوسی، العدة فی أصول الفقه، ج۲، ص۵۷۶.</ref>. [[علمای شیعه]] مانند [[سید مرتضی]]<ref>سید مرتضی، الذریعة إلی أصول الشریعه، ج۲، ص۱۰۰ و ۱۰۲.</ref>، [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، العدة فی أصول الفقه، ج۲، ص۵۷۳.</ref>، [[علامه حلی]]<ref>علامه حلی، نهایة الوصول الی علم الأصول، ج۲، ص۵۵۲؛ علامه حلی، مبادی الوصول إلی علم الأصول، ص۱۷۲؛ علامه حلی، تهذیب الوصول إلی علم الأصول، ص۱۷۶.</ref>، صاحب فصول<ref>محمدحسین بن عبدالرحیم حائری اصفهانی، الفصول الغرویة فی الأصول الفقهیه، ص۳۱۳.</ref> و [[میرزای قمی]] در [[قوانین]]<ref>میرزا ابوالقاسم بن محمد قمی، القوانین المحکمة فی الأصول، ج۲، ص۵۵۵.</ref> از آیۀ [[اسوه]] بحث کردهاند. | |||
[[مهدی نراقی]] [[افعال]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[معصوم]] را دارای هشت جهت دانسته و درباره هر یک سخن گفته که سه وجه اول آنکه مرتبط به بحث ما میباشد، چنین است: | |||
#آنچه از افعال طبیعی انجام دادند، مانند خوردن، [[آشامیدن]]، [[بیداری]]، حرکت و [[سکون]] و مانند آن. تردیدی نیست که اینها برای ایشان و برای تمام [[امت اسلامی]] [[مباح]] است و در این موضوع خلافی نیست. | |||
#کارهایی است که از [[اختصاصات پیامبر]]{{صل}} است، چه [[عبادی]] مانند [[وجوب]] [[تهجّد]] و [[نماز وتر]] برای ایشان یا غیرعبادی مانند بیش از چهار [[همسر]] داشتن و مانند آن. تردیدی نیست که در این امور امکان [[پیروی]] از [[حضرت]] نیست. | |||
#آنجا که جهت آن مشخص باشد از وجوب، [[استحباب]] و [[اباحه]]، طبق آن، به پیامبر{{صل}} تأسی میشود و حضرت اسوه قرار میگیرد. اگر واجب باشد پیروی واجب و اگر [[مستحب]] باشد پیروی و تأسی مستحب یا مباح خواهد بود. | |||
موارد دیگری که ذکر میکند، مواردی است که جهت آن مشخص نیست و [[عمل]] پیامبر{{صل}} برای بیان [[حکم]] مجمل و مانند آن است و آن را وا میکاود<ref>محمدمهدی نراقی، أنیس المجتهدین فی علم الأصول، ج۱، ص۳۰۶.</ref>. | |||
[[شهید]] [[محمد باقر صدر]] نکته جالبی را درباره [[آیه]] [[اسوه]] بیان میکند؛ ایشان میگوید منظور [[پیروی]] در جنبه بشری [[پیامبر]]{{صل}} است؛ بنابراین [[حضرت]] و [[معصومان]] در تمام موارد اسوه هستند؛ مگر [[ثابت]] شود کاری که انجام دادهاند، اختصاصی و از جهت [[رسالت]] و [[امامت]] آنان بوده است<ref>محمد باقر صدر، قواعد کلی استنباط، ج۲، ص۳۲۵.</ref>. | |||
[[فخر رازی]] از علمای [[اهل سنت]] در معنای اسوه بودن پیامبر{{صل}} مینویسد: “میتوان اسوه را در موردی به کار برد که اسوه در بعضی از [[کارها]] باشد و این مسلم است؛ اما نزد ما پیامبر{{صل}} در سخنانش و بسیاری از اعمالش که ما را [[دستور]] پیروی از آن داده، مانند این سخن که "آنگونه [[نماز]] بخوانید که میبینید من نماز میخوانم" اسوه است”<ref>ابوعبدالله محمد بن عمر فخر رازی، المحصول، ج۳، ص۲۵۱ (مؤسسة الرساله)؛ ج۱، ص۴۲۲ (چ دار الکتب).</ref>. آمُدی با ذکر آیه اسوه در موردی گفته، هر کس به پیامبر{{صل}} [[تأسی]] ننماید، [[ایمان به خدا]] و [[روز قیامت]] ندارد؛ پس عمل به [[سنت پیامبر]]{{صل}} [[واجب]] است<ref>سیف الدین ابوالحسن علی بن محمد آمدی، الإحکام، ج۱، ص۲۳۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ؟؟؟.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
# [[پرونده:1379151.jpg|22px]] [[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱ (کتاب)|'''ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۱''']] | |||
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه''']] | |||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |