پرش به محتوا

توکل بر غیر خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار'
جز (جایگزینی متن - 'مانع' به 'مانع')
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*این [[رذیلت اخلاقی]] در مقابل [[فضیلت]] [[توکّل]] قرار دارد. [[اعتماد و تکیه بر غیر خداوند]] [[متعال]]، عبارت از آن است که [[آدمی]] بر اسباب و [[علل]] غیر [[آشکار]] - همچون [[عقل]]، [[تیزهوشی]]، سیاستمداری- و یا اسباب و [[علل]] ظاهری- همچون کسب و کار، [[زمین]] و زراعت و...- تکیه نماید، و فراموش کند که در همه امور، علّت [[حقیقی]] تنها [[خداوند]] است، و هیچ مؤثّری جز او در عالم وجود ندارد؛ بلکه هیچ قوّه و توانی در دار هستی نیست مگر آنکه به‌دست اوست و از او نشأت پذیرفته است.
*این [[رذیلت اخلاقی]] در مقابل [[فضیلت]] [[توکّل]] قرار دارد. [[اعتماد و تکیه بر غیر خداوند]] [[متعال]]، عبارت از آن است که [[آدمی]] بر اسباب و [[علل]] غیر آشکار - همچون [[عقل]]، [[تیزهوشی]]، سیاستمداری- و یا اسباب و [[علل]] ظاهری- همچون کسب و کار، [[زمین]] و زراعت و...- تکیه نماید، و فراموش کند که در همه امور، علّت [[حقیقی]] تنها [[خداوند]] است، و هیچ مؤثّری جز او در عالم وجود ندارد؛ بلکه هیچ قوّه و توانی در دار هستی نیست مگر آنکه به‌دست اوست و از او نشأت پذیرفته است.
*این مطلب به گونه‌های مختلف در [[قرآن کریم]] مورد تصریح قرار گرفته، و گاه در برخی از حکایات [[نقل]] شده در آن [[کتاب آسمانی]] نیز، بدان اشاره شده است. به این [[آیات]] [[مبارک]] بنگرید: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا لَكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مَالًا وَوَلَدًا فَعَسَى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِنْ جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا وَلَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنْتَصِرًا هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم هر دو باغستان میوه خویش را می‌آورد و از آن چیزی کم نمی‌نهاد و ما در میان آن دو (باغستان) جویباری روانه ساخته بودیم و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش- که با وی گفت و گو می‌کرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم و به باغستان خود در آمد در حالی که با خویش ستمکاره بود؛ گفت: گمان ندارم که این (باغستان) هرگز از میان برود و گمان ندارم که رستخیز برپا شود و اگر مرا به سوی پروردگارم باز گردانند جایگاهی از آن بهتر خواهم یافت همراه وی که با او گفت و گو می‌کرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفه‌ای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر می‌ورزی؟ اما من بر آنم که او خداوند پروردگار من است و هیچ کس را با پروردگارم شریک نمی‌گردانم و چرا هنگامی که به باغستان خویش درآمدی نگفتی: "ما شاء الله لا قوّة الّا باللّه" [- آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست؛ اگر مرا در مال و فرزند کمتر از خود می‌یابی امید است پروردگارم به من بهتر از باغستان تو دهد و عذابی از آسمان بر آن (باغستان تو) فرستد تا زمینی صاف و لغزنده گردد یا آب آن (به زمین) فرو رود و هرگز نتوانی آن را بازیابی و میوه‌اش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست می‌کوفت در حالی که داربست‌های آن فرو ریخته بود و او می‌گفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمی‌پنداشتم و او را گروهی نبود که در برابر خداوند یاریش کنند و توان دفاع از خود نداشت آنجا، سروری از آن خداوند راستین است، او در پاداش دادن نیکوتر و در بخشیدن بهتر است» سوره کهف، آیه ۳۲-۴۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۱۸-۱۱۹.</ref>.
*این مطلب به گونه‌های مختلف در [[قرآن کریم]] مورد تصریح قرار گرفته، و گاه در برخی از حکایات [[نقل]] شده در آن [[کتاب آسمانی]] نیز، بدان اشاره شده است. به این [[آیات]] [[مبارک]] بنگرید: {{متن قرآن|وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا رَجُلَيْنِ جَعَلْنَا لِأَحَدِهِمَا جَنَّتَيْنِ مِنْ أَعْنَابٍ وَحَفَفْنَاهُمَا بِنَخْلٍ وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمَا زَرْعًا كِلْتَا الْجَنَّتَيْنِ آتَتْ أُكُلَهَا وَلَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَيْئًا وَفَجَّرْنَا خِلَالَهُمَا نَهَرًا وَكَانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِيدَ هَذِهِ أَبَدًا وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُدِدْتُ إِلَى رَبِّي لَأَجِدَنَّ خَيْرًا مِنْهَا مُنْقَلَبًا قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ يُحَاوِرُهُ أَكَفَرْتَ بِالَّذِي خَلَقَكَ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ سَوَّاكَ رَجُلًا لَكِنَّا هُوَ اللَّهُ رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِرَبِّي أَحَدًا وَلَوْلَا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مَالًا وَوَلَدًا فَعَسَى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِنْ جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا أَوْ يُصْبِحَ مَاؤُهَا غَوْرًا فَلَنْ تَسْتَطِيعَ لَهُ طَلَبًا وَأُحِيطَ بِثَمَرِهِ فَأَصْبَحَ يُقَلِّبُ كَفَّيْهِ عَلَى مَا أَنْفَقَ فِيهَا وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُشْرِكْ بِرَبِّي أَحَدًا وَلَمْ تَكُنْ لَهُ فِئَةٌ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مُنْتَصِرًا هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَخَيْرٌ عُقْبًا}}<ref>«و برای آنان دو مردی را مثل آور که برای یکی از آن دو، دو باغستان انگور برآوردیم و گرداگرد هر دو (باغستان) خرمابن و در میان آنها کشتزار نهادیم هر دو باغستان میوه خویش را می‌آورد و از آن چیزی کم نمی‌نهاد و ما در میان آن دو (باغستان) جویباری روانه ساخته بودیم و او را (بار و) بری بود پس (یک روز) به همراه خویش- که با وی گفت و گو می‌کرد- گفت: من از تو در مال بیشتر و در نفر نیرومندترم و به باغستان خود در آمد در حالی که با خویش ستمکاره بود؛ گفت: گمان ندارم که این (باغستان) هرگز از میان برود و گمان ندارم که رستخیز برپا شود و اگر مرا به سوی پروردگارم باز گردانند جایگاهی از آن بهتر خواهم یافت همراه وی که با او گفت و گو می‌کرد گفت: آیا به کسی که تو را از خاکی سپس از نطفه‌ای آفرید آنگاه تو را مردی باندام برآورد کفر می‌ورزی؟ اما من بر آنم که او خداوند پروردگار من است و هیچ کس را با پروردگارم شریک نمی‌گردانم و چرا هنگامی که به باغستان خویش درآمدی نگفتی: "ما شاء الله لا قوّة الّا باللّه" [- آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست؛ اگر مرا در مال و فرزند کمتر از خود می‌یابی امید است پروردگارم به من بهتر از باغستان تو دهد و عذابی از آسمان بر آن (باغستان تو) فرستد تا زمینی صاف و لغزنده گردد یا آب آن (به زمین) فرو رود و هرگز نتوانی آن را بازیابی و میوه‌اش بر باد رفت و از (حسرت) مالی که در آن هزینه کرده بود دست بر دست می‌کوفت در حالی که داربست‌های آن فرو ریخته بود و او می‌گفت: ای کاش من هیچ کس را با پروردگار خویش شریک نمی‌پنداشتم و او را گروهی نبود که در برابر خداوند یاریش کنند و توان دفاع از خود نداشت آنجا، سروری از آن خداوند راستین است، او در پاداش دادن نیکوتر و در بخشیدن بهتر است» سوره کهف، آیه ۳۲-۴۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۱۸-۱۱۹.</ref>.
*این [[آیات]]، به خوبی [[تکلیف]] متوکّلان را از سویی، و [[تکلیف]] غیر متوکّلان را نیز از سویی دیگر روشن می‌کند؛ چه کسی که مثلاً در امر [[کشاورزی]] برگشت و [[مال]] و [[فرزندان]] و [[کارگران]] خود [[اعتماد]] و تکیه می‌نماید، اگر به یاد آورَد که [[توحید]] [[خالص]] تنها از آن متوکّلان است، و از این رو [[برکت]] شامل حال آنان شده دیگران را نه تنها از آن بهره‌ای نیست، که [[مال]] بر گردن آنان وبالی خواهد بود تا مانع تکاملشان گردد، در این صورت دست از [[توکّل]] بر دیگران کشیده خود را از ورطه این امر هلاکت‌آمیز رهایی می‌بخشد؛ [[آیه]] [[مبارک]] {{متن قرآن|مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}<ref>«آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست» سوره کهف، آیه ۳۹.</ref>، در این زمینه [[راهنمایی]] کامل است، که می‌تواند [[اعتماد]] [[انسان]] را از دیگران برداشته به‌سوی او - جلَّ وعلا! - منعطف سازد.
*این [[آیات]]، به خوبی [[تکلیف]] متوکّلان را از سویی، و [[تکلیف]] غیر متوکّلان را نیز از سویی دیگر روشن می‌کند؛ چه کسی که مثلاً در امر [[کشاورزی]] برگشت و [[مال]] و [[فرزندان]] و [[کارگران]] خود [[اعتماد]] و تکیه می‌نماید، اگر به یاد آورَد که [[توحید]] [[خالص]] تنها از آن متوکّلان است، و از این رو [[برکت]] شامل حال آنان شده دیگران را نه تنها از آن بهره‌ای نیست، که [[مال]] بر گردن آنان وبالی خواهد بود تا مانع تکاملشان گردد، در این صورت دست از [[توکّل]] بر دیگران کشیده خود را از ورطه این امر هلاکت‌آمیز رهایی می‌بخشد؛ [[آیه]] [[مبارک]] {{متن قرآن|مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ}}<ref>«آنچه خداوند بخواهد (همان است) هیچ توانی جز از سوی خداوند نیست» سوره کهف، آیه ۳۹.</ref>، در این زمینه [[راهنمایی]] کامل است، که می‌تواند [[اعتماد]] [[انسان]] را از دیگران برداشته به‌سوی او - جلَّ وعلا! - منعطف سازد.
۲۱۷٬۶۲۵

ویرایش