علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
علائم و نشانههای حتمی ظهور امام مهدی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۴
، ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
::::##'''زمان و مکان [[خروج]]:''' در برخی [[روایات]]، کلیاتی در مورد زمان و مکان [[خروج سفیانی]] بیان شده است. به عنوان نمونه حذيفه از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[روایت]] نموده است که: در آن دم، [[سفیانی]] بیدرنگ از بیابان خشک و سوزان [[خروج]] کرده، وارد [[دمشق]] میشود.<ref> سیوطی، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص۱۳۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۸۶.</ref> گویا [[سفیانی]] از منطقهای خشک و بیآب در شرق [[فلسطین]]، یعنی غرب [[اردن]] و جنوب غربی [[دمشق]]، به پا میخیزد.<ref>کامل سليمان، يوم الخلاص، ج ۲، ص۱۰۸۳.</ref> زمان [[خروج]] وی را یکی از جمعههای [[ماه رجب]] نگاشتهاند. او بر فراز [[منبر]] [[دمشق]] قرار میگیرد، [[مردم]] را به [[بیعت]] با خود فرا میخواند و [[فرمان]] [[جهاد]] میدهد. [[شورش]] وی پانزده ماه به درازا میانجامد. شش ماه میجنگد، بر منطقهای گسترده از خاورمیانه شامل [[اردن]]، [[فلسطین]]، [[دمشق]] و... چیرگی مییابد و دقیقا نه ماه [[فرمان]] میراند. درباره مکان و زمان [[خروج سفیانی]]، روایتهای متعددی [[نقل]] شده است.<ref> ر.ک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۲۹ و ۳۰۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۴۸ و ۲۴۹ و علی حائری یزدی الزام الناصب، ج ۲، ص۹۸.</ref> | ::::##'''زمان و مکان [[خروج]]:''' در برخی [[روایات]]، کلیاتی در مورد زمان و مکان [[خروج سفیانی]] بیان شده است. به عنوان نمونه حذيفه از [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[روایت]] نموده است که: در آن دم، [[سفیانی]] بیدرنگ از بیابان خشک و سوزان [[خروج]] کرده، وارد [[دمشق]] میشود.<ref> سیوطی، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص۱۳۴ و بحارالانوار، ج ۵۲، ص۱۸۶.</ref> گویا [[سفیانی]] از منطقهای خشک و بیآب در شرق [[فلسطین]]، یعنی غرب [[اردن]] و جنوب غربی [[دمشق]]، به پا میخیزد.<ref>کامل سليمان، يوم الخلاص، ج ۲، ص۱۰۸۳.</ref> زمان [[خروج]] وی را یکی از جمعههای [[ماه رجب]] نگاشتهاند. او بر فراز [[منبر]] [[دمشق]] قرار میگیرد، [[مردم]] را به [[بیعت]] با خود فرا میخواند و [[فرمان]] [[جهاد]] میدهد. [[شورش]] وی پانزده ماه به درازا میانجامد. شش ماه میجنگد، بر منطقهای گسترده از خاورمیانه شامل [[اردن]]، [[فلسطین]]، [[دمشق]] و... چیرگی مییابد و دقیقا نه ماه [[فرمان]] میراند. درباره مکان و زمان [[خروج سفیانی]]، روایتهای متعددی [[نقل]] شده است.<ref> ر.ک: محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۲۲۹ و ۳۰۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص۲۴۸ و ۲۴۹ و علی حائری یزدی الزام الناصب، ج ۲، ص۹۸.</ref> | ||
::::##'''ویژگیهای ظاهری و رفتاری:''' درباره ویژگیهای ظاهری و رفتاری این [[انسان]] پلید [[روایات]] بسیاری وجود دارد. دو نمونه از این [[روایات]] چنین است: [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: [[سفیانی]] سرخ رو و زاغ چشم است و موهای بور دارد. هرگز لحظهای [[خدا]] را نپرستیده است؛ [[مکه]] و [[مدینه]] را نمیبیند و میگوید: پروردگارا من انتقامم را میگیرم، اگر چه با ورود به [[آتش]] باشد.<ref> محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۶.</ref>؛ [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل }} فرمودند: {{متن حدیث|أشَدُّ خَلقِ الله شرّاً و أكثرُ خَلقِ الله ظُلماً، شرسٌ، قاسِي القلبِ، يجمَعُ له و لِجَیشِه من كافَّة الأقطارِ الإسلامية، فَيهزَ مُهُم و يقتلهم و ينادی بشعار له في حروبه هو، یارب! ثاری ثمَّ النار}}؛<ref> شرورترین مردم و ستمگرترینِ آفریدهها که بسیار زشتخو و سنگدل میباشد، سفیانی است. مردم تمام سرزمینهای جهان اسلام برای مقابله با وی و سپاهش گرد میآیند و او همه را نابود میسازد. شعار جنگهای او که در همه جا طنین میافکند، چنین است: خدایا ! نخست انتقام من، سپس آتش [ دوزخ؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص۱۶۴.</ref> | ::::##'''ویژگیهای ظاهری و رفتاری:''' درباره ویژگیهای ظاهری و رفتاری این [[انسان]] پلید [[روایات]] بسیاری وجود دارد. دو نمونه از این [[روایات]] چنین است: [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: [[سفیانی]] سرخ رو و زاغ چشم است و موهای بور دارد. هرگز لحظهای [[خدا]] را نپرستیده است؛ [[مکه]] و [[مدینه]] را نمیبیند و میگوید: پروردگارا من انتقامم را میگیرم، اگر چه با ورود به [[آتش]] باشد.<ref> محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبه، ص۳۰۶.</ref>؛ [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل }} فرمودند: {{متن حدیث|أشَدُّ خَلقِ الله شرّاً و أكثرُ خَلقِ الله ظُلماً، شرسٌ، قاسِي القلبِ، يجمَعُ له و لِجَیشِه من كافَّة الأقطارِ الإسلامية، فَيهزَ مُهُم و يقتلهم و ينادی بشعار له في حروبه هو، یارب! ثاری ثمَّ النار}}؛<ref> شرورترین مردم و ستمگرترینِ آفریدهها که بسیار زشتخو و سنگدل میباشد، سفیانی است. مردم تمام سرزمینهای جهان اسلام برای مقابله با وی و سپاهش گرد میآیند و او همه را نابود میسازد. شعار جنگهای او که در همه جا طنین میافکند، چنین است: خدایا ! نخست انتقام من، سپس آتش [ دوزخ؛ محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص۱۶۴.</ref> | ||
::::##'''مراحل [[خروج سفیانی]]:''' چنانکه گفته شد، [[سفیانی]] در [[سوریه]] به پا میخیزد. بر مناطقی چون [[دمشق]]، [[حمص]]، [[حلب]]، [[اردن]] و [[فلسطین]] چیرگی مییابد و [[یهودیان]] و [[تبهکاران]] از او [[پیروی]] میکنند. این تحولات در شش ماه تحقق مییابد. آنگاه ۱۴۲ هزار سرباز گرد میآورد و آنها را برای [[فتح]] [[عراق]] و [[حجاز]] بدان مناطق گسیل میدارد. [[سپاه]] مدينه [[سفیانی]] ۱۲۰ هزار نیرو دارد که به دستگیری [[حضرت مهدی]]{{ع}} میاندیشند. این [[سپاه]] سه روز در [[مدینه]] به چپاول و جنایت دست مییازد و سپس به سوی [[مکه]] رهسپار میشود. وقتی به بیابانی به نام "[[بیدا]]" میرسد، [[زمین]] به امر [[خداوند]] همه آنان را میبلعد. تنها دو تن [[جان]] سالم به در میبرند؛ یکی به سوی [[امام]]{{ع}} میرود تا [[بشارت]] [[نابودی دشمنان]] [[حق]] را به وی رساند و دیگری به سوی [[سفیانی]] میرود تا [[سرنوشت]] شوم [[سپاه]] را گزارش دهد. از سوی دیگر، [[سپاه]] عراقِ [[سفیانی]] در اطراف [[نجف]] (روحا) فرود میآید و دهها هزار تن از آنان برای اشغال [[نجف]] و [[کوفه]] حرکت میکنند. آنها در مسیر این دو شهر، با [[سپاه]] [[بغداد]] میجنگند؛ سیلابی از [[خون]] به راه میافتد و زنان و دختران به [[اسارت]] برده میشوند. [[سپاه]] [[سفیانی]] سپس به سوی [[شام]] عقب نشینی میکند. در این | ::::##'''مراحل [[خروج سفیانی]]:''' چنانکه گفته شد، [[سفیانی]] در [[سوریه]] به پا میخیزد. بر مناطقی چون [[دمشق]]، [[حمص]]، [[حلب]]، [[اردن]] و [[فلسطین]] چیرگی مییابد و [[یهودیان]] و [[تبهکاران]] از او [[پیروی]] میکنند. این تحولات در شش ماه تحقق مییابد. آنگاه ۱۴۲ هزار سرباز گرد میآورد و آنها را برای [[فتح]] [[عراق]] و [[حجاز]] بدان مناطق گسیل میدارد. [[سپاه]] مدينه [[سفیانی]] ۱۲۰ هزار نیرو دارد که به دستگیری [[حضرت مهدی]]{{ع}} میاندیشند. این [[سپاه]] سه روز در [[مدینه]] به چپاول و جنایت دست مییازد و سپس به سوی [[مکه]] رهسپار میشود. وقتی به بیابانی به نام "[[بیدا]]" میرسد، [[زمین]] به امر [[خداوند]] همه آنان را میبلعد. تنها دو تن [[جان]] سالم به در میبرند؛ یکی به سوی [[امام]]{{ع}} میرود تا [[بشارت]] [[نابودی دشمنان]] [[حق]] را به وی رساند و دیگری به سوی [[سفیانی]] میرود تا [[سرنوشت]] شوم [[سپاه]] را گزارش دهد. از سوی دیگر، [[سپاه]] عراقِ [[سفیانی]] در اطراف [[نجف]] (روحا) فرود میآید و دهها هزار تن از آنان برای اشغال [[نجف]] و [[کوفه]] حرکت میکنند. آنها در مسیر این دو شهر، با [[سپاه]] [[بغداد]] میجنگند؛ سیلابی از [[خون]] به راه میافتد و زنان و دختران به [[اسارت]] برده میشوند. [[سپاه]] [[سفیانی]] سپس به سوی [[شام]] عقب نشینی میکند. در این موقعیت، گروهی به [[فرماندهی]] "[[سید هاشمی]]" و جمعی به [[رهبری]] قهرمان "[[یمنی]]"، [[سپاه سفیانی]] را تعقیب میکنند و در نبردی خونین نابودشان میسازند. وقتی [[حضرت مهدی]] {{ع}} به [[کوفه]] میرسد و [[عدالت]] را در [[حجاز]]، [[عراق]] و [[دمشق]] برپا میسازد، به سوی [[سفیانی]] حرکت میکند و در "[[رمله]]" ( شمال شرقی [[قدس]]) با آن [[سپاه]] [[تبهکار]] روبه رو میشود. [[سفیانی]] با [[امام]] [[بیعت]] میکند، ولی چندی بعد به سبب [[نکوهش]] سران سپاهش [[بیعت]] میشکند و با [[امام]] میجنگد. [[سپاه سفیانی]]، پس از نبردی خونین نابود میشود و به [[اسارت]] در میآید. [[سفیانی]] پس از [[اسارت]] به [[امام]]{{ع}} میگوید: "پسر عمو، آزادم ساز تا در شمار یارانت باشم! [[حضرت]]{{ع}} به اصحابش میفرماید: درباره او و سخنانش چه میگویید؟ [[یاران]] پاسخ میدهند: چگونه با این همه [[تجاوز]] و [[ستم]]، [[انتظار]] [[بخشش]] دارد؟! به [[خدا]] [[سوگند]]، به کمتر از نابودیاش [[راضی]] نمیشویم. [[حضرت]]{{ع}} میفرماید: هر چه می خواهید انجام دهید. گروهی از [[اصحاب]] سر از پیکرش جدا میکنند و فتنهای بزرگ را ریشه کن میسازند.<ref>ر.ک: سیدمحمدکاظم قزوینی، حضرت [[امام مهدی]]{{ع}}، از ولادت تا ظهور، ص۵۴۶و ۵۵۰ و کامل سليمان، يوم الخلاص، ص۱۱۳۵. </ref> | ||
::::#'''[[ندای آسمانی]]:''' این نشانه چنان آشکار است که همه [[مردم]] [[جهان]] در مییابند. بر اساس [[روایات]] بسیار، خروش آسمانی به وسیله [[فرشته وحی]] انجام میشود و او [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} را اعلام میدارد. این [[بانگ آسمانی]] بر جهانیان تأثیری شگرف مینهد. هنگام تحقق آن، خفتگان [[وحشت]] زده بیدار میشوند، نشستگان سراسیمه برمیخیزند، ایستادگان بیاختیار بر [[زمین]] میافتند و بانوان [[پاک]] دامن هراسناک از خانهها بیرون میدوند. این ندا را همگان میشنوند و معنایش را در مییابند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|" يَسْمَعُهُ كُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِمْ "}}<ref>هر جامعهای آن را به زبان خویش میشنود؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۲۶.</ref>. [[در آستانه ظهور]]، [[ندای آسمانی]] متعدد و از نظر محتوا و زمانِ وقوع گوناگونند. نخستین ندا در [[ماه رجب]] طنین میافکند. [[امام رضا]]{{ع}} میفرماید: در [[ماه رجب]] سه ندا طنین میافکند؛ یکی میگوید [[آگاه]] باشید، [[لعنت خدا]] بر [[ستمکاران]] فرو میبارد. دومی میگوید: هان ای [[مؤمنان]]! آن حادثه نزدیک شد. مضمون سومی چنین است: [[خداوند]] آن گرامی را [[فرمان]] [[ظهور]] داده است؛ سخنان را بشنوید و فرمانش را گردن نهید.<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص۲۶۸.</ref>. ندای دوم، در [[ماه رمضان]] شنیده میشود. این ندا از نداهای دیگر مهمتر است و از [[نشانههای قطعی ظهور]] به شمار میآید. [[امام صادق]]{{ع }}فرمود: آن خروش آسمانی که در [[ماه رمضان]] [[پیش از ظهور]] طنین میافکند، در [[شب جمعه]] و [[شب بیست و سوم]] ماه خواهد بود.<ref> [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۵۰.</ref>. درباره محتوای این [[بانگ آسمانی]]، [[روایات]] گوناگون است؛ [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: ندا کنندهای در آغاز روز از [[آسمان]] ندا در میدهد و هر [[جامعه]] و ملتی به زبان و [[فرهنگ]] خویش آن را در مییابد: جهانیان! [[آگاه]] باشید که [[حق]] با [[علی]] و در [[شیعیان]] از واقعی اوست. در عصر همان روز، [[ابلیس]] چنین ندا در میدهد: [[مردم]]! [[آگاه]] باشید که [[حق]] در راه و رسم [[سفیانی]] و [[پیروان]] اوست<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۶۶ و [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۵۲ .</ref>. بر اساس روایتی دیگر از [[امام باقر]]{{ع}}، [[ابلیس]] عبارت:{{متن حدیث|"أَلَا إِنَّ فُلَاناً قُتِلَ مَظْلُوماً "}} را بر زبان می راند.<ref> محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص۲۵۴.</ref>. ندای سوم، در [[محرم]] و مقارن با [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به گوش میرسد. محتوای این بانگ به طور دقیق مشخص نیست؛ چنان که محتوای بانگهای پیشین کاملا روشن نمینماید و اختلافهایی در آنها وجود دارد. البته میتوان گفت همه مضامین یاد شده، در [[روایات]] گوناگون بیان میشود و [[ائمه]]{{عم}} ما در هر [[روایت]] به بخشی از آن اشاره کردهاند. | ::::#'''[[ندای آسمانی]]:''' این نشانه چنان آشکار است که همه [[مردم]] [[جهان]] در مییابند. بر اساس [[روایات]] بسیار، خروش آسمانی به وسیله [[فرشته وحی]] انجام میشود و او [[قیام]] [[امام مهدی|حضرت حجت]]{{ع}} را اعلام میدارد. این [[بانگ آسمانی]] بر جهانیان تأثیری شگرف مینهد. هنگام تحقق آن، خفتگان [[وحشت]] زده بیدار میشوند، نشستگان سراسیمه برمیخیزند، ایستادگان بیاختیار بر [[زمین]] میافتند و بانوان [[پاک]] دامن هراسناک از خانهها بیرون میدوند. این ندا را همگان میشنوند و معنایش را در مییابند. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|" يَسْمَعُهُ كُلُّ قَوْمٍ بِأَلْسِنَتِهِمْ "}}<ref>هر جامعهای آن را به زبان خویش میشنود؛ شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۲۶.</ref>. [[در آستانه ظهور]]، [[ندای آسمانی]] متعدد و از نظر محتوا و زمانِ وقوع گوناگونند. نخستین ندا در [[ماه رجب]] طنین میافکند. [[امام رضا]]{{ع}} میفرماید: در [[ماه رجب]] سه ندا طنین میافکند؛ یکی میگوید [[آگاه]] باشید، [[لعنت خدا]] بر [[ستمکاران]] فرو میبارد. دومی میگوید: هان ای [[مؤمنان]]! آن حادثه نزدیک شد. مضمون سومی چنین است: [[خداوند]] آن گرامی را [[فرمان]] [[ظهور]] داده است؛ سخنان را بشنوید و فرمانش را گردن نهید.<ref>[[شیخ طوسی]]، الغیبه، ص۲۶۸.</ref>. ندای دوم، در [[ماه رمضان]] شنیده میشود. این ندا از نداهای دیگر مهمتر است و از [[نشانههای قطعی ظهور]] به شمار میآید. [[امام صادق]]{{ع }}فرمود: آن خروش آسمانی که در [[ماه رمضان]] [[پیش از ظهور]] طنین میافکند، در [[شب جمعه]] و [[شب بیست و سوم]] ماه خواهد بود.<ref> [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۵۰.</ref>. درباره محتوای این [[بانگ آسمانی]]، [[روایات]] گوناگون است؛ [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: ندا کنندهای در آغاز روز از [[آسمان]] ندا در میدهد و هر [[جامعه]] و ملتی به زبان و [[فرهنگ]] خویش آن را در مییابد: جهانیان! [[آگاه]] باشید که [[حق]] با [[علی]] و در [[شیعیان]] از واقعی اوست. در عصر همان روز، [[ابلیس]] چنین ندا در میدهد: [[مردم]]! [[آگاه]] باشید که [[حق]] در راه و رسم [[سفیانی]] و [[پیروان]] اوست<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۶۶ و [[شیخ صدوق]] ، کمال الدین و تمام النعمه، ص۶۵۲ .</ref>. بر اساس روایتی دیگر از [[امام باقر]]{{ع}}، [[ابلیس]] عبارت:{{متن حدیث|"أَلَا إِنَّ فُلَاناً قُتِلَ مَظْلُوماً "}} را بر زبان می راند.<ref> محمد بن ابراهيم نعمانی، الغیبه، ص۲۵۴.</ref>. ندای سوم، در [[محرم]] و مقارن با [[ظهور]] [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به گوش میرسد. محتوای این بانگ به طور دقیق مشخص نیست؛ چنان که محتوای بانگهای پیشین کاملا روشن نمینماید و اختلافهایی در آنها وجود دارد. البته میتوان گفت همه مضامین یاد شده، در [[روایات]] گوناگون بیان میشود و [[ائمه]]{{عم}} ما در هر [[روایت]] به بخشی از آن اشاره کردهاند. | ||
::::#'''فرو رفتن [[سپاه سفیانی]] در "[[بیداء]]":''' این علامت نیز از [[نشانههای قطعی ظهور]] شمرده شده است. خلاصه ماجرای این پدیده، براساس [[روایات]] [[اهل بیت]]{{عم}}، چنین است: بخشی از سیاه [[سفیانی]] به [[دستور]] وی به سوی [[مدینه]] حرکت می کنند تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} را به [[قتل]] برسانند. این گروه به [[مدینه]] میرسد و تا سه روز در آن شهر به جنایت میپردازد. افزون بر این، سفیانیان در مسیر خویش آبادیها را ویران میکنند بر [[مردم]] [[ستم]] و جنایت روا میدارند. این [[سپاه]] بعد از فجایع [[مدینه]]، برای دستیابی به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به سمت [[مکه]] رهسپار میشود. در مسیر [[مکه]] در منطقهای به نام "[[بیداء]]" [[عذاب الهی]] بر آنان فرود میآید و در [[دل]] [[زمین]] فرو میروند. در این واقعه، تنها دوتن [[نجات]] مییابند؛ یکی، [[بشارت]] این نابودی را به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} میرساند و دیگری خبر تلخ [[شکست]] را به [[سفیانی]].<ref> بحارالانوار، ج ۵۳، صاو على حائری یزدی، الزام الناصب، ج ۲، ص۲۵۹.</ref> | ::::#'''فرو رفتن [[سپاه سفیانی]] در "[[بیداء]]":''' این علامت نیز از [[نشانههای قطعی ظهور]] شمرده شده است. خلاصه ماجرای این پدیده، براساس [[روایات]] [[اهل بیت]]{{عم}}، چنین است: بخشی از سیاه [[سفیانی]] به [[دستور]] وی به سوی [[مدینه]] حرکت می کنند تا [[حضرت مهدی]]{{ع}} را به [[قتل]] برسانند. این گروه به [[مدینه]] میرسد و تا سه روز در آن شهر به جنایت میپردازد. افزون بر این، سفیانیان در مسیر خویش آبادیها را ویران میکنند بر [[مردم]] [[ستم]] و جنایت روا میدارند. این [[سپاه]] بعد از فجایع [[مدینه]]، برای دستیابی به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} به سمت [[مکه]] رهسپار میشود. در مسیر [[مکه]] در منطقهای به نام "[[بیداء]]" [[عذاب الهی]] بر آنان فرود میآید و در [[دل]] [[زمین]] فرو میروند. در این واقعه، تنها دوتن [[نجات]] مییابند؛ یکی، [[بشارت]] این نابودی را به [[امام مهدی|امام عصر]]{{ع}} میرساند و دیگری خبر تلخ [[شکست]] را به [[سفیانی]].<ref> بحارالانوار، ج ۵۳، صاو على حائری یزدی، الزام الناصب، ج ۲، ص۲۵۹.</ref> |