|
|
خط ۴۹: |
خط ۴۹: |
| فلسفه [[علمی]] یعنی [[علم]] درباره آنچه که باید بکنیم<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۱، ص۶.</ref>. امروز بیان روشهای [[علوم]] و متدهایی که در هر یک از علوم به کار برده میشوند به نام “فلسفه علمی” خوانده میشوند<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۶۱.</ref>. | | فلسفه [[علمی]] یعنی [[علم]] درباره آنچه که باید بکنیم<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۱، ص۶.</ref>. امروز بیان روشهای [[علوم]] و متدهایی که در هر یک از علوم به کار برده میشوند به نام “فلسفه علمی” خوانده میشوند<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۶۱.</ref>. |
| “فلسفه عملی” آن است که درباره [[افعال]] [[انسان]] آن چنان که باید و [[شایسته]] است باشد بحث میکند<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۲۹.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۱۹.</ref> | | “فلسفه عملی” آن است که درباره [[افعال]] [[انسان]] آن چنان که باید و [[شایسته]] است باشد بحث میکند<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۲۹.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۱۹.</ref> |
|
| |
| ===فلسفه [[نقادی]] (فلسفه کانت)===
| |
| فلسفه کانت را از آن جهت که به حد اعلی به نقّادی و صرّافی [[عقل]] و [[فهم]] انسان پرداخته و حدود عقل و [[حس]] را [[تعیین]] نموده و امور [[شناختی]] را از امور غیرقابل [[شناخت]] جدا ساخته فلسفه (کریتی سیسم) میخوانند<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۱۸۷.</ref>.
| |
| برخی مانند کانت قبل از هر چیز [[تحقیق]] درباره خود [[معرفت]] و قوّهای که منشأ این معرفت است - یعنی عقل - را لازم شمردند و به نقد و نقادی [[عقل انسان]] پرداختند و تحقیقات خود را “فلسفه” یا “فلسفه نقّادی” (Criticalphilosophy) نام نهادند<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۳۷.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۶۲۰.</ref>
| |
|
| |
| ===فلسفه نظری===
| |
| “فلسفه نظری” یعنی علم درباره اشیاء آن چنان که هستند بحث میکند<ref>مجموعه آثار، ج۵، ص۱۲۹.</ref><ref>شرح مبسوط منظومه، ج۱، ص۶.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۶۲۰.</ref>
| |
|
| |
| ===فلسفههای بودن===
| |
| فلسفههای “بودن”، فلسفههایی است که بودن و نبودن را غیرقابل جمع و تناقض را محال فرض میکردهاند. چنین فرض میکردهاند که اگر بودن هست، نبودن نیست، و اگر نبودن نیست، بودن نیست<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۳۶۹.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۶۲۰.</ref>
| |
|
| |
| ===فلسفههای شدن===
| |
| فلسفههای “شدن”، فلسفههایی است که بودن و نبودن را در آن واحد قابل جمع میدانستهاند که همان حرکت است. حرکت جز این نیست که یک چیزی باشد و در عین اینکه هست نباشد<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۳۷۰.</ref>.<ref>محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر، ص ۶۲۰.</ref>
| |
|
| |
|
| ==منابع== | | ==منابع== |