پرش به محتوا

سمرة بن جندب فزاری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'برده' به 'برده'
جز (جایگزینی متن - 'برده' به 'برده')
خط ۲۴: خط ۲۴:


==گستاخی سمره در برابر پیامبر{{صل}}==
==گستاخی سمره در برابر پیامبر{{صل}}==
[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "سمره در [[باغی]]، درخت خرمایی داشت و [[منزل]] یکی از اهالی [[مدینه]] در ابتدای مسیر ورود به این باغ قرار داشت. هرگاه سمره به این باغ می‌رفت، بدون اجازه گرفتن از صاحب [[خانه]] از آنجا عبور می‌کرد و موجب [[آزار]] و [[اذیت]] آنها می‌شد و [[امنیت روانی]] آنها را از بین [[برده]] بود. صاحب خانه، چند بار به سمره [[تذکر]] داد، اما اثری نداشت. مرد [[انصاری]] به ستوه آمد و به نزد رسول خدا{{صل}} [[شکایت]] برد. پیامبر{{صل}} سمره را خواست و [[اعتراض]] مرد انصاری را به او رساند و فرمود: " هر گاه خواستی به نزد درخت خودت بروی، از اهالی آن [[خانه]] اجازه بگیر تا مزاحمتی برای آنان نباشد. [[سمره]] قبول نکرد. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: " این درخت را به هر قیمتی که خودت می‌گویی به آن مرد بفروش. " سمره گفت: "نمی‌فروشم". پیامبر{{صل}} فرمود: " آن درخت را به او واگذار کن، در عوض، من درختی را در [[بهشت]] برایت تضمین می‌کنم. " باز هم سمره نپذیرفت.
[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "سمره در [[باغی]]، درخت خرمایی داشت و [[منزل]] یکی از اهالی [[مدینه]] در ابتدای مسیر ورود به این باغ قرار داشت. هرگاه سمره به این باغ می‌رفت، بدون اجازه گرفتن از صاحب [[خانه]] از آنجا عبور می‌کرد و موجب [[آزار]] و [[اذیت]] آنها می‌شد و [[امنیت روانی]] آنها را از بین برده بود. صاحب خانه، چند بار به سمره [[تذکر]] داد، اما اثری نداشت. مرد [[انصاری]] به ستوه آمد و به نزد رسول خدا{{صل}} [[شکایت]] برد. پیامبر{{صل}} سمره را خواست و [[اعتراض]] مرد انصاری را به او رساند و فرمود: " هر گاه خواستی به نزد درخت خودت بروی، از اهالی آن [[خانه]] اجازه بگیر تا مزاحمتی برای آنان نباشد. [[سمره]] قبول نکرد. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: " این درخت را به هر قیمتی که خودت می‌گویی به آن مرد بفروش. " سمره گفت: "نمی‌فروشم". پیامبر{{صل}} فرمود: " آن درخت را به او واگذار کن، در عوض، من درختی را در [[بهشت]] برایت تضمین می‌کنم. " باز هم سمره نپذیرفت.


پس پیامبر{{صل}} رو به [[مرد]] [[انصاری]] کرد و فرمود: هم اکنون به آن باغ می‌روی و درخت او را از ریشه در می‌آوری و جلوی او می‌اندازی! هیچ کس [[حق]] ندارد ضرری به دیگران برساند؛ در صورتی [[آزادی]] [[انسان‌ها]] رعایت می‌شود که مزاحم آزادی دیگران نباشد"<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۵، ص۳۱۳.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[سمرة بن جندب فزاری (مقاله)|مقاله «سمرة بن جندب فزاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵]]، ص:۳۴۸.</ref>
پس پیامبر{{صل}} رو به [[مرد]] [[انصاری]] کرد و فرمود: هم اکنون به آن باغ می‌روی و درخت او را از ریشه در می‌آوری و جلوی او می‌اندازی! هیچ کس [[حق]] ندارد ضرری به دیگران برساند؛ در صورتی [[آزادی]] [[انسان‌ها]] رعایت می‌شود که مزاحم آزادی دیگران نباشد"<ref>قاموس الرجال، شوشتری، ج۵، ص۳۱۳.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[سمرة بن جندب فزاری (مقاله)|مقاله «سمرة بن جندب فزاری»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵]]، ص:۳۴۸.</ref>
۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش