امیة بن خلف جمحی قریشی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'برده' به 'برده'
جز (جایگزینی متن - 'برده' به 'برده') |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
به گفته مؤرخان وی چندین بار به سراغ [[ابوطالب]]{{ع}} رفت یا دیگران را نزد وی فرستاد و از او خواست تا برادرزادهاش را از [[تبلیغ رسالت]] خویش باز دارد.<ref>السیر والمغازی، ص ۲۳۶.</ref> وی از جمله ۷ نفری بود که پس از [[جسارت]] [[ابوجهل]] به پیامبر{{صل}} در [[مقام ابراهیم]] حضرت رو به [[کعبه]] آنان را [[نفرین]] کرد؛<ref> السیر والمغازی، ص ۲۱۱.</ref> همچنین وی از عوامل مؤثر در توطئههای [[مشرکان]] [[مکه]] بر ضدّ [[رسول خدا]]{{صل}} بود؛ از جمله در نشست مشورتی [[دارالندوه]]، در سال سیزدهم بعثت و اتخاذ [[تصمیم]] به [[قتل]] آن حضرت،<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۲۶؛ سبل الهدی، ج ۳، ص ۲۳۱.</ref> [[محاصره]] [[خانه پیامبر]]{{صل}} در [[لیلة المبیت]]<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۱۷۶.</ref> و تعقیب آن [[حضرت]] تا دهانه [[غار ثور]] <ref>سبل الهدی، ج ۳، ص ۲۴۱.</ref> حضور داشت. | به گفته مؤرخان وی چندین بار به سراغ [[ابوطالب]]{{ع}} رفت یا دیگران را نزد وی فرستاد و از او خواست تا برادرزادهاش را از [[تبلیغ رسالت]] خویش باز دارد.<ref>السیر والمغازی، ص ۲۳۶.</ref> وی از جمله ۷ نفری بود که پس از [[جسارت]] [[ابوجهل]] به پیامبر{{صل}} در [[مقام ابراهیم]] حضرت رو به [[کعبه]] آنان را [[نفرین]] کرد؛<ref> السیر والمغازی، ص ۲۱۱.</ref> همچنین وی از عوامل مؤثر در توطئههای [[مشرکان]] [[مکه]] بر ضدّ [[رسول خدا]]{{صل}} بود؛ از جمله در نشست مشورتی [[دارالندوه]]، در سال سیزدهم بعثت و اتخاذ [[تصمیم]] به [[قتل]] آن حضرت،<ref>مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۲۶؛ سبل الهدی، ج ۳، ص ۲۳۱.</ref> [[محاصره]] [[خانه پیامبر]]{{صل}} در [[لیلة المبیت]]<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۱۷۶.</ref> و تعقیب آن [[حضرت]] تا دهانه [[غار ثور]] <ref>سبل الهدی، ج ۳، ص ۲۴۱.</ref> حضور داشت. | ||
امیه در [[آزار]] [[مسلمانان]] از هیچ کوششی فرو گذار نکرد؛ از جمله برای بازگرداندن | امیه در [[آزار]] [[مسلمانان]] از هیچ کوششی فرو گذار نکرد؛ از جمله برای بازگرداندن برده [[مسلمان]] شده خود [[بلال حبشی]] از [[اسلام]] روزها او را روی ریگهای داغ زیر تابش شدید [[خورشید]] به پشت میخوابانید و سنگ بزرگی بر سینهاش مینهاد و میگفت: تا از [[مسلمانی]] [[دست]] برنداری همینگونه خواهی ماند و او با تکرار "اَحَد اَحَد" بر [[اعتقاد]] [[توحیدی]] خود پای میفشرد.<ref>السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۳۱۸.</ref> او یکی از پسرعموهای خود ([[عثمان بن مظعون]]) را نیز به سبب [[اسلام آوردن]] آزار میداد.<ref>السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۳۳۲.</ref> | ||
تاریخنگاران و [[مفسّران]] او را از مصادیق "مستهزئین" برشمردهاند که همراه با [[ولید بن مغیره]] و [[ابوجهل بن هشام]] [[پیامبر]]{{صل}} را مسخره میکردند <ref>السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۳۳۲.</ref> و نیز از "مقتسمین»" دانستهاند که هر ساله در موسم [[حجّ]] با تقسیم ورودیهای [[مکه]] [[مردم]] را از [[گرایش]] به پیامبر{{صل}} باز میداشتند.<ref> المحبر، ص ۱۶۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۹.</ref> به گفته ابن اثیر، امیّه و برادرش [[ابی بن خلف|اُبیّ بن خلف]] بدترین آزار دهندگان پیامبر{{صل}} و تکذیب کنندگان وی بودند.<ref>الکامل، ج ۲، ص ۷۲.</ref> | تاریخنگاران و [[مفسّران]] او را از مصادیق "مستهزئین" برشمردهاند که همراه با [[ولید بن مغیره]] و [[ابوجهل بن هشام]] [[پیامبر]]{{صل}} را مسخره میکردند <ref>السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۳۳۲.</ref> و نیز از "مقتسمین»" دانستهاند که هر ساله در موسم [[حجّ]] با تقسیم ورودیهای [[مکه]] [[مردم]] را از [[گرایش]] به پیامبر{{صل}} باز میداشتند.<ref> المحبر، ص ۱۶۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۹.</ref> به گفته ابن اثیر، امیّه و برادرش [[ابی بن خلف|اُبیّ بن خلف]] بدترین آزار دهندگان پیامبر{{صل}} و تکذیب کنندگان وی بودند.<ref>الکامل، ج ۲، ص ۷۲.</ref> |