پرش به محتوا

عامر بن فهیره در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'برده' به 'برده'
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'برده' به 'برده')
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[نقل]] شده، هنگام [[هجرت]]، [[ابوبکر]] به فرزندش [[عبدالله]] [[دستور]] داد تا در [[مکه]] بماند و [[اخبار]] مکه و [[قریش]] را هر [[شب]] در همان [[غار]] به او خبر دهد، و از آن سو به غلامش عامر بن فهیره دستور داد تا گوسفندان او را روزها بچراند و شب هنگام آنها را به در غار ببرد. [[اسماء]]، [[دختر ابوبکر]] نیز هر [[روز]] هنگام [[شام]] غذائی تهیه کرده به در غار می‌برد. رسول خدا{{صل}} سه روز در غار ماند قریش که از یافتن آن [[حضرت]] نا [[امید]] شده بودند در مکه اعلام کردند که هرکس [[محمد]] را زنده به دست آورد و به قریش بسپارد، صد شتر [[پاداش]] دارد. عبدالله پسر [[ابو بکر]] نیز در این سه [[روزه]] پی در پی اخبار قریش و مکه را شبانه به رسول خدا{{صل}} و [[ابوبکر]] می‌رسانید و از آن سو [[عامر بن فهیره]] هر [[روز]] غروب که می‌شد [[گله]] گوسفندان ابوبکر را به در [[غار]] می‌برد و [[پیامبر]]{{صل}} به همراه ابوبکر از غار بیرون آمده و از شیر آنها می‌نوشیدند و گاهی هم یکی از آن گوسفندان را کشته و از گوشتش استفاده می‌کردند. و برای اینکه رد پای [[عبدالله بن ابوبکر]] که شب‌ها به در غار می‌آمد و صبح باز می‌گشت، دیده نشود، قرار گذاردند که هر روز صبح هنگامی که عبدالله از در غار حرکت می‌کند، عامر بن فهیره گوسفندان را پشت سر او در همان راهی که او حرکت می‌‌کرد، حرکت دهد تا اثر پای او به جا نماند<ref>السیرة النبویه، این هشام، ج۱، ص۴۸۵-۴۸۶.</ref>. پیامبر{{صل}} سه روز در [[غار ثور]] ماندند. بعد از آن [[خداوند]] به وی اجازه داد تا [[هجرت]] کند و به او فرمود: یا [[محمد]]! اکنون از [[مکه]] بیرون برو، زیرا در این [[شهر]] بعد از [[ابوطالب]] [[یاوری]] نداری. وقتی پیامبر{{صل}} از غار بیرون آمد، دید که چوپان یکی از افراد [[قریش]] به نام "ابن اریقط" به سوی او می‌آید. پیامبر{{صل}} چوپان را فرا خواند و به او فرمود: "ای پسر اریقط! تو را بر [[جان]] خود [[امین]] می‌گیرم آیا در این [[امانت]] [[خیانت]] نخواهی کرد؟" او گفت: "من از شما نگهداری خواهم کرد و [[مشرکان]] را که در جستجوی شما هستند به این جا [[راهنمائی]] نمی‌کنم. اینک می‌خواهید به کجا بروید؟" پیامبر{{صل}} فرمود: "می‌خواهم به یثرب بروم". ابن اریقط گفت: "اکنون راهی را به شما نشان خواهم داد که هیچ کس نتواند شما را پیدا کند". پیامبر{{صل}} فرمود: "اکنون به نزد [[علی بن ابی طالب]] برو و به او مژده بده که خداوند به من اجاره [[مهاجرت]] داده و او برای من توشه و مرکبی بفرستد". ابوبکر نیز به او گفت: "به نزد دخترم [[اسماء]] برو و به او بگو برای من توشه و مرکبی بفرستد و کار ما را به [[عامر بن فهیره]] نیز خبر بده. ابن اریقط سفارش [[پیامبر]]{{صل}} را به [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} و [[پیام]] [[ابوبکر]] را به [[اسماء]] و عامر بن فهیره و آنها برای پیامبر{{صل}} و ابوبکر توشه و مرکب فرستادند<ref>اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص۶۴.</ref>. در [[نقل]] دیگری از قول [[ابو رافع]] از [[علی بن ابراهیم بن هاشم]] نقل شده که: [[علی]]{{ع}} در هنگامی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[غار]] به سر می‌برد، [[مسؤولیت]] تهیه آب و غذای آنها را بر عهده داشت و او سه مرکب را برای پیامبر اکرم{{صل}} و ابوبکر، راهنمای آنها آماده کرد<ref>اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص۱۹۰.</ref>.
[[نقل]] شده، هنگام [[هجرت]]، [[ابوبکر]] به فرزندش [[عبدالله]] [[دستور]] داد تا در [[مکه]] بماند و [[اخبار]] مکه و [[قریش]] را هر [[شب]] در همان [[غار]] به او خبر دهد، و از آن سو به غلامش عامر بن فهیره دستور داد تا گوسفندان او را روزها بچراند و شب هنگام آنها را به در غار ببرد. [[اسماء]]، [[دختر ابوبکر]] نیز هر [[روز]] هنگام [[شام]] غذائی تهیه کرده به در غار می‌برد. رسول خدا{{صل}} سه روز در غار ماند قریش که از یافتن آن [[حضرت]] نا [[امید]] شده بودند در مکه اعلام کردند که هرکس [[محمد]] را زنده به دست آورد و به قریش بسپارد، صد شتر [[پاداش]] دارد. عبدالله پسر [[ابو بکر]] نیز در این سه [[روزه]] پی در پی اخبار قریش و مکه را شبانه به رسول خدا{{صل}} و [[ابوبکر]] می‌رسانید و از آن سو [[عامر بن فهیره]] هر [[روز]] غروب که می‌شد [[گله]] گوسفندان ابوبکر را به در [[غار]] می‌برد و [[پیامبر]]{{صل}} به همراه ابوبکر از غار بیرون آمده و از شیر آنها می‌نوشیدند و گاهی هم یکی از آن گوسفندان را کشته و از گوشتش استفاده می‌کردند. و برای اینکه رد پای [[عبدالله بن ابوبکر]] که شب‌ها به در غار می‌آمد و صبح باز می‌گشت، دیده نشود، قرار گذاردند که هر روز صبح هنگامی که عبدالله از در غار حرکت می‌کند، عامر بن فهیره گوسفندان را پشت سر او در همان راهی که او حرکت می‌‌کرد، حرکت دهد تا اثر پای او به جا نماند<ref>السیرة النبویه، این هشام، ج۱، ص۴۸۵-۴۸۶.</ref>. پیامبر{{صل}} سه روز در [[غار ثور]] ماندند. بعد از آن [[خداوند]] به وی اجازه داد تا [[هجرت]] کند و به او فرمود: یا [[محمد]]! اکنون از [[مکه]] بیرون برو، زیرا در این [[شهر]] بعد از [[ابوطالب]] [[یاوری]] نداری. وقتی پیامبر{{صل}} از غار بیرون آمد، دید که چوپان یکی از افراد [[قریش]] به نام "ابن اریقط" به سوی او می‌آید. پیامبر{{صل}} چوپان را فرا خواند و به او فرمود: "ای پسر اریقط! تو را بر [[جان]] خود [[امین]] می‌گیرم آیا در این [[امانت]] [[خیانت]] نخواهی کرد؟" او گفت: "من از شما نگهداری خواهم کرد و [[مشرکان]] را که در جستجوی شما هستند به این جا [[راهنمائی]] نمی‌کنم. اینک می‌خواهید به کجا بروید؟" پیامبر{{صل}} فرمود: "می‌خواهم به یثرب بروم". ابن اریقط گفت: "اکنون راهی را به شما نشان خواهم داد که هیچ کس نتواند شما را پیدا کند". پیامبر{{صل}} فرمود: "اکنون به نزد [[علی بن ابی طالب]] برو و به او مژده بده که خداوند به من اجاره [[مهاجرت]] داده و او برای من توشه و مرکبی بفرستد". ابوبکر نیز به او گفت: "به نزد دخترم [[اسماء]] برو و به او بگو برای من توشه و مرکبی بفرستد و کار ما را به [[عامر بن فهیره]] نیز خبر بده. ابن اریقط سفارش [[پیامبر]]{{صل}} را به [[امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} و [[پیام]] [[ابوبکر]] را به [[اسماء]] و عامر بن فهیره و آنها برای پیامبر{{صل}} و ابوبکر توشه و مرکب فرستادند<ref>اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص۶۴.</ref>. در [[نقل]] دیگری از قول [[ابو رافع]] از [[علی بن ابراهیم بن هاشم]] نقل شده که: [[علی]]{{ع}} در هنگامی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[غار]] به سر می‌برد، [[مسؤولیت]] تهیه آب و غذای آنها را بر عهده داشت و او سه مرکب را برای پیامبر اکرم{{صل}} و ابوبکر، راهنمای آنها آماده کرد<ref>اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ص۱۹۰.</ref>.


[[سید جعفر مرتضی عاملی]] می‌نویسد: اما این قول که پیامبر{{صل}} در [[روز]] دوم که از [[مکه]] خارج شده بود، از غار خارج شده و به سمت [[مدینه]] حرکت کرده است، درست نیست، زیرا در این جا بیان شده پیامبر{{صل}} در روز دوم از غار خارج شده‌اند، در حالی که در جای دیگری گفته‌اند هیچ کس غیر از علی{{ع}} و ابوبکر از [[زمان]] [[خروج]] آن [[حضرت]] خبر نداشته است. و ثانیا نقل شده علی{{ع}} همان کسی است که در غار برای پیامبر{{صل}} آب و [[غذا]] می‌برده است، در حالی که در جای دیگری ادعا شده پیامبر{{صل}} علی{{ع}} را فرستاد تا آب و غذا بیاورد و علی{{ع}} آب و غذا فرستاد و ابوبکر فرزندش را به دنبال آب و غذا فرستاد تا به همراه عامر بن فهیره غذا بفرستد. در حالی است که علی{{ع}} در روز [[شوری]] فرمود: "شما را به [[خدا]] قسم می‌دهم، آیا در بین شما کسی غیر از من هست که برای [[رسول خدا]]{{صل}} در ایامی که در غار بود، غذا [[برده]] باشد و [[اخبار]] را به ایشان رسانده باشد؟" همه گفتند: نه<ref>ر.ک: الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۲۰۴.</ref>. پس درست نبودن این خبر که ادعا شده [[عبدالله بن ابو بکر]] همان کسی است که اخبار مکه را در غار به پیامبر{{صل}} می‌رساند و همچنین درست نبودن این خبر که [[عامر بن فهیره]] گوسفندان [[ابوبکر]] را به کنار [[غار]] کا می‌کاروبار آورد تا [[پیامبر]]{{صل}} و ابوبکر از شیر آنها بخورند، [[ثابت]] می‌شود<ref>الصحیح من سیرة النبی الأعظم، سید جعفر مرتضی عاملی، ج۴، ص۵۷-۶۱. (چاپ قدیم).</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[عامر بن فهیره (مقاله)|مقاله «عامر بن فهیره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۵۷۶-۵۷۸.</ref>
[[سید جعفر مرتضی عاملی]] می‌نویسد: اما این قول که پیامبر{{صل}} در [[روز]] دوم که از [[مکه]] خارج شده بود، از غار خارج شده و به سمت [[مدینه]] حرکت کرده است، درست نیست، زیرا در این جا بیان شده پیامبر{{صل}} در روز دوم از غار خارج شده‌اند، در حالی که در جای دیگری گفته‌اند هیچ کس غیر از علی{{ع}} و ابوبکر از [[زمان]] [[خروج]] آن [[حضرت]] خبر نداشته است. و ثانیا نقل شده علی{{ع}} همان کسی است که در غار برای پیامبر{{صل}} آب و [[غذا]] می‌برده است، در حالی که در جای دیگری ادعا شده پیامبر{{صل}} علی{{ع}} را فرستاد تا آب و غذا بیاورد و علی{{ع}} آب و غذا فرستاد و ابوبکر فرزندش را به دنبال آب و غذا فرستاد تا به همراه عامر بن فهیره غذا بفرستد. در حالی است که علی{{ع}} در روز [[شوری]] فرمود: "شما را به [[خدا]] قسم می‌دهم، آیا در بین شما کسی غیر از من هست که برای [[رسول خدا]]{{صل}} در ایامی که در غار بود، غذا برده باشد و [[اخبار]] را به ایشان رسانده باشد؟" همه گفتند: نه<ref>ر.ک: الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۲۰۴.</ref>. پس درست نبودن این خبر که ادعا شده [[عبدالله بن ابو بکر]] همان کسی است که اخبار مکه را در غار به پیامبر{{صل}} می‌رساند و همچنین درست نبودن این خبر که [[عامر بن فهیره]] گوسفندان [[ابوبکر]] را به کنار [[غار]] کا می‌کاروبار آورد تا [[پیامبر]]{{صل}} و ابوبکر از شیر آنها بخورند، [[ثابت]] می‌شود<ref>الصحیح من سیرة النبی الأعظم، سید جعفر مرتضی عاملی، ج۴، ص۵۷-۶۱. (چاپ قدیم).</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[عامر بن فهیره (مقاله)|مقاله «عامر بن فهیره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۵۷۶-۵۷۸.</ref>


==[[عامر]] و [[بیماری]] وبا==
==[[عامر]] و [[بیماری]] وبا==
خط ۴۲: خط ۴۲:
پاسخ‌ها به این سخن:
پاسخ‌ها به این سخن:
#در بعضی از منابع آمده که در این سریه فقط [[انصار]] حاضر بودند و هیچ مهاجری در آن شرکت نکرد<ref>ر.ک: المغازی، واقدی، ج۱، ص۳۵۲؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۱۹؛ فتح الباری، ابن حجر، ج۷، ص۲۹۶.</ref>. و عده‌ای [[عمرو]] بن امیدی ضمری را جزو افراد آن ندانسته‌اند<ref>ر.ک: مجمع الزوائد، هیثمی، ج۶، ص۱۲۵؛ عمدة القاری، عینی، ج۱۷، ص۱۷۴.</ref>. همچنان که [[نافع بن بدیل]] [[خزاعی]] را هم در مرثیه [[انس]] بن [[عباس]] [[سلمی]] و [[عبد الله بن رواحه]] جزو افراد شرکت کننده ندانسته‌اند<ref>ر.ک: السیره النبویه، ابن هشام، ج۳، ص۱۹۷.</ref>.
#در بعضی از منابع آمده که در این سریه فقط [[انصار]] حاضر بودند و هیچ مهاجری در آن شرکت نکرد<ref>ر.ک: المغازی، واقدی، ج۱، ص۳۵۲؛ صحیح البخاری، بخاری، ج۳، ص۱۹؛ فتح الباری، ابن حجر، ج۷، ص۲۹۶.</ref>. و عده‌ای [[عمرو]] بن امیدی ضمری را جزو افراد آن ندانسته‌اند<ref>ر.ک: مجمع الزوائد، هیثمی، ج۶، ص۱۲۵؛ عمدة القاری، عینی، ج۱۷، ص۱۷۴.</ref>. همچنان که [[نافع بن بدیل]] [[خزاعی]] را هم در مرثیه [[انس]] بن [[عباس]] [[سلمی]] و [[عبد الله بن رواحه]] جزو افراد شرکت کننده ندانسته‌اند<ref>ر.ک: السیره النبویه، ابن هشام، ج۳، ص۱۹۷.</ref>.
#مطالب نقل شده درباره او باهم تناقض دارند. در بعضی از آنها آمده که عامر در کشته‌ها نبود، به همین [[دلیل]] گفته شده ملائکه او را به آسمان [[برده]] و دفن کردند. و در بعضی آمده که او بین کشته شده‌ها بود و عامر بن طفیل به بدن او اشاره کرد و از [[عمرو بن امیه]] درباره او پرسید. عده ای برای رفع این تناقض احتمال داده‌اند که ابتدا بدن او به آسمان برده شده و سپس برگردانده شده است<ref>ر.ک: السیرة النبویه، دحلان، ج۱، ص۲۵۹.</ref>.
#مطالب نقل شده درباره او باهم تناقض دارند. در بعضی از آنها آمده که عامر در کشته‌ها نبود، به همین [[دلیل]] گفته شده ملائکه او را به آسمان برده و دفن کردند. و در بعضی آمده که او بین کشته شده‌ها بود و عامر بن طفیل به بدن او اشاره کرد و از [[عمرو بن امیه]] درباره او پرسید. عده ای برای رفع این تناقض احتمال داده‌اند که ابتدا بدن او به آسمان برده شده و سپس برگردانده شده است<ref>ر.ک: السیرة النبویه، دحلان، ج۱، ص۲۵۹.</ref>.
#[[ابن منده]] از [[ایوب بن سنان]]، او از [[محمد بن منکدر]]، او از [[جابر]] و او از [[عامر بن فهیره]] [[نقل]] کرده‌اند که گفته، [[ابوبکر]] به همراه [[رسول خدا]] در [[لشکر]] عسره ([[تبوک]]) حضور داشت<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۹۱؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۲۵۶.</ref>. معنی این سخن این است که عامر بن فهیره تا نه سال یا بیشتر بعد از ماجرای بئر معونه زنده بوده است<ref>الصحیح من سیرة النبی الأعظم، سید جعفر مرتضی عاملی، ج۷، ص۲۸۰-۲۸۲ چاپ قدیم.</ref>.
#[[ابن منده]] از [[ایوب بن سنان]]، او از [[محمد بن منکدر]]، او از [[جابر]] و او از [[عامر بن فهیره]] [[نقل]] کرده‌اند که گفته، [[ابوبکر]] به همراه [[رسول خدا]] در [[لشکر]] عسره ([[تبوک]]) حضور داشت<ref>اسد الغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۹۱؛ الاصابه، ابن حجر، ج۲، ص۲۵۶.</ref>. معنی این سخن این است که عامر بن فهیره تا نه سال یا بیشتر بعد از ماجرای بئر معونه زنده بوده است<ref>الصحیح من سیرة النبی الأعظم، سید جعفر مرتضی عاملی، ج۷، ص۲۸۰-۲۸۲ چاپ قدیم.</ref>.


۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش