پرش به محتوا

کاربر:Puranzab/صفحه تمرین4: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۱: خط ۱۱:


==روابط معنایی==
==روابط معنایی==
الف) رابطۀ نبوت و وحی: وحي، دريافتي اختصاصي از سوی خدا و خارج از مجاري عادي فهم بشر (مانند حس و عقل) است<ref>. طباطبايي، سيدمحمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، ج1، ص87 ، ج2، ص154، 157.</ref> كه از ميان انسان‌ها تنها پيامبران از آن بهره‌مندند و قوام نبوت پيامبران به «وحي» است؛ زيرا آنان از اين راه به غيب دست مي‎‌يابند و احكام و معارف الهي را دريافت مي‌كنند، از اين جهت پيوسته كلمۀ «وحى» با واژه نبى و نبيّين همراه است چنانکه می فرماید: «إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَي نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ»<ref>.  سورۀ نساء، آیۀ 163.</ref>.<ref>. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص 63.</ref>
الف) رابطۀ نبوت و وحی: وحي، دريافتي اختصاصي از سوی خدا و خارج از مجاري عادي فهم بشر (مانند حس و عقل) است<ref>. طباطبايي، سيدمحمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، ج1، ص87 ، ج2، ص154، 157.</ref> كه از ميان انسان‌ها تنها پيامبران از آن بهره‌مندند و قوام نبوت پيامبران به «وحي» است؛ زيرا آنان از اين راه به غيب دست مي‎‌يابند و احكام و معارف الهي را دريافت مي‌كنند، از اين جهت پيوسته كلمۀ «وحى» با واژه نبى و نبيّين همراه است چنانکه می فرماید: «إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَي نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ»<ref>.  سورۀ نساء، آیۀ 163.</ref>.<ref>. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص 63.</ref>
ب) رابطه نبوت با رسالت: آیات: «وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا»<ref>. سورۀ مریم، آیۀ 51،</ref>؛ «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ»<ref>. سورۀ حج، آیۀ 52.</ref> و روایاتی که تعداد رسولان را 313 نفر و تعداد پیامبران را 124 هزار نفر دانسته اند<ref>. «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَمِ النَّبِیُّونَ قَالَ مِائَهُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَهٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ قُلْتُ کَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ جَمّاً غَفِیراً قُلْتُ مَنْ کَانَ أَوَّلَ الْأَنْبِیَاءِ قَالَ آدَمُ قُلْتُ وَ کَانَ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ مُرْسَلًا قَالَ نَعَمْ خَلَقَهُ اللَّهُ بِیَدِهِ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا ذَرٍّ أَرْبَعَهٌ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ سُرْیَانِیُّونَ آدَمُ وَ شَیْثٌ وَ أُخْنُوخُ وَ هُوَ إِدْرِیسُ وَ هُوَ أَوَّلُ مَنْ خَطَّ بِالْقَلَمِ وَ نُوحٌ وَ أَرْبَعَهٌ مِنَ الْعَرَبِ هُودٌ وَ صَالِحٌ وَ شُعَیْبٌ وَ نَبِیُّکَ مُحَمَّدٌ ص وَ أَوَّلُ نَبِیٍّ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مُوسَى وَ آخِرُهُمْ عِیسَى وَ سِتُّمِائَهِ نَبِیٍّ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ کِتَابٍ قَالَ مِائَهَ کِتَابٍ وَ أَرْبَعَهَ کُتُبٍ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى شَیْثٍ ع خَمْسِینَ صَحِیفَهً وَ عَلَى إِدْرِیسَ ثَلَاثِینَ صَحِیفَهً وَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ عِشْرِینَ صَحِیفَهً وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاهَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ الْخَبَرَ»؛ بحارالانوار، ج 11، باب 1، ص 32.</ref>، بیانگر این است که نبوت و رسالت دو مقام الهی هستند، با این تفاوت که همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما مقام رسالت تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد به این معنی که هر دو در دریافت و ابلاغ وحی الهی و ابلاغ آن به مردم شریک اند ولی در نوع شهود فرشتگان و مأموریتشان با یکدیگر متفاوتند<ref>. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص 31.</ref>.
ب) رابطه نبوت با رسالت: آیات: «وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا»<ref>. سورۀ مریم، آیۀ 51،</ref>؛ «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ»<ref>. سورۀ حج، آیۀ 52.</ref> و روایاتی که تعداد رسولان را 313 نفر و تعداد پیامبران را 124 هزار نفر دانسته اند<ref>. «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَمِ النَّبِیُّونَ قَالَ مِائَهُ أَلْفٍ وَ أَرْبَعَهٌ وَ عِشْرُونَ أَلْفَ نَبِیٍّ قُلْتُ کَمِ الْمُرْسَلُونَ مِنْهُمْ قَالَ ثَلَاثُ مِائَهٍ وَ ثَلَاثَهَ عَشَرَ جَمّاً غَفِیراً قُلْتُ مَنْ کَانَ أَوَّلَ الْأَنْبِیَاءِ قَالَ آدَمُ قُلْتُ وَ کَانَ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ مُرْسَلًا قَالَ نَعَمْ خَلَقَهُ اللَّهُ بِیَدِهِ وَ نَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا ذَرٍّ أَرْبَعَهٌ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ سُرْیَانِیُّونَ آدَمُ وَ شَیْثٌ وَ أُخْنُوخُ وَ هُوَ إِدْرِیسُ وَ هُوَ أَوَّلُ مَنْ خَطَّ بِالْقَلَمِ وَ نُوحٌ وَ أَرْبَعَهٌ مِنَ الْعَرَبِ هُودٌ وَ صَالِحٌ وَ شُعَیْبٌ وَ نَبِیُّکَ مُحَمَّدٌ ص وَ أَوَّلُ نَبِیٍّ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ مُوسَى وَ آخِرُهُمْ عِیسَى وَ سِتُّمِائَهِ نَبِیٍّ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى مِنْ کِتَابٍ قَالَ مِائَهَ کِتَابٍ وَ أَرْبَعَهَ کُتُبٍ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى عَلَى شَیْثٍ ع خَمْسِینَ صَحِیفَهً وَ عَلَى إِدْرِیسَ ثَلَاثِینَ صَحِیفَهً وَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ عِشْرِینَ صَحِیفَهً وَ أَنْزَلَ التَّوْرَاهَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ الْخَبَرَ»؛ بحارالانوار، ج 11، باب 1، ص 32.</ref>، بیانگر این است که نبوت و رسالت دو مقام الهی هستند، با این تفاوت که همۀ پیامبران دارای مقام نبوت‌اند؛ اما مقام رسالت تنها به گروهی از پیامبران اختصاص دارد به این معنی که هر دو در دریافت و ابلاغ وحی الهی و ابلاغ آن به مردم شریک اند ولی در نوع شهود فرشتگان و مأموریتشان با یکدیگر متفاوتند<ref>. ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ص 31.</ref>.
3. رابطۀ نبوت با امامت: با توجه به آیۀ «وَإِذِ ابْتَلَي إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»<ref>. سورۀ بقره، آیۀ ١٢٤.</ref>، امامت امری غير از نبوت و رسالت و قطعاً فراتر از آنهاست<ref>. ر.ك: محمدتقي مصباح يزدي و ديگران، الامامة والولاية في القرآن الكريم، ص27ـ28؛ محمدتقي مصباح يزدي، در پرتو ولايت، ص260ـ261.</ref>؛ زيرا حضرت ابراهيم (ع) وقتي به اين مقام دست يافت كه سال‌ها از رسالت و نبوتش مي‌گذشت و تا آن زمان آزمون‌ها و ابتلائات بسياري را پشت‌سر گذاشته بود<ref>. البته واضح است كه منظور از اين مطلب، برتري دوازده امام بر پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نيست؛ زيرا آن حضرت نيز، افزون بر مقام نبوت و رسالت، مقام امامت را نيز دارا بود. در اينجا منظور تنها مقايسۀ مقام امامت و نبوت است.</ref>. همچنين امامت مطرح‌شده در آيه، به ‌دليل ‌آنكه امامت براي مردم است «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»، نمي‌تواند يك مقام تكويني صرف و تنها مرتبه‌اي از مراتب قرب خداوند مانند صلاح و اخلاص باشد. آنچه با ظاهر آيه و شواهد و قراين آن سازگار است، دو احتمال زير است:  
 
3. رابطۀ نبوت با امامت: با توجه به آیۀ «وَإِذِ ابْتَلَي إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ»<ref>. سورۀ بقره، آیۀ ١٢٤.</ref>، امامت امری غير از نبوت و رسالت و قطعاً فراتر از آنهاست<ref>. ر.ك: محمدتقي مصباح يزدي و ديگران، الامامة والولاية في القرآن الكريم، ص27ـ28؛ محمدتقي مصباح يزدي، در پرتو ولايت، ص260ـ261.</ref>؛ زيرا حضرت ابراهيم (ع) وقتي به اين مقام دست يافت كه سال‌ها از رسالت و نبوتش مي‌گذشت و تا آن زمان آزمون‌ها و ابتلائات بسياري را پشت‌سر گذاشته بود<ref>. البته واضح است كه منظور از اين مطلب، برتري دوازده امام بر پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نيست؛ زيرا آن حضرت نيز، افزون بر مقام نبوت و رسالت، مقام امامت را نيز دارا بود. در اينجا منظور تنها مقايسۀ مقام امامت و نبوت است.</ref>. همچنين امامت مطرح‌شده در آيه، به ‌دليل ‌آنكه امامت براي مردم است «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»، نمي‌تواند يك مقام تكويني صرف و تنها مرتبه‌اي از مراتب قرب خداوند مانند صلاح و اخلاص باشد. آنچه با ظاهر آيه و شواهد و قراين آن سازگار است، دو احتمال زير است:
الف) امامت مقامی تشريعي و بالاتر از نبوت است و ازاين‌رو پيروي از امام در همۀ رفتارها و گفتارهايش به‌طور مطلق واجب است. درحالي‌كه مقام نبوت و رسالت ذاتاً مقتضي پيروي از پيامبر در همۀ حركاتش نيست، بلكه تنها مستلزم پيروي از اموري است كه او از جانب خداوند به مردم مي‌رساند؛ مگر اينكه دليل ديگري وجوب تبعيت مطلق را ثابت كند<ref>. از آيۀ «ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللّه» مي‌توان استظهار كرد كه پيروي از همۀ پيامبران به‌طور مطلق واجب است؛ ولي اين دلالت در حد ظهور است و چون صراحت ندارد، قطعي نيست.</ref>؛  
الف) امامت مقامی تشريعي و بالاتر از نبوت است و ازاين‌رو پيروي از امام در همۀ رفتارها و گفتارهايش به‌طور مطلق واجب است. درحالي‌كه مقام نبوت و رسالت ذاتاً مقتضي پيروي از پيامبر در همۀ حركاتش نيست، بلكه تنها مستلزم پيروي از اموري است كه او از جانب خداوند به مردم مي‌رساند؛ مگر اينكه دليل ديگري وجوب تبعيت مطلق را ثابت كند<ref>. از آيۀ «ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاّ لِيُطاعَ بِإِذْنِ اللّه» مي‌توان استظهار كرد كه پيروي از همۀ پيامبران به‌طور مطلق واجب است؛ ولي اين دلالت در حد ظهور است و چون صراحت ندارد، قطعي نيست.</ref>؛  
ب) امامت مقامي تكويني و فراتر از نبوت است ازاين‌رو امام قدرت به كمال رساندن و هدايت تكويني افراد مستعد را دارد. به عبارت ديگر، امام واسطۀ فيض الهي براي به كمال رساندن نفوس مستعد است و اين هدايت غير از هدايت تشريعي است كه براي همۀ انسان‌ها به‌طور يكسان وجود دارد<ref>. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص 588 ـ 590.</ref>.
ب) امامت مقامي تكويني و فراتر از نبوت است ازاين‌رو امام قدرت به كمال رساندن و هدايت تكويني افراد مستعد را دارد. به عبارت ديگر، امام واسطۀ فيض الهي براي به كمال رساندن نفوس مستعد است و اين هدايت غير از هدايت تشريعي است كه براي همۀ انسان‌ها به‌طور يكسان وجود دارد<ref>. ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، راه و راهنماشناسی، ص 588 ـ 590.</ref>.
4. رابطه نبوت با بعثت: بعثت به معنای برانگیختگی است. بعثت در شخص نبی مقدم بر برانگیختگی جامعه است. نبی با مایه‌هایی سرشار و بالاتر از مردم عادی، آمادۀ تحمل بار مسئولیتی بدان عظمت و سنگینی است ولی تا پیش از بعثت این مایه‌ها هنوز به ظهور و فعلیت نینجامیده و او همچون یکی از افراد معمولیِ دیگر در مسیر عادی اجتماع به تلاش و فعالیت مشغول است؛ وحی الهی در او تحول و انگیزش و انقلابی به وجود می‎آورد<ref>. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سخنرانی، طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن، مسجد امام حسن علیه‌السلام  مشهد، جلسۀ پانزدهم، ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۳ش.</ref>.  
 
4. رابطه نبوت با بعثت: بعثت به معنای برانگیختگی است. بعثت در شخص نبی مقدم بر برانگیختگی جامعه است. نبی با مایه‌هایی سرشار و بالاتر از مردم عادی، آمادۀ تحمل بار مسئولیتی بدان عظمت و سنگینی است ولی تا پیش از بعثت این مایه‌ها هنوز به ظهور و فعلیت نینجامیده و او همچون یکی از افراد معمولیِ دیگر در مسیر عادی اجتماع به تلاش و فعالیت مشغول است؛ وحی الهی در او تحول و انگیزش و انقلابی به وجود می‎آورد<ref>. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سخنرانی، طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن، مسجد امام حسن علیه‌السلام  مشهد، جلسۀ پانزدهم، ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۳ش.</ref>.


==اهداف نبوت (فلسفه بعثت)==
==اهداف نبوت (فلسفه بعثت)==
۳۶۲

ویرایش