پرش به محتوا

وحدت امت اسلامی در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد)
 
خط ۱۳: خط ۱۳:
یکی از ارزش‌های [[اجتماعی]] مهم و ضرورت‌های کارکردی هر [[جامعه]]، وجود درجاتی از همبستگی، [[اتحاد]] و [[انسجام]] میان اعضا بر پایه اصول و [[قواعد]] مشترک است. [[علامه طباطبایی]] در توضیح جایگاه محوری [[وحدت]] و همبستگی در جامعه می‌نویسد: [[سعادت]] نوع [[بشر]] به حد کمال نمی‌رسد مگر به [[اجتماع]] و [[تعاون]] و معلوم است که اجتماع و تعاون تمام نمی‌شود مگر وقتی که وحدتی در ساختمان اجتماع پدید آید، و اعضای اجتماع و اجزای آن با یکدیگر [[متحد]] شوند، به طوری که تمامی افراد اجتماع چون تن واحد شوند، همه هماهنگ با یک [[جان]] و یک تن فعل و [[انفعال]] داشته باشند و [[وحدت اجتماعی]] و [[محل]] و مرکب این وحدت که عبارت است از اجتماع افراد نوع، حالی شبیه به حال وحدت اجتماعی [[عالم مشهود]] و محل آن دارد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۴۴.</ref>. از مجموع [[آیات]] چنین بر می‌آید که از نظر [[اسلام]]، همبستگی و [[همزیستی]] مطلوب در میان [[مؤمنان]]، همبستگی بر پایه [[دین]] و [[ارزش‌های دینی]] و [[مصالح معنوی]] است و آنچه ایشان را از [[اختلاف]]، [[تفرقه]]، [[کشمکش]]، فردگرایی و سایر عوامل مخل [[حیات]] جمعی باز می‌دارد، ارجاع آگاهانه به [[اصول اعتقادی]] مشترک و رفع و [[رجوع]] [[اختلافات]] بر اساس اصول مورد پذپرش مؤمنان [در [[جامعه اسلامی]]] است. اسلام، نوع جدیدی از [[برادری]] و [[اخوت]] را مقرر داشته که بر بنیاد هم‌عقیدگی و هم‌کیشی همه افراد جامعه مبتنی است و به طور [[قطع]]، این نوع پیوند و برادری بسی مطبوع‌تر و محکم‌تر از اخوت ناشی از پیوند نسبی و خونی است. بی‌شک، توجه آگاهانه عموم به این اصل محوری و زمینه‌سازی برای تقویت مستمر آن، همواره می‌تواند به مثابه عمیق‌ترین و پایه‌ای‌ترین مبنای اتحاد و همبستگی در میان مؤمنان به‌رغم تفاوت‌های قومی، زبانی، [[نژادی]]، طبقاتی و... مؤثر واقع شود. به بیان برخی [[اندیشمندان]]: اسلام تلاش دارد تا همه [[انسان‌ها]] بر محور [[دین حق]] که عامل تأمین [[مصالح معنوی]] [[انسان]] است، [[متحد]] شوند و تنها به تأمین [[مصالح]] مادی زندگی‌شان اکتفا نمی‌کند. [[خداوند]] می‌خواهد همه را دور یک محور جمع کند و با هم پیوند دهد؛ ولی نه هر محوری، بلکه محور {{متن قرآن|حَبْلِ اللَّهِ}}<ref>«ریسمان خداوند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref><ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، اخلاق در قرآن، ص۹۹.</ref>. {{متن قرآن|حَبْلِ اللَّهِ}} یا [[ریسمان الهی]] به عنوان محور [[وحدت]] نیز در [[منابع تفسیری]] به [[قرآن]]، [[کتاب و سنت]]، [[دین الهی]]، [[اطاعت خداوند]]، [[توحید]] [[خالص]]، [[ولایت اهل‌بیت]]{{عم}} و [[جماعت]] [[تفسیر]] شده است<ref>ر.ک: ابوجعفر محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۳؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۸۰۵.</ref>. گفتنی است [[اعتقادات]] مشترک مذهبی به عنوان عمیق‌ترین نقطه اتصال [[مؤمنان]]، پتانسیل‌های لازم برای تحقق این مهم در مقیاس جهانی و فراتر از محدوده‌های ملی و جغرافیایی را نیز به قوی‌ترین شکل ممکن واجد است. از دید [[شهید مطهری]]، [[اسلام]] علاوه بر تأکید بر [[ایمان]] و [[عقیده]] مشترک “به موانع و اضداد وحدت هم توجه کرد، آن موانع و [[مشکلات]] را از میان برداشت، موجبات نزدیکی [[دل‌ها]] را فراهم کرد و موجبات [[کینه‌ها]] و حسدها و انتقام‌جویی‌ها یعنی تبعیضات [[حقوقی]] را از بین برد؛ البته وقتی که مقتضی موجود شد و موانع مفقود، وقتی که ایمان و عقیده بود و تبعیضات نبود، معلول که وحدت و [[الفت]] و هماهنگی است خود به خود پیدا می‌شود، بر خلاف آنکه مقتضی موجود باشد مانع هم موجود باشد، یا اینکه اگر مانع مفقود است مقتضی هم مفقود باشد<ref>مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص۱۰۸؛ مرتضی مطهری، حکمت‌ها و اندرزها، ص۲۲۸-۲۳۹.</ref>.
یکی از ارزش‌های [[اجتماعی]] مهم و ضرورت‌های کارکردی هر [[جامعه]]، وجود درجاتی از همبستگی، [[اتحاد]] و [[انسجام]] میان اعضا بر پایه اصول و [[قواعد]] مشترک است. [[علامه طباطبایی]] در توضیح جایگاه محوری [[وحدت]] و همبستگی در جامعه می‌نویسد: [[سعادت]] نوع [[بشر]] به حد کمال نمی‌رسد مگر به [[اجتماع]] و [[تعاون]] و معلوم است که اجتماع و تعاون تمام نمی‌شود مگر وقتی که وحدتی در ساختمان اجتماع پدید آید، و اعضای اجتماع و اجزای آن با یکدیگر [[متحد]] شوند، به طوری که تمامی افراد اجتماع چون تن واحد شوند، همه هماهنگ با یک [[جان]] و یک تن فعل و [[انفعال]] داشته باشند و [[وحدت اجتماعی]] و [[محل]] و مرکب این وحدت که عبارت است از اجتماع افراد نوع، حالی شبیه به حال وحدت اجتماعی [[عالم مشهود]] و محل آن دارد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۴۴.</ref>. از مجموع [[آیات]] چنین بر می‌آید که از نظر [[اسلام]]، همبستگی و [[همزیستی]] مطلوب در میان [[مؤمنان]]، همبستگی بر پایه [[دین]] و [[ارزش‌های دینی]] و [[مصالح معنوی]] است و آنچه ایشان را از [[اختلاف]]، [[تفرقه]]، [[کشمکش]]، فردگرایی و سایر عوامل مخل [[حیات]] جمعی باز می‌دارد، ارجاع آگاهانه به [[اصول اعتقادی]] مشترک و رفع و [[رجوع]] [[اختلافات]] بر اساس اصول مورد پذپرش مؤمنان [در [[جامعه اسلامی]]] است. اسلام، نوع جدیدی از [[برادری]] و [[اخوت]] را مقرر داشته که بر بنیاد هم‌عقیدگی و هم‌کیشی همه افراد جامعه مبتنی است و به طور [[قطع]]، این نوع پیوند و برادری بسی مطبوع‌تر و محکم‌تر از اخوت ناشی از پیوند نسبی و خونی است. بی‌شک، توجه آگاهانه عموم به این اصل محوری و زمینه‌سازی برای تقویت مستمر آن، همواره می‌تواند به مثابه عمیق‌ترین و پایه‌ای‌ترین مبنای اتحاد و همبستگی در میان مؤمنان به‌رغم تفاوت‌های قومی، زبانی، [[نژادی]]، طبقاتی و... مؤثر واقع شود. به بیان برخی [[اندیشمندان]]: اسلام تلاش دارد تا همه [[انسان‌ها]] بر محور [[دین حق]] که عامل تأمین [[مصالح معنوی]] [[انسان]] است، [[متحد]] شوند و تنها به تأمین [[مصالح]] مادی زندگی‌شان اکتفا نمی‌کند. [[خداوند]] می‌خواهد همه را دور یک محور جمع کند و با هم پیوند دهد؛ ولی نه هر محوری، بلکه محور {{متن قرآن|حَبْلِ اللَّهِ}}<ref>«ریسمان خداوند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref><ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، اخلاق در قرآن، ص۹۹.</ref>. {{متن قرآن|حَبْلِ اللَّهِ}} یا [[ریسمان الهی]] به عنوان محور [[وحدت]] نیز در [[منابع تفسیری]] به [[قرآن]]، [[کتاب و سنت]]، [[دین الهی]]، [[اطاعت خداوند]]، [[توحید]] [[خالص]]، [[ولایت اهل‌بیت]]{{عم}} و [[جماعت]] [[تفسیر]] شده است<ref>ر.ک: ابوجعفر محمد بن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۳؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۸۰۵.</ref>. گفتنی است [[اعتقادات]] مشترک مذهبی به عنوان عمیق‌ترین نقطه اتصال [[مؤمنان]]، پتانسیل‌های لازم برای تحقق این مهم در مقیاس جهانی و فراتر از محدوده‌های ملی و جغرافیایی را نیز به قوی‌ترین شکل ممکن واجد است. از دید [[شهید مطهری]]، [[اسلام]] علاوه بر تأکید بر [[ایمان]] و [[عقیده]] مشترک “به موانع و اضداد وحدت هم توجه کرد، آن موانع و [[مشکلات]] را از میان برداشت، موجبات نزدیکی [[دل‌ها]] را فراهم کرد و موجبات [[کینه‌ها]] و حسدها و انتقام‌جویی‌ها یعنی تبعیضات [[حقوقی]] را از بین برد؛ البته وقتی که مقتضی موجود شد و موانع مفقود، وقتی که ایمان و عقیده بود و تبعیضات نبود، معلول که وحدت و [[الفت]] و هماهنگی است خود به خود پیدا می‌شود، بر خلاف آنکه مقتضی موجود باشد مانع هم موجود باشد، یا اینکه اگر مانع مفقود است مقتضی هم مفقود باشد<ref>مرتضی مطهری، بیست گفتار، ص۱۰۸؛ مرتضی مطهری، حکمت‌ها و اندرزها، ص۲۲۸-۲۳۹.</ref>.


==[[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط==
==[[آیات قرآنی]] مرتبط==
# [[لزوم]] [[اعتصام به حبل الله]] به عنوان محور وحدت: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا...}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>.
# [[لزوم]] [[اعتصام به حبل الله]] به عنوان محور وحدت: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا...}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>.
#محور وحدت مؤمنان؛ [[تبعیت]] از [[حق]] و دوری از راه‌های متفرق: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>.
#محور [[وحدت مؤمنان]]؛ [[تبعیت از حق]] و [[دوری از راه‌های متفرق]]: {{متن قرآن|وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (دیگر) این که این راه راست من است از آن پیروی کنید و از راه‌ها (ی دیگر) پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده گرداند، این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره انعام، آیه ۱۵۳.</ref>.
#پیوند [[مؤمنان]]؛ پرتویی از [[عنایات]] [[خداوند]] به ایشان: {{متن قرآن|وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ}}<ref>«و دل‌های آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است می‌بخشیدی میان دل‌های آنها پیوستگی نمی‌دادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بی‌گمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۳.</ref>.
#[[پیوند مؤمنان]]؛ پرتویی از [[عنایات خداوند]] به ایشان: {{متن قرآن|وَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مَا أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ}}<ref>«و دل‌های آنان را با هم پیوستگی داد؛ اگر همه آنچه را در زمین است می‌بخشیدی میان دل‌های آنها پیوستگی نمی‌دادی اما خداوند ایشان را با هم پیوستگی داد؛ بی‌گمان او پیروزمندی فرزانه است» سوره انفال، آیه ۶۳.</ref>.
#تأکید بر [[اخوت]] [[ایمانی]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ...}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>.
#تأکید بر [[اخوت ایمانی]]: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ...}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref>.
#در آیاتی نیز به اخوت ایمانی به عنوان پرتویی از [[اعتقاد]] مشترک مؤمنان به [[اسلام]] توجه داده<ref>{{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> و از برخی نمادها و کانون‌های وحدت‌آفرین همچون داشتن [[قبله]] واحد<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} «و از هرجا بیرون رفتی رؤیت را به سوی مسجد الحرام بگردان و هرجا که باشید رؤیتان را به سوی آن بگردانید تا مردم را بر شما حجّتی نباشد مگر (از سوی) کسانی از ایشان که ستم می‌ورزند پس، از آنان مهراسید و از من بهراسید و (چنین فرمان دادم) تا نعمتم را بر شما تمام کنم و باشد که شما راه یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۰.</ref>سخن به میان آورده است. برخی [[آیات]] نیز [[مؤمنان]] را از [[تفرقه‌افکنی]] در [[دین]] (بنیادی‌ترین مبنای [[اتحاد]])<ref>{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ...}} «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید.».. سوره شوری، آیه ۱۳.</ref> برحذر داشته و رابطه [[حضرت]]{{صل}} را با تفرقه‌افکنان [[نفی]] کرده است<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ}} «تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه می‌کردند آگاه می‌سازد» سوره انعام، آیه ۱۵۹.</ref>. برخی آیات نیز مؤمنان را به اتحاد بر پایه [[نیکی]] و [[تقوا]]<ref>{{متن قرآن|...تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى...}} «...یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید.».. سوره مائده، آیه ۲.</ref> و [[دعا]] برای زدودن کینه‌های مخل اتحاد و [[همدلی]] مؤمنان<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}} «و کسانی که پس از آنان آمده‌اند می‌گویند: پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان از ما پیشی گرفته‌اند بیامرز و در دل‌های ما کینه‌ای نسبت به مؤمنان بر جای مگذار! پروردگارا! تو مهربان بخشاینده‌ای» سوره حشر، آیه ۱۰.</ref> توصیه کرده و فاصله‌جویان از طریق [[مؤمنان]] را به [[عذاب]] سخت [[جهنم]] [[بشارت]] داده است<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}} «و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۲۰.</ref>
#در آیاتی نیز به اخوت ایمانی به عنوان پرتویی از [[اعتقاد]] مشترک مؤمنان به [[اسلام]] توجه داده<ref>{{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} «و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپراکنید و نعمت‌های خداوند را بر خود فرا یاد آورید که دشمنان (همدیگر) بودید و خداوند دل‌های شما را الفت داد و به نعمت او با هم برادر شدید و در لبه پرتگاهی از آتش بودید که شما را از آن رهانید؛ بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> و از برخی نمادها و کانون‌های وحدت‌آفرین همچون داشتن [[قبله]] واحد<ref>{{متن قرآن|وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} «و از هرجا بیرون رفتی رؤیت را به سوی مسجد الحرام بگردان و هرجا که باشید رؤیتان را به سوی آن بگردانید تا مردم را بر شما حجّتی نباشد مگر (از سوی) کسانی از ایشان که ستم می‌ورزند پس، از آنان مهراسید و از من بهراسید و (چنین فرمان دادم) تا نعمتم را بر شما تمام کنم و باشد که شما راه یابید» سوره بقره، آیه ۱۵۰.</ref>سخن به میان آورده است. برخی [[آیات]] نیز [[مؤمنان]] را از [[تفرقه‌افکنی]] در [[دین]] (بنیادی‌ترین مبنای [[اتحاد]])<ref>{{متن قرآن|شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ...}} «از دین، همان را برای شما بیان داشت که نوح را بدان سفارش کرده بود و نیز آنچه را که به تو وحی کردیم و آنچه را که به ابراهیم و موسی و عیسی، سفارش کردیم که دین را استوار بدارید و در آن به پراکندگی نیفتید.».. سوره شوری، آیه ۱۳.</ref> برحذر داشته و رابطه [[حضرت]]{{صل}} را با تفرقه‌افکنان [[نفی]] کرده است<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ}} «تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه می‌کردند آگاه می‌سازد» سوره انعام، آیه ۱۵۹.</ref>. برخی آیات نیز مؤمنان را به اتحاد بر پایه [[نیکی]] و [[تقوا]]<ref>{{متن قرآن|...تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى...}} «...یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید.».. سوره مائده، آیه ۲.</ref> و [[دعا]] برای زدودن کینه‌های مخل اتحاد و [[همدلی]] مؤمنان<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}} «و کسانی که پس از آنان آمده‌اند می‌گویند: پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان از ما پیشی گرفته‌اند بیامرز و در دل‌های ما کینه‌ای نسبت به مؤمنان بر جای مگذار! پروردگارا! تو مهربان بخشاینده‌ای» سوره حشر، آیه ۱۰.</ref> توصیه کرده و فاصله‌جویان از طریق [[مؤمنان]] را به [[عذاب]] سخت [[جهنم]] [[بشارت]] داده است<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}} «و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامی‌نهیم و وی را به دوزخ می‌افکنیم و این بد پایانه‌ای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۴۲۰.</ref>


۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش