جادوگری در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←واقعى دانستن اثر سِحر
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
=== واقعى دانستن اثر سِحر=== | === واقعى دانستن اثر سِحر=== | ||
طرفداران این دیدگاه خود دو دستهاند: | طرفداران این دیدگاه خود دو دستهاند: | ||
أ. برخى با [[استدلال]] به آیه ۱۰۲ سوره بقره / ۲ سِحر و اثر آن را واقعى دانستهاند. بر این اساس زیانبار بودن سِحر به [[اذن خدا]] واگذار شده است: «... و ما هُم بِضارِّینَ بِهِ مِن اَحَدٍ اِلاّ بِاِذنِ [[الله]].».. و این از واقعى بودن اثر آن حکایت دارد. <ref>تفسير قرطبى، ج۲، ص۴۴؛ نک: التفسير الکبير، ج۳، ص۶۲۵؛ [[روح]] البيان، ج۵، ص۴۰۴. <ref | أ. برخى با [[استدلال]] به آیه ۱۰۲ سوره بقره / ۲ سِحر و اثر آن را واقعى دانستهاند. بر این اساس زیانبار بودن سِحر به [[اذن خدا]] واگذار شده است: «... و ما هُم بِضارِّینَ بِهِ مِن اَحَدٍ اِلاّ بِاِذنِ [[الله]].».. و این از واقعى بودن اثر آن حکایت دارد. <ref>تفسير قرطبى، ج۲، ص۴۴؛ نک: التفسير الکبير، ج۳، ص۶۲۵؛ [[روح]] البيان، ج۵، ص۴۰۴. </ref> این دیدگاه با نظر برخى [[مفسران]] در تبیین «[[اذن الله]]» در آیه [[تأیید]] مىشود. به گفته آنان، [[خداوند]] براى [[حفظ]] افراد، فرشتگانى را [[موکل]] کرده، که به [[اذن الهى]] از محافظت مسحور دست بر مىدارند تا [[سِحر]] اثرگذار باشد. <ref>تفسير لاهيجى، ج۱، ص۹۳. </ref> [[روایات]] تفسیرى در این باره نیز [[اذن خدا]] را به واگذاشتن مسحور و مانع نشدن [[خداوند]] از تأثیر سِحر در او [[تفسیر]] کردهاند. <ref>عيون [[اخبار]] [[الرضا]]، ج۱، ص۲۶۸؛ [[نور]] الثقلين، ج۱، ص۱۰۸. </ref> | ||
ب: برخى گرچه به واقعى بودن خود سِحر اعتقادى نداشته و آن را صرف تخیل دانستهاند؛ آن را داراى اثرى واقعى در [[جسم]] و روان مسحور مىدانند. <ref>جامع المقاصد، ج۴، ص۳۰؛ تفسير موضوعى، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲. <ref | ب: برخى گرچه به واقعى بودن خود سِحر اعتقادى نداشته و آن را صرف تخیل دانستهاند؛ آن را داراى اثرى واقعى در [[جسم]] و روان مسحور مىدانند. <ref>جامع المقاصد، ج۴، ص۳۰؛ تفسير موضوعى، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲. </ref> بنا براین توهّم مسحورشدن مانند تلقین به مریض، موجب مىشود اثر سِحر در مسحور ظاهر شود؛ اما در مواردى که مسحور نمىداند سِحر شده است و در عین حال سِحر اثر مىکند، [[دانشمندان]] هیچگونه توجیهى براى آن ندارند، جز آنکه بگویند این [[اعمال]] بر اثر [[استخدام]] [[جن]] و [[شیاطین]] براى اثرگذارى بر شخص مسحور انجام مىشوند،<ref>نک: [[بحار الانوار]]، ج۶۰، ص۳۲. </ref> از این رو شمارى از طرفداران این دیدگاه با واقعى شمردن آثارى مانند [[احساس]] درد در [[بدن]] مسحور و پدید آمدن [[حب]] و [[بغض]] میان افراد،<ref> الحدائق، ج۱۸، ص۱۷۲. </ref> بر این باورند که سِحر [[قدرت]] [[تغییر]] [[حقیقت]] اشیا را ندارد <ref> تفسير قرطبى، ج۲، ص۴۷؛ السِحر و السِحرة فى ضوء الحديث النبوى، ص۸۴-۸۷. </ref> و اثر آن را در حدّ [[اذیت]] مسحور دانستهاند. <ref>عالم السِحر و الشعوذه، ص۱۴۹. </ref> در مقابل، برخى اثر سِحر را قوى و در حد تغییر حقایق اشیاء دانسته و در اینباره به [[آیه]] ۱۰۲ [[سوره بقره]] / ۲ و نیز [[سوره فلق]] / ۱۱۳ [[استدلال]] کرده و همان را دلیل بر [[دستور خداوند]] به [[استعاذه]] از سِحر دانستهاند. <ref>صحيح مسلم، ج۱۴، ص۱۷۴؛ السنن الکبرى، ج۸، ص۱۳۵؛ المغنى، ج۱۰، ص۱۱۴. </ref> افزون بر آن، مواردى پرشمار مانند ایجاد حب و بغض میان [[زن]] و شوهر و سلب قدرت جنسى از مرد به عنوان آثار سِحر میان [[مردم]] شایعاند. <ref>المغنى، ج۱۰، ص۱۱۴؛ الشرح الکبير، ج۱۰، ص۱۱۲. </ref> بر این اساس گفته شده دلیل مشروط شدن تأثیر [[سِحر]] به [[اذن الهى]]، دفع توهم پیشى گرفتن سِحر بر تقدیر الهى و رد تأثیر آن خارج از [[نظام تکوین]] است؛<ref>بيان السعاده، ج۱، ص۱۲۴؛ الميزان، ج۱، ص۲۳۶؛ التفسير الوسيط، ج۱، ص۲۳۰. </ref> بدین معنا که سِحر ساحران در چارچوب [[نظام]] تکوینى اثرگذار است و خارج از حیطه [[قدرت]] الهى نیست و از اینرو برخى «[[اذن]]» را به [[قضا]] و [[مشیت]] الهى <ref>تفسير بغوى، ج۱، ص۱۵۲؛ تفسير ابن کثير، ج۱، ص۱۹۳، ۲۴۹؛ [[روح]] البيان، ج۱، ص۱۹۳. </ref> و عدم ممانعت از تأثیر سِحر، همانند بسیارى از [[شرور]] [[تفسیر]] کردهاند که افراد با [[سوء]] [[اختیار]] خود به سوى آن مىروند. <ref>تفسير ابن ابى حاتم، ج ۱، ص ۱۹۴؛ تفسير ابن کثير، ج ۱، ص ۲۴۹. </ref> برخى نیز «باذن [[الله]]» در [[آیه]] را بر تأثیر سِحر در کسانى که با آن سروکار دارند، حمل کردهاند. <ref>تفسير ابن ابى حاتم، ج۱، ص۱۹۳. </ref> برخى بر اساس آیه ۷۸ [[سوره غافر]] / ۴۰ که صدور [[معجزه]] [[انبیاء]] را به [[اذن خدا]] منوط کرده، گفتهاند: در [[نفوس]] [[شریف]] [[پیامبران]] مبدأ مؤثرى وجود دارد که تأثیر آن بر اذن الهى متوقف است، چنانکه از منوط کردن تأثیر سِحر به اذن الهى در آیه ۱۰۲ [[سوره بقره]] / ۲ به دست مىآید که سِحر نیز [[واقعیت]] داشته و مبدأ نفسانى دارد و اذن الهى در تأثیر آن دخیل است؛ به این بیان که امور [[خارقالعاده]] به حسب ظاهر اسباب طبیعى غیر عادى دارند؛ ولى در واقع از اسباب حقیقى و باطنى برخوردارند و آن اسباب به اذن و [[اراده خدا]] مستندند؛<ref>الميزان، ج۱، ص۷۹-۸۰ و۸۲. </ref> با این تفاوت که مبدأ نفسانى موجود در پیامبران و [[مؤمنان]] در همه حال بر همه اسباب [[غالب]] و فائقاند (صافّات / ۳۷، ۱۷۳؛ [[مجادله]] / ۵۸، ۲۱؛ [[غافر]] / ۴۰، ۵۱) و [[غلبه]] معجزه [[انبیا]] و [[کرامات]] مؤمنان امرى ماورایى است و با مقیاسهاى مادى سنجیدنى نیست. <ref>الميزان، ج۱، ص۸۰. </ref> به همین سبب، [[سِحر]]، توانایى برابرى با [[معجزه]] را ندارد، چنانکه [[آیات]] ۷۶ - ۷۷ [[سوره یونس]] / ۱۰: «فَلَمّا جاءَهُمُ الحَقُّ مِن عِندِنا قالوا اِنَّ هذا لَسِحرٌ مُبین * قالَ موسى اَتَقولونَ لِلحَقِّ لَمّا جاءَکُم اَسِحرٌ هذا و لا یُفلِحُ السّحِرون» با استفهام انکارى توبیخى و با استناد به پیروزى موسى{{ع}} در برابر [[سِحر]] ساحران [[فرعون]]، سِحر بودن عمل موسى را رد کردهاند، چون سِحر از [[ساحت]] کسى که تأییدشده الهى است، دور است،<ref>روح البيان، ج۴، ص۶۹. </ref> چنانکه بر اساس [[آیه]] ۸۱ سوره یونس / ۱۰ موسى{{ع}} نیز با سِحر خواندن عمل ساحران، آن را عملى [[فاسد]] خوانده و از [[اطمینان]] به [[باطل]] شدن آن به [[اذن]] الهىخبر داده است: «فَلَمّا اَلقَوا قالَ موسى ما جِئتُم بِهِ السِّحرُ اِنَّ اللهَ سَیُبطِلُهُ اِنَّ اللهَ لا یُصلِحُ عَمَلَ المُفسِدین». [[کلام]] موسى{{ع}} تعریضى بود به [[فرعونیان]] که معجزه موسى{{ع}} را سِحر مىخواندند. آنچه آنان انجام دادند سِحرى بود که به [[اراده]] الهى باطل خواهد شد، زیرا سِحر جز [[فساد]] نتیجهاى ندارد و [[خداوند]] کار [[مفسدان]] را به سامان نمىآورد <ref>مجمع البيان، ج۵، ص۱۹۱؛ زبدة التفاسير، ج۳، ص۲۳۳. </ref> و [[جادوگر]] هرجا در آید [[پیروز]] و نیکبخت نخواهد شد: «وَ لا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتى». (طه / ۲۰، ۶۹) برخى در سبب پیروز نشدن ساحر به آثار سِحر اشاره کرده و دلیل آن را [[محدودیت]] نیروى سِحر دانستهاند، در حالى که اثر نیروى معجزه چون از [[قدرت]] الهى سرچشمه مىگیرد نامحدود است. ساحر به گونه محدود مىتواند به سِحر [[اقدام]] کند، در حالى که [[پیامبران]] الهى با تکیه بر قدرت لایزال الهى هر گونه معجزهاى مىتوانند انجام دهند، چنانکه ساحر نمىتواند هر پیشنهادى را عملى کند؛ اما [[انبیا]]{{ع}} به پیشنهاد [[مردم]] کارهاى [[خارقالعاده]] بزرگى چون بیرون آوردن شتر از [[دل]] [[کوه]] یا دو نیم کردن ماه را انجام دادهاند. <ref>نمونه، ج۱۳، ص۲۴۲. </ref> برخى [[فلاسفه]]، در [[قدرت]] [[نفس انسان]] گفتهاند: [[انسان]] از [[اراده]] و نیرویى برخوردار است که با [[ریاضت]] مىتواند آن را تقویت کند تا در موجودات اطراف خود و حتى در [[طبیعت]] اشیاء اثرگذار باشد<ref>الاشارات والتنبيهات، ج۳، ص۴۱۵. </ref> و منشأ خارقعادات گردد؛ با این تفاوت که ریاضت گاهى [[مشروع]] و ایجاد کننده نیروى سازنده در [[نفوس]] [[پاک]] است که منشأ [[کرامات]] مىشود و گاهى [[نامشروع]] و زمینهساز تقویت نیروى شیطانى و مخرب در [[درون انسان]] است. <ref> الاشارات و التنبيهات، ج۳، ص۴۱۷. </ref><ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]؛ [[سِحر (مقاله)|مقاله «سِحر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | ||
=== تخیل پنداشتن اثر [[سِحر]]=== | === تخیل پنداشتن اثر [[سِحر]]=== |