پرش به محتوا

بحث:آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو نیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۸: خط ۳۸:
==پاسخ تفصیلی==
==پاسخ تفصیلی==
===معناشناسی [[علم غیب امام]]===
===معناشناسی [[علم غیب امام]]===
[[غیب]] هر آن چیزی است که در دایرۀ [[محسوسات]] نباشد<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ ‌راغب اصفهانی، ‌المفردات فی غریب القرآن، ص ‌۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ‌ج۴، ص ۴۵۴؛ ‌ابن‌منظور، لسان العرب، ‌ج۱، ص ۶۵۴ و طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۲۱.</ref> و [[غلو]] عبارت است از [[تجاوز]] از حدّ و [[زیاده‌روی]]<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ٦١٣</ref> و در اصطلاح [[دینی]] عبارت است از اینکه [[اهل بیت]] متصف به صفاتی شوند که خداوند برای آنها قرار نداده، مانند: اعتقاد به اینکه خداوند [[امر]] [[عالم]] را به آنها واگذار نموده و خود کنار رفته یا [[اعتقاد]] به خدایی آنها داشته و آنها را از [[حدود]] بشریّت خارج کرده و به [[الوهیت]] داخل کند و...<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، محمد علی، مقدمه‌ای بر کتاب علم امام، ص ۵۲۰؛ نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۱۲۲؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۶، ص۳۲۱؛ شریعتمدار جزایری، نورالدین، امام حسین و علم به شهادت؛ شیخ‌زاده، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۳۴ـ۳۶؛ لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، ش ۴۸، ص۱۰ـ۱۶؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۴۴؛ باقری، بررسی علم اولیای الهی، ص۱۵۴ـ ۱۶۴؛ جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص۲۷؛ وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام، (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۴.</ref>.
[[غیب]] هر آن چیزی است که در دایرۀ [[محسوسات]] نباشد<ref>طریحی، مجمع البحرین، ج۲، ۱۳۵ ـ ۱۳۴؛ ‌راغب اصفهانی، ‌المفردات فی غریب القرآن، ص ‌۶۱۶؛ فراهیدی، کتاب العین، ‌ج۴، ص ۴۵۴؛ ‌ابن‌منظور، لسان العرب، ‌ج۱، ص ۶۵۴ و طبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۲۱.</ref> و [[غلو]] عبارت است از [[تجاوز]] از حدّ و [[زیاده‌روی]]<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ٦١٣</ref> و در اصطلاح [[دینی]] عبارت است از:
#[[اهل بیت]] متصف به صفاتی شوند که خداوند برای آنها قرار نداده، مانند: اعتقاد به اینکه خداوند [[امر]] [[عالم]] را به آنها واگذار نموده و خود کنار رفته یا [[اعتقاد]] به خدایی آنها داشته و آنها را از [[حدود]] بشریّت خارج کرده و به [[الوهیت]] داخل کند و...<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، محمد علی، مقدمه‌ای بر کتاب علم امام، ص ۵۲۰؛ نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۱۲۲؛ جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۶، ص۳۲۱؛ شریعتمدار جزایری، نورالدین، امام حسین و علم به شهادت؛ شیخ‌زاده، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۳۴ـ۳۶؛ لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، ش ۴۸، ص۱۰ـ۱۶؛ مهدی‌فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، ص۴۴؛ باقری، بررسی علم اولیای الهی، ص۱۵۴ـ ۱۶۴؛ جزیری احسائی، علی، دفع الریب عن علم الغیب، ص۲۷؛ وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام، (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۴.</ref>.
#کسی را در هر صفتی یا کمالی در عرض [[خدا]] و کنار خدا جا دهند و الا شائبه [[غلو]] و [[شرک]] منتفی است و این [[حقیقت]] را خود [[ائمه]]{{ع}} نیز فرموده‌اند: «درباره ما هر چه می‌خواهید بگویید اما به مرز [[بندگی]] نرسید و [[مبالغه]] نورزید»<ref>الإحتجاج علی أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏۲، ص ۴۳۹؛ {{متن حدیث|لَا تَتَجَاوَزُوا بِنَا الْعُبُودِیَّةَ ثُمَّ قُولُوا فِینَا مَا شِئْتُمْ وَ لَنْ تَبْلُغُوا}}</ref>؛ «ما را [[بندگان]] و [[مخلوقات]] قرار دهید سپس هر چه خواستید به ما نسبت دهید»<ref>صفار، محمد‌ بن‌ حسن، بصائر الدرجات، ص ۲۴۱؛ {{متن حدیث|اجْعَلُونَا عَبِیداً مَخْلُوقِینَ وَ قُولُوا فِینَا مَا شِئْتُمْ}}</ref>. لذا [[نفی]] [[سهو]] و [[نسیان]] و [[اثبات]] [[علم غیب]] هیچ‌کدام [[امام]] را [[ربّ]] و [[معبود]] نمی‌سازد، بلکه آنان را بندگانی با [[علم]] و [[عصمت]] عالی معرفی می‌کند<ref>ر.ک. لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، ش ۴۸، ص۱۰ـ۱۶.</ref>.
#ایشان را در صفاتی که اختصاص به خدا دارد [[شریک]] قرار دهیم، مثل: [[روزی]] دادن به مخلوقات و [[خلق]] کردن و [[حیات]] بخشیدن و [[قبض روح]] کردن.
#و یا در یکی از اوصاف [[ذکر]] شده، [[پیامبر]]{{صل}} و ائمه{{ع}} را مستقل بدانیم، در صورتی که [[امامان]]{{ع}}  هیچ‌گونه استقلالی از خودشان ندارند و هر کمالی که به آن رسیده از ناحیۀ [[خداوند جلیل]] است و هر [[مقام]] و [[عظمت]] که دارند [[خداوند]] داده است. ائمه{{ع}} مخلوق خداوند هستند و هر [[کمال]] و اوصافی که دارند خداوند به آنها [[عنایت]] کرده بنابراین غلوّی در [[کار]] نیست<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، محمد علی، مقدمه‌ای بر کتاب علم امام، ص ۵۲۰؛ نمازی شاهرودی، علی، علم غیب، ص۱۲۲.</ref>.  


[[علم به غیب]] در اصل مخصوص [[خداوند]] و از صفات ذاتی او بوده و از فرد دیگری گرفته نشده است، اما خداوند قسمی از آن را به [[برگزیدگان]] از [[مخلوقات]] مانند [[پیامبران]] و [[امامان]] [[تعلیم]] داده است<ref>{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷</ref>. آیاتی که [[علم غیب]] را برای [[خداوند متعال]] [[ثابت]] می‌نمایند<ref>مانند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ}}«بگو که غیب، تنها از آن خداوند است» سوره یونس، آیه ۲۰.</ref> ناظر به علم غیب از نوع اول‌اند که اختصاص به [[خداوند سبحان]] داشته و هیچ شریکی برایش متصور نیست، همچنین آیاتی که علم غیب را از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و سایر موجودات [[نفی]] می‌نمایند<ref>مانند: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}«بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> هم ناظر به همین قسم از [[علم]] غیب‌اند؛ یعنی علم غیب [[واجب]]، ذاتی، غیر مستفاد از غیر و غیر محدود. اما [[علم غیبی]] که امامان{{ع}} دارند با [[اراده]] و [[علم الهی]] و با [[اذن خداوند]] و تعلیم و [[عنایت]] اوست و به صورت ذاتی و استقلالی نیست<ref>ر.ک. شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۳۸؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸ بخارایی‌زاده، حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص ۱۱۷؛ نظیر عرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۹۰؛ باقری، بررسی علم اولیای الهی، ص۱۵۴ـ۱۶۴.</ref>.
[[علم به غیب]] در اصل مخصوص [[خداوند]] و از صفات ذاتی او بوده و از فرد دیگری گرفته نشده است، اما خداوند قسمی از آن را به [[برگزیدگان]] از [[مخلوقات]] مانند [[پیامبران]] و [[امامان]] [[تعلیم]] داده است<ref>{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند جز فرستاده‌ای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷</ref>. آیاتی که [[علم غیب]] را برای [[خداوند متعال]] [[ثابت]] می‌نمایند<ref>مانند: {{متن قرآن|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ}}«بگو که غیب، تنها از آن خداوند است» سوره یونس، آیه ۲۰.</ref> ناظر به علم غیب از نوع اول‌اند که اختصاص به [[خداوند سبحان]] داشته و هیچ شریکی برایش متصور نیست، همچنین آیاتی که علم غیب را از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و سایر موجودات [[نفی]] می‌نمایند<ref>مانند: {{متن قرآن|قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ}}«بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref> هم ناظر به همین قسم از [[علم]] غیب‌اند؛ یعنی علم غیب [[واجب]]، ذاتی، غیر مستفاد از غیر و غیر محدود. اما [[علم غیبی]] که امامان{{ع}} دارند با [[اراده]] و [[علم الهی]] و با [[اذن خداوند]] و تعلیم و [[عنایت]] اوست و به صورت ذاتی و استقلالی نیست<ref>ر.ک. شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۳۸؛ برنجکار، رضا، شاکر، محمد تقی، مسئله آگاهی از غیب و امکان آن از نگاه مفسران، فصلنامه مطالعات تفسیری، ش ۱۰، تابستان ۱۳۹۱، ص ۶۸ بخارایی‌زاده، حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص ۱۱۷؛ نظیر عرفانی، محمد، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۹۰؛ باقری، بررسی علم اولیای الهی، ص۱۵۴ـ۱۶۴.</ref>.
۱۱۲٬۳۴۹

ویرایش