پرش به محتوا

امام باقر در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +))
 
(۹۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام باقر
| عنوان مدخل  = امام باقر
| مداخل مرتبط = [[امام باقر در کلام اسلامی]] - [[امام باقر در تاریخ اسلامی]] - [[امام باقر در معارف و سیره حسینی]] - [[امام باقر در معارف و سیره سجادی]] - [[امام باقر در معارف و سیره رضوی]] - [[امام باقر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[امام باقر از دیدگاه اهل سنت]]
| پرسش مرتبط  =
}}
{{ جعبه اطلاعات امام معصوم
| عنوان = امام محمد باقر(ع)
| نام = محمد بن علی
| تصویر = قبور امامان بقیع.jpg
| اندازه تصویر = 300px
| عنوان تصویر =[[قبرستان بقیع]]، مزار ائمه بقیع
| نقش = امام پنجم [[شیعه|شیعیان]]
| کنیه = ابوجعفر
| زادروز = [[۱ رجب]]، سال ۵۷ ق
| زادگاه = [[مدینه]]
| مدت امامت = ۱۹ سال (۹۵-۱۱۴ ق)
| شهادت = ۷ ذی‌الحجه، ۱۱۴ق
| مدفن = [[بقیع]]، [[مدینه]]
| محل زندگی = [[مدینه]]
| القاب = باقر، شاکر
| پدر = [[امام سجاد علیه السلام]]
| مادر = [[فاطمه دختر امام حسن]]
| همسران = [[ام فروه]] • [[ام حکیم]]
| فرزندان = [[جعفر|امام صادق (علیه السلام)]] و ...
| طول عمر = ۵۷ سال
}}


{{امامت}}
'''[[امام محمد باقر]] {{ع}}''' اول [[ماه رجب]] سال ۵۷ﻫ. در [[مدینه]] به دنیا آمد. پدر ایشان [[امام زین‌العابدین]] {{ع}} و مادر ارجمندش "ام عبدالله فاطمه" دختر [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} است. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} به ایشان [[لقب]] "باقرالعلوم" داده بود، به معنای شکافنده علوم.  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اهل بیت پیامبر خاتم]]''' است. "'''[[امام باقر]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امام باقر در حدیث]] | [[امام باقر در کلام اسلامی]] | [[امام باقر در تاریخ اسلامی]] | [[امام باقر در معارف و سیره حسینی]] | [[امام باقر در معارف دعا و زیارات]] | [[امام باقر در معارف و سیره سجادی]] | [[امام باقر در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امام باقر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
مهم‌ترین ویژگی روزگار [[امامت]] [[امام باقر]] {{ع}} فرصتی بود که در پی ضعیف شدن بنی‌امیه برای راه انداختن نهضتی علمی و [[فکری]] پیش آمد و امام در این مدت، هم شاگردانی همچون "ابان بن تَغلب"، "زُراره"، "[[کمیت اسدی]]" و "محمد بن مسلم" را تربیت کرد و هم عموم [[مردم]] را با تعالیم راستین [[دینی]] از راه سخنرانی، مباحثه با اهل فِرَق و اعزام مبلغ به میان [[مردم]] آشنا نمود.
بیشتر دوران زندگانی [[امام باقر]]{{ع}} در [[زمان]] [[قدرت]] [[آل مروان]] از [[بنی امیه]] سپری شد. دورانی بود که [[مروانیان]] اوج قدرت را تجربه می‌کردند و پایان دوران [[امامت]] [[حضرت باقر]]{{ع}}، همزمان شد با نشانه‌های ضعفِ قدرت بنی امیه. همین موضوع باعث شد که امام باقر{{ع}} و بعد [[امام صادق]]{{ع}} [[فرصت]] مناسبی برای بیان [[معارف]] [[ناب]] [[اسلامی]] بیابند. در مدت کوتاهی که [[عمر بن عبدالعزیز]] [[خلیفه]] بود (۹۹-۱۰۱ق)، [[اموال]] [[فدک]] و [[موقوفات]] [[علی]]{{ع}} را به [[علویان]] بازگرداند؛ ولی به این بهانه که [[زید]] بن [[حسن]] بزرگ‌تر از امام باقر{{ع}} است، آنها را به زید داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>. تا اینکه [[هشام بن عبد الملک]] به [[خلافت]] (۱۰۵-۱۲۵ق) رسید. او امام باقر{{ع}} را به [[شام]] فراخواند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۱ و ج۶، ص۸.</ref> و [[قیام]] [[زید بن علی بن الحسین]] را [[سرکوب]] کرد و او را به [[شهادت]] رساند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۹۴-۳۹۵؛ محمد بن حسن طوسی، الأمالی، ص۵۶.</ref>. در آن [[مقطع]] زمانی تشکیلات سرّی متعددی با اندیشه‌های متفاوت در [[مخالفت]] با [[حکومت اموی]] شکل گرفته بود. این تشکیلات پس از امام باقر{{ع}} [[رشد]] کرد و در مسائل [[سیاسی]] بعدی [[جامعه]] بسیار تأثیرگذار بود. تشکیلات سرّی [[ابوهاشم]] یکی از آنها بود؛ گروهی از [[شیعیان]] که امامت را از آنِ [[محمد بن حنفیه]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۹۱.</ref> و بعد پسرش، [[ابو هاشم عبدالله]] می‌دانستند. ابوهاشم سازمانی سرّی با دعات ویژه ایجاد کرده بود. [[ولید بن عبدالملک]]، خلیفه [[اموی]] (ح ۸۶-۹۶) به ابو هاشم مظنون شد و او را دستگیر و [[زندانی]] کرد. [[امام سجاد]]{{ع}} برای [[آزادی]] وی نزد ولید رفت. ولید او را [[آزاد]] کرد و تحت نظر گرفت<ref>احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۳، ص۲۷۲. همو، جمل من أنساب الاشراف، ج۳، ص۴۶۵؛ أخبار الدولة العباسیه، ص۱۷۶.</ref>.


ابو هاشم (م ۹۹ق) توسط [[سلیمان بن عبدالملک]] (خلافت ۹۶-۹۹) [[مسموم]] شد و در “حُمَیمَه”<ref>منطقه‌ای در شراتِ عمان از توابع شام (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۰۷).</ref> نزد [[محمد بن علی بن عبدالله بن عباس]] (م ۱۲۵ق) اولین [[داعی]] رسمی [[بنی عباس]] درگذشت. [[ابو هاشم]] که فرزند پسری نداشت، قبل از [[مرگ]]، [[اسامی]] دعات [[شیعه]] را به [[محمد بن علی عباسی]] داد<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۴، ص۱۱۶؛ احمد بن یحیی بلاذری، أنساب الأشراف، ج۳، ص۲۷۵؛ همو، جمل من أنساب الاشراف، ج۳، ص۲۶۶-۴۶۷: {{عربی|و أعطاه كتبه و سَمّي له شيعته}}.</ref>. بنی عباس [[وارث]] تشکیلات ابو هاشم شدند. آنان به خوبی توانستند از این تشکیلات سرّی در جهت اهداف خود و رسیدن به [[قدرت]] استفاده و افرادی را برای [[نبرد]] با [[بنی امیه]] [[سازمان‌دهی]] کنند<ref>ر.ک: أخبار الدولة العباسیه، ص۱۸۶. این اثر که مؤلف آن ناشناخته است، فعالیت‌های بنی عباس و تشکیلات آنان را معرفی کرده است.</ref>. محمد بن علی عباسی دعوتش را در [[سال ۱۰۰ هجری]] نهانی آغاز کرد و در [[شرات]] مرد<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۶، ص۲۷۱.</ref>. بعد از [[محمد]]، پسرش [[ابراهیم امام]] و بعد از وی، برادرش [[سفاح]] [[مسئول]] این تشکیلات شدند<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۱، ص۵۹.</ref>. [[ابو مسلم]] به [[دستور]] ابراهیم امام به [[خراسان]] رفت و بعد [[قیام]] کرد<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۴، ص۱۶۳ و ۱۷۴.</ref>. [[شیعیان کوفه]] [[تصور]] می‌کردند او دنبال فرد شایسته‌ای از [[بنی هاشم]] است و [[امام صادق]]{{ع}} را این فرد [[شایسته]] می‌دانستند؛ ولی [[حضرت]] به نامۀ ابومسلم پاسخ نداد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۲۷۴؛ ملاصالح مازندرانی، شرح الکافی، ج۱۲، ص۳۶۹؛ محمدمحسن فیض کاشانی، الوافی، ج۲، ص۴۵۲.</ref>؛ چون می‌دانست او از نوکران بنی عباس است. [[تفکر]] قیام توسط [[زید]] در [[زمان]] [[امام باقر]]{{ع}} مطرح شد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۵۷: {{متن حدیث|ثُمَّ قَالَ (زيد لمحمد أخيه): لَيْسَ الْإِمَامُ مِنَّا مَنْ جَلَسَ فِي بَيْتِهِ وَ أَرْخَى سِتْرَهُ}}.</ref> و قیام زید (م ۱۲۳ق) در زمان امام صادق{{ع}} رخ داد و حضرت بر [[شهادت]] او [[اشک]] ریخت<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۳۹۲؛ همو، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۴۹؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص۴۳۴؛ محمدمحسن فیض کاشانی، الوافی، ج۲، ص۲۲۶.</ref>. بعد از [[زید]]، [[محمد بن عبدالله بن حسن]] با داعیه [[مهدویت]] و به عنوان یکی از [[رهبران]] [[زیدیه]] به تحرکاتی دست زد. جریان [[بیعت]] [[بنی هاشم]] با [[محمد بن عبدالله]] در [[ابواء]] نمونه روشن آن است<ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۹۰.</ref>. [[معتزله]] هم که [[مخالف]] [[بنی امیه]] بودند، از وی [[حمایت]] کردند. درخواست معتزله از [[امام صادق]]{{ع}} برای بیعت با [[محمد]]، بعد از کشته شدن [[ولید بن یزید]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۴۲ و ج۵، ص۲۳.</ref> در سال ۱۲۶هجری<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۸، ص۱۲۳.</ref> از این مطلب حکایت دارد. تشکیلات سرّی [[بنی عباس]] به [[فرماندهی]] ابومسلم توانست آخرین ضربه‌ها را به [[قدرت]] پوشالی بنی امیه وارد کند و در سال ۱۳۲ قمری بنی عباس را به قدرت برساند<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۳، ص۳۳۷.</ref>. [[ابوالعباس]] [[سفاح]] به عنوان اولین [[خلیفه عباسی]]<ref>احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ج۴، ص۲۰۴؛ شمس الدین محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۸، ص۳۳۴.</ref>. مرکز [[خلافت]] خود را [[حیره]] قرار داد که [[امام ششم]] به آنجا [[دعوت]] شد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۷، ص۳۷۸.</ref>. پس از چهار سال برادرش [[منصور]]<ref>علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الأشراف، ص۲۹۲.</ref> در حیره [[جانشین]] وی شد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۸۷.</ref>. دعوت از امام صادق{{ع}} برای حضور در مرکز خلافتِ آنان، حیره، برای کسب [[مشروعیت]] بود.
سرانجام "هشام بن عبدالملک"، دهمین [[حاکم]] [[اموی]] [[فرمان]] داد تا "ابراهیم بن ولید"، با زهری کشنده [[امام]] {{ع}} را مسموم کند و ایشان در ماه ذی‌الحجه ۱۱۴ﻫ. در ۵۷ سالگی به [[شهادت]] رسید و پیکر پاکش در [[قبرستان بقیع]] به خاک سپرده شد.


بخشی از دوران [[امامت امام صادق]]{{ع}}، در این [[زمان]] پرالتهاب با [[مشکلات]] و [[ناملایمات]] بسیاری همراه بود که در [[سیره سیاسی]] به جزئیات آن خواهیم پرداخت. توجه به این نکته مهم است که بنی عباس با داعیه [[خویشاوندی]] با [[پیامبر]]{{صل}} و [[شعار]] {{عربی|الرضا من آل محمد}}<ref>احمد بن احمد بن یحیی بلاذری، جمل من أنساب الاشراف، ج۴، ص۲۴۳؛ أخبار الدولة العباسیه، ص۱۹۳ و ۲۸۲-۲۸۳.</ref> به قدرت رسیدند؛ بنابراین هر چیزی را که این ادعا را -که مبنای مشروعیت حکومتشان بود- دچار تردید می‌کرد، از بین می‌بردند. موضع آنان در برابر [[امامان شیعه]] از این جهت قابل ارزیابی است؛ زیرا حضور [[سیاسی]] و [[نفوذ]] [[رهبران]] [[شیعه]] و [[علویان]] در [[جامعه]]، [[مشروعیت]] [[خلافت]] [[بنی عباس]] را مورد تردید قرار می‌داد و آن را از بین می‌برد. این [[احساس]] خطر از همان آغاز در [[زمان]] [[امام صادق]]{{ع}} بروز کرد.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۶۳.</ref>
== ولادت ==
[[امام محمد باقر]]{{ع}} [[روز جمعه]] اول [[ماه رجب]]<ref>طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۱۵؛ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ص۱۵۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۱۲.</ref> یا سوم صفر سال ۵۷ﻫ.<ref>ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۲۲۷.</ref> در [[مدینه]] به [[دنیا]] آمد و نام مبارکشان محمد است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۲.</ref>. بیشتر منابع شیعه بر نقل اول تأکید دارند و این سال مطابق با این سخن حضرت است که فرمود: «چهار ساله بودم که جدّم [[حسین بن علی]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید»<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۲۰.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص۲۱۵.</ref>


==[[نسب]] [[ابوجعفر محمد بن علی]] [[باقر]]{{ع}}==
== پدر و مادر ==
{{اصلی|امام سجاد علیه‌السلام}}
{{اصلی|مادر امام باقر}}
جد والامقام [[امام باقر]]{{ع}}، حسین بن علی{{ع}} و پدرش [[امام زین‌العابدین]]{{ع}} و مادر ارجمندش "[[ام عبدالله]]" [[فاطمه]] ـ دختر [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} ـ است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۹؛ شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۴۱؛ شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۵۵.</ref>؛ لذا از این جهت در میان [[اهل بیت]]{{عم}} او نخستین کسی است که از نظر نسب پدری و مادری، [[علوی]] و فاطمی است و به "علویٌ من [[علویین]]" و "هاشمیٌ من هاشمیین" معروف است<ref>مفید، محمد بن نعمان، الارشاد، ص۱۵۸؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ص۴۹۸.</ref>. درباره مقام و مرتبه "ام عبدالله" [[کلینی]] دو [[روایت]] آورده است. در یکی امام باقر{{ع}} می‌فرماید: ام عبدالله در کنار دیواری بود. دیوار شکاف برداشت. ام عبدالله گفت: به [[حق]] [[مصطفی]] به تو [[اذن]] فرود داده نشد. دیوار وقتی [[سقوط]] کرد که ام عبدالله از کنار آن رفته بود. [[امام صادق]]{{ع}} درباره جده‌اش می‌فرماید: او صدیقه و از [[راستگویان]] بود. در میان "آل حسن" خانمی به [[فضیلت]] وی تاکنون نبوده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۹.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۶؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۲۶۶؛ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص۲۱۶.</ref>


ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین{{ع}}، باقر [[علم]] [[دین]]، در سال ۵۷ در [[مدینه]] متولد شد و در سال ۱۱۴ در ۵۷ سالگی در همانجا درگذشت. مادرش ام [[عبیده]] دختر [[حسن بن علی]]{{ع}} و [[هاشمی]] بود که از هاشمی متولد شد. [[قبر]] ایشان در بقیعِ مدینةالرسول در کنار قبر پدرش [[علی بن الحسین]]{{ع}} است<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۷۷.</ref>. دوران [[امامت]] [[حضرت]] [[نوزده سال]] و دو ماه بود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۲.</ref>.
== کنیه‌ها و [[القاب]] ==
[[کلینی]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۹.</ref>، [[صدوق]]<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۴۱.</ref> و مفید نام [[مادر حضرت]] را [[ام عبدالله]] دانسته‌اند<ref>شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۱۵۵.</ref>. درباره [[مقام]] و مرتبه ام عبدالله کلینی دو [[روایت]] آورده است. در یکی [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: ام عبدالله در کنار دیواری بود. دیوار شکاف برداشت. ام عبدالله گفت: به [[حق]] [[مصطفی]] به تو [[اذن]] فرود داده نشد. دیوار وقتی [[سقوط]] کرد که ام عبدالله از کنار آن رفته بود. [[امام صادق]]{{ع}} درباره جده‌اش می‌فرماید: او [[صدیقه]] و از [[راستگویان]] بود. در میان [[آل]] [[حسن]] خانمی به [[فضیلت]] وی تاکنون نبوده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۶۹.</ref>.
[[پیامبر اسلام]]{{صل}} به ایشان [[لقب]] "[[باقرالعلوم]]" را ارزانی فرمود، به معنای شکافنده علوم. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[جابر بن عبدالله انصاری]] فرمود: ای جابر تو زنده می‌مانی تا زمانی که فرزندم را از نسل حسین به نام محمد که شکافنده [[علم]] [[دین]] است [[ملاقات]] کنی، هرگاه وی را دیدی [[سلام]] من را به او برسان<ref>{{متن حدیث|إِنَّكَ سَتُدْرِكُ رَجُلًا مِنِّي اسْمُهُ اسْمِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً}}؛ اربلی، ابن ابوالفتح، کشف الغمة، ج۲، ص۲۳۶؛ فتال نیشابوری، محمد بن فتال، روضة الواعظین، ص۲۰۲؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۹.</ref>.
[[لقب]] باقر را [[رسول خدا]]{{صل}} به ایشان دادند و فرمودند: او علم و [[دانش]] را می‌شکافد، شکافتنی. [[جابر بن عبدالله انصاری]] در کوچه‌های مدینه به دنبال وی بود و از قول [[پیامبر]]{{صل}} این لقب را به حضرت داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۶۹: {{متن حدیث|إِنَّكَ سَتُدْرِكُ رَجُلًا مِنِّي اسْمُهُ اسْمِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي يَبْقُرُ الْعِلْمَ بَقْراً}}.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۲۶۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
از دیگر القاب [[شریف]] ایشان: شاکر، [[امین]] و شبیه (به [[پیامبر]]) است و کنیه گرامی‌اش، ابوجعفر است<ref>مصنفات شیخ مفید، ۱۱/ ۱۵۹- ۱۵۵.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۲؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۲۶۶.</ref> از [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام جواد]]{{ع}} به ابوجعفر یاد می‌شود و برای تمایز، امام جواد{{ع}} را «[[ابوجعفر ثانی]]» می‌خوانند<ref>ابن بابویه، الامامة و التبصرة، ص۱۰۶؛ کلینی، کافی، ج۶، ص۱۷۷.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص۲۱۶.</ref>


==منابع==
== [[همسران]] ==
نام همسر امام باقر{{ع}} أمّ‌قاسم، دختر [[محمد بن ابی‌بکر]]، مشهور به أمّ‌فَروِه<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۲.</ref>، از [[زنان]] باتقوا در عصر خودش بود<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ص۱۸۲.</ref>. [[همسر]] دیگر [[امام]] امّ‌حکیم، دختر اُسَید ثقفی (مادر ابراهیم و عبدالله) و دو همسر دیگر وی امّ‌ولد بودند<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۷۶.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص۲۱۶.</ref>
 
== [[فرزندان]] ==
فرزندان حضرت را شش نفر شمرده‌اند که عبارت‌اند از: جعفر ([[امام صادق]]{{ع}})، عبدالله، علی، ابراهیم، [[امّ‌سلمه]] (یا امّ‌سلیمان) و [[زینب]]<ref>ابن ابی‌ثلج، تاریخ اهل بیت، ص۱۰۴.</ref>. ابونصر [[بخاری]] گوید: نسل [[امام باقر]]{{ع}} فقط از [[امام صادق]]{{ع}} ادامه یافته است<ref>ابونصر بخاری، سر السلسلة العلویه، ص۳۳.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص۲۱۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۲.</ref>
 
== [[برادران]] و خواهران ==
برادران و خواهران امام باقر{{ع}} عبارت‌اند از: عبدلله باهر، حسن، حسین، [[زید]]، عُمَر، حسین اصغر، عبدالرحمان، [[سلیمان]]، علی کوچک‌ترین فرزند، [[محمد اصغر]]، [[خدیجه]]، [[فاطمه]]، عِلیّه و امّ‌کلثوم، که مادر همه آنان أمّ‌ولد بود<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۵۵.</ref>. برخی [[عبدالله باهر]] را به [[اشتباه]] عبدلله اَفطَح نامیده‌اند<ref>ابن شهر آشوب، مناقب، ج۳، ص۳۴۰.</ref>.
 
عبدالله باهر مردی [[فاضل]]، [[فقیه]] با چهره‌ای [[زیبا]] و [[نیکو]] بود، [[اخبار]] بسیاری از پدرانش از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرد و [[مردم]] نیز از او [[روایت]] کردند. وی به [[نیابت]] از برادران، [[سرپرستی]] [[صدقات]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امیر المؤمنین]]{{ع}} را بر عهده داشت و بر حسب [[وصیت پیامبر]]{{صل}} و علی{{ع}} عمل می‌کرد<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۶۹.</ref>.
 
عُمَر، [[برادر]] دیگر امام باقر{{ع}}، فاضل، بزرگ‌منزلت، [[پرهیزگار]] و [[بخشنده]] بود که سرپرستی صدقات پیامبر{{صل}} و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} را بر عهده داشت<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۷۰.</ref>، حسین برادر دیگر، نیز فاضل و پرهیزگار بود و [[احادیث]] بسیاری از پدر و عمه‌اش، [[فاطمه بنت الحسین]]{{ع}}، و برادرش امام باقر{{ع}} نقل کرده است<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۷۴.</ref>. زید نیز برادر آن حضرت بود و [[سال ۱۲۲ ق]] در [[زمان]] [[حکومت]] هشام بن [[عبدالملک]] در [[کوفه]] [[قیام]] کرد و به [[شهادت]] رسید و به [[زید شهید]] معروف شد<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص۲۱۷.</ref>.
 
== سرگذشت [[تاریخی]] ==
{{اصلی|سرگذشت زندگی امام باقر}}
امام باقر{{ع}} در [[روزگار]] طفولیت بود که همراه کاروان جد گرامی‌اش، حضرت [[حسین بن علی]]{{ع}}، به [[کربلا]] رفت. آن [[امام]] ارجمند{{ع}} چهار سال با [[امام حسین]]{{ع}} و سی و چهار سال با پدر گرامی‌اش زیست و در سال ۹۵ﻫ. به [[امامت]] رسید و حدود بیست سال امامت کرد.
 
[[حاکمان]] معاصر امامت او عبارت‌اند از: ولید بن [[عبدالملک]]، [[سلیمان]] بن عبدالملک، [[عمر بن عبدالعزیز]]، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک<ref>اعلام الوری‌، ۲۵۹.</ref>.
 
مهم‌ترین ویژگی [[روزگار]] [[امامت امام باقر]]{{ع}} آن بود که فرصتی برای راه انداختن نهضتی [[علمی]] و [[فکری]] پیش آمد. بیشتر دوران زندگانی [[امام باقر]]{{ع}} در [[زمان]] [[قدرت]] [[آل مروان]] از [[بنی امیه]] سپری شد. دورانی بود که [[مروانیان]] اوج قدرت را [[تجربه]] می‌کردند و پایان دوران [[امامت]] [[حضرت باقر]]{{ع}}، همزمان شد با نشانه‌های ضعفِ قدرت بنی امیه. همین موضوع باعث شد که امام باقر{{ع}} و بعد [[امام صادق]]{{ع}} [[فرصت]] مناسبی برای [[بیان معارف]] [[ناب]] [[اسلامی]] بیابند. [[امام]] از این فرصت بهره جست و شاگردان برجسته‌ای [[تربیت]] کرد و [[فرهنگ شیعی]] و آموزه‌های [[راستین]] [[اسلام]] را گسترانید. پیش از آن، دیگر [[امامان]] تنها مجال یافتند از [[کیان اسلام]] به [[دفاع]] برخیزند و بقای [[دین]] را پی جویند؛ زیرا بنیان دین آسمانی با خطری جدی رو به رو گشته بود. در روزگار امام باقر{{ع}} می‌باید آنچه امامان پیشین [[حفظ]] کرده بودند، به میان [[جامعه]] می‌رفت و گسترش می‌یافت<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۹.</ref>.
 
در مدت کوتاهی که عمر بن عبدالعزیز [[خلیفه]] بود (۹۹-۱۰۱ق)، [[اموال]] [[فدک]] و [[موقوفات]] علی{{ع}} را به [[علویان]] بازگرداند؛ ولی به این بهانه که "[[زید بن حسن]]" بزرگ‌تر از امام باقر{{ع}} است، آنها را به زید داد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۲۶۳؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۹.</ref>
 
این دوره را باید سرآغاز نهضتی [[عظیم]] و همه‌جانبه در زمینه [[فرهنگ]] و [[معارف اسلامی]] دانست. [[مشکلات]] عدیده قدرت [[غاصب]] از طرفی و شیوع [[ترجمه]] [[فلسفه]]، گسترش مباحث [[کلامی]] و پیدایش نحله‌های متعدّد در [[علم]] [[عقاید]] و [[کلام]]، سر بر آوردن گروهی [[صوفی]] مسلک و [[زهد]] پیشه که عکس‌العملی در مقابل [[دنیاگرایی]] [[مسلمانان]] بود، پیدایش فقهای درباری و [[متکلّمان]] و...، [[لزوم]] توجّه به [[فرهنگ]] و [[معارف اسلام]] را بسیار حیاتی می‌کرد و از سوی دیگر، [[جبهه]] نظامی و انقلاب‌های مسلّحانه را شورش‌گران [[علوی]] و دیگران گرم نگه می‌داشتند و تنها نظارتی را از سوی [[امام]] [[طلب]] می‌کرد. در چنین شرایطی امام{{ع}} شرح، توضیح، [[تفسیر]] و [[تبیین حقایق]] [[اسلام]] را وجهه [[همّت]] خود قرار داد، در همه زمینه‌ها ([[عقاید]]، [[کلام]]، [[فقه]]، [[حدیث]]، [[تفسیر قرآن]] و سایر [[علوم]]) به شکافتن علوم مشغول شد. سخنانی که از [[امام باقر]]{{ع}} و فرزندش در زمینه [[معارف]] مختلف [[اسلامی]] رسیده به [[تنهایی]] بیشتر از تمام سخنانی است که از سیزده [[معصوم]] دیگر در دست است. اقیانوسی از علوم مختلف توسّط امام باقر{{ع}} و فرزندانش ایجاد شد که تا [[انسان]] در یکی از شاخه‌های [[علوم اسلامی]] به [[پژوهش]] نپردازد، از عمق و وسعت آن [[آگاه]] نخواهد شد.
 
بنابراین می‌توان عصر [[امامان معصوم]]{{عم}} را دو دوره دانست: یکی دوره تثبیت و دیگر دوره [[ترویج]]. [[امامت امام باقر]]{{ع}} در دوره دوم جای داشت و وقت آن بود که [[تعالیم دینی]] از حلقه شیعیانی معدود به‌ عرصه گسترده [[جامعه اسلامی]] راه یابند و آموزه‌های [[شیعی]] در چارچوبی منطقی، آشکارا پدیدار گردند. گفته‌اند که امام باقر{{ع}} در یک [[روز]] هزار مسئله بیان فرمود<ref>بحارالانوار، ۴۶/ ۲۵۹.</ref> و این نشان می‌دهد که در دوره ترویج، فرصتی گران‌بها به دست آمده بود و امام{{ع}} به خوبی از آن [[سود]] برده است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۹.</ref>.
 
امام باقر{{ع}} برای بهره بردن از [[فرصت]] پیش آمده، دو شیوه برگزید:
# [[آموزش و پرورش]] شاگردان مستعد و تشکیل حوزه [[علمی]]؛ از معروف‌ترین شاگردان برجسته او می‌‌توان از [[ابان]] بن تَغلب، زُراره، کمیت [[اسدی]] و [[محمد بن مسلم]] نام برد<ref> [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۲؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۹.</ref>.
# آشنا ساختن عموم [[مردم]] با [[تعالیم]] [[راستین]] [[دینی]] از گذر [[سخنرانی]]، جلسه‌های علمی ـ دینی، [[مباحثه]] با [[اهل]] [[فِرَق]] و اعزام مبلغ به میان مردم<ref>پیشوایان ما، ۱۷۳ و ۱۷۴.</ref>.
 
[[حکومت اموی]] از عصر [[عبدالملک مروان]] به بعد به ظاهر، سیاستِ مماشات با "[[آل ابی‌طالب]]" را در پیش گرفت و این از مهم‌ترین علل شدت یافتن فعالیت‌های [[علمی]] ـ [[فرهنگی]] [[امام]] بود<ref>عوالم العلوم‌، ۱۸/ ۱۷۱.</ref>. افزون بر این، نحله‌های کژاندیش [[فقهی]] و [[کلامی]] نیز در این [[روزگار]] ظهور و بروز یافته بودند و از این رو لازم بود برای [[مقابله با انحرافات]] [[فکری]] جدید، حرکت علمی نظام‌مندی راه افتد و مرکزیت و [[مرجعیت]] فکری [[جامعه]] را در دست گیرد. بر جای ماندن صدها [[روایت از امام باقر]]{{ع}} درباره مسائل فکری و [[دینی]] نشان می‌دهد که [[امام باقر]]{{ع}} برای از میان بردن بیراهه‌های فکری و دینی بسیار کوشیده است<ref>سیره چهارده معصوم‌، ۴۸۱.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۹.</ref>
 
محور دیگر دوران [[امامت]] حضرت، [[نظارت عمومی]] بر جریان‌های کلّی جامعه و جلوگیری از ضربه وارد شدن به [[اسلام]] بود. نقطه و علامت‌گذاری حروف، [[آموزش]] کیفیّت، ضرب سکّه و... از موارد [[دفاع]] از [[جامعه اسلامی]] در مقابل خطرات خارجی است و در پایان برای [[ارشاد]] [[مردم]] بعد از [[شهادت]] [[وصیّت]] کرد، [[مالی]] از او [[وقف]] شود تا به مدّت ده سال در [[موسم حج]] و در [[منی]] برای حضرت اقامه [[عزا]] شود. [[زمان]] و مکان و [[فلسفه]] اقامه مجلس، از [[جدیت]] حضرت برای روشن شدن [[حقایق]] و [[هدایت]] [[توده]] مردم حکایت دارد<ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref>.
 
=== سفرهای امام ===
علاوه بر حضور آن حضرت در [[کوفه]] و [[شام]] در خلال [[فاجعه]] [[عاشورا]]، گزارش‌های [[تاریخی]] و [[روایی]] از حضور دیگر باره ایشان در این [[سرزمین‌ها]] خبر می‌دهد. ظاهراً امام به [[اجبار]] [[خلفا]] بارها به شام [[سفر]] کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست [[عبدالملک]] جهت حضور ایشان در شام با [[هدف]] [[مناظره]] با یکی از [[عالمان]] قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود [[امام صادق]]{{ع}} را به آن [[دیار]] گسیل می‌دارد<ref>التفسیر، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[تیراندازی]] حیرت‌افکن امام که به [[اصرار]] هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴.</ref>، در کنار [[مناظره]] شگرف آن حضرت با [[اسقف]] [[مسیحیان]] و [[اسلام آوردن]] یک [[نصرانی]] در همان [[سفر]]<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref> از [[توانایی]] [[موهوبی]] [[امام]] در [[علم]] و [[جسم]] حکایت می‌کند. سفرهای [[حضرت باقر]]{{ع}} به [[شام]] با رخدادهایی رنج‌آور نیز همراه بوده است. [[نامه]] [[خلیفه]] به [[مردم]] مَدین جهت انسداد دروازه‌های [[شهر]] بر امام و دستور منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، از شمار همین رنج‌هاست. برخی از [[پژوهشگران]] نیز از [[حبس]] امام در [[زندان]] هشام در شام خبر داده‌اند<ref>۱۹۹۳ AD،koblberg ۳۹۸/۷.. </ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص۷۴.</ref>
 
==[[امامت]] و [[ولایت]] ==
{{اصلی|امامت امام باقر}}
برای اثبات امامت امام باقر{{ع}} [[نصوص]] فراوانی از [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} رسیده است<ref>ر.ک: الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ۲، ص۱۶۰ و اثبات الهداه بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص۹۱.</ref> مانند:
# [[زید بن علی بن الحسین]]{{عم}} می‌گوید: نزد پدرم [[علی بن الحسین]]{{عم}} بودم که [[جابر بن عبدالله انصاری]] [[صحابی رسول خدا]]{{صل}} وارد شد و با پدرم مشغول [[گفتگو]] بود که برادرم محمد از یکی از حجره‌ها بیرون آمد. جابر بعد که او را [[شناخت]] سر و دست او را بوسه زد و [[سلام]] رسول خدا{{صل}} را به او رسانید، آنگاه رو به پدرم کرد و گفت: روزی رسول خدا{{صل}} به من فرمود: ای جابر وقتی که [[خدمت]] فرزندم باقر رسیدی سلام مرا به او برسان، او شبیه‌ترین مردم به من است [[دانش]] او دانش من و [[فرمان]] او فرمان من است آنگاه فرمود: {{متن حدیث|سَبْعَةٌ مِنْ وُلْدِهِ أُمَنَاءُ مَعْصُومُونَ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ السَّابِعُ مَهْدِيُّهُمْ الَّذِي يَمْلَأُ الدُّنْيَا قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}؛ هفت نفر از [[فرزندان]] او امینان [[معصوم]] و [[پیشوایان]] نیکوکارند و هفتمین آنان [[مهدی]] آنان است همو که [[دنیا]] را پر از [[عدل و داد]] می‌کند آن‌گونه که از [[ظلم و ستم]] پر شده بود. بعد [[رسول خدا]]{{صل}} [[آیه]] {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ}}<ref>«و آنان را پیشوایانی کردیم که به فرمان ما راهبری می‌کردند و به آنها انجام کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستندگان ما بودند» سوره انبیاء، آیه ۷۳.</ref> را [[تلاوت]] کرد<ref>کفایة الأثر، ص۳۰۲.</ref>.
# هنگامی که [[حضرت زین العابدین]]{{ع}} در بستر [[بیماری]] و [[مرض]] فوت افتاده بود یکی از یارانش عرضه می‌دارد: اگر پیش‌آمدی کرد که هیچ کس را از آن گریزی نیست باید بعد از شما به که [[پناه]] بریم؟ فرمود: {{متن حدیث|إِلَى ابْنِی هَذَا وَ أَشَارَ إِلَى مُحَمَّدٍ ابْنِهِ إِنَّهُ وَصِیِّی وَ وَارِثِی وَ عَیْبَةُ عِلْمِی وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ بَاقِرُ الْعِلْمِ}}؛ این پسرم ـ اشاره به محمد کرد ـ او [[وصی]] و [[وارث]] و [[حافظ]] [[علم]] من است و [[معدن]] [[دانش]] است و [[باقر]] العلم است. از آن حضرت معنای باقر العلم را پرسید فرمود: {{متن حدیث|سَوْفَ یَخْتَلِفُ إِلَیْهِ خُلَّاصُ شِیعَتِی وَ یَبْقُرُ الْعِلْمَ عَلَیْهِمْ بَقْراً}}؛ به زودی ارادتمندان [[پاک]] من نزد او می‌روند و او برای ایشان به واقع دانش را می‌شکافد. سؤال شد: یا ابن [[رسول الله]] چرا [[وصیت]] به فرزند بزرگترت نکردی؟ فرمود: {{متن حدیث|لَيْسَتِ الْإِمَامَةُ بِالصِّغَرِ وَ الْكِبَرِ هَكَذَا عَهِدَ إِلَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} وَ هَكَذَا وَجَدْنَا مَكْتُوباً فِي اللَّوْحِ وَ الصَّحِيفَةِ}}؛ [[امامت]] به کوچکی و بزرگی نیست چنین رسول خدا به ما دستور داده و در [[لوح]] و [[صحیفه]] نام او نوشته شده است. سؤال شد: بعد از ایشان نام چند نفر وصی و [[امام]] را [[پیغمبر]] ذکر کرده؟ فرمود: {{متن حدیث|وَجَدْنَا فِي الصَّحِيفَةِ وَ اللَّوْحِ اثْنَيْ عَشَرَ أَسَامِيَ مَكْتُوبَةً بِإِمَامَتِهِمْ وَ أَسَامِي آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ ثُمَّ قَالَ يَخْرُجُ مِنْ صُلْبِ مُحَمَّدٍ ابْنِي سَبْعَةٌ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فِيهِمُ الْمَهْدِيُّ}}<ref>کفایة الأثر، ص۲۴۲.</ref>. در صحیفه و [[لوح]] نام [[دوازده نفر]] با اسم پدر و مادرشان ذکر شده. سپس فرمود از نژاد این پسرم محمد هفت نفر [[امام]] خواهند بود که [[مهدی]] جزء همین هفت نفر است<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۴۳-۴۶؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۸.</ref>.
 
== [[فضایل]] و [[مناقب]] ==
{{اصلی|فضائل امام باقر|افضلیت امام باقر}}
[[امام باقر]]{{ع}} را آیینه تمام نمای [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]] پیشین دانسته‌اند. در روایتی که پیامبر برای [[جابر بن عبدالله انصاری]] نام یکایک [[امامان معصوم]]{{عم}} را باز می‌گوید، آمده است که چون پیامبر به امام باقر{{ع}} می‌رسد، به جابر [[فرمان]] می‌دهد [[سلام]] مرا بدو برسان<ref>حلیة الابرار، ج۳، ص۳۶۱.</ref>.
 
برخی از [[فضائل]] آن امام همام عبارت است از:
# '''[[علم]]:''' امام باقر{{ع}} سرآمد [[عالمان]] [[روزگار]] خویش بود. برخی دانشمندان بزرگ [[مسلمان]] گفته‌اند که او چنان به رموز و [[اسرار]] [[علوم]] [[آگاه]] بود و [[احکام]] و [[حکمت‌ها]] و لطایف [[علمی]] را به طالبان عطا می‌فرمود که کسی جز کوردلان یا [[گمراهان]] منکر آن نتواند بود<ref>الصواعق المحرقة، ۲۰۱.</ref>.
# '''[[حلم]]:''' [[فرو خوردن خشم]] و [[خویشتنداری]] هنگام [[غضب]]، از صفات آشکار امام باقر{{ع}} است.
# '''[[تسلیم]]:''' [[رضا]] و تسلیم در برابر خواست و [[اراده الهی]]، از دیگر ویژگی‌ها و فضیلت‌های امام باقر{{ع}} است. در روایتی همان امام همام{{ع}} می‌فرماید: "ما ([[اهل]] بیت‌) [[دست]] به [[دعا]] برمی‌داریم و [[حاجت]] خویش را از [[خدا]] می‌خواهیم؛ اما چون [[قضای الهی]] به گونه‌ای دیگر رقم خورد، همان را می‌پسندیم"<ref>سنن النبی‌، ۳۷۲.</ref>.
# '''[[انفاق]]:''' [[دستگیری از فقیران]] و [[تهیدستان]]، یکی دیگر از [[فضیلت‌های اخلاقی]] امام باقر{{ع}} است. امام{{ع}} از این نظر میان [[مردم]] شهرتی چشمگیر داشت و همه او را به [[احسان]] و [[کرم]] می‌شناختند هر چند [[دارایی]] فراوانی نداشت. [[امام صادق]]{{ع}} در این باره می‌فرماید: "دارایی پدرم در میان خاندانش، کم‌تر بود؛ ولی خرجش بیش‌تر. با این حال، او هر [[جمعه]] یک دینار [[صدقه]] می‌داد"<ref>وسائل الشیعة، ۷۱/ ۴۱۳.</ref>.
# '''هیبت:''' [[شخصیت امام باقر]]{{ع}} جلوۀ ویژه‌‌ای در چشم دیگران داشت و دیگران تحت تاثیر [[شخصیت]] آن حضرت قرار می‌گرفتند.
 
از دیگر [[فضائل]] [[امام باقر]]{{ع}} است: [[عبادت]] و [[راز و نیاز]]، [[فروتنی]]، مهم شمردن امر [[آخرت]]، [[سخاوت]] و کار و [[کوشش]]<ref>اعیان الشیعه‌، ۱/ ۶۵۳- ۶۵۱.</ref>. امام باقر{{ع}} در کنار کار [[علمی]]، به کار در باغ و مزرعه خویش هم می‌‌پرداخت و [[زندگی]] خود و بستگان را تأمین می‌‌کرد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۲.</ref>.
 
== جایگاه علمی امام ==
جایگاه علمی امام باقر{{ع}} واضح‌تر از آن است که احتیاج به بیان داشته باشد. [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} او را [[باقر]] خواند. [[جابر بن عبدالله انصاری]] با همین وصف، [[سلام]] [[پیامبر]] را به آن حضرت رساند<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ التاریخ، ج۲، ص۲۲۰؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref>. به تصریح پیامبر، از امام باقر{{ع}} با همین نام در [[تورات]] یاد شده است<ref>کفایة الأثر، ص۵۴.</ref>. آن‌چنان که [[پیشوایان]] لغت [[عرب]] بیان کرده‌اند<ref>المفردات، ص۱۳۸.</ref>، امام باقر{{ع}} به جهت وسعتی که به [[علم]] بخشید و [[نهان]] [[علوم]] را شکافت، به [[باقرالعلوم]] به معنای شکافنده [[دانش‌ها]] مشهور شده است. این معنا از شخص پیامبر<ref>الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref> و نیز از [[ابوخالد کابلی]] از [[امام سجاد]]{{ع}}<ref>کمال‌الدین، ج۱، ص۳۱۹.</ref> و از [[جابر بن یزید الجعفی]]<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۳.</ref> گزارش شده است. بسیاری از [[عالمان عامه]] نیز وجه توصیف آن حضرت به باقر را، شکافندگی او در علم بیان کرده‌اند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. هرچند که برخی معانی دیگری را نیز برای این [[لقب]] بیان داشته‌اند<ref>Kohlberg، Ibid..</ref>. از گفت‌وگوی ابرش کلبی با هشام بن [[عبدالملک]]، و [[منازعه]] [[زید بن علی]] با او چنین برمی‌آید که آن حضرت در [[زمان]] [[حیات]] خود به باقرالعلم مشهور بوده است<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ المناقب، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. وسعت و [[شهرت]] [[دانش]] آن حضرت به قدری بود که صاحبان علم آن دوران، چون "[[حکم بن عتیبه]]"، مانند [[کودکان]] نوآموز به پیشگاه حضرت حاضر می‌شدند<ref>الاختصاص، ج۲، ص۱۶۰.</ref>. "[[قتاده بن دعامه]]" [[فقیه]]، [[نسب‌شناس]] و لغوی [[بصره]] که از نگاه ابن‌حنبل (م ۲۴۱ق) احفظ بصریون است<ref>الاعلام، ج۵، ص۱۸۹.</ref>، پس از گفت‌وگوی [[علمی]] با [[امام]] به آن حضرت عرض کرد: “به [[خدا]] [[سوگند]] من محضر [[فقها]] و [[ابن‌عباس]] را [[درک]] کرده‌ام، اما نزد هیچ یک از آنان اضطرابی را که اکنون قلبم دارد نداشته‌ام. امام به او فرمود: “آیا می‌دانی [همینک] کجا هستی؟ {{متن حدیث|أَنْتَ بَيْنَ يَدَيْ‏ {{متن قرآن|بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref>}}<ref>الکافی، ج۶، ص۲۵۶.</ref>.
 
[[برتری]] علمی امام بر [[عالمان]] [[زمان]] خود، گاهی سبب [[خشم]] [[دشمنان]] او می‌شده است. [[مناظره]] "نافع" با آن حضرت در [[مناسک حج]] که منجر به [[کینه]] هشام بن [[عبدالملک]] نسبت به ایشان گردید، نمونه‌ای از این موارد است<ref>الکافی، ج۸، ص۱۲۰.</ref>. سایر [[مناظرات]] شگفت آن حضرت با [[دانشمندان]] [[مذاهب]] مختلف و سران [[ملل]] گوناگون و احاطه او بر زبان‌های غیرعربی چون [[سریانی]] و [[عبری]] نیز حکایت‌گر جایگاه والای علمی آن حضرت است<ref>دایرة‌المعارف تشیع، ج۲، ص۳۵۷.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص۷۵.</ref>
 
== [[معاجز]] و [[کرامات]] ==
{{اصلی|کرامات امام باقر}}
از [[امام باقر]]{{ع}} امور [[خارق‌العاده]] و کرامات و معجزاتی در منابع معتبر نقل شده که علاوه بر [[نصوص]] می‌تواند [[شاهد]] و [[گواهی]] بر [[امامت]] آن حضرت باشد<ref>ر. ک: بحار، ج ۴۶، ص۲۳۳.</ref>، مانند:
# [[ابوبصیر]] می‌گوید: [[خدمت]] امام باقر{{ع}} رسیدم و عرض کردم: "شما [[وارث رسول خدا]]{{صل}} هستید؟ فرمود: آری! گفتم: [[رسول خدا]] [[وارث پیامبران]] بود و هر چه را که آنها می‌دانستند می‌دانست؟ فرمود: آری! گفتم: شما می‌توانید مرده را زنده کنید و [[کور]] مادر زاد و [[مبتلا]] به پیسی را بهبود بخشید؟ فرمود: آری به [[اذن خدا]]! آن‌گاه به من فرمود: ای [[ابا محمد]]! نزدیک من بیا، پس نزدیکش رفتم، حضرت به چهره‌ام و چشمم دست کشید که فوراً [[بینا]] شدم و [[خورشید]] و [[آسمان]] و [[زمین]] و [[خانه‌ها]] و هر چه را که در [[شهر]] بود دیدم"<ref>اصول کافی، ج۲، ص۳۷۴.</ref><ref>[[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|امام‌شناسی]]، ص:۱۰۴.</ref>
# [[جابر بن یزید]] [[روایت]] کرده: در [[خدمت]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} به [[سفر]] رفتیم آن حضرت عازم [[حیره]] بود، وقتی به [[کربلا]] مشرف شدیم به من فرمود: {{متن حدیث|هَذِهِ رَوضَةٌ مِن رِیَاضِ الجَنّةِ لَنَا وَ لِشِیعَتِنَا وَ حُفرَةٌ مِن حُفَرِ جَهَنّمَ لِأَعدَائِنَا}}. این زمین برای ما و [[شیعیان]] ما بوستانی است از [[بوستان‌های بهشت]] و برای [[دشمنان]] ما حفره‌ای است از حفره‌های [[جهنم]]. پس دست مبارکش را در میان سنگ‌ها داخل کرد و سیبی برایم بیرون آورد که هرگز به آن [[خوشبویی]] ندیده بودم و به هیچ‌وجه با میوه‌های [[دنیایی]] شباهت نداشت و دانستم از میوه‌های [[بهشت]] است و از آن خوردم و از [[برکت]] و [[فضیلت]] آن تا چهار [[روز]] به طعام [[حاجت]] نیافتم و حدثی از من سرنزد<ref>دلائل الإمامة (ط – الحدیثة)، ص۲۲۱.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ج۲، ص۴۸.</ref>
 
== جایگاه در نگاه دانشمندان اهل سنت ==
{{اصلی|امام باقر از دیدگاه اهل سنت}}
قاطبه عالمان عامّه [[امام باقر]]{{ع}} را به نیکویی [[ستوده]] و او را [[توثیق]] نموده‌اند. مؤلفان کتب شش‌گانه ([[صحاح ستّه]])، بی‌استثنا از آن حضرت روایت کرده‌اند. جایگاه ارجمند آن [[امام]] در میان [[اندیشمندان]] [[سنّی]] چنان است که حتی [[عالمان]] متعصبِ آنان نیز از [[ستایش]] امام روی برنتافته‌اند. برای نمونه "[[ابن‌حجر هیتمی]]" (م ۹۷۴ق) در وصف آن حضرت می‌نویسد: “او از گنج‌های پنهان [[معارف]] و [[حقایق]] [[احکام]] به قدری آشکار ساخت که جز بر افراد [[بی‌بصیرت]] و دل‌های [[ناپاک]] پوشیده نیست و از همین جهت او را شکافنده و جامع [[دانش]] و نشردهنده و برافرازنده [[علم]] نامیده‌اند... برای وی، از [[استواری]] و [[ثبات]] در مراحل [[سلوک]] [[عرفانی]]، منزلتی است که وصف‌کنندگان از بیان آن عاجزند”<ref>الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۸۵.</ref>. با این حال به نظر می‌رسد برخی از [[اندیشمندان]] [[سنّی]] تلاش‌هایی در جهت کم‌رنگ نشان دادن [[جایگاه علمی امام]] از خود بروز داده‌اند. [[ذهبی]] (م ۷۴۸ق) پس از آنکه [[امام باقر]] را “سیّد”، “امام”، “تالی کتاب الله” و “کبیر الشأن” می‌خواند می‌نویسد: “او یکی از کسانی است که میان [[علم]] و عمل و [[سیادت]] و [[شرف]] و [[وثاقت]] و [[وقار]] و [[بزرگواری]] جمع نمود و [[شایسته]] [[خلافت]] بود!” ذهبی همچنین می‌نویسد: “وی [= امام باقر] [[کثیر الحدیث]] نبود... و درجه او در [[تفسیر قرآن]]، به [[ابن کثیر]] و امثال او نمی‌رسد... ” <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. این امر در حالی است که [[ابن سعد]] (م۲۳۰ق) قرن‌ها پیش از ذهبی، آن حضرت را “کثیرالحدیث” خوانده<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۴۹.</ref> ابن کثیر (م ۷۷۴ق) خود در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، [[سخن امام]] مبنی بر {{متن حدیث|نَحْنُ‏ أَهْلُ‏ الذِّكْرِ}} را صحیح برشمرده و [[عالمان]] [[اهل‌بیت]] همچون امام باقر را “خیرالعلماء” می‌داند<ref>التفسیر، ج۴، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص۷۶.</ref>
 
== آثار و نگاشته‌های امام ==
افزون بر پنج نگاشته کوتاه از [[امام]] ـ که پاسخ آن حضرت به سؤالات [[فقهی]] شاگردان خود است<ref>الفقیه، ج۳، ص۳۳۱؛ رساله المتعه، ص۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۶۷؛ ج۵، ص۴۱۲؛ ج۹، ص۳۹۷.</ref> ـ دست‌کم ده نگاشته یا رساله دیگر از آن حضرت برجای مانده است. کتابی از آن حضرت که بخشی از آن را [[امام صادق]]{{ع}} گزارش نموده<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۲.</ref>، در کنار دو رساله به [[سعد الخیر]] ـ یکی در باب [[تقوا]]<ref>الکافی، ج۸، ص۵۲.</ref> و دیگری در [[معرفت امام]]<ref>الکافی، ج۸، ص۵۶.</ref> ـ دو متن [[دعا]] یکی برای [[ابوحمزه ثمالی]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۸۷.</ref> و دیگری برای [[ابراهیم بن محمد]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۷۲.</ref>، رساله‌ای به خلفای [[بنی‌امیه]] در باب [[جهاد]]<ref>الکافی، ج۵. ص۳.</ref>، کتابی به [[سُدیر صیرفی]]<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۵.</ref>، نامه‌ای به هشام بن [[عبدالملک]] که از آن حضرت درباره [[حکم]] سارق و زانی شخص متوفی پرسیده بود<ref>الکافی، ج۷، ص۳۵.</ref>، نگاشته‌ای برای [[عبدالعلی بن الحصین]] در باب [[مهدویت]]<ref>الغیبه، ص۱۷۸.</ref> و متن آزادسازی عبدالله بن [[مبارک]] که در [[محرم]] سال ۱۱۳ه‍ به خط و خاتم حضرت نگاشته شده<ref>المناقب، ج۴، ص۲۰۸.</ref> از جمله دست‌نوشته‌های موجود آن حضرت است. علاوه بر این، سه نگاشته به "[[جابر بن یزید]] جُعفی"<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۶؛ اختیار معرفة الرجال، ص۱۹۳؛ بحارالانوار، ج۲، ص۷۰.</ref> ـ که هر سه ظاهراً از [[اسرار]] [[امام باقر]]{{ع}} بوده ـ رساله‌ای به [[اهل بصره]]<ref>الفهرست، ص۱۲۹.</ref> کتابی به [[سعد بن طریف]]<ref>الفهرست، ص۱۷۸.</ref> نامه‌ای به [[عمر بن عبدالعزیز]] پس از [[شهادت امام سجاد]]{{ع}} نگاشته‌ای به احمد بن حمّاد المروزی <ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.</ref> و کتابی دیگر برای فرزند او [[ابوعلی]]<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.</ref> در کنار دست‌نگاشته‌ای به شخصی نامعلوم جهت دسترسی به [[میراث]] [[مکتوم]] خود<ref>روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۵.</ref>، از جمله آثار مکتوب آن حضرت بوده که متأسفانه باقی نمانده است؛ لذا در مصادر امامی، پانزده نگاشته موجود و ده اثر غیرموجود به آن حضرت نسبت داده شده است. علاوه بر این، [[ابن‌ندیم]]، فهرست‌نگار شهیر [[عامه]]، از دو کتاب به نام “الهدایه” و “التفسیر” در زمره آثار [[علمی]] آن [[امام]] خبر داده است<ref>الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.</ref>. ظاهراً بخش‌هایی از کتاب التفسیر آن حضرت ـ که منقول از [[ابوالجارود]] است<ref>الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.</ref> ـ در آثاری چون [[تفسیر علی بن ابراهیم]] راه یافته است. علاوه بر [[وصیت‌نامه]] [[محمد]] بن حنفیّه که حضرت آن را نسخه‌برداری نمود، [[صحیفه سجادیه]] اثر [[ارزشمند]] برجای مانده از [[امام سجاد]]{{ع}} نیز به خط آن حضرت و املای پدر نگاشته شده است<ref>صحیفه، ص۱۶.</ref><ref>الصحیفة السجادیة، [[علی بن الحسین]] [[زین‌العابدین]]{{ع}}؛... الأمالی، محمد بن [[بابویه]]، [[تهران]]، کتابچی، ۱۳۷۶ ش؛ [[عیون أخبار الرضا]]{{ع}}، محمد بن بابویه، تهران، [[جهان]]، ۱۳۷۸ ق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، محمد بن بابویه، تهران، الإسلامیه، ۱۳۹۵ ق؛ [[علل الشرایع]]، محمد بن بابویه، [[قم]]، الداوری، ۱۳۸۵ ش؛ [[من لایحضره الفقیه]]، [[محمد]] بن [[بابویه]]، [[قم]]، انتشارات [[اسلامی]]، ۱۴۱۳ ق؛ شرح الاخبار فی [[فضائل]] الائمة الاطهار، نعمان ابن حیون، قم، [[جامعه]] مدرسین، ۱۴۰۹ ق، الطبقات الکبری، [[محمد بن سعد]]، بیروت، دارصادر، بی‌تا: المناقب، [[محمد بن شهرآشوب]]، قم، [[علامه]]، ۱۳۷۹ ق، [[عیون]] المعجزات، [[حسین بن عبدالوهاب]]، قم، الداوری، بی‌تا، [[عیون الاخبار]]، عبدالله بن قتیبه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ ق، البدایة و النهایة، [[اسماعیل بن کثیر]]، بیروت، دار [[احیاء]] التراث، ۱۴۰۸ ق، التفسیر، اسماعیل بن کثیر، دار [[طیبه]]، ۱۴۲۰ ق؛ الفهرست، محمد بن ندیم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۸ ق، [[المفردات]] الراغب [[الاصفهانی]]، طیعه [[النور]]، ۱۴۲۷ ق؛ دلائل الامامة، محمد الاملی، قم، [[بعثت]]، ۱۴۱۳ق؛ الفرق بین الفرق، [[ابن طاهر]] البغدادی، بیروت، دارالآفاق، ۱۹۷۷ م، [[المحاسن]] و المساوی، ابراهیم البیهقی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ ق، کفایه الأثر، علی الخزاز، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق؛ [[سیر]] أعلام النبلاء، محمد الذهبی، الرساله، ط ۳، ۱۴۰۵ ق، [[الخرائج و الجرائح]]، سعید الراوندی، قم، [[الإمام المهدی]]، ۱۴۰۹ ق؛ الأعلام، خیرالدین الزرکلی، بیروت، دارالعلم ۱۹۸۰ م، [[دایرة المعارف تشیع]]، عباس زریاب خویی، [[تهران]]، ۱۳۷۲ ش؛ [[بصائر الدرجات]]، محمد الصفار، قم، مرعشی نجفی ۱۴۰۴ ق؛ الأمالی، محمد الطوسی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ ق؛ [[تهذیب الاحکام]]، محمد الطوسی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ التفسیر، محمد [[العیاشی]]، تهران، العلمیة، ۱۳۸۰ ق؛ [[اختیار]] معرفه الرجال، محمد الکشی، [[مشهد]]، ۱۴۰۹ ق، [[الکافی]]، محمد [[الکلینی]]، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ [[بحارالانوار]]، محمدباقر المجلسی، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۰۳ ق؛ [[اثبات]] الوصیة علی [[المسعودی]]، قم، انصاریان، ۱۳۸۴ ش؛ [[الاختصاص]]، محمد المفید، قم، [[کنگره]] [[شیخ مفید]]، ۱۴۱۳ ق؛ [[الارشاد]]، محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق؛ رسالة المتعة محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق، الفهرست، [[احمد]] النجاشی، قم، النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ ش؛ [[الغیبة]]، محمد النعمانی، تهران، [[صدوق]]، ۱۳۹۷ ق؛ [[روضة الواعظین]]، فتّال النیسابوری، قم، [[رضی]]، ۱۳۷۵ ش؛ [[الصواعق المحرقه]]، أحمد الهیتمی، بیروت، الرساله، ۱۴۱۷ ق؛ التاریخ، احمد الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا؛
AD Muhammad B. Ali، Leiden - New York ۱۹۹۳- Kohlberg. Ethan encyclopaedia of Islam.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص۷۶.</ref>
 
== [[شهادت]] و [[محل دفن]] ==
{{اصلی|شهادت امام باقر}}
[[حکام اموی]]، سرانجام از فعالیت‌های [[امام]]{{ع}} به [[بیم]] افتادند و [[هشام بن عبدالملک]]، دهمین [[حاکم اموی]] [[فرمان]] داد تا ابراهیم بن ولید، با زهری کشنده [[امام باقر]]{{ع}} را [[مسموم]] کند. امام در ماه [[ذی‌الحجه]] ۱۱۴ﻫ. در ۵۷ سالگی به شهادت رسید و پیکر پاکش در [[قبرستان بقیع]] [[مدینه]] به خاک سپرده شد<ref>طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص۲۱۵؛ ابن‌شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابوطالب، ج۲، ص۲۲۷.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۱۰۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۰۲؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص۲۶۶.</ref>
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:4670311.jpg|22px]] [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[امام‌شناسی ۵ (کتاب)|'''امام‌شناسی ۵''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
# [[پرونده:1100609.jpg|22px]] [[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|'''مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه''']]
# [[پرونده:1368914.jpg|22px]] [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|'''معارف و عقاید ۵''']]
# [[پرونده:IM010522.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش اول ج۲''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس2}}
{{پانویس}}


[[رده:امام باقر در تاریخ اسلامی]]
[[رده:امام باقر]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدفونان در بقیع]]
[[رده:اسیران واقعه کربلا]]
۱۱۴٬۴۷۴

ویرایش