پرش به محتوا

بحث:آیا اعتقاد به علم غیب معصوم شرک نیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸: خط ۸:
{{پینگ|bahmani|wasity}}
{{پینگ|bahmani|wasity}}
#معناشناسی لغوی و اصطلاحی شرک و دیدگاه علمای اسلامی پیرامون آن به طور کامل و مبسوط، بررسی شد که نیاز است به ابتدای مقاله افزوده شود
#معناشناسی لغوی و اصطلاحی شرک و دیدگاه علمای اسلامی پیرامون آن به طور کامل و مبسوط، بررسی شد که نیاز است به ابتدای مقاله افزوده شود
به نظرم مقداری مفصل شده و نیاز به اختصار دارد هر چند لازم است.
به نظرم مقداری مفصل شده و نیاز به اختصار دارد هر چند لازم است. حاج آقا بهمنی لطف کنید با نظر حاج آقا واسطی با ایجاد سرفصلهای مرتبط به مقاله اضافه نموده و در صورت نیاز، تلخیص نمایید. منابع درون متنی را نیز در پاورقی اضافه کنید
#حاج آقا بهمنی لطف کنید با نظر حاج آقا واسطی با ایجاد سرفصلهای مرتبط به مقاله اضافه نموده و در صورت نیاز، تلخیص نمایید. منابع درون متنی را نیز در پاورقی اضافه کنید
# البته معنای شرک را بیش از این در کتب کلامی ندیدم و بیشتر منابع تفسیری به آن پرداخته اند.
# البته معنای شرک را بیش از این در کتب کلامی ندیدم و بیشتر منابع تفسیری به آن پرداخته اند.
# اگر مورد تایید است، ارزیابی این مقاله تمام است
# اگر مورد تایید است، ارزیابی این مقاله تمام است
# این هم متنی که باید اضافه شود
# این هم متنی که باید اضافه شود
#معنای شرک


شرک در لغت به معنای شریک، شرکت و مشارکت آمده است و «مشرک» به کسی گفته می شود که نسبت به خدا کفر ورزیده و برای او شریکی قائل شود. (ابن منظور، لسان العرب، ج10، 448؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج1، ص451؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج2، ص311؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج6، ص47). به گفته برخی شریک کسی است که در کاری یا چیزی با دیگری سهمیم است. لذا گفته شده که هر کس برای خدا شریک قائل شود، مشرک است زیرا برای او شریک قرار داده است.(ابن اثیر،  النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج3، ص466؛ قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج5، ص20). بر این اساس شرک انسان در دین بر دو گونه است: نخست شرک عظیم یا همان اثبات شریک برای خدای متعال و دوم: شرک صغیر به معنای مراعات غیر خدا با او در برخی امور که همان ریا و نفاق است. (راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، 1: 52)
معنای لغوی شرک
شرک در لغت به معنای شریک، شرکت و مشارکت آمده است و «مشرک» به کسی گفته می شود که نسبت به خدا کفر ورزیده و برای او شریکی قائل شود. (ابن منظور، لسان العرب، ج10، 448؛ راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ج1، ص451؛ فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج2، ص311؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، ج6، ص47). به گفته برخی شریک کسی است که در کاری یا چیزی با دیگری سهمیم است. لذا گفته شده که هر کس برای خدا شریک قائل شود، مشرک است زیرا برای او شریک قرار داده است.(ابن اثیر،  النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج3، ص466؛ قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج5، ص20).  
 
# اقسام شرک در دین
بر این اساس شرک انسان در دین بر دو گونه است: نخست شرک عظیم یا همان اثبات شریک برای خدای متعال و دوم: شرک صغیر به معنای مراعات غیر خدا با او در برخی امور که همان ریا و نفاق است. (راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، 1: 52)
 
# معنای اصظلاحی شرک
شرک در اصطلاح به معنای همتا قرار دادن برای خداست که این همتایی ممکن است در صفات، افعال و یا ذات او باشد.(جوادی آملی، توحید در قرآن، 571) لذا با تقارن دو یا چند فرد در عملی یا امری که برای هر یک از آنها بهره یا تاثیری در آن عمل یا امر باشد، شرک در عمل تحقق می یابد ( مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، 6: 48) بنابراین در تحقق مفهوم شرک، اعتقاد به عرضیت غیر خدا در کنار خدا نهفته است.
شرک در اصطلاح به معنای همتا قرار دادن برای خداست که این همتایی ممکن است در صفات، افعال و یا ذات او باشد.(جوادی آملی، توحید در قرآن، 571) لذا با تقارن دو یا چند فرد در عملی یا امری که برای هر یک از آنها بهره یا تاثیری در آن عمل یا امر باشد، شرک در عمل تحقق می یابد ( مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، 6: 48) بنابراین در تحقق مفهوم شرک، اعتقاد به عرضیت غیر خدا در کنار خدا نهفته است.
شریک گرفتن مراتب مختلفی به لحاظ ظهور و خفا دارد. مثلا اعتقاد به دو تا یا بیشتر بودن خدا یا اعتقاد به اینکه بت ها شفیعان درگاه الهی هستند، شرک جلی (آشکار) شمرده می شود. کمی از این شرک پنهان تر که به آن شرک خفی گفته می شود، اعتقاد اهل کتاب به وجود فرزند برای خداست و از این شرک پنهان تر نیز اعتقاد به استقلال اسباب است مثل اینکه کسی دارو را شفادهنده بیماری دانسته و تمام اعتمادش به آن باشد. با این وجود بر معتقدین به همه این مراتب، مشرک گفته نمی شود. (طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، 2: 203) چرا که شرک مراتب و گستره خاصی دارد و هر عملی که در آن به غیر خدا ارزش و بها داده شود، شرک نامیده نمی شود بلکه اگر این کار به صورت مستقل و به قصد عبادت انجام گیرد ، شرک نامیده می شود.(مرادی، لیلا و روحی کاووس، نقد مبانی فکری وهابیت بر مساله امامت، شرک و مصادیق آن، پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین)، شماره 21، ص 93) بر خلاف دیدگاه پیروان وهابیت که معتقدند هر عملی که در آن به غیر خدا بها داده شده، شرک و صاحب آن عمل، مشرک است. بر این اساس از منظر ایشان، هر گونه درخواست از غیرخدا و واسطه قرار دادن او جهت رسیدن به حوائج دنیوی و اخروی و نیز اعتقاد به وجود برخی صفات الهی برای غیر خدا اعم همچون علم غیب، از آنجا که منجر به مشارکت غیرخدا با خدا در صفات مختص خدا می شود، شرک شمرده می شود. لذا در نگاه ایشان اموری همچون: تبرک جستن به غیرخدا به واسطه ساخت قبور انبیا و اولیاء الله، زیارت، بوسیدن و مس نمودن قبور ایشان ( ابن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص48؛ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات المتنوعة، 4: 330)،  توسل (ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، 1: 146)، شفاعت خواهی از ایشان (آل شیخ ،عبدالرحمان بن حسن، فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، ص 118 و 117) و قسم خوردن به غیر خدا (ابن تیمیه، مجموع الرسائل و المسائل، 1: 17 و 209)، شرک بوده و همه کسانی که به این امور معتقد یا ملتزم شوند، مشرک هستند.
 
# مراتب شرک
شریک گرفتن مراتب مختلفی به لحاظ ظهور و خفا دارد. مثلا اعتقاد به دو تا یا بیشتر بودن خدا یا اعتقاد به اینکه بت ها شفیعان درگاه الهی هستند، شرک جلی (آشکار) شمرده می شود. کمی از این شرک پنهان تر که به آن شرک خفی گفته می شود، اعتقاد اهل کتاب به وجود فرزند برای خداست و از این شرک پنهان تر نیز اعتقاد به استقلال اسباب است مثل اینکه کسی دارو را شفادهنده بیماری دانسته و تمام اعتمادش به آن باشد. با این وجود بر معتقدین به همه این مراتب، مشرک گفته نمی شود. (طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، 2: 203) چرا که شرک مراتب و گستره خاصی دارد و هر عملی که در آن به غیر خدا ارزش و بها داده شود، شرک نامیده نمی شود بلکه اگر این کار به صورت مستقل و به قصد عبادت انجام گیرد ، شرک نامیده می شود.(مرادی، لیلا و روحی کاووس، نقد مبانی فکری وهابیت بر مساله امامت، شرک و مصادیق آن، پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین)، شماره 21، ص 93)  
 
#دیدگاه وهابیت در شرک و مصادیق آن
بر خلاف دیدگاه پیروان وهابیت که معتقدند هر عملی که در آن به غیر خدا بها داده شده، شرک و صاحب آن عمل، مشرک است. بر این اساس از منظر ایشان، هر گونه درخواست از غیرخدا و واسطه قرار دادن او جهت رسیدن به حوائج دنیوی و اخروی و نیز اعتقاد به وجود برخی صفات الهی برای غیر خدا اعم همچون علم غیب، از آنجا که منجر به مشارکت غیرخدا با خدا در صفات مختص خدا می شود، شرک شمرده می شود. لذا در نگاه ایشان اموری همچون: تبرک جستن به غیرخدا به واسطه ساخت قبور انبیا و اولیاء الله، زیارت، بوسیدن و مس نمودن قبور ایشان ( ابن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص48؛ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات المتنوعة، 4: 330)،  توسل (ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، 1: 146)، شفاعت خواهی از ایشان (آل شیخ ،عبدالرحمان بن حسن، فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، ص 118 و 117) و قسم خوردن به غیر خدا (ابن تیمیه، مجموع الرسائل و المسائل، 1: 17 و 209)، شرک بوده و همه کسانی که به این امور معتقد یا ملتزم شوند، مشرک هستند.


--[[کاربر:فرقانی|فرقانی]] ([[بحث کاربر:فرقانی|بحث]]) ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۱ (+0430)
--[[کاربر:فرقانی|فرقانی]] ([[بحث کاربر:فرقانی|بحث]]) ‏۲۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۱ (+0430)
۱۱٬۰۹۸

ویرایش