پرش به محتوا

آدم بن ابی ایاس عسقلانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +))
خط ۸: خط ۸:


==مقدمه==
==مقدمه==
از [[راویان]] [[امام رضا]]{{ع}}. [[آدم بن عبدالرحمن بن محمد مروذی]]<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۴۹۰.</ref> یا [[مروزی]]<ref>تاریخ الإسلام، ج۱۵، ص۵۹.</ref>، از [[مردمان]] دیار [[خراسان]]<ref>التاریخ الصغیر، ج۲، ص۳۱۲.</ref>، مکنی به [[ابوالحسن]]، بود. او را از راویان برجسته و مورد [[اعتماد]] [[قرن سوم]] قمری در میان [[اهل سنت]] شمرده و به القابی چون [[محدث]]، [[قاری]] و [[مفسر]] معرفی کرده‌اند. به‌رغم همه این ویژگی‌ها همچون بسیاری دیگر از شخصیت‌های این ادوار، از زیست‌نامه روشنی برخوردار نیست. گفته‌اند نامش ناهیه و نام پدرش [[شعیب]] [[خراسانی]] مروزی، و از [[موالی]] [[تیم]] یا [[تمیم]] بود<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۹۷.</ref>، گرچه برخی ناهیه را نام پدرش<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۱۰، ص۳۳۵.</ref> و نام خود او را [[عبدالرحمن]] دانسته‌اند<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۲.</ref>. گویا وی در [[دوران جوانی]] برای [[طلب]] [[حدیث]] از [[سرزمین]] خود به [[بغداد]] رفت که در آن [[زمان]] مرکز [[خلافت]] و محل داد و ستدهای [[علمی]] بود، [[رشد]] و [[شکوفایی]] علمی‌اش را در آنجا به دست آورد و بیش از همه از [[شعبة بن حجاج]] بهره گرفت. سپس برای [[دانش‌افزایی]] و شنیدن حدیث بیشتر به [[کوفه]]، [[بصره]]، [[حجاز]]، [[مصر]] و [[شام]] [[هجرت]] کرد، با بزرگان آن [[سرزمین‌ها]] [[ملاقات]] کرد و حدیث فرا گرفت<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۲.</ref>. آنگاه به دیار عسقلان، از شهرهای ساحلی شام رفت و تا پایان [[عمر]] در آنجا زیست<ref>الطبقات الکبری، ابن‌سعد، ج۷، ص۴۹۰؛ معرفة الثقات، ج۱، ص۲۱۳.</ref> و به همین اعتبار به عسقلانی [[شهرت]] یافت<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۱.</ref>. او فردی کوتاه قد و دارای شغل وراقی بوده<ref>الطبقات الکبری، ابن‌سعد، ج۷، ص۴۹۰؛ المعارف، ابن‌قتیبه، ص۵۲۴.</ref> و گویی دستی در [[تفسیر]] نیز داشته است<ref>التخویف من النار، ص۱۱۰، ۱۴۱.</ref>.
از [[راویان امام رضا]]{{ع}}. [[آدم بن عبدالرحمن بن محمد مروذی]]<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۷، ص۴۹۰.</ref> یا [[مروزی]]<ref>تاریخ الإسلام، ج۱۵، ص۵۹.</ref>، از [[مردمان]] دیار [[خراسان]]<ref>التاریخ الصغیر، ج۲، ص۳۱۲.</ref>، مکنی به [[ابوالحسن]]، بود. او را از راویان برجسته و مورد [[اعتماد]] [[قرن سوم]] قمری در میان [[اهل سنت]] شمرده و به القابی چون [[محدث]]، [[قاری]] و [[مفسر]] معرفی کرده‌اند. به‌رغم همه این ویژگی‌ها همچون بسیاری دیگر از شخصیت‌های این ادوار، از زیست‌نامه روشنی برخوردار نیست. گفته‌اند نامش ناهیه و نام پدرش [[شعیب]] [[خراسانی]] مروزی، و از [[موالی]] [[تیم]] یا [[تمیم]] بود<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۵، ص۱۹۷.</ref>، گرچه برخی ناهیه را نام پدرش<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۱۰، ص۳۳۵.</ref> و نام خود او را [[عبدالرحمن]] دانسته‌اند<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۲.</ref>. گویا وی در [[دوران جوانی]] برای [[طلب]] [[حدیث]] از [[سرزمین]] خود به [[بغداد]] رفت که در آن [[زمان]] مرکز [[خلافت]] و محل داد و ستدهای [[علمی]] بود، [[رشد]] و [[شکوفایی]] علمی‌اش را در آنجا به دست آورد و بیش از همه از [[شعبة بن حجاج]] بهره گرفت. سپس برای [[دانش‌افزایی]] و شنیدن حدیث بیشتر به [[کوفه]]، [[بصره]]، [[حجاز]]، [[مصر]] و [[شام]] [[هجرت]] کرد، با بزرگان آن [[سرزمین‌ها]] [[ملاقات]] کرد و حدیث فرا گرفت<ref>تهذیب الکمال، ج۲، ص۳۰۲.</ref>. آنگاه به دیار عسقلان، از شهرهای ساحلی شام رفت و تا پایان [[عمر]] در آنجا زیست<ref>الطبقات الکبری، ابن‌سعد، ج۷، ص۴۹۰؛ معرفة الثقات، ج۱، ص۲۱۳.</ref> و به همین اعتبار به عسقلانی [[شهرت]] یافت<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۱.</ref>. او فردی کوتاه قد و دارای شغل وراقی بوده<ref>الطبقات الکبری، ابن‌سعد، ج۷، ص۴۹۰؛ المعارف، ابن‌قتیبه، ص۵۲۴.</ref> و گویی دستی در [[تفسیر]] نیز داشته است<ref>التخویف من النار، ص۱۱۰، ۱۴۱.</ref>.


عسقلانی فردی توانا در [[نگارش]] و ضبط حدیث بود و به سبب مهارت و تندنویسی، به سرعت گفته‌ها و املای استاد را می‌نوشت و دیگران از وی اخذ می‌کردند، چنان‌که خود گفته است: وقتی شعبه به بغداد آمد، در بیست جلسه از [[چهل]] جلسه وی حضور یافته و دو هزار [[حدیث]] را در این نشست‌ها به [[نگارش]] در آورده است<ref>الجرح و التعدیل، ج۲، ص۲۶۸.</ref>. شاید [[راز]] اینکه بیشترین [[روایات]] [[آدم]] از طریق شعبه است، در همین استماع و سرعت ضبط نهفته باشد، هر چند وی از افراد دیگری چون [[ابن ابی‌ذئب]]، [[شیبان اسرائیل]]، [[مسعودی]]، [[ورقاء]]، [[حریز بن عثمان]] و دیگران نیز روایت‌های بسیاری دارد و [[راویان]] بسیاری، چون [[احمد بن الازهر]]، دارمی و [[ابوحاتم]] نیز از او [[نقل حدیث]] کرده‌اند<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۰؛ خلاصة التذهیب، ص۱۴.</ref>.
عسقلانی فردی توانا در [[نگارش]] و ضبط حدیث بود و به سبب مهارت و تندنویسی، به سرعت گفته‌ها و املای استاد را می‌نوشت و دیگران از وی اخذ می‌کردند، چنان‌که خود گفته است: وقتی شعبه به بغداد آمد، در بیست جلسه از [[چهل]] جلسه وی حضور یافته و دو هزار [[حدیث]] را در این نشست‌ها به [[نگارش]] در آورده است<ref>الجرح و التعدیل، ج۲، ص۲۶۸.</ref>. شاید [[راز]] اینکه بیشترین [[روایات]] [[آدم]] از طریق شعبه است، در همین استماع و سرعت ضبط نهفته باشد، هر چند وی از افراد دیگری چون [[ابن ابی‌ذئب]]، [[شیبان اسرائیل]]، [[مسعودی]]، [[ورقاء]]، [[حریز بن عثمان]] و دیگران نیز روایت‌های بسیاری دارد و [[راویان]] بسیاری، چون [[احمد بن الازهر]]، دارمی و [[ابوحاتم]] نیز از او [[نقل حدیث]] کرده‌اند<ref>تاریخ بغداد، ج۷، ص۳۰؛ خلاصة التذهیب، ص۱۴.</ref>.
۲۱۷٬۵۰۹

ویرایش