بحث:دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بعنوان' به 'بهعنوان') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==پاسخ اجمالی== | |||
===کاربریهای سهگانه [[علم تام]]=== | |||
"علم تام" در لفظ و اصطلاح سه کاربری متفاوت دارد: | |||
#'''تام به معنای [[علم فعلی|فعلی]] در مقابل [[علم شأنی|شأنی]]''': در این کاربری، علم تام یعنی [[معصوم]] از همه چیز [[آگاه]] است و چیزی نیست که اکنون در [[علم]] او نگنجد، لذا هیچ [[علمی]] نیست که منتظر تحصیلش باشد و به عبارتی بالفعل همه چیز را میداند، به استثنای علومی که احاطۀ بر آنها برای غیر [[خداوند]] ناممکن است. | |||
#'''تام به معنای [[علم تفصیلی]] در برابر [[علم اجمالی]] و کلی''': تام بودن [[علم معصوم]] در این کاربری یعنی او همۀ [[علوم]] ممکن برای غیر خداوند را با تمامی تفصیلات و جزئیات میداند و علمی که مجمل باشد ندارد. | |||
#'''تام بودن یعنی آگاهی از تمام علومی که غیر خداوند میتواند به آن احاطه پیدا کند''': یکی از مصادیق اینگونه علم وسیع و گسترده، [[علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن]] است. فرق این تعریف با دو کاربری پیشین اینکه علم تام به [[گستره علم معصوم]] اشاره دارد؛ با [[قطع]] نظر از اینکه این علم، [[علم فعلی|بالفعل]] باشد یا [[علم شأنی|بالقوه]] (به تعبیر روایت: {{متن حدیث|لَوْ شَاؤُوا عَلِمُوا}})، [[علم تفصیلی|بالتفصیل]] باشد یا [[علم اجمالی|بالاجمال]]. | |||
مراد در این پرسش و پاسخ کاربری سوم است. | |||
===دو دیدگاهها درباره [[قلمرو علم تام امام]]=== | |||
در میان [[علمای شیعه]] دربارۀ [[قلمرو علوم امامان]]{{ع}} دو دیدگاه اساسی وجود دارد: برخی قائل به [[تام بودن علم امامان]]{{ع}} و عدهای دیگر قائل به [[محدود بودن علم امامان]]{{ع}} هستند. در این سؤال به ادله عقلی قول اول پرداخته میشود. | |||
===[[تام بودن علم امامان]]{{ع}}=== | |||
[[تام بودن علم امام]] بدینمعناست که هیچ دانشی نیست که آگاهی از آن برای غیر خداوند ممکن باشد و در عین حال [[امام]] نسبت به آن آگاهی نداشته باشد. بنابراین دیدگاه، امام به تمام علوم و جزئیات حوادث [[جهان]] در تمام زمانها، در محدودۀ قابل [[تصور]] برای غیر خداوند آگاه است<ref>ر.ک. [[سید عبدالحسین نجفی لاری|نجفی لاری، سید عبدالحسین]]؛ [[المعارف السلمانیة بمراتب الخلفاء الرحمانیة (مقاله)|المعارف السلمانیة بمراتب الخلفاء الرحمانیة]]؛ [[سید علی هاشمی ۱|هاشمی، سید علی]]، [[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ [[محمد رضا بهدار|بهدار، محمد رضا]]، [[گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه (مقاله)|گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه]]، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص ۴۸؛ جمعی از نویسندگان، علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی، دو فصلنامه حوزه، ش ۵۴.</ref>، البته با عنایت به این نکته که او [[تسلیم]] [[مقدرات]] و [[اوامر الهی]] است و اگر در جایی دیده یا شنیده شده که امامان معصوم به [[علم باطنی]] خود عمل نمیکردند، به [[دلیل]] آن بود که مامور بودند همچون سایر افراد عادی [[بشر]]، [[زندگی]] کنند<ref>ر.ک. [[سید امین موسوی|موسوی، سید امین]]، [[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]، ص ۲۸۴.</ref>. دانشهایی که لازمۀ [[مقام]] [[خداوند]] بوده و جز او کسی به آنها [[آگاه]] نیست از فرض این بحث خارج است<ref>ر.ک. [[سید علی هاشمی ۱|هاشمی، سید علی]]، [[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷. </ref>. | |||
====قائلان به دیدگاه تام بودن [[علم امام]]==== | |||
مرحوم [[کلینی]] و مشهور [[علما]] بر اساس یک [[سلسله]] [[روایات]] معتقدند: "[[ائمه]]{{ع}} علاوه بر [[علم به احکام شریعت]]، به تمامی حوادث گذشته، حال و [[آینده]] [[علم]] داشته اند؛ مگر اموری که از اختصاصات [[علم الهی]] بوده باشد؛ مانند [[زمان]] فرارسیدن [[قیامت]] یا علم به هفتاد و سومین حرف [[اسم اعظم]]"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱.</ref>. طبق این دیدگاه می توان گفت: امامان معصوم در مقام [[آگاهی]] [[باطنی]]، بر اساس [[علمی]] که خداوند در جهت انجام [[رسالت]] و [[امامت]] در [[اختیار]] آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات [[روزگار]] و از جمله [[سرنوشت]] خویش، باخبر هستند<ref>ر.ک. [[مهدی پیشوایی|پیشوایی، مهدی]]، [[مقتل جامع سیدالشهداء (کتاب)|مقتل جامع سیدالشهداء]] {{ع}}؛ [[محسن رنجبر|رنجبر، محسن]]، [[بررسی علم امام حسین به شهادت (مقاله)|بررسی علم امام حسین به شهادت]]، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص ۹۷ ـ ۱۰۱.</ref>. | |||
====[[دلیل عقلی]] تام بودن [[علم امامان]]{{ع}}==== | |||
برخی از دلایلی که برای تام بودن [[علوم]] [[معصومین]]{{ع}} بیان شده است عبارتاند از: | |||
# '''[[علم فراوان]] و اتصال به منبع نامحدود'': صاحب [[مقام امامت]] و [[ولایت]] باید دارای [[علم]] سرشار و جوشیده از چشمۀ [[علم الهی]] باشد و اگر در میان [[امت]]، امامی این چنین نباشد [[حجت]] بودن آنان تمام نخواهد بود، چرا که [[جاهلان]] نمیتوانند [[حجت الهی]] باشند. لذا اگر [[ائمه]]{{ع}}، امامان بر [[حق]] و [[جانشینان راستین]] هستند، باید [[علم حضوری]] به آنچه بوده و هست و خواهد آمد داشته و از هر فن و [[حکم]] و امری [[آگاه]] باشند و صحیح نیست از امام سؤالی بشود و امام [[پاسخ]] آن را نداند و یا حادثهای رخ دهد و بیاطلاع باشد، برای اینکه باید بتواند همچون صاحب [[رسالت]]، [[حجت کامل]] [[خداوند]] بر بندگانش باشد و اگر [[اهل بیت]] و [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} نبودند، رسالت تضغیف و از بین میرفت<ref>ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، آموزش دین، ص146؛ پارسانسب، گلافشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>. | |||
#'''قلمرو وسیع [[مأموریت]] ائمه{{ع}}''': دامنه مأموریت ائمه{{ع}} بسیار گسترده است، آنان باید علم و [[آگاهی]] کامل از اصول و [[فروع دین]]، اسباب [[سعادت]] و [[شقاوت]] و [[هدایت]] و [[حکومت]] بر [[انسان]] داشته باشند و قلمرو مأموریت آنها شامل [[ظاهر]] و [[باطن]]، گذشته، [[آینده]]، [[جسم]] و [[جان]] و [[آخرت]] تا [[قیامت]] میشود. مأموریت وسیع [[نیازمند]] ابزار وسیع است تا بتواند ایفای [[وظیفه]] نمایند و گرنه [[نقض غرض]] بوده و [[هدف]] خداوند برآورده نمیشود. [[دانش]] آنان باید از [[خطا]] مصون بوده و الا از ایشان سلب [[اعتماد]] خواهد شد. [[مأموریت]] ایشان مقتضای [[آگاهی]] وسیع است و از جهات گوناگون باید [[علم تام]] داشته باشند و محتوای رسالتشان، چه از قبیل [[معارف]] [[اعتقادی]]، شرائع [[دینی]]، [[قصص]]، [[حکمت]] و [[مواعظ]] دینی باشد یا معجزاتی که [[صداقت]] آنان را در ادعا [[ثابت]] کند<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج2، ص374 ـ 377؛ نقوی، سید نسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص۱۸ ـ ۲۱؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۳۶ ـ ۴۰؛ فائز باقری، سید محمد، بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۳.</ref>. | |||
# '''[[خلافت]] و [[جانشینی]] [[امامان]]{{ع}}''': [[ائمه]]{{ع}}، خلیفۀ مطلق و [[جانشین]] خداوند در [[زمین]] هستند، علمی را که [[خداوند]] به [[پیامبران]]{{ع}} داده، افراد عادی به آن دسترسی ندارند. چراکه آنان [[مظهر]] صفات خداوند هستند لذا باید در دانش و آگاهی وسیع نیز مظهر خداوند باشند. [[خلیفه]] مطلق نیز باید [[تمام]] [[شئون]] و اموری را که خلافت در آنها دخالت دارد، دارا باشد تا [[شایستگی]] خلافت را احراز کند. یکی از شئون جانشینی خداوند، داشتن [[علم]] [[شهودی]] و فراگیر است که خلیفه آنرا بیواسطه از خداوند دریافت میکند. تا با این آگاهی و [[دانش]] بتواند [[اهداف پیامبر]]{{صل}} را به سرانجام برساند؛ لذا باید مانند خداوند، علم وسیع داشته باشد؛ زیرا [[خداوند حکیم]] تر، [[عادل]] تر و مقامش بالاتر از آن است که کسی را خلیفه و [[حجت]] خود بر [[انسانها]] قرار دهد، ولی امور آنها را از وی پنهان کند<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج2، ص243 ـ 339؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج2، ص374 ـ 377؛ واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب سنت و عقل، ص۲۰۲؛ سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۴۱.</ref>. | |||
#'''لازمۀ [[عصمت]]''': از باورهای [[شیعیان]] دربارۀ [[ائمه]]{{ع}}، عصمت و محفوظ بودن از گناه، اشتباه، [[سهو]]، نسیان و غفلت است که در تمام مدت [[عمر]] خودشان [[خطا]]، اشتباه و گناه از آنان سر نمیزند. معصوم بودن از گناه و خطا، در تمام لحظههای عمر و برخوردهای زندگانی، زمانی تحقق مییابد که دانش و آگاهی فراگیر شود و به هر چیزی در هر حال علم داشته باشند و اگر یک مورد را ندانند به مقام عصمت نمیرسند، زیرا آنچه با عصمت سازگار نیست گناه و اشتباه از روی نادانی و جهل است و کسی که از مصالح و [[مفاسد]] واقعی باخبر است، گناه و اشتباه نمیکند. پس [[معصوم بودن]] [[امامان]]{{ع}}، دانش و آگاهی او را به تمام مصالح و مفاسد و حقایق اشیاء در هر حالی نیاز دارد و...<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ش ۶۳، ص ۱۶ ـ ۱۷؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۴؛ مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص181.</ref>. | |||
#'''لازمه [[برتری]] [[فاضل]] بر [[مفضول]]''': لازم است [[خداوند]] برای [[هدایت مردم]] حجتی میان خود و بندگانش قرار دهد تا [[احکام]] را به [[مردم]] برسانند و آن [[حجت]] باید دارای [[تمام]] اوصاف [[کمال]] و مبرّا از خصلتهای موجب نقصان باشد و نباید به گونهای باشد که در معرض توهین و [[انتقاد]] و خردهگیری قرار گیرد، بلکه باید از همۀ نقصها به دور باشد تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی [[توانایی]] [[احتجاج]] بر و برتری در [[فضل]] و [[علم]] نسبت به او نداشته باشد<ref>مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص ۱۱۴.</ref> و الا لازم میآید، مفضول [[جاهل]] بر فاضل [[عالم]] مقدم شود که عقلاً [[باطل]] است، لذا [[شایسته]] نیست جاهل [[غافل]] و لو در بعضی از موضوعات و احکام از جانب خداوند [[منصوب]] بر [[ارشاد]] مردم باشد<ref>ر.ک. موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص 287؛ فائز باقری، سید محمد، بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۳؛ اعرابی، غلام حسین، بخاراییزاده، سید حبیب، علم غیب امامان در آینه عقل، ص150.</ref>. | |||
==پاسخ تفصیلی== | |||
===کاربریهای سهگانه [[علم تام]]=== | |||
"علم تام" در لفظ و اصطلاح سه کاربری متفاوت دارد: | |||
#'''تام به معنای [[علم فعلی|فعلی]] در مقابل [[علم شأنی|شأنی]]''': در این کاربری، علم تام یعنی [[معصوم]] از همه چیز [[آگاه]] است و چیزی نیست که اکنون در [[علم]] او نگنجد، لذا هیچ [[علمی]] نیست که منتظر تحصیلش باشد و به عبارتی بالفعل همه چیز را میداند، به استثنای علومی که احاطۀ بر آنها برای غیر [[خداوند]] ناممکن است. | |||
#'''تام به معنای [[علم تفصیلی]] در برابر [[علم اجمالی]] و کلی''': تام بودن [[علم معصوم]] در این کاربری یعنی او همۀ [[علوم]] ممکن برای غیر خداوند را با تمامی تفصیلات و جزئیات میداند و علمی که مجمل باشد ندارد. | |||
#'''تام بودن یعنی آگاهی از تمام علومی که غیر خداوند میتواند به آن احاطه پیدا کند''': یکی از مصادیق اینگونه علم وسیع و گسترده، [[علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن]] است. فرق این تعریف با دو کاربری پیشین اینکه علم تام به [[گستره علم معصوم]] اشاره دارد؛ با [[قطع]] نظر از اینکه این علم، [[علم فعلی|بالفعل]] باشد یا [[علم شأنی|بالقوه]] (به تعبیر روایت: {{متن حدیث|لَوْ شَاؤُوا عَلِمُوا}})، [[علم تفصیلی|بالتفصیل]] باشد یا [[علم اجمالی|بالاجمال]]. | |||
مراد در این پرسش و پاسخ کاربری سوم است. | |||
===دو دیدگاهها درباره [[قلمرو علم تام امام]]=== | |||
در میان [[علمای شیعه]] دربارۀ [[قلمرو علوم امامان]]{{ع}} دو دیدگاه اساسی وجود دارد: برخی قائل به [[تام بودن علم امامان]]{{ع}} و عدهای دیگر قائل به [[محدود بودن علم امامان]]{{ع}} هستند. در این سؤال به ادله عقلی قول اول پرداخته میشود. | |||
===[[تام بودن علم امامان]]{{ع}}=== | |||
تام بودن [[علم امام]] بدین معناست که هیچ دانشی نیست که آگاهی از آن برای غیر [[خداوند]] ممکن باشد و در عین حال [[امام]] علم به آن نداشته باشد. بنابراین دیدگاه، امام به [[تمام]] علوم و جزئیات حوادث [[جهان]]، در تمام زمانها در محدودۀ قابل [[تصور]] برای غیر خداوند آگاه است<ref>ر.ک. هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ سید عبدالحسین لاری؛ معارف السلمانی بمراتب خلفاء الرحمانی؛ بهدار، محمدرضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص ۴۸؛ جمعی از نویسندگان، علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی، دو فصلنامه حوزه، ش ۵۴. </ref>، البته با عنایت به این نکته که او [[تسلیم]] مقدرات و [[اوامر الهی]] است، اصولاً [[مقام علم]] و [[کمالات]] امامان چنین اقتضا میکند که [[علم باطنی]] آنان هیچ تأثیری در تقدیر خود و دیگران نداشته و مانند یک [[بشر]] عادی در امور خود و دیگران [[سیر]] کنند، مگر به آنها [[اذن]] داده شود و بخواهند دیگران را [[هدایت]] نمایند. | |||
[[علامه مجلسی]] در شرح [[حدیثی]] تحت عنوان "ائمۀ [[هدی]]{{ع}}" از [[مرگ]] خود [[خبر]] دارند، مینویسد: "کسانی که از تقدیرات و [[آینده]] خبر ندارند مکلفاند از بلیات و آفات و محذورات و [[مهالک]] فرار کنند و خود را به [[مهلکه]] نیندازند، اما افرادی که از جمیع حوادث [[روزگار]] و سرنوشتِ [[اشرار]] و [[ابرار]] آگاهند، چنین تکلیفی ندارند. اگر [[پیامبران]] و [[ائمه]]{{ع}}، [[مکلف]] به فرار از حوادث باشند، نتیجه این میشود که هیچ گاه به [[گرفتاری]]، [[مرض]] و غیره روبرو نشوند و تقدیرات بر آنها واقع نگردد: اما جهت اینکه آنها در مواردی گرفتار میشدند، این بود که در بسیاری از موارد مکلف نبودند بر طبق علم باطنی [[نبوت]] و [[امامت]] خود عمل کنند<ref>مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ج ۳، ص ۱۲۴. </ref>. البته دانشهایی که لازمۀ [[مقام]] [[خداوند]] بوده و جز او کسی به آنها [[آگاه]] نیست از فرض این بحث خارج است<ref>ر.ک. موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص ۲۸۴؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷.</ref>. | |||
====قائلان به دیدگاه [[تام بودن علم امام]]==== | |||
برخی از بزرگان شیعه قائل به تام بودن [[علم امامان]] بودهاند: | |||
# [[مرحوم مظفر]] از جمله کسانی است که قائل به عمومیت علم امام است، وی میگوید: "[[امام]] [[علم حضوری]] به همه جزئیات حوادث ـ حتی به وقت [[قیامت]] ـ دارد، امام همانطور که در [[خانه]] خود نشسته است به علم حضوری میداند فلان شخص مشغول دزدی (...) و فلان شخص مشغول [[خواندن قرآن]] است؛ امام حتی وقت قیامت و تعداد قطرات [[باران]] و [[زمان]] و مکان باریدن آن و اوصاف بچههایی که در شکمهای مادرانشان هستند را به علم حضوری میداند؛ (...) خلاصه اینکه امام به همۀ حوادث گذشته و [[آینده]] و به همۀ موضوعات [[خارجی]] علم حضوری دارد"<ref>ر.ک. مظفر، محمدحسین، علم امام. </ref>. | |||
# [[آیت الله]] [[ابوالحسن رفیعی قزوینی]] در این زمینه نوشته: "... امام قبل از وصول به [[مقام امامت]] و [[ولایت]]، [[واجب]] است احاطه به [[تمام]] معقولات و مدرکات را دارا باشد<ref>این قسمتی است از مکتوبی که ایشان در پاسخ بعضی از اهل منبر قم نوشتهاند. </ref>. به عقیدۀ ایشان، امام پیش از آنکه امام شود، لازم است احاطۀ کامل به همۀ معقولات و همۀ "ماکان و مایکون و ما هو کائن" تا [[روز قیامت]] داشته باشد؛ یعنی [[شرط امامت]] امام این است که پیش از رسیدن به امامت، همۀ حوادث گذشته و آینده و حال را بداند و از همۀ [[امور غیبی]] و همۀ آنچه قابل [[درک]] است آگاه باشد و اگر پیش از رسیدن به امامت از همۀ امور غیبی و همه جزئیات حوادث گذشته و حال و [[آینده]] [[آگاه]] نباشد ممکن نیست به [[امامت]] برسد. | |||
#مرحوم [[کلینی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱. </ref> و مشهور [[علما]] بر اساس یک [[سلسله]] [[روایات]] میگویند: [[ائمه]]{{ع}} افزون بر [[علم به احکام شریعت]]، به تمامی حوادث گذشته، حال و آینده [[علم]] داشتند؛ مگر اموری که از اختصاصات [[علم الهی]] است؛ مانند [[زمان]] فرارسیدن [[قیامت]] یا علم به هفتاد و سومین حرف [[اسم اعظم]]. | |||
#آخوند [[خراسانی]] هم در این باره چنین میگوید: "آری، کسی که مشمول [[عنایت خداوند]] باشد و [[جان]] پاکش به [[عالم]] [[لوح محفوظ]] که از بزرگترین [[عوالم]] [[ربوبی]] و اصل کتاب است، اتصال یابد، حقایق آن چنان که هست نزد او هویدا میگردد؛ همانگونه که چه بسا برای [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} و برخی از [[اوصیا]] اتفاق میافتد و بر همه موجودات آن چنان که بودهاند و خواهند شد، [[معرفت]] پیدا میکند"<ref>خراسانی، کفایة الاصول، ص ۲۷۹. </ref>. | |||
# [[محمد حسین اصفهانی]]، [[مقام علمی]] امام را از آنچه آخوند گفته نیز بالاتر برده و در تعلیقۀ خود بر کلامِ [[نقل]] شده از صاحب کفایه میافزاید: "چرا چنین نباشد، حال آنکه او در [[سیر]] خود به سوی عوالم قدسی، با عالم [[عقل]] کلی اتصال مییابد و [[مقام]] او مقام عقل نخستین میشود که از عالم [[نفس]] کلی، که همان عالم لوح محفوظ است، بالاتر است؟!<ref>غروی اصفهانی، نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، ج ۱، ص ۶۶۳. </ref>. | |||
چنان که ملاحظه می شود، برخی [[اندیشمندان]] شیعه بر این عقیدهاند که احاطۀ علمیِ [[امام]] آنچنان گسترده است که حتی شامل: [[علم]] به وقوع [[روز قیامت]] و... نیز میشود و این برخلاف نظر برخی دیگر از علمای قائل به تعمیم [[علم امام]] است<ref>لواسانی، نور الافهام فی علم الکلام، ج ۲، ص ۹۷. </ref>، آنها با توجه به برخی [[آیات]] و [[روایات]] و همچنین شواهدی که در [[زندگی]] [[پیشوایان دینی]] وجود دارد، میگویند، گرچه امام به همه چیز از جمله حقایق [[نهان]] و آشکار علم دارد اما برخی امور بر او پوشیده میماند و علم آنها فقط مخصوص خداست<ref>ر.ک. صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص ۴۱۱ ـ ۴۱۳؛ بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص ۴۱ ـ ۵۳؛ پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا{{ع}}.</ref>. | |||
البته این نوع علم از ابزارهای [[امامت]] بود و برای امامان ایجاد [[تکلیف]] نمیکرد، بلکه امام موظف بود طبق [[ظواهر]] [[امر]] و مجاری طبیعی و عادی عمل کند. ایشان در [[مقام]] [[آگاهی]] [[باطنی]]، بر اساس [[علمی]] که خداوند در جهت انجام [[رسالت]] و امامت در [[اختیار]] آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات [[روزگار]] و از جمله [[سرنوشت]] خویش، باخبر هستند<ref>ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا{{ع}}؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین{{ع}} به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش ۵۲، ص ۹۷ ـ ۱۰۱.</ref>. | |||
====[[دلیل عقلی]] تام بودن [[علم امامان]]{{ع}}==== | |||
برخی از دلایلی که برای تام بودن [[علوم]] [[معصومین]]{{ع}} بیان شده است عبارتاند از: | |||
# '''[[علم فراوان]] و اتصال به منبع نامحدود''': صاحب [[مقام امامت]] و [[ولایت]] باید دارای علم سرشار و جوشیده از چشمۀ [[علم الهی]] باشد و اگر در میان [[امت]]، امامی این چنین نباشد [[حجت]] بودن آنان تمام نخواهد بود، چرا که [[جاهلان]] نمیتوانند [[حجت الهی]] باشند. لذا اگر [[ائمه]]{{ع}}، امامان بر [[حق]] و [[جانشینان راستین]] هستند، باید [[علم حضوری]] به آنچه بوده و هست و خواهد آمد داشته و از هر فن و [[حکم]] و امری [[آگاه]] باشند و صحیح نیست از امام سؤالی بشود و امام [[پاسخ]] آن را نداند و یا حادثهای رخ دهد و بیاطلاع باشد، برای اینکه باید بتواند همچون صاحب [[رسالت]]، [[حجت کامل]] [[خداوند]] بر بندگانش باشد و اگر [[اهل بیت]] و [[جانشینان پیامبر]]{{صل}} نبودند، [[رسالت]] تضغیف و از بین میرفت<ref>ر.ک. طباطبایی، سید محمد حسین، آموزش دین، ص146؛ پارسانسب، گلافشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>. | |||
#'''قلمرو وسیع [[مأموریت]] [[ائمه]]{{ع}}''': دامنه مأموریت ائمه{{ع}} بسیار گسترده است، آنان باید [[علم]] و [[آگاهی]] کامل از اصول و [[فروع دین]]، اسباب [[سعادت]] و [[شقاوت]] و [[هدایت]] و [[حکومت]] بر [[انسان]] داشته باشند و قلمرو مأموریت آنها شامل [[ظاهر]] و [[باطن]]، گذشته، [[آینده]]، [[جسم]] و [[جان]] و [[آخرت]] تا [[قیامت]] میشود. مأموریت وسیع [[نیازمند]] ابزار وسیع است تا بتواند ایفای [[وظیفه]] نمایند و گرنه [[نقض غرض]] بوده و [[هدف]] [[خداوند]] برآورده نمیشود. [[دانش]] آنان باید از [[خطا]] مصون بوده و الا از ایشان سلب [[اعتماد]] خواهد شد. مأموریت ایشان مقتضای آگاهی [[تام]] است و از جهات گوناگون باید [[علم تام]] داشته باشند و محتوای رسالتشان، چه از قبیل [[معارف]] [[اعتقادی]]، شرائع [[دینی]]، [[قصص]]، [[حکمت]] و [[مواعظ]] دینی باشد یا معجزاتی که [[صداقت]] آنان را در ادعا [[ثابت]] کند<ref>ر.ک. خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج2، ص374 ـ 377؛ نقوی، سید نسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص۱۸ ـ ۲۱؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۳۶ ـ ۴۰؛ فائز باقری، سید محمد، بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۳.</ref>. | |||
# '''[[خلافت]] و [[جانشینی]] [[امامان]]{{ع}}''': ائمه{{ع}}، خلیفۀ مطلق و [[جانشین]] خداوند در [[زمین]] هستند، علمی را که خداوند به [[پیامبران]]{{ع}} داده، افراد عادی به آن دسترسی ندارند. چراکه آنان [[مظهر]] صفات خداوند هستند لذا باید در دانش و آگاهی وسیع نیز مظهر خداوند باشند. [[خلیفه]] مطلق نیز باید [[تمام]] [[شئون]] و اموری را که خلافت در آنها دخالت دارد، دارا باشد تا [[شایستگی]] خلافت را احراز کند. یکی از شئون جانشینی خداوند، داشتن علم [[شهودی]] و فراگیر است که خلیفه آنرا بیواسطه از خداوند دریافت میکند. تا با این آگاهی و دانش بتواند [[اهداف پیامبر]]{{صل}} را به سرانجام برساند؛ لذا باید مانند خداوند، علم وسیع داشته باشد؛ زیرا [[خداوند حکیم]] تر، [[عادل]] تر و مقامش بالاتر از آن است که کسی را [[خلیفه]] و [[حجت]] خود بر [[انسانها]] قرار دهد، ولی امور آنها را از وی پنهان کند<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت؛ مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ج2، ص243 ـ 339؛ خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج2، ص374 ـ 377؛ واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب سنت و عقل، ص۲۰۲؛ سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص ۴۱.</ref>. | |||
#'''لازمۀ [[عصمت]]''': از باورهای [[شیعیان]] دربارۀ [[ائمه]]{{ع}}، عصمت و محفوظ بودن از گناه، اشتباه، [[سهو]]، نسیان و غفلت است که در تمام مدت [[عمر]] خودشان [[خطا]]، اشتباه و گناه از آنان سر نمیزند. معصوم بودن از گناه و خطا، در تمام لحظههای عمر و برخوردهای زندگانی، زمانی تحقق مییابد که دانش و آگاهی فراگیر شود و به هر چیزی در هر حال علم داشته باشند و اگر یک مورد را ندانند به مقام عصمت نمیرسند، زیرا آنچه با عصمت سازگار نیست گناه و اشتباه از روی نادانی و جهل است و کسی که از مصالح و [[مفاسد]] واقعی باخبر است، گناه و اشتباه نمیکند. پس [[معصوم بودن]] [[امامان]]{{ع}}، دانش و آگاهی او را به تمام مصالح و مفاسد و حقایق اشیاء در هر حالی نیاز دار<ref>ر.ک. شریعتمدار جزایری، سید نورالدین، مقاله امام حسین و علم شهادت؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ش ۶۳، ص ۱۶ ـ ۱۷؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۵۴؛ مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص181.</ref>. | |||
#'''لازمه [[برتری]] [[فاضل]] بر [[مفضول]]''': لازم است [[خداوند]] برای [[هدایت مردم]] حجتی میان خود و بندگانش قرار دهد تا [[احکام]] را به [[مردم]] برسانند و آن [[حجت]] باید دارای [[تمام]] اوصاف [[کمال]] و مبرّا از خصلتهای موجب نقصان باشد و نباید به گونهای باشد که در معرض توهین و [[انتقاد]] و خردهگیری قرار گیرد، بلکه باید از همۀ نقصها به دور باشد تا صلاحیت حجت بودن را داشته باشد و کسی [[توانایی]] [[احتجاج]] بر و برتری در [[فضل]] و [[علم]] نسبت به او نداشته باشد<ref>مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص ۱۱۴.</ref> و الا لازم میآید، مفضول [[جاهل]] بر فاضل [[عالم]] مقدم شود که عقلاً [[باطل]] است، لذا [[شایسته]] نیست جاهل [[غافل]] و لو در بعضی از موضوعات و احکام از جانب خداوند [[منصوب]] بر [[ارشاد]] مردم باشد<ref>ر.ک. موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص 287؛ فائز باقری، سید محمد، بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۳؛ اعرابی، غلام حسین، بخاراییزاده، سید حبیب، علم غیب امامان در آینه عقل، ص150.</ref>. | |||
#'''محفوظ بودن امامان{{ع}} از [[فریب خوردن]]''': اگر درون مردم برای [[امام]]{{ع}} آشکار نباشد و پنهانیها را نداند ممکن است [[مؤمن]] را از [[منافق]] و [[سالم]] را از [[بیمار]] تمیز ندهد، چرا که همه ظاهری آراسته داشته و از خود [[شوق]] و رغبت به انجام کارهای بزرگی نشان میدهند. در چنین حالی چه چیز مانع از آن میشود که [[امام]] [[فریب]] آن [[حُسن]] ظاهری را نخورد و به خاطر [[اعتماد]] بر آن [[زیبایی]] [[فریبنده]] خود را در خطر و دیگران را در [[مهلکه]] نیندازد<ref>ر.ک. فائز باقری، سید محمد، بررسی علم اولیای الهی، ص ۶۳؛ نقوی، علم غیب ائمه معصومین{{ع}}، ص۳۱؛ پارسانسب، گلافشان، پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا، ص۴۴ ـ ۴۶.</ref>. | |||
# '''[[ضرورت امامت]]''': [[وجود امام]] ضروری است و [[عقل]] [[ضرورت]] آنرا [[درک]] میکند و از [[دلیل]] [[ضرورت امام]]، [[علم خدادادی]] [[ثابت]] میشود؛ زیرا امام [[تمام]] [[مقامات]] [[پیامبر]]{{صل}} به جز [[وحی]] را دارد و لوازم آن [[مقام]] مانند [[علم تام]] را نیز باید داشته باشد<ref>ر.ک. نقوی، علم غیب ائمه معصومین{{ع}}، ص۳۱؛ نقوی، سید نسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص۱۸ ـ ۲۱؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا، ص ۳۶ ـ ۴۰.</ref>. | |||
# '''[[قاعده لطف]]''': امام [[کاملترین]] ذات را دارد و هر کس که کاملترین ذات را دارد، [[واجب]] است کامل ترین صفات را هم دارا باشد و آن هم در اینجا [[علم بالفعل]] به همه چیز است. لذا [[امامان]] علم بالفعل به همه چیز دارند و الا [[نقض غرض]] خواهد شد که صدورش از [[حکیم]] [[علی الاطلاق]] ممتنع است. همچنین اگر امام بالفعل عالِم به همه حرکات و سکنات و نیات [[مردم]] باشد آنان را به [[اطاعت خداوند]] نزدیکتر و از [[معاصی]] دورتر خواهد کرد و وقتی چنین [[علمی]] چنان اثری دارد طبق قاعده لطف بر [[خداوند]] واجب است آنرا به امامان{{ع}} اعطا نماید<ref>ر.ک. نجفی لاری، سید عبدالحسین، آگاهیهای آسمانی، ص ۱۳۷؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص 287.</ref>. | |||
==در بحث بماند== | ==در بحث بماند== | ||
در پایان نامه علم غیب پیامبر و ائمه | در پایان نامه علم غیب پیامبر و ائمه |