امداد غیبی: تفاوت میان نسخهها
←فرزنددار شدن
خط ۱۸۰: | خط ۱۸۰: | ||
گاهى خداوند مؤمنان را با دليل و برهان يارى مىكند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ }}﴾}}<ref> خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد؛ بیگمان خداوند توانایی پیروزمند است؛ سوره مجادله، آیه ۲۱.</ref> به اعتقاد برخى از مفسران، گستره غلبه و پيروزى شامل پيروزى از جهت برهان و از زاويه تأييد غيبى است <ref>الميزان، ج ۱۹، ص ۱۹۵.</ref> برخى نيز يارى خداوند را در آيه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ}}﴾}}<ref> و خداوند حقّ را با کلمات خویش درست میدارد «1» هر چند گنهکاران نپسندند؛ سوره یونس، آیه ۸۲.</ref> از نظر برهان دانستهاند<ref> كشف الاسرار، ج ۴، ص ۳۲۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۱]</ref>. | گاهى خداوند مؤمنان را با دليل و برهان يارى مىكند: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ }}﴾}}<ref> خداوند مقرّر فرموده است که من و فرستادگانم پیروز خواهیم شد؛ بیگمان خداوند توانایی پیروزمند است؛ سوره مجادله، آیه ۲۱.</ref> به اعتقاد برخى از مفسران، گستره غلبه و پيروزى شامل پيروزى از جهت برهان و از زاويه تأييد غيبى است <ref>الميزان، ج ۱۹، ص ۱۹۵.</ref> برخى نيز يارى خداوند را در آيه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| وَيُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ}}﴾}}<ref> و خداوند حقّ را با کلمات خویش درست میدارد «1» هر چند گنهکاران نپسندند؛ سوره یونس، آیه ۸۲.</ref> از نظر برهان دانستهاند<ref> كشف الاسرار، ج ۴، ص ۳۲۲.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/Files/viewdmaarefBooks.php?bookId=4 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۳۲۱]</ref>. | ||
==شرایط برخورداری از امدادهای غیبی == | |||
گرچه مضمون بعضى آيات قرآن اين است كه خداوند به هركس بخواهد يارى مىدهد: «واللّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصرِهِ مَن يَشاءُ» (آلعمران/3،13)، «جَـاءَهُم نَصرُنا فَنُجِّىَ مَن نَشَـاءُ» (يوسف/12،110)، «بِنَصرِ اللّهِ يَنصُرُ مَن يَشاءُ» (روم/30،5)؛ ليكن با توجه به اينكه خواست خدا حكيمانه است[1] ضوابط و شرايطى براى برخوردارى از كمكهاى ويژه الهى وجود دارد، چنان كه در قرآن به طور آشكار شرايطى را براى آن آورده است. شايان گفتن است كه هر آنچه شرط امداد دانسته شده، شرط هر امداد غيبى نيست، بلكه برخى از آنها متعلق به امداد خاصى است. شايد بتوان حدود 20 شرط براى امدادهاى غيبى برشمرده كه مهمترين آنها بدين شرح است: | |||
1. ايمان: | |||
نخستين شرط برخوردارى از امدادهاى الهى ايمان است. بدين لحاظ در چند جاى قرآن وقتى از يارى و دستگيرى خدا و نجاتبخشى او سخن رفته مؤمنان را مشمول اين لطف خاص دانسته است: «و كانَ حَقـًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنين» (روم/30،47)، «ثُمَّ نُنَجّى رُسُلَنا والَّذينَ ءامَنوا كَذلِكَ حَقـًّا عَلَينا نُنجِ المُؤمِنين» (يونس/10، 103)، «اِنّا لَنَنصُرُ رُسُلَنا والَّذينَ ءامَنوا ...» (غافر/40،51) اين وعدهاى به نوع مؤمنان است.[2] آنجا هم كه سخن از تهديد و مجازات است، براى اينكه چنين توهم نشود كه خشك و تر با هم مىسوزند، به نجات دادن مؤمنان تصريح شده است: «قُل فَانتَظِروا اِنّى مَعَكُم مِنَ المُنتَظِرين * ثُمَّ نُنَجّى رُسُلَنا والَّذينَ ءامَنوا» (يونس/10،102 ـ 103)[3] | |||
درباره امداد غيبى در قالب آرامش بخشى نيز مىفرمايد: «هُوَ الَّذى اَنزَلَ السَّكينَةَ فى قُلُوبِ المُؤمِنينَ» (فتح/48، 4) و نيز شرط گشايش رحمتها و بركات الهى (اعراف/7، 96)، تقويت و تأييد با روحى از جانب خدا (مجادله58/،22) و القاى محبت شخص در دل ديگران (مريم19/،96) را ايمان قرار مىدهد، همانطور كه در كمك دادن به وسيله سپاه نامرئى (توبه/9،26) و دل محكمى (قصص/28،10) و بشارت دادن (فصلت/41، 30 ـ 31) هم بر صفت «ايمان» تكيه مىكند. | |||
2. پارسايى: | |||
«يـاَيُّهَا الَّذينَ ءامَنوا اِن تَتَّقوا اللّهَ يَجعَل لَكُم فُرقانـًا ...» (انفال/8 ، 29) فرو فرستادن فرشتگان در جنگها (آلعمران/3، 124 ـ 125)، جارى ساختن حكمت بر دلها (بقره/2، 282)، خارج كردن انسان از تنگناهاى دنيوى و اخروى (طلاق/65 ، 2، 4)، بشارتهاى فرشتگان (فصّلت/41، 30 ـ 31) و بالاخره توفيق يابى در انجام نيكيها (ليل/92،5 ـ 7) امدادهاى الهى است كه با وجود اين شرط جامه تحقق مىپوشد. در آيه «بَلى اِن تَصبِروا وتَتَّقوا ويَأتوكُم مِن فَورِهِم هـذا يُمدِدكُم رَبُّكُم بِخَمسَةِ ءالـف مِنَ المَلـئِكَةِ مُسَوِّمين» (آلعمران/3، 125) كه مربوط به جنگ احد است، شرطهايى را ذكر كرده كه از جمله آنها پارسايى است؛ ليكن چون اين شرطها محقق نشد، امداد غيبى خدا به 5000 فرشته نيز شامل حال مسلمانان نگشت.[4] اگر فرشتگان به كمك آنها مىآمدند، قسمت عمده لشكر پيامبر در اين نبرد، شكست نمىخوردند.[5] برخى مفسران اين آيه را درباره بدر دانستهاند؛ ليكن در مفاد آن كه مشروط كردن امداد غيبى در قالب فرود 5000 فرشته به سه شرط و از جمله پروا پيشگى است ترديدى ندارند.[6] در بخشيدن ميزان شناخت حق از باطل (انفال/8 ،29) نيز عنصر تقوا مطرح شده و تحقق آنها را بدان مشروط كرده است. | |||
3. پايدارى: | |||
مدد غيبى در قالب فرود آمدن 5000 فرشته كه در آيه 125 آلعمران/3 آمده، مشروط به امورى و از جمله پايدارى است: «بَلى اِن تَصبِروا وتَتَّقوا ويَأتوكُم مِن فَورِهِم هـذا يُمدِدكُم رَبُّكُم بِخَمسَةِ ءالـف مِنَ المَلـئِكَةِ مُسَوِّمين» در آيه 34 انعام/6 روى سخن با پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)است و مقصود اين است كه ايشان نيز در برابر رد كنندگان رسالت و آزار و هجوم دشمنان لجوج و سرسخت، پايدار باشد و بداند كه براساس همين سنّت، از امدادهاى الهى و الطاف بىكران او بهرهمند و سرانجام بر همه آنها پيروز خواهد شد[7]: «ولَقَد كُذِّبَت رُسُلٌ مِن قَبلِكَ فَصَبَروا عَلى ما كُذِّبوا واوذوا حَتّى اَتـهُم نَصرُنا ...» | |||
دو آيه قرآن، استقامت را شرط برخوردارى از امدادهاى غيبى دانسته است: «اِنَّ الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ استَقـموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلـئِكَةُ اَلاّ تَخافوا ولا تَحزَنوا واَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتى كُنتُم توعَدون» (فصّلت/41،30) استقامت، چنان كه راغب گفته، پيمودن راه راست بدون انحراف به چپ و راست است.[8] | |||
برخى نيز آن را به معناى اعتدال دانستهاند[9]، بنابراين، تفاوت آن با «صبر» به خوبى روشن مىشود و اگر در رواياتى آن را به «روش ولايتى شيعه» تفسير كردهاند ازاينروست كه پذيرش ولايت و رهبرى امامان(عليهم السلام)ضامن بقا بر خطّ توحيد و روش اصيل اسلام و ادامه عمل صالح است.[10] در آيه 16 جنّ/72 نيز استقامت را شرط افزايش نعمتهاى مادّى، همچون باران دانسته است[11]: «و اَلَّوِ استَقـموا عَلَى الطَّريقَةِ لاََسقَينـهُم ماءً غَدَقـا» | |||
4. جهاد: | |||
تلاش و كوششى كه انسان را به زحمت زياد اندازد (جهاد)، راه رسيدن به هدايت الهى است: «والَّذينَ جـهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ...» (عنكبوت/29،69) جهاد شامل مبارزه با دشمنان حق در ميدان كارزار، جنگ با هوا و هوس در ميدان جهاد با نفس، و جهاد* و تلاش در راه كسب علم و معرفت مىشود. بدون شك مجاهدان در اين عرصهها، مشمول امدادهاى غيبى در لباس «هدايت بخشى» خواهند شد.[12] در جايى ديگر قرآن شرط بهرهمندى از امداد غيبى را يارى خداوند (يارى دين) دانسته است: «اِن تَنصُرُوا اللّهَ يَنصُركُم ويُثَبِّت اَقدامَكُم» (محمّد/47، 7)[13] شايان ذكر است كه از جمله شرايط جهاد پاكى انگيزههاست: «والَّذينَ جـهَدوا فينا ...» (عنكبوت/29، 69) | |||
5 . مخلَص بودن: | |||
قرآن كريم نجات يوسف(عليه السلام) را از دام گناه خطرناكى كه همسر عزيز مصر برايش گسترده بود، در سايه برگزيدگى مىداند: «كَذلِكَ لِنَصرِفَ عَنهُ السّوءَ والفَحشاءَ اِنَّهُ مِن عِبادِنَا المُخلَصين» (يوسف/12،24) و اين نشانه آن است كه خداوند بندگان خالص شده خويش را در اين بحرانها تنها نمىگذارد، بلكه با امدادهاى غيبى نجات مىدهد[14]؛ عبارت اخير آيه در مقام تعليل براى اين مدد الهى است.[15] | |||
هدف از امدادهاى غيبى: | |||
بدون ترديد، كمكهاى ويژه الهى هدفهايى دارد، زيرا هيچ كار خداى حكيم بىهدف نيست. تقويت آيين حق و دين خدا (يونس/10، 103)، سرافكنده ساختن دشمنان حق و قطع ريشه آنها: «و جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَروا السُّفلى» (توبه/9، 40)، يادآورى نعمتهاى خدا و شكرگزارى در برابر آنها (آلعمران/3،103)، توجّه به قدرت خدا و در نتيجه، رسيدن به آرامش روحى و اطمينان خاطر (توبه/9، 26 و 40) و نيز آزمايش مردم (بقره/2،214) از اهداف امدادهاى غيبى است. برخى در تفسير آيه «لِيَقطَعَ طَرَفـًا مِنَ الَّذينَ كَفَروا اَو يَكبِتَهُم فَيَنقَلِبوا خائِبين» (آلعمران/3، 127) گفتهاند: منظور اين آيه، بيان علت نهايى اينگونه كمكهاست، كه عبارت از تفرقه و جدايى ميان دشمنان است، حال يا ايمان مىآورند يا سركوب و سرافكنده شده و تهيدست و نوميد به عقب باز مىگردند، و با اين امدادها توحيد در دنياى شرك و كفر راه باز كرده و جاى مىگيرد.[16] برخى نيز درباره اصحاب فيل مىنويسند: در فرستادن سپاه پرندگان كه با سنگ ريزههاى خود لشكر بزرگ ابرهه و پيل سواران را نابود مىساختند، يادآورى بزرگى و قدرت خداوند و حقانيت آيين او مورد توجه بوده است[17]؛ چنانكه خداوند در مورد جنگ بدر و رويارويى مسلمانان با سپاه مشركان فرموده است: اراده خداوند احقاق حق و قطع دنباله كافران است: «و يُريدُ اللّهُ اَن يُحِقَّ الحَقَّ بِكَلِمـتِهِ ويَقطَعَ دابِرَ الكـفِرين» (انفال/8 ، 7) و به شكلى روشنتر در آيه 40 توبه/9، كه سخن از يارى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)در غار ثور است مىفرمايد: پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهى كه آنها را نمىديديد تأييد كرد و سخن آنها را كه كافر گشتند پستتر گردانيد و سخن خداست كه برتر است و خدا شكستناپذير و استوار كار است: «فَاَنزَلَ اللّهُ سَكينَتَهُ عَلَيهِ واَيَّدَهُ بِجُنود لَم تَرَوها وجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَروا السُّفلى وكَلِمَةُ اللّهِ هِىَ العُليا واللّهُ عَزيزٌ حَكيم» | |||
==منابع== | ==منابع== |