پرش به محتوا

شورا و مشورت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۷: خط ۲۷:


==شورا در [[جاهلیت]]==
==شورا در [[جاهلیت]]==
تشکیل جلسات مشورتی از [[رسوم]] [[عرب پیش از اسلام]] به شمار می‌رفت.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۶، ص۸۱.</ref> قصی بن [[کلاب]]، جد چهارم [[پیامبر]]{{صل}} دو قرن [[پیش از بعثت]]، کنار [[کعبه]] مکانی را برای [[قضاوت]] و [[مشورت]] بنا کرد که به "[[دارالنَدوه]]" [[شهرت]] یافت.<ref> الصحیح من سیرة النبی، ج۲، ص۴۵؛ المیزان، ج۳، ص ۳۵۸.</ref> این [[شورا]] جایگاهی رفیع نزد [[اعراب جاهلی]] داشت و با [[تفاخر]] به آن، خود را بدان سبب از [[مسلمانان]] بهتر می‌دانستند: "قالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَرِیقَیْنِ خَیْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِیًّا". ([[مریم]] / ۱۹، ۷۳) "نَدِیّ" در میان [[عرب]] به هر [[مجلسی]] گفته می‌شود که افراد در آن گردهم می‌آیند، چنان‌که همین معنا در [[قرآن]] نیز به کار رفته و از مجلس [[لهو]] و منکری که [[قوم لوط]] تشکیل می‌دادند و [[اعتراض]] شدید [[لوط]]{{ع}}را در پی داشت سخن گفته است (عنکبوت / ۲۹، ۲۹)؛ اما در [[آیه]] ۷۳ [[سوره مریم]] / ۱۹ به معنای مجلس [[مشاوره]] است و به مجلسی اشاره دارد که [[کافران]] برای مشورت در امور خویش در آن گردهم می‌آمدند.<ref> مجمع البیان، ج ۶، ص ۸۱۰؛ روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۴۲.</ref> افرادی در این شورا[[حق]] شرکت داشتند که سن آنها به ۴۰ سال رسیده بود.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۱۰۹؛ بحار الانوار، ج۱۹، ص۴۸؛ المیزان، ج۹، ص۷۸.</ref> در شورای یاد شده، [[پس از ظهور]] [[اسلام]]، تصمیم‌های بسیاری به زیان پیامبر{{صل}} و مسلمانان گرفته و به [[اجرا]] گذاشته می‌شد؛ از جمله در یکی از جلسات این شورا پیامبر{{صل}} را شاعر دانسته و [[تصمیم]] گرفتند وی را [[زندانی]] کنند تا همانند [[زهیر]] و [[نابغه]] (دو شاعر [[عصر جاهلی]]) از [[دنیا]] برود. آیاتی از قرآن نازل شدند و ضمن [[تهدید]] [[مشرکان]] به [[عذاب الهی]] به سبب چنین تصمیمی، آنان را قومی [[طغیانگر]] شمردند. (نک: طور / ۵۲، ۳۰ - ۳۲)<ref> جامع البیان، ج۲۷، ص۱۹؛ الدر المنثور، ج۶، ص۱۲۰؛ نمونه، ج۲۲، ص۴۴۳.</ref> در یکی دیگر از جلسات مشورتی این شورا که پیش از ایام [[حج]] برای [[رویارویی فرهنگی]] با [[پیامبر]]{{صل}}برگزار شد، [[مشرکان]] پیشنهاد [[ولید بن مغیره]] را مبنی بر بشری بودن و [[سحر]] بودن [[قرآن]]، پذیرفتند. قرآن در [[آیات]] ۱۲ - ۲۶ [[سوره]] مدّثر / ۷۴ به [[تصمیم]] این [[شورا]] اشاره کرده و [[ولید]] را به [[آتش دوزخ]] [[تهدید]] کرده است؛<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۸۳ - ۵۸۴؛ بحار الانوار، ج۱۸، ص۱۶۷ - ۱۶۸؛ التفسیر الوسیط، ج۱۵، ص۱۷۷.</ref> نیز در چنین شورایی بود که مشرکان برای [[مبارزه]] با پیامبر{{صل}}پیشنهادهایی جدی‌تر مطرح کرده و در نهایت بر کشتن آن‌حضرت با [[مشارکت]] همه [[قبایل]] برای فرار از [[خونخواهی]] [[عشیره]] پیامبر{{صل}}توافق کردند.<ref> جامع البیان، ج۹، ص۱۴۸ - ۱۴۹؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۶؛ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۵۵.</ref> [[آیه]] ۳۰ [[سوره انفال]] / ۸ در این باره نازل شد و تصمیم آنان را برای پیامبر{{صل}}آشکار کرد: "وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ". بر اساس [[آیات قرآن]]، می‌توان گفت [[تصمیمات]] این شورا گاهی سری بوده است: "وَ أَسَرُّوا النَّجْوَی الَّذِینَ ظَلَمُوا هَلْ هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ أَ فَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُون". ([[انبیاء]] / ۲۱، ۳) برخی، سبب سرّی بودن تصمیمات یادشده را با وجود قدرتمندی آنان در [[مکه]]، آن دانسته‌اند که [[هدف]] از تشکیل چنین جلسه‌ای [[رویارویی]] با [[رسول خدا]]{{صل}}و [[توطئه]] [[ضد]] [[اسلام]] بوده است،<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۵۱؛ نمونه، ج۱۳، ص۳۵۵ - ۳۵۶.</ref> چنان‌که در [[مدینه]] نیز [[رهبران]] [[منافقان]] جلسات شبانه‌ای برگزار کرده و در آن، تصمیماتی ضدّ [[سخنان پیامبر]]{{صل}}می‌گرفتند: "فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذِی تَقُول". ([[نساء]] / ۴، ۸۱)<ref>نمونه، ج۴، ص۲۶ - ۲۷.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده]]، [[شورا (مقاله)|مقاله "شورا"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۶.</ref>
تشکیل جلسات مشورتی از [[رسوم]] [[عرب پیش از اسلام]] به شمار می‌رفت.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۶، ص۸۱.</ref> [[قصی بن کلاب]]، جد چهارم [[پیامبر]]{{صل}} دو قرن [[پیش از بعثت]]، کنار [[کعبه]] مکانی را برای [[قضاوت]] و [[مشورت]] بنا کرد که به "[[دارالنَدوه]]" [[شهرت]] یافت.<ref> الصحیح من سیرة النبی، ج۲، ص۴۵؛ المیزان، ج۳، ص ۳۵۸.</ref> این [[شورا]] جایگاهی رفیع نزد [[اعراب جاهلی]] داشت و با [[تفاخر]] به آن، خود را بدان سبب از [[مسلمانان]] بهتر می‌دانستند: {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا}}<ref>«و چون بر آنان آیات روشن ما خوانده شود کسانی که کفر ورزیده‌اند به کسانی که ایمان دارند می‌گویند: کدام یک از (ما) دو گروه دارای جایگاهی بهتر و محفلی آراسته‌تر است؟» سوره مریم، آیه ۷۳.</ref> {{متن قرآن|نَدِيًّا}} در میان [[عرب]] به هر [[مجلسی]] گفته می‌شود که افراد در آن گردهم می‌آیند، چنان‌که همین معنا در [[قرآن]] نیز به کار رفته و از مجلس [[لهو]] و منکری که [[قوم لوط]] تشکیل می‌دادند و [[اعتراض]] شدید [[لوط]]{{ع}}را در پی داشت سخن گفته است {{متن قرآن|أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ وَتَأْتُونَ فِي نَادِيكُمُ الْمُنْكَرَ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«آیا با مردان می‌آمیزید و راه (نسل) را می‌برید و در بزم خویش کار زشت می‌کنید؟ و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست می‌گویی عذاب خداوند را بر سر ما بیاور» سوره عنکبوت، آیه ۲۹.</ref>؛ اما در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا}}<ref>«و چون بر آنان آیات روشن ما خوانده شود کسانی که کفر ورزیده‌اند به کسانی که ایمان دارند می‌گویند: کدام یک از (ما) دو گروه دارای جایگاهی بهتر و محفلی آراسته‌تر است؟» سوره مریم، آیه ۷۳.</ref> به معنای مجلس [[مشاوره]] است و به مجلسی اشاره دارد که [[کافران]] برای مشورت در امور خویش در آن گردهم می‌آمدند.<ref> مجمع البیان، ج ۶، ص ۸۱۰؛ روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۴۲.</ref> افرادی در این شورا[[حق]] شرکت داشتند که سن آنها به ۴۰ سال رسیده بود.<ref>اخبار مکه، ج۱، ص۱۰۹؛ بحار الانوار، ج۱۹، ص۴۸؛ المیزان، ج۹، ص۷۸.</ref> در شورای یاد شده، [[پس از ظهور]] [[اسلام]]، تصمیم‌های بسیاری به زیان پیامبر{{صل}} و مسلمانان گرفته و به [[اجرا]] گذاشته می‌شد؛ از جمله در یکی از جلسات این شورا پیامبر{{صل}} را شاعر دانسته و [[تصمیم]] گرفتند وی را [[زندانی]] کنند تا همانند [[زهیر]] و [[نابغه]] (دو شاعر [[عصر جاهلی]]) از [[دنیا]] برود. آیاتی از قرآن نازل شدند و ضمن [[تهدید]] [[مشرکان]] به [[عذاب الهی]] به سبب چنین تصمیمی، آنان را قومی [[طغیانگر]] شمردند. {{متن قرآن| أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِينَ أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلامُهُم بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ }}<ref>«بلکه می‌گویند شاعری است که چشم به راه رویداد مرگ  برای اوییم بگو: چشم به راه بدارید که من هم با شما از چشم‌دارندگان به راهم آیا خردهایشان (آنان را) بدین (پندار) واداشته است یا آنان قومی گردنکش‌اند؟» سوره طور، آیه ۳۰-۳۲.</ref>.<ref> جامع البیان، ج۲۷، ص۱۹؛ الدر المنثور، ج۶، ص۱۲۰؛ نمونه، ج۲۲، ص۴۴۳.</ref> در یکی دیگر از جلسات مشورتی این شورا که پیش از ایام [[حج]] برای [[رویارویی فرهنگی]] با [[پیامبر]]{{صل}}برگزار شد، [[مشرکان]] پیشنهاد [[ولید بن مغیره]] را مبنی بر بشری بودن و [[سحر]] بودن [[قرآن]]، پذیرفتند.
 
قرآن در [[آیات]] {{متن قرآن|وَجَعَلْتُ لَهُ مَالا مَّمْدُودًا وَبَنِينَ شُهُودًا وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِيدًا ثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَ كَلاَّ إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيدًا سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا  إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ  ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ثُمَّ نَظَرَ ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ يُؤْثَرُ  إِنْ هَذَا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ سَأُصْلِيهِ سَقَرَ }}<ref>«و برای او دارایی پر دامنه‌ای پدید آوردم و پسرانی پیش روی، و راه (پیشرفت) او را نیک هموار کردم، باز آز دارد که بیفزایم. هرگز! که او با آیات ما ستیزه‌گر است. زودا که به او سختی رسانم. که او اندیشید و سنجید. و مرگ بر او باد! چگونه سنجید؟ دگر باره مرگ بر او باد! چگونه سنجید؟ سپس نگریست. آنگاه روی در هم کشید و ترشرویی کرد. سپس پشت کرد و گردنکشی ورزید. و گفت: این جز جادویی که آموخته می‌شود نیست. این جز گفتار آدمی نیست. به زودی او را به دوزخ درمی‌آورم» سوره مدثر، آیه ۱۲-۲۶.</ref> به [[تصمیم]] این [[شورا]] اشاره کرده و [[ولید]] را به [[آتش دوزخ]] [[تهدید]] کرده است؛<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۸۳ - ۵۸۴؛ بحار الانوار، ج۱۸، ص۱۶۷ - ۱۶۸؛ التفسیر الوسیط، ج۱۵، ص۱۷۷.</ref> نیز در چنین شورایی بود که مشرکان برای [[مبارزه]] با پیامبر{{صل}} پیشنهادهایی جدی‌تر مطرح کرده و در نهایت بر کشتن آن‌حضرت با [[مشارکت]] همه [[قبایل]] برای فرار از [[خونخواهی]] [[عشیره]] پیامبر{{صل}}توافق کردند.<ref> جامع البیان، ج۹، ص۱۴۸ - ۱۴۹؛ مجمع البیان، ج۴، ص۸۲۶؛ التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۱۵۵.</ref>
 
[[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که کافران با تو نیرنگ می‌باختند تا تو را بازداشت کنند یا بکشند یا بیرون رانند، آنان نیرنگ می‌باختند و خداوند تدبیر می‌کرد و خداوند بهترین تدبیر کنندگان است» سوره انفال، آیه ۳۰.</ref> در این باره نازل شد و تصمیم آنان را برای پیامبر{{صل}}آشکار کرد. بر اساس [[آیات قرآن]]، می‌توان گفت [[تصمیمات]] این شورا گاهی سری بوده است: {{متن قرآن|وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ}}<ref>«در حالی که دلبستگان سرگرمی‌اند  و ستمکاران (مشرک) در نهان رازگویی کردند که: آیا این (پیامبر) جز بشری مانند شماست؟ آیا با آنکه (به چشم خود) می‌بینید به جادو روی می‌آورید؟» سوره انبیاء، آیه ۳.</ref> برخی، سبب سرّی بودن تصمیمات یادشده را با وجود قدرتمندی آنان در [[مکه]]، آن دانسته‌اند که [[هدف]] از تشکیل چنین جلسه‌ای [[رویارویی]] با [[رسول خدا]]{{صل}}و [[توطئه]] [[ضد]] [[اسلام]] بوده است،<ref>المیزان، ج۱۴، ص۲۵۱؛ نمونه، ج۱۳، ص۳۵۵ - ۳۵۶.</ref> چنان‌که در [[مدینه]] نیز [[رهبران]] [[منافقان]] جلسات شبانه‌ای برگزار کرده و در آن، تصمیماتی ضدّ [[سخنان پیامبر]]{{صل}}می‌گرفتند: {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ وَاللَّهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا}}<ref>«و می‌گویند: فرمان می‌بریم اما چون از نزد تو بیرون می‌روند برخی از ایشان به هنگام شب جز آنچه تو می‌گویی می‌اندیشند؛ و خداوند آنچه شبانه اندیشه کنند نوشته می‌دارد؛ پس، از آنان دوری گزین و بر خداوند توکل کن و خداوند (تو را) کارساز، بس» سوره نساء، آیه ۸۱.</ref>.<ref>نمونه، ج۴، ص۲۶ - ۲۷.</ref>.<ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده]]، [[شورا (مقاله)|مقاله "شورا"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]] ج۱۶.</ref>


==شورا در اسلام==
==شورا در اسلام==
۱۱۵٬۱۷۷

ویرایش