پرش به محتوا

وحدت امت اسلامی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۹: خط ۱۹:
قرآن در جایی دیگر، به [[صراحت]]، از یگانگی نخستین [[مردم]] سخن به‌میان آورده و اختلاف را امری عارضی می‌شناسد که در پی آن، [[بعثت پیامبران]]{{ع}} و ارسال [[کتاب‌های آسمانی]] [[ضرورت]] یافته است: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ }}[[غالب]] [[مفسّران]] معتقدند: در این [[آیه]]، ایجاز حذف صورت گرفته و جمله {{عربی|"فاختَلَفوا"}} پیش از {{متن قرآن|فَبَعَثَ}} حذف شده است؛<ref>التبیان، ج‌۲، ص‌۱۹۷؛ الصافی، ج‌۱، ص‌۲۴۵.</ref> زیرا فقط در این صورت است که ارتباط میان [[برانگیختن]] [[پیامبران]] پس از یک پارچه بودن اجتماعات بشری معنا می‌یابد.
قرآن در جایی دیگر، به [[صراحت]]، از یگانگی نخستین [[مردم]] سخن به‌میان آورده و اختلاف را امری عارضی می‌شناسد که در پی آن، [[بعثت پیامبران]]{{ع}} و ارسال [[کتاب‌های آسمانی]] [[ضرورت]] یافته است: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ }}[[غالب]] [[مفسّران]] معتقدند: در این [[آیه]]، ایجاز حذف صورت گرفته و جمله {{عربی|"فاختَلَفوا"}} پیش از {{متن قرآن|فَبَعَثَ}} حذف شده است؛<ref>التبیان، ج‌۲، ص‌۱۹۷؛ الصافی، ج‌۱، ص‌۲۴۵.</ref> زیرا فقط در این صورت است که ارتباط میان [[برانگیختن]] [[پیامبران]] پس از یک پارچه بودن اجتماعات بشری معنا می‌یابد.


درباره اینکه مقصود از [[امّت]] واحده و یگانگی آنها چیست، میان مفسّران اختلاف چشم‌گیری وجود دارد. بسیاری، آن را یگانگی بر دین واحد که [[ایمان حقیقی]] برگرفته از [[دین الهی]] است، دانسته‌اند،<ref> التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۳؛ کشف الاسرار، ج‌۱، ص۵۵۵‌ـ‌۵۵۶؛ جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۵.</ref> و برخی دیگر، آنان را در تمسّک به [[شرایع]] [[عقلانی]] که اعتراف به وجود صانع و [[پرهیز]] از قبائح [[عقلی]] است، یگانه شمرده‌اند <ref>التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۴؛ تفسیر مراغی، ج‌۱، ص‌۱۲۲.</ref> و‌ گروهی از [[مفسّران]] نیز معتقدند که آنان، در [[اعتقاد]] و عمل به [[دین]] [[کفر]]، [[یگانگی]] و [[اتّحاد]] داشته‌اند.<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۵۶۵؛ التفسیرالکبیر، ج‌۶، ص‌۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> برخی نیز یگانگی را به‌معنای فطرت‌های سالم و دست نخورده، هم‌زمان با [[زندگی ساده]] و نخستین [[انسان‌ها]] دانسته‌اند.<ref> نمونه، ج‌۲، ص‌۹۵.</ref> در‌میان این دیدگاه‌ها، یگانه دانستن انسان‌ها در‌ پذیرش کفر، درست نیست؛ زیرا افزون بر آنکه سِرشته شدن [[فطرت آدمی]] با کفر در آغازین روزهای [[حیات]] را درپی دارد و آن، خلاف آموزه‌های [[قرآن]] است که [[توحید]] و [[خداشناسی]] را فطرت آدمی می‌شناسد: {{متن قرآن| فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا }}<ref>«بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است » سوره روم، آیه ۳۰.</ref>، [[مخالف]] ظاهر [[آیه]] است؛ زیرا آیه‌ {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref> (مطابق با [[اراده تکوینی]] [[الهی]] در یک دست کردن [[مردم]]: {{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً }}<ref>«و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌کرد » سوره نحل، آیه ۹۳.</ref> در [[مقام]] [[تمجید]] و [[ستایش]] این اتّحاد و یگانگی است. دیگر آنکه لازم می‌آید [[خداوند]] انسان‌ها را در این دوره به نسبت طولانی، در حالت کفر و بدون [[هدایت]] [[پیامبران]]{{ع}} رها کرده باشد که با آیه {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ}}<ref>« هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیم‌دهنده‌ای بوده است» سوره فاطر، آیه ۲۴.</ref>، ناسازگار است و اگر قرار بود پیامبران{{ع}} برانگیخته شوند، باید در این دوره که بر [[باطل]] اتّفاق است، انجام می‌پذیرفت.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۲.</ref> فقدان [[شریعت آسمانی]] و [[بسنده کردن]] به رهنمودهای [[عقل]] و [[درک]] [[فطری]] [[بشر]] که در ارائه برنامه [[زندگی]] [[ناتوان]] است، در این دوره [[زمان]] نیز (به‌دلیل آنکه لازمه‌اش عدم [[بعثت انبیا]] در قرون اولیّه بشر و ناسازگار با آیه‌ {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ}}<ref>«ما تو را به حق، نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیم‌دهنده‌ای بوده است» سوره فاطر، آیه ۲۴.</ref> است) منطقی به نظر نمی‌رسد؛ بنابر این، با توجّه به اینکه طبق [[آموزه‌های دینی]]، [[آدم]]{{ع}} در جای‌گاه [[پیامبر خدا]] حامل پاره‌ای از [[تعالیم وحیانی]]، دیدگاه نخست که [[یگانگی]] بر [[پیروی]] از [[دین الهی]] است، تقویت می‌شود، با این تفاوت که این [[تعالیم]]، بس ساده و با فطرت‌های ساده [[مردم]] آن عصر منطبق بوده که بعدها بر اثر [[اختلافات]] پدید آمده و پیچیدگی [[زندگی اجتماعی]]، [[پیامبران]] با آوردن [[شرایع]] و تعالیم کامل‌تر به رفع آنها پرداختند: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref> درباره [[زمان]] این یگانگی نیز [[اختلاف]] است. [[عالم ذر]]،<ref> جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۶.</ref> دوران [[آدم]]{{ع}}<ref> تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> ۱۰ قرن فاصله زمانی میان آدم و [[نوح]] ({{ع}})<ref>جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۵؛ کشف‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۵۶۵.</ref> دوران آدم تا [[ادریس]]،<ref> تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> دوران آدم{{ع}} تا [[رسالت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} <ref>تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> دوران [[ابراهیم]]،<ref> تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> و دوران [[بنی‌اسرائیل]]،<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۵.</ref> دیدگاه‌هایی است که در تبیین آن ارائه شده است. [[طبری]] [[معتقد]] است: زمان این [[اتّحاد]] و اختلاف مشخّص نیست.<ref> جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۸.</ref> در میان این دیدگاه‌ها، دیدگاه سوم یعنی دوران میان آدم تا نوح{{ع}} منطقی‌تر به نظر می‌رسد؛ چه، [[انسان‌ها]] از زمان آدم تا آمدن نوح بر دین الهی پای‌بند بودند واز این دوران به بعد در اثر پیچیده شدن [[نظام اجتماعی]] و [[رهیافت]] نحله‌های [[فکری]]، [[اختلاف]] [[عقیدتی]] و [[اجتماعی]] میان مردم رخ می‌نماید.<ref>نمونه، ج‌۲، ص‌۹۵.</ref> بدبختانه [[تاریخ]] مکتوب بشری به‌سبب [[محدودیّت]] آن به سه هزاره پیش از میلاد [[مسیح]]، از ارائه تصویری روشن از این یگانگی و [[یک‌پارچگی]] [[بشر]] در طول ۱۰ قرن [[ناتوان]] است؛ گرچه پاره‌ای از اکتشافات، [[ساده]] بودن [[زندگی]] نخستین انسان‌ها را که از فطرت‌های اوّلیّه آنها برخاسته است، [[تأیید]] می‌کند. پس از این دوره، بشر هماره با اختلافات عقیدتی و اجتماعی [[دست]] به گریبان بوده و [[آتش]] [[جنگ]] و [[خون‌ریزی]] میان ایشان [[حاکم]] بوده است.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref>
درباره اینکه مقصود از [[امّت]] واحده و یگانگی آنها چیست، میان مفسّران اختلاف چشم‌گیری وجود دارد. بسیاری، آن را یگانگی بر دین واحد که [[ایمان حقیقی]] برگرفته از [[دین الهی]] است، دانسته‌اند،<ref> التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۳؛ کشف الاسرار، ج‌۱، ص۵۵۵‌ـ‌۵۵۶؛ جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۵.</ref> و برخی دیگر، آنان را در تمسّک به [[شرایع]] [[عقلانی]] که اعتراف به وجود صانع و [[پرهیز]] از قبائح [[عقلی]] است، یگانه شمرده‌اند <ref>التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۴؛ تفسیر مراغی، ج‌۱، ص‌۱۲۲.</ref> و‌ گروهی از [[مفسّران]] نیز معتقدند که آنان، در [[اعتقاد]] و عمل به [[دین]] [[کفر]]، [[یگانگی]] و [[اتّحاد]] داشته‌اند.<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۵۶۵؛ التفسیرالکبیر، ج‌۶، ص‌۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> برخی نیز یگانگی را به‌معنای فطرت‌های سالم و دست نخورده، هم‌زمان با [[زندگی ساده]] و نخستین [[انسان‌ها]] دانسته‌اند.<ref> نمونه، ج‌۲، ص‌۹۵.</ref> در‌میان این دیدگاه‌ها، یگانه دانستن انسان‌ها در‌ پذیرش کفر، درست نیست؛ زیرا افزون بر آنکه سِرشته شدن [[فطرت آدمی]] با کفر در آغازین روزهای [[حیات]] را درپی دارد و آن، خلاف آموزه‌های [[قرآن]] است که [[توحید]] و [[خداشناسی]] را فطرت آدمی می‌شناسد: {{متن قرآن| فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا }}<ref>«بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است » سوره روم، آیه ۳۰.</ref>، [[مخالف]] ظاهر [[آیه]] است؛ زیرا آیه‌ {{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ}}<ref>«و ما این کتاب را به سوی تو به درستی فرو فرستاده‌ایم که کتاب پیش از خود را راست می‌شمارد و نگاهبان بر آن است؛ پس میان آنان بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری کن و به جای آنچه از حق به تو رسیده است از خواسته‌های آنان پیروی مکن، ما به هر یک از شما شریعت و راهی داده‌ایم و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌گردانید لیک (نگردانید) تا شما را در آنچه‌تان داده است بیازماید؛ پس در کارهای خیر بر یکدیگر پیشی گیرید، بازگشت همه شما به سوی خداوند است بنابراین شما را از آنچه در آن اختلاف می‌ورزیدید آگاه می‌گرداند» سوره مائده، آیه ۴۸.</ref> (مطابق با [[اراده تکوینی]] [[الهی]] در یک دست کردن [[مردم]]: {{متن قرآن|وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً }}<ref>«و اگر خداوند می‌خواست شما را امّتی یگانه می‌کرد » سوره نحل، آیه ۹۳.</ref> در [[مقام]] [[تمجید]] و [[ستایش]] این اتّحاد و یگانگی است. دیگر آنکه لازم می‌آید [[خداوند]] انسان‌ها را در این دوره به نسبت طولانی، در حالت کفر و بدون [[هدایت]] [[پیامبران]]{{ع}} رها کرده باشد که با آیه {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ}}<ref>« هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیم‌دهنده‌ای بوده است» سوره فاطر، آیه ۲۴.</ref>، ناسازگار است و اگر قرار بود پیامبران{{ع}} برانگیخته شوند، باید در این دوره که بر [[باطل]] اتّفاق است، انجام می‌پذیرفت.<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۲.</ref> فقدان [[شریعت آسمانی]] و [[بسنده کردن]] به رهنمودهای [[عقل]] و [[درک]] [[فطری]] [[بشر]] که در ارائه برنامه [[زندگی]] [[ناتوان]] است، در این دوره [[زمان]] نیز (به‌دلیل آنکه لازمه‌اش عدم [[بعثت انبیا]] در قرون اولیّه بشر و ناسازگار با آیه‌ {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ}}<ref>«ما تو را به حق، نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیم‌دهنده‌ای بوده است» سوره فاطر، آیه ۲۴.</ref> است) منطقی به نظر نمی‌رسد؛ بنابر این، با توجّه به اینکه طبق [[آموزه‌های دینی]]، [[آدم]]{{ع}} در جای‌گاه [[پیامبر خدا]] حامل پاره‌ای از [[تعالیم وحیانی]]، دیدگاه نخست که [[یگانگی]] بر [[پیروی]] از [[دین الهی]] است، تقویت می‌شود، با این تفاوت که این [[تعالیم]]، بس ساده و با فطرت‌های ساده [[مردم]] آن عصر منطبق بوده که بعدها بر اثر [[اختلافات]] پدید آمده و پیچیدگی [[زندگی اجتماعی]]، [[پیامبران]] با آوردن [[شرایع]] و تعالیم کامل‌تر به رفع آنها پرداختند: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref> درباره [[زمان]] این یگانگی نیز [[اختلاف]] است. [[عالم ذر]]،<ref> جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۶.</ref> دوران [[آدم]]{{ع}}<ref> تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> ۱۰ قرن فاصله زمانی میان آدم و [[نوح]]{{ع}}<ref>جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۵؛ کشف‌الاسرار، ج‌۱، ص‌۵۶۵.</ref> دوران آدم تا [[ادریس]]،<ref> تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> دوران آدم{{ع}} تا [[رسالت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} <ref>تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> دوران [[ابراهیم]]،<ref> تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۲.</ref> و دوران [[بنی‌اسرائیل]]،<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۶، ص‌۱۵.</ref> دیدگاه‌هایی است که در تبیین آن ارائه شده است. [[طبری]] [[معتقد]] است: زمان این [[اتّحاد]] و اختلاف مشخّص نیست.<ref> جامع‌البیان، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۴۵۸.</ref> در میان این دیدگاه‌ها، دیدگاه سوم یعنی دوران میان آدم تا نوح{{ع}} منطقی‌تر به نظر می‌رسد؛ چه، [[انسان‌ها]] از زمان آدم تا آمدن نوح بر دین الهی پای‌بند بودند واز این دوران به بعد در اثر پیچیده شدن [[نظام اجتماعی]] و [[رهیافت]] نحله‌های [[فکری]]، [[اختلاف]] [[عقیدتی]] و [[اجتماعی]] میان مردم رخ می‌نماید.<ref>نمونه، ج‌۲، ص‌۹۵.</ref> بدبختانه [[تاریخ]] مکتوب بشری به‌سبب [[محدودیّت]] آن به سه هزاره پیش از میلاد [[مسیح]]، از ارائه تصویری روشن از این یگانگی و [[یک‌پارچگی]] [[بشر]] در طول ۱۰ قرن [[ناتوان]] است؛ گرچه پاره‌ای از اکتشافات، [[ساده]] بودن [[زندگی]] نخستین انسان‌ها را که از فطرت‌های اوّلیّه آنها برخاسته است، [[تأیید]] می‌کند. پس از این دوره، بشر هماره با اختلافات عقیدتی و اجتماعی [[دست]] به گریبان بوده و [[آتش]] [[جنگ]] و [[خون‌ریزی]] میان ایشان [[حاکم]] بوده است.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref>


==نقش [[پیامبران]] در ایجاد [[اتحاد]]==
==نقش [[پیامبران]] در ایجاد [[اتحاد]]==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش