وحدت امت اسلامی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←راه کارهای اتحاد
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
[[قرآن کریم]] برای برقراری یگانگی و نیز [[حفظ]] آن، راهکارهای گوناگونی را [[پیشبینی]] کرده که بخشی از آن، جنبه [[پیشگیری]] از [[تفرقه]]، و بخشی دیگر به درمان آن ناظر است.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref> | [[قرآن کریم]] برای برقراری یگانگی و نیز [[حفظ]] آن، راهکارهای گوناگونی را [[پیشبینی]] کرده که بخشی از آن، جنبه [[پیشگیری]] از [[تفرقه]]، و بخشی دیگر به درمان آن ناظر است.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref> | ||
===توجه به نقاط مشترک=== | ===توجه به نقاط مشترک=== | ||
مخاطبان [[دعوت]] به یگانگی، نقاط مشترکی دارند که قرآن بر این نقاط، انگشت گذاشته و آنان را به یگانه شدن بر محور آنها فراخوانده است. تأکید بر اینکه [[انسانها]] همه از [[خاک]] [[آفریده]] شده ( | مخاطبان [[دعوت]] به یگانگی، نقاط مشترکی دارند که قرآن بر این نقاط، انگشت گذاشته و آنان را به یگانه شدن بر محور آنها فراخوانده است. تأکید بر اینکه [[انسانها]] همه از [[خاک]] [[آفریده]] شده {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ}}<ref>«ای مردم! اگر در رستخیز تردیدی دارید (بنگرید که) ما شما را از خاکی آفریدیم آنگاه از نطفهای سپس از دلمه خونی سرانجام از گوشتپارهای به اندام یا بیاندام تا (حق را) برایتان روشن داریم و در زهدانها آنچه را بخواهیم تا زمانی معیّن استوار میداریم سپس شما را که کودکی شدهاید بیرون میآوریم سپس تا به برنایی برسید؛ و جان برخی از شما را میگیرند و برخی دیگر را به فرودینترین سالهای زندگانی باز میگردانند تا آنجا که پس از دانستن، چیزی نداند و زمین را سترون میبینی و چون بدان آب فرو فرستیم فرا میجنبد و برمیآید و هر گونه گیاه شادابی میرویاند» سوره حج، آیه ۵.</ref> یا از یک [[پدر]] و مادرزاده شدهاند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>، و اینکه [[کرامت انسانی]] به همه انسانها متعلّق بوده] و رنگ و نژاد در آن تأثیر ندارد {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا}}<ref>«و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کردهایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی دادهایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریدهایم، نیک برتری بخشیدهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref> توجّه دادن به این نقاط مشترک در یگانگی جهانی است. دعوت از [[پیروان ادیان آسمانی]] و [[اهلکتاب]] به نقاط مشترک [[عقیدتی]] {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم» سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref> نیز بدین سبب انجام گرفتهاست.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref> | ||
===چنگ زدن به [[ریسمان الهی]]=== | ===چنگ زدن به [[ریسمان الهی]]=== | ||
قرآن کریم در صریحترین [[آیه]] خود، در دعوت به [[اتّحاد]]، همه مؤمنان را به چنگ زدن به ریسمان الهی و [[پرهیز]] از تفرقه خوانده است: | قرآن کریم در صریحترین [[آیه]] خود، در دعوت به [[اتّحاد]]، همه مؤمنان را به چنگ زدن به ریسمان الهی و [[پرهیز]] از تفرقه خوانده است: {{متن قرآن|وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا}}<ref>«و همگان به ریسمان خداوند بیاویزید و مپرا کنید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref> و نیز در [[آیات]] {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«مگر آنان که توبه کنند و به راه آیند و به خداوند توسّل جویند و دینشان را برای خداوند، ناب گردانند؛ که اینان با مؤمنان (همراه) اند و زودا که خداوند به مؤمنان پاداشی سترگ بخشد» سوره نساء، آیه ۱۴۶.</ref>، {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا}}<ref>«اما آن کسان که به خداوند ایمان آوردند و به او چنگ در زدند، (خداوند) آنان را در بخشایش و بخششی از خویش در خواهد آورد و ایشان را به راهی راست به سوی خود راهنمایی خواهد کرد» سوره نساء، آیه ۱۷۵.</ref> و {{متن قرآن|وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنْتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«و چگونه کفر میورزید در حالی که آیات خداوند را برای شما میخوانند و پیامبر او در میان شماست و هر کس به خداوند پناه آورد به راهی راست راهنمایی شده است» سوره آل عمران، آیه ۱۰۱.</ref> از تمسّک جستن به [[خداوند]]، [[سخن]] بهمیان آوردهاست. | ||
در اینکه مقصود از ریسمان الهی چیست، [[مفسّران]] [[اختلاف]] دارند؛ قرآن،<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۴۳؛ کشفالاسرار، ج۲، ص۲۳۱.</ref> کتاب و [[سنّت]]،<ref>کشف الاسرار، ج۶، ص۴۰۷.</ref> [[دین الهی]]،<ref>جامع البیان، مج۳، ج۴، ص۴۴؛ مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۵.</ref> [[اطاعت خداوند]]،<ref> مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۵؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۲۸۵.</ref>[[توحید]] [[خالص]]،<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۴۴؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۲۸۶.</ref> [[ولایت اهلبیت]]{{ع}}<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۵؛ البرهان، ج۱، ص۴۴۶.</ref> و [[جماعت]]،<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۸۵.</ref> وجوهی است که در [[تفسیر]] آن گفته شده است. برخی نیز مفهوم حبلاللّه را شامل همه این معانی دانستهاند.<ref> مجمع البیان، ج۲، ص۵۳۶ـ۵۳۷ و ۸۰۵.</ref> فخررازی [[معتقد]] است: هر آنچه [[راه]] دستیابی به [[حق]] در [[دین]] را فراهم سازد، مصداق حبلاللّه است.<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۷۳.</ref> با این حال، به نظر میرسد که نزدیکترین تفسیر برای این واژه، دیدگاه نخست یعنی [[قرآن]] است؛ چنانکه در روایتی از | در اینکه مقصود از ریسمان الهی چیست، [[مفسّران]] [[اختلاف]] دارند؛ قرآن،<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۴۳؛ کشفالاسرار، ج۲، ص۲۳۱.</ref> کتاب و [[سنّت]]،<ref>کشف الاسرار، ج۶، ص۴۰۷.</ref> [[دین الهی]]،<ref>جامع البیان، مج۳، ج۴، ص۴۴؛ مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۵.</ref> [[اطاعت خداوند]]،<ref> مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۵؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۲۸۵.</ref>[[توحید]] [[خالص]]،<ref>جامعالبیان، مج۳، ج۴، ص۴۴؛ الدرالمنثور، ج۲، ص۲۸۶.</ref> [[ولایت اهلبیت]]{{ع}}<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۵؛ البرهان، ج۱، ص۴۴۶.</ref> و [[جماعت]]،<ref>الدر المنثور، ج۲، ص۲۸۵.</ref> وجوهی است که در [[تفسیر]] آن گفته شده است. برخی نیز مفهوم حبلاللّه را شامل همه این معانی دانستهاند.<ref> مجمع البیان، ج۲، ص۵۳۶ـ۵۳۷ و ۸۰۵.</ref> فخررازی [[معتقد]] است: هر آنچه [[راه]] دستیابی به [[حق]] در [[دین]] را فراهم سازد، مصداق حبلاللّه است.<ref>التفسیر الکبیر، ج۴، ص۱۷۳.</ref> با این حال، به نظر میرسد که نزدیکترین تفسیر برای این واژه، دیدگاه نخست یعنی [[قرآن]] است؛ چنانکه در روایتی از رسول اکرم{{صل}} قرآن، [[ریسمان الهی]] کشیده شده میان [[آسمان]] و [[زمین]] معرّفی شده است: {{متن حدیث|كتاب اللَّهَ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَمْدُودِ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الإرض}}<ref>کنزل العمال، ج۱، ص۱۸۲ ح۹۲۳؛ المیزان، ج۳، ص۳۷۸.</ref> معرّفی قرآن بهصورت [[ثقل اکبر]] در [[روایت]] معروف [[ثقلین]] <ref>المستدرک، ج۳، ص۱۱۸؛ اهل البیت{{ع}} فی الکتاب والسنه، ص۱۲۶ـ۱۳۸.</ref> نیز [[مؤیّد]] مدّعا است؛ چنانکه قرآن، خود از [[مؤمنان]] خواسته است تا در [[منازعات]] و [[اختلافات]] خود، به [[خداوند]] [[رجوع]] کنند: {{متن قرآن|فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ }}<ref>«چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>، و این رجوع الی اللّه در روایت [[حضرت امیر]]{{ع}} به رجوع به قرآن تفسیر شده است؛<ref> نهجالبلاغه، خطبه ۱۲۵، نامه ۵۳.</ref> بنابراین، قرآن افزون بر آنکه میتواند در نقش محور [[یگانگی]]، ایجادکننده آن باشد میتواند در رویکرد اختلافات، یگانگی پیشین را نیز اعاده کند. چنین نقشی برای قرآن بدان سبب است که افزون بر [[دعوت]] همگان به یگانگی و برحذر داشتن آنان از [[تفرقه]]، [[نظام]] [[عقیدتی]]، [[اخلاقی]] و عملی منسجم و [[هماهنگی]] را ترسیم میکند که هر کس بدان رجوع کند، ناخودآگاه خود را با سایر [[پیروان]] قرآن یگانه مییابد.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref> | ||
===مراجعه به [[سنت پیامبر]]{{صل}}=== | ===مراجعه به [[سنت پیامبر]]{{صل}}=== | ||
افزون بر آنکه قرآن، وجود [[پیامبر]]{{صل}} را محوری برای [[همبستگی]] و یگانگی [[مسلمانان]] میشناسد ( | افزون بر آنکه قرآن، وجود [[پیامبر]]{{صل}} را محوری برای [[همبستگی]] و یگانگی [[مسلمانان]] میشناسد {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>، مراجعه به [[سنّت]] [[حضرت]] را نیز راهکاری برای ایجاد و [[حفظ]] [[یگانگی]] معرّفی کرده است: {{متن قرآن|فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ }}<ref>«چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> بازگرداندن به [[رسول]] در [[روایت]] [[حضرت امیر]]{{ع}} به مراجعه به [[سنّت پیامبر]] [[تفسیر]] شده است.<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۱۲۵، نامه ۵۳.</ref> [[پیامبر]]{{صل}} با توجّه به عهدهدار بودن سِمَت شرح و [[تبیین قرآن]] در کنار [[مقام رسالت]] {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref>، افزون بر آنکه خود میتواند برطرفکننده [[منازعات]] و مشاجرات باشد و بدین سبب پذیرش [[داوری]] وی مورد تأکید [[قرآن]] است {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمیآورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کردهای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref>، سنّت حضرت بهصورت شارح قرآن میتواند ابهامات و [[اشتباهات]] در [[فهم قرآن]] را که خود ممکن است زمینهساز پراکندگی باشد، برطرف کند؛ چنانکه حضرت امیر{{ع}} برای نشان دادن [[اشتباه]] [[خوارج]] در کج فهمی از [[آیه]] {{متن قرآن|ِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}}<ref>« داوری جز با خداوند نیست» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>، از ابنعبّاس میخواهد که با سنّت با آنان به [[محاجّه]] بپردازد.<ref> نهجالبلاغه، نامه ۷۷.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref> | ||
===مراجعه به [[اهل بیت]]{{ع}}=== | ===مراجعه به [[اهل بیت]]{{ع}}=== | ||
قرآن از [[امامان]] [[اهلبیت]]{{ع}} با عنوان | قرآن از [[امامان]] [[اهلبیت]]{{ع}} با عنوان {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}}<ref> سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> یاد کرده <ref> المیزان، ج۴، ص۳۹۸.</ref> و [[اطاعت]] آنان را در جهت [[اطاعت خدا]] و رسول و سخن آنان را [[حجّت]] دانسته است: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>« از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>؛ بدین سبب از [[مسلمانان]] خواسته است تا در موارد [[اختلاف]] میان خود یا [[فهم]] [[دین]]، به آنان مراجعه کنند: {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمیبود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref> و یکی از عوامل معرّفی اهلبیت در جایگاه [[ثقل اصغر]] در روایت [[ثقلین]] از سوی پیامبر{{صل}}<ref> اهل البیت{{ع}} فیالکتاب والسنه، ص۱۲۶ـ۱۳۸.</ref> نقش مؤثّر آنان در ایجاد و حفظ یگانگی بوده است؛ چنانکه [[هشامبنحکم]] در [[حضور امام]] صادق{{ع}} در مناظرهای با مرد شامی، [[ضرورت وجود امام]] را براساس ناکافی بودن قرآن و سنّت در [[رفع اختلاف]] [[ثابت]] کرد.<ref>الکافی، ج۱، ص۱۷۲؛ الصراطالمستقیم، ج۱، ص۸۹؛ بحارالانوار، ج۲۴، ص۸۵.</ref> در برخی از [[روایات]]، مقصود از ریسمان مردمی در [[آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«دچار خشمی از سوی خداوند و محکوم به تهیدستی شدند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۲.</ref> [[علی]]{{ع}} یا [[امامان]]{{ع}} معرّفی شده است <ref>بحار الانوار، ج۲۴، ص۸۴.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref> | ||
=== [[امر به معروف و نهی از منکر]]=== | === [[امر به معروف و نهی از منکر]]=== | ||
[[قرآن]]، پس از فراخوانی [[مسلمانان]] به چنگ زدن به [[ریسمان الهی]] و [[پرهیز]] از [[تفرقه]]، از آنان میخواهد که به انجام امر به معروف و نهی از منکر [[قیام]] کنند: | [[قرآن]]، پس از فراخوانی [[مسلمانان]] به چنگ زدن به [[ریسمان الهی]] و [[پرهیز]] از [[تفرقه]]، از آنان میخواهد که به انجام امر به معروف و نهی از منکر [[قیام]] کنند: {{متن قرآن|وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«و باید از میان شما گروهی باشند که (مردم را) به نیکی فرا میخوانند و به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و اینانند که رستگارند» سوره آل عمران، آیه ۱۰۴.</ref>، و بیدرنگ، به آنان هشدار میدهد که بهسان [[پیروان ادیان]] پیشین که در دینشان دچار چند دستگی شدهاند، پراکنده نشوند: {{متن قرآن|وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا}}<ref>«و مانند کسانی نباشید که پراکندند » سوره آل عمران، آیه ۱۰۵.</ref>.<ref>کشف الاسرار، ج۲، ص۲۳۵؛ روح المعانی، مج۳، ج۴، ص۳۷.</ref> این امر نشان میدهد که امر به معروف و نهی از منکر، نقش ویژهای در برقراری [[اتّحاد]] و نیز جلوگیری از تفرقه ایفا میکند. برخی [[مفسّران]]، این نقش را چنین تبیین کردهاند که [[اعتصام]] به حبلاللّه، [[امّت]] را به مثابه [[جان]] قرار میدهد و [[دعوت به خیر]]، این اصل را [[تغذیه]] میکند و [[امر به معروف]]، [[حافظ]] و [[پشتیبان]] آن است.<ref>المنار، ج۴، ص۴۸.</ref> از نگاه برخی دیگر، امر به معروف و نهی از منکر، پوششی [[اجتماعی]] برای محافظت جمعیّت است و [[حفظ]] [[وحدت اجتماعی]] بدون [[نظارت عمومی]] ممکن نیست.<ref>نمونه، ج۳، ص۳۵.</ref> فخررازی بر این [[باور]] است که اجرای امر به معروف و نهی از منکر به [[قدرت]] نیاز دارد و قدرت، به [[الفت]] و [[یگانگی]] منوط است.<ref>التفسیر الکبیر، ج۸، ص۱۸۰.</ref> افزون بر آن، پذیرش چنین نقش مؤثّری برای این دو [[فریضه الهی]]، بدان سبب است که پراکندگی در [[دین]] و چند [[فرقه]] شدن، یا ناشی از [[اشتباه]] در [[فهم]] [[متون دینی]] است یا از [[هواپرستی]] افراد و گروهها سرچشمه میگیرد و امر به معروف و نهی از منکر بهصورت [[نظارت اجتماعی]] میتواند مانع رهیافت و رواج چنین انحرافاتی باشد؛ همانگونه که قرآن، عامل تفرقه را [[نادانی]] نمیداند؛ زیرا [[معتقد]] است: پس از آمدن ادلّه و [[براهین]] پراکنده شدهاند؛<ref> نمونه، ج۲۰، ص۳۸۱.</ref> بدینجهت گفته شده است که اگر میان [[یهود]]، انجام این [[فریضه]] رواج داشت، پراکندگی میانشان رخ نمینمود.<ref>المنار، ج۴، ص۴۷ـ۴۸.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref> | ||
===مراعات [[حقوق]] [[برادری]]=== | ===مراعات [[حقوق]] [[برادری]]=== | ||
[[قرآن]]، [[مؤمنان]] را به مثابه جانهای یکدیگر دانسته، از آنان میخواهد که به خویشتن [[عیب]] نگیرند: | [[قرآن]]، [[مؤمنان]] را به مثابه جانهای یکدیگر دانسته، از آنان میخواهد که به خویشتن [[عیب]] نگیرند: {{متن قرآن|َّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ}}<ref> سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref>.<ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۲۲.</ref>، و بر [[حرمت]] [[سوء ظن]]: {{متن قرآن|اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ}}<ref>«از بسیاری از گمانها دوری کنید که برخی از گمانها گناه است » سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref> و حرمت تجسّس: {{متن قرآن|وَلَا تَجَسَّسُوا}}<ref>«در کار مردم کاوش نکنید» سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref> و تهمتهای ناروا: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«به راستی آنان که به زنان پاکدامن بیخبر مؤمن، تهمت (زنا) میزنند، در این جهان و در جهان واپسین لعنت شدهاند و آنان را عذابی سترگ خواهد بود» سوره نور، آیه ۲۳.</ref> پای فشرده و [[غیبت]] کردن [[مؤمن]] را به مثابه خوردن گوشت [[مرده]] [[برادر]] خود دانسته است: {{متن قرآن|أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ}}<ref>« آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ » سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>، و بهسبب همسویی چنین پیوندی با [[اراده الهی]]، [[راه]] مؤمنان را محور [[حق]] برشمرده و عدم [[پیروی]] از راه آنان را همسنگ [[مخالفت با پیامبر]]{{صل}} دانسته است: {{متن قرآن|وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا}}<ref>«و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامینهیم و وی را به دوزخ میافکنیم و این بد پایانهای است!» سوره نساء، آیه ۱۱۵.</ref>. قرآن از مؤمنان خواسته است تا بهسان [[بهشتیان]]، [[کینهها]] از دلهایشان زدوده شود: {{متن قرآن|وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ}}<ref>«و آنچه کینه است از دل آنان میزداییم و برادروار بر اورنگهایی روبهرو مینشینند» سوره حجر، آیه ۴۷.</ref>، و از درون جانشان به هم مهر ورزند و از [[خداوند]]، بخشیدن [[برادران دینی]] پیش از خود و نیز زدودن [[کینه]] درباره برادران دینی را بخواهند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و کسانی که پس از آنان آمدهاند میگویند: پروردگارا! ما و برادران ما را که در ایمان از ما پیشی گرفتهاند بیامرز و در دلهای ما کینهای نسبت به مؤمنان بر جای مگذار! پروردگارا! تو مهربان بخشایندهای» سوره حشر، آیه ۱۰.</ref> در [[روایات اسلامی]] بر اهمّیّت پیوند برادری و [[کوشش]] برای [[استحکام]] آن با انجام اموری چون به [[دیدار]] هم رفتن، [[هدیه دادن]] و... نیز حقوق [[برادران ایمانی]] تأکیدهای فراوانی شده است.<ref> الکافی، ج۲، ص۱۷۰ـ۱۷۱.</ref> در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}} برای برادر [[ایمانی]]، هفت حق معرّفی شده که با عدم مراعات هر یک از آنها، از [[ولایت الهی]] خارج میشود<ref> الکافی، ج۲، ص۱۶۹.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref> | ||
===[[اصلاح ذات البین]]=== | ===[[اصلاح ذات البین]]=== | ||
بهرغم وجود عناصر [[اتّحاد]] همچون [[وحدت]] [[عقیده]]، رهیافت [[اختلاف]] و [[منازعه]] میان [[برادران ایمانی]] تا حدّی طبیعی و جزو رهآوردهای [[زندگی اجتماعی]] است. این اختلاف میتواند در [[اعتراض]] به چگونگی تقسیم [[بیتالمال]] باشد | بهرغم وجود عناصر [[اتّحاد]] همچون [[وحدت]] [[عقیده]]، رهیافت [[اختلاف]] و [[منازعه]] میان [[برادران ایمانی]] تا حدّی طبیعی و جزو رهآوردهای [[زندگی اجتماعی]] است. این اختلاف میتواند در [[اعتراض]] به چگونگی تقسیم [[بیتالمال]] باشد {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«از تو از انفال میپرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است پس، از خداوند پروا کنید و میانه خود را سازش دهید و اگر مؤمنید از خداوند و پیامبرش فرمان برید» سوره انفال، آیه ۱.</ref> یا بر سر اموری که تا سر حدّ [[صفآرایی]] و [[جنگ]] در برابر یکدیگر منتهی شود: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند» سوره حجرات، آیه ۹.</ref>؛ امّا [[قرآن]] برای مقابله با چنین اختلافاتی و برای ماندگاری [[یگانگی]] پیشین [[مؤمنان]]، از آنان خواسته است تا برای [[اصلاح]] میان [[برادران دینی]] و رفع منازعه [[مداخله]]:{{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> و درصورت ایجاد کدورت، خود به اصلاح فیما بین [[اقدام]] کنند: {{متن قرآن|وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ}}<ref>«میانه خود را سازش دهید » سوره انفال، آیه ۱.</ref>؛ چنانکه برای [[رفع اختلاف]] در [[نهاد خانواده]]، پا درمیانی [[داوری]] از دو طرف را برای اصلاح میان [[زن]] و شوهر پیشنهاد میکند: {{متن قرآن|فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا}}<ref>« داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref> در [[روایات]] بسیاری بر اهمّیت و جایگاه اصلاح ذاتالبین تأکید شده و [[حضرت امیر]]{{ع}} در وصیّتنامه خود با استناد به [[روایت]] رسول اکرم{{صل}} آن را برابر با همه [[نمازها]] و روزهها دانسته است<ref>نهجالبلاغه، نامه ۴۷.</ref>.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref> | ||
=== | ===برنامههای [[عبادی]]=== | ||
در [[اسلام]]، [[تشریع]] [[عبادات]] بهگونهای انجام گرفته که فرد و [[اجتماع]] را خواسته یاناخواسته به [[همگرایی]] و یگانگی عملی فرامیخواند. | در [[اسلام]]، [[تشریع]] [[عبادات]] بهگونهای انجام گرفته که فرد و [[اجتماع]] را خواسته یاناخواسته به [[همگرایی]] و یگانگی عملی فرامیخواند. | ||
#[[دعا]]: قرآن، افزونبر [[دعوت]] از مؤمنان به [[مناجات با خداوند]] {{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمیکشند به زودی با خواری در دوزخ درمیآیند» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>، خود، دربردارنده عالیترین مضامین [[دعا]] است و بررسی مضامین این [[دعاها]] نشان میدهد که [[غالب]] آنها بهصورت جمعارائه شده است؛ نظیر [[آیات]] {{متن قرآن|الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«(همان) کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریدهای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref>، {{متن قرآن|رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«پروردگارا! هر که را به آتش (دوزخ) درآوری، خوار کردهای و ستمگران را یاوری نخواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۹۲.</ref>، {{متن قرآن|رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ}}<ref>«پروردگارا! ما شنیدیم فرا خوانندهای به ایمان فرا میخواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدیهای ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران» سوره آل عمران، آیه ۱۹۳.</ref>، {{متن قرآن|رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>«پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بیگمان تو در وعده (خود) خلاف نمیورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.</ref>، سفارش به دعا برای ۴۰ [[مؤمن]] پیش از دعا برای خود،<ref>الخصال، ص۵۳۸؛ سفینة البحار، ج۲، ص۱۸۰.</ref> از آن حکایت دارد که اسلام به [[روح]] یگانه نگریستن [[امّت]]، تأکید فراواندارد. | |||
#[[نماز]]: نماز، نماد [[عبادت]] در اسلام است و هر [[مسلمان]] [[وظیفه]] دارد در شبانه [[روز]]، ۱۰ بار [[سوره فاتحه]] را که جامع و همسنگ همه [[قرآن]] است،<ref>المیزان، ج۱، ص۴۰.</ref> در نمازهای خود قرائت کند. با آنکه کلمات این [[سوره]] از زبان یک شخص ادا میشود، در خطابهای آن، از ضمایر و هیأت جمع استفاده شده است؛ نظیر: {{متن قرآن|إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ}}<ref>«تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم» سوره فاتحه، آیه ۵.</ref>، {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref>؛ چنانکه از [[مسلمانان]] خواسته شده است هنگام [[نماز]]، همگی رو به [[کعبه]] بایستند. {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ}}<ref>«گرداندن رویت را به آسمان، میبینیم پس رویت را به قبلهای که میپسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بیگمان میدانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام میدهند غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۴.</ref> این امر نشان میدهد که قرآن درپی ایجاد [[روح]] [[همگرایی]] و جمعنگری در [[دل]] هر [[مسلمان]] است؛ هر چند که تنها به نماز ایستادهباشد. | |||
#[[نماز جماعت]]: تأکید بر حضور در [[مساجد]] و برقراری نماز جماعت: {{متن قرآن|وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ}}<ref>«با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref>.<ref>غریبالقرآن، ص۳۶۵.</ref> و نیز نوید دادن ثوابهای فراوان بر اقامه آن در [[روایات]]، ازجمله برنامههای [[عبادی]] [[اسلام]] برای ایجاد همگرایی است. | |||
#[[نماز جمعه]]: قرآن بر [[برپایی نماز]] [[جمعه]] و رها ساختن همه [[کارها]] ازجمله بیع برای ادای آن، تأکید کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون روز آدینه گلبانگ نماز در دهند به یادکرد خدا بشتابید و خرید و فروش را وانهید! این برای شما اگر بدانید، بهتر است» سوره جمعه، آیه ۹.</ref> بدون تردید، حضور در نماز جمعه در هفته یکبار در کنار حضور روزانه در نماز جماعت، راهکاری برای ایجاد پیوند و [[یگانگی]] بیشتر [[مؤمنان]] بهشمار میرود و تأکید بر حضور مؤمنان در اجتماعات، به همین امر ناظر است. {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ أُولَئِكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان آنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند و چون در کاری همگانی همراه او باشند تا از او اجازه نگیرند (به راهی دیگر) نمیروند؛ کسانی که از تو اجازه میگیرند همانانند که به خداوند و پیامبرش ایمان دارند پس چون برای کاری از تو اجازه خوا» سوره نور، آیه ۶۲.</ref> | |||
#[[مناسک]] [[حج]]: قرآن یکی از حکمتهای [[وجوب]] حج را [[مشاهده]] [[منافع]] از سوی مسلمانان دانسته است: {{متن قرآن|لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ}}<ref>«تا سودهایی که برای آنان دارد ببینند » سوره حج، آیه ۲۸.</ref> پیدا است که از مهمترین منافع مورد نظر در این [[آیه]]، [[استحکام]] هرچه بیشتر پیوند [[برادری]] و یگانگی میان مؤمنان و نشان دادن [[قدرت]] آنان درصورت [[حفظ]] این یگانگی است؛<ref>المیزان، ج۱۴، ص۳۶۹.</ref> چنانکه [[حرمت]] [[جدال]] و [[منازعه]] در حج {{متن قرآن|الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«حجّ (در) ماههای شناختهای (انجامپذیر) است پس کسی که در آن ماهها حجّ میگزارد (بداند که) در حجّ، آمیزش و نافرمانی و کشمکش (روا) نیست و هر کار نیکی کنید خداوند بدان داناست؛ و رهتوشه بردارید و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است، و ای خردمندان! از من پروا کنید» سوره بقره، آیه ۱۹۷.</ref> و بر تن کردن لباسهای یکرنگ و ساده [[احرام]] و انجام مناسک حج همزمان و در کنار یکدیگر، همین [[هدف]] را دنبال میکند.<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[ اتحاد - نصیری (مقاله)|مقاله «اتحاد»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲ .</ref> | |||
==اتحاد در دانشنامه معاصر قرآن کریم== | ==اتحاد در دانشنامه معاصر قرآن کریم== |