گرفتن جایزه از حاکم جائر: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد) |
(←مقدمه) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
از نکاتی که نشانهای از برخورد [[مسالمتآمیز]] با [[حاکمان]] توسط [[معصومان]] است، دریافت [[جوایز سلطان]] توسط برخی از معصومان یا یارانشان با اجازه ایشان است. جوایز سلطان گاهی [[پول]] [[نقد]] و گاهی کالا یا [[زمین]] و [[ملک]] بوده است. آنچه مربوط به معصومان است، پولی بوده که از راه [[خراج]] یا [[جهاد]] به دست میآمده یا امکاناتی که از اینگونه راهها به [[بیتالمال]] میرسیده و آن را به معصومان میدادند. از [[روایات]] استفاده میشود که [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} جوایز [[معاویه]] را دریافت میکردند. [[پیامبر]]{{صل}} هم [[هدیه]] [[حاکم مصر]] مُقَوْقِسْ را با اینکه [[مسلمان]] نبود، پذیرفت و مارِیه قِبْطِیّه جزو این هدیهها بود<ref>ابنحجر، الإصابه، ج۶، ص۲۹۶.</ref>. [[علامه مجلسی]] بر این نظر است که پذیرش هدیه [[نجاشی]] [[حاکم]] [[حبشه]] و مقوقس و اکَیْدر از سوی [[رسول خدا]]{{صل}} بدان جهت بوده است که اینها جزو [[اهل کتاب]] بودند<ref>محمدباقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۱۹، ص۱۱۸؛ همو، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج۱۰، ص۳۹۶.</ref>. البته [[شیخ صدوق]] نقل میکند رسول خدا{{صل}} هدیه کسرا، [[قیصر]] و دیگر حاکمان را پذیرفته است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، باب الهدیه، ج۳، ص۳۰۰.</ref>. | از نکاتی که نشانهای از برخورد [[مسالمتآمیز]] با [[حاکمان]] توسط [[معصومان]] است، دریافت [[جوایز سلطان]] توسط برخی از معصومان یا یارانشان با اجازه ایشان است. جوایز سلطان گاهی [[پول]] [[نقد]] و گاهی کالا یا [[زمین]] و [[ملک]] بوده است. آنچه مربوط به معصومان است، پولی بوده که از راه [[خراج]] یا [[جهاد]] به دست میآمده یا امکاناتی که از اینگونه راهها به [[بیتالمال]] میرسیده و آن را به معصومان میدادند. از [[روایات]] استفاده میشود که [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} جوایز [[معاویه]] را دریافت میکردند. [[پیامبر]]{{صل}} هم [[هدیه]] [[حاکم مصر]] مُقَوْقِسْ را با اینکه [[مسلمان]] نبود، پذیرفت و مارِیه قِبْطِیّه جزو این هدیهها بود<ref>ابنحجر، الإصابه، ج۶، ص۲۹۶.</ref>. [[علامه مجلسی]] بر این نظر است که پذیرش هدیه [[نجاشی]] [[حاکم]] [[حبشه]] و مقوقس و اکَیْدر از سوی [[رسول خدا]]{{صل}} بدان جهت بوده است که اینها جزو [[اهل کتاب]] بودند<ref>محمدباقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۱۹، ص۱۱۸؛ همو، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج۱۰، ص۳۹۶.</ref>. البته [[شیخ صدوق]] نقل میکند رسول خدا{{صل}} هدیه کسرا، [[قیصر]] و دیگر حاکمان را پذیرفته است<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، باب الهدیه، ج۳، ص۳۰۰.</ref>. | ||
درباره پذیرش جوایز سلطان بین [[علما]] مباحث مختلفی وجود دارد که [[علامه حلی]] بهتفصیل با تعبیر «جوایز السلطان» به آن پرداخته است<ref>علامه حلی، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ج۱۵، ص۴۶۰.</ref>؛ در کتب متأخرین نیز به این موضوع پرداخته شده است<ref>محمدتقی مجلسی، روضة المتقین، ج۶، ص۴۸۹؛ سیدجواد عاملی، مفتاح الکرامه، ج۱۲، ص۳۸۵؛ یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضره، ج۱۸، ص۲۶۱؛ سیدعلی طباطبائی، ریاض المسائل، ج۸، ص۲۰۴.</ref>»<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه]]، ص ۱۷۹.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |