بیعت در سیره معصوم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
خط ۸: | خط ۷: | ||
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[بیعت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | : <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[بیعت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div> | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
مهمترین ابزارهای [[تقویت پایگاه مردمی]] به منظور [[تشکیل حکومت اسلامی]] در [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[اهلبیت]]{{عم}}، [[بیعت]] است. در [[سیره سیاسی پیشوایان معصوم]] بیعت، افراد [[جامعه]] را به [[رهبران]] متصل کرده و قیود و تعهدات دو جانبهای را معین میسازد<ref>ابناثیر در توضیح واژه بیعت، افزون بر ترجمه آن به معاهده و معاقده مینویسد: {{عربی|کان کل واحد منها باع ما عنده من صاحبه و اعطاه خالصة نفسه و طاعته و دخیلة امره}}؛ هر یک از آنها آنچه را نزد دیگری هست خریداری کرده و تمام وجود و اطاعت از او و دخالت در کار خود را به او واگذار میکند. ابناثیر، النهایه، ج۱، ص۱۷۴؛ جمالالدین محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج۱، ص۵۵۸؛ محمد مرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهر القاموس ج۲۰، ص۳۷۰.</ref>. اگرچه این امر از همان ابتدای علنی شدن [[رسالت پیامبر]] اکرم{{صل}} نزد [[اقوام]] و [[خویشاوندان]] نزدیک، به [[فرمان الهی]] اعلام شد، اما به طور رسمی و به عنوان مقدمه نخستین پایههای [[تشکیل حکومت]]، به مفهوم ایجاد نوعی [[انضباط]] سیاسی میان جامعه و [[رهبر]]، در [[بیعت عقبه اول]] و دوم پایهگذاری شد، زیرا پس از [[بیعت عقبه دوم]] بود که [[اسلام در مدینه]] جریان یافت و زمینه تشکیل حکومت اسلامی فراهم آمد. در آن ایام، مهمترین مشکل سیاسی [[مدینه]]، وجود جنگهای طولانی میان دو [[قبیله]] معروف آن [[سرزمین]]، یعنی [[اوس و خزرج]] بود. [[دلیل]] این مسئله، نبودن دستگاه [[رهبری]] متمرکز و سازمان [[حکومتی]] واحد بود. آنان به دنبال حاکمیتی بودند که بیطرفانه، به این [[وضعیت نابسامان]] پایان دهد؛ از اینرو پس از شنیدن آوازه [[اسلام]] و بیعت با [[رسول خدا]]{{صل}}، برای تشکیل حکومت اسلامی اعلام [[آمادگی]] کردند و رسول خدا{{صل}} نیز پس از بیعت با [[نمایندگان]] ایشان در [[عقبه دوم]] و [[اطمینان]] از فراهم شدن زمینه تشکیل حکومت اسلامی و کاهش مخاطرات، به مدینه [[هجرت]] کردند، زیرا نمایندگان [[بیعتکننده]] [[متعهد]] شده بودند در برابر [[خطرها]] از [[جان]] رسول خدا{{صل}} همچون جان خویش محافظت کنند. شاید این نخستین بیعتی بود که در آن [[تعصب]] قبیلگی چندان مطرح نبود. تازه [[مسلمانان]]، از همه [[قبایل]] [[جبهه]] واحد [[دینی]] و [[سیاسی]] تشکیل دادند و [[رسول خدا]]{{صل}} را به [[رهبری دینی]] و سیاسی خویش برگزیدند<ref>ر.ک: ابومحمد عبدالملک ابنهشام، سیرة النبی، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۶.</ref>. | مهمترین ابزارهای [[تقویت پایگاه مردمی]] به منظور [[تشکیل حکومت اسلامی]] در [[فرهنگ]] [[سیاسی]] [[اهلبیت]]{{عم}}، [[بیعت]] است. در [[سیره سیاسی پیشوایان معصوم]] بیعت، افراد [[جامعه]] را به [[رهبران]] متصل کرده و قیود و تعهدات دو جانبهای را معین میسازد<ref>ابناثیر در توضیح واژه بیعت، افزون بر ترجمه آن به معاهده و معاقده مینویسد: {{عربی|کان کل واحد منها باع ما عنده من صاحبه و اعطاه خالصة نفسه و طاعته و دخیلة امره}}؛ هر یک از آنها آنچه را نزد دیگری هست خریداری کرده و تمام وجود و اطاعت از او و دخالت در کار خود را به او واگذار میکند. ابناثیر، النهایه، ج۱، ص۱۷۴؛ جمالالدین محمد بن مکرم، لسانالعرب، ج۱، ص۵۵۸؛ محمد مرتضی زبیدی، تاجالعروس من جواهر القاموس ج۲۰، ص۳۷۰.</ref>. اگرچه این امر از همان ابتدای علنی شدن [[رسالت پیامبر]] اکرم{{صل}} نزد [[اقوام]] و [[خویشاوندان]] نزدیک، به [[فرمان الهی]] اعلام شد، اما به طور رسمی و به عنوان مقدمه نخستین پایههای [[تشکیل حکومت]]، به مفهوم ایجاد نوعی [[انضباط]] سیاسی میان جامعه و [[رهبر]]، در [[بیعت عقبه اول]] و دوم پایهگذاری شد، زیرا پس از [[بیعت عقبه دوم]] بود که [[اسلام در مدینه]] جریان یافت و زمینه تشکیل حکومت اسلامی فراهم آمد. در آن ایام، مهمترین مشکل سیاسی [[مدینه]]، وجود جنگهای طولانی میان دو [[قبیله]] معروف آن [[سرزمین]]، یعنی [[اوس و خزرج]] بود. [[دلیل]] این مسئله، نبودن دستگاه [[رهبری]] متمرکز و سازمان [[حکومتی]] واحد بود. آنان به دنبال حاکمیتی بودند که بیطرفانه، به این [[وضعیت نابسامان]] پایان دهد؛ از اینرو پس از شنیدن آوازه [[اسلام]] و بیعت با [[رسول خدا]]{{صل}}، برای تشکیل حکومت اسلامی اعلام [[آمادگی]] کردند و رسول خدا{{صل}} نیز پس از بیعت با [[نمایندگان]] ایشان در [[عقبه دوم]] و [[اطمینان]] از فراهم شدن زمینه تشکیل حکومت اسلامی و کاهش مخاطرات، به مدینه [[هجرت]] کردند، زیرا نمایندگان [[بیعتکننده]] [[متعهد]] شده بودند در برابر [[خطرها]] از [[جان]] رسول خدا{{صل}} همچون جان خویش محافظت کنند. شاید این نخستین بیعتی بود که در آن [[تعصب]] قبیلگی چندان مطرح نبود. تازه [[مسلمانان]]، از همه [[قبایل]] [[جبهه]] واحد [[دینی]] و [[سیاسی]] تشکیل دادند و [[رسول خدا]]{{صل}} را به [[رهبری دینی]] و سیاسی خویش برگزیدند<ref>ر.ک: ابومحمد عبدالملک ابنهشام، سیرة النبی، ج۲، ص۴۴۲-۴۴۶.</ref>. |