ابن قیاما: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'غایب' به 'غایب'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'غایب' به 'غایب') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
از سران [[واقفیه]] و مورد [[مذمت]] [[امام رضا]]{{ع}}. [[حسین]] ([[حسن]]) بنقیاما صیرفی واسطی<ref>تهذیب المقال، ج۲، ص۴۳۶؛ أعیان الشیعة، ج۶، ص۱۳۶.</ref>، و [[راوی]] و از سران واقفیه است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۶؛ منتهی المقال، ج۷، ص۳۲۷؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۸۲.</ref>. صیرفی نسبتی معروف است و به افرادی که به صرافی و نیز [[خرید و فروش]] [[طلا]] [[اشتغال]] دارند، اطلاق میشود<ref>الأنساب، سمعانی، ج۸، ص۳۶۱؛ اللباب، ج۲، ص۲۵۴.</ref>. به نظر میرسد که [[شغل]] ابنقیاما یا [[پدران]] او صیرفی بوده و واسطی نیز که برگرفته از واسط [[عراق]] است<ref>اللباب، ج۳، ص۳۴۷.</ref>، [[شهر]] محل سکونت آنها بوده است. | از سران [[واقفیه]] و مورد [[مذمت]] [[امام رضا]]{{ع}}. [[حسین]] ([[حسن]]) بنقیاما صیرفی واسطی<ref>تهذیب المقال، ج۲، ص۴۳۶؛ أعیان الشیعة، ج۶، ص۱۳۶.</ref>، و [[راوی]] و از سران واقفیه است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۶؛ منتهی المقال، ج۷، ص۳۲۷؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۳، ص۱۸۲.</ref>. صیرفی نسبتی معروف است و به افرادی که به صرافی و نیز [[خرید و فروش]] [[طلا]] [[اشتغال]] دارند، اطلاق میشود<ref>الأنساب، سمعانی، ج۸، ص۳۶۱؛ اللباب، ج۲، ص۲۵۴.</ref>. به نظر میرسد که [[شغل]] ابنقیاما یا [[پدران]] او صیرفی بوده و واسطی نیز که برگرفته از واسط [[عراق]] است<ref>اللباب، ج۳، ص۳۴۷.</ref>، [[شهر]] محل سکونت آنها بوده است. | ||
وی از [[اصحاب امام کاظم]]{{ع}} بوده<ref>رجال الطوسی، ص۳۳۶؛ خلاصة الأقوال، ص۳۳۸؛ نقد الرجال، ج۲، ص۱۱۱.</ref> و روایتی نیز از آن [[حضرت]] نقل کرده است<ref>وسائل الشیعة، ج۴، ص۳۷۳؛ کتاب الوافی، ج۷، ص۴۵۲.</ref>. اما در منابع رجالی از وی با صفت مجهول و [[ضعیف]] یاد کردهاند<ref>المفید من معجم رجال الحدیث، ص۱۷۷؛ الوجیزة فی الرجال، ص۶۵.</ref>. بعد از شهات [[امام کاظم]]{{ع}}، حسین در [[شناخت امام]] بعدی دچار سردرگمی شد و به گروه واقفیه پیوست. طبق نظر این گروه، امام کاظم{{ع}} زنده بود و تنها از نظرها | وی از [[اصحاب امام کاظم]]{{ع}} بوده<ref>رجال الطوسی، ص۳۳۶؛ خلاصة الأقوال، ص۳۳۸؛ نقد الرجال، ج۲، ص۱۱۱.</ref> و روایتی نیز از آن [[حضرت]] نقل کرده است<ref>وسائل الشیعة، ج۴، ص۳۷۳؛ کتاب الوافی، ج۷، ص۴۵۲.</ref>. اما در منابع رجالی از وی با صفت مجهول و [[ضعیف]] یاد کردهاند<ref>المفید من معجم رجال الحدیث، ص۱۷۷؛ الوجیزة فی الرجال، ص۶۵.</ref>. بعد از شهات [[امام کاظم]]{{ع}}، حسین در [[شناخت امام]] بعدی دچار سردرگمی شد و به گروه واقفیه پیوست. طبق نظر این گروه، امام کاظم{{ع}} زنده بود و تنها از نظرها غایب شد<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۱۱، کتاب الغیبة، طوسی، ص۲۳.</ref>. ابنقیاما همیشه [[امامت امام رضا]]{{ع}} را [[انکار]] میکرد<ref>کتاب الرجال، ابنداود، ص۲۴۱.</ref>. طبق روایتی دلیل [[حیرت]] و سردرگمی ابنقیاما، [[دعای امام]] کاظم{{ع}} در [[مدینه]] به علت حضور پیاپی وی از [[چپ و راست]] نزد [[امام]] بود که آن حضرت فرمود: چه میخواهی، [[خداوند]] تو را حیران گرداند<ref>الکافی، ج۸ ص۳۴۷؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۲۷.</ref>. | ||
البته حسین بن قیاما بارها و بارها سؤالاتی از امام رضا{{ع}} درباره امام بعدی و [[امامت]] آن حضرت داشت<ref>جامع الرواة، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. در [[سال ۱۹۳ ق]] در ایام [[حج]] به [[حضور امام]] [[رضا]]{{ع}} رسید و از ایشان راجع به امام کاظم{{ع}} سؤال نمود که امام در پاسخ فرمود: پدرم در گذشت چنان که پدرانش درگذشتند. اما ابنقیاما در ادامه به [[حدیثی]] اشاره کرد که از [[ابیبصیر]] ([[یحیی بن قاسم]]) به نقل از [[امام صادق]]{{ع}} این گونه شنیده بود: هر کس به شما خبر فوت، [[کفن]] و [[دفن]] فرزندم را بدهد تصدیقش نکنید. [[امام رضا]]{{ع}} سخن [[ابوبصیر]] را [[تکذیب]] کرد و این [[روایت]] را برای [[امام عصر]]{{ع}} دانست<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۳.</ref>. وی بعدها نیز نزد امام رضا{{ع}} رفت و همین سؤال را به روایت دیگری که از [[زرعة بن محمد حضرمی]] شنیده بود نقل کرد و آن [[حضرت]] نیز این مطلب را [[انکار]] فرمود<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۴.</ref>. | البته حسین بن قیاما بارها و بارها سؤالاتی از امام رضا{{ع}} درباره امام بعدی و [[امامت]] آن حضرت داشت<ref>جامع الرواة، ج۲، ص۴۳۶.</ref>. در [[سال ۱۹۳ ق]] در ایام [[حج]] به [[حضور امام]] [[رضا]]{{ع}} رسید و از ایشان راجع به امام کاظم{{ع}} سؤال نمود که امام در پاسخ فرمود: پدرم در گذشت چنان که پدرانش درگذشتند. اما ابنقیاما در ادامه به [[حدیثی]] اشاره کرد که از [[ابیبصیر]] ([[یحیی بن قاسم]]) به نقل از [[امام صادق]]{{ع}} این گونه شنیده بود: هر کس به شما خبر فوت، [[کفن]] و [[دفن]] فرزندم را بدهد تصدیقش نکنید. [[امام رضا]]{{ع}} سخن [[ابوبصیر]] را [[تکذیب]] کرد و این [[روایت]] را برای [[امام عصر]]{{ع}} دانست<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۳.</ref>. وی بعدها نیز نزد امام رضا{{ع}} رفت و همین سؤال را به روایت دیگری که از [[زرعة بن محمد حضرمی]] شنیده بود نقل کرد و آن [[حضرت]] نیز این مطلب را [[انکار]] فرمود<ref>اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۷۷۴.</ref>. |