جنگ احد در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ناصری، محمد امیر، سیره نظامی پیامبر اعظم، سیره سیاسی پیامبر اعظم' به 'ناصری، محمد امیر، مقاله «سیره نظامی پیامبر اعظم»، سیره سیاسی پیامبر اعظم'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ناصری، محمد امیر، سیره نظامی پیامبر اعظم، سیره سیاسی پیامبر اعظم' به 'ناصری، محمد امیر، مقاله «سیره نظامی پیامبر اعظم»، سیره سیاسی پیامبر اعظم') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
پیامبر از مفاد نامه عباس آگاه شد، اما نامه تنها [[تصمیم]] سران را گزارش کرده بود؛ لذا بیدرنگ به یگانهای نخبه [[دستور]] تهیه اطلاعات میدانی را دادند تا نیروهای مهاجم را قبل از رسیدن به مدینه [[شناسایی]] کنند. بر این اساس دستهای ورزیده از مأموران پیامبر در منطقه [[ذوالحلیفه]] به [[لباس]] [[دشمن]] درآمده و تا وادی [[احد]] آنها را [[همراهی]] کردند، سپس پنهانی جداشده و مشروح گزارش [[سپاه قریش]] را دادند. | پیامبر از مفاد نامه عباس آگاه شد، اما نامه تنها [[تصمیم]] سران را گزارش کرده بود؛ لذا بیدرنگ به یگانهای نخبه [[دستور]] تهیه اطلاعات میدانی را دادند تا نیروهای مهاجم را قبل از رسیدن به مدینه [[شناسایی]] کنند. بر این اساس دستهای ورزیده از مأموران پیامبر در منطقه [[ذوالحلیفه]] به [[لباس]] [[دشمن]] درآمده و تا وادی [[احد]] آنها را [[همراهی]] کردند، سپس پنهانی جداشده و مشروح گزارش [[سپاه قریش]] را دادند. | ||
دوباره پیامبر دو سرباز دیگر به نامهای [[انس]] و مونس را مأمور ارزیابی سپاه قریش کرد. آنها خبر آوردند که [[لشکر]] [[ابوسفیان]] به مدینه نزدیک شده و اسبان و شتران را در کشتزارهای حومه مدینه رها کردهاند. مأمور دیگری ([[سلمه]] [[سلامه]]) گزارش داد که جلوداران قریش در حال شناسایی و گشت در حوالی [[شهر]] هستند. بدین ترتیب اطلاعات لحظه به لحظه از [[سپاه]] دشمن به پیامبر میرسید<ref>بختور تاش، نبردهای محمد، (تهران: مطبوعاتی عطایی،۱۳۴۰) ص۹۹؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۴، ص۱۴.</ref>.<ref>[[محمد امیر ناصری|ناصری، محمد امیر]]، [[سیره نظامی پیامبر اعظم (مقاله)| | دوباره پیامبر دو سرباز دیگر به نامهای [[انس]] و مونس را مأمور ارزیابی سپاه قریش کرد. آنها خبر آوردند که [[لشکر]] [[ابوسفیان]] به مدینه نزدیک شده و اسبان و شتران را در کشتزارهای حومه مدینه رها کردهاند. مأمور دیگری ([[سلمه]] [[سلامه]]) گزارش داد که جلوداران قریش در حال شناسایی و گشت در حوالی [[شهر]] هستند. بدین ترتیب اطلاعات لحظه به لحظه از [[سپاه]] دشمن به پیامبر میرسید<ref>بختور تاش، نبردهای محمد، (تهران: مطبوعاتی عطایی،۱۳۴۰) ص۹۹؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۴، ص۱۴.</ref>.<ref>[[محمد امیر ناصری|ناصری، محمد امیر]]، [[سیره نظامی پیامبر اعظم (مقاله)|مقاله «سیره نظامی پیامبر اعظم»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۳۲.</ref> | ||
==[[آرایش]] نظامی سپاه پیامبر== | ==[[آرایش]] نظامی سپاه پیامبر== | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
گروه دوم که در تعقیب دشمن زیاد دور نشدند و در محاصره قریش قرار نگرفتند، این گروه حدود دویست تن بودند که سعد وقاص و [[عمر بن الخطاب]] در این دسته قرار داشتند؛ | گروه دوم که در تعقیب دشمن زیاد دور نشدند و در محاصره قریش قرار نگرفتند، این گروه حدود دویست تن بودند که سعد وقاص و [[عمر بن الخطاب]] در این دسته قرار داشتند؛ | ||
گروه سوم که بنیه اصلی سپاه بودند، در تعقیب قریش خیلی دور شده و مشغول گردآوری غنایم بودند که در این حال در محاصره قرار گرفتند. از اینان، گروهی به [[مدینه]] گریختند<ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۴، ص۳۱.</ref>، ولی عدهای [[تصمیم]] گرفتند تا دم [[مرگ]] [[شمشیر]] بزنند و پس از اطلاع از زنده بودن [[پیامبر]]، با چنگ و دندان راه را به سوی [[رسول خدا]] گشودند<ref>مصطفی طلاس، پیامبر و آیین نبرد، ترجمه اکبری مرزناک، (تهران: انتشارات بعثت، ۱۳۵۴).</ref>.<ref>[[محمد امیر ناصری|ناصری، محمد امیر]]، [[سیره نظامی پیامبر اعظم (مقاله)| | گروه سوم که بنیه اصلی سپاه بودند، در تعقیب قریش خیلی دور شده و مشغول گردآوری غنایم بودند که در این حال در محاصره قرار گرفتند. از اینان، گروهی به [[مدینه]] گریختند<ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۴، ص۳۱.</ref>، ولی عدهای [[تصمیم]] گرفتند تا دم [[مرگ]] [[شمشیر]] بزنند و پس از اطلاع از زنده بودن [[پیامبر]]، با چنگ و دندان راه را به سوی [[رسول خدا]] گشودند<ref>مصطفی طلاس، پیامبر و آیین نبرد، ترجمه اکبری مرزناک، (تهران: انتشارات بعثت، ۱۳۵۴).</ref>.<ref>[[محمد امیر ناصری|ناصری، محمد امیر]]، [[سیره نظامی پیامبر اعظم (مقاله)|مقاله «سیره نظامی پیامبر اعظم»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۳۳.</ref> | ||
==[[نبوغ]] نظامی رسول خدا{{صل}}== | ==[[نبوغ]] نظامی رسول خدا{{صل}}== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
بُعد دیگر [[قدرت]] [[فرماندهی]] رسول خدا{{صل}} در [[احد]]، شدت [[احساس مسئولیت]] ایشان در قبال تک تک افراد است، در چنین شرایطی مشهورترین نوابغ نظامی نیز تنها به [[فکر]] [[نجات]] [[جان]] خود هستند، اما رسول خدا{{صل}} بعد از شکست آنقدر مبارزه نمود تا بقیه [[لشکر]] را جمع نمود و افراد شکستخورده را دوباره گردآوری کرد<ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۴، ص۲۵.</ref>. | بُعد دیگر [[قدرت]] [[فرماندهی]] رسول خدا{{صل}} در [[احد]]، شدت [[احساس مسئولیت]] ایشان در قبال تک تک افراد است، در چنین شرایطی مشهورترین نوابغ نظامی نیز تنها به [[فکر]] [[نجات]] [[جان]] خود هستند، اما رسول خدا{{صل}} بعد از شکست آنقدر مبارزه نمود تا بقیه [[لشکر]] را جمع نمود و افراد شکستخورده را دوباره گردآوری کرد<ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج۴، ص۲۵.</ref>. | ||
مهمترین شاخصه نبوغ نظامی رسول خدا{{صل}} در میدان احد تبدیل ماهیت صحرایی جنگ به جنگ کوهستانی است که [[ابوسفیان]] و دیگر فرماندهانش برای آن چارهای نداشتند. مهمترین [[اسلحه]] ابوسفیان در احد لشکر ورزیده سواره به فرماندهی [[خالد بن ولید]] و [[عکرمة]] بن [[ابوجهل]] است، اما [[پیامبر اسلام]] با کشاندن جنگ به قعر کوهستان احد قدرت سواره [[قریش]] را بیاثر ساخت و لاجرم ابوسفیان بدون پیروزی [[قاطع]] برگشت.<ref>[[محمد امیر ناصری|ناصری، محمد امیر]]، [[سیره نظامی پیامبر اعظم (مقاله)| | مهمترین شاخصه نبوغ نظامی رسول خدا{{صل}} در میدان احد تبدیل ماهیت صحرایی جنگ به جنگ کوهستانی است که [[ابوسفیان]] و دیگر فرماندهانش برای آن چارهای نداشتند. مهمترین [[اسلحه]] ابوسفیان در احد لشکر ورزیده سواره به فرماندهی [[خالد بن ولید]] و [[عکرمة]] بن [[ابوجهل]] است، اما [[پیامبر اسلام]] با کشاندن جنگ به قعر کوهستان احد قدرت سواره [[قریش]] را بیاثر ساخت و لاجرم ابوسفیان بدون پیروزی [[قاطع]] برگشت.<ref>[[محمد امیر ناصری|ناصری، محمد امیر]]، [[سیره نظامی پیامبر اعظم (مقاله)|مقاله «سیره نظامی پیامبر اعظم»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۳۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |