پرش به محتوا

اباحی‌گری: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۴۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۳
جز
برچسب: واگردانی دستی
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اباحی‌گری در قرآن]] - [[اباحی‌گری در حدیث]] - [[اباحی‌گری در نهج البلاغه]] - [[اباحی‌گری در معارف دعا و زیارات]] - [[اباحی‌گری در کلام اسلامی]] - [[اباحی‌گری در اخلاق اسلامی]] - [[اباحی‌گری در عرفان اسلامی]]| پرسش مرتبط  = اباحی‌گری (پرسش)}}
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اباحی‌گری در قرآن]] - [[اباحی‌گری در حدیث]] - [[اباحی‌گری در نهج البلاغه]] - [[اباحی‌گری در معارف دعا و زیارات]] - [[اباحی‌گری در کلام اسلامی]] - [[اباحی‌گری در اخلاق اسلامی]] - [[اباحی‌گری در عرفان اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اباحی‌گری (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
*'''اباحی‌گری''' به معنای پای بند نبودن به [[ارزش‌های دینی]] است. اباحی‌گری از [[بی‌اعتقادی]] [[کافر]] یا سهل انگاری دیندار پدید می‌آید و در دو حوزه فردی و [[اجتماعی]]، نمود می‌یابد. این پدیده در حوزه فردی موجب می‌گردد تا [[آدمی]] وظایفی را که در برابر خود و [[خداوند]] دارد، ادا نکند و [[حرام]] را [[مباح]] شمارد و راه بی قیدی در پیش گیرد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 55.</ref>.
* '''اباحی‌گری''' به معنای پای بند نبودن به [[ارزش‌های دینی]] است. اباحی‌گری از [[بی‌اعتقادی]] [[کافر]] یا سهل انگاری دیندار پدید می‌آید و در دو حوزه فردی و [[اجتماعی]]، نمود می‌یابد. این پدیده در حوزه فردی موجب می‌گردد تا [[آدمی]] وظایفی را که در برابر خود و [[خداوند]] دارد، ادا نکند و [[حرام]] را [[مباح]] شمارد و راه بی قیدی در پیش گیرد<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 55.</ref>.
*زیان‌های اباحی‌گری در حوزه [[اجتماعی]] نمودی بیش‌تر دارد و شخص با [[مباح]] شمردن نبایدهای [[اجتماعی]] دست به هر کاری که پسند [[دل]] است، می‌آلاید و هنجارهای [[زندگی]] جمعی را نادیده می‌انگارد. طرفداران اباحی‌گری معتقدند که اباحه، همانا عدم منع [[عقلی]] و شرعی از فعل یا ترک فعل است. در این مشرب [[فکری]]، اباحه به همه منهیات راه می‌یابد و تنها تعیین کننده منهیات و مکروهات و اصول [[اخلاقی]] و [[ارزش‌ها]] نه [[شرع]] [[مقدس]] بلکه [[عقل]] عملی و شرایط [[اجتماعی]] است و [[شرع]] [[مقدس]] در این میان سهمی ندارد. اباحه‌گران قلمرو این [[اندیشه]] را به حوزه‌های [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و حتی [[اقتصادی]] می‌گسترانند و [[حدود الهی]] را کنار می‌گذارند و همه چیز را در دایره مباحات می‌گنجانند و در پی بیش‌ترین حد [[آزادی]] برای انسان‌اند <ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 55.</ref>.
* زیان‌های اباحی‌گری در حوزه [[اجتماعی]] نمودی بیش‌تر دارد و شخص با [[مباح]] شمردن نبایدهای [[اجتماعی]] دست به هر کاری که پسند [[دل]] است، می‌آلاید و هنجارهای [[زندگی]] جمعی را نادیده می‌انگارد. طرفداران اباحی‌گری معتقدند که اباحه، همانا عدم منع [[عقلی]] و شرعی از فعل یا ترک فعل است. در این مشرب [[فکری]]، اباحه به همه منهیات راه می‌یابد و تنها تعیین کننده منهیات و مکروهات و اصول [[اخلاقی]] و [[ارزش‌ها]] نه [[شرع]] [[مقدس]] بلکه [[عقل]] عملی و شرایط [[اجتماعی]] است و [[شرع]] [[مقدس]] در این میان سهمی ندارد. اباحه‌گران قلمرو این [[اندیشه]] را به حوزه‌های [[اجتماعی]]، [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و حتی [[اقتصادی]] می‌گسترانند و [[حدود الهی]] را کنار می‌گذارند و همه چیز را در دایره مباحات می‌گنجانند و در پی بیش‌ترین حد [[آزادی]] برای انسان‌اند <ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 55.</ref>.
==مبانی==
== مبانی ==
*[[تفکر]] اباحی‌گری دو مبنای [[فکری]] دارد:
* [[تفکر]] اباحی‌گری دو مبنای [[فکری]] دارد:
#'''اباحی‌گری سنتی:''' هیچ فرقه‌ای در [[اسلام]]، خود را اهل اباحه ندانسته است. با این حال، چگونگی نگرش برخی فرقه‌ها به دستورهای [[دینی]]، آنها را به اباحی‌گری لغزانید؛ چنان که "اباحیه" مبدل به یکی از لقب‌های اصلی آنها گردید. اباحی‌گری سنتی پیرو تحولات [[جامعه اسلامی]] در قرون گذشته پیدا شد. وقوع جنگ‌های متعدد در [[بلاد اسلامی]] و نادیده انگاشتن نقش بنیادی [[امامان معصوم]]{{عم}} در [[هدایت]] [[جامعه]]، به‌ بی‌ثباتی حکومت‌های [[اسلامی]] انجامید و در پی آن، [[هرج و مرج]] [[کلامی]] پدید آمد و فرقه‌های [[منحرف]] [[ظهور]] یافتند. حاصل این [[فرقه‌گرایی]]، کژفهمی و برداشت ناصواب از [[آموزه‌های دینی]] بود که در پاره‌ای موارد به اباحی‌گری منتهی شد و در پاره‌ای نیز به تعصبات نا به جا. کتاب‌های "[[ملل و نحل]]" نام مهم‌ترین فرقه‌های اباحه گرا را بر شمرده‌اند<ref>الفرق بین الفِرق‌، ۲۶۹؛ فرهنگ فرق اسلامی‌، ۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 55.</ref>.
# '''اباحی‌گری سنتی:''' هیچ فرقه‌ای در [[اسلام]]، خود را اهل اباحه ندانسته است. با این حال، چگونگی نگرش برخی فرقه‌ها به دستورهای [[دینی]]، آنها را به اباحی‌گری لغزانید؛ چنان که "اباحیه" مبدل به یکی از لقب‌های اصلی آنها گردید. اباحی‌گری سنتی پیرو تحولات [[جامعه اسلامی]] در قرون گذشته پیدا شد. وقوع جنگ‌های متعدد در [[بلاد اسلامی]] و نادیده انگاشتن نقش بنیادی [[امامان معصوم]] {{عم}} در [[هدایت]] [[جامعه]]، به‌ بی‌ثباتی حکومت‌های [[اسلامی]] انجامید و در پی آن، [[هرج و مرج]] [[کلامی]] پدید آمد و فرقه‌های [[منحرف]] [[ظهور]] یافتند. حاصل این [[فرقه‌گرایی]]، کژفهمی و برداشت ناصواب از [[آموزه‌های دینی]] بود که در پاره‌ای موارد به اباحی‌گری منتهی شد و در پاره‌ای نیز به تعصبات نا به جا. کتاب‌های "[[ملل و نحل]]" نام مهم‌ترین فرقه‌های اباحه گرا را بر شمرده‌اند<ref>الفرق بین الفِرق‌، ۲۶۹؛ فرهنگ فرق اسلامی‌، ۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 55.</ref>.
#'''اباحی‌گری نو:''' این [[اندیشه]] با تفکرات غربی همچون لیبرالیسم، سکولاریسم و [[تساهل و تسامح]] همراه و سازگار است. طرفداران این نوع اباحی‌گری برای [[دفاع]] از [[اندیشه]] خویش از تفسیرهای التقاطی و نسبی‌انگار مبتنی بر قرائت‌های مختلف از [[دین]] سود می‌جویند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 55 -56.</ref>.
# '''اباحی‌گری نو:''' این [[اندیشه]] با تفکرات غربی همچون لیبرالیسم، سکولاریسم و [[تساهل و تسامح]] همراه و سازگار است. طرفداران این نوع اباحی‌گری برای [[دفاع]] از [[اندیشه]] خویش از تفسیرهای التقاطی و نسبی‌انگار مبتنی بر قرائت‌های مختلف از [[دین]] سود می‌جویند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 55 -56.</ref>.
*برای رد اباحی‌گری از دو منظر می‌توان گفت و گو کرد: یکی از منظر درون [[دینی]] و دیگر، برون [[دینی]]. در منظر درون [[دینی]] باید گفت که‌ در [[دین اسلام]] بحث اباحه در دو جا به کار رفته است:
* برای رد اباحی‌گری از دو منظر می‌توان گفت و گو کرد: یکی از منظر درون [[دینی]] و دیگر، برون [[دینی]]. در منظر درون [[دینی]] باید گفت که‌ در [[دین اسلام]] بحث اباحه در دو جا به کار رفته است:
#'''[[احکام]] تکلیفی:''' این [[احکام]] پنج قسم‌اند: [[واجب]]، [[حرام]]، [[مستحب]]، [[مکروه]] و [[مباح]]. مراد از اباحه در [[احکام]] تکلیفی [[حکم شرعی]] تکلیفی است که در آن، راه بر [[مکلف]] باز نگاه داشته شده و به او [[آزادی]] و [[اختیار]] داده‌اند که هر چه می‌خواهد، برگزیند و [[انتخاب]] هر یک از فعل یا ترک از نظر [[مولی]] یکسان است. خلاصه، [[مباح]] عبارت است از آنچه فعل یا ترک آن، جایز و برابر است<ref>المعالم الجدیدة للاصول‌، ۱۰۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 56.</ref>.
# '''[[احکام]] تکلیفی:''' این [[احکام]] پنج قسم‌اند: [[واجب]]، [[حرام]]، [[مستحب]]، [[مکروه]] و [[مباح]]. مراد از اباحه در [[احکام]] تکلیفی [[حکم شرعی]] تکلیفی است که در آن، راه بر [[مکلف]] باز نگاه داشته شده و به او [[آزادی]] و [[اختیار]] داده‌اند که هر چه می‌خواهد، برگزیند و [[انتخاب]] هر یک از فعل یا ترک از نظر [[مولی]] یکسان است. خلاصه، [[مباح]] عبارت است از آنچه فعل یا ترک آن، جایز و برابر است<ref>المعالم الجدیدة للاصول‌، ۱۰۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 56.</ref>.
#'''[[علم]] اصول:''' هر گاه در [[حلال]] یا [[حرام]] بودن چیزی [[تردید]] کنیم، اصل اباحه را جاری می‌کنیم و [[حکم]] به عدم [[حرمت]] می‌دهیم؛ زیرا آنچه [[نیازمند]] [[نص]] است، الزامات قانونی است و عدم الزامات قانونی [[نیازمند]] [[نص]] نیست. پس، اصل در اشیا پیش از ورود [[شرع]] اباحه است. در استفاده از اصل اباحه فرض بر این است که فاقد [[دلیل شرعی]] هستیم. بنابراین عقابی در کار نیست؛ چرا که اگر عقابی در کار بود، لازم بود [[خداوند]] [[حکیم]] به ما اعلام کند<ref>مبادی الوصول الی علم الاصول‌، ۱۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 56.</ref>.
# '''[[علم]] اصول:''' هر گاه در [[حلال]] یا [[حرام]] بودن چیزی [[تردید]] کنیم، اصل اباحه را جاری می‌کنیم و [[حکم]] به عدم [[حرمت]] می‌دهیم؛ زیرا آنچه [[نیازمند]] [[نص]] است، الزامات قانونی است و عدم الزامات قانونی [[نیازمند]] [[نص]] نیست. پس، اصل در اشیا پیش از ورود [[شرع]] اباحه است. در استفاده از اصل اباحه فرض بر این است که فاقد [[دلیل شرعی]] هستیم. بنابراین عقابی در کار نیست؛ چرا که اگر عقابی در کار بود، لازم بود [[خداوند]] [[حکیم]] به ما اعلام کند<ref>مبادی الوصول الی علم الاصول‌، ۱۷.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 56.</ref>.
*اباحه در [[احکام]] تکلیفی مربوط به [[اعمال عبادی]] است؛ اما اباحه در قاعده اصالة الاباحه مربوط به اعیان خارجی است<ref>فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول‌، ۷۴.</ref>.
* اباحه در [[احکام]] تکلیفی مربوط به [[اعمال عبادی]] است؛ اما اباحه در قاعده اصالة الاباحه مربوط به اعیان خارجی است<ref>فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول‌، ۷۴.</ref>.
*[[عالمان دینی]]، مراد شارح را در مباح‌ دانستن برخی [[اعمال]] یا برخی اشیا دو جهت می‌دانند:
* [[عالمان دینی]]، مراد شارح را در مباح‌ دانستن برخی [[اعمال]] یا برخی اشیا دو جهت می‌دانند:
#اباحه از آن اموری قلمداد شده است که [[ثواب]] و عقابی بر آن مترتب نیست. از آنجا که [[تعالیم]] [[شریعت]] بر مدار [[مصلحت]] و [[خیرخواهی]] [[الهی]] برای نوع [[بشر]] وضع شده‌اند، معلوم می‌شود که فعل یا ترک اباحی، حکمی است که هیچ گونه ضرر یا سود عمده‌ای در آن نیست<ref>اصطلاحات الاصول‌، ۱۱۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 56.</ref>.
# اباحه از آن اموری قلمداد شده است که [[ثواب]] و عقابی بر آن مترتب نیست. از آنجا که [[تعالیم]] [[شریعت]] بر مدار [[مصلحت]] و [[خیرخواهی]] [[الهی]] برای نوع [[بشر]] وضع شده‌اند، معلوم می‌شود که فعل یا ترک اباحی، حکمی است که هیچ گونه ضرر یا سود عمده‌ای در آن نیست<ref>اصطلاحات الاصول‌، ۱۱۸.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 56.</ref>.
#[[علت]] [[مباح]] بودن برخی [[کارها]] وجود حکمتی است که ترخیص آن کار ایجاب کرده است. اگر [[شارع]] آن کار را [[مباح]] نمی‌کرد، مفسده‌ای لازم می‌آمد. در این نوع [[مباح]] که به آن "[[مباح]] اقتضائی" می‌گویند، ممکن است [[مصلحت]] یا مفسده‌ای در فعل و ترک آن کار باشد؛ ولی [[شارع]] به [[دلیل]] [[مصلحت]] مهم‌تر، که رخصت را ایجاد کرده است، [[حکم]] به اباحه فرموده و از ملاک دیگر، چشم پوشیده است. آنچه به [[دلیل]] حَرَج، [[مباح]] شده است؛ از این قبیل است. مقنن در نظر گرفته است که اگر [[مردم]] را از برخی [[کارها]] منع کند، [[زندگی]] بر آنها دشوار می‌شود و بدین رو، از [[تحریم]] آن چشم پوشیده است<ref>مسأله حجاب‌، ۲۱۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 56 -57.</ref>.
# [[علت]] [[مباح]] بودن برخی [[کارها]] وجود حکمتی است که ترخیص آن کار ایجاب کرده است. اگر [[شارع]] آن کار را [[مباح]] نمی‌کرد، مفسده‌ای لازم می‌آمد. در این نوع [[مباح]] که به آن "[[مباح]] اقتضائی" می‌گویند، ممکن است [[مصلحت]] یا مفسده‌ای در فعل و ترک آن کار باشد؛ ولی [[شارع]] به [[دلیل]] [[مصلحت]] مهم‌تر، که رخصت را ایجاد کرده است، [[حکم]] به اباحه فرموده و از ملاک دیگر، چشم پوشیده است. آنچه به [[دلیل]] حَرَج، [[مباح]] شده است؛ از این قبیل است. مقنن در نظر گرفته است که اگر [[مردم]] را از برخی [[کارها]] منع کند، [[زندگی]] بر آنها دشوار می‌شود و بدین رو، از [[تحریم]] آن چشم پوشیده است<ref>مسأله حجاب‌، ۲۱۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 56 -57.</ref>.
==نتیجه==
== نتیجه ==
*مفهوم اباحه در نظر [[عالمان]] [[مسلمان]] بسیار متفاوت است با آنچه طرفداران اباحی‌گری می‌پندارند. اباحه در اصطلاح [[عالمان]] [[مسلمان]]، از مفاهیمی است که موارد آن را [[شارع مقدس]] معین می‌کند. رویکردی که [[شریعت]] برای استفاده از اباحه دارد، از آنجا ناشی می‌شود که [[خداوند]] هنگام [[تشریع احکام]]، نظر به آسانی آنها داشته و ضمن مراعات [[توانایی]] [[انسان]]، [[تکالیف]] او را مطابق فطرتش وضع کرده است تا عسر و حرجی بر [[مکلفین]] پیش نیاید<ref>نهج البلاغه‌، خطبه ۱۰۵.</ref>. در واقع، اصل اولی در [[تکالیف]] شرعی، آسان‌گیری و همچنین در استفاده از نعمتهای [[الهی]]، [[مباح]] بودن آنها است مگر آنکه امر یا [[نهی]] از طرف [[شارع مقدس]] بیان شود. بنابراین رویکرد، اباحه قسیم [[تکالیف]] دیگر ([[وجوب]]، [[حرمت]]، [[مستحب]] و [[مکروه]]) است. نگاه [[شرع]] به اباحه یک نگرش تکلیف‌گرا است. اما طرفداران [[اباحیگری]] ضمن نشاندن قسم (اباحه) به جای قسیم ([[وجوب]]، [[حرمت]]، [[مستحب]] و [[مکروه]]) در واقع، رویکردی تکلیف‌گریز وضع می‌کنند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 57.</ref>.
* مفهوم اباحه در نظر [[عالمان]] [[مسلمان]] بسیار متفاوت است با آنچه طرفداران اباحی‌گری می‌پندارند. اباحه در اصطلاح [[عالمان]] [[مسلمان]]، از مفاهیمی است که موارد آن را [[شارع مقدس]] معین می‌کند. رویکردی که [[شریعت]] برای استفاده از اباحه دارد، از آنجا ناشی می‌شود که [[خداوند]] هنگام [[تشریع احکام]]، نظر به آسانی آنها داشته و ضمن مراعات [[توانایی]] [[انسان]]، [[تکالیف]] او را مطابق فطرتش وضع کرده است تا عسر و حرجی بر [[مکلفین]] پیش نیاید<ref>نهج البلاغه‌، خطبه ۱۰۵.</ref>. در واقع، اصل اولی در [[تکالیف]] شرعی، آسان‌گیری و همچنین در استفاده از نعمتهای [[الهی]]، [[مباح]] بودن آنها است مگر آنکه امر یا [[نهی]] از طرف [[شارع مقدس]] بیان شود. بنابراین رویکرد، اباحه قسیم [[تکالیف]] دیگر ([[وجوب]]، [[حرمت]]، [[مستحب]] و [[مکروه]]) است. نگاه [[شرع]] به اباحه یک نگرش تکلیف‌گرا است. اما طرفداران [[اباحیگری]] ضمن نشاندن قسم (اباحه) به جای قسیم ([[وجوب]]، [[حرمت]]، [[مستحب]] و [[مکروه]]) در واقع، رویکردی تکلیف‌گریز وضع می‌کنند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 57.</ref>.
*پس اگر مراد از اباحه، [[مباح]] بودن بخشی از [[احکام]] و [[تکالیف]] و اشیای [[جهان]] هستی‌ است، صحیح است؛ اما اگر مراد از آن، بی قیدی نسبت به کل [[احکام]] و [[شریعت]] است، مذموم و مردود است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 57.</ref>.
* پس اگر مراد از اباحه، [[مباح]] بودن بخشی از [[احکام]] و [[تکالیف]] و اشیای [[جهان]] هستی‌ است، صحیح است؛ اما اگر مراد از آن، بی قیدی نسبت به کل [[احکام]] و [[شریعت]] است، مذموم و مردود است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 57.</ref>.
*از منظر برون‌دینی نیز [[بهترین]] [[دلیل]] بر رد اباحی‌گری نتایج عملی آن است. با مراجعه به آمارهای رسمی، به خوبی می‌توان دریافت که دور شدن [[انسان]] از [[تعالیم]] [[الهی]] و [[ترویج]] اباحی‌گری، [[نسل]] [[بشر]] را روز به روز از مسیر [[سعادت]] دور می‌سازد<ref>در غرب چه می‌گذرد، ۴۷ و ۵۵؛ بحران دنیای متجدد، ۱۹.</ref>. [[انحطاط]] [[اخلاقی]]، [[جرم]] و جنایت و [[تجاوز]] اعضای [[جامعه]] به [[حقوق]] یکدیگر، از نتایج [[تفکر]] اباحی‌گری است که بسیاری از روشنفکران غربی نیز وقوع چنین بحران‌هایی را در کشورهای خود اعتراف کرده‌اند<ref>آمریکا پیشتاز انحطاط، ۱۴۵ و ۲۳۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 57.</ref>.
* از منظر برون‌دینی نیز [[بهترین]] [[دلیل]] بر رد اباحی‌گری نتایج عملی آن است. با مراجعه به آمارهای رسمی، به خوبی می‌توان دریافت که دور شدن [[انسان]] از [[تعالیم]] [[الهی]] و [[ترویج]] اباحی‌گری، [[نسل]] [[بشر]] را روز به روز از مسیر [[سعادت]] دور می‌سازد<ref>در غرب چه می‌گذرد، ۴۷ و ۵۵؛ بحران دنیای متجدد، ۱۹.</ref>. [[انحطاط]] [[اخلاقی]]، [[جرم]] و جنایت و [[تجاوز]] اعضای [[جامعه]] به [[حقوق]] یکدیگر، از نتایج [[تفکر]] اباحی‌گری است که بسیاری از روشنفکران غربی نیز وقوع چنین بحران‌هایی را در کشورهای خود اعتراف کرده‌اند<ref>آمریکا پیشتاز انحطاط، ۱۴۵ و ۲۳۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 57.</ref>.


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، '''فرهنگ شیعه''']]
{{پایان منابع}}


==جستارهای وابسته==
== پانویس ==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اباحی‌گری]]
[[رده:اباحی‌گری]]
[[رده:رذایل اخلاقی]]
[[رده:رذایل اخلاقی]]
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش