پرش به محتوا

ادای حقوق مالی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین'
جز (جایگزینی متن - 'علل' به 'علل')
جز (جایگزینی متن - 'تعیین' به 'تعیین')
خط ۴۹: خط ۴۹:


==[[انفاق]]==
==[[انفاق]]==
“انفاق” به معنای بذل [[مال]] و صرف آن در جهت رفع و تأمین حوایج خویش و دیگران است. از [[ادله]] چنین بر می‌آید که هر [[اقدام]]، [[خدمت]] و چیزی که مفید به حال [[مردم]] و قابلیت استفاده داشته باشد، بالقوه متعلق انفاق خواهد بود. ایزوتسو در بیان جایگاه انفاق در [[اسلام]] می‌نویسد: اسلام [[فریضه]] انفاق و دادن [[صدقات]] را به عنوان قالب مناسبی که [[مسلمانان]] می‌توانستند [[سخاوت]] طبع خود را بی‌آنکه دچار رذیلت‌های [[شیطانی]] [[غرور]] و [[تکبر]] و [[اسراف]] شوند، در آن قالب بریزند بدان‌ها عرضه داشت؛ از این‌رو، [[انفاق]] و دادن [[صدقات]] مجرای جدید برای [[غریزه]] کهن [[سخا]] و [[بخشش]] که ریشه‌ای عمیق در [[روح]] [[اعراب]] داشت فراهم آورد<ref>توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی- دینی در قرآن، ص۹۷.</ref>؛ بنابراین همه امکانات مفید مادی و [[معنوی]] را می‌توان طبق شرایطی در معرض انفاق قرار داد. مستحقان دریافت انفاق در وهله اول [[والدین]] و [[خویشان]] [[نیازمند]] و در مرحله بعد [[ایتام]]، [[مستمندان]] و [[در راه ماندگان]] [[تعیین]] شده‌اند. در خصوص [[اعلان]] یا اخفای صدقات نیز قاعده واحدی وجود ندارد. در مواردی انفاق علنی و در مواردی انفاق مخفی مطلوبیت خواهد داشت، هرچند البته برخی [[آیات]]، “اخفا” را به عنوان شکل راجح توصیه کرده‌اند. به بیان دیگر، در هر موضعی که [[تشویق]] دیگران و [[ترویج]] یک [[سنت حسنه]] با [[حفظ]] [[اخلاص]] منظور نظر باشد، علنی بودن آن مطلوب است و در مواردی که [[خوف]] [[ریا]] یا [[تضعیف]] حیثیت گیرنده محتمل باشد، قاعدتاً شکل مخفی آن راجح خواهد بود. از برخی [[روایات]] نیز چنین [[استنباط]] می‌شود که در صدقات [[واجب]] اعلان و در صدقات [[مستحب]] اخفا مطلوبیت دارد.
“انفاق” به معنای بذل [[مال]] و صرف آن در جهت رفع و تأمین حوایج خویش و دیگران است. از [[ادله]] چنین بر می‌آید که هر [[اقدام]]، [[خدمت]] و چیزی که مفید به حال [[مردم]] و قابلیت استفاده داشته باشد، بالقوه متعلق انفاق خواهد بود. ایزوتسو در بیان جایگاه انفاق در [[اسلام]] می‌نویسد: اسلام [[فریضه]] انفاق و دادن [[صدقات]] را به عنوان قالب مناسبی که [[مسلمانان]] می‌توانستند [[سخاوت]] طبع خود را بی‌آنکه دچار رذیلت‌های [[شیطانی]] [[غرور]] و [[تکبر]] و [[اسراف]] شوند، در آن قالب بریزند بدان‌ها عرضه داشت؛ از این‌رو، [[انفاق]] و دادن [[صدقات]] مجرای جدید برای [[غریزه]] کهن [[سخا]] و [[بخشش]] که ریشه‌ای عمیق در [[روح]] [[اعراب]] داشت فراهم آورد<ref>توشیهیکو ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی- دینی در قرآن، ص۹۷.</ref>؛ بنابراین همه امکانات مفید مادی و [[معنوی]] را می‌توان طبق شرایطی در معرض انفاق قرار داد. مستحقان دریافت انفاق در وهله اول [[والدین]] و [[خویشان]] [[نیازمند]] و در مرحله بعد [[ایتام]]، [[مستمندان]] و [[در راه ماندگان]] تعیین شده‌اند. در خصوص [[اعلان]] یا اخفای صدقات نیز قاعده واحدی وجود ندارد. در مواردی انفاق علنی و در مواردی انفاق مخفی مطلوبیت خواهد داشت، هرچند البته برخی [[آیات]]، “اخفا” را به عنوان شکل راجح توصیه کرده‌اند. به بیان دیگر، در هر موضعی که [[تشویق]] دیگران و [[ترویج]] یک [[سنت حسنه]] با [[حفظ]] [[اخلاص]] منظور نظر باشد، علنی بودن آن مطلوب است و در مواردی که [[خوف]] [[ریا]] یا [[تضعیف]] حیثیت گیرنده محتمل باشد، قاعدتاً شکل مخفی آن راجح خواهد بود. از برخی [[روایات]] نیز چنین [[استنباط]] می‌شود که در صدقات [[واجب]] اعلان و در صدقات [[مستحب]] اخفا مطلوبیت دارد.


[[علامه طباطبایی]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لِعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خِلَالٌ}}<ref>«به آن بندگان من که ایمان آورده‌اند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم پنهان و آشکار ببخشند پیش از آنکه روزی در رسد که در آن نه سودایی است و نه دوستی» سوره ابراهیم، آیه ۳۱.</ref> می‌نویسد: مراد مطلق انفاق است. مقصود از انفاق سری و علنی این است که انفاق بر مقتضای [[ادب]] [[دینی]] انجام گیرد، آنجا که ادب، اقتضای پنهان بودن را دارد، پنهانی انفاق کنند و هر جا که ادب، علنی آن را می‌پسندد، علنی بدهند. مطلوب از [[انفاق]] این است که هر گونه و شأنی از [[شئون]] [[اجتماعی]] که در [[شرف]] [[فساد]] و [[تباهی]] است، [[اصلاح]] شود و بر [[جامعه مسلمین]] خللی وارد نیاید<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۱۸۱.</ref>. او درباره برخی آثار مترتب بر آن نیز می‌نویسد: [[صدقه]] آشکار خود [[تشویق]] و [[دعوت]] عملی [[مردم]] است به [[کار نیک]] و نیز مایه دلگرمی [[فقرا]] و [[مساکین]] است که می‌بینند مردمی رحم‌دل هستند که به حال آنان ترحم می‌کنند و این باعث می‌شود که [[روحیه]] [[یأس]] و [[نومیدی]] از صفحه دلشان زدوده شود و در کار خود دارای [[نشاط]] گردند و [[احساس]] کنند که [[وحدت]] عمل و کسب بین آنان و [[اغنیا]] وجود دارد، اگر [[سرمایه‌داری]] کاسبی می‌کند تنها برای خودش نیست و این خود آثار [[نیک]] بسیار دارد<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۱۰.</ref>. وی در بیان [[فلسفه]] [[تشریع]] آن می‌نویسد: غرض این بوده که بدین وسیله طبقات پایین را که نمی‌توانند بدون [[کمک مالی]] از ناحیه دیگران حوایج [[زندگی]] خود را برآورند، مورد [[حمایت]] قرار داده تا سطح زندگیشان را بالا ببرند، و افق زندگی طبقات مختلف را به هم نزدیک ساخته و [[اختلاف]] میان آنها را از جهت [[ثروت]] و نعمات مادی کم کند<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۸۷.</ref>.
[[علامه طباطبایی]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|قُلْ لِعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خِلَالٌ}}<ref>«به آن بندگان من که ایمان آورده‌اند بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم پنهان و آشکار ببخشند پیش از آنکه روزی در رسد که در آن نه سودایی است و نه دوستی» سوره ابراهیم، آیه ۳۱.</ref> می‌نویسد: مراد مطلق انفاق است. مقصود از انفاق سری و علنی این است که انفاق بر مقتضای [[ادب]] [[دینی]] انجام گیرد، آنجا که ادب، اقتضای پنهان بودن را دارد، پنهانی انفاق کنند و هر جا که ادب، علنی آن را می‌پسندد، علنی بدهند. مطلوب از [[انفاق]] این است که هر گونه و شأنی از [[شئون]] [[اجتماعی]] که در [[شرف]] [[فساد]] و [[تباهی]] است، [[اصلاح]] شود و بر [[جامعه مسلمین]] خللی وارد نیاید<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۱۸۱.</ref>. او درباره برخی آثار مترتب بر آن نیز می‌نویسد: [[صدقه]] آشکار خود [[تشویق]] و [[دعوت]] عملی [[مردم]] است به [[کار نیک]] و نیز مایه دلگرمی [[فقرا]] و [[مساکین]] است که می‌بینند مردمی رحم‌دل هستند که به حال آنان ترحم می‌کنند و این باعث می‌شود که [[روحیه]] [[یأس]] و [[نومیدی]] از صفحه دلشان زدوده شود و در کار خود دارای [[نشاط]] گردند و [[احساس]] کنند که [[وحدت]] عمل و کسب بین آنان و [[اغنیا]] وجود دارد، اگر [[سرمایه‌داری]] کاسبی می‌کند تنها برای خودش نیست و این خود آثار [[نیک]] بسیار دارد<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۶۱۰.</ref>. وی در بیان [[فلسفه]] [[تشریع]] آن می‌نویسد: غرض این بوده که بدین وسیله طبقات پایین را که نمی‌توانند بدون [[کمک مالی]] از ناحیه دیگران حوایج [[زندگی]] خود را برآورند، مورد [[حمایت]] قرار داده تا سطح زندگیشان را بالا ببرند، و افق زندگی طبقات مختلف را به هم نزدیک ساخته و [[اختلاف]] میان آنها را از جهت [[ثروت]] و نعمات مادی کم کند<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۸۷.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش