پرش به محتوا

ابوخالد قرشی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خطیب بغدادی' به 'خطیب بغدادی'
جز (جایگزینی متن - 'ابوموسی مدینی' به 'ابوموسی مدینی')
جز (جایگزینی متن - 'خطیب بغدادی' به 'خطیب بغدادی')
خط ۱۶: خط ۱۶:
#از [[ابوموسی مدینی]] است که [[سند روایت]] را برخلاف دیگران، از [[عکرمه]] از [[پدر]] یا عمویش از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده و سخنی از جدش در سند روایت نیست<ref>مغلطای، ج۱، ص۱۹۹.</ref>.
#از [[ابوموسی مدینی]] است که [[سند روایت]] را برخلاف دیگران، از [[عکرمه]] از [[پدر]] یا عمویش از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل کرده و سخنی از جدش در سند روایت نیست<ref>مغلطای، ج۱، ص۱۹۹.</ref>.
#از این قانع است که احتمال داده منظور از جد عکرمه، جد [[مادری]] او، یعنی [[حارث بن هشام]] باشد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۱۳۱.</ref>؛ چرا که [[حارث]]، [[فرزندی]] به نام [[خالد]] نداشته است<ref>ابن حجر، تعجیل، ج۱، ص۲۴۲.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۵، ص۱۳۱</ref> این توجیه را در صورتی صحیح دانسته که عکرمه را فرزند [[خالد بن عاص بن هشام]] فرض کنیم؛ در حالی که ممکن است [[عکرمة بن خالد بن سلمة بن عاص مخزومی]]، [[راوی حدیث]] [[طاعون]] بوده و جد او [[سلمه]] منظور باشد که از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} است. این سخن ابن حجر صحیح به نظر نمی‌رسد؛ زیرا تمام کسانی که در شرح حال عکرمة بن خالد بن عاص بن هشام [[سخن]] گفته‌اند، او را پس از توثیق، راوی حدیث طاعون دانسته‌اند، ولی همه شخص دوم را [[تضعیف]] کرده<ref>بخاری، ج۷، ص۴۹؛ ابن ابی حاتم، ج۷، ص۹؛ مزی، ج۳۰، ص۳۵۱؛ ذهبی، میزان، ج۳، ص۹۰؛ ابن حجر، لسان، ج۷، ص۳۰۸.</ref> و افزوده‌اند وی تنها یک روایت از پدرش از ابن [[عمر]] از رسول خدا {{متن حدیث| لاتضربوا الرقیق}}؛ نقل کرده است<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۷، ص۲۳۱.</ref>. به همین دلیل، مزی<ref>مزی، ج۳۰، ص۲۴۹ و ۳۵۱.</ref> برای تمییز بین این دو، اولی را اکبر و دومی را اصغر نامیده است. ابن حجر، خود در [[تعجیل]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۲.</ref> این احتمال را رد کرده است و بیان داشته که سلمه، روایتی از رسول خدا{{صل}} ندارد و درباره‌اش، جز اینکه وی صحابی است و در [[خلافت ابوبکر]] یا [[عمر]] کشته شده، مطلب دیگری نگفته‌اند.
#از این قانع است که احتمال داده منظور از جد عکرمه، جد [[مادری]] او، یعنی [[حارث بن هشام]] باشد<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۱۳۱.</ref>؛ چرا که [[حارث]]، [[فرزندی]] به نام [[خالد]] نداشته است<ref>ابن حجر، تعجیل، ج۱، ص۲۴۲.</ref>. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۵، ص۱۳۱</ref> این توجیه را در صورتی صحیح دانسته که عکرمه را فرزند [[خالد بن عاص بن هشام]] فرض کنیم؛ در حالی که ممکن است [[عکرمة بن خالد بن سلمة بن عاص مخزومی]]، [[راوی حدیث]] [[طاعون]] بوده و جد او [[سلمه]] منظور باشد که از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} است. این سخن ابن حجر صحیح به نظر نمی‌رسد؛ زیرا تمام کسانی که در شرح حال عکرمة بن خالد بن عاص بن هشام [[سخن]] گفته‌اند، او را پس از توثیق، راوی حدیث طاعون دانسته‌اند، ولی همه شخص دوم را [[تضعیف]] کرده<ref>بخاری، ج۷، ص۴۹؛ ابن ابی حاتم، ج۷، ص۹؛ مزی، ج۳۰، ص۳۵۱؛ ذهبی، میزان، ج۳، ص۹۰؛ ابن حجر، لسان، ج۷، ص۳۰۸.</ref> و افزوده‌اند وی تنها یک روایت از پدرش از ابن [[عمر]] از رسول خدا {{متن حدیث| لاتضربوا الرقیق}}؛ نقل کرده است<ref>ابن حجر، تهذیب، ج۷، ص۲۳۱.</ref>. به همین دلیل، مزی<ref>مزی، ج۳۰، ص۲۴۹ و ۳۵۱.</ref> برای تمییز بین این دو، اولی را اکبر و دومی را اصغر نامیده است. ابن حجر، خود در [[تعجیل]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۲.</ref> این احتمال را رد کرده است و بیان داشته که سلمه، روایتی از رسول خدا{{صل}} ندارد و درباره‌اش، جز اینکه وی صحابی است و در [[خلافت ابوبکر]] یا [[عمر]] کشته شده، مطلب دیگری نگفته‌اند.
#جد [[عکرمه]]، [[عاص بن هشام]] نیست، بلکه فرزندش [[سعید بن عاص بن هشام]] است که از [[نسب]] افتاده است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۵، ص۱۳۱ و تعجیل، ص۲۴۲.</ref> همین توجیه را صحیح دانسته است. دلیل او، [[سخن]] [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۷، ص۹؛ و از آنجا مغلطای، ج۱، ص۱۹۹.</ref> و [[خطیب]] [[بغدادی]]<ref>ابن حجر، تعجیل، ص۲۴۲؛ به نقل از المتفق و المفترق.</ref> است که نسب کامل او را چنین گفته اند: [[عکرمة بن خالد بن سعید بن عاص بن هشام]]. شواهدی نیز بر این نظریه بیان کرده است؛ از جمله روایتی است که ابن ابی حاتم و [[بیهقی]] از طریق عکرمه نقل کرده‌اند که نسب کامل او را آنگونه که بیان شد، گفته‌اند. ابن حجر<ref>تعجیل، ص۲۴۲.</ref> می‌گوید: من کسی را نمی‌شناسم که پیش از من به این [[اشتباه]] پی برده باشد. افزون بر [[ادله]] و شواهد ابن حجر، شامی <ref>شامی، ج۴، ص۸۸.</ref> نیز به نام سعید بن عاص بن هشام تصریح کرده و افزوده که عاص بن هشام در [[بدر]] کشته شد و خود [[سعید]]، [[صحابی]] است که در سال [[هجرت]] به [[دنیا]] آمد و نه سال [بلکه بیش از ده سال] از [[زمان رسول خدا]]{{صل}} را [[درک]] کرد.
#جد [[عکرمه]]، [[عاص بن هشام]] نیست، بلکه فرزندش [[سعید بن عاص بن هشام]] است که از [[نسب]] افتاده است. [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۵، ص۱۳۱ و تعجیل، ص۲۴۲.</ref> همین توجیه را صحیح دانسته است. دلیل او، [[سخن]] [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، ج۷، ص۹؛ و از آنجا مغلطای، ج۱، ص۱۹۹.</ref> و [[خطیب بغدادی]]<ref>ابن حجر، تعجیل، ص۲۴۲؛ به نقل از المتفق و المفترق.</ref> است که نسب کامل او را چنین گفته اند: [[عکرمة بن خالد بن سعید بن عاص بن هشام]]. شواهدی نیز بر این نظریه بیان کرده است؛ از جمله روایتی است که ابن ابی حاتم و [[بیهقی]] از طریق عکرمه نقل کرده‌اند که نسب کامل او را آنگونه که بیان شد، گفته‌اند. ابن حجر<ref>تعجیل، ص۲۴۲.</ref> می‌گوید: من کسی را نمی‌شناسم که پیش از من به این [[اشتباه]] پی برده باشد. افزون بر [[ادله]] و شواهد ابن حجر، شامی <ref>شامی، ج۴، ص۸۸.</ref> نیز به نام سعید بن عاص بن هشام تصریح کرده و افزوده که عاص بن هشام در [[بدر]] کشته شد و خود [[سعید]]، [[صحابی]] است که در سال [[هجرت]] به [[دنیا]] آمد و نه سال [بلکه بیش از ده سال] از [[زمان رسول خدا]]{{صل}} را [[درک]] کرد.


با این توضیحات، آشکار می‌شود که ابوخالد مخزومی، کسی جز سعید بن عاص بن هشام نیست. با این حال، بسیاری از تراجم‌نویسان، از نام او [[غفلت]] کرده و در شمار [[صحابه]]، تنها از [[پدر]] او عاص یا فرزندش [[خالد]] نام برده‌اند. از این‌رو، هیچ گزارشی از او در [[سیره نبوی]] نقل نشده است. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۴، ص۲۲۶۱.</ref> می‌گوید: ابو خالد، ساکن [[مکه]] بود. روایتی نیز در موطأ<ref>موطا، ج۲، ص۷۸۲.</ref> نقل شده که [[فرزندان]] عاص بر سر [[میراث]] [[موالی]] نزد [[عثمان]] [[شکایت]] کردند. ابن حجر<ref>تعجیل، ص۲۴۳.</ref> احتمال داده که سعید در میان آنان بوده است.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوخالد قرشی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۵۷-۲۵۸.</ref>
با این توضیحات، آشکار می‌شود که ابوخالد مخزومی، کسی جز سعید بن عاص بن هشام نیست. با این حال، بسیاری از تراجم‌نویسان، از نام او [[غفلت]] کرده و در شمار [[صحابه]]، تنها از [[پدر]] او عاص یا فرزندش [[خالد]] نام برده‌اند. از این‌رو، هیچ گزارشی از او در [[سیره نبوی]] نقل نشده است. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۴، ص۲۲۶۱.</ref> می‌گوید: ابو خالد، ساکن [[مکه]] بود. روایتی نیز در موطأ<ref>موطا، ج۲، ص۷۸۲.</ref> نقل شده که [[فرزندان]] عاص بر سر [[میراث]] [[موالی]] نزد [[عثمان]] [[شکایت]] کردند. ابن حجر<ref>تعجیل، ص۲۴۳.</ref> احتمال داده که سعید در میان آنان بوده است.<ref>[[محمد رضا هدایت‌پناه|هدایت‌پناه، محمد رضا]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوخالد قرشی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۲۵۷-۲۵۸.</ref>
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش