علی اصغر: تفاوت میان نسخهها
←سرانجام حرمله
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در سال ۶۶ هجری [[مختار بن أبی عبید بن مسعود ثقفی]] شخصیتی که با [[یاری]] و [[فداکاری]] [[شیعیان]]، در [[کوفه]] [[قیام]] کرد تا [[انتقام خون حسین]] و [[یاران]] او را بگیرد و با [[شعار]] «[[یا منصور امت]]» و «[[یا لثارات الحسین]]» قیام خود را در [[روز]] چهارشنبه ۱۶ [[ربیع]] الآخر ۶۶ ه.ق آغاز کرد و پس از مدتی [[جنگ]] و [[گریز]] در [[شهر کوفه]] با نیروهای [[عبدالله بن مطیع]] که از جانب [[عبدالله بن زبیر]] [[حاکم کوفه]] بود جنگید و بر [[سپاه]] و [[لشکریان]] او [[غالب]] شد و کوفه را به [[تسلط]] خود درآورده<ref>ر.ک: تاریخ طبری، ج۶ وقایع سنه ۶۶ هجری قمری.</ref> پس از آنکه [[شهر]] را به [[تصرف]] خود گرفت و بر اوضاع مسلط شد بر انتقام و [[خونخواهی شهدای کربلا]] قیام کرد و هر کدام از آنها را مییافت به [[کیفر]] اعمالشان میرساند. شرح تسلط مختار بر کوفه و شهرهای اطراف و [[مجازات قاتلین کربلا]]، بسیار طولانی است که نیاز به کتابی مستقل دارد. در اینجا تنها به مجازات حرمله کاهل اسدی اکتفا میکنیم. | در سال ۶۶ هجری [[مختار بن أبی عبید بن مسعود ثقفی]] شخصیتی که با [[یاری]] و [[فداکاری]] [[شیعیان]]، در [[کوفه]] [[قیام]] کرد تا [[انتقام خون حسین]] و [[یاران]] او را بگیرد و با [[شعار]] «[[یا منصور امت]]» و «[[یا لثارات الحسین]]» قیام خود را در [[روز]] چهارشنبه ۱۶ [[ربیع]] الآخر ۶۶ ه.ق آغاز کرد و پس از مدتی [[جنگ]] و [[گریز]] در [[شهر کوفه]] با نیروهای [[عبدالله بن مطیع]] که از جانب [[عبدالله بن زبیر]] [[حاکم کوفه]] بود جنگید و بر [[سپاه]] و [[لشکریان]] او [[غالب]] شد و کوفه را به [[تسلط]] خود درآورده<ref>ر.ک: تاریخ طبری، ج۶ وقایع سنه ۶۶ هجری قمری.</ref> پس از آنکه [[شهر]] را به [[تصرف]] خود گرفت و بر اوضاع مسلط شد بر انتقام و [[خونخواهی شهدای کربلا]] قیام کرد و هر کدام از آنها را مییافت به [[کیفر]] اعمالشان میرساند. شرح تسلط مختار بر کوفه و شهرهای اطراف و [[مجازات قاتلین کربلا]]، بسیار طولانی است که نیاز به کتابی مستقل دارد. در اینجا تنها به مجازات حرمله کاهل اسدی اکتفا میکنیم. | ||
[[منهال بن عمرو اسدی]] از [[اصحاب امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}}<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۸.</ref> میگوید: موقعی که قصد بازگشت از [[مکه]] داشتم برای [[وداع]] و خداحافظی در حالی که با [[بشر بن غالب اسدی]] بودم [[خدمت]] [[امام سجاد]]{{ع}} در [[مدینه]] رسیدم، [[امام]]{{ع}} وقتی مرا دیدند فرمودند: «[[حرملة بن | [[منهال بن عمرو اسدی]] از [[اصحاب امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}}<ref>معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۸.</ref> میگوید: موقعی که قصد بازگشت از [[مکه]] داشتم برای [[وداع]] و خداحافظی در حالی که با [[بشر بن غالب اسدی]] بودم [[خدمت]] [[امام سجاد]]{{ع}} در [[مدینه]] رسیدم، [[امام]]{{ع}} وقتی مرا دیدند فرمودند: «[[حرملة بن کاهل]] چه میکند و در چه حالی است؟» عرض کردم: هنگام بیرون آمدنم از کوفه او زنده و سالم بود. | ||
منهال میگوید: دیدم امام{{ع}} [[دست]] [[مبارک]] را بالا برد و در [[حق]] او چنین فرمود: «خدایا، حرارت [[آتش]] را به او بچشان، خدایا، حرارت آهن را به او بچشان»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ النَّارِ، اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِيدِ}}</ref> | منهال میگوید: دیدم امام{{ع}} [[دست]] [[مبارک]] را بالا برد و در [[حق]] او چنین فرمود: «خدایا، حرارت [[آتش]] را به او بچشان، خدایا، حرارت آهن را به او بچشان»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ النَّارِ، اللَّهُمَّ أَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِيدِ}}</ref> |