علم وراثتی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
امام از نظر [[کمالات وجودی]]، [[تالی]] تلو [[نبی]] بوده و [[امامت]]، با [[نبوت]] اتصال و [[ارتباط]] [[بلافصل]] دارد لذا امام، وارث انبیاست و از [[منابع علم امامان]]{{ع}} [[وصایت]] و [[وراثت]] انبیاء و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. در اصل تمام علوم [[انبیای گذشته]] به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به [[ارث]] رسیده و ایشان هم، همۀ [[معارف]] و علوم خود را به اولین [[وصی]] خود، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز به فرزندانش تا [[امام زمان]]{{ع}} منتقل کرد. | امام از نظر [[کمالات وجودی]]، [[تالی]] تلو [[نبی]] بوده و [[امامت]]، با [[نبوت]] اتصال و [[ارتباط]] [[بلافصل]] دارد لذا امام، وارث انبیاست و از [[منابع علم امامان]]{{ع}} [[وصایت]] و [[وراثت]] انبیاء و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. در اصل تمام علوم [[انبیای گذشته]] به [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به [[ارث]] رسیده و ایشان هم، همۀ [[معارف]] و علوم خود را به اولین [[وصی]] خود، [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} و [[امام علی]]{{ع}} نیز به فرزندانش تا [[امام زمان]]{{ع}} منتقل کرد. | ||
یکی از [[دلایل]] به ارث رسیدن علوم این است که [[علم]] از طرف [[خداوند]] است و اگر به ارث نرسد [[مردم]] [[جاهل]] مانده، [[نظام]] [[خلق]] [[فاسد]] میگردد و خداوند نیز حجّتی بر مردم نخواهد داشت، بلکه برعکس خواهد بود، بنابراین چون [[خداوند حکیم]] است [[حکمت]] او اقتضای توارث علم و دوام [[عالم]] است تا [[حجت]] بر مردم تمام گردد. علم [[ائمه اطهار]]{{ع}} [[علوم الهی]] است که [[نسل]] به نسل از [[رسول خدا]]{{صل}} به ارث بردهاند و علوم ایشان [[اجتهاد]] و [[استنباط]] مصطلح نیست؛ لذا میتوان [[کلام]] یکی از آنها را به دیگری نسبت داد. اصولاً از آنجایی که امامت در راستای [[خاتمیت پیامبر]] اکرم{{صل}} قرار گرفته است، این وراثت معنای خاصی دارد که به معنای شرح آموزههای [[پیامبر]] در راستای نیاز مردم است<ref>ر.ک: مظفر، | یکی از [[دلایل]] به ارث رسیدن علوم این است که [[علم]] از طرف [[خداوند]] است و اگر به ارث نرسد [[مردم]] [[جاهل]] مانده، [[نظام]] [[خلق]] [[فاسد]] میگردد و خداوند نیز حجّتی بر مردم نخواهد داشت، بلکه برعکس خواهد بود، بنابراین چون [[خداوند حکیم]] است [[حکمت]] او اقتضای توارث علم و دوام [[عالم]] است تا [[حجت]] بر مردم تمام گردد. علم [[ائمه اطهار]]{{ع}} [[علوم الهی]] است که [[نسل]] به نسل از [[رسول خدا]]{{صل}} به ارث بردهاند و علوم ایشان [[اجتهاد]] و [[استنباط]] مصطلح نیست؛ لذا میتوان [[کلام]] یکی از آنها را به دیگری نسبت داد. اصولاً از آنجایی که امامت در راستای [[خاتمیت پیامبر]] اکرم{{صل}} قرار گرفته است، این وراثت معنای خاصی دارد که به معنای شرح آموزههای [[پیامبر]] در راستای نیاز مردم است<ref>ر.ک: [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام۲]]، ص۷۲؛ [[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[امامت و رهبری (کتاب)|امامت و رهبری]]، ص۲۹؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی(ع)؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]، ج ۲، ص۳۹۱ و ۳۹۲؛ [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[علم غیب امام (مقاله)|علم غیب امام]]، ص۳۴۸.</ref>. | ||
==راه به ارث رسیدن و مصادیق آن== | ==راه به ارث رسیدن و مصادیق آن== | ||
ارث رسیدن [[دانش]] پیامبر{{صل}} به [[امامان]]{{ع}} از دو راه بوده است: | ارث رسیدن [[دانش]] پیامبر{{صل}} به [[امامان]]{{ع}} از دو راه بوده است: | ||
#یکی از راه عادی که همان [[تعلیم و تعلم]] است: [[حضرت علی]]{{ع}} میفرمایند: {{متن حدیث|کنت ادخل علی رسول الله کُلَّ یَوْمٍ دَخْلَةً وَ کُلَّ لَیْلَةٍ دَخْلَة... إِذَا سَأَلْتُهُ أَجَابَنِی وَ إِذَا سَکَتُّ وَ فَنِیَتْ مَسَائِلِی ابْتَدَأَنِی}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۶۴.</ref>. | #یکی از راه عادی که همان [[تعلیم و تعلم]] است: [[حضرت علی]]{{ع}} میفرمایند: {{متن حدیث|کنت ادخل علی رسول الله کُلَّ یَوْمٍ دَخْلَةً وَ کُلَّ لَیْلَةٍ دَخْلَة... إِذَا سَأَلْتُهُ أَجَابَنِی وَ إِذَا سَکَتُّ وَ فَنِیَتْ مَسَائِلِی ابْتَدَأَنِی}}<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۶۴.</ref>. | ||
#راه دیگر [[تعلیم]] از راه غیر عادی و از راه [[القاء]] و [[عنایت]] خداوندی است، [[امام علی]]{{ع}} آنگاه که به [[دستور پیامبر]]{{صل}} عازم [[یمن]] شد، از ایشان درباره پرسشهایی که [[مردم]] یمن درباره [[قضا]] از او میکنند، [[راهنمایی]] خواست. [[پیامبر]] فرمودند: {{متن حدیث|ادن، فدنوت فضرب بیده علی صدری ثم قال: "اللهم ثبت لسانه واهد قلبه" فلا والذی فلق الحبة و برء النسمة ما شککت فی قضاء بین اثنین بعد}}<ref>ر.ک: مصطفوی، | #راه دیگر [[تعلیم]] از راه غیر عادی و از راه [[القاء]] و [[عنایت]] خداوندی است، [[امام علی]]{{ع}} آنگاه که به [[دستور پیامبر]]{{صل}} عازم [[یمن]] شد، از ایشان درباره پرسشهایی که [[مردم]] یمن درباره [[قضا]] از او میکنند، [[راهنمایی]] خواست. [[پیامبر]] فرمودند: {{متن حدیث|ادن، فدنوت فضرب بیده علی صدری ثم قال: "اللهم ثبت لسانه واهد قلبه" فلا والذی فلق الحبة و برء النسمة ما شککت فی قضاء بین اثنین بعد}}<ref>ر.ک: [[احمد مروی|مروی، احمد]]، [[سید حسن مصطفوی|مصطفوی، حسن]]، [[دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (مقاله)|دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم]]، فصلنامه قبسات، ص۳۰.</ref>. | ||
[[وراثت]] [[امامان]]{{ع}} از [[انبیاء]] دو صورت دارد: | [[وراثت]] [[امامان]]{{ع}} از [[انبیاء]] دو صورت دارد: | ||
#'''وراثت اعتباری''': یعنی اموری که مربوط به آثار ظاهری [[نبوت]] است، مانند [[پیراهن حضرت یوسف]]{{ع}}، [[عصای موسی]]{{ع}} و... که بیشتر برای ابراز [[حق]] در مواردی است که مسئله [[امامت]] ایشان مشتبه میشده و داشتن آثار ظاهری انبیاء [[نشانه]] [[حقانیت]] ایشان معرفی شده است. | #'''وراثت اعتباری''': یعنی اموری که مربوط به آثار ظاهری [[نبوت]] است، مانند [[پیراهن حضرت یوسف]]{{ع}}، [[عصای موسی]]{{ع}} و... که بیشتر برای ابراز [[حق]] در مواردی است که مسئله [[امامت]] ایشان مشتبه میشده و داشتن آثار ظاهری انبیاء [[نشانه]] [[حقانیت]] ایشان معرفی شده است. | ||
#'''وراثت [[حقیقی]]''': یعنی [[علوم]] و حکمتها و [[کمالات]] و [[سجایای اخلاقی]] که در هر [[پیامبری]] به صورتی [[ظهور]] نموده است به [[ارث]] بردهاند و از همین باب است [[وراثت کتب انبیاء]] سابق و انتقال برخی کتب مانند [[جفر]] و [[جامعه]] و... میان ایشان، چنانکه در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[سؤال]] میشود: آیا [[تورات]] و [[انجیل]] و [[کتب انبیاء]] نزد شما است؟ [[حضرت]] فرمود: "آنها در نزد ما به صورت وراثت از ایشان به ما رسیده است و همانگونه که آنها قرائت میکردند ما نیز آنها را میخوانیم و همانگونه که آنها از آن کتابها [[سخن]] میگفتند ما نیز از آنها سخن میگوییم، به [[راستی]] [[خداوند]] حجتی را در زمینش قرار نمیدهد که از او چیزی سؤال شود و او بگوید: نمیدانم"<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، توحید، ص۲۷۵.</ref>.<ref>ر.ک: تحریری، | #'''وراثت [[حقیقی]]''': یعنی [[علوم]] و حکمتها و [[کمالات]] و [[سجایای اخلاقی]] که در هر [[پیامبری]] به صورتی [[ظهور]] نموده است به [[ارث]] بردهاند و از همین باب است [[وراثت کتب انبیاء]] سابق و انتقال برخی کتب مانند [[جفر]] و [[جامعه]] و... میان ایشان، چنانکه در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[سؤال]] میشود: آیا [[تورات]] و [[انجیل]] و [[کتب انبیاء]] نزد شما است؟ [[حضرت]] فرمود: "آنها در نزد ما به صورت وراثت از ایشان به ما رسیده است و همانگونه که آنها قرائت میکردند ما نیز آنها را میخوانیم و همانگونه که آنها از آن کتابها [[سخن]] میگفتند ما نیز از آنها سخن میگوییم، به [[راستی]] [[خداوند]] حجتی را در زمینش قرار نمیدهد که از او چیزی سؤال شود و او بگوید: نمیدانم"<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، توحید، ص۲۷۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد باقر تحریری|تحریری، محمد باقر]]، [[جلوههای لاهوتی (کتاب)|جلوههای لاهوتی]]، ج۱، ص۳۶۳ ـ ۳۶۵؛ [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[با پیشوایان هدایتگر (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]، ج۲، ص۲۶۰؛ [[سید علی هاشمی|هاشمی، سید علی]]، [[ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی (کتاب)|ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی]]، ص۱۸۰.</ref> | ||
==[[روایات]]== | ==[[روایات]]== | ||
روایات فراوانی که از [[حد]] شمارش بیرون است، از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در این زمینه وارد شده است و مفهوم آنها این است که [[علم ائمه]]{{ع}} بالوراثه از [[رسول]] خداست و نیز [[روایات]] متعددی<ref>مانند: محمد بن حسن صفار؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{ع}}؛ ص۲۹۰ ـ ۲۹۶.</ref> [[دلالت]] میکنند هر امامی از [[امام]] پیشین، دانشهایی را فرا میگرفته است. برخی از این روایات عبارتاند از<ref>ر.ک: | روایات فراوانی که از [[حد]] شمارش بیرون است، از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در این زمینه وارد شده است و مفهوم آنها این است که [[علم ائمه]]{{ع}} بالوراثه از [[رسول]] خداست و نیز [[روایات]] متعددی<ref>مانند: محمد بن حسن صفار؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{ع}}؛ ص۲۹۰ ـ ۲۹۶.</ref> [[دلالت]] میکنند هر امامی از [[امام]] پیشین، دانشهایی را فرا میگرفته است. برخی از این روایات عبارتاند از<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبائی|طباطبائی، سید محمد حسین]]، [[تفسیر المیزان (کتاب)|تفسیر المیزان]]، ج۲۰، ص۹۱؛ [[محمد فاضل لنکرانی|لنکرانی، محمد فاضل]] و [[شهابالدین اشراقی|اشراقی، شهابالدین]]، [[پاسداران وحی (کتاب)|پاسداران وحی]]، ص۱۹۳؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، علم موروثی، علم لدنی، پیشگوییهای امام علی(ع)؛ [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۴۷؛ [[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه، عبدالحسین]]، [[کلام نوین اسلامی (کتاب)|کلام نوین اسلامی ج۲]]، ج ۲، ص۳۹۱ و ۳۹۲؛ [[محمد حسن نادم|نادم، محمد حسن]] و [[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری، سید ابراهیم]]، [[منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد (مقاله)|منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد]]، ص۶۲؛ [[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری، سید ابراهیم]]، [[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]، ص۶۵ ـ ۷۰ و....</ref>: | ||
# [[محمد بن فضل هاشمی]] از [[امام رضا]]{{ع}} [[روایت]] کرده، آن جناب نظر کرد به ابن هذاب و سپس فرمود: "اگر به تو [[خبر]] دهم در این روزها یکی از بستگان تو کشته خواهد شد آیا گفته مرا [[تصدیق]] میکنی؟» عرض کرد [[خیر]]؛ زیرا جز [[خداوند متعال]] کسی [[علم غیب]] نمیداند. امام رضا{{ع}} آیۀ: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷.</ref> را [[تلاوت]] نموده و بعد فرمودند: [[رسول خدا]]{{صل}} مورد [[رضا]] و پسند خداست و ما [[وارثان]] همین رسول هستیم که [[خداوند]] او را بر [[غیب]] خود که میخواهد [[آگاه]] نموده و آن [[حضرت]] [[علم]] به وقایع گذشته و بعد تا [[روز قیامت]] را به ما آموخت"<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ نَظَرَ الرِّضَا{{ع}}إِلَی ابْنِ هَذَّابٍ فَقَالَ إِنْ أَنَا أَخْبَرْتُکَ أَنَّکَ سَتُبْتَلَی فِی هَذِهِ الْأَیَّامِ بِدَمِ ذِی رَحِمٍ لَکَ أَ کُنْتَ مُصَدِّقاً لِی قَالَ لَا فَإِنَّ الْغَیْبَ لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ تَعَالَی قَالَ{{ع}}أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ یَقُولُ عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ «۵» فَرَسُولُ اللَّهِ عِنْدَ اللَّهِ مُرْتَضَی وَ نَحْنُ وَرَثَةُ ذَلِکَ الرَّسُولِ الَّذِی أَطْلَعَهُ اللَّهُ عَلَی مَا شَاءَ مِنْ غَیْبِهِ فَعَلِمْنَا مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ}}؛ راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص۳۴۳.</ref>.<ref>ر.ک: | # [[محمد بن فضل هاشمی]] از [[امام رضا]]{{ع}} [[روایت]] کرده، آن جناب نظر کرد به ابن هذاب و سپس فرمود: "اگر به تو [[خبر]] دهم در این روزها یکی از بستگان تو کشته خواهد شد آیا گفته مرا [[تصدیق]] میکنی؟» عرض کرد [[خیر]]؛ زیرا جز [[خداوند متعال]] کسی [[علم غیب]] نمیداند. امام رضا{{ع}} آیۀ: {{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ}}<ref>«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند جز فرستادهای را که بپسندد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷.</ref> را [[تلاوت]] نموده و بعد فرمودند: [[رسول خدا]]{{صل}} مورد [[رضا]] و پسند خداست و ما [[وارثان]] همین رسول هستیم که [[خداوند]] او را بر [[غیب]] خود که میخواهد [[آگاه]] نموده و آن [[حضرت]] [[علم]] به وقایع گذشته و بعد تا [[روز قیامت]] را به ما آموخت"<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ نَظَرَ الرِّضَا{{ع}}إِلَی ابْنِ هَذَّابٍ فَقَالَ إِنْ أَنَا أَخْبَرْتُکَ أَنَّکَ سَتُبْتَلَی فِی هَذِهِ الْأَیَّامِ بِدَمِ ذِی رَحِمٍ لَکَ أَ کُنْتَ مُصَدِّقاً لِی قَالَ لَا فَإِنَّ الْغَیْبَ لَا یَعْلَمُهُ إِلَّا اللَّهُ تَعَالَی قَالَ{{ع}}أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ یَقُولُ عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلی غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ «۵» فَرَسُولُ اللَّهِ عِنْدَ اللَّهِ مُرْتَضَی وَ نَحْنُ وَرَثَةُ ذَلِکَ الرَّسُولِ الَّذِی أَطْلَعَهُ اللَّهُ عَلَی مَا شَاءَ مِنْ غَیْبِهِ فَعَلِمْنَا مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ}}؛ راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص۳۴۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبائی|طباطبائی، سید محمد حسین]]، [[تفسیر المیزان (کتاب)|تفسیر المیزان]]، ج۲۰، ص۹۱.</ref> | ||
# [[مفضل بن عمر]] [[روایت]] کرده [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "[[سلیمان]] از [[داود]] [[ارث]] برد و [[محمد]]{{صل}} از سلیمان ارث برد و ما از محمد{{صل}} ارث بردیم. [[علم]] [[تورات]] و انجیل و [[زبور]] و [[تفسیر]] [[الواح]] نزد ماست. [[مفضل]] عرض کرد: علم زیادی است! [[امام]] فرمودند: این علم چندان مهم نیست بلکه [[علم مهم]]، علمی است که در هر [[روز]] و در هر [[ساعت]] به ما داده میشود"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ سُلَیْمَانَ وَرِثَ دَاوُدَ وَ إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ سُلَیْمَانَ وَ إِنَّا وَرِثْنَا مُحَمَّداً وَ إِنَّ عِنْدَنَا عِلْمَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ تِبْیَانَ مَا فِی الْأَلْوَاحِ قَالَ قُلْتُ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْعِلْمُ قَالَ لَیْسَ هَذَا هُوَ الْعِلْمَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی یَحْدُثُ یَوْماً بَعْدَ یَوْمٍ وَ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب الکافی، ج۱، ص۲۲۴.</ref>.<ref>ر.ک: امینی، | # [[مفضل بن عمر]] [[روایت]] کرده [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "[[سلیمان]] از [[داود]] [[ارث]] برد و [[محمد]]{{صل}} از سلیمان ارث برد و ما از محمد{{صل}} ارث بردیم. [[علم]] [[تورات]] و انجیل و [[زبور]] و [[تفسیر]] [[الواح]] نزد ماست. [[مفضل]] عرض کرد: علم زیادی است! [[امام]] فرمودند: این علم چندان مهم نیست بلکه [[علم مهم]]، علمی است که در هر [[روز]] و در هر [[ساعت]] به ما داده میشود"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ سُلَیْمَانَ وَرِثَ دَاوُدَ وَ إِنَّ مُحَمَّداً وَرِثَ سُلَیْمَانَ وَ إِنَّا وَرِثْنَا مُحَمَّداً وَ إِنَّ عِنْدَنَا عِلْمَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ وَ تِبْیَانَ مَا فِی الْأَلْوَاحِ قَالَ قُلْتُ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْعِلْمُ قَالَ لَیْسَ هَذَا هُوَ الْعِلْمَ إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی یَحْدُثُ یَوْماً بَعْدَ یَوْمٍ وَ سَاعَةً بَعْدَ سَاعَةٍ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب الکافی، ج۱، ص۲۲۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۴۷.</ref> | ||
# [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] میکند: "[[علمی]] که همراه [[حضرت آدم]] نازل شد، به [[علی]]{{ع}} به ارث رسید و هیچ کدام از ما [[امامان]] از [[دنیا]] نمیرویم مگر اینکه یک نفر از [[اهل بیت]] ما، آن علم را یا هر گونه که [[خدا]] بخواهد، به ارث میبریم"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ{{ع}}لَمْ یُرْفَعْ وَ الْعِلْمُ یُتَوَارَثُ وَ کَانَ عَلِیٌّ{{ع}}عَالِمَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ إِنَّهُ لَمْ یَهْلِکْ مِنَّا عَالِمٌ قَطُّ إِلَّا خَلَفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ عَلِمَ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۲۲.</ref>.<ref>ر.ک: افتخاری، | # [[زراره]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] میکند: "[[علمی]] که همراه [[حضرت آدم]] نازل شد، به [[علی]]{{ع}} به ارث رسید و هیچ کدام از ما [[امامان]] از [[دنیا]] نمیرویم مگر اینکه یک نفر از [[اهل بیت]] ما، آن علم را یا هر گونه که [[خدا]] بخواهد، به ارث میبریم"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْعِلْمَ الَّذِی نَزَلَ مَعَ آدَمَ{{ع}}لَمْ یُرْفَعْ وَ الْعِلْمُ یُتَوَارَثُ وَ کَانَ عَلِیٌّ{{ع}}عَالِمَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ إِنَّهُ لَمْ یَهْلِکْ مِنَّا عَالِمٌ قَطُّ إِلَّا خَلَفَهُ مِنْ أَهْلِهِ مَنْ عَلِمَ مِثْلَ عِلْمِهِ أَوْ مَا شَاءَ اللَّهُ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۲۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید ابراهیم افتخاری|افتخاری، سید ابراهیم]]، [[بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد (پایاننامه)|بررسی مقایسهای شئون امامت در مکتب قم و بغداد]]، ص۶۵ ـ ۷۰.</ref> | ||
در نتیجه [[علوم]] انبیای گدشته و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و امامان قبلی به امامان{{ع}} به ارث رسیده است و یکی از راههای [[علم آموزی]] اهل بیت{{ع}} از این راه است. | در نتیجه [[علوم]] انبیای گدشته و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و امامان قبلی به امامان{{ع}} به ارث رسیده است و یکی از راههای [[علم آموزی]] اهل بیت{{ع}} از این راه است. |