علی بن قرظه انصاری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[علی بن قرظه انصاری در تاریخ اسلامی]] - [[علی بن قرظه انصاری در معارف و سیره حسینی]]</div> | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[علی بن قرظه انصاری در تاریخ اسلامی]] - [[علی بن قرظه انصاری در معارف و سیره حسینی]]</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
'''علی (یا: زبیر) بن قَرَظَة بن کعب انصاری خزرجی'''، یکی از [[سربازان]] و نیروهای تحت امر [[عمر بن سعد]] بود که در [[کربلا]] حضور داشت. | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
پدرش [[قرظة بن کعب انصاری|قَرَظَة بن کعب انصاری خزرجی]] از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} و همچنین از [[راویان احادیث]] آن بزرگواران بود. [[قرظة بن کعب انصاری|قرظه]] دو پسر به نامهای «[[عمرو بن قرظه انصاری]]» و «زبیر بن قرظه بن کعب انصاری» داشت که در [[کربلا]]، عمرو بن قرظه انصاری در [[سپاه]] [[امام حسین]]{{ع}} و برادرش زبیر بن قرظه بن کعب انصاری در [[سپاه]] [[عمر بن سعد]] بود.<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۳۳۹. </ref> | |||
برادرش [[عمرو بن قرظه انصاری]] با [[هشیاری]] تمام در برابر تیرها و نیزهها میایستاد، تا از امامش [[دفاع]] کند. سرانجام در اثر [[خونریزی]] بسیار از میدان بازگشت و از [[امام]] بزرگوارش پرسید: «آیا [[وظیفه]] خود را بهجا آوردم؟» [[حضرت]] فرمودند: «آری! [[سلام]] مرا به [[پیامبر]]{{صل}} برسان که من نیز به زودی در پیشگاه او حاضر خواهم شد». او چند لحظه بعد به [[شهادت]] رسید.<ref>فرهنگ جامع سخنان امام حسین{{ع}}، ص۴۹۶-۴۹۷. </ref> زبیر بن قرظه بن کعب انصاری فریاد زد و [[امام حسین]]{{ع}} را به [[گمراه کردن]] برادرش [[عمرو بن قرظه انصاری]] متهم کرد. [[امام]] فرمود: «[[خدا]] او را [[هدایت]] کرده است». زبیر بن قرظه بن کعب انصاری بر [[امام]] [[حمله]] آورد، اما [[نافع بن هلال بجلی]] با ضربهای او را مجروح کرد<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۲؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۳۴.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> | |||
پس از [[شهادت]] [[عمرو بن قرظة بن کعب انصاری]]، برادرش «علی»<ref>در کتاب انساب الاشراف از او با نام زبیر یاد شده است.</ref> که از [[سربازان]] [[سپاه]] [[دشمن]] به شمار میآمد، از صف سپاه خارج شد و پس از [[جسارت به ساحت مقدس امام]]{{ع}} و [[پدر]] گرامی آن حضرت{{ع}}، خطاب به امام{{ع}} گفت: «ای [[حسین]]{{ع}}! [[برادر]] مرا فریفتی و او را کشتی!»؛ امام{{ع}} فرمود: «من برادرت را [[فریب]] ندادم، بلکه [[خداوند]] او را [[هدایت]] فرمود و تو به [[گمراهی]] کشیده شدی». | پس از [[شهادت]] [[عمرو بن قرظة بن کعب انصاری]]، برادرش «علی»<ref>در کتاب انساب الاشراف از او با نام زبیر یاد شده است.</ref> که از [[سربازان]] [[سپاه]] [[دشمن]] به شمار میآمد، از صف سپاه خارج شد و پس از [[جسارت به ساحت مقدس امام]]{{ع}} و [[پدر]] گرامی آن حضرت{{ع}}، خطاب به امام{{ع}} گفت: «ای [[حسین]]{{ع}}! [[برادر]] مرا فریفتی و او را کشتی!»؛ امام{{ع}} فرمود: «من برادرت را [[فریب]] ندادم، بلکه [[خداوند]] او را [[هدایت]] فرمود و تو به [[گمراهی]] کشیده شدی». | ||
در این هنگام علی خطاب به امام{{ع}} گفت: «خداوند مرا بکشد اگر تو را نکشم و یا به دست تو کشته نشوم!» سپس با نیزهاش به سوی امام{{ع}} حملهور شد. یکی از [[یاران امام حسین|یاران امام]]{{ع}} به نام [[نافع بن هلال بجلی]] پیش دستی کرد و او را به ضرب نیزه بر [[زمین]] انداخت [[دوستان]] و اطرافیان علی به کمکش شتافتند و او را از معرکه خارج ساختند و به درمانش پرداختند<ref>البلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷، ج۳، ص۱۹۲؛ الطبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۵، ص۴۳۴ و ابناثیر، علی بن ابیالکرم؛ الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵، ج۴، ص۶۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [http://pajoohe.ir/%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%B99__a-44553.aspx#_ftn2 مقاله «قاتلان امام حسین (ع)، ش۹»، پایگاه پژوهه].</ref> | در این هنگام علی خطاب به امام{{ع}} گفت: «خداوند مرا بکشد اگر تو را نکشم و یا به دست تو کشته نشوم!» سپس با نیزهاش به سوی امام{{ع}} حملهور شد. یکی از [[یاران امام حسین|یاران امام]]{{ع}} به نام [[نافع بن هلال بجلی]] پیش دستی کرد و او را به ضرب نیزه بر [[زمین]] انداخت [[دوستان]] و اطرافیان علی به کمکش شتافتند و او را از معرکه خارج ساختند و به درمانش پرداختند<ref>البلاذری، احمد بن یحیی؛ انساب الاشراف، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷، ج۳، ص۱۹۲؛ الطبری، محمد بن جریر؛ تاریخ الأمم و الملوک(تاریخ الطبری)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث، چاپ دوم، ۱۹۶۷، ج۵، ص۴۳۴ و ابناثیر، علی بن ابیالکرم؛ الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵، ج۴، ص۶۷.</ref>.<ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [http://pajoohe.ir/%D9%82%D8%A7%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%D8%B99__a-44553.aspx#_ftn2 مقاله «قاتلان امام حسین (ع)، ش۹»، پایگاه پژوهه].</ref> | ||
==علی یا زبیر بن قرظه؟== | ==علی یا زبیر بن قرظه؟== |