پرش به محتوا

اراده در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'چهل' به 'چهل'
جز (جایگزینی متن - 'چهل' به 'چهل')
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
اصطلاحی [[کلامی]] و [[فلسفی]] به معنای صفتی از صفات ثبوتی [[خداوند]]. روایت‌های بسیاری از [[امام رضا]]{{ع}} در باب [[اراده]] رسیده است. «اراده» در لغت مصدری است از ماده «رود» به معنای خواستن و [[برگزیدن]]<ref>لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸؛ تاج العروس، ج۴، ص۴۶۶؛ صحاح اللغة، ج۱، ص۴۷۸؛ المصباح المنیر، ص۲۴۵.</ref> و در اصطلاح حالت یا صفتی است در [[انسان]] و نیز صفتی از صفات ثبوتی [[حق تعالی]]. اراده، بسته به اینکه درباره چه موجودی مطرح باشد، معانی و تعاریف متفاوتی دارد. اراده در انسان قوهای است مرکب از میل شدید، نیاز و [[آرزو]] در باب چیزی که انجام دادن یا انجام ندادنش ممکن است. اما چنین تعریفی از اراده در باب خداوند درست نیست، زیرا میل و نیاز و آرزو در وی راه ندارد. از این‌رو، وقتی درباره [[اراده خداوند]] سخن می‌گوییم، مرادمان منتهای فعل اوست و نه مبدأ آن<ref>المفردات، ص۳۷۱.</ref>. از حیث معناشناختی اراده نقطه مقابل [[کراهت]] و [[جبر]] است و [[حقیقت]] کراهت قرار گرفتن شیء در محدویت‌های بیرونی و درونی است و به همان اندازه که محدودیت افزون‌تر باشد، [[اختیار]] کمتر و محدودتری وجود دارد. از این‌رو، در موجودی که هیچ محدودیتی وجود ندارد، هیچ کراهتی نیست و اراده در چنین موجودی که تنها مصداق آن [[خداوند متعال]] است، عبارت است از [[نفی]] هرگونه محدودیت در اصل وجود<ref>الکافی، ج۱، ص۱۰۹ - ۱۱۰؛ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۲۵۸.</ref>. این همان تفاوت مهم [[اراده الهی]] و اراده [[انسانی]] است. در [[قرآن]] این کلمه و مشتقات آن بیش از [[چهل]] بار تکرار شده‌اند<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲؛ {{متن قرآن|فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ}} «انجام‌دهنده آنچه بخواهد» سوره بروج، آیه ۱۶؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}} «بگو: کیست که شما را از خداوند اگر برای شما گزند یا بخشایشی خواسته باشد نگه دارد؟ و آنان (هیچ گاه) برای خود در برابر خداوند یار و یاوری نمی‌یابند» سوره احزاب، آیه ۱۷.</ref> و بحث از آن در [[کلام اسلامی]] و در [[احادیث]] [[معصومان]]{{عم}} از همان [[صدر اسلام]] مطرح بوده است. در مسأله [[اراده]] در میان فرق و [[مذاهب اسلامی]] از دو حیث [[اختلاف]] نظر به وجود آمد. حیث نخست آن ریشه در اختلاف میان دیدگاه‌های صفاتیه و [[عدلیه]] داشت، زیرا صفاتیه [[معتقد]] بودند که اراده صفتی زائد بر ذات [[حق]] است، اما عدلیه به هیچ وجه نمی‌پذیرفتند که [[خداوند]] صفتی زائد بر ذات داشته باشد که اراده نیز در شمار آن باشد و معتقد بودند که معنای [[مرید]] بودن خداوند آن است که اراده [[قائم]] به ذات او باشد. حیث دوم ریشه در بحث [[جبر و اختیار]] داشت و اینکه [[افعال]] [[انسان]] به [[اراده خداوند]] صورت می‌پذیرد یا اراده خودش و اگر به [[اراده الهی]] صورت می‌پذیرد، اراده [[انسانی]] چه جایگاهی دارد<ref>غایة المرام فی علم الکلام، ص۵۴ – ۵۵؛ المغنی، ابن قدامه، ج۶ ص۳؛ مقالات الإسلامیین، ص۱۶۹- ۱۷۰.</ref>. در بحث از اراده دیدگاه‌های متفاوتی در چند قرن نخست مطرح شد. [[واصل بن عطا]] و پیروانش اساساً منکر وجود اراده در حق [[متعال]] بودند<ref>الکشف عن مناهج الأدلة، ص۱۸؛ الملل و النحل، شهرستانی، ج۱، ص۶۰.</ref>. برخی از دیگر [[معتزله]] چون [[ابوعلی جبائی]]، [[ابوهاشم جبائی]]، [[ابوالهذیل علاف]] و [[قاضی عبدالجبار]] به اراده حادث در [[مقام]] فعل که فاقد محل است، قائل بودند<ref>المغنی، ابن قدامه، ج۶، ص۳ – ۴؛ شرح الأصول الخمسة، ص۲۹۲ – ۲۹۳.</ref>. جماعتی از [[اهل حدیث]] و [[اشاعره]] نیز اراده را صفتی قدیم و زائد بر ذات می‌دانستند<ref>مقالات الإسلامیین، ص۱۶۹ – ۱۷۰.</ref>. در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} در این باب مطالب بسیاری یافت می‌شود که بسیاری از آنها ناظر به اندیشه‌هایی است که به اهمّ آنها اشاره کردیم. ایشان در مناظره‌ای مفصل با [[سلیمان مروزی]]، [[متکلم]] بزرگ [[خراسان]]، مباحث متعددی را درباره [[اراده]] مطرح می‌کند<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۷۹- ۱۹۱؛ التوحید، ص۴۴۱ – ۴۵۴.</ref>. عمده سخنان ایشان در بحث اراده مربوط به [[اراده الهی]] است و بحث از [[اراده انسان]] به صورت حاشیه‌ای و برای تبیین تفاوت [[اراده خالق]] و مخلوق مطرح شده است. [[امام]] سه اصطلاح «اراده»، «[[مشیت]]» و «[[ابداع]]» را مترادف با هم به کار می‌برد و بر آن است که تفاوتی ماهوی میان این سه وجود ندارد<ref>تحف العقول، ص۴۲۴.</ref>. البته ایشان در موضعی تفاوت ظریفی میان «اراده» و «مشیت» بیان می‌کند که قابل توجه است و در تدقیقات [[اهل]] [[حکمت]] نیز محل نظر است. ایشان اهتمام به چیزی را «مشیت» و اتمام آن چیز را «اراده» می‌نامد<ref>نزهة الناظر، حلوانی، ص۱۳۳؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۱۲۶.</ref>.
اصطلاحی [[کلامی]] و [[فلسفی]] به معنای صفتی از صفات ثبوتی [[خداوند]]. روایت‌های بسیاری از [[امام رضا]]{{ع}} در باب [[اراده]] رسیده است. «اراده» در لغت مصدری است از ماده «رود» به معنای خواستن و [[برگزیدن]]<ref>لسان العرب، ج۳، ص۱۸۸؛ تاج العروس، ج۴، ص۴۶۶؛ صحاح اللغة، ج۱، ص۴۷۸؛ المصباح المنیر، ص۲۴۵.</ref> و در اصطلاح حالت یا صفتی است در [[انسان]] و نیز صفتی از صفات ثبوتی [[حق تعالی]]. اراده، بسته به اینکه درباره چه موجودی مطرح باشد، معانی و تعاریف متفاوتی دارد. اراده در انسان قوهای است مرکب از میل شدید، نیاز و [[آرزو]] در باب چیزی که انجام دادن یا انجام ندادنش ممکن است. اما چنین تعریفی از اراده در باب خداوند درست نیست، زیرا میل و نیاز و آرزو در وی راه ندارد. از این‌رو، وقتی درباره [[اراده خداوند]] سخن می‌گوییم، مرادمان منتهای فعل اوست و نه مبدأ آن<ref>المفردات، ص۳۷۱.</ref>. از حیث معناشناختی اراده نقطه مقابل [[کراهت]] و [[جبر]] است و [[حقیقت]] کراهت قرار گرفتن شیء در محدویت‌های بیرونی و درونی است و به همان اندازه که محدودیت افزون‌تر باشد، [[اختیار]] کمتر و محدودتری وجود دارد. از این‌رو، در موجودی که هیچ محدودیتی وجود ندارد، هیچ کراهتی نیست و اراده در چنین موجودی که تنها مصداق آن [[خداوند متعال]] است، عبارت است از [[نفی]] هرگونه محدودیت در اصل وجود<ref>الکافی، ج۱، ص۱۰۹ - ۱۱۰؛ نهج البلاغة، صبحی صالح، ص۲۵۸.</ref>. این همان تفاوت مهم [[اراده الهی]] و اراده [[انسانی]] است. در [[قرآن]] این کلمه و مشتقات آن بیش از چهل بار تکرار شده‌اند<ref>{{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}} «فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲؛ {{متن قرآن|فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ}} «انجام‌دهنده آنچه بخواهد» سوره بروج، آیه ۱۶؛ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا}} «بگو: کیست که شما را از خداوند اگر برای شما گزند یا بخشایشی خواسته باشد نگه دارد؟ و آنان (هیچ گاه) برای خود در برابر خداوند یار و یاوری نمی‌یابند» سوره احزاب، آیه ۱۷.</ref> و بحث از آن در [[کلام اسلامی]] و در [[احادیث]] [[معصومان]]{{عم}} از همان [[صدر اسلام]] مطرح بوده است. در مسأله [[اراده]] در میان فرق و [[مذاهب اسلامی]] از دو حیث [[اختلاف]] نظر به وجود آمد. حیث نخست آن ریشه در اختلاف میان دیدگاه‌های صفاتیه و [[عدلیه]] داشت، زیرا صفاتیه [[معتقد]] بودند که اراده صفتی زائد بر ذات [[حق]] است، اما عدلیه به هیچ وجه نمی‌پذیرفتند که [[خداوند]] صفتی زائد بر ذات داشته باشد که اراده نیز در شمار آن باشد و معتقد بودند که معنای [[مرید]] بودن خداوند آن است که اراده [[قائم]] به ذات او باشد. حیث دوم ریشه در بحث [[جبر و اختیار]] داشت و اینکه [[افعال]] [[انسان]] به [[اراده خداوند]] صورت می‌پذیرد یا اراده خودش و اگر به [[اراده الهی]] صورت می‌پذیرد، اراده [[انسانی]] چه جایگاهی دارد<ref>غایة المرام فی علم الکلام، ص۵۴ – ۵۵؛ المغنی، ابن قدامه، ج۶ ص۳؛ مقالات الإسلامیین، ص۱۶۹- ۱۷۰.</ref>. در بحث از اراده دیدگاه‌های متفاوتی در چند قرن نخست مطرح شد. [[واصل بن عطا]] و پیروانش اساساً منکر وجود اراده در حق [[متعال]] بودند<ref>الکشف عن مناهج الأدلة، ص۱۸؛ الملل و النحل، شهرستانی، ج۱، ص۶۰.</ref>. برخی از دیگر [[معتزله]] چون [[ابوعلی جبائی]]، [[ابوهاشم جبائی]]، [[ابوالهذیل علاف]] و [[قاضی عبدالجبار]] به اراده حادث در [[مقام]] فعل که فاقد محل است، قائل بودند<ref>المغنی، ابن قدامه، ج۶، ص۳ – ۴؛ شرح الأصول الخمسة، ص۲۹۲ – ۲۹۳.</ref>. جماعتی از [[اهل حدیث]] و [[اشاعره]] نیز اراده را صفتی قدیم و زائد بر ذات می‌دانستند<ref>مقالات الإسلامیین، ص۱۶۹ – ۱۷۰.</ref>. در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} در این باب مطالب بسیاری یافت می‌شود که بسیاری از آنها ناظر به اندیشه‌هایی است که به اهمّ آنها اشاره کردیم. ایشان در مناظره‌ای مفصل با [[سلیمان مروزی]]، [[متکلم]] بزرگ [[خراسان]]، مباحث متعددی را درباره [[اراده]] مطرح می‌کند<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۷۹- ۱۹۱؛ التوحید، ص۴۴۱ – ۴۵۴.</ref>. عمده سخنان ایشان در بحث اراده مربوط به [[اراده الهی]] است و بحث از [[اراده انسان]] به صورت حاشیه‌ای و برای تبیین تفاوت [[اراده خالق]] و مخلوق مطرح شده است. [[امام]] سه اصطلاح «اراده»، «[[مشیت]]» و «[[ابداع]]» را مترادف با هم به کار می‌برد و بر آن است که تفاوتی ماهوی میان این سه وجود ندارد<ref>تحف العقول، ص۴۲۴.</ref>. البته ایشان در موضعی تفاوت ظریفی میان «اراده» و «مشیت» بیان می‌کند که قابل توجه است و در تدقیقات [[اهل]] [[حکمت]] نیز محل نظر است. ایشان اهتمام به چیزی را «مشیت» و اتمام آن چیز را «اراده» می‌نامد<ref>نزهة الناظر، حلوانی، ص۱۳۳؛ بحار الأنوار، ج۵، ص۱۲۶.</ref>.


آنچه از [[روایت‌ها]] به دست می‌آید این است که [[مشیت الهی]] از [[علم]] وی ناشی می‌شود و اراده او از مشیتش و مشیت مرتبه‌ای مقدم بر اراده است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۴۸ – ۱۴۹؛ التوحید، ص۳۳۴.</ref>. در تعریف [[ارادۀ الهی]]، [[امام رضا]]{{ع}} آن را همان عزیمت و تحقق مراد [[خداوند]] در خارج دانسته است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۵۸؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۲۴.</ref>. ایشان تفاوتی اساسی میان اراده [[مخلوقات]] و [[خدا]] قائل است. به بیان امام، در اراده مخلوق [[فکر]] و [[اندیشه]] و [[تصمیم]] به کار است، اما [[اراده خداوند]] عبارت است از ایجاد، زیرا او در باب چیزی چنان که مخلوقات می‌اندیشند، اندیشه نمی‌کند و آنها را از خاطر نمی‌گذراند و این صفات از وی نفی‌شده است، چون همه بیانگر نقصی است که خاص مخلوق است و نه [[خالق]]. اراده خداوند همان ایجاد است و فعل و نه چیز دیگر. وقتی به چیزی می‌گوید «موجود شو»، بی‌آنکه زبان و اندیشه‌ای در کار باشد، آن چیز موجود می‌شود و اراده خداوند تحقق می‌یابد<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۱۹؛ التوحید، ص۱۴۷.</ref>. این [[سخن امام]] [[تفسیری]] است از [[آیه]] ۸۲ [[سوره یس]] که [[خداوند]] در آن می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>. از این رویکرد [[حضرت]] به بحث معلوم می‌شود که [[اراده]] را از [[صفات فعل]] (نه [[ذات الهی]] می‌داند. جالب توجه این است که به این مطلب در سخنان ایشان تصریح شده است. [[امام]] می‌فرماید: اراده از صفات [[افعال]] است و هر کس [[گمان]] کند که [[خدای تعالی]] همواره اراده کننده ([[مرید]]) بوده است، در شمار [[اهل]] [[توحید]] نیست<ref>التوحید، ص۳۳۸.</ref>. گفتنی است که تفاوت میان صفات ذات با صفات فعل این است که برای [[فهم]] صفات ذات فرض ذات الهی کافی است، چنان‌که [[قدرت]] و [[حیات]] و [[علم]] چنین است، اما برای فهم صفات فعل به غیر از ذات نیاز است و چون غیر ذات، همان افعال باری است، بنابراین برای درکشان نیازمند ملاحظه فعل هستیم، مانند [[خالق]] و [[رازق]] بودن خداوند<ref>نهایة الحکمة، ص۲۸۴ – ۲۸۸.</ref>. باید دانست که سلب صفات ذات از خداوند ممکن نیست. مثلاً نمی‌توان گفت خداوند در وقتی از اوقات [[قادر]] و عالم نبوده است، اما سلب صفات فعل از خداوند اشکالی به وجود نمی‌آورد. اینکه امام اراده را صفت فعل می‌دانند به این معناست که وقتی از اراده داشتن خداوند سخن به میان می‌آید که فعل او ملاحظه گردد. در واقع ایشان با این سخن هم موضع خود را در قبال ماهیت [[اراده الهی]] مشخص کرده و هم دلیلی بر وجود [[اراده خداوند]] آورده است. خداوند قادر است همه ممکنات را به وجود آورد، اما اینکه برخی را به وجود می‌آورد دلیل بر این است که [[خلق]] آنها از ناحیه خداوند اراده شده است و این یعنی [[اثبات وجود]] اراده برای خداوند. دلیلی نیز از طریق تقدم و تأخر [[مخلوقات]] در سخنان ایشان موجود است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۸۲.</ref>.
آنچه از [[روایت‌ها]] به دست می‌آید این است که [[مشیت الهی]] از [[علم]] وی ناشی می‌شود و اراده او از مشیتش و مشیت مرتبه‌ای مقدم بر اراده است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۴۸ – ۱۴۹؛ التوحید، ص۳۳۴.</ref>. در تعریف [[ارادۀ الهی]]، [[امام رضا]]{{ع}} آن را همان عزیمت و تحقق مراد [[خداوند]] در خارج دانسته است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۵۸؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۲۴.</ref>. ایشان تفاوتی اساسی میان اراده [[مخلوقات]] و [[خدا]] قائل است. به بیان امام، در اراده مخلوق [[فکر]] و [[اندیشه]] و [[تصمیم]] به کار است، اما [[اراده خداوند]] عبارت است از ایجاد، زیرا او در باب چیزی چنان که مخلوقات می‌اندیشند، اندیشه نمی‌کند و آنها را از خاطر نمی‌گذراند و این صفات از وی نفی‌شده است، چون همه بیانگر نقصی است که خاص مخلوق است و نه [[خالق]]. اراده خداوند همان ایجاد است و فعل و نه چیز دیگر. وقتی به چیزی می‌گوید «موجود شو»، بی‌آنکه زبان و اندیشه‌ای در کار باشد، آن چیز موجود می‌شود و اراده خداوند تحقق می‌یابد<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۱۹؛ التوحید، ص۱۴۷.</ref>. این [[سخن امام]] [[تفسیری]] است از [[آیه]] ۸۲ [[سوره یس]] که [[خداوند]] در آن می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود» سوره یس، آیه ۸۲.</ref>. از این رویکرد [[حضرت]] به بحث معلوم می‌شود که [[اراده]] را از [[صفات فعل]] (نه [[ذات الهی]] می‌داند. جالب توجه این است که به این مطلب در سخنان ایشان تصریح شده است. [[امام]] می‌فرماید: اراده از صفات [[افعال]] است و هر کس [[گمان]] کند که [[خدای تعالی]] همواره اراده کننده ([[مرید]]) بوده است، در شمار [[اهل]] [[توحید]] نیست<ref>التوحید، ص۳۳۸.</ref>. گفتنی است که تفاوت میان صفات ذات با صفات فعل این است که برای [[فهم]] صفات ذات فرض ذات الهی کافی است، چنان‌که [[قدرت]] و [[حیات]] و [[علم]] چنین است، اما برای فهم صفات فعل به غیر از ذات نیاز است و چون غیر ذات، همان افعال باری است، بنابراین برای درکشان نیازمند ملاحظه فعل هستیم، مانند [[خالق]] و [[رازق]] بودن خداوند<ref>نهایة الحکمة، ص۲۸۴ – ۲۸۸.</ref>. باید دانست که سلب صفات ذات از خداوند ممکن نیست. مثلاً نمی‌توان گفت خداوند در وقتی از اوقات [[قادر]] و عالم نبوده است، اما سلب صفات فعل از خداوند اشکالی به وجود نمی‌آورد. اینکه امام اراده را صفت فعل می‌دانند به این معناست که وقتی از اراده داشتن خداوند سخن به میان می‌آید که فعل او ملاحظه گردد. در واقع ایشان با این سخن هم موضع خود را در قبال ماهیت [[اراده الهی]] مشخص کرده و هم دلیلی بر وجود [[اراده خداوند]] آورده است. خداوند قادر است همه ممکنات را به وجود آورد، اما اینکه برخی را به وجود می‌آورد دلیل بر این است که [[خلق]] آنها از ناحیه خداوند اراده شده است و این یعنی [[اثبات وجود]] اراده برای خداوند. دلیلی نیز از طریق تقدم و تأخر [[مخلوقات]] در سخنان ایشان موجود است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۸۲.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش