پرش به محتوا

امامت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰٬۳۹۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۱ اکتبر ۲۰۲۱
خط ۱۳۹: خط ۱۳۹:


آیۀ دیگری که به [[صراحت]] راه تعیین امام را منحصر به اراده و [[مشیت]] و [[جعل خداوند متعال]] می‌داند [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه 30.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> است. از کاربرد واژه [[خلیفه]] در قرآن به دست می‌آید که خداوند انسان را خلیفه و [[جانشین]] خود در روی [[زمین]] قرار داده است، پس بین امامت و [[خلافت]] رابطه‌ وجود دارد. از آیات فوق استفاده می‌شود سنت جعل [[خلیفه روی زمین]] قانونی مستمر و همیشگی بوده است و نمی‌توان عصری را [[تصور]] کرد که خالی از خلیفه باشد<ref>ملا صدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج ۲، ص۳۰۸؛ مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، ص۳۶۷.</ref>. اگر لازم باشد در هر عصری دست کم یک نفر چنین مقامی داشته باشد، لازم است نزدیکی را به [[هدف آفرینش]]، یعنی [[عبودیت]]<ref>{{متن قرآن|مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>، داشته، در نتیجه [[برترین انسان‌ها]] باشد و گذشت که «برترین انسان‌ها» همان تعبیری است که [[شیعه]] برای «[[امام]]» به کار می‌برد. [[خداوند]] هم [[تعیین خلیفه]] و امام را به خودش نسبت داده و احدی در این مسئله با او [[شریک]] نیست، حتی [[پیامبران الهی]]<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص۱۳۶-۱۵۵.</ref>.
آیۀ دیگری که به [[صراحت]] راه تعیین امام را منحصر به اراده و [[مشیت]] و [[جعل خداوند متعال]] می‌داند [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref>«می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه 30.</ref> و [[آیه]] {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> است. از کاربرد واژه [[خلیفه]] در قرآن به دست می‌آید که خداوند انسان را خلیفه و [[جانشین]] خود در روی [[زمین]] قرار داده است، پس بین امامت و [[خلافت]] رابطه‌ وجود دارد. از آیات فوق استفاده می‌شود سنت جعل [[خلیفه روی زمین]] قانونی مستمر و همیشگی بوده است و نمی‌توان عصری را [[تصور]] کرد که خالی از خلیفه باشد<ref>ملا صدرا، تفسیر القرآن الکریم، ج ۲، ص۳۰۸؛ مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن، ص۳۶۷.</ref>. اگر لازم باشد در هر عصری دست کم یک نفر چنین مقامی داشته باشد، لازم است نزدیکی را به [[هدف آفرینش]]، یعنی [[عبودیت]]<ref>{{متن قرآن|مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>، داشته، در نتیجه [[برترین انسان‌ها]] باشد و گذشت که «برترین انسان‌ها» همان تعبیری است که [[شیعه]] برای «[[امام]]» به کار می‌برد. [[خداوند]] هم [[تعیین خلیفه]] و امام را به خودش نسبت داده و احدی در این مسئله با او [[شریک]] نیست، حتی [[پیامبران الهی]]<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص۱۳۶-۱۵۵.</ref>.
==[[براهین]] و [[ادله امامت]]==
===[[ادله]] [[ضرورت]] و [[وجوب]] امامت در قرآن===
====[[آیه اولی الامر|آیه «اولی الامر»]]====
آیه شریفۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> از جمله آیاتی است که بر [[وجوب امامت]] به آن [[استدلال]] شده است<ref>محقق طوسی، خواجه نصیرالدین، تلخیص المحصل، ص۴۰۷.</ref>. [[تفتازانی]] [[وجوب اطاعت]] از [[اولوا الامر]] را مقتضای وجوب تحقق آن دانسته است<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ج ۵، ص۲۳۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[درسنامه کلیات امامت (کتاب)|درسنامه کلیات امامت]]، ص۲۴.</ref> از [[آیه شریفه]] به دست می‌آید وجوب امامت (اولی الامر)، [[وجوب کلامی]] است؛ نه [[فقهی]]. یعنی همان‌گونه که [[نصب]] و [[تعیین]] [[پیامبر]] [[فعل خداوند]] است، نصب و تعییین امام نیز فعل خداوند است<ref>ر.ک: [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)| امامت در بینش اسلامی]]، ص۵۷.</ref>.
با توجه به مطلق بودن امر به [[اطاعت]] که نشانه [[عصمت]] [[ولیّ]] امر است<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج ۴، ص۳۸۹.</ref>، [[منابع شیعه]] و [[اهل سنت]]، مصداق اولی الامر را [[امامان معصوم]] از [[اهل بیت پیامبر]] معرفی می‌کنند<ref>صدوق، محمدبن بابویه، کمال الدین، کمال الدین و تمام النعمة، ج‏۱، ص: ۲۷۴-۲۷۷؛ جوینی، ابراهیم بن محمد بن مؤید، فرائد السمطین، ج ۱، ص۳۱۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[درسنامه کلیات امامت (کتاب)|درسنامه کلیات امامت]]، ص۱۶۶؛ [[غلام رضا کاردان|کاردان، غلام رضا]]، [[امامت و عصمت امامان در قرآن (کتاب)|امامت و عصمت امامان در قرآن]]، ص۱۴۵-۱۵۳.</ref> نکتۀ قابل استفاده از [[آیه شریفه]] این است که در هر [[عصر]] و زمانی باید [[امام]] معصومی در قید [[حیات]] باشد تا او را [[اطاعت]] نماییم، اطاعتی که همانند [[اطاعت از پیامبر]]، بلکه [[اطاعت از خداوند]] است<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۱۸۶؛ از برید عجلی روایت شده که گفت: امام باقر{{ع}} فرمود: "خداوند در آیه «اولی الامر» تنها ما را قصد کرده است. تمام مؤمنان را تا روز قیامت به اطاعت ما (امامان معصوم) فرمان داده است"</ref>.
====[[آیه دعوت مردم با امامشان|آیه «دعوت مردم با امامشان در قیامت»]]====
{{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای  را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref> [[خداوند]] در [[آیه]] به این مطلب اشاره دارد که در [[روز قیامت]]، هر مردمی با امام خود در صحرای [[محشر]] حاضر می‌‌شوند. بنابراین برای هر طایفه‌ای از مردم، امامی غیر از [[طایفه]] دیگر وجود دارد<ref>ر.ک: [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[درسنامه کلیات امامت (کتاب)|درسنامه کلیات امامت]]، ص۱۸۴.</ref>. [[حسین بن مسعود بغوی]] بر اساس دو آیه شریفه{{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا}}<ref>سوره سجده، آیه ۲۴.</ref> و {{متن قرآن|وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ}}<ref>سوره قصص، آیه ۴۱.</ref> مراد از امام در آیه ۷۱ [[سوره اسراء]] را امام زمانشان که مردم را به [[هدایت]] و [[ضلالت]] [[دعوت]] می‌کنند، [[تفسیر]] کرده است<ref>بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص۱۴۵.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[درسنامه کلیات امامت (کتاب)|درسنامه کلیات امامت]]، ص۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref>
از آیه فوق استفاده می‌شود هر کس در روز قیامت همراه با امامش بوده و او را با پیشوایش می‌خوانند؛ [[امام هدایت]] و یا امام ضلالت. پس باید در هر زمانی امام به [[حق]] و [[حقیقت]] که از [[مقام عصمت]] برخوردار است وجود داشته باشد تا با [[اعتقاد]] به او و [[پیروی]] از دستوراتش [[رستگار]] شده و [[نامه]] عملش به دست راستش داده شود. همچنین از آیه شریفه استفاده می‌شود که هر کسی باید امام به حق که [[واجب الاطاعه]] است، داشته باشد.و لذا هیچ زمانی از وجود او خالی نیست<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref>.
===[[ادله]] [[ضرورت وجود امام]] در هر [[زمان]]===
====[[آیات]] «[[لیلة القدر]]» ([[سوره قدر]] و [[سوره دخان]] آیات ۱ تا ۴)====
از این آیات به خوبی استفاده می‌شود [[ملائکه]] در هر [[شب قدر]] به جهت تمام امور بر [[زمین]] فرود می‌آیند. شکی نیست که ملائکه در [[زمان حیات پیامبر]]{{صل}} بر آن [[حضرت]] نازل می‌شدند و لذا او محل امور [[تکوینی]] و [[تشریعی]] بوده است، [[ولی]] [[سخن]] درباره بعد از دوران [[حیات]] آن حضرت است و [[سؤال]] این است که آیا تاکنون در هر شب قدر، ملائکه بر زمین فرود آمده و خواهند آمد؟ آیا با [[انقطاع وحی]] بر [[پیامبر]] [[نزول]] ملائکه در شب قدر نیز منقطع گشته است؟ بعد از پیامبر ملائکه بر چه کسی نازل شده و فرود می‌آیند؟
در سوره قدر فعل مضارع «تنزّل» [[دلالت]] بر دوام و استمرار دارد و [[ماه رمضان]] تا [[روز قیامت]] [[استمرار]] دارد؛ لذا لیلة القدر نیز تا روز قیامت استمرار دارد و در نتیجه فرود آمدن ملائکه و [[روح]] هم تا روز قیامت ادامه دارد.
سؤال این است ملائکه و روح که هر سال در شب قدر بر زمین فرود می‌آیند، بر چه کسی وارد می‌شوند؟ با کمترین [[تدبر]] و [[تأمل]] به این [[پاسخ]] می‌رسیم که باید در هر زمان [[امام]] [[معصوم]] و کاملی باشد تا [[محل نزول ملائکه]] و روح گردد؛ لذا [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: "ای [[شیعیان]] با [[دشمنان]] ما به [[سوره]] «انا انزلناه» [[استدلال]] و [[احتجاج]] کنید که [[پیروز]] خواهید شد، پس [[سوگند]] به خد که این سوره از برای [[حجت]] [[خدای تبارک و تعالی]] بر [[خلق]] بعد از [[رسول]] اوست. این سوره همانا [[مدرک]] [[دین]] شما و نهایت [[علم]] ماست. ای [[جماعت]] [[شیعه]] با [[آیه]] «حم و الکتاب المبین انا انزلناه فی لیلة [[مبارکه]] انا کنا منذرین» بحث کنید، این آیات اختصاص به [[والیان امر]] دارد"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ{{ع}}قَالَ: یَا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ خَاصِمُوا بِسُورَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ‏ تَفْلُجُوا فَوَ اللَّهِ إِنَّهَا لَحُجَّةُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عَلَی الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صوَ إِنَّهَا لَسَیِّدَةُ دِینِکُمْ وَ إِنَّهَا لَغَایَةُ عِلْمِنَا یَا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ خَاصِمُوا بِ حم وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ‏ فَإِنَّهَا لِوُلَاةِ الْأَمْرِ خَاصَّةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۴۹.</ref>.
آنچه از [[سوره قدر]] و دخان و [[روایات]] ذیل آن استفاده می‌شود عبارت است از:
# [[ضرورت]] وجود [[نظام]] و تقدیر در [[عالم]] از اولین [[زمان]] [[خلقت]] که «[[لیلة القدر]]» ظرف تقدیر و تنظیم امور به شمار می‌آید.
#ضرورت وجود [[حجت]] که همان تنفیذ کننده مقدرات به [[اذن]] خداست و او [[خلیفه خدا]]، [[نبی]] یا [[وصی]] نبی است.
#ضرورت وجود واسطه داخلی برای عالم که [[واسطه فیض الهی]] است که عبارت است از [[ولی]] و [[حجت خدا]] و وجود او مقدم بر وجود دیگران است.
#ضرورت استمرار این [[سنت الهی]] بدون وقفه تا [[پایان تاریخ]] [[بشریت]]<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref>.
====[[آیات شهادت]] و [[آیات گواهی|گواهی]]====
از جمله آیاتی که [[دلالت]] بر [[ضرورت وجود امام]] [[معصوم]] در هر زمانی دارد، [[آیات]] [[گواهان]] و [[شهادت]] است. [[خداوند]] در بین هر امتی کسی را به عنوان [[شاهد]] و [[گواه]] قرار داده تا [[روز قیامت]] بر آنها [[احتجاج]] کند:
#{{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا}}<ref>«پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم  (حالشان) چگونه خواهد بود؟» سوره نساء، آیه ۴۱.</ref>؛
#{{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ}}<ref>«و (به یاد آور) روزی را که از هر امّتی گواهی برانگیزیم آنگاه به کافران نه اجازه (پوزش) داده می‌شود و نه پوزش آنان پذیرفته می‌گردد» سوره نحل، آیه ۸۴.</ref>‏؛
#{{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلَاءِ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان  گواه آوریم» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>.
از این آیات استفاده می‌شود خداوند در هر زمان و برای هر امتی، افرادی [[معصوم از خطا]] و [[اشتباه]] قرار داده است تا در روز قیامت بر [[اعمال]] آن [[امت]] گواهی دهند. کسی که قرار است شاهد باشد، در شهادتش نزد خداوند نباید اشتباه کند. اینان کسانی‌اند که در امر [[هدایت]] [[بشر]] [[حجت خداوند]] در روی زمین‌اند. [[شاهد]] هر [[امت]] و قومی باید زنده بوده، معاصر با آن [[قوم]] باشد، همان گونه که [[قرآن]] از زبان [[حضرت عیسی]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند: {{متن قرآن|وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}}<ref>«و تا در میان ایشان به‌سر می‌بردم بر آنها گواه بودم و چون مرا (نزد خود) فرا بردی  تو خود مراقب آنان بودی و تو بر هر چیزی گواهی» سوره مائده، آیه ۱۱۷.</ref> .
شاهدی را که [[خداوند]] به او در [[روز قیامت]] [[احتجاج]] می‌کند باید هم [[عصر]] کسانی باشد که قرار است برای آنها [[شهادت]] دهد. با این بیان نمی‌توان [[شاهدان]] بر [[امت‌ها]] را منحصر در [[انبیاء]] دانست؛ زیرا [[انبیا]] همیشه وجود نداشته‌اند، بلکه آنچه [[ضرورت]] دارد، وجود شاهدی معاصر و زنده در هر عصر و [[زمان]] و برای هر امتی از [[پیامبر]] یا [[امام]] و [[حجت]] [[معصوم]] است تا در روز قیامت [[حجت خدا]] برای [[مردم]] باشد و [[شهادت بر اعمال]] آنها دهد<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۱۷۶-۱۷۷.</ref>
====[[آیه انذار]] ([[آیه هادی]])====
{{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و کافران می‌گویند: چرا نشانه‌ای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> . صفت «[[منذر]]» به خداوند<ref>سوره دخان، آیه ۳.</ref> و بر [[پیامبران]]<ref>سوره ص، آیه ۳۸؛ سوره نساء، آیه ۱۶۵.</ref> او اطلاق شده است. بر اساس برخی [[آیات]]، [[انذار]] همه امت‌ها را شامل است<ref>سوره فاطر، آیه ۲۴.</ref> و در برخی آیات [[مسئولیت پیامبر]]{{صل}} به [[انذار]] منحصر شده است<ref>سوره رعد، آیه ۷.</ref>. بخش آخر [[آیه]]، یعنی {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}} شاهد مثال و مورد بحث است که جمله {{متن قرآن|لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}} بر {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ}} عطف شده است.
آنچه [[مسلم]] است این است که از صریح آیه فوق استفاده می‌شود به طور عموم برای هر قومی هدایت کننده‌ای است به [[حق]] و [[حقیقت]] که در هر عصر و زمانی باید وجود داشته باشد. همچنین [[دلالت]] دارد بر اینکه [[زمین]] هیچ گاه از هادیِ به حق خالی نمی‌گردد، خواه [[نبی]] باشد یا غیر نبی. اطلاق [[آیه]] در {{متن قرآن|لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}} [[حصر]] مصداق [[هادی]] را در [[انبیاء]] [[نفی]] می‌کند؛ زیرا در غیر این صورت لازم می‌آید در عصرهایی که از [[نبی]] خالی است، [[حجت]] و هادی برای [[بشر]] وجود نداشته باشد. بنابراین لازم است در هر زمانی [[زمین]] خالی از حجت نباشد، خواه نبی باشد یا [[امام]] باشد<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۱۸۱-۱۸۳.</ref>.
====[[آیه صادقین]]====
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.</ref>‏، این آیه [[مؤمنین]] را امر می‌‌کند که همواره با [[صادقین]] بوده و از آنان به طور مطلق [[متابعت]] کنند. بی‌تردید خدای [[منان]] هنگام فرستادن این [[پیام آسمانی]]، به مصادیقِ مفهوم کلی «[[راستگویان]]» نظر داشته است. یعنی راستگویانی مقصود او بود که [[مردم]] را به [[همراهی]] با آنان فراخواند. بنابراین این احتمال که مقصود از راستگویان جمیع مؤمنین باشند، غیر معقول بوده و برخی مؤمنین را [[خداوند]] [[اراده]] کرده است، اما آیا مفاد آیه، مخصوص [[زمان]] [[نزول]] آن است و یا اینکه تا استمرار و [[بقای دین اسلام]] باقی می‌ماند؟ از آنجا که خطابات خداوند، فقط برای [[زمان پیامبر]] و مخصوص [[مسلمانان]] [[صدر اسلام]] نیست، بلکه شامل همه مردم تا [[روز قیامت]] می-شود، قول به اختصاص آیه به زمان نزول آن [[مخالف]] [[حکمت خداوند]] است، در نتیجه باید در هر زمانی افرادی «[[صادق]] [[علی الاطلاق]]» باشند که امر به [[اطاعت]] آنها علی الاطلاق شده باشد. در نتیجه بر [[ضرورت وجود امام]] [[معصوم]] در هر زمان [[دلالت]] می‌کند<ref>ر.ک: [[علی اصغر رضوانی|رضوانی، علی اصغر]]، [[امامت در قرآن (کتاب)|امامت در قرآن]]، ص۱۸۵-۱۸۶؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[درسنامه کلیات امامت (کتاب)|درسنامه کلیات امامت]]، ص۱۵۱.</ref>.


==شرایط و [[صفات امام]] (بایستگی‌های [[امامت]]) در [[قرآن]]==
==شرایط و [[صفات امام]] (بایستگی‌های [[امامت]]) در [[قرآن]]==
۱۱۰٬۷۴۵

ویرایش