نفی سازش در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[سازش]]''' است. "'''سازش'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | |||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[سازش در لغت]] - [[سازش در قرآن]] - [[سازش در حدیث]] - [[سازش در فقه اسلامی]] - [[سازش در فقه سیاسی]] - [[نفی سازش در معارف و سیره نبوی]] - [[نفی سازش در معارف و سیره امام علی]] - [[نفی سازش در معارف و سیره پیامبران]]</div> | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
خط ۴۵: | خط ۴۳: | ||
[[پیامبر]] نسبت به [[حقوق انسانی]] و [[حرمت]] [[آدمی]]، و [[حریمها]] و [[مرزهای الهی]] سخت دقت داشت و [[تعدی]] به این امور را برنمیتافت. [[عایشه]] در [[وصف]] این [[شأن پیامبر]] گفته است: {{متن حدیث|مَا رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} مُنْتَصِرًا لِنَفْسِهِ مِنْ مَظْلَمَةٍ قَطُّ مَا لَمْ يُنْتَهَكْ مِنْ مَحَارِمِ اللَّهِ شَيْءٌ فَإِذَا انْتُهِكَ مِنْ مَحَارِمِ اللَّهِ شَيْءٌ كَانَ أَشَدَّهُمْ فِي ذَلِكَ غَضَبًا}}<ref>«هرگز ندیدم که رسول خدا مادام که چیزی از حرمتهای الهی هتک نشده بود به خاطر ستمی که به شخص او روا شده بود در صدد احقاق حق برآید، اما هرگاه به چیزی از حرمتهای الهی تعدی میشد نسبت به آن خشمگینترین افراد بود» الشمائل النبویة، ص۱۷۶؛ مرآة الجنان، ج۱، ص۲۵.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲ ص ۱۰۷-۱۱۱.</ref> | [[پیامبر]] نسبت به [[حقوق انسانی]] و [[حرمت]] [[آدمی]]، و [[حریمها]] و [[مرزهای الهی]] سخت دقت داشت و [[تعدی]] به این امور را برنمیتافت. [[عایشه]] در [[وصف]] این [[شأن پیامبر]] گفته است: {{متن حدیث|مَا رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} مُنْتَصِرًا لِنَفْسِهِ مِنْ مَظْلَمَةٍ قَطُّ مَا لَمْ يُنْتَهَكْ مِنْ مَحَارِمِ اللَّهِ شَيْءٌ فَإِذَا انْتُهِكَ مِنْ مَحَارِمِ اللَّهِ شَيْءٌ كَانَ أَشَدَّهُمْ فِي ذَلِكَ غَضَبًا}}<ref>«هرگز ندیدم که رسول خدا مادام که چیزی از حرمتهای الهی هتک نشده بود به خاطر ستمی که به شخص او روا شده بود در صدد احقاق حق برآید، اما هرگاه به چیزی از حرمتهای الهی تعدی میشد نسبت به آن خشمگینترین افراد بود» الشمائل النبویة، ص۱۷۶؛ مرآة الجنان، ج۱، ص۲۵.</ref>.<ref>[[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲ ص ۱۰۷-۱۱۱.</ref> | ||
==[[سازشناپذیری]]== | |||
[[قریش]] [[شکنجه]] و آزارهای خود را به آخرین حد رسانده و راههای گوناگون [[تسلیم شدن]] [[مسلمانان]] را آزموده بودند. با این حال، این روشها کوچکترین تأثیری در [[اراده]] پولادین مسلمانان نگذاشت. آنان وقتی از روشهای مستقیم و غیرمستقیم خود [[ناامید]] شدند، درصدد [[تطمیع]] و [[تهدید]] [[پیامبر]] برآمدند. | |||
ابو [[ولید]] [[عقبه بن ربیعه]] از طرف قریش [[مأمور]] شد تا با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[گفتوگو]] کند. او به حضور آن [[حضرت]] رسید و پیشنهادهایی به ایشان کرد و گفت: ای پسر [[برادر]]! آن چنان که میدانی، تو در میان ما از موقعیت و منزلتی در اصل و [[نسب]] برخورداری و در این [[خاندان]] جایگاه والایی داری. اینک تو برای [[قبیله]] و [[قوم]] خود مسئلهای خطیر پدید آوردهای و بدان وسیله، [[اجتماع]] آنان را پراکنده ساختهای. اندیشههای آنان را به سبکی و [[پوچی]] خواندهای و از [[خدایان]] و [[دین]] [[مردم]] [[بدگویی]] میکنی. اکنون از من بشنو تا اموری را بر تو عرضه دارم که در آن بنگری. شاید برخی از آنها را بپذیری. [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: بگو گوش فرا میدهم. گفت: اگر بدانچه بر مردم آوردهای، در پی [[ثروت]] هستی، ما آن قدر از [[اموال]] و داراییهای خود برای تو جمع میکنیم و کنار مینهیم که اگر آنها را بپذیری، ثروتمندترین ما خواهی بود و اگر جویای [[ریاست]] هستی، ما تو را پیشوای خود میسازیم تا در مورد هیچ کاری مگر با اجازه تو تصمیمی نگیریم. اگر نیز در پی سلطنتی، تو را سلطان خود میسازیم و [[گوش به فرمان]] تو خواهیم بود. وقتی عقبه سخنان خود را به پایان رساند، رسول خدا{{صل}} فرمود: ای ابو ولید! آیا سخنت را تمام کردی؟ گفت: آری. فرمود: اینک از من بشنو و سپس [[آیات]] زیر را بر او خواند: | |||
{{متن قرآن|كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ * بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ * وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ * قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ}}<ref>«کتابی است که آیات آن آشکار شده است، به گونه قرآنی عربی، برای گروهی که میدانند * که نویدبخش است و بیمدهنده اما بیشتر آنان روی گرداندند از این رو نمیشنوند * و گفتند: دلهامان برای آنچه ما را بدان فرا میخوانی در پوششهاست و در گوشهامان سنگینی است و میان ما و تو پردهای (افتاده) است پس هر چه میخواهی بکن که ما نیز میکنیم * بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۳-۶.</ref><ref>خاتم پیامبران، ج۱، ص۶۷۱.</ref>. | |||
[[قریش]] برای آنکه [[کیش]] و [[آیین]] [[بتپرستی]] خود را [[حفظ]] کند و مانع نابودی آن شود، عدهای از سران و بزرگان خود را به نامهای [[اسود بن مطلب]]، [[ولید بن مغیره]]، [[امیه بن خلف]] و [[عاص بن وائل]] نزد [[رسول الله]]{{صل}} فرستادند. آنها گفتند: ای محمد! بیا با هم خدای تو را [[پرستش]] کنیم و سپس با هم خدای ما را بپرستیم و در یک امر مشترک باشیم. [[رسول اکرم]]{{صل}} این پیشنهاد [[باطل]] آنها را مثل پیشنهادهای دیگرشان نپذیرفت.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|مروارید نبوت]] ص ۶۶.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۸: | ||
# [[پرونده:1100683.jpg|22px]] [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''سیره نبوی ج۲''']] | # [[پرونده:1100683.jpg|22px]] [[مصطفی دلشاد تهرانی|دلشاد تهرانی، مصطفی]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|'''سیره نبوی ج۲''']] | ||
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']] | # [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']] | ||
# [[پرونده:1379754.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[مروارید نبوت (کتاب)|'''مروارید نبوت''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||