دیر جماجم: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←مقدمه) |
(←مقدمه) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
بر پایه گزارشی، سبب نامگذاری | بر پایه گزارشی، سبب نامگذاری دیر جماجم (جمجمهها) [[جنگی]] بود که میان [[ایاد]] و بهراء القین درگرفت که در آن، گروهی از ایاد کشته شدند و اجساد کشتههای ایاد در این دیر [[دفن]] شد و بعدها که [[مردمان]] آنجا را حفر کردند، به جمجمههایی برخوردند. نیز آمده است که [[بلال الرماح بن محرز ایادی]] گروهی از [[ایرانیان]] را کشت و سر آنان را در دیر [[نصب]] کرد و از این رو، این مکان به دیر جماجم مشهور شد.<ref>انساب الاشراف، ج۱، ص۳۲</ref> از آن پس، به [[فرمان]] [[پادشاه ایران]]، آنان به [[تکریت]]، شهری کهن کنار رود دجله، رانده شدند<ref>تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۲۵</ref>.<ref>[[محمد حسن الهیزاده|الهیزاده، محمد حسن]]، [[ایاد (مقاله)|ایاد]].</ref>. | ||
واقعه موسوم به «دیر جماجم»، واپسین باری است که منابع و متون [[تاریخی]] از نقش [[نخع]] در تحولات [[قرن نخست هجری]] [[سخن]] به میان آوردهاند. [[عبدالرحمن بن اشعث بن قیس کندی]] که پیشتر از سردار [[دولت اموی]] بود، [[امیر]] [[عراق]] و [[خلیفه]] [[اموی]] را [[خلع]] نمود و برای مدتی امور قسمتهایی از [[ایران]] و عراق به دست گرفت. این امر، مورد توجه برخی از بزرگان و مشاهیر [[علمی]] و مذهبی عراق قرار گرفت از این رو به او پیوستند و با او همراه شدند. تا این که سرانجام، ابن اشعث و سپاهیانش در مقابل [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در [[نبرد]] دیر جماجم [[شکست]] خوردند و ابن اشعث در این واقعه کشته شد.<ref>ابناعثم، احمد (م ۳۱۴)، الفتوح، تحقیق على شیرى، بیروت، دار الاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۱، ج۷، ص۹۱-۹۳.</ref> | واقعه موسوم به «دیر جماجم»، واپسین باری است که منابع و متون [[تاریخی]] از نقش [[نخع]] در تحولات [[قرن نخست هجری]] [[سخن]] به میان آوردهاند. [[عبدالرحمن بن اشعث بن قیس کندی]] که پیشتر از سردار [[دولت اموی]] بود، [[امیر]] [[عراق]] و [[خلیفه]] [[اموی]] را [[خلع]] نمود و برای مدتی امور قسمتهایی از [[ایران]] و عراق به دست گرفت. این امر، مورد توجه برخی از بزرگان و مشاهیر [[علمی]] و مذهبی عراق قرار گرفت از این رو به او پیوستند و با او همراه شدند. تا این که سرانجام، ابن اشعث و سپاهیانش در مقابل [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در [[نبرد]] دیر جماجم [[شکست]] خوردند و ابن اشعث در این واقعه کشته شد.<ref>ابناعثم، احمد (م ۳۱۴)، الفتوح، تحقیق على شیرى، بیروت، دار الاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۱، ج۷، ص۹۱-۹۳.</ref> |