اسید بن حضیر: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'قوم اشجع' به 'قوم اشجع'
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
البته برخی در این مورد تردید کرده و علت آن را عدم تناسب آن دو از لحاظ [[روحی]] دانستهاند<ref>قاموس الرجال، ج ۲، ص ۱۴۱.</ref>، درباره شرکت أسید در [[جنگها]]، آوردهاند که وی در [[جنگ بدر]] حضور نداشت و بدین جهت سخت پشیمان شد؛<ref>رجال انزل اللّه فیهم قرآنا، ج ۱، ص ۱۷۹.</ref> ولی در دیگر جنگها شرکت کرد<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref> و در بیشتر موارد، [[پرچم]] [[اوس]] را به دست داشت<ref>المغازی، ج۱، ص۸۹۵ ـ ۹۹۶؛ بحارالانوار، ج ۲۰، ص ۱۳۷.</ref> در [[جنگ احد]] جزو چند تنی بود که برای [[دفاع]] از [[جان]] [[پیامبر]] [[مقاومت]] کرد و سرانجام مجروح شد <ref>بحارالانوار، ج۲۰، ص۱۳۸؛ الاعلام، ج۱، ص۳۳۰؛ الطبقات، ج ۳، ص ۴۵۲.</ref> و به گفته [[ابوهریره]] پیامبر او را به سبب رشادتهایش با جمله: {{متن حدیث|نعم الرجل اسيد بن حضير}}<ref>تاریخ دمشق، ج ۹، ص ۸۶؛ رجال انزل الله فیهم قرآنا، ج ۱، ص۱۷۹.</ref> ستود. پس از [[جنگ]]، وقتی پیامبر{{صل}} صدای [[گریه]] [[زنان]] [[مدینه]] را بر کشتههای خود شنید و فرمود: [[حمزه]] گریه کننده ندارد [[اسید]] با سعد بن معاذ میان زنان [[انصار]] رفته، از آنها خواستند تا برای [[عموی پیامبر]]{{صل}} نوحهسرایی کنند<ref>السیرهالنبویه، ج ۳، ص ۹۹؛ رجال انزل الله فیهم قرآنا، ج ۱، ص۱۸۰.</ref>. | البته برخی در این مورد تردید کرده و علت آن را عدم تناسب آن دو از لحاظ [[روحی]] دانستهاند<ref>قاموس الرجال، ج ۲، ص ۱۴۱.</ref>، درباره شرکت أسید در [[جنگها]]، آوردهاند که وی در [[جنگ بدر]] حضور نداشت و بدین جهت سخت پشیمان شد؛<ref>رجال انزل اللّه فیهم قرآنا، ج ۱، ص ۱۷۹.</ref> ولی در دیگر جنگها شرکت کرد<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref> و در بیشتر موارد، [[پرچم]] [[اوس]] را به دست داشت<ref>المغازی، ج۱، ص۸۹۵ ـ ۹۹۶؛ بحارالانوار، ج ۲۰، ص ۱۳۷.</ref> در [[جنگ احد]] جزو چند تنی بود که برای [[دفاع]] از [[جان]] [[پیامبر]] [[مقاومت]] کرد و سرانجام مجروح شد <ref>بحارالانوار، ج۲۰، ص۱۳۸؛ الاعلام، ج۱، ص۳۳۰؛ الطبقات، ج ۳، ص ۴۵۲.</ref> و به گفته [[ابوهریره]] پیامبر او را به سبب رشادتهایش با جمله: {{متن حدیث|نعم الرجل اسيد بن حضير}}<ref>تاریخ دمشق، ج ۹، ص ۸۶؛ رجال انزل الله فیهم قرآنا، ج ۱، ص۱۷۹.</ref> ستود. پس از [[جنگ]]، وقتی پیامبر{{صل}} صدای [[گریه]] [[زنان]] [[مدینه]] را بر کشتههای خود شنید و فرمود: [[حمزه]] گریه کننده ندارد [[اسید]] با سعد بن معاذ میان زنان [[انصار]] رفته، از آنها خواستند تا برای [[عموی پیامبر]]{{صل}} نوحهسرایی کنند<ref>السیرهالنبویه، ج ۳، ص ۹۹؛ رجال انزل الله فیهم قرآنا، ج ۱، ص۱۸۰.</ref>. | ||
در [[سال ششم هجرت]] با سه تن دیگر برای گفت و گو با [[قوم | در [[سال ششم هجرت]] با سه تن دیگر برای گفت و گو با [[قوم اشجع]] از طرف پیامبر نزد آنان رفت <ref> بحارالانوار، ج ۲۰، ص ۳۰۶.</ref> و در [[غزوه بنیقریظه]]، در پیشاپیش [[سپاه]]، [[یهودیان]] را به [[مرگ]] [[تهدید]] کرد<ref>تاریخ دمشق، ج ۹، ص ۹۲.</ref>. در [[جنگ تبوک]]، از سوی پیامبر [[مأمور]] تهیه آب شد و در بازگشت چون دریافت که برخی [[منافقان]] با رَماندن شتر پیامبر{{صل}} در پی کشتن آن [[حضرت]] برآمدهاند، از آن حضرت خواست تا منافقان را بکشد<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۳.</ref>. در یکی از جنگها، [[مسئولیت]] [[آموزش قرآن]] به یکی از [[اسیران]] را از سوی پیامبر{{صل}} بر عهده گرفت<ref> المغازی، ج ۳، ص ۹۳۲.</ref> او به هنگام فرار [[مسلمانان]] در [[جنگ حنین]] اوسیان را به [[پایداری]] فرا میخواند <ref>المغازی، ج ۳، ص ۹۰۴.</ref>. | ||
پس از [[پیامبر]]{{صل}} در [[سقیفه بنیساعده]] به جهت [[مخالفت]] با پیشنهاد [[خلافت]] [[سعد بن عباده خزرجی]] جانب [[ابوبکر]] را گرفت و در به خلافت رسیدن وی نقش مؤثری داشت<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref> و از نخستین کسانی بود که با او [[بیعت]] کرد<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۲۴.</ref> و بدین ترتیب با خلافت [[امیرمؤمنان]]، [[علی]]{{ع}} مخالفت کرد<ref>منتهی المقال، ص ۶۰.</ref>، از اینرو ابوبکر به او [[احترام]] میگذاشت و با او [[مشورت]] میکرد و هیچکس را بر او مقدم نمیداشت<ref>اسد الغابه، ج ۱، ص ۱۱۲؛ تاریخ الاسلام، ج ۱، ص ۲۱۱.</ref>. | پس از [[پیامبر]]{{صل}} در [[سقیفه بنیساعده]] به جهت [[مخالفت]] با پیشنهاد [[خلافت]] [[سعد بن عباده خزرجی]] جانب [[ابوبکر]] را گرفت و در به خلافت رسیدن وی نقش مؤثری داشت<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۱۱۲.</ref> و از نخستین کسانی بود که با او [[بیعت]] کرد<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۱۲۴.</ref> و بدین ترتیب با خلافت [[امیرمؤمنان]]، [[علی]]{{ع}} مخالفت کرد<ref>منتهی المقال، ص ۶۰.</ref>، از اینرو ابوبکر به او [[احترام]] میگذاشت و با او [[مشورت]] میکرد و هیچکس را بر او مقدم نمیداشت<ref>اسد الغابه، ج ۱، ص ۱۱۲؛ تاریخ الاسلام، ج ۱، ص ۲۱۱.</ref>. |