ازدواج در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
(←منابع) |
|||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
پس [[زیاد بن لبید]] دست جویبر را گرفت و او را به میان بزرگان [[قوم]] خود آورد و ذلفا را به [[ازدواج]] او درآورد. مهریه و جهیزیه عروس را نیز برعهده گرفت و به دلیل تنگ دستی داماد، خودش، خانهای با وسایل [[زندگی]] تهیه کرد و به وی اختصاص داد. بدینگونه ذلفا به همسری جویبر درآمد<ref>کافی، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۵۲.</ref> | پس [[زیاد بن لبید]] دست جویبر را گرفت و او را به میان بزرگان [[قوم]] خود آورد و ذلفا را به [[ازدواج]] او درآورد. مهریه و جهیزیه عروس را نیز برعهده گرفت و به دلیل تنگ دستی داماد، خودش، خانهای با وسایل [[زندگی]] تهیه کرد و به وی اختصاص داد. بدینگونه ذلفا به همسری جویبر درآمد<ref>کافی، ج۵، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[نگین رسالت (کتاب)|نگین رسالت]] ص ۵۲.</ref> | ||
==تبیین گزارشهای مرتبط با [[ازدواج]] [[مقداد]] و زید<ref>به قلم فاضل ارجمند، جناب آقای عبد الهادی مسعودی.</ref>== | |||
چند [[حدیث]] اخیر، حاکی از برخی تلاشهای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای آسان کردن ازدواج است. [[پیامبر]]{{صل}} برای تثبیت همسانی مرد و [[زن]] با [[ایمان]]، زنانی از خانوادههای [[ثروتمند]] و دارای [[حسب و نسب]] را به ازدواج مردانی [[فقیر]] و فرودست، اما [[دیندار]] و با [[اخلاق]] در آوردهاند. یک نمونه، [[خواستگاری]] از ذَلفا دختر [[زیاد بن لبید]]، از بزرگان [[انصار]]، برای مردی [[بینوا]] از [[اصحاب]] صفّه<ref>مقصود، آن دسته از مهاجران فقیری هستند که در مدینه جایی و پناهی جز مسجد و پیامبر اکرم{{صل}} نداشتند.</ref> به نام جُوَیبر است. نمونه دیگر، خواستگاری از ضباعه دختر [[زبیر]] برای مقداد است. مقداد اگر چه فقیر نبوده<ref>در برخی منابع آمده که مقداد در جنگ بدر، از معدود جنگاوران صاحب اسب بوده است. این به معنای فقیر نبودن و همسانی تقریبی او با خاندان ضباعه از نظر مالی است. ر.ک: تاریخ الطبری، ج۲، ص۴۲۷ و ۴۷۸.</ref>، اما از نظر [[نسب]] و تبار با ضباعه همگونی نداشته است. وی پسر [[عمرو]] از حضرم و پدرش، همپیمان [[قبیله کنده]] در [[یمن]] و آنها همپیمان [[بنی زهره]] بودهاند. فردی مکّی به نام [[اسود بن عبد یغوث زهری]]، او را به پسرخواندگی میگیرد و بدینگونه به بنی زهره ملحق میشود<ref>ر.ک: رجال الطوسی، ص۸۱، ش۷۹۷؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۴۸۰، ش۲۵۶۱؛ الجرح والتعدیل، ج۸، ص۴۲۷، ش۱۹۴۲.</ref>. این، در حالی است که ضباعه فرزند زبیر و او فرزند [[عبد المطلب]]، بزرگ [[قریش]]، بوده است. نزد [[عرب جاهلی]]، این دو نسب، برابر نبودند و پیامبر اکرم{{صل}} برای از بین بردن همین نگاه نادرست، این دو تن را به ازدواج یکدیگر در آورد. از این نظر میتوان ازدواج این دو را به ازدواج [[تمیم داری]] با زنی از [[بنی هاشم]]<ref>ر.ک: دعائم الإسلام، ج۲، ص۱۹۹، ح۷۳۱.</ref> و یا [[زید بن حارثه]] با [[زینب بنت جحش]] مانند کرد؛ چراکه زید از [[یمن]] و پسرخوانده [[پیامبر]]{{صل}} و منتسب به [[قریش]]، ولی [[زینب]] زاده [[جحش]]، از قریش و دختر عمّه [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بوده است<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۴.</ref>. | |||
نتیجه سخن آنکه پیامبر اکرم{{صل}} با اقدامات یاد شده، در پی آن بودند که [[ایمان]] و [[اخلاق]] را شرط اساسی [[ازدواج]] کنند و آن را به جای [[ثروت]] و [[جاه]] و تبار بنشانند، همان نکتهای که خطاب به زیاد، [[پدر]] ذلفا، فرمود: | |||
{{متن حدیث|الْمُؤْمِنُ كُفْوٌ لِلْمُؤْمِنَةِ وَ الْمُسْلِمُ كُفْوٌ لِلْمُسْلِمَةِ}}<ref>ر.ک: سیره پیامبر خاتم، ج۴، ص۳۹۴، ح۲۷۱۱ (زواج جویبر).</ref>؛ | |||
«مرد با ایمان، همتای [[زن]] با ایمان و [[مرد]] [[مسلمان]]، همتای زن مسلمان است».<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۴ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۴]]، ص ۴۰۴.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |