پرش به محتوا

رابطه قرآن با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
| موضوعات وابسته    =  
| موضوعات وابسته    =  
| پاسخ‌دهنده        =  
| پاسخ‌دهنده        =  
| پاسخ‌دهندگان      = حضرات آقایان:<br />
| پاسخ‌دهندگان      =[[احمد مطهری|مطهری]] و [[غلام رضا کاردان|کاردان]]؛ [[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]؛ [[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]؛ [[منصف علی مطهری]]؛ پژوهشگران [[وبگاه پرسمان]]
[[احمد مطهری|مطهری]] و [[غلام رضا کاردان|کاردان]]؛ [[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]؛ [[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]؛ [[منصف علی مطهری]]؛ پژوهشگران [[وبگاه پرسمان]]
}}
}}
'''رابطه [[قرآن]] با [[علم غیب]] [[معصوم]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
'''رابطه [[قرآن]] با [[علم غیب]] [[معصوم]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[علم غیب معصوم (پرسش)|علم غیب معصوم]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[علم غیب]]''' مراجعه شود.
خط ۱۹: خط ۱۸:
== پاسخ نخست==
== پاسخ نخست==
[[پرونده:11576.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد مطهری]]]]
[[پرونده:11576.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[احمد مطهری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[احمد مطهری|مطهری]]''' و آقای '''[[غلام رضا کاردان|کاردان]]''' در کتاب ''«[[ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌ (کتاب)|ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::حجج الاسلام و المسلمین '''[[احمد مطهری]]''' و '''[[غلام رضا کاردان]]''' در کتاب ''«[[ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌ (کتاب)|ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::«در قسمتی از گفتگوی جمعی با [[امام صادق]]{{ع}} در حدیثی چنین آمده است:
::::::«در قسمتی از گفتگوی جمعی با [[امام صادق]]{{ع}} در حدیثی چنین آمده است:
::::::{{عربی|اندازه=155%|«قُلْنَا لَهُ جُعِلْنَا فِدَاکَ سَمِعْنَاکَ وَ أَنْتَ تَقُولُ کَذَا وَ کَذَا فِی أَمْرِ جَارِیَتِکَ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ أَنّکَ تَعْلَمُ عِلْماً کَثِیراً وَ لَا نَنْسُبُکَ إِلَی عِلْمِ الْغَیْبِ قَالَ فَقَالَ یَا سَدِیرُ أَ لَمْ تَقْرَأِ الْقُرْآنَ قُلْتُ بَلَی قَالَ فَهَلْ وَجَدْتَ فِیمَا قَرَأْتَ مِنْ کِتَابِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ ﴿{{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}﴾<ref> سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ قَرَأْتُهُ قَالَ فَهَلْ عَرَفْتَ الرّجُلَ وَ هَلْ عَلِمْتَ مَا کَانَ عِنْدَهُ مِنْ عِلْمِ الْکِتَابِ قَالَ قُلْتُ أَخْبِرْنِی بِهِ قَالَ قَدْرُ قَطْرَهٍ مِنَ الْمَاءِ فِی الْبَحْرِ الْأَخْضَرِ فَمَا یَکُونُ ذَلِکَ مِنْ عِلْمِ الْکِتَابِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَقَلّ هَذَا فَقَالَ یَا سَدِیرُ مَا أَکْثَرَ هَذَا أَنْ یَنْسِبَهُ اللّهُ عَزّ وَ جَلّ إِلَی الْعِلْمِ الّذِی أُخْبِرُکَ بِهِ یَا سَدِیرُ فَهَلْ وَجَدْتَ فِیمَا قَرَأْتَ مِنْ کِتَابِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ أَیْضاً ﴿{{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾<ref> سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> قَالَ قُلْتُ قَدْ قَرَأْتُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ أَ فَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلّهُ أَفْهَمُ أَمْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ بَعْضُهُ قُلْتُ لَا بَلْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلّهُ قَالَ فَأَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی صَدْرِهِ وَ قَالَ عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللّهِ کُلّهُ عِنْدَنَا عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللّهِ کُلّهُ عِنْدَنَا»}}<ref>«عرض کردیم: قربانت گردیم، آنچه درباره کنیزت فرمودی، شنیدم و ما میدانیم که شما علم زیادی دارید و [[علم غیب]] را بشما نسبت ندهیم(؟). فرمود: ای سدیر! مگر تو قرآن را نمی‌خوانی؟ عرض کردم: چرا، فرمود: در آنچه از کتاب خدای عزوجل‏ خوانده‏‌ای؟ این آیه را دیده‏‌ای؟ "مردمی که به کتاب دانشی داشت: گفت: من آنرا پیش از آنکه چشم بهم زنی نزد تو آورم" عرض کردم: قربانت گردم، این آیه را خوانده‏‌ام. فرمود: آن مرد را شناختی و فهمیدی چه اندازه از علم کتاب نزد او بود؟ عرض کردم: شما به من خبر دهید. فرمود: به اندازه یک قطره آب نسبت به دریای اخضر "بحر محیط" عرض کردم: قربانت گردم، چه کم!! فرمود: ای سدیر! چه بسیار است آن مقداری که خدای عزوجل نسبت داده است به علمی که اکنون به تو خبر می‌دهم چه بسیار است آن مقدار برای کسی‌که خدای عزوجل او را به علمی که اکنون به تو خبر می‌ دهم نسبت نداده است. ای سدیر! باز در آنچه از کتاب خدای عزوجل خوانده‌ای این آیه را دیده‏‌ای؟ "بگو ای محمد گواه بودن خدا و کسیکه علم کتاب نزد اوست میان من و شما بس است" عرض کردم: قربانت، این آیه را هم خوانده‌‏ام. فرمود: آیا کسی‌که تمام علم کتاب را می‌داند دانشمندتر است یا کسی که بعضی از کتاب را بداند گفتم: البته آن کس که تمام کتاب را بداند، آنگاه حضرت با دست اشاره به سینه‏‌اش نمود و فرمود: بخدا تمام علم کتاب نزد ماست، بخدا تمام علم کتاب نزد ماست»</ref> از این حدیث معلوم می‌شود که دانستن قرآن نقش مهمی در دانستن مسائل غیبی و قدرت امور خارق‌العاده‌ دارد زیرا طبق بعضی از روایات و شواهد دیگر مقصود از کتاب در آیه مبارکه همان قرآن کریم است. چنان‌که [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان (کتاب)|تفسیر المیزان]] این معنی را تأیید می‌کند و می‌گوید: با این شواهد تأیید می‌گردد آن‌چه جمعی گفته‌اند و بر طبق آن روایاتی از طرق [[ائمه]] [[اهل بیت]] وارد شده است که آیه درباره [[علی]]{{ع}} نازل شده پس اگر آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} بر کسی از پیروان [[پیامبر]]{{صل}} انطباق داشته باشد همانا بر [[علی]]{{ع}} تطبیق می‌گردد، زیرا او دانشمندترین فرد امت به کتاب خداست و روایات صحیحه بسیاری بر آن وارد شده است و اگر نبود جز حدیث متواتر ثقلین که از طریق فریقین وارد شده: {{عربی|اندازه=155%|«لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‌ یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ»}} همانا در این باره کافی بود.<ref>تفسیر المیزان، ج ۱۱، ص ۴۲۶.</ref> در نتیجه می‌توان گفت آیهٔ مبارکهٔ {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}<ref>«بیانگر هر چیز»، سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> اختصاص به امور مربوط به هدایت ندارد بلکه [[قرآن]] در مراحل اعلی مشتمل بر تمام [[امور غیبی]] است و کسی که عالم به [[علم قرآن]] با تمام مراحل آن است تمام امور غیبی را می‌تواند استفاده کند»<ref>[[ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌ (کتاب)|ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌]]، ص ۲۲۴-۲۲۷.</ref>.
::::::{{عربی|اندازه=155%|«قُلْنَا لَهُ جُعِلْنَا فِدَاکَ سَمِعْنَاکَ وَ أَنْتَ تَقُولُ کَذَا وَ کَذَا فِی أَمْرِ جَارِیَتِکَ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ أَنّکَ تَعْلَمُ عِلْماً کَثِیراً وَ لَا نَنْسُبُکَ إِلَی عِلْمِ الْغَیْبِ قَالَ فَقَالَ یَا سَدِیرُ أَ لَمْ تَقْرَأِ الْقُرْآنَ قُلْتُ بَلَی قَالَ فَهَلْ وَجَدْتَ فِیمَا قَرَأْتَ مِنْ کِتَابِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ ﴿{{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}﴾<ref> سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَدْ قَرَأْتُهُ قَالَ فَهَلْ عَرَفْتَ الرّجُلَ وَ هَلْ عَلِمْتَ مَا کَانَ عِنْدَهُ مِنْ عِلْمِ الْکِتَابِ قَالَ قُلْتُ أَخْبِرْنِی بِهِ قَالَ قَدْرُ قَطْرَهٍ مِنَ الْمَاءِ فِی الْبَحْرِ الْأَخْضَرِ فَمَا یَکُونُ ذَلِکَ مِنْ عِلْمِ الْکِتَابِ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَقَلّ هَذَا فَقَالَ یَا سَدِیرُ مَا أَکْثَرَ هَذَا أَنْ یَنْسِبَهُ اللّهُ عَزّ وَ جَلّ إِلَی الْعِلْمِ الّذِی أُخْبِرُکَ بِهِ یَا سَدِیرُ فَهَلْ وَجَدْتَ فِیمَا قَرَأْتَ مِنْ کِتَابِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ أَیْضاً ﴿{{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾<ref> سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> قَالَ قُلْتُ قَدْ قَرَأْتُهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ أَ فَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلّهُ أَفْهَمُ أَمْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ بَعْضُهُ قُلْتُ لَا بَلْ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ کُلّهُ قَالَ فَأَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَی صَدْرِهِ وَ قَالَ عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللّهِ کُلّهُ عِنْدَنَا عِلْمُ الْکِتَابِ وَ اللّهِ کُلّهُ عِنْدَنَا»}}<ref>«عرض کردیم: قربانت گردیم، آنچه درباره کنیزت فرمودی، شنیدم و ما میدانیم که شما علم زیادی دارید و [[علم غیب]] را بشما نسبت ندهیم(؟). فرمود: ای سدیر! مگر تو قرآن را نمی‌خوانی؟ عرض کردم: چرا، فرمود: در آنچه از کتاب خدای عزوجل‏ خوانده‏‌ای؟ این آیه را دیده‏‌ای؟ "مردمی که به کتاب دانشی داشت: گفت: من آنرا پیش از آنکه چشم بهم زنی نزد تو آورم" عرض کردم: قربانت گردم، این آیه را خوانده‏‌ام. فرمود: آن مرد را شناختی و فهمیدی چه اندازه از علم کتاب نزد او بود؟ عرض کردم: شما به من خبر دهید. فرمود: به اندازه یک قطره آب نسبت به دریای اخضر "بحر محیط" عرض کردم: قربانت گردم، چه کم!! فرمود: ای سدیر! چه بسیار است آن مقداری که خدای عزوجل نسبت داده است به علمی که اکنون به تو خبر می‌دهم چه بسیار است آن مقدار برای کسی‌که خدای عزوجل او را به علمی که اکنون به تو خبر می‌ دهم نسبت نداده است. ای سدیر! باز در آنچه از کتاب خدای عزوجل خوانده‌ای این آیه را دیده‏‌ای؟ "بگو ای محمد گواه بودن خدا و کسیکه علم کتاب نزد اوست میان من و شما بس است" عرض کردم: قربانت، این آیه را هم خوانده‌‏ام. فرمود: آیا کسی‌که تمام علم کتاب را می‌داند دانشمندتر است یا کسی که بعضی از کتاب را بداند گفتم: البته آن کس که تمام کتاب را بداند، آنگاه حضرت با دست اشاره به سینه‏‌اش نمود و فرمود: بخدا تمام علم کتاب نزد ماست، بخدا تمام علم کتاب نزد ماست»</ref> از این حدیث معلوم می‌شود که دانستن قرآن نقش مهمی در دانستن مسائل غیبی و قدرت امور خارق‌العاده‌ دارد زیرا طبق بعضی از روایات و شواهد دیگر مقصود از کتاب در آیه مبارکه همان قرآن کریم است. چنان‌که [[علامه طباطبایی]] در [[المیزان (کتاب)|تفسیر المیزان]] این معنی را تأیید می‌کند و می‌گوید: با این شواهد تأیید می‌گردد آن‌چه جمعی گفته‌اند و بر طبق آن روایاتی از طرق [[ائمه]] [[اهل بیت]] وارد شده است که آیه درباره [[علی]]{{ع}} نازل شده پس اگر آیه {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} بر کسی از پیروان [[پیامبر]]{{صل}} انطباق داشته باشد همانا بر [[علی]]{{ع}} تطبیق می‌گردد، زیرا او دانشمندترین فرد امت به کتاب خداست و روایات صحیحه بسیاری بر آن وارد شده است و اگر نبود جز حدیث متواتر ثقلین که از طریق فریقین وارد شده: {{عربی|اندازه=155%|«لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی‌ یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوضَ»}} همانا در این باره کافی بود.<ref>تفسیر المیزان، ج ۱۱، ص ۴۲۶.</ref> در نتیجه می‌توان گفت آیهٔ مبارکهٔ {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}<ref>«بیانگر هر چیز»، سوره نحل، آیه ۸۹.</ref> اختصاص به امور مربوط به هدایت ندارد بلکه [[قرآن]] در مراحل اعلی مشتمل بر تمام [[امور غیبی]] است و کسی که عالم به [[علم قرآن]] با تمام مراحل آن است تمام امور غیبی را می‌تواند استفاده کند»<ref>[[ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌ (کتاب)|ع‍ل‍م‌ پ‍ی‍ام‍ب‍ر و ام‍ام‌ در ق‍رآن‌]]، ص ۲۲۴-۲۲۷.</ref>.
خط ۲۶: خط ۲۵:
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛}}
[[پرونده:11538.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]]]
[[پرونده:11538.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی|رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[ تفسیر قرآن مهر (کتاب)| تفسیر قرآن مهر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[محمد علی رضایی اصفهانی]]''' در کتاب ''«[[ تفسیر قرآن مهر (کتاب)| تفسیر قرآن مهر]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::*«قرآن کریم در آیات چهل و چهارم تا چهل و ششم سوره قصص به عدم حضور [[پیامبر]]{{صل}} در وقایع تاریخی و اخبار دقیق او از آنها برای بیدار باش و هوشیاری مردم اشاره می‌کند و می‌فرماید: و تو در جانب غربی نبودی هنگامی که کار نبوّت را با موسی تمام کردیم؛ و از گواهان حاضر نیز نبودی. ولیکن ما گروه‌هایی را پدید آوردیم، و دوران عمر آنان طولانی شد؛ و در میان ساکنان مَدْین اقامت نداشتی، تا از حال آنان آگاه شوی و آیات ما را بر مشرکان مکه بخوانی و پیروی کنی؛ و لیکن ما فرستنده تو بودیم. و تو در جانب کوه طور نبودی، هنگامی که موسی را ندا دادیم؛ و لیکن تو را آگاه کردیم به خاطر این که رحمتی از سوی پروردگارت باشد تا قومی را هشدار دهی که پیش از تو هیچ هشدارگری برای آنان نیامده است؛ باشد که آنان متذکّر شوند. بنابراین:
::::::*«قرآن کریم در آیات چهل و چهارم تا چهل و ششم سوره قصص به عدم حضور [[پیامبر]]{{صل}} در وقایع تاریخی و اخبار دقیق او از آنها برای بیدار باش و هوشیاری مردم اشاره می‌کند و می‌فرماید: و تو در جانب غربی نبودی هنگامی که کار نبوّت را با موسی تمام کردیم؛ و از گواهان حاضر نیز نبودی. ولیکن ما گروه‌هایی را پدید آوردیم، و دوران عمر آنان طولانی شد؛ و در میان ساکنان مَدْین اقامت نداشتی، تا از حال آنان آگاه شوی و آیات ما را بر مشرکان مکه بخوانی و پیروی کنی؛ و لیکن ما فرستنده تو بودیم. و تو در جانب کوه طور نبودی، هنگامی که موسی را ندا دادیم؛ و لیکن تو را آگاه کردیم به خاطر این که رحمتی از سوی پروردگارت باشد تا قومی را هشدار دهی که پیش از تو هیچ هشدارگری برای آنان نیامده است؛ باشد که آنان متذکّر شوند. بنابراین:
:::::#قرآن کریم در سوره‌های مختلف از جمله سوره قصص، سرگذشت موسی و فرعون را بیان کرده و گاهی صحنه‌هایی را بیان کرده که هیچ کس در آن صحنه حضور نداشته است؛ برای مثال، گفت‌وگوی خدا با موسی از میان درخت درشب تاریک و نیز ماجرای گفت‌وگوی موسی و شعیب در مدین و امثال آن را به طور دقیق و ریز بیان کرده است که این نوعی اخبار غیبی و رازگویی است.
:::::#قرآن کریم در سوره‌های مختلف از جمله سوره قصص، سرگذشت موسی و فرعون را بیان کرده و گاهی صحنه‌هایی را بیان کرده که هیچ کس در آن صحنه حضور نداشته است؛ برای مثال، گفت‌وگوی خدا با موسی از میان درخت درشب تاریک و نیز ماجرای گفت‌وگوی موسی و شعیب در مدین و امثال آن را به طور دقیق و ریز بیان کرده است که این نوعی اخبار غیبی و رازگویی است.
خط ۴۰: خط ۳۹:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۲. آقای محمد صادق عظیمی؛}}
{{جمع شدن|۲. آقای محمد صادق عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]]
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]]
::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[محمد صادق عظیمی]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«یکی از معتبرترین خاستگاه علوم [[اهل‌بیت]]{{عم}}، قرآن کریم است. این کتاب آسمانی، سرچشمه تمامی احکام شریعت و مهم‌ترین منبع علوم و معارف اسلامی است، لیکن همه کس نمی‌تواند به عمق و باطن آن دست یابد و حقایق علمی آن را کشف کند. تنها کسانی که بعد از [[رسول اعظم]]{{صل}} به تمام قرآن آشنایند و از ظاهر و باطن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، عام و خاص، و مطلق و مقیدش آگاهی دارند، [[ائمه]]{{عم}} و [[پیشوایان معصوم]] هستند. با این تفاوت که [[پیامبر]]{{صل}} به‌ طور مستقیم از نور [[وحی]] برخوردار بود و از این راه با تأویل آیات و حقایق قرآنی آشنا می‌شد ولی [[امامان]]  [[معصوم]]{{عم}} از وحی برخوردار نیستند و لذا با هدایت‌های [[پیامبر]]{{صل}} و تأییدات ویژه خدای متعال که از لوازم شایستگی برای تصدی مقام [[امامت]] می‌باشد، از حقایق قرآنی آگاه می‌شدند.
::::::«یکی از معتبرترین خاستگاه علوم [[اهل‌بیت]]{{عم}}، قرآن کریم است. این کتاب آسمانی، سرچشمه تمامی احکام شریعت و مهم‌ترین منبع علوم و معارف اسلامی است، لیکن همه کس نمی‌تواند به عمق و باطن آن دست یابد و حقایق علمی آن را کشف کند. تنها کسانی که بعد از [[رسول اعظم]]{{صل}} به تمام قرآن آشنایند و از ظاهر و باطن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، عام و خاص، و مطلق و مقیدش آگاهی دارند، [[ائمه]]{{عم}} و [[پیشوایان معصوم]] هستند. با این تفاوت که [[پیامبر]]{{صل}} به‌ طور مستقیم از نور [[وحی]] برخوردار بود و از این راه با تأویل آیات و حقایق قرآنی آشنا می‌شد ولی [[امامان]]  [[معصوم]]{{عم}} از وحی برخوردار نیستند و لذا با هدایت‌های [[پیامبر]]{{صل}} و تأییدات ویژه خدای متعال که از لوازم شایستگی برای تصدی مقام [[امامت]] می‌باشد، از حقایق قرآنی آگاه می‌شدند.
::::::[[فضل بن شاذان]] می‌گوید: قرآن به تمام و کمال و با همه حلال و حرام خود، بدون هیچ اختلاف و نزاعی، نزد [[ائمه]]{{عم}} که درود خداوند بر ایشان باد موجود است. [[ابن قبه رازی]] نیز بعد از نقل [[حدیث ثقلین]]، می‌گوید: از این حدیث دانستیم که عترت از قرآن جدا ناشدنی است و تمسک به آن سبب نجات از گمراهی است. بنابراین، تمسک به عترت واجب است، چنان‌که واجب است آنها، عالم به قرآن باشند، ناسخ‌اش را از منسوخ، خاص‌اش را از عام، مستحب‌اش را از واجب و محکم‌اش را از متشابه، باز شناسند. و نیز نسبت به قرآن امین باشند تا هر چیزی را در جای که خدا مقرر فرموده است، قرار دهند و مقدم را مؤخر و مؤخر را مقدم نسازند. در تأیید این مطلب.
::::::[[فضل بن شاذان]] می‌گوید: قرآن به تمام و کمال و با همه حلال و حرام خود، بدون هیچ اختلاف و نزاعی، نزد [[ائمه]]{{عم}} که درود خداوند بر ایشان باد موجود است. [[ابن قبه رازی]] نیز بعد از نقل [[حدیث ثقلین]]، می‌گوید: از این حدیث دانستیم که عترت از قرآن جدا ناشدنی است و تمسک به آن سبب نجات از گمراهی است. بنابراین، تمسک به عترت واجب است، چنان‌که واجب است آنها، عالم به قرآن باشند، ناسخ‌اش را از منسوخ، خاص‌اش را از عام، مستحب‌اش را از واجب و محکم‌اش را از متشابه، باز شناسند. و نیز نسبت به قرآن امین باشند تا هر چیزی را در جای که خدا مقرر فرموده است، قرار دهند و مقدم را مؤخر و مؤخر را مقدم نسازند. در تأیید این مطلب.
خط ۴۹: خط ۴۸:
:::::#[[جابر]] از [[امام باقر]]{{ع}} نقل کرده که فرمود: هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که از ظاهر و باطن قرآن به طور کامل آگاه است، مگر اوصیا و جانشینان پیامبر. از این روایات و سخنان بزرگان امامیه، استفاده می‌شود که یکی از مصادر علوم و معارف [[اهل‌بیت]]{{عم}} قرآن مجید است»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۱۷۱.</ref>.
:::::#[[جابر]] از [[امام باقر]]{{ع}} نقل کرده که فرمود: هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که از ظاهر و باطن قرآن به طور کامل آگاه است، مگر اوصیا و جانشینان پیامبر. از این روایات و سخنان بزرگان امامیه، استفاده می‌شود که یکی از مصادر علوم و معارف [[اهل‌بیت]]{{عم}} قرآن مجید است»<ref>[[محمد صادق عظیمی]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص۱۷۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۳. آقای منصف علی مطهری؛}}
{{جمع شدن|۳. آقای منصف علی مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری|مطهری]]]]
[[پرونده:9030760879.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[منصف علی مطهری|مطهری]]]]
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری|مطهری]]''' در پایان‌نامه ''«[[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::آقای '''[[منصف علی مطهری]]''' در پایان‌نامه ''«[[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایان‌نامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«اولین منبع علم [[ائمه]] {{ع}} به حقیقت کتاب خداوند است که [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}} در حالات مختلف از آن استفاده می‌کردند. قرآن کتابی است که در عالم اسفل به صورت الفاظ ظهور یافته است. این کتاب معجزه الهی است که حقیقت ساری آن در [[لوح محفوظ]] و [[کتاب مبین]] نهفته است و تنها انسان‌هایی به حقیقت آن راه پیدا می‌کنند که به طور کلی طاهر و پاک باشند و به طهارت کبری رسیده باشند. (...) [[ائمه]] با اتصال به حقیقت الهی آن به بسیاری از علوم غیبی که با چشم عادی نمی‌توانند آن را پیدا کنند، دست یافته‌اند و این آگاهی کامل از قرآن به گونه‌ای است که تفسیر و تأویل و ظاهر و باطن و محکم و متشابه آن را به خوبی می‌دانند. قرآن مجید می‌فرماید:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref>  و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس ؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> از این آیه استفاده می‌شود که کسی وجود دارد که تمام علم کتاب نزد اوست»<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۰.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%B9%D9%82%D9%84_%D9%88_%D9%86%D9%82%D9%84_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) علم ائمه از نظر عقل و نقل؛ ص: ۶۲]</ref>.
::::::«اولین منبع علم [[ائمه]] {{ع}} به حقیقت کتاب خداوند است که [[ائمه]] [[معصومین]]{{عم}} در حالات مختلف از آن استفاده می‌کردند. قرآن کتابی است که در عالم اسفل به صورت الفاظ ظهور یافته است. این کتاب معجزه الهی است که حقیقت ساری آن در [[لوح محفوظ]] و [[کتاب مبین]] نهفته است و تنها انسان‌هایی به حقیقت آن راه پیدا می‌کنند که به طور کلی طاهر و پاک باشند و به طهارت کبری رسیده باشند. (...) [[ائمه]] با اتصال به حقیقت الهی آن به بسیاری از علوم غیبی که با چشم عادی نمی‌توانند آن را پیدا کنند، دست یافته‌اند و این آگاهی کامل از قرآن به گونه‌ای است که تفسیر و تأویل و ظاهر و باطن و محکم و متشابه آن را به خوبی می‌دانند. قرآن مجید می‌فرماید:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref>  و کافران می‌گویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس ؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> از این آیه استفاده می‌شود که کسی وجود دارد که تمام علم کتاب نزد اوست»<ref>اصول کافی، ج۲، ص۱۰.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D8%B9%D9%82%D9%84_%D9%88_%D9%86%D9%82%D9%84_(%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87) علم ائمه از نظر عقل و نقل؛ ص: ۶۲]</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
۵۳٬۳۷۰

ویرایش