مصعب بن عمیر: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'مظلومیت پیامبر' به 'مظلومیت پیامبر'
(←مقدمه) |
جز (جایگزینی متن - 'مظلومیت پیامبر' به 'مظلومیت پیامبر') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
نام و [[نسب]] او [[مصعب بن عمیر بن هاشم بن عبد مناف بن عبدالدار بن قصی]] و کنیهاش اباعبدالله است<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۴۷۴. و به نقلی کنیهاش ابو محمد است، ر.ک: الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۸۶. این هاشم بن عبد مناف، فردی غیر از هاشم بن عبد مناف بن قصی، جد پیامبر است. و چون مناف بن عبد الدار است، لذا به او عبدری میگفتند؛ یعنی از طایفه عبدالدار است و نه از بنی هاشم. (یوسفی غروی).</ref>. مادرش، [[خناس]]، دختر [[مالک بن مضرب بن عامر بن لوی]] و همسرش حمنه، دختر [[جحش بن رنا بن دوان بن اسد بن خزیمه]] است. مصعب بن عمیر دختری به نام [[زینب]] داشت که با [[عبدالله بن عبدالله بن ابی امیة بن مغیره]] [[ازدواج]] کرد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۸۶.</ref>. مصعب [[اهل مکه]] و از [[قبیله قریش]] و [[طایفه]] [[بنی عبدالدار]] بود. او در [[هجرت]] اول، به [[حبشه]] حضور داشت و سپس در [[جنگ بدر]] شرکت کرد؛ از [[قبیله]] [[بنی عبدالدار]] فقط دو نفر در جنگ بدر حضور داشتند که یکی از آنها مصعب بن عمیر و دیگری [[سویبط بن حرمله]]، و به [[نقلی]] ابن حریمله بود. [[پیامبر]] ناله مصعب را [[قبل از هجرت]]، به [[مدینه]] فرستاد تا به [[مردم]] [[قرآن]] و [[احکام]] بیاموزد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۴۷۴.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مصعب بن عمیر (مقاله)|مقاله «مصعب بن عمیر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۲۹۸.</ref> | نام و [[نسب]] او [[مصعب بن عمیر بن هاشم بن عبد مناف بن عبدالدار بن قصی]] و کنیهاش اباعبدالله است<ref>الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۴۷۴. و به نقلی کنیهاش ابو محمد است، ر.ک: الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۸۶. این هاشم بن عبد مناف، فردی غیر از هاشم بن عبد مناف بن قصی، جد پیامبر است. و چون مناف بن عبد الدار است، لذا به او عبدری میگفتند؛ یعنی از طایفه عبدالدار است و نه از بنی هاشم. (یوسفی غروی).</ref>. مادرش، [[خناس]]، دختر [[مالک بن مضرب بن عامر بن لوی]] و همسرش حمنه، دختر [[جحش بن رنا بن دوان بن اسد بن خزیمه]] است. مصعب بن عمیر دختری به نام [[زینب]] داشت که با [[عبدالله بن عبدالله بن ابی امیة بن مغیره]] [[ازدواج]] کرد<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۸۶.</ref>. مصعب [[اهل مکه]] و از [[قبیله قریش]] و [[طایفه]] [[بنی عبدالدار]] بود. او در [[هجرت]] اول، به [[حبشه]] حضور داشت و سپس در [[جنگ بدر]] شرکت کرد؛ از [[قبیله]] [[بنی عبدالدار]] فقط دو نفر در جنگ بدر حضور داشتند که یکی از آنها مصعب بن عمیر و دیگری [[سویبط بن حرمله]]، و به [[نقلی]] ابن حریمله بود. [[پیامبر]] ناله مصعب را [[قبل از هجرت]]، به [[مدینه]] فرستاد تا به [[مردم]] [[قرآن]] و [[احکام]] بیاموزد<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۴، ص۱۴۷۴.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[مصعب بن عمیر (مقاله)|مقاله «مصعب بن عمیر»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص۲۹۸.</ref> | ||
==[[مظلومیت | ==[[مظلومیت پیامبر]]{{صل}} در [[شهادت]] مصعب بن عمیر== | ||
در [[جنگ احد]] [[پرچم]] [[مسلمانان]] به دست مصعب بن عمیر بود. چون مسلمانان فرار کردند، [[مصعب]] [[پایداری]] میکرد. ابن قمیئه که شجاعی بیمانند بود بر او [[حمله]] کرد و با ضربتی دست راستش را قطع کرد. مصعب این [[آیه]] را به جای [[رجز]] خواند {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ}}<ref>«و محمد جز فرستادهای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشتهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref> و پرچم را به دست چپ گرفت؛ ولی دوباره مورد حمله قرار گرفت و دست چپش نیز قطع شد، مصعب پرچم را با دو بازویش به سینه چسبانید و میخواند: {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ...}}. ابن قمیئه برای سومین بار با نیزه بر او حمله کرد و نیزه را در بدنش فرو کرد. نیزه [[شکست]] و مصعب بر [[زمین]] افتاد و به شهادت رسید. پس از آنکه [[جنگ]] پایان یافت، پیامبر{{صل}} در کنار کشته مصعب آمد او را دید که به رو بر زمین افتاده این آیه را قرائت کرد {{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا...}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند.».. سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref><ref>طبقات، ج۳، ص۸۵؛ اسدالغابة، ج۴، ص۳۷۰.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۶۹.</ref>. | در [[جنگ احد]] [[پرچم]] [[مسلمانان]] به دست مصعب بن عمیر بود. چون مسلمانان فرار کردند، [[مصعب]] [[پایداری]] میکرد. ابن قمیئه که شجاعی بیمانند بود بر او [[حمله]] کرد و با ضربتی دست راستش را قطع کرد. مصعب این [[آیه]] را به جای [[رجز]] خواند {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ}}<ref>«و محمد جز فرستادهای نیست که پیش از او (نیز) فرستادگانی (بوده و) گذشتهاند» سوره آل عمران، آیه ۱۴۴.</ref> و پرچم را به دست چپ گرفت؛ ولی دوباره مورد حمله قرار گرفت و دست چپش نیز قطع شد، مصعب پرچم را با دو بازویش به سینه چسبانید و میخواند: {{متن قرآن|وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ...}}. ابن قمیئه برای سومین بار با نیزه بر او حمله کرد و نیزه را در بدنش فرو کرد. نیزه [[شکست]] و مصعب بر [[زمین]] افتاد و به شهادت رسید. پس از آنکه [[جنگ]] پایان یافت، پیامبر{{صل}} در کنار کشته مصعب آمد او را دید که به رو بر زمین افتاده این آیه را قرائت کرد {{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا...}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند.».. سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref><ref>طبقات، ج۳، ص۸۵؛ اسدالغابة، ج۴، ص۳۷۰.</ref>.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت پیامبر (کتاب)|مظلومیت پیامبر]] ص ۱۶۹.</ref>. | ||