پرش به محتوا

نظم در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[نظم]]''' است. "'''[[نظم]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = نظم
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نظم در قرآن]] - [[نظم در حدیث]] - [[نظم در نهج البلاغه]] - [[نظم در اخلاق اسلامی]] - [[نظم در معارف دعا و زیارات]] - [[نظم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[نظم در معارف و سیره نبوی]]</div>
| عنوان مدخل = نظم
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[نظم (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
| مداخل مرتبط = [[نظم در معارف و سیره نبوی]] - [[نظم در معارف و سیره علوی]] - [[نظم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*[[نظم]]، در کتب لغت به معنای آراستن، ترتیب دادن کار و...<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۲۸۲.</ref>، و [[انضباط]] نیز به معنای سامان گرفتن، ترتیب و درستی، عدم [[هرج و مرج]] و... آمده است<ref>دهخدا، لغت نامه، ص ۴۱۲.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.
«[[نظم]]» در کتب لغت به معنای آراستن، ترتیب دادن کار و...<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، ج ۱، ص ۲۸۲.</ref>، و [[انضباط]] نیز به معنای سامان گرفتن، ترتیب و درستی، عدم [[هرج و مرج]] و... آمده است<ref>دهخدا، لغت نامه، ص ۴۱۲.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} نمونه کامل رعایت [[نظم]] و [[انضباط]] در میان [[مردم]] بود؛ نظمی دقیق و [[الهی]] که بر همه [[شئون]] و [[رفتار]] آن [[حضرت]]، اعم از [[زندگی فردی]]، [[خانوادگی]]، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] ایشان [[حاکم]] بود. این مسئله ما را بر آن داشت که با توجه به اهمیت [[نظم]] و [[انضباط]] در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] به گوشه‌هایی از [[نظم]] و [[انضباط]] در [[زندگی]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} که [[اسوه]] [[مردم]] معرفی شده‌اند، اشاره کنیم<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.


==رعایت [[نظم در امور]] فردی==
[[رسول خدا]] {{صل}} نمونه کامل رعایت [[نظم]] و [[انضباط]] در میان [[مردم]] بود؛ نظمی دقیق و [[الهی]] که بر همه [[شئون]] و [[رفتار]] آن [[حضرت]]، اعم از [[زندگی فردی]]، [[خانوادگی]]، [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] ایشان [[حاکم]] بود. این مسئله ما را بر آن داشت که با توجه به اهمیت [[نظم]] و [[انضباط]] در [[زندگی]] [[انسان‌ها]] به گوشه‌هایی از [[نظم]] و [[انضباط]] در [[زندگی]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} که [[اسوه]] [[مردم]] معرفی شده‌اند، اشاره کنیم<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.
===امور ظاهری‌===
*از شاخصه‌های رعایت [[نظم در امور]] فردی، توجه به [[آراستگی]] ظاهری است و [[رسول خدا]]{{صل}} همیشه با ظاهری آراسته در اجتماع ظاهر می‌شد<ref>رضی الدین طبرسی، مکارم اخلاق، ص ۳۴ - ۳۵.</ref>. ایشان در مسافرت نیز به [[نظم]] ظاهری خود بی‌توجه نبود و پیوسته، پنج چیز را با خود به همراه داشت: آیینه، سرمه‌دان، شانه، مسواک و قیچی<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۱۱۸؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۱۸۵ و ابوسعید خرگوشی، شرف المصطفی، ج ۳، ص ۳۳۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.
*از دیگر مظاهر شخصی [[نظم]] و [[انضباط]] در [[سیره نبوی]]{{صل}} نام نهادن بر حیوانات، سلاح‌ها و دیگر وسایل شخصی ایشان بود<ref>جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۲۲.</ref> که این کار باعث وجود [[نظم]] بیشتر د ر [[زندگی شخصی]] [[پیامبر]]{{صل}} شد<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
===تقسیم ساعات شبانه روز===
*[[پیامبر]]{{صل}} امور [[زندگی]] خود را با [[نظم]] خاصی انجام می‌داد؛ به گونه‌ای که [[خانواده]] و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] نیز به خوبی می‌دانستند که ایشان در انجام منظم کارهای خویش، دقت خاصی دارند. اوقات در [[زندگی]] [[رسول خدا]]{{صل}} تنظیم شده بود؛ به گونه‌ای که ایشان در هر بخش از این اوقات به انجام برنامه‌ای خاص می‌پرداخت. [[روایت]] شده است، "چون ایشان به منزل می‌رفت، اوقات خویش را به سه قسمت تقسیم می‌کرد: قسمتی را برای [[عبادت]] [[خدا]]؛ قسمتی را برای [[اهل بیت]] خود؛ و قسمتی را برای خود. سپس وقت ویژه خود را میان خود و [[مردم]] تقسیم می‌کرد و در وقت ویژه [[مردم]]، [[عام و خاص]] را می‌پذیرفت و چیزی از آنان مضایقه نمی‌کرد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۸ و ابن اثیر، النهایه، ج۳، ص۳۰۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
*[[ابوذر غفاری]]، از [[یاران]] با وفای [[پیامبر]]{{صل}} در روایتی از آن [[حضرت]]، که نشان دهنده [[نظم]] و [[انضباط]] در [[کارها]] و انجام دادن به موقع امور در [[سیره مدیریتی]] ایشان است، چنین [[نقل]] می‌کند: "بر [[عاقل]] [[واجب]] است که برای خود ساعاتی داشته باشد: ساعتی برای [[مناجات]] با [[پروردگار]]؛ ساعتی برای [[محاسبه]] و رسیدگی به [[اعمال]] و [[کردار]] خود؛ ساعتی برای [[تفکر]] در آن‌چه [[خداوند]] نسبت به او انجام داده است؛ و ساعتی برای خلوت با خویش از این و بهره گرفتن از [[حلال]]"<ref>ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۶۸ و حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۰.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
*از این [[حدیث]] چنین بر می‌آید که [[عقلانیت]] [[انسان]] به داشتن [[برنامه‌ریزی]] و [[نظم]] در [[کارها]] و اجرای به موقع امور وابسته است و سیرة [[رسول خدا]]{{صل}} نیز بر پایه همین برنامه‌ها [[استوار]] بود؛ تلاش [[پیامبر اکرم]]{{صل}} برای ایجاد نظمی [[الهی]]، بخشی از اهداف [[رسالت]] ایشان بود<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.


==رعایت [[نظم در امور]] [[سیاسی]]==
== رعایت [[نظم در امور]] فردی ==
===[[ابلاغ]] [[رسالت الهی]]===
=== امور ظاهری‌===
*از ارکان [[نظم]] و [[انضباط]]، انجام به موقع امور و نیز تلاش برای انجام دقیق و کامل آن کار است. [[پیامبر خدا]]{{صل}} در راه [[ابلاغ]] [[رسالت]] خویش، مراحل مختلفی را پشت سر گذاشت و در تمام این مراحل، در هر جایگاهی و به اقتضای آن به [[وظیفه]] خویش عمل کرد؛ مثلا، در دوران [[دعوت]] مخفیانه، تنها کارهایی را انجام می‌داد که با [[دعوت پنهانی]] سنخیت داشته باشد و یا در ایام علنی شدن [[دعوت]] کارهایی را می‌کردند که در حیطه [[دعوت علنی]] باشد و با آن مغایرتی نداشته باشد؛ تا اینکه سرانجام، پیروزی‌های [[مسلمانان]] در آینده‌ای نزدیک رقم خورد و [[اسلام]] منتشر شد<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
* از شاخصه‌های رعایت [[نظم در امور]] فردی، توجه به [[آراستگی]] ظاهری است و [[رسول خدا]] {{صل}} همیشه با ظاهری آراسته در اجتماع ظاهر می‌شد<ref>رضی الدین طبرسی، مکارم اخلاق، ص ۳۴ - ۳۵.</ref>. ایشان در مسافرت نیز به [[نظم]] ظاهری خود بی‌توجه نبود و پیوسته، پنج چیز را با خود به همراه داشت: آیینه، سرمه‌دان، شانه، مسواک و قیچی<ref>نعمان بن محمد تمیمی مغربی، دعائم الاسلام، ج ۱، ص ۱۱۸؛ محمد بن محمد کوفی، الجعفریات، ص ۱۸۵ و ابوسعید خرگوشی، شرف المصطفی، ج ۳، ص ۳۳۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۵.</ref>.
*[[دعوت]] [[نبی]] [[خدا]]{{صل}}، چهار مرحله داشت که هر مرحله‌ای نیز برای خود شیوه‌ای خاص داشت:
* از دیگر مظاهر شخصی [[نظم]] و [[انضباط]] در [[سیره نبوی]] {{صل}} نام نهادن بر حیوانات، سلاح‌ها و دیگر وسایل شخصی ایشان بود<ref>جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۳۹۴ و المتقی الهندی، کنزالعمال، ج ۷، ص ۱۲۲.</ref> که این کار باعث وجود [[نظم]] بیشتر د ر [[زندگی شخصی]] [[پیامبر]] {{صل}} شد<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
#مرحله سرّی که سه یا پنج سال به طول انجامید؛
=== تقسیم ساعات شبانه روز ===
#اعلان [[دعوت]] به سوی [[خدا]]؛ در این مرحله که ابتدا با [[انذار]] [[اقوام]] و [[خویشان]] [[رسول خدا]]{{صل}} آغاز شد [[وظیفه]] ایشان، تنها بیان و [[ابلاغ]] [[رسالت]] بود و تا زمان [[هجرت]] ادامه یافت؛‌
* [[پیامبر]] {{صل}} امور [[زندگی]] خود را با [[نظم]] خاصی انجام می‌داد؛ به گونه‌ای که [[خانواده]] و [[اصحاب]] آن [[حضرت]] نیز به خوبی می‌دانستند که ایشان در انجام منظم کارهای خویش، دقت خاصی دارند. اوقات در [[زندگی]] [[رسول خدا]] {{صل}} تنظیم شده بود؛ به گونه‌ای که ایشان در هر بخش از این اوقات به انجام برنامه‌ای خاص می‌پرداخت. [[روایت]] شده است، "چون ایشان به منزل می‌رفت، اوقات خویش را به سه قسمت تقسیم می‌کرد: قسمتی را برای [[عبادت]] [[خدا]]؛ قسمتی را برای [[اهل بیت]] خود؛ و قسمتی را برای خود. سپس وقت ویژه خود را میان خود و [[مردم]] تقسیم می‌کرد و در وقت ویژه [[مردم]]، [[عام و خاص]] را می‌پذیرفت و چیزی از آنان مضایقه نمی‌کرد"<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۸ و ابن اثیر، النهایه، ج۳، ص۳۰۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
#مرحله [[دفاع]] از [[دعوت]] با [[شمشیر]] که تا [[صلح حدیبیه]] استمرار داشت؛
* [[ابوذر غفاری]]، از [[یاران]] با وفای [[پیامبر]] {{صل}} در روایتی از آن [[حضرت]]، که نشان دهنده [[نظم]] و [[انضباط]] در [[کارها]] و انجام دادن به موقع امور در [[سیره مدیریتی]] ایشان است، چنین [[نقل]] می‌کند: "بر [[عاقل]] [[واجب]] است که برای خود ساعاتی داشته باشد: ساعتی برای [[مناجات]] با [[پروردگار]]؛ ساعتی برای [[محاسبه]] و رسیدگی به [[اعمال]] و [[کردار]] خود؛ ساعتی برای [[تفکر]] در آن‌چه [[خداوند]] نسبت به او انجام داده است؛ و ساعتی برای خلوت با خویش از این و بهره گرفتن از [[حلال]]"<ref>ورام بن ابی فراس، مجموعه ورام، ج ۲، ص ۶۸ و حسن بن أبی الحسن دیلمی، ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۴۰.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
#[[مبارزه]] با تمام کسانی که راه [[پیشرفت]] [[اسلام]] را سد کرده بودند<ref>جعفر مرتضی العاملی، الصحیح، ج ۲، ص ۳۴۲ و محمدسعید رمضان البوطی، فقه السیره، ص ۶۷.</ref>.
* از این [[حدیث]] چنین بر می‌آید که [[عقلانیت]] [[انسان]] به داشتن [[برنامه‌ریزی]] و [[نظم]] در [[کارها]] و اجرای به موقع امور وابسته است و سیرة [[رسول خدا]] {{صل}} نیز بر پایه همین برنامه‌ها [[استوار]] بود؛ تلاش [[پیامبر اکرم]] {{صل}} برای ایجاد نظمی [[الهی]]، بخشی از اهداف [[رسالت]] ایشان بود<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۶.</ref>.
*مراحل [[دعوت پیامبر]]{{صل}} به [[اسلام]] نشان می‌دهد که ایشان با [[برنامه‌ریزی]] منظم و از پیش تعیین شده که البته نتیجه [[اوامر الهی]] بود، به [[ابلاغ]] [[رسالت]] خویش پرداخت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
*ایجاد [[نظم]] و [[امنیت فراگیر]] بدون برپایی [[حکومتی]] [[مقتدر]]، ممکن نیست و [[رسول خدا]]{{صل}} نیز پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] به [[تأسیس دولت]] [[نبوی]] پرداخت؛ اما از آنجا که بافت [[اجتماعی]] [[مدینه]] به [[علت]] حضور [[اقوام]] و طوایف مختلف بسیار ناهمگون و به سبب وجود جنگ‌های دیرینه میان [[مردم مدینه]] نا آرام بود و همچنین، وجود خلق و خوهای مختلف بین [[مهاجران]] و [[انصار]] باعث شد که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در زمان ورود به [[مدینه]] به ایجاد [[مسجد]] و نیز برقراری [[پیمان برادری]] بین [[مسلمانان]] بپردازد تا با [[وحدت مسلمانان]]، اساس [[نظام اسلامی]] [[استوار]] شده، راه برای ایجاد سریع‌تر [[حکومت اسلامی]] فراهم آید. سپس با تدوین میثاق‌نامه [[مدینه]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج، ۱، ص۵۰۱-۵۰۴.</ref> که در [[حقیقت]]، اولین [[قانون]] اساسی در [[مدینه]] به حساب می‌آمد، [[نظم]] و [[انسجام]] بیشتری به [[جامعه]] آنجا بخشید<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
*[[خاتم انبیاء]]{{صل}} برای ایجاد [[نظم]] و انظباط بیشتر [[دستور]] داد تا از [[مسلمانان]] [[مدینه]] سرشماری به عمل آید<ref>احمدبن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۳۸۴؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۱، ص ۹۱ و ابن ماجه، سنن، ج ۲، ص۱۳۳۷.</ref> و اطلاعات لازم برای [[برنامه‌ریزی]] دقیق [[آینده]]، در همه زمینه‌های [[اجتماعی]] و فردی ثبت شود. [[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[تشکیل حکومت اسلامی]] در [[مدینه]] با مشکلات و نابسامانی‌های فراوانی در راه انجام [[رسالت]] الهی‌اش روبرو بود تا اینکه سرانجام موفق شد با پشت سرگذاشتن همه این موانع و ناملایمات، بر مشکلات پیروز شده، رسالتش را به سرانجام برسانند<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۸.</ref>.
*[[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} آن بود که با ایجاد [[نظم]] و انظباط میان [[مسلمانان]]، آنان را متحد سازد؛ به گونه‌ای که دوران ۲۳ ساله [[رسالت پیامبر]]{{صل}} با همین دیدگاه شکل گرفت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۸.</ref>.


==رعایت [[نظم در امور]] [[نظامی]] (میدان‌های [[جنگ]])==
== رعایت [[نظم در امور]] [[سیاسی]] ==
*[[انضباط]] پایه [[نظامی]] گری است و هیچ ارتشی هر چند دارای نیرو و تجهیزات فراوان دیگران و کامل، بدون داشتن آن در هیچ نبردی پیروز نخواهد شد؛ و فرق اصلی [[نظامیان]] و دیگران، در درجه نخست، انضباطی است که [[نظامیان]] بدان پایبنداند. [[رسول اکرم]]{{صل}} برای ساماندهی امور [[جنگی]]، اهمیت بسیاری قائل بود؛ ایشان در [[جنگ‌ها]] نیروهایش را به صف می‌کرد و صف‌هایشان را مرتب می‌فرمود؛ آن‌گونه که گویی تیرها را در ترکش مرتب می‌کند<ref>محمد بن جریر واقدی، المغازی ، ج ۱، ص۵۷؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۹۹ و محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبریج۲، ص۴۴۶.</ref>. روزی سواد بن غزیه جلوتر از صف [[ایستاده]] بود و [[پیامبر]]{{صل}} با چوبه تیری به شکم او زد و فرمود: "ای سواد! در صف بایست!..."<ref>تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبریج۲، ص۴۴۶.</ref>. بی‌نظمی‌های برخی [[مسلمانان]] در برخی [[غزوات]] [[شکست]] [[مسلمانان]] را در آن [[جنگ]] در پی داشت <ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۳۰؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۱۳ و السیرة النبویة، ج ۲، ص ۷۷ - ۷۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۸-۶۴۹.</ref>.
=== [[ابلاغ]] [[رسالت الهی]] ===
* از ارکان [[نظم]] و [[انضباط]]، انجام به موقع امور و نیز تلاش برای انجام دقیق و کامل آن کار است. [[پیامبر خدا]] {{صل}} در راه [[ابلاغ]] [[رسالت]] خویش، مراحل مختلفی را پشت سر گذاشت و در تمام این مراحل، در هر جایگاهی و به اقتضای آن به [[وظیفه]] خویش عمل کرد؛ مثلا، در دوران [[دعوت]] مخفیانه، تنها کارهایی را انجام می‌داد که با [[دعوت پنهانی]] سنخیت داشته باشد و یا در ایام علنی شدن [[دعوت]] کارهایی را می‌کردند که در حیطه [[دعوت علنی]] باشد و با آن مغایرتی نداشته باشد؛ تا اینکه سرانجام، پیروزی‌های [[مسلمانان]] در آینده‌ای نزدیک رقم خورد و [[اسلام]] منتشر شد<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
* [[دعوت]] [[نبی]] [[خدا]] {{صل}}، چهار مرحله داشت که هر مرحله‌ای نیز برای خود شیوه‌ای خاص داشت:
# مرحله سرّی که سه یا پنج سال به طول انجامید؛
# اعلان [[دعوت]] به سوی [[خدا]]؛ در این مرحله که ابتدا با [[انذار]] [[اقوام]] و [[خویشان]] [[رسول خدا]] {{صل}} آغاز شد [[وظیفه]] ایشان، تنها بیان و [[ابلاغ]] [[رسالت]] بود و تا زمان [[هجرت]] ادامه یافت؛ ‌
# مرحله [[دفاع]] از [[دعوت]] با [[شمشیر]] که تا [[صلح حدیبیه]] استمرار داشت؛
# [[مبارزه]] با تمام کسانی که راه [[پیشرفت]] [[اسلام]] را سد کرده بودند<ref>جعفر مرتضی العاملی، الصحیح، ج ۲، ص ۳۴۲ و محمدسعید رمضان البوطی، فقه السیره، ص ۶۷.</ref>.
* مراحل [[دعوت پیامبر]] {{صل}} به [[اسلام]] نشان می‌دهد که ایشان با [[برنامه‌ریزی]] منظم و از پیش تعیین شده که البته نتیجه [[اوامر الهی]] بود، به [[ابلاغ]] [[رسالت]] خویش پرداخت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
* ایجاد [[نظم]] و [[امنیت فراگیر]] بدون برپایی [[حکومتی]] [[مقتدر]]، ممکن نیست و [[رسول خدا]] {{صل}} نیز پس از [[هجرت]] به [[مدینه]] به [[تأسیس دولت]] [[نبوی]] پرداخت؛ اما از آنجا که بافت [[اجتماعی]] [[مدینه]] به [[علت]] حضور [[اقوام]] و طوایف مختلف بسیار ناهمگون و به سبب وجود جنگ‌های دیرینه میان [[مردم مدینه]] نا آرام بود و همچنین، وجود خلق و خوهای مختلف بین [[مهاجران]] و [[انصار]] باعث شد که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} در زمان ورود به [[مدینه]] به ایجاد [[مسجد]] و نیز برقراری [[پیمان برادری]] بین [[مسلمانان]] بپردازد تا با [[وحدت مسلمانان]]، اساس [[نظام اسلامی]] [[استوار]] شده، راه برای ایجاد سریع‌تر [[حکومت اسلامی]] فراهم آید. سپس با تدوین میثاق‌نامه [[مدینه]]<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج، ۱، ص۵۰۱-۵۰۴.</ref> که در [[حقیقت]]، اولین [[قانون]] اساسی در [[مدینه]] به حساب می‌آمد، [[نظم]] و [[انسجام]] بیشتری به [[جامعه]] آنجا بخشید<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۷.</ref>.
* [[خاتم انبیاء]] {{صل}} برای ایجاد [[نظم]] و انظباط بیشتر [[دستور]] داد تا از [[مسلمانان]] [[مدینه]] سرشماری به عمل آید<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، ص۳۸۴؛ مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۱، ص ۹۱ و ابن ماجه، سنن، ج ۲، ص۱۳۳۷.</ref> و اطلاعات لازم برای [[برنامه‌ریزی]] دقیق [[آینده]]، در همه زمینه‌های [[اجتماعی]] و فردی ثبت شود. [[رسول خدا]] {{صل}} پس از [[تشکیل حکومت اسلامی]] در [[مدینه]] با مشکلات و نابسامانی‌های فراوانی در راه انجام [[رسالت]] الهی‌اش روبرو بود تا اینکه سرانجام موفق شد با پشت سرگذاشتن همه این موانع و ناملایمات، بر مشکلات پیروز شده، رسالتش را به سرانجام برسانند<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۸.</ref>.
* [[سیره پیامبر اکرم]] {{صل}} آن بود که با ایجاد [[نظم]] و انظباط میان [[مسلمانان]]، آنان را متحد سازد؛ به گونه‌ای که دوران ۲۳ ساله [[رسالت پیامبر]] {{صل}} با همین دیدگاه شکل گرفت<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۸.</ref>.


==رعایت [[نظم در امور]] عبادی و اجتماعی‌==
== رعایت [[نظم در امور]] [[نظامی]] (میدان‌های [[جنگ]]) ==
===تنظیم وقت برای دیدارهای مردمی===
* [[انضباط]] پایه [[نظامی]] گری است و هیچ ارتشی هر چند دارای نیرو و تجهیزات فراوان دیگران و کامل، بدون داشتن آن در هیچ نبردی پیروز نخواهد شد؛ و فرق اصلی [[نظامیان]] و دیگران، در درجه نخست، انضباطی است که [[نظامیان]] بدان پایبنداند. [[رسول اکرم]] {{صل}} برای ساماندهی امور [[جنگی]]، اهمیت بسیاری قائل بود؛ ایشان در [[جنگ‌ها]] نیروهایش را به صف می‌کرد و صف‌هایشان را مرتب می‌فرمود؛ آن‌گونه که گویی تیرها را در ترکش مرتب می‌کند<ref>محمد بن جریر واقدی، المغازی، ج ۱، ص۵۷؛ تقی الدین مقریزی، امتاع الاسماع، ج۱، ص۹۹ و محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبریج۲، ص۴۴۶.</ref>. روزی سواد بن غزیه جلوتر از صف [[ایستاده]] بود و [[پیامبر]] {{صل}} با چوبه تیری به شکم او زد و فرمود: "ای سواد! در صف بایست!..."<ref>تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبریج۲، ص۴۴۶.</ref>. بی‌نظمی‌های برخی [[مسلمانان]] در برخی [[غزوات]] [[شکست]] [[مسلمانان]] را در آن [[جنگ]] در پی داشت <ref>المغازی، ج ۱، ص ۲۳۰؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۱۳ و السیرة النبویة، ج ۲، ص ۷۷ - ۷۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۸-۶۴۹.</ref>.
*[[پیامبر]]{{صل}} اوقات خود را به سه قسمت تقسیم کرده و آن قسمت از وقت را که ویژه خود بود، بین خود و [[مردم]] تقسیم می‌کرد. پس [[خواص]] و پس از آنها سایر [[مردم]] به نزد ایشان وارد می‌شدند و [[رسول خدا]]{{صل}} چیزی از وقت خود را از آنان دریغ نمی‌فرمود. در این [[دیدارها]]، ‌اهل [[فضل]] به اندازه فضلشان در [[دین]]، بر دیگران مقدم بودند و ‌ترجیح داده می‌شدند<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۴۹؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۸ و ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۸۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
===امور عبادی‌===
*[[عبادت]] [[پیامبر]]{{صل}} نیز مانند دیگر اعمالش [[نظم]] خاصی داشت. از [[عایشه]] [[نقل]] شده است که [[پیامبر خدا]]{{صل}} معمولاً هر شب پس از [[نماز]] عشاء در آغاز شب می‌خوابید و سپس بر می‌خاست و [[نماز]] می‌گزارد. چون نزدیک [[سحر]] می‌شد، [[نماز وتر]] خود را می‌گزارد و آن گاه در بستر خود می‌آرمید و همین که آوای [[اذان]] را می‌شنید، شتابان از جای بر می‌خاست و برای [[نماز صبح]] به سوی [[مسجد]] بیرون می‌رفت<ref>ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیة، ص ۱۶۱؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۱۷۶؛ نسائی، سنن، ج ۱، ص ۴۳۷ و ابن حبان، صحیح، ج ۶، ص ۳۲۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
*منظم بودن صف‌های [[نماز جماعت]] از اموری بود که در [[سیره رسول خدا]]{{صل}} به شدت به آن توجه می‌شد و ایشان [[دوست]] داشت پیروانش مرتب و منظم باشند؛ از این رو، بر [[نظم]] و ترتیب خصوصا در امر [[جماعت]] بسیار تأکید داشت و پیوسته می‌فرمود: "ای [[مردم]]! صف‌هایتان را منظم کنید و دوش به دوش هم بایستید تا فاصله و جدایی و خللی میان شما نباشد و نامرتب نباشید که [[خداوند]] دلهایتان را از یکدیگر دور می‌کند و بدانید که من شما را از پشت سر می‌بینم"<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۳۰ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۸۰ و با مضامینی مشابه در: مسند احمد، ج ۴، ص ۲۷۶؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۸۶ و ابن خزیمه، صحیح، ج ۱، ص ۸۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
*آن [[حضرت]]، صف‌های [[نماز]] را چنان مرتب و منظم می‌کرد که گویی چوب‌های تیر را جفت می‌کند<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۱؛ نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۶۱ و صحیح ابن حبان، ج ۵، ص ۵۴۴.</ref>. [[نقل]] شده است، روزی آن [[حضرت]] برای [[نماز]] به [[مسجد]] وارد شد و وقتی خواست تکبیرة الإحرام بگوید، متوجه شد که سینه مردی سینه‌اش جلوتر از سایرین است؛ پس فرمود: "[[بندگان خدا]] صفوف خود را منظم کنید وگرنه میان دل‌هایتان [[اختلاف]] خواهد افتاد"<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۱، محیی الدین النووی، المجموع، ج ۴، ص ۲۲۶ و بیهقی، السنن الکبری، ج ۲، ص ۲۱.</ref>. روایت‌های دیگری نیز با تعابیر مختلف در این باره [[نقل]] شده است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۰.</ref>.
===[[مسجد]]؛ پایگاه ساماندهی و انتظام بخشی امور===
*[[مسجد]] در زمان [[رسول خدا]]{{صل}} تنها مرکز [[پرستش]] نبود؛ بلکه پایگاهی برای سازماندهی‌ها و انتظام‌بخشی به امور [[مدینه]] نیز محسوب می‌شد و همه گونه امور از [[تعلیمات دینی]] و [[علمی]] گرفته تا [[امور سیاسی]]، [[نظامی]]، [[اقتصادی]] و [[قضایی]] در آنجا صورت می‌گرفت؛ به گونه‌ای که گفته شده است؛ هر یک از ستون‌های [[مسجد]] به سبب نوع فعالیتی که در کنار آن صورت می‌گرفت، به نامی معروف شده بود؛ مثلا ستونی که در کنار آن [[رسول خدا]]{{صل}} با [[نمایندگان]] [[قبایل]] [[عرب]] به [[گفتگو]] می‌پرداخت، به ستون وفود ([[جایگاه]] هیئت‌ها) و ستونی که معمولا [[جایگاه]] [[تهجد]] و شب زنده‌داری‌های [[حضرت]] بود، ستون [[تهجد]] ([[جایگاه]] شب زنده‌داری) نام گرفته بود و...<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۴۵ - ۴۶.</ref>. استفاده از هر یک از ستون‌ها برای کاری مشخص، خود، نشان‌دهنده توجه [[رسول خدا]]{{صل}} به [[نظم]] و [[انضباط]] است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۰.</ref>.


==نظم در سیره سیاسی پیامبر اعظم==
== رعایت [[نظم در امور]] عبادی و اجتماعی‌==
قال النبی{{صل}}: {{متن حدیث|الْأُمُورُ مَرْهُونَةٌ بِأَوْقَاتِهَا}}<ref>ابن ابی جمهوری، عوالی اللئالی العزیزیّه فی الاحادیث الدینیّه، (قم، سید الشهدا) ج، ص۲۹۳.</ref>، «[[کارها]] در گرو وقت خود است».
=== تنظیم وقت برای دیدارهای مردمی ===
[[مدیریت]] بدون رعایت [[انضباط]] و فارغ از [[جدیت]] هرگز به سامان نمی‌رسد و چنانچه عناصر یک مجموعه خودسرانه یا [[سست]] عمل کنند یا به موقع عمل نکنند، شیرازه کارها از هم می‌پاشد. بسیاری از شکست‌ها و ناکامی‌ها که دامنگیر جمعیت‌ها و سازمان‌ها شده، از همین رهگذر بوده است<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۴۷.</ref>. برای مثال [[شکست]] [[سپاه اسلام]] در [[جنگ احد]] ناشی از عدم انضباط گروهی از [[مسلمانان]] تیرانداز در شکاف [[کوه]] [[احد]] بود که برای جلوگیری از [[نفوذ]] [[دشمن]] از آن نقطه [[مأمور]] شده بودند. انضباط و جدیت [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} در همه امور جلوه‌گر بوده است.
* [[پیامبر]] {{صل}} اوقات خود را به سه قسمت تقسیم کرده و آن قسمت از وقت را که ویژه خود بود، بین خود و [[مردم]] تقسیم می‌کرد. پس [[خواص]] و پس از آنها سایر [[مردم]] به نزد ایشان وارد می‌شدند و [[رسول خدا]] {{صل}} چیزی از وقت خود را از آنان دریغ نمی‌فرمود. در این [[دیدارها]]، ‌اهل [[فضل]] به اندازه فضلشان در [[دین]]، بر دیگران مقدم بودند و ‌ترجیح داده می‌شدند<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۳۲۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۳، ص ۳۴۹؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۸۸ و ابوبکر بیهقی، دلائل النبوه، ج ۱، ص ۲۸۹.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
[[ابو حامد غزالی]] درباره [[حضرت]]{{صل}} می‌گوید:
=== امور عبادی‌===
* [[عبادت]] [[پیامبر]] {{صل}} نیز مانند دیگر اعمالش [[نظم]] خاصی داشت. از [[عایشه]] [[نقل]] شده است که [[پیامبر خدا]] {{صل}} معمولاً هر شب پس از [[نماز]] عشاء در آغاز شب می‌خوابید و سپس بر می‌خاست و [[نماز]] می‌گزارد. چون نزدیک [[سحر]] می‌شد، [[نماز وتر]] خود را می‌گزارد و آن گاه در بستر خود می‌آرمید و همین که آوای [[اذان]] را می‌شنید، شتابان از جای بر می‌خاست و برای [[نماز صبح]] به سوی [[مسجد]] بیرون می‌رفت<ref>ابوعیسی ترمذی، الشمائل المحمدیة، ص ۱۶۱؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۱۷۶؛ نسائی، سنن، ج ۱، ص ۴۳۷ و ابن حبان، صحیح، ج ۶، ص ۳۲۸.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
* منظم بودن صف‌های [[نماز جماعت]] از اموری بود که در [[سیره رسول خدا]] {{صل}} به شدت به آن توجه می‌شد و ایشان [[دوست]] داشت پیروانش مرتب و منظم باشند؛ از این رو، بر [[نظم]] و ترتیب خصوصا در امر [[جماعت]] بسیار تأکید داشت و پیوسته می‌فرمود: "ای [[مردم]]! صف‌هایتان را منظم کنید و دوش به دوش هم بایستید تا فاصله و جدایی و خللی میان شما نباشد و نامرتب نباشید که [[خداوند]] دلهایتان را از یکدیگر دور می‌کند و بدانید که من شما را از پشت سر می‌بینم"<ref>شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص ۲۳۰ و احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۸۰ و با مضامینی مشابه در: مسند احمد، ج ۴، ص ۲۷۶؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۳۸۶ و ابن خزیمه، صحیح، ج ۱، ص ۸۳.</ref><ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۴۹.</ref>.
* آن [[حضرت]]، صف‌های [[نماز]] را چنان مرتب و منظم می‌کرد که گویی چوب‌های تیر را جفت می‌کند<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۱؛ نووی دمشقی، ریاض الصالحین، ص ۶۱ و صحیح ابن حبان، ج ۵، ص ۵۴۴.</ref>. [[نقل]] شده است، روزی آن [[حضرت]] برای [[نماز]] به [[مسجد]] وارد شد و وقتی خواست تکبیرة الإحرام بگوید، متوجه شد که سینه مردی سینه‌اش جلوتر از سایرین است؛ پس فرمود: "[[بندگان خدا]] صفوف خود را منظم کنید وگرنه میان دل‌هایتان [[اختلاف]] خواهد افتاد"<ref>صحیح مسلم، ج ۲، ص ۳۱، محیی الدین النووی، المجموع، ج ۴، ص ۲۲۶ و بیهقی، السنن الکبری، ج ۲، ص ۲۱.</ref>. روایت‌های دیگری نیز با تعابیر مختلف در این باره [[نقل]] شده است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۰.</ref>.
=== [[مسجد]]؛ پایگاه ساماندهی و انتظام بخشی امور ===
* [[مسجد]] در زمان [[رسول خدا]] {{صل}} تنها مرکز [[پرستش]] نبود؛ بلکه پایگاهی برای سازماندهی‌ها و انتظام‌بخشی به امور [[مدینه]] نیز محسوب می‌شد و همه گونه امور از [[تعلیمات دینی]] و [[علمی]] گرفته تا [[امور سیاسی]]، [[نظامی]]، [[اقتصادی]] و [[قضایی]] در آنجا صورت می‌گرفت؛ به گونه‌ای که گفته شده است؛ هر یک از ستون‌های [[مسجد]] به سبب نوع فعالیتی که در کنار آن صورت می‌گرفت، به نامی معروف شده بود؛ مثلا ستونی که در کنار آن [[رسول خدا]] {{صل}} با [[نمایندگان]] [[قبایل]] [[عرب]] به [[گفتگو]] می‌پرداخت، به ستون وفود ([[جایگاه]] هیئت‌ها) و ستونی که معمولا [[جایگاه]] [[تهجد]] و شب زنده‌داری‌های [[حضرت]] بود، ستون [[تهجد]] ([[جایگاه]] شب زنده‌داری) نام گرفته بود و...<ref>نورالدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص ۴۵ - ۴۶.</ref>. استفاده از هر یک از ستون‌ها برای کاری مشخص، خود، نشان‌دهنده توجه [[رسول خدا]] {{صل}} به [[نظم]] و [[انضباط]] است<ref>[[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۶۵۰.</ref>.
 
== نظم در سیره سیاسی پیامبر اعظم ==
قال النبی {{صل}}: {{متن حدیث|الْأُمُورُ مَرْهُونَةٌ بِأَوْقَاتِهَا}}<ref>ابن ابی جمهوری، عوالی اللئالی العزیزیّه فی الاحادیث الدینیّه، (قم، سید الشهدا) ج، ص۲۹۳.</ref>، «[[کارها]] در گرو وقت خود است».
[[مدیریت]] بدون رعایت [[انضباط]] و فارغ از [[جدیت]] هرگز به سامان نمی‌رسد و چنانچه عناصر یک مجموعه خودسرانه یا [[سست]] عمل کنند یا به موقع عمل نکنند، شیرازه کارها از هم می‌پاشد. بسیاری از شکست‌ها و ناکامی‌ها که دامنگیر جمعیت‌ها و سازمان‌ها شده، از همین رهگذر بوده است<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۴۷.</ref>. برای مثال [[شکست]] [[سپاه اسلام]] در [[جنگ احد]] ناشی از عدم انضباط گروهی از [[مسلمانان]] تیرانداز در شکاف [[کوه]] [[احد]] بود که برای جلوگیری از [[نفوذ]] [[دشمن]] از آن نقطه [[مأمور]] شده بودند. انضباط و جدیت [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} در همه امور جلوه‌گر بوده است.
[[ابو حامد غزالی]] درباره [[حضرت]] {{صل}} می‌گوید:
در [[موعظه]] و [[نصیحت]] جدی بود و هنگام [[خشم]] - که جز برای [[خدا]] خشم نمی‌گرفت - چیزی تاب [[مقاومت]] خشم آن حضرت را نداشت. در تمام کارهایش جدی بود و چون به مصیبتی گرفتار می‌شد، امور خویش را به خدا واگذار می‌کرد و از حول و [[قدرت]] خویش [[برائت]] می‌جست و از خدا راه چاره [[طلب]] می‌کرد<ref>ابی حامد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۲، ص۳۳۹.</ref>.
در [[موعظه]] و [[نصیحت]] جدی بود و هنگام [[خشم]] - که جز برای [[خدا]] خشم نمی‌گرفت - چیزی تاب [[مقاومت]] خشم آن حضرت را نداشت. در تمام کارهایش جدی بود و چون به مصیبتی گرفتار می‌شد، امور خویش را به خدا واگذار می‌کرد و از حول و [[قدرت]] خویش [[برائت]] می‌جست و از خدا راه چاره [[طلب]] می‌کرد<ref>ابی حامد غزالی، احیاء علوم الدین، ج۲، ص۳۳۹.</ref>.


«[[عبدالله بن سنان]]» از [[امام صادق]]{{ع}} [[روایت]] کرده است که [[پیامبر اکرم]] به هنگام [[دفن]] جنازه [[سعد بن معاذ]]، در ترمیم [[قبر]] بسیار محکم‌کاری می‌کرد و می‌فرمود:
«[[عبدالله بن سنان]]» از [[امام صادق]] {{ع}} [[روایت]] کرده است که [[پیامبر اکرم]] به هنگام [[دفن]] جنازه [[سعد بن معاذ]]، در ترمیم [[قبر]] بسیار محکم‌کاری می‌کرد و می‌فرمود:
من [[نیک]] می‌دانم که این قبر فرسوده خواهد شد و دستخوش پوسیدگی خواهد گردید ولی [[خداوند]] [[دوست]] دارد که چون [[بنده]] کاری را انجام می‌دهد آن را محکم و [[استوار]] کند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه الی التحصیل المسائل الشریعه، (بیروت) ابواب الدین، ج۲، ص۸۸۴-۸۸۳.</ref>.
من [[نیک]] می‌دانم که این قبر فرسوده خواهد شد و دستخوش پوسیدگی خواهد گردید ولی [[خداوند]] [[دوست]] دارد که چون [[بنده]] کاری را انجام می‌دهد آن را محکم و [[استوار]] کند<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه الی التحصیل المسائل الشریعه، (بیروت) ابواب الدین، ج۲، ص۸۸۴-۸۸۳.</ref>.
از لوازم انضباط و جدیت، [[مداومت]] و [[پایداری]] در کار و تمام کردن آن است. [[استقامت]] در [[موفقیت]] سهمی بیشتر از [[استعداد]] دارد، حتی در [[آیات]] وقتی [[پیامبر]]{{صل}} مورد خطاب می‌شود، توصیه به استقامت اولین توصیه خداوند است: {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref>.
از لوازم انضباط و جدیت، [[مداومت]] و [[پایداری]] در کار و تمام کردن آن است. [[استقامت]] در [[موفقیت]] سهمی بیشتر از [[استعداد]] دارد، حتی در [[آیات]] وقتی [[پیامبر]] {{صل}} مورد خطاب می‌شود، توصیه به استقامت اولین توصیه خداوند است: {{متن قرآن|فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«پس چنان که فرمان یافته‌ای پایداری کن و (نیز) آنکه همراه تو (به سوی خداوند) بازگشته است (پایداری کند) و سرکشی نورزید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره هود، آیه ۱۱۲.</ref>.


از دیگر لوازم [[انضباط]] و [[جدیت]] [[پرهیز]] از [[سستی]] و [[کاهلی]] است. [[رسول اکرم]]{{صل}} از [[مردمان]] [[سست]] [[جزیرة العرب]] مردمان بانشاطی ساخت؛ زیرا خود از هر گونه کاهلی بیزار بود و از آن به [[خدا]] [[پناه]] می‌برد. ایشان [[کارها]] را به موقع انجام می‌داد و می‌فرمود: کارها در گرو وقت خود است. البته بررسی این ویژگی از منظر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} مستلزم [[پژوهشی]] در ابعاد مختلف وجودی [[پیامبر]] است، مثل بعد فردی، [[اجتماعی]]، [[حکومتی]]، نظامی، [[عبادی]] و.... به هر حال از لابه‌لای [[زندگی]] [[رسول مکرم اسلام]]{{صل}} جلوه‌های دیگری از انضباط و جدیت مجسم او را می‌توان به [[راحتی]] استخراج نمود.<ref>[[بهرام دلیر|دلیر، بهرام]]، [[ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۰۲.</ref>
از دیگر لوازم [[انضباط]] و [[جدیت]] [[پرهیز]] از [[سستی]] و [[کاهلی]] است. [[رسول اکرم]] {{صل}} از [[مردمان]] [[سست]] [[جزیرة العرب]] مردمان بانشاطی ساخت؛ زیرا خود از هر گونه کاهلی بیزار بود و از آن به [[خدا]] [[پناه]] می‌برد. ایشان [[کارها]] را به موقع انجام می‌داد و می‌فرمود: کارها در گرو وقت خود است. البته بررسی این ویژگی از منظر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مستلزم [[پژوهشی]] در ابعاد مختلف وجودی [[پیامبر]] است، مثل بعد فردی، [[اجتماعی]]، [[حکومتی]]، نظامی، [[عبادی]] و.... به هر حال از لابه‌لای [[زندگی]] [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}} جلوه‌های دیگری از انضباط و جدیت مجسم او را می‌توان به [[راحتی]] استخراج نمود.<ref>[[بهرام دلیر|دلیر، بهرام]]، [[ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۰۲.</ref>


===تصمیم‌گیری===
=== تصمیم‌گیری ===
{{متن قرآن|وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>.
{{متن قرآن|وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ}}<ref>«و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.</ref>.
در [[مدیریت]]، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری از اهمیتی بسیار برخوردار است. از آنجا که کارها با هم متفاوت‌اند، هر چه کارها بزرگ‌تر باشند [[تصمیم]] هم به نسبت بزرگی کار از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
در [[مدیریت]]، تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری از اهمیتی بسیار برخوردار است. از آنجا که کارها با هم متفاوت‌اند، هر چه کارها بزرگ‌تر باشند [[تصمیم]] هم به نسبت بزرگی کار از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
در [[آیه شریفه]] بالا، [[مشورت]]، [[عزم]] و جزم و سپس [[توکل]] کردن بر [[خداوند]] توصیه شده است. مقدمات تصمیم‌گیری کسب اطلاعات و [[شناخت]] است. [[حضرت علی]]{{ع}} به [[کمیل]] می‌فرماید: هیچ حرکت و اقدامی نیست مگر این که در آن به شناخت [[نیازمندی]]. پیامبر اکرم نیز برای تصمیم‌گیری درباره سرشماری از افرادی که [[اسلام]] آورده بودند به مشورت پرداخت.
در [[آیه شریفه]] بالا، [[مشورت]]، [[عزم]] و جزم و سپس [[توکل]] کردن بر [[خداوند]] توصیه شده است. مقدمات تصمیم‌گیری کسب اطلاعات و [[شناخت]] است. [[حضرت علی]] {{ع}} به [[کمیل]] می‌فرماید: هیچ حرکت و اقدامی نیست مگر این که در آن به شناخت [[نیازمندی]]. پیامبر اکرم نیز برای تصمیم‌گیری درباره سرشماری از افرادی که [[اسلام]] آورده بودند به مشورت پرداخت.


[[حضرت رضا]]{{ع}} درباره نحوه تصمیم‌گیری [[رسول خدا]]{{صل}} فرموده است: «رسول خدا{{صل}} با [[اصحاب]] خود مشورت می‌کرد، سپس بر آنچه می‌خواست تصمیم می‌گرفت»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ‏ يَسْتَشِيرُ أَصْحَابَهُ‏ ثُمَ‏ يَعْزِمُ‏ عَلَى‏ مَا يُرِيدُ}}؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۲۸.</ref>.
[[حضرت رضا]] {{ع}} درباره نحوه تصمیم‌گیری [[رسول خدا]] {{صل}} فرموده است: «رسول خدا {{صل}} با [[اصحاب]] خود مشورت می‌کرد، سپس بر آنچه می‌خواست تصمیم می‌گرفت»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} كَانَ‏ يَسْتَشِيرُ أَصْحَابَهُ‏ ثُمَ‏ يَعْزِمُ‏ عَلَى‏ مَا يُرِيدُ}}؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۸، ص۴۲۸.</ref>.
[[مشورت]] کردن از لغزش‌هایی که در [[تصمیم‌گیری]] ممکن است پیش بیاید، [[پیشگیری]] می‌کند.
[[مشورت]] کردن از لغزش‌هایی که در [[تصمیم‌گیری]] ممکن است پیش بیاید، [[پیشگیری]] می‌کند.


از دیگر لوازم و مقدمات تصمیم‌گیری، [[تدبّر]] و [[عاقبت‌اندیشی]] است. از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که [[پیامبر اکرم]] به مردی که از ایشان درخواست [[نصیحت]] کرده بود چنین فرمود: «من تو را سفارش و نصیحت می‌کنم به این که هر [[زمان]] [[تصمیم]] به انجام دادن کار گرفتی، در [[عاقبت]] بیندیشی، پس چنانچه آن کار عاقبتش [[رشد]] بود [و کار درست و صحیحی بود] انجامش بدهی و اگر عاقبت آن کار [[گمراهی]] و [[تباهی]] بود، از آن دست بکشی و آن را رها کنی»<ref>{{متن حدیث|فَإِنِّي أُوصِيكَ إِذَا أَنْتَ هَمَمْتَ‏ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ‏ فَإِنْ يَكُ رُشْداً فَامْضِهِ وَ إِنْ يَكُ غَيّاً فَانْتَهِ عَنْهُ}}؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، (قم، انتشارات جامعه مدرسین) ج۴، ص۴۱۰.</ref>.
از دیگر لوازم و مقدمات تصمیم‌گیری، [[تدبّر]] و [[عاقبت‌اندیشی]] است. از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده است که [[پیامبر اکرم]] به مردی که از ایشان درخواست [[نصیحت]] کرده بود چنین فرمود: «من تو را سفارش و نصیحت می‌کنم به این که هر [[زمان]] [[تصمیم]] به انجام دادن کار گرفتی، در [[عاقبت]] بیندیشی، پس چنانچه آن کار عاقبتش [[رشد]] بود [و کار درست و صحیحی بود] انجامش بدهی و اگر عاقبت آن کار [[گمراهی]] و [[تباهی]] بود، از آن دست بکشی و آن را رها کنی»<ref>{{متن حدیث|فَإِنِّي أُوصِيكَ إِذَا أَنْتَ هَمَمْتَ‏ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ‏ فَإِنْ يَكُ رُشْداً فَامْضِهِ وَ إِنْ يَكُ غَيّاً فَانْتَهِ عَنْهُ}}؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، (قم، انتشارات جامعه مدرسین) ج۴، ص۴۱۰.</ref>.
یافتن راه کار و روش مناسب در تصمیم‌گیری نیز از لوازم یک تصمیم خوب است. همچنین [[حفظ]] جهت در [[تصمیم‌گیری‌ها]]، در واقع [[تصمیم‌ها]] را جهت‌دار کردن یا نهادینه کردن نیز برای تقویت تصمیم است. [[قاطعیت]] در تصمیم‌گیری یکی از عوامل مهم در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری می‌باشد.<ref>[[بهرام دلیر|دلیر، بهرام]]، [[ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۰۴.</ref>
یافتن راه کار و روش مناسب در تصمیم‌گیری نیز از لوازم یک تصمیم خوب است. همچنین [[حفظ]] جهت در [[تصمیم‌گیری‌ها]]، در واقع [[تصمیم‌ها]] را جهت‌دار کردن یا نهادینه کردن نیز برای تقویت تصمیم است. [[قاطعیت]] در تصمیم‌گیری یکی از عوامل مهم در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری می‌باشد.<ref>[[بهرام دلیر|دلیر، بهرام]]، [[ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۰۴.</ref>


==[[نظم و انضباط]]==
== [[نظم و انضباط]] ==
[[جهان]] بر پایه [[نظم]] [[استوار]] است و هر پدیده‌ای در دستگاه [[آفرینش]]، جایگاهی ویژه دارد. سیاره‌ها و اجرام آسمانی با سرعتی حساب شده، در مدار معیّنی حرکت می‌کنند. فصل‌های سال و شب و [[روز]] با نظم شگفت آوری در پی هم می‌آیند و هر چیزی به اندازه فراخور [[آفریده]] شده است. اولیای بزرگوار [[اسلام]]، رعایت نظم و انضباط در [[کارها]] را از جمله مهم‌ترین مسائل [[زندگی]] برشمرده و بر آن تأکید کرده‌اند. بهره‌مندی بهتر و بیشتر از زندگی و جلوگیری از هدر رفتن [[سرمایه]] و [[استعداد]]، نیازمند برنامه ریزی دقیق و رعایت نظم در تمامی فعالیت‌هاست. فردی که برای کارهای خود برنامه‌ای تنظیم کرده است و کارهای شخصی و اجتماعی‌اش را در [[زمان]] مشخصی انجام می‌دهد، بهره بیشتری از تلاش خود می‌برد. [[حاکم]] کردن نظم و انضباط در کارها سبب می‌شود که هر کاری بجا و به موقع انجام پذیرد و نتیجه بخش و سودمند باشد. [[بی‌نظمی]] در فعالیت‌های فردی و [[اجتماعی]] نیز پیامدهای [[ناگواری]] دارد که ایجاد [[هرج و مرج]]، خدشه دار شدن [[شخصیت اجتماعی]]، پای [[مال]] شدن [[حقوق]] و هدر رفتن سرمایه‌ها از جمله آنهاست.
[[جهان]] بر پایه [[نظم]] [[استوار]] است و هر پدیده‌ای در دستگاه [[آفرینش]]، جایگاهی ویژه دارد. سیاره‌ها و اجرام آسمانی با سرعتی حساب شده، در مدار معیّنی حرکت می‌کنند. فصل‌های سال و شب و [[روز]] با نظم شگفت آوری در پی هم می‌آیند و هر چیزی به اندازه فراخور [[آفریده]] شده است. اولیای بزرگوار [[اسلام]]، رعایت نظم و انضباط در [[کارها]] را از جمله مهم‌ترین مسائل [[زندگی]] برشمرده و بر آن تأکید کرده‌اند. بهره‌مندی بهتر و بیشتر از زندگی و جلوگیری از هدر رفتن [[سرمایه]] و [[استعداد]]، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و رعایت نظم در تمامی فعالیت‌هاست. فردی که برای کارهای خود برنامه‌ای تنظیم کرده است و کارهای شخصی و اجتماعی‌اش را در [[زمان]] مشخصی انجام می‌دهد، بهره بیشتری از تلاش خود می‌برد. [[حاکم]] کردن نظم و انضباط در کارها سبب می‌شود که هر کاری بجا و به موقع انجام پذیرد و نتیجه بخش و سودمند باشد. [[بی‌نظمی]] در فعالیت‌های فردی و [[اجتماعی]] نیز پیامدهای [[ناگواری]] دارد که ایجاد [[هرج و مرج]]، خدشه دار شدن [[شخصیت اجتماعی]]، پای [[مال]] شدن [[حقوق]] و هدر رفتن سرمایه‌ها از جمله آنهاست.


[[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[اسوه]] نظم و انضباط بود و نظمی دقیق بر همه [[شئون]] [[رفتاری]] ایشان حاکم بود. برای مثال، وی صف‌های [[نماز]] را [[منظم]] می‌کرد و می‌فرمود:
[[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[اسوه]] نظم و انضباط بود و نظمی دقیق بر همه [[شئون]] [[رفتاری]] ایشان حاکم بود. برای مثال، وی صف‌های [[نماز]] را [[منظم]] می‌کرد و می‌فرمود:
{{متن حدیث|سَوُّوا بَيْنَ صُفُوفِكُمْ وَ حَاذُوا بَيْنَ مَنَاكِبِكُمْ لَا يَسْتَحْوِذُ عَلَيْكُمُ الشَّيْطَانُ}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۴۷۲.</ref>.
{{متن حدیث|سَوُّوا بَيْنَ صُفُوفِكُمْ وَ حَاذُوا بَيْنَ مَنَاكِبِكُمْ لَا يَسْتَحْوِذُ عَلَيْكُمُ الشَّيْطَانُ}}<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۵، ص۴۷۲.</ref>.
میان صف‌ها را پر کنید و دوش به دوش یکدیگر بایستید تا [[شیطان]] بر شما چیره نشود.<ref>[[اقبال حسینی‌نیا|حسینی‌نیا، اقبال]]، [[زمزم هدایت (کتاب)|زمزم هدایت]]، ص ۳۰.</ref>
میان صف‌ها را پر کنید و دوش به دوش یکدیگر بایستید تا [[شیطان]] بر شما چیره نشود.<ref>[[اقبال حسینی‌نیا|حسینی‌نیا، اقبال]]، [[زمزم هدایت (کتاب)|زمزم هدایت]]، ص ۳۰.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
خط ۷۹: خط ۸۰:
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:152259.jpg|22px]] [[فاطمه عادلی|عادلی، فاطمه]] و [[مهدی مصطفایی|مصطفایی، مهدی]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|'''فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:1100627.jpg|22px]]، [[بهرام دلیر|دلیر، بهرام]]، [[ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|'''سیره سیاسی پیامبر اعظم''']]
# [[پرونده:1100627.jpg|22px]]، [[بهرام دلیر|دلیر، بهرام]]، [[ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «ویژگی‌های کارگزاران در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|'''سیره سیاسی پیامبر اعظم''']]
#[[پرونده:1379757.jpg|22px]] [[اقبال حسینی‌نیا|حسینی‌نیا، اقبال]]، [[زمزم هدایت (کتاب)|'''زمزم هدایت''']]
# [[پرونده:1379757.jpg|22px]] [[اقبال حسینی‌نیا|حسینی‌نیا، اقبال]]، [[زمزم هدایت (کتاب)|'''زمزم هدایت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۸۵: خط ۸۶:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:نظم]]
[[رده: نظم و انضباط]]
[[رده:مدخل‌های در انتظار تلخیص]]
۱۱۱٬۷۲۲

ویرایش