دلایل قایلان به تام بودن علم معصوم چیستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
دلایل قایلان به تام بودن علم معصوم چیستند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۴۲
، ۲۴ دسامبر ۲۰۱۷←پاسخ نخست
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
:::::# '''خزانهداری علوم خداوند:''' مرحوم [[کلینی]] در الکافی، بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أَنَّ الْأَئِمَّةَ وُلَاةُ أَمْرِ اللهِ وَ خَزَنَةُ عِلْمِه»}}<ref>«همانا امام معصوم{{عم}} سرپرستان امر خداوند متعال و گنجینههای علم او میباشند».</ref> گشوده و در آن شش روایت را آورده است که روایات ۴، ۵ و ۶ این باب، دارای سند صحیح و روایت دوم موثق است. محتوای کلی این روایات این است که [[ائمه]]{{عم}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} خزانهداران علوم خداوند هستند. مرحوم صفار در بصائر الدرجات نیز بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أنهم خزان الله فی السماء و الأرض علی علمه»}}<ref>«همانا ایشان گنجینه های علم خداوند متعال در آسمان و زمین می باشند».</ref> گشوده و در آن ۱۶ روایت در این موضوع نقل کرده است. روایات این باب مستفیضاند. مجموعه روایات این دو منبع مهم، موجب اطمینان به محتوای کلی این روایات میشوند. (...) | :::::# '''خزانهداری علوم خداوند:''' مرحوم [[کلینی]] در الکافی، بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أَنَّ الْأَئِمَّةَ وُلَاةُ أَمْرِ اللهِ وَ خَزَنَةُ عِلْمِه»}}<ref>«همانا امام معصوم{{عم}} سرپرستان امر خداوند متعال و گنجینههای علم او میباشند».</ref> گشوده و در آن شش روایت را آورده است که روایات ۴، ۵ و ۶ این باب، دارای سند صحیح و روایت دوم موثق است. محتوای کلی این روایات این است که [[ائمه]]{{عم}} پس از [[رسول خدا]]{{صل}} خزانهداران علوم خداوند هستند. مرحوم صفار در بصائر الدرجات نیز بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أنهم خزان الله فی السماء و الأرض علی علمه»}}<ref>«همانا ایشان گنجینه های علم خداوند متعال در آسمان و زمین می باشند».</ref> گشوده و در آن ۱۶ روایت در این موضوع نقل کرده است. روایات این باب مستفیضاند. مجموعه روایات این دو منبع مهم، موجب اطمینان به محتوای کلی این روایات میشوند. (...) | ||
:::::#'''[[رابطه علمالکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|بهرهمندی از علم الکتاب:]]''' خداوند در قرآن از کسی که نزد او علم الکتاب است، به عنوان شاهدی بر درستی [[نبوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} یاد شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref> و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref> برخی اندیشهوران، آیه یادشده را اینگونه تفسیر کردهاند که مراد از «الکتاب»، همان لوح محفوظ یا کتاب مبین است. سرچشمه همه دانشها لوح محفوظ است که از آن با نامهای دیگری مانند «کتاب مکنون»، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref> سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِمَامٍ مُبِينٍ }}﴾}}<ref> سوره یس، آیه: ۱۲.</ref> نیز در قرآن کریم یاد شده است. بنابراین تفسیر، صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد. در روایات مستفیضی، ائمه صاحب «علم الکتاب» معرفی شدهاند. این تفسیر، تأیید کننده تام بودن علوم ائمه است. | :::::#'''[[رابطه علمالکتاب با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|بهرهمندی از علم الکتاب:]]''' خداوند در قرآن از کسی که نزد او علم الکتاب است، به عنوان شاهدی بر درستی [[نبوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} یاد شده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref> و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref> برخی اندیشهوران، آیه یادشده را اینگونه تفسیر کردهاند که مراد از «الکتاب»، همان لوح محفوظ یا کتاب مبین است. سرچشمه همه دانشها لوح محفوظ است که از آن با نامهای دیگری مانند «کتاب مکنون»، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| أُمُّ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref> سوره رعد، آیه: ۳۹.</ref> و {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن| إِمَامٍ مُبِينٍ }}﴾}}<ref> سوره یس، آیه: ۱۲.</ref> نیز در قرآن کریم یاد شده است. بنابراین تفسیر، صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد. در روایات مستفیضی، ائمه صاحب «علم الکتاب» معرفی شدهاند. این تفسیر، تأیید کننده تام بودن علوم ائمه است. | ||
:::::#'''آگاهی از تمام معارف قرآن:''' در برخی روایات، برای قرآن ظاهر و باطنی معرفی شده است که باطن آن نیز درجات و مراتب گوناگونی دارد. در کافی بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|« أَنَّهُ لَمْ یَجْمَعِ الْقُرْآنَ کُلَّهُ إِلَّا الْأَئِمَّةُ وَ أَنَّهُمْ یَعْلَمُونَ عِلْمَهُ کُلَّه»}}<ref>«همانا تمام قرآن کریم را کسی جمع آوری ننمود، مگر امامان معصوم{{عم}} و همانا ایشان نسبت به تمام علم قرآن کریم آگاه می باشند».</ref> آمده است . در این باب، شش روایت نقل شده است که روایت اول و ششم آن دارای سند صحیحاند. در بصائر نیز بابی با نام {{عربی|اندازه=150%|«أن عندهم جمیع القرآن الذی أنزل علی رسول الله»}}<ref>«نزد ایشان تمام قرآنی که بر پیامبر اکرم نازل شد وجود دارد».</ref> وجود دارد. (...) | :::::#'''[[آیا علم به تمام حقایق قرآن علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|آگاهی از تمام معارف قرآن]]:''' در برخی روایات، برای قرآن ظاهر و باطنی معرفی شده است که باطن آن نیز درجات و مراتب گوناگونی دارد. در کافی بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|« أَنَّهُ لَمْ یَجْمَعِ الْقُرْآنَ کُلَّهُ إِلَّا الْأَئِمَّةُ وَ أَنَّهُمْ یَعْلَمُونَ عِلْمَهُ کُلَّه»}}<ref>«همانا تمام قرآن کریم را کسی جمع آوری ننمود، مگر امامان معصوم{{عم}} و همانا ایشان نسبت به تمام علم قرآن کریم آگاه می باشند».</ref> آمده است . در این باب، شش روایت نقل شده است که روایت اول و ششم آن دارای سند صحیحاند. در بصائر نیز بابی با نام {{عربی|اندازه=150%|«أن عندهم جمیع القرآن الذی أنزل علی رسول الله»}}<ref>«نزد ایشان تمام قرآنی که بر پیامبر اکرم نازل شد وجود دارد».</ref> وجود دارد. (...) | ||
:::::#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تأیید علمی روح القدس]]''': در بصائر الدرجات، بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أن روح القدس یتلقاهم إذ احتاجوا إلیه»}}<ref>«زمانی که نیازمند روح القدس گردند خود او با ایشان ملاقات میکند».</ref> آمده و در آن روایاتی با این محتوا نقل شده است که اگر ائمه از مسئلهای آگاه نباشند، [[روح القدس]] علمِ آن را به آنان میدهد. (...) | :::::#'''[[رابطه روح یا روح القدس با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تأیید علمی روح القدس]]''': در بصائر الدرجات، بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أن روح القدس یتلقاهم إذ احتاجوا إلیه»}}<ref>«زمانی که نیازمند روح القدس گردند خود او با ایشان ملاقات میکند».</ref> آمده و در آن روایاتی با این محتوا نقل شده است که اگر ائمه از مسئلهای آگاه نباشند، [[روح القدس]] علمِ آن را به آنان میدهد. (...) | ||
:::::#'''[[آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم به همه امور گذشته و آینده]]''': در کافی بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أَنَّ الْأَئِمَّةَ یَعْلَمُونَ عِلْمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ، وَ أَنَّهُ لَایَخْفی عَلَیْهِمُ الشَّیْءُ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِم»}}<ref>«همانا امامان معصوم{{عم}} نسبت به علم گذشته و علم آینده آگاه میباشند، و اینکه هیچ چیزی بر ایشان{{عم}} پوشیده نخواهد ماند».</ref> آمده است. در روایات این باب، این مسئله مطرح شده است که ائمه از همه امور گذشته و آینده آگاهاند. (...) | :::::#'''[[آیا علم به گذشته و حال و آینده علم غیب است و معصوم از آن آگاهی دارد؟ (پرسش)|علم به همه امور گذشته و آینده]]''': در کافی بابی با عنوان {{عربی|اندازه=150%|«أَنَّ الْأَئِمَّةَ یَعْلَمُونَ عِلْمَ مَا کَانَ وَ مَا یَکُونُ، وَ أَنَّهُ لَایَخْفی عَلَیْهِمُ الشَّیْءُ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِم»}}<ref>«همانا امامان معصوم{{عم}} نسبت به علم گذشته و علم آینده آگاه میباشند، و اینکه هیچ چیزی بر ایشان{{عم}} پوشیده نخواهد ماند».</ref> آمده است. در روایات این باب، این مسئله مطرح شده است که ائمه از همه امور گذشته و آینده آگاهاند. (...) | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
:::::#در روایتی گزارش شده است که برای [[امام سجاد|امام زینالعابدین]]{{ع}} عسلی آوردند. امام از آن نوشید. سپس فرمود: به خدا قسم، من میدانم که این عسل محصول کجاست، زمینش کجاست و به درستی که از فلان قریه آورده میشود. از قَسَم امام و فضای روایت مشخص است که آن حضرت این خبرها را در نتیجه تجربه یا آموختن از دیگران بیان نکرده، بلکه دانش ایشان، موهبتی الهی بوده است. به نظر میرسد، دانستن چنین جزئیاتی درباره یک عسل، خصوصیتی ندارد، بلکه مثالی است از علم امام به تمام امور، حتی علوم عادی بشری. | :::::#در روایتی گزارش شده است که برای [[امام سجاد|امام زینالعابدین]]{{ع}} عسلی آوردند. امام از آن نوشید. سپس فرمود: به خدا قسم، من میدانم که این عسل محصول کجاست، زمینش کجاست و به درستی که از فلان قریه آورده میشود. از قَسَم امام و فضای روایت مشخص است که آن حضرت این خبرها را در نتیجه تجربه یا آموختن از دیگران بیان نکرده، بلکه دانش ایشان، موهبتی الهی بوده است. به نظر میرسد، دانستن چنین جزئیاتی درباره یک عسل، خصوصیتی ندارد، بلکه مثالی است از علم امام به تمام امور، حتی علوم عادی بشری. | ||
:::::#روایات دیگری نیز وجود دارد که اگرچه در تام بودن علوم [[ائمه]]{{عم}} صراحت ندارند، اما با بیان قلمروهای مختلف علوم [[ائمه]]{{عم}} مانند علم [[ائمه]]{{عم}} به ملکوت، علم به اعمال مردم، دارا بودن علوم تمام پیامبران گذشته و ... میتوانند مؤید تام بودن علوم ایشان باشند»<ref>[[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]، [[مشرق موعود (نشریه)|فصلنامه مشرق موعود]] شماره۳۷</ref>. | :::::#روایات دیگری نیز وجود دارد که اگرچه در تام بودن علوم [[ائمه]]{{عم}} صراحت ندارند، اما با بیان قلمروهای مختلف علوم [[ائمه]]{{عم}} مانند علم [[ائمه]]{{عم}} به ملکوت، علم به اعمال مردم، دارا بودن علوم تمام پیامبران گذشته و ... میتوانند مؤید تام بودن علوم ایشان باشند»<ref>[[علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟]]، [[مشرق موعود (نشریه)|فصلنامه مشرق موعود]] شماره۳۷</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== |