|
|
خط ۱۷: |
خط ۱۷: |
|
| |
|
| ==[[فضایل اخلاقی حضرت فاطمه زهرا]]== | | ==[[فضایل اخلاقی حضرت فاطمه زهرا]]== |
| ==مهر و [[محبّت]] [[حضرت زهرا]]{{س}}==
| |
| [[فاطمه زهرا]]{{س}} [[احساس]] مهر و [[محبت]] و علاقه و [[دلسوزی]] را از [[پدر]] بزرگوار خویش دریافت، وی بیش از همه به پدر [[عزیز]] خویش محبّت میورزید، «نسبت به وی [[دوستی]] و محبّت و مهر و وفایی خالصانه داشت و وجود [[مقدس]] او را بر خویشتن ترجیح میداد، [[اداره امور]] [[خانه]] پدر را بر عهده داشت. آنچه را موجب [[آسایش]] وی میشد، انجام میداد و در او [[آرامش]] و سکون به وجود میآورد، در انجام هر کاری که سبب [[خشنودی]] پدر میشد، [[شتاب]] میکرد، آب بر [[بدن]] [[مطهّر]] پدر میریخت تا [[حضرت]] بدنش را شستشو دهد، برای پدر بزرگوار خویش [[غذا]] آماده میکرد و لباسهایش را میشست.
| |
|
| |
| افزون بر آن، برای حمل مواد غذایی، آب [[آشامیدنی]]، [[سیراب کردن]] زخمیها در میدان [[نبرد]]، با [[زنان]] [[مسلمان]] تشریک مساعی داشت، در [[جنگ احد]] وقتی دید [[خونریزی]] بدن نازنین پدر قطع نمیشود، زخمهای او را مداوا نمود و برای جلوگیری از خونریزی، قطعه حصیری را برگرفت و سوزاند و به خاکستر که تبدیل شد آن را بر زخم بدن پدر نهاد و [[خون]] بند آمد... در ماجرای حفر [[خندق]] قرص نانی [[خدمت]] پدر بزرگوار آورد و تقدیم او نمود [[رسول خدا]]{{صل}} فرمود:
| |
| «[[فاطمه]] [[جان]]! چه برایم آوردهای؟» عرضه داشت: «قرص نانی است که برای غذای فرزندانم تهیه کرده بودم ولی آرامش نیافتم و آن را خدمت شما آوردم تناول کنی». رسول خدا{{صل}} فرمود: «دخترم! این قرص نان نخستین خوراکی است که پس از سه [[روز]] وارد دهان پدرت میشود»<ref>اهل البیت، ص۱۴۱- ۱۴۲.</ref>.
| |
|
| |
| زهرای [[اطهر]]{{س}} توانسته بود خلا [[عاطفی]] [[رسول اکرم]]{{صل}} را که در پی از دست دادن پدر و مادرش در اوان [[زندگی]] و [[همسر]] باوفایش [[خدیجه کبری]] در دشوارترین شرایط دوران [[رسالت الهی]] و [[جهاد]] و [[مبارزه]] در [[راه خدا]] به وجود آمده بود، جبران نماید.
| |
|
| |
| [[رفتار]] مادرانهای که از فاطمه زهرا{{س}} در مورد پدر بزرگوارش سرمیزد و [[تاریخ]] به نقل فرازی از آن پرداخته، تأکید دارد که [[فاطمه]]{{س}} توانست در این راستا به موفقیّت بزرگی دست یابد و منبع [[عاطفی]] [[رسول اکرم]]{{صل}} را که بیتردید در جهت [[تحمّل]] دشواریهای [[رسالت]] بزرگش، مددکار آن [[حضرت]] بود، یکبار دیگر بدو بازگرداند. از همین رهگذر به [[راز]] تکرار این جمله بر زبان [[مبارک]] [[رسول خدا]]{{صل}} پی میبریم که میفرمود:
| |
| {{متن حدیث|فاطمة امّ أبيها}}<ref>اسد الغابه، ج۵، ص۵۲۰؛ استیعاب، ج۴، ص۳۸۰.</ref>؛
| |
| فاطمه، [[مادر]] [[پدر]] خویش است.
| |
|
| |
| چرا که [[رفتار]] فاطمه را با پدر بزرگوارش [[رفتاری]] مادرانه میبینیم. پدر دست دختر را میبوسد و در بازگشت به [[مدینه]]، ابتدا به [[دیدار]] [[زهرا]] میرود، همانگونه که در تمام سفرها و جنگهایش، آخرین لحظه با زهرا خداحافظی و از نزد او بیرون میرفت. رسول خدا{{س}} برای [[سفر]] خود از این منبع زلال، توشه عاطفی برمیگرفت، چنانکه در [[رفتار پیامبر]] [[اکرم]] ملاحظه میکنیم آن حضرت در حالات گوناگون [[رنج]] و [[گرفتاری]] و [[گرسنگی]] و ورود میهمان، مکرّر بر زهرای خود وارد میشد. فاطمه نیز در مقابل چونان [[مادری]] نسبت به فرزندش، از وجود [[مقدس]] [[پیامبر]] [[مراقبت]] میکرد و او را در آغوش میگرفت و از رنج و ناراحتیاش میکاست و به [[خدمتگزاری]] او میپرداخت و از وی [[اطاعت]] میکرد.<ref>[[سید منذر حکیم|حکیم، سید منذر]]، [[پیشوایان هدایت ج۳ (کتاب)|پیشوایان هدایت]] ج۳ ص ۵۳.</ref>.
| |
|
| |
| == جستارهای وابسته == | | == جستارهای وابسته == |
|
| |
|