علم مکفوف و علم مبذول به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
علم مکفوف و علم مبذول به چه معناست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۵
، ۲۲ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} [[پرونده: + | تصویر = )) |
جز (جایگزینی متن - '\ر\s=\s(.*)\.jpg\|' به 'ر = $1.jpg|تپس|') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله حسینی دشتی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. آیتالله حسینی دشتی؛ | ||
| تصویر = 1367002.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید مصطفی حسینی دشتی|دشتی]]]] | | تصویر = 1367002.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[سید مصطفی حسینی دشتی|دشتی]]]] | ||
آیتالله [[سید مصطفی حسینی دشتی]] در کتاب ''«[http://nahjeali.com/motoon/maaref_maarif/alef/0074.htm معارف و معاریف]»'' در اینباره گفتهاست: | آیتالله [[سید مصطفی حسینی دشتی]] در کتاب ''«[http://nahjeali.com/motoon/maaref_maarif/alef/0074.htm معارف و معاریف]»'' در اینباره گفتهاست: | ||
::::::«از [[امام باقر]]{{ع}} نقل است که فرمود: خداوند را دو علم است: علم مبذول (گشوده و بخشیدنی) و علم مکفوف (بسته و اختصاصی). اما علم مبذول خدا همان علمی است که در اختیار [[ملائکه]] و [[پیامبران]] است و در اختیار ما نیز هست، و اما علم مکفوف علمی است که به نزد خداوند و در امالکتاب است<ref>بحار الانوار، ۴/۸۹.</ref>»<ref>[http://nahjeali.com/motoon/maaref_maarif/alef/0074.htm معارف و معاریف].</ref>. | ::::::«از [[امام باقر]]{{ع}} نقل است که فرمود: خداوند را دو علم است: علم مبذول (گشوده و بخشیدنی) و علم مکفوف (بسته و اختصاصی). اما علم مبذول خدا همان علمی است که در اختیار [[ملائکه]] و [[پیامبران]] است و در اختیار ما نیز هست، و اما علم مکفوف علمی است که به نزد خداوند و در امالکتاب است<ref>بحار الانوار، ۴/۸۹.</ref>»<ref>[http://nahjeali.com/motoon/maaref_maarif/alef/0074.htm معارف و معاریف].</ref>. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین عابدی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین عابدی؛ | ||
| تصویر = 11252.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[احمد عابدی]]]] | | تصویر = 11252.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[احمد عابدی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[احمد عابدی]]''' در کتاب ''«[[توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت (کتاب)|توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[احمد عابدی]]''' در کتاب ''«[[توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت (کتاب)|توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«علمی که غیب عند الکل است که به آن علم مکفوف گویند مخصوص خدا است، ولی علمی که نزد برخی [[غیب]] و نزد برخی شهادت است و به آن علم مبذول میگویند نزد [[ائمه]]{{عم}} وجود دارد»<ref>[http://news.hajj.ir/8/665 توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت]</ref>. | ::::::«علمی که غیب عند الکل است که به آن علم مکفوف گویند مخصوص خدا است، ولی علمی که نزد برخی [[غیب]] و نزد برخی شهادت است و به آن علم مبذول میگویند نزد [[ائمه]]{{عم}} وجود دارد»<ref>[http://news.hajj.ir/8/665 توحید و شرک در نگاه شیعه و وهابیت]</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین مسعودی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۳. حجت الاسلام و المسلمین مسعودی؛ | ||
| تصویر = 76373803937.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد علی مسعودی|مسعودی]]]] | | تصویر = 76373803937.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد علی مسعودی|مسعودی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین [[سید محمد علی مسعودی]] در مقاله ''«[[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین [[سید محمد علی مسعودی]] در مقاله ''«[[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«در روایات بسیاری آمده است که خداوند متعال دو گونه علم دارد؛ نخست، علمی که بر دیگران آشکار ساخته و به ایشان آموخته است و دوم، علمی که از غیر خود دریغ داشته و تنها به خود اختصاص داده است. از این علم در روایات با تعابیر مختلفی چون علم مخزون<ref>واژه «مخزون» به معنای چیزی است که در خزانه و مخفیگاه نگهداری شود؛ لسان العرب، ج۱۳، ص ۱۳۹.</ref>، علم مکنون<ref>واژه «مکنون» به معنای شیء پوشانده شده و مخفی است؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۳۶۰.</ref>، علم مستأثر<ref>واژه «استئثار» در لغت به معنای چیزی را به طور اختصاصی و ویژه برای خود خواستن است؛ مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص ۶۲.</ref>، علم مکفوف<ref>واژه «مکفوف» به معنای چیزی است که از تهاجم یا تعرض دیگران دفع شده باشد؛ مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص ۷۳.</ref> و علم موقوف<ref>واژه «موقوف» در لغت به معنای چیزی است که مانعی داشته باشد و محبوس مانده باشد؛ قاموس القرآن، ج۸، ص۲۳۶.</ref> یاد شده است. این روایات را میتوان در کتابهایی مانند کافی و بصائرالدرجات و کتب [[شیخ صدوق]] و در ابواب متنوعی مانند باب [[بداء]] و ابواب مرتبط با علم [[ائمه]]{{عم}} یافت<ref>برای مشاهدۀ نمونهها، نک: کافی، ج۱، ص۳۵۹، ح۷، ۸، ۹، ص۵۷۱، ح۱، ص۵۷۳، ح۳، ص۶۳۴، ح۱ - ۴، ص۶۳۷، ح۲، ج۲، ص۳۸، ح۶؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۰۹- ۱۱۲؛ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۸۲.</ref>. برای مثال، مرحوم [[شیخ کلینی]] به سند صحیح از [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} چنین نقل میکند:همانا خداوند دو گونه علم دارد؛ علمی پوشانده شده و در مخفیگاه الهی که جز او کسی از آن آگهی ندارد که [[بداء]] از این علم است؛ و علمی که به فرشتگان و رسل و پیامبران خویش آموخته است که ما آن را میدانیم<ref>{{عربی|" إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ مَكْنُونٌ مَخْزُونٌ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ نَحْنُ نَعْلَمُه "}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۳۶۱، ح۹.</ref>»<ref>[[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]، ص۸ - ۱۲.</ref>. | ::::::«در روایات بسیاری آمده است که خداوند متعال دو گونه علم دارد؛ نخست، علمی که بر دیگران آشکار ساخته و به ایشان آموخته است و دوم، علمی که از غیر خود دریغ داشته و تنها به خود اختصاص داده است. از این علم در روایات با تعابیر مختلفی چون علم مخزون<ref>واژه «مخزون» به معنای چیزی است که در خزانه و مخفیگاه نگهداری شود؛ لسان العرب، ج۱۳، ص ۱۳۹.</ref>، علم مکنون<ref>واژه «مکنون» به معنای شیء پوشانده شده و مخفی است؛ لسان العرب، ج۱۳، ص۳۶۰.</ref>، علم مستأثر<ref>واژه «استئثار» در لغت به معنای چیزی را به طور اختصاصی و ویژه برای خود خواستن است؛ مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص ۶۲.</ref>، علم مکفوف<ref>واژه «مکفوف» به معنای چیزی است که از تهاجم یا تعرض دیگران دفع شده باشد؛ مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص ۷۳.</ref> و علم موقوف<ref>واژه «موقوف» در لغت به معنای چیزی است که مانعی داشته باشد و محبوس مانده باشد؛ قاموس القرآن، ج۸، ص۲۳۶.</ref> یاد شده است. این روایات را میتوان در کتابهایی مانند کافی و بصائرالدرجات و کتب [[شیخ صدوق]] و در ابواب متنوعی مانند باب [[بداء]] و ابواب مرتبط با علم [[ائمه]]{{عم}} یافت<ref>برای مشاهدۀ نمونهها، نک: کافی، ج۱، ص۳۵۹، ح۷، ۸، ۹، ص۵۷۱، ح۱، ص۵۷۳، ح۳، ص۶۳۴، ح۱ - ۴، ص۶۳۷، ح۲، ج۲، ص۳۸، ح۶؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۱۰۹- ۱۱۲؛ عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۸۲.</ref>. برای مثال، مرحوم [[شیخ کلینی]] به سند صحیح از [[ابو بصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} چنین نقل میکند:همانا خداوند دو گونه علم دارد؛ علمی پوشانده شده و در مخفیگاه الهی که جز او کسی از آن آگهی ندارد که [[بداء]] از این علم است؛ و علمی که به فرشتگان و رسل و پیامبران خویش آموخته است که ما آن را میدانیم<ref>{{عربی|" إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْمٌ مَكْنُونٌ مَخْزُونٌ لَا يَعْلَمُهُ إِلَّا هُوَ مِنْ ذَلِكَ يَكُونُ الْبَدَاءُ وَ عِلْمٌ عَلَّمَهُ مَلَائِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ نَحْنُ نَعْلَمُه "}}؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۳۶۱، ح۹.</ref>»<ref>[[تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب (مقاله)|تفاوت نگرش علم کلام و حدیث به علم غیب]]، ص۸ - ۱۲.</ref>. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٤. حجت الاسلام و المسلمین عابدی شاهرودی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٤. حجت الاسلام و المسلمین عابدی شاهرودی؛ | ||
| تصویر = 11993.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی عابدی شاهرودی|عابدی شاهرودی]]]] | | تصویر = 11993.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[علی عابدی شاهرودی|عابدی شاهرودی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی عابدی شاهرودی]]''' نویسنده مقاله ''«[[نظریه عدل جمعی الهی (مقاله)|نظریه عدل جمعی الهی]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی عابدی شاهرودی]]''' نویسنده مقاله ''«[[نظریه عدل جمعی الهی (مقاله)|نظریه عدل جمعی الهی]]»'' در پاسخ به این پرسش گفته است: | ||
::::::«خدا دو علم دارد: یک علم را به فرشتگان و فرستادگانش آموخته که چون خدا خود و فرستادگانش را تکذیب نمیکند، باید مضمون آن واقع شود و تخلف بردار نسبت. و علم دیگر در نزد او مخزون بوده و کسی را بر آن مطلع نساخته است، و از این علم است که آنچه را بخواهد پیشانداخته، و آنچه را بخواهد پس میاندازد، و آنچه را بخواهد اثبات میکند. اینگونه تقدیم و تأخیر که در متن علم مخزون پدید میآید، تنها به دلیل حضور مشیت خدا رد حاق آن علم است. از این جهت، مرتبه تعین چنین مشیتی، سابق بر مرتبه علم مخزون میباشد، وگرنه میباید از آن پیروی کند، نه اینکه آن را دگرگون سازد. و چون بر علم خزون تقدم دارد، بر دیگر انحاء مشیت که از علم مخزون و علم موعود متأخرند نیز تقدم دارد و به این محاسبه است که این مشیت، نهاد همه مشیتها میباشد، چنانکه علم همراه آن نهاد همه علمها به شمار میرود و حتی بر علم مخزون پیشی دارد، زیرا تقدیم و تأخیر از طریق مشیت در علم مخزون وارد میشود، پس در آن علم نبوده و باید د مرتبهای پیشینتر در علم خدا گنجیده باشد»<ref>[http://www.ensani.ir/fa/content/102801/default.aspx نظریه عدل جمعی الهی]، کیهان اندیشه ۱۳۷۲ شماره ۵۲، ص۹۳.</ref> | ::::::«خدا دو علم دارد: یک علم را به فرشتگان و فرستادگانش آموخته که چون خدا خود و فرستادگانش را تکذیب نمیکند، باید مضمون آن واقع شود و تخلف بردار نسبت. و علم دیگر در نزد او مخزون بوده و کسی را بر آن مطلع نساخته است، و از این علم است که آنچه را بخواهد پیشانداخته، و آنچه را بخواهد پس میاندازد، و آنچه را بخواهد اثبات میکند. اینگونه تقدیم و تأخیر که در متن علم مخزون پدید میآید، تنها به دلیل حضور مشیت خدا رد حاق آن علم است. از این جهت، مرتبه تعین چنین مشیتی، سابق بر مرتبه علم مخزون میباشد، وگرنه میباید از آن پیروی کند، نه اینکه آن را دگرگون سازد. و چون بر علم خزون تقدم دارد، بر دیگر انحاء مشیت که از علم مخزون و علم موعود متأخرند نیز تقدم دارد و به این محاسبه است که این مشیت، نهاد همه مشیتها میباشد، چنانکه علم همراه آن نهاد همه علمها به شمار میرود و حتی بر علم مخزون پیشی دارد، زیرا تقدیم و تأخیر از طریق مشیت در علم مخزون وارد میشود، پس در آن علم نبوده و باید د مرتبهای پیشینتر در علم خدا گنجیده باشد»<ref>[http://www.ensani.ir/fa/content/102801/default.aspx نظریه عدل جمعی الهی]، کیهان اندیشه ۱۳۷۲ شماره ۵۲، ص۹۳.</ref> | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٥. حجت الاسلام و المسلمین رحمان ستایش؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٥. حجت الاسلام و المسلمین رحمان ستایش؛ | ||
| تصویر = 11276.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد کاظم رحمان ستایش]]]] | | تصویر = 11276.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[محمد کاظم رحمان ستایش]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد کاظم رحمان ستایش]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[روح الله شهیدی]]''' در مقاله ''«[[باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم (مقاله)|باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم]]»'' در اینباره گفتهاند: | حجت الاسلام و المسلمین '''[[محمد کاظم رحمان ستایش]]''' و حجت الاسلام و المسلمین '''[[روح الله شهیدی]]''' در مقاله ''«[[باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم (مقاله)|باز شناخت نظام اندیشگی نص گرایان و محدثان متقدم]]»'' در اینباره گفتهاند: | ||
::::::«[[صفار]] به تقسیم علم خداوند به دو دسته "علم مبذول" (علم عام) و "علم مکفوف" مکنون / علم خاص)، بهره [[ائمه]]{{ع}} از آنها یا به دیگر سخن، گستره علوم [[ائمه]]{{ع}} آنها را تحلیل کرده است: | ::::::«[[صفار]] به تقسیم علم خداوند به دو دسته "علم مبذول" (علم عام) و "علم مکفوف" مکنون / علم خاص)، بهره [[ائمه]]{{ع}} از آنها یا به دیگر سخن، گستره علوم [[ائمه]]{{ع}} آنها را تحلیل کرده است: | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٦. آقای حکیمی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٦. آقای حکیمی؛ | ||
| تصویر = 11992.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد رضا حکیمی|حکیمی]]]] | | تصویر = 11992.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[محمد رضا حکیمی|حکیمی]]]] | ||
آقای '''[[محمد رضا حکیمی|حکیمی]]''' در مقاله ''«[[نهج البلاغه کلام انسان هادی (مقاله)|نهج البلاغه، کلام انسان هادی]]»'' در اینباره گفته است: | آقای '''[[محمد رضا حکیمی|حکیمی]]''' در مقاله ''«[[نهج البلاغه کلام انسان هادی (مقاله)|نهج البلاغه، کلام انسان هادی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«علم مبذول به معنای علمی که در عرصه جهان هستی به منصه ظهور رسیده یا خواهد رسید، تمام و کمال به انسان هادی تفویض شده است. در تعالیم اسلامی علم بر دو گونه است. علم مبذول که فرشتگان و پیامبران و معصومین{{عم}} از آن آگاهاند؛ و دیگر علم مکفوف، علمی که مختص ذات باری است و کسی جز او را یارای درک آن نیست، لکن هرگاه ذات باری اراده کند تا چیزی از آن را آشکار سازد، آن را به انسان هادی میآموزد و [[امامان]] پیشین را از آن آگاه میسازد.<ref>اصول کافی ، ج۱، ص۲۵۵.</ref> این علم از سنخ علوم بشری نیست، بلکه علمی الهی، لدنی و علم صحیح است. پس هر توانمندی علمی که پیامبران پیشین داشتهاند، نزد [[ائمه]]{{عم}} نیز هست؛ اما برخی علوم فقط نزد آنان است و نزد فرشتگان و دیگر پیامبران وجود ندارد. | ::::::«علم مبذول به معنای علمی که در عرصه جهان هستی به منصه ظهور رسیده یا خواهد رسید، تمام و کمال به انسان هادی تفویض شده است. در تعالیم اسلامی علم بر دو گونه است. علم مبذول که فرشتگان و پیامبران و معصومین{{عم}} از آن آگاهاند؛ و دیگر علم مکفوف، علمی که مختص ذات باری است و کسی جز او را یارای درک آن نیست، لکن هرگاه ذات باری اراده کند تا چیزی از آن را آشکار سازد، آن را به انسان هادی میآموزد و [[امامان]] پیشین را از آن آگاه میسازد.<ref>اصول کافی ، ج۱، ص۲۵۵.</ref> این علم از سنخ علوم بشری نیست، بلکه علمی الهی، لدنی و علم صحیح است. پس هر توانمندی علمی که پیامبران پیشین داشتهاند، نزد [[ائمه]]{{عم}} نیز هست؛ اما برخی علوم فقط نزد آنان است و نزد فرشتگان و دیگر پیامبران وجود ندارد. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٧. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٧. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛ | ||
| تصویر = 11819.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[اصغر غلامی|غلامی]]]] | | تصویر = 11819.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[اصغر غلامی|غلامی]]]] | ||
آقای دکتر '''[[اصغر غلامی]]''' در مقاله ''«[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]»'' در اینباره گفته است: | آقای دکتر '''[[اصغر غلامی]]''' در مقاله ''«[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«کلینی، در مورد نسبت علم [[ائمه]]{{عم}} به جمیع علوم انبیا، رسل و ملائکه، روایاتی را نقل میکند که بیانگر دو قسم از علم برای خدای تعالی هستند. یک قسم، علمی است که خداوند آن را برای ملائکه، انبیا و رسولان خود آشکار نموده است و قسم دیگر، [[علم مکفوف]] است که بر هیچ یک از مخلوقات خویش آشکار نکرده است. بر اساس این روایات، علمی که برای انبیا، رسولان و ملائکه آشکار شده، [[ائمه]]{{عم}} نیز آن را دارا هستند. اما [[علم مکفوف]] که خداوند آن را برای خود اختصاص داده است، هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود خداوند علم آن را به [[ائمه]]{{عم}} میدهد. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: همانا، برای خدای تبارک و تعالی، دو علم هست. علمی که آن را بر ملائکه، انبیا و رسلش آشکار نموده است، پس هر آنچه را که بر ملائکه، رسولان و انبیائش آشکار کرده، علم آن را به ما داده است. و علمی که به خودش اختصاص داده است، پس هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود، خداوند ما را به آن، عالم میکند در حالی که بر ائمه پیش از ما نیز عرضه شده است.<ref>«إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اِسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِنْ بَدَا لَهُ فِي شَيْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَاهُ وَ عُرِضَ عَلَى اَلْأَئِمَّةِ اَلَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا»؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{ع}} ج۱، ص۳۹۴.</ref> این قبیل روایات، با روایاتی که دلالت بر زیاد شدن علم [[ائمه]]{{عم}} دارند، هماهنگی داشته و گویای این مطلب هستند که [[علم مکفوف]] که مختص به خدای تعالی است، تقدیرات و خلق جدید، محو و اثبات در کتاب بدائیات است که هر گاه خداوند بخواهد به تدریج علم آنها به امام{{ع}} داده میشود. همچنین این روایات با روایات نفی [[علم غیب]] نیز سازگار است، بدین معنا که مراد [[اهل بیت]]{{عم}} از نفی [[علم غیب]]، عدم آگاهی ایشان از این امور است که هنوز تقدیر نشدهاند و پس از تقدیر، علم آنها به [[ائمه]]{{عم}} داده میشود که به تعبیر خود ایشان، افضل علوم ایشان نیز همین است»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]، [[مجموعه مقالات فارسی کنگره بینالمللی ثقةالاسلام کلینی ج۴ (کتاب)|مجموعه مقالات فارسی کنگره بینالمللی ثقةالاسلام کلینی]]، ص٤٩٣.</ref>. | ::::::«کلینی، در مورد نسبت علم [[ائمه]]{{عم}} به جمیع علوم انبیا، رسل و ملائکه، روایاتی را نقل میکند که بیانگر دو قسم از علم برای خدای تعالی هستند. یک قسم، علمی است که خداوند آن را برای ملائکه، انبیا و رسولان خود آشکار نموده است و قسم دیگر، [[علم مکفوف]] است که بر هیچ یک از مخلوقات خویش آشکار نکرده است. بر اساس این روایات، علمی که برای انبیا، رسولان و ملائکه آشکار شده، [[ائمه]]{{عم}} نیز آن را دارا هستند. اما [[علم مکفوف]] که خداوند آن را برای خود اختصاص داده است، هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود خداوند علم آن را به [[ائمه]]{{عم}} میدهد. [[امام صادق]]{{ع}} میفرماید: همانا، برای خدای تبارک و تعالی، دو علم هست. علمی که آن را بر ملائکه، انبیا و رسلش آشکار نموده است، پس هر آنچه را که بر ملائکه، رسولان و انبیائش آشکار کرده، علم آن را به ما داده است. و علمی که به خودش اختصاص داده است، پس هر گاه در چیزی از آن، بدا حاصل شود، خداوند ما را به آن، عالم میکند در حالی که بر ائمه پیش از ما نیز عرضه شده است.<ref>«إِنَّ لِلَّهِ عِلْمَيْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَيْهِ مَلاَئِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اِسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِنْ بَدَا لَهُ فِي شَيْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَاهُ وَ عُرِضَ عَلَى اَلْأَئِمَّةِ اَلَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِنَا»؛ بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد{{ع}} ج۱، ص۳۹۴.</ref> این قبیل روایات، با روایاتی که دلالت بر زیاد شدن علم [[ائمه]]{{عم}} دارند، هماهنگی داشته و گویای این مطلب هستند که [[علم مکفوف]] که مختص به خدای تعالی است، تقدیرات و خلق جدید، محو و اثبات در کتاب بدائیات است که هر گاه خداوند بخواهد به تدریج علم آنها به امام{{ع}} داده میشود. همچنین این روایات با روایات نفی [[علم غیب]] نیز سازگار است، بدین معنا که مراد [[اهل بیت]]{{عم}} از نفی [[علم غیب]]، عدم آگاهی ایشان از این امور است که هنوز تقدیر نشدهاند و پس از تقدیر، علم آنها به [[ائمه]]{{عم}} داده میشود که به تعبیر خود ایشان، افضل علوم ایشان نیز همین است»<ref>[[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]]، [[مجموعه مقالات فارسی کنگره بینالمللی ثقةالاسلام کلینی ج۴ (کتاب)|مجموعه مقالات فارسی کنگره بینالمللی ثقةالاسلام کلینی]]، ص٤٩٣.</ref>. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٨. آقای دکتر بهشادفر؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٨. آقای دکتر بهشادفر؛ | ||
| تصویر = 11984.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا بهشادفر|بهشادفر]]]] | | تصویر = 11984.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا بهشادفر|بهشادفر]]]] | ||
آقای دکتر '''[[علی رضا بهشادفر]]'''، در مقاله ''«[http://www.8tag.ir/news/1485362957460487745-2058320525853622111 بدا در نصوص وحیانی و آرای فلسفیان]»'' در اینباره گفته است: | آقای دکتر '''[[علی رضا بهشادفر]]'''، در مقاله ''«[http://www.8tag.ir/news/1485362957460487745-2058320525853622111 بدا در نصوص وحیانی و آرای فلسفیان]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«بر اساس نصوص وحیانی، خدا را دو علم است: علمی که ذاتیِ اوست و علمی که فعل خداوند است. در روایات، از [[علم ذاتی]]، به [[علم مکفوف]]، [[علم مخزون]]، [[علم مکنون]]، [[علم خاص]] تعبیر کردهاند، و از علم دوم به [[علم محمول]]، [[علم مبذول]]، [[علم عام]]. علم اول هیچ نسبتی با آفریدگان ندارد، زیرا عین ذات خداوند است که قدّوس و مقدّس و منزّه از هرگونه حدّ و تعیّن است. اما علم دوم را به ملائکه آموخته و پیش از آن به چهارده نور پاک تعلیم فرموده است.<ref>بنگرید: مجلسی، بحارالانوار، ج۴، ص۸۵ به بعد، صدوق، توحید، ص۱۳۸.</ref>این حقیقت در برخی از آیات قرآن بیان شده است. در اینجا فقط به یک آیه میپردازیم. | ::::::«بر اساس نصوص وحیانی، خدا را دو علم است: علمی که ذاتیِ اوست و علمی که فعل خداوند است. در روایات، از [[علم ذاتی]]، به [[علم مکفوف]]، [[علم مخزون]]، [[علم مکنون]]، [[علم خاص]] تعبیر کردهاند، و از علم دوم به [[علم محمول]]، [[علم مبذول]]، [[علم عام]]. علم اول هیچ نسبتی با آفریدگان ندارد، زیرا عین ذات خداوند است که قدّوس و مقدّس و منزّه از هرگونه حدّ و تعیّن است. اما علم دوم را به ملائکه آموخته و پیش از آن به چهارده نور پاک تعلیم فرموده است.<ref>بنگرید: مجلسی، بحارالانوار، ج۴، ص۸۵ به بعد، صدوق، توحید، ص۱۳۸.</ref>این حقیقت در برخی از آیات قرآن بیان شده است. در اینجا فقط به یک آیه میپردازیم. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ٩. آقای دکتر ابطحی؛ | | عنوان پاسخدهنده = ٩. آقای دکتر ابطحی؛ | ||
| تصویر = 11187.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید عبدالحمید ابطحی|ابطحی]]]] | | تصویر = 11187.jpg|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[سید عبدالحمید ابطحی|ابطحی]]]] | ||
::::::آقای دکتر '''[[سید عبدالحمید ابطحی]]''' در مقاله ''«[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای دکتر '''[[سید عبدالحمید ابطحی]]''' در مقاله ''«[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«صادقین{{عم}} به اصحاب خود آموختهاند که کلاً علم خدا دو گونه است: علمی که هیچ کس غیر خدا ندارد و از آن به [[علم مکفوف]] یاد نمودهاند و علمی که به [[انبیا]] و [[ملائکه|ملائک]] داده شده و از آن با [[علم مبذول]] یاد نمودهاند و تأکید کردهاند که خداوند، علم مبذول را به ایشان عطا کرده است».<ref>[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]؛ [[امامتپژوهی (نشریه)|فصلنامه امامتپژوهی]]؛ شماره ۲، ص۸۱.</ref> | ::::::«صادقین{{عم}} به اصحاب خود آموختهاند که کلاً علم خدا دو گونه است: علمی که هیچ کس غیر خدا ندارد و از آن به [[علم مکفوف]] یاد نمودهاند و علمی که به [[انبیا]] و [[ملائکه|ملائک]] داده شده و از آن با [[علم مبذول]] یاد نمودهاند و تأکید کردهاند که خداوند، علم مبذول را به ایشان عطا کرده است».<ref>[[فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان (مقاله)|فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان]]؛ [[امامتپژوهی (نشریه)|فصلنامه امامتپژوهی]]؛ شماره ۲، ص۸۱.</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱٠. آقای شاهمنصوری؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱٠. آقای شاهمنصوری؛ | ||
| تصویر = 11994.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[عباس شاهمنصوری|شاهمنصوری]]]] | | تصویر = 11994.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|[[عباس شاهمنصوری|شاهمنصوری]]]] | ||
آقای '''[[عباس شاهمنصوری]]''' در مقاله ''«[[ارتباط علم پیشین و اختیار عباد در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی (مقاله)|ارتباط علم پیشین و اختیار عباد در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی]]»'' در اینباره گفته است: | آقای '''[[عباس شاهمنصوری]]''' در مقاله ''«[[ارتباط علم پیشین و اختیار عباد در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی (مقاله)|ارتباط علم پیشین و اختیار عباد در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«بداء از [[علم مخزون مکنون]] است، در علمی که رسولان و ملائکهاش را حامل آن قرار داده، واقع میشود. و آن همان مشیّت است. بنابراین بداء در آنچه که اراده نموده و ملائکهاش را حامل آن نهاده واقع میشود، نه در علمی که هیچ کس را بر آن مطلع نساخته و آن عین ذاتش میباشد.<ref>میرزای اصفهانی، معارف القرآن، ج ۲، ص ۲۱۸.</ref> (...) | ::::::«بداء از [[علم مخزون مکنون]] است، در علمی که رسولان و ملائکهاش را حامل آن قرار داده، واقع میشود. و آن همان مشیّت است. بنابراین بداء در آنچه که اراده نموده و ملائکهاش را حامل آن نهاده واقع میشود، نه در علمی که هیچ کس را بر آن مطلع نساخته و آن عین ذاتش میباشد.<ref>میرزای اصفهانی، معارف القرآن، ج ۲، ص ۲۱۸.</ref> (...) | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱١. پژوهشگران پایگاه اطلاعرسانی شیعه؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱١. پژوهشگران پایگاه اطلاعرسانی شیعه؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | | تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
'''پژوهشگران [http://hadith.net/post/55204/%D9%81%D8%B5%D9%84%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8777/p122/ پایگاه اطلاعرسانی شیعه]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://hadith.net/post/55204/%D9%81%D8%B5%D9%84%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D8%AD%D8%AF%DB%8C%D8%AB-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8777/p122/ پایگاه اطلاعرسانی شیعه]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«[[علم مبذول]] یا [[علم عام]]، علمی است که خداوند [[ملائکه]]، رسولان و انبیای خویش را بر آن آگاه ساخته<ref>بصائرالدرجات، ص۱۲۹، ح۱ - ۲. برای دیدن احادیث هم مضمون، ر.ک: همان، ص۱۲۹ - ۱۳۲، ح۳ - ۱۸.</ref> یا به دیگر سخن، علمی است که خدا در قالب تقدیر ریخته و امضا نموده است<ref>بصائرالدرجات، ص۱۳۳، ح۱.</ref> و [[ائمه]]{{عم}} همه آن را میدانند. صفار با نقل روایاتی علم مبذول [[ائمه]]{{عم}} را به سه دسته "ماضی"، "غابر" و "حادث" تقسیم میکند<ref>بصائرالدرجات، ص۳۳۸ - ۳۳۹، ح۱.</ref> (...) | ::::::«[[علم مبذول]] یا [[علم عام]]، علمی است که خداوند [[ملائکه]]، رسولان و انبیای خویش را بر آن آگاه ساخته<ref>بصائرالدرجات، ص۱۲۹، ح۱ - ۲. برای دیدن احادیث هم مضمون، ر.ک: همان، ص۱۲۹ - ۱۳۲، ح۳ - ۱۸.</ref> یا به دیگر سخن، علمی است که خدا در قالب تقدیر ریخته و امضا نموده است<ref>بصائرالدرجات، ص۱۳۳، ح۱.</ref> و [[ائمه]]{{عم}} همه آن را میدانند. صفار با نقل روایاتی علم مبذول [[ائمه]]{{عم}} را به سه دسته "ماضی"، "غابر" و "حادث" تقسیم میکند<ref>بصائرالدرجات، ص۳۳۸ - ۳۳۹، ح۱.</ref> (...) | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱٢. پژوهشگران مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱٢. پژوهشگران مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر؛ | ||
| تصویر = 9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]] | | تصویر = 9030760879.jpg|تپس|100px|right|بندانگشتی|]] | ||
'''پژوهشگران [http://dorenajaf.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIST&code=1194&RADIF=33 مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | '''پژوهشگران [http://dorenajaf.valiasr-aj.com/include/VIEW.php?bankname=LIST&code=1194&RADIF=33 مؤسسه تحقیقاتی ولیعصر]'''، در پاسخ به این پرسش آوردهاند: | ||
::::::«آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بیکران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداقهای علم مبذول است، یعنی علمی که متعلق آن مورد مشیت و اراده قرار گرفته و از طریق تعین ارادی و مشیتی در "وعاء مشیت"، در خارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آنچه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداقهای [[علم مبذول]] جای دارد و همین سیر را خواهد داشت. و علم مبذول -به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است. در اینجا تعلیمی رسیده است در حدیثی صحیح، که در خور ژرفاندیشی بسیار است. حدیث از حضرت [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} است: خدای را دو گونه علم است: [[علم مبذول]] (عطا شده به غیر) و [[علم مکفوف]] (ویژه ذات متعال). علم مبذول چنان است که هر چه به همه فرشتگان و پیامبران داده باشند به ما نیز دادهاند. و علم مکفوف چنان است که نزد ذات الهی است. و آن علم هر گاه به بروز آید، تحقق یابد.<ref>ان لله- عزوجل- علمین: علم مبذول و علم مکفوف، فاما المبذول فانه لیس من شیء تعلمه الملائکه و الرسل الا نحن نعلمه، و اما المکفوف فهو الذی عند الله -عز و جل- فی ام الکتاب، اذا خرج نفذ.«اصول کافی» ج۱، ص ۲۵۶ -۲۵۵.</ref> | ::::::«آنچه در همه جهان پهناور هستی و آفاق بیکران وجود، تحقق پذیرفته است، همه و همه، مصداقهای علم مبذول است، یعنی علمی که متعلق آن مورد مشیت و اراده قرار گرفته و از طریق تعین ارادی و مشیتی در "وعاء مشیت"، در خارج -در ظرف عالم خود هر جا هست- تحقق یافته است. و آنچه سپس نیز اتفاق بیفتد و تحقق بیابد، در قلمرو مصداقهای [[علم مبذول]] جای دارد و همین سیر را خواهد داشت. و علم مبذول -به تمام و کمال- به انسان هادی تفویض گشته است. در اینجا تعلیمی رسیده است در حدیثی صحیح، که در خور ژرفاندیشی بسیار است. حدیث از حضرت [[امام باقر|امام محمد باقر]]{{ع}} است: خدای را دو گونه علم است: [[علم مبذول]] (عطا شده به غیر) و [[علم مکفوف]] (ویژه ذات متعال). علم مبذول چنان است که هر چه به همه فرشتگان و پیامبران داده باشند به ما نیز دادهاند. و علم مکفوف چنان است که نزد ذات الهی است. و آن علم هر گاه به بروز آید، تحقق یابد.<ref>ان لله- عزوجل- علمین: علم مبذول و علم مکفوف، فاما المبذول فانه لیس من شیء تعلمه الملائکه و الرسل الا نحن نعلمه، و اما المکفوف فهو الذی عند الله -عز و جل- فی ام الکتاب، اذا خرج نفذ.«اصول کافی» ج۱، ص ۲۵۶ -۲۵۵.</ref> |