پرش به محتوا

ولایت فقیه به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}})
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-|تپس|بندانگشتی|right|100px|[[ + | پاسخ‌دهنده = ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان جمع شدن}} +}}))
خط ۳۱: خط ۳۱:
::::::«[[ولایت]] از ریشه "ولی" است و در اصل به معنای قرار گرفتن چیزی کنار چیز دیگر<ref>المفردات، ماده "ولی".</ref> همراه با وجود رابطه میان آن‌هاست؛ از این‌رو در معانی [[دوستی]] و [[یاری]] و [[پیروی]] به کار رفته است. از مهم‌ترین معانی آن که موارد کاربردش فراوان است، [[سرپرستی]] و [[تدبیر امور]] دیگری است. مطابق این معنا "ولیّ" کسی است که متولّی و عهده‌دار کارهای دیگران است و در واقع، آن‌ها را [[سرپرستی]] می‌کند. همین معنا در [[ولایت فقیه]] مراد و مقصود است.
::::::«[[ولایت]] از ریشه "ولی" است و در اصل به معنای قرار گرفتن چیزی کنار چیز دیگر<ref>المفردات، ماده "ولی".</ref> همراه با وجود رابطه میان آن‌هاست؛ از این‌رو در معانی [[دوستی]] و [[یاری]] و [[پیروی]] به کار رفته است. از مهم‌ترین معانی آن که موارد کاربردش فراوان است، [[سرپرستی]] و [[تدبیر امور]] دیگری است. مطابق این معنا "ولیّ" کسی است که متولّی و عهده‌دار کارهای دیگران است و در واقع، آن‌ها را [[سرپرستی]] می‌کند. همین معنا در [[ولایت فقیه]] مراد و مقصود است.
::::::[[فقیه]] از ریشه "[[فقه]]" و به معنای [[فهم]] و [[دانایی]] است که بیشتر در مورد [[علم به دین]] به‌کار می‌رود<ref>لسان العرب، ج ۱۳، مادۀ فقه.</ref> و [[فقیه]] به کسی می‌گویند که به [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] [[آگاهی]] کامل دارد و در آن، [[صاحب نظر]] است. یعنی با توجه به [[دانش]] وسیعی که در حوزه‌های مختلف [[علوم]] به دست آورده می‌تواند [[حکم]] [[خدا]] را در مسائل فردی و اجتماعی از [[قرآن]] و [[روایات اسلامی]]، استخراج کند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۱۱.</ref>.
::::::[[فقیه]] از ریشه "[[فقه]]" و به معنای [[فهم]] و [[دانایی]] است که بیشتر در مورد [[علم به دین]] به‌کار می‌رود<ref>لسان العرب، ج ۱۳، مادۀ فقه.</ref> و [[فقیه]] به کسی می‌گویند که به [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] [[آگاهی]] کامل دارد و در آن، [[صاحب نظر]] است. یعنی با توجه به [[دانش]] وسیعی که در حوزه‌های مختلف [[علوم]] به دست آورده می‌تواند [[حکم]] [[خدا]] را در مسائل فردی و اجتماعی از [[قرآن]] و [[روایات اسلامی]]، استخراج کند»<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۲ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۲]]، ص۲۱۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۴۴: خط ۴۴:
::::::مسأله [[ولایت فقیه]] که پیشینه آن، به آغاز [[فقه]] بازمی‌‏گردد، یکی از مهم‏ترین مسایل [[جامعه]] [[شیعی]] است؛ به گونه‌‏ای که [[اندیشه]] [[سیاسی]] [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]]{{عم}} در عصر [[غیبت کبرا]]- به ویژه دوران معاصر- با آن گره خورده است. از آن‏جا که در دوران معاصر، بزرگ‏ترین تحوّل اجتماعی در [[امت اسلامی]]، به نام [[انقلاب اسلامی ایران]]، بر این باور سترگ بنا شده، بحث درباره آن، امری ضروری و اجتناب‏ ناپذیر است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.</ref>.
::::::مسأله [[ولایت فقیه]] که پیشینه آن، به آغاز [[فقه]] بازمی‌‏گردد، یکی از مهم‏ترین مسایل [[جامعه]] [[شیعی]] است؛ به گونه‌‏ای که [[اندیشه]] [[سیاسی]] [[پیروان]] [[مکتب]] [[اهل بیت]]{{عم}} در عصر [[غیبت کبرا]]- به ویژه دوران معاصر- با آن گره خورده است. از آن‏جا که در دوران معاصر، بزرگ‏ترین تحوّل اجتماعی در [[امت اسلامی]]، به نام [[انقلاب اسلامی ایران]]، بر این باور سترگ بنا شده، بحث درباره آن، امری ضروری و اجتناب‏ ناپذیر است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.</ref>.
::::::از سوی دیگر، یگانه فریاد ظلم‏‌ستیزی و مقابله با زیاده‏‌خواهی [[استکبار جهانی]]، برخاسته از این [[تفکر]] ارجمند و اصل مترقی است که دشمنی‌‏های فراوانی را از سوی [[ستمگران]] و [[استکبار جهانی]] در پی داشته است. این خود، اهمیت پرداختن به این بحث را دو چندان ساخته است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۴۱.</ref>.
::::::از سوی دیگر، یگانه فریاد ظلم‏‌ستیزی و مقابله با زیاده‏‌خواهی [[استکبار جهانی]]، برخاسته از این [[تفکر]] ارجمند و اصل مترقی است که دشمنی‌‏های فراوانی را از سوی [[ستمگران]] و [[استکبار جهانی]] در پی داشته است. این خود، اهمیت پرداختن به این بحث را دو چندان ساخته است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگ‌نامه مهدویت (کتاب)|فرهنگ‌نامه مهدویت]]، ص ۴۶۳ - ۴۷۵.</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۴۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۵۳: خط ۵۳:
::::::«"[[ولایت]]" از ریشه "ولی" است و در اصل به معنای قرار گرفتن چیزی کنار چیز دیگر<ref> مفردات راغب، مادّه «ولی».</ref> همراه با وجود رابطه‌ای میان آن‌هاست؛ از این معانی [[دوستی]] و [[یاری]] و [[پیروی]] به کار رفته است. از مهم‌ترین معانی آن که موارد کاربردش فراوان است، [[سرپرستی]] و [[تدبیر امور]] دیگری است. مطابق این معنا "ولیّ" کسی است متولّی و عهده‌دار کارهای دیگران است و در واقع، آن‌ها را [[سرپرستی]] می‌کند. همین معنا در "[[ولایت فقیه]]" مراد و مقصود است.  
::::::«"[[ولایت]]" از ریشه "ولی" است و در اصل به معنای قرار گرفتن چیزی کنار چیز دیگر<ref> مفردات راغب، مادّه «ولی».</ref> همراه با وجود رابطه‌ای میان آن‌هاست؛ از این معانی [[دوستی]] و [[یاری]] و [[پیروی]] به کار رفته است. از مهم‌ترین معانی آن که موارد کاربردش فراوان است، [[سرپرستی]] و [[تدبیر امور]] دیگری است. مطابق این معنا "ولیّ" کسی است متولّی و عهده‌دار کارهای دیگران است و در واقع، آن‌ها را [[سرپرستی]] می‌کند. همین معنا در "[[ولایت فقیه]]" مراد و مقصود است.  
:::::*"[[فقیه]]" از ریشه "[[فقه]]" و به معنای [[فهم]] و [[دانایی]] است که بیشتر در مورد [[علم]] و [[دین]] به کار می‌رود<ref> لسان العرب، ج ۱۳، مادّه «فقه».</ref> و "[[فقیه]]" به کسی می‌گویند که به [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] [[آگاهی]] کامل دارد و در آن، صاحب‌نظر است. یعنی با توجه به [[دانش]] وسیعی که در حوزه‌های مختلف [[علوم]] به دست آورده، می‌تواند [[حکم]] [[خدا]] را در مسائل فردی و اجتماعی از [[قرآن]] و [[روایات اسلامی]]، استخراج کند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۲ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۲، ص ۱۰۸ - ۱۰۹.</ref>.
:::::*"[[فقیه]]" از ریشه "[[فقه]]" و به معنای [[فهم]] و [[دانایی]] است که بیشتر در مورد [[علم]] و [[دین]] به کار می‌رود<ref> لسان العرب، ج ۱۳، مادّه «فقه».</ref> و "[[فقیه]]" به کسی می‌گویند که به [[معارف]] و [[احکام اسلامی]] [[آگاهی]] کامل دارد و در آن، صاحب‌نظر است. یعنی با توجه به [[دانش]] وسیعی که در حوزه‌های مختلف [[علوم]] به دست آورده، می‌تواند [[حکم]] [[خدا]] را در مسائل فردی و اجتماعی از [[قرآن]] و [[روایات اسلامی]]، استخراج کند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائری‌‎پور|حائری‌‎پور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۲ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۲، ص ۱۰۸ - ۱۰۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
خط ۷۵: خط ۷۵:
::::::بنابراین نمی‌توان گفت هر [[فقیه]] عادلی صلاحیت [[رهبری]] [[جامعه]] را دارد، بلکه باید گذشته از شرایط علمی، دارای استعداد و [[توانایی]] لازم برای اداره [[امت اسلامی]] باشد<ref>ولایت فقیه، ولایت فقه و عدالت، عبدالله جوادی آملی، ص۱۳۶</ref>. [[ولایت فقیه]] به معنای آن است که در [[زمان غیبت]]، [[فقیه]] [[عادل]]، سزاوار [[تصدی]] و [[سرپرستی]] [[جامعه اسلامی]] است و او به این [[موقعیت]] شرعی و اجتماعی [[نصب]] شده است. بنابراین [[ولایت فقیه]] نه از سنخ [[ولایت تکوینی]] است و نه از سنخ [[ولایت]] بر [[تشریع]] و قانون گذاری، بلکه [[ولایت]] مدیریتی بر [[جامعه اسلامی]] است که به منظور [[اجرای احکام]] و تحقق [[ارزش‌های دینی]] و شکوفا ساختن استعدادهای افراد [[جامعه]] و رساندن آن‌ها به تعالی صورت می‌گیرد. [[ولایت]] در محدوده [[تشریع]]، در [[قرآن]] کریم و [[روایات]] اسلامی به معنای [[تصدی]] امور [[جامعه انسانی]] آمده است؛ برای مثال: فرمایش [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} در واقعه [[غدیر خم]]: {{عربی|أَلَسْتُ أَوْلى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ}}<ref>بحار الانوار، ج۲۷، ص۲۴۳</ref>؛ {{عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ}}<ref>کافی، ج۱، ص۲۹۵، ح۳</ref> و همچنین آیاتی مانند: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>سوره مائده، آیه ۵۵</ref>بازگوکننده [[ولایت]] و [[سرپرستی]] و اداره امور [[جامعه اسلامی]] است.
::::::بنابراین نمی‌توان گفت هر [[فقیه]] عادلی صلاحیت [[رهبری]] [[جامعه]] را دارد، بلکه باید گذشته از شرایط علمی، دارای استعداد و [[توانایی]] لازم برای اداره [[امت اسلامی]] باشد<ref>ولایت فقیه، ولایت فقه و عدالت، عبدالله جوادی آملی، ص۱۳۶</ref>. [[ولایت فقیه]] به معنای آن است که در [[زمان غیبت]]، [[فقیه]] [[عادل]]، سزاوار [[تصدی]] و [[سرپرستی]] [[جامعه اسلامی]] است و او به این [[موقعیت]] شرعی و اجتماعی [[نصب]] شده است. بنابراین [[ولایت فقیه]] نه از سنخ [[ولایت تکوینی]] است و نه از سنخ [[ولایت]] بر [[تشریع]] و قانون گذاری، بلکه [[ولایت]] مدیریتی بر [[جامعه اسلامی]] است که به منظور [[اجرای احکام]] و تحقق [[ارزش‌های دینی]] و شکوفا ساختن استعدادهای افراد [[جامعه]] و رساندن آن‌ها به تعالی صورت می‌گیرد. [[ولایت]] در محدوده [[تشریع]]، در [[قرآن]] کریم و [[روایات]] اسلامی به معنای [[تصدی]] امور [[جامعه انسانی]] آمده است؛ برای مثال: فرمایش [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} در واقعه [[غدیر خم]]: {{عربی|أَلَسْتُ أَوْلى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ}}<ref>بحار الانوار، ج۲۷، ص۲۴۳</ref>؛ {{عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ}}<ref>کافی، ج۱، ص۲۹۵، ح۳</ref> و همچنین آیاتی مانند: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>سوره مائده، آیه ۵۵</ref>بازگوکننده [[ولایت]] و [[سرپرستی]] و اداره امور [[جامعه اسلامی]] است.
::::::در ضمن، [[ولایتی]] که [[فقیه]] از آن برخوردار است و از [[ادله]] [[استنباط]] می‌شود، [[ولایت]] اعتباری است. [[امام خمینی]] در این باره می‌گوید: وقتی می‌گوییم [[ولایتی]] را که [[پیامبر خاتم|رسول الله]] و [[ائمه]] داشتند بعد از [[غیبت]]، [[فقیه]] [[عادل]] دارد، برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که [[مقام]] [[فقها]] همان [[مقام]] [[ائمه]] و [[رسول اکرم]] است؛ زیرا این جا صحبت از [[مقام]] نیست، بلکه صحبت از [[وظیفه]] است. [[ولایت]] یعنی [[حکومت]] و اداره [[کشور]] و اجرای [[قوانین]] [[شرع]] [[مقدس]]، یک [[وظیفه]] سنگین و مهم است، نه این که برای کسی [[شأن]] و [[مقام]] غیرعادی به وجود بیاورد و او را از حد [[انسان]] عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، [[ولایت]] مورد بحث یعنی [[حکومت]] و [[اجرا]] و اداره، بر خلاف تصوری که خیلی از افراد دارند، امتیاز نیست بلکه [[وظیفه]] ای خطیر است. [[ولایت فقیه]] از امور اعتبار عقلانی است و واقعیتی جز [[جعل]] ندارد<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۴۰-۴۱</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۲۴۷-۲۵۱.</ref>.
::::::در ضمن، [[ولایتی]] که [[فقیه]] از آن برخوردار است و از [[ادله]] [[استنباط]] می‌شود، [[ولایت]] اعتباری است. [[امام خمینی]] در این باره می‌گوید: وقتی می‌گوییم [[ولایتی]] را که [[پیامبر خاتم|رسول الله]] و [[ائمه]] داشتند بعد از [[غیبت]]، [[فقیه]] [[عادل]] دارد، برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که [[مقام]] [[فقها]] همان [[مقام]] [[ائمه]] و [[رسول اکرم]] است؛ زیرا این جا صحبت از [[مقام]] نیست، بلکه صحبت از [[وظیفه]] است. [[ولایت]] یعنی [[حکومت]] و اداره [[کشور]] و اجرای [[قوانین]] [[شرع]] [[مقدس]]، یک [[وظیفه]] سنگین و مهم است، نه این که برای کسی [[شأن]] و [[مقام]] غیرعادی به وجود بیاورد و او را از حد [[انسان]] عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، [[ولایت]] مورد بحث یعنی [[حکومت]] و [[اجرا]] و اداره، بر خلاف تصوری که خیلی از افراد دارند، امتیاز نیست بلکه [[وظیفه]] ای خطیر است. [[ولایت فقیه]] از امور اعتبار عقلانی است و واقعیتی جز [[جعل]] ندارد<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۴۰-۴۱</ref>»<ref>[[مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها (کتاب)|مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها]]، ص ۲۴۷-۲۵۱.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
}}


{{پرسمان ولایت فقیه در عصر غیبت}}
{{پرسمان ولایت فقیه در عصر غیبت}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش