پرش به محتوا

اقسام و انواع علم غیب کدام‌اند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] (.*)\s' به 'ه = $1 | پاسخ = $2 ')
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش ))
خط ۳۶: خط ۳۶:
::::::بر این اساس، مراد از این که غیب تنها در نزد خدا و از آن خداست، آن است که نه از طریق تجربه می‌توان از غیب آگاهی پیدا کرد، نه از طریق عقل و نه از هیچ راه دیگر، بلکه [[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تنها از طریق وحی الهی می توان غیب را دانست؛]] و او بر حسب آنچه حکمت و نیاز مردم اقتضا کند، هر یک از پیامبرانش را که بخواهد از غیب خود آگاه می‌کند و پیامبر او هم به نوبه خود مردم را از این غیب، همان طور که از خدا دریافت کرده، باخبر می‌سازد. بنابراین، خبر دادن پیامبر از غیب، دانستن غیب نیست، بلکه نقل غیب است از کسی که غیب می‌داند و تفاوت میان منبع علم و نقل از این منبع زیاد است؛ زیرا اولی اصل و دومی فرع است. و نیز فرق است میان کسی که به طور مستقیم از منبع علم نقل می‌کند و کسی که از این ناقل نقل می‌کند: گفتند: منزهی تو. ما را جز آنچه خود به ما آموخته ای دانشی نیست. تویی دانای حکیم»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/230/31378 تفسیر کاشف؛ ج۳؛ ص ۳۱۲.]</ref>
::::::بر این اساس، مراد از این که غیب تنها در نزد خدا و از آن خداست، آن است که نه از طریق تجربه می‌توان از غیب آگاهی پیدا کرد، نه از طریق عقل و نه از هیچ راه دیگر، بلکه [[رابطه وحی یا الهام با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|تنها از طریق وحی الهی می توان غیب را دانست؛]] و او بر حسب آنچه حکمت و نیاز مردم اقتضا کند، هر یک از پیامبرانش را که بخواهد از غیب خود آگاه می‌کند و پیامبر او هم به نوبه خود مردم را از این غیب، همان طور که از خدا دریافت کرده، باخبر می‌سازد. بنابراین، خبر دادن پیامبر از غیب، دانستن غیب نیست، بلکه نقل غیب است از کسی که غیب می‌داند و تفاوت میان منبع علم و نقل از این منبع زیاد است؛ زیرا اولی اصل و دومی فرع است. و نیز فرق است میان کسی که به طور مستقیم از منبع علم نقل می‌کند و کسی که از این ناقل نقل می‌کند: گفتند: منزهی تو. ما را جز آنچه خود به ما آموخته ای دانشی نیست. تویی دانای حکیم»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/230/31378 تفسیر کاشف؛ ج۳؛ ص ۳۱۲.]</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله خاتمی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. آیت‌الله خاتمی؛
خط ۴۹: خط ۴۸:
::::::ج. اطلاع [[حضرت یعقوب]]{{ع}} از آینده [[حضرت یوسف]]{{ع}}{{متن قرآن|إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ [[آیا آیه ۶ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ]]}}<ref>یاد کن آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بی‌گمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است؛ سوره مبارکه یوسف، آیات ۴ الی ۶.</ref>»<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۱ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۱، ص۹۵ الی ۹۸.</ref>.
::::::ج. اطلاع [[حضرت یعقوب]]{{ع}} از آینده [[حضرت یوسف]]{{ع}}{{متن قرآن|إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ [[آیا آیه ۶ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ]]}}<ref>یاد کن آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بی‌گمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است؛ سوره مبارکه یوسف، آیات ۴ الی ۶.</ref>»<ref>[[در آستان امامان معصوم ج۱ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]؛ ج۱، ص۹۵ الی ۹۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله فاضل لنکرانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آیت‌الله فاضل لنکرانی؛
خط ۵۹: خط ۵۷:
:::::# طبق معنای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در خطبه ۱۲۸ که کسی خدمت حضرت رسید و عرض کرد: {{عربی|«لَقَدْ أُعْطِیتَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ عِلْمَ الْغَیْبِ فَضَحِکَ{{ع}} وَ قَالَ لِلرَّجُلِ وَ کَانَ کَلْبِیّاً یَا أَخَا کَلْبٍ لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم‏»}}،<ref>«ای امیرمؤمنان تو را [[علم غیب]] داده‌اند؟ [[امام]]{{ع}} خندید و به مرد که از بنی کلب بود گفت: ای برادر کلبی! این [[علم غیب]] نیست، بلکه علمی است که از صاحب علم آموخته شده است.</ref> حضرت ملاکی را بیان می‌فرماید که [[علم غیب]] آن است که در آن عالم بدون واسطه و بدون معلم به معلوم علم پیدا کند اما اگر یک علمی را معلم به انسان یاد دهد این دیگر غیب نیست! بر مبنای این بیان [[علم غیب]] منحصر به خدای تبارک و تعالی است، هر چه را که خدا به [[پیامبر]] و [[ائمه]] عنایت کرده ولو از انظار عموم بشر مخفی است ولی چون خدا به اینها یاد داده و اینها با واسطه‌ الهی یاد گرفته‌اند عنوان [[علم غیب]] به خود نمی‌گیرد»<ref>[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ وبگاه پاسخ‌دهنده (محمد جواد فاضل لنکرانی).]</ref>.
:::::# طبق معنای [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در خطبه ۱۲۸ که کسی خدمت حضرت رسید و عرض کرد: {{عربی|«لَقَدْ أُعْطِیتَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ عِلْمَ الْغَیْبِ فَضَحِکَ{{ع}} وَ قَالَ لِلرَّجُلِ وَ کَانَ کَلْبِیّاً یَا أَخَا کَلْبٍ لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْم‏»}}،<ref>«ای امیرمؤمنان تو را [[علم غیب]] داده‌اند؟ [[امام]]{{ع}} خندید و به مرد که از بنی کلب بود گفت: ای برادر کلبی! این [[علم غیب]] نیست، بلکه علمی است که از صاحب علم آموخته شده است.</ref> حضرت ملاکی را بیان می‌فرماید که [[علم غیب]] آن است که در آن عالم بدون واسطه و بدون معلم به معلوم علم پیدا کند اما اگر یک علمی را معلم به انسان یاد دهد این دیگر غیب نیست! بر مبنای این بیان [[علم غیب]] منحصر به خدای تبارک و تعالی است، هر چه را که خدا به [[پیامبر]] و [[ائمه]] عنایت کرده ولو از انظار عموم بشر مخفی است ولی چون خدا به اینها یاد داده و اینها با واسطه‌ الهی یاد گرفته‌اند عنوان [[علم غیب]] به خود نمی‌گیرد»<ref>[http://www.j-fazel.com/persian/lecture/9482/ وبگاه پاسخ‌دهنده (محمد جواد فاضل لنکرانی).]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. حجج الاسلام و المسلمین غرویان، میرباقری و غلامی؛
خط ۷۰: خط ۶۷:
::::::«[[علم غیب]] را به لحاظ های مختلف می‌توان به انواعی تقسیم نمود، از جمله این تقسیمات تقسیم به لحاظ کسانی است که از غیب آگاهند. از این رو می‌توان گفت که علم غیب نخست به دو قسم تقسیم می‌شود: (۱): [[علم غیب الهی]]؛ (۲): [[علم غیب انسان‌ها]]. قسم دوم نیز خود به دو شاخه فرعی قابل تقسیم است: (الف): [[علم غیب پیامبران]]؛ (ب): [[علم غیب انسان‌های عادی]]»<ref>[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]، ج٢، ص٢٥.</ref>.
::::::«[[علم غیب]] را به لحاظ های مختلف می‌توان به انواعی تقسیم نمود، از جمله این تقسیمات تقسیم به لحاظ کسانی است که از غیب آگاهند. از این رو می‌توان گفت که علم غیب نخست به دو قسم تقسیم می‌شود: (۱): [[علم غیب الهی]]؛ (۲): [[علم غیب انسان‌ها]]. قسم دوم نیز خود به دو شاخه فرعی قابل تقسیم است: (الف): [[علم غیب پیامبران]]؛ (ب): [[علم غیب انسان‌های عادی]]»<ref>[[بحثی مبسوط در آموزش عقاید (کتاب)|بحثی مبسوط در آموزش عقاید]]، ج٢، ص٢٥.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۵. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
خط ۸۷: خط ۸۳:
::::::البته قسم اول آیاتِ مربوط به [[علم غیب]] ذاتی است که مخصوص خداست، اما قسم دوم آیاتِ مربوط به علمِ غیبِ عرضی است که خدا به صورت محدود در اختیار برخی پیامبران و بندگان خاصش قرار می‌دهد»<ref>[http://ghbook.ir/index.php?name=%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%D9%85%D9%87%D8%B1&option=com_mtree&task=readonline&link_id=5433&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=281&lang=fa تفسیر قرآن مهر؛ ج۹، ص۳۳۶ و ۳۳۷.]</ref>.
::::::البته قسم اول آیاتِ مربوط به [[علم غیب]] ذاتی است که مخصوص خداست، اما قسم دوم آیاتِ مربوط به علمِ غیبِ عرضی است که خدا به صورت محدود در اختیار برخی پیامبران و بندگان خاصش قرار می‌دهد»<ref>[http://ghbook.ir/index.php?name=%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86%20%D9%85%D9%87%D8%B1&option=com_mtree&task=readonline&link_id=5433&page=1&chkhashk=18A0AD00E3&Itemid=281&lang=fa تفسیر قرآن مهر؛ ج۹، ص۳۳۶ و ۳۳۷.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین نادم؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۶. حجت الاسلام و المسلمین نادم؛
خط ۱۰۰: خط ۹۵:
::::::در این تقسیم بندی‌ها به یک نتیجه می‌رسیم که [[علم غیب]] واقعی اختصاصی است، آنگونه که قرآن بیان می‌کند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ]]}}<ref>یونس، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا}} در آیه به معنای حصر  است، یعنی غیب مختص به خداست، زیرا اخبار غیبی [[انبیاء]] و اولیاء الهی نیز به تعلیم خداوند است، و عنایتی است از جانب حق تعالی به آنها؛ به عبارت دیگر دو نوع غیب متصور است یک نوع غیب غیر مشهود، یک نوع غیب غیر موجود، گاه می‌شود که چیزی به علت عدم حضور و شهود نزد شخصی غائب از نظر و مخفی است، چنان چه مشهود گردد برای آن شخص دیگر غیب نمی‌باشد، و برای دیگران که از مشاهده آن محروم هستند غیب محسوب می‌شود؛ زیرا هم موجود است و هم مشهود، گاه چیزی علاوه بر اینکه مشهود نیست، موجود هم نیست مانند اموری که مقدر شده برای آینده اما از اسرار و مکنونات عند‌الله است، غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آنها آگاهی ندارد اما خداوند بعضی از بندگان خاص خود را آنگونه که در قرآن متذکر شده  از بعضی از آنها آگاه می‌گرداند»<ref>[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]، ص ۱۰۱</ref>.
::::::در این تقسیم بندی‌ها به یک نتیجه می‌رسیم که [[علم غیب]] واقعی اختصاصی است، آنگونه که قرآن بیان می‌کند: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۰ سوره یونس چگونه علم غیب غیر خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ]]}}<ref>یونس، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا}} در آیه به معنای حصر  است، یعنی غیب مختص به خداست، زیرا اخبار غیبی [[انبیاء]] و اولیاء الهی نیز به تعلیم خداوند است، و عنایتی است از جانب حق تعالی به آنها؛ به عبارت دیگر دو نوع غیب متصور است یک نوع غیب غیر مشهود، یک نوع غیب غیر موجود، گاه می‌شود که چیزی به علت عدم حضور و شهود نزد شخصی غائب از نظر و مخفی است، چنان چه مشهود گردد برای آن شخص دیگر غیب نمی‌باشد، و برای دیگران که از مشاهده آن محروم هستند غیب محسوب می‌شود؛ زیرا هم موجود است و هم مشهود، گاه چیزی علاوه بر اینکه مشهود نیست، موجود هم نیست مانند اموری که مقدر شده برای آینده اما از اسرار و مکنونات عند‌الله است، غیر از خداوند هیچ کس نسبت به آنها آگاهی ندارد اما خداوند بعضی از بندگان خاص خود را آنگونه که در قرآن متذکر شده  از بعضی از آنها آگاه می‌گرداند»<ref>[[علم غیب از نگاه عقل و وحی (کتاب)|علم غیب از نگاه عقل و وحی]]، ص ۱۰۱</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین رفیعی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۷. حجت الاسلام و المسلمین رفیعی؛
خط ۱۱۱: خط ۱۰۵:
::::::مرحوم [[علامه طبرسی]] می‌نویسد: هر کس اعتقاد داشته باشد که غیر خداوند سبحان در این صفت شریک وی است از دین اسلام خارج است اما خبرهای غیبی که از امیرالمؤمنین  در خطب ملاحم و غیر آنها نقل شده است و آنچه از این قبیل اخبارات غیبی که از فرزندان وی نقل شده همه آنها تحقیقاً بر گرفته شده از علوم غیبی رسول خداست که خداوند او را به آنها آگاه کرده و صحیح نیست به کسی که این اخبار را از ائمه{{عم}} نقل می‌کند نسبت داده شود که او معتقد به علم غیب ائمه{{عم}}است.<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۳۵۲.</ref>».<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، [[مطالعات اهل بیت‌شناسی (نشریه)|دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی]]، ص ۱۴.</ref>.
::::::مرحوم [[علامه طبرسی]] می‌نویسد: هر کس اعتقاد داشته باشد که غیر خداوند سبحان در این صفت شریک وی است از دین اسلام خارج است اما خبرهای غیبی که از امیرالمؤمنین  در خطب ملاحم و غیر آنها نقل شده است و آنچه از این قبیل اخبارات غیبی که از فرزندان وی نقل شده همه آنها تحقیقاً بر گرفته شده از علوم غیبی رسول خداست که خداوند او را به آنها آگاه کرده و صحیح نیست به کسی که این اخبار را از ائمه{{عم}} نقل می‌کند نسبت داده شود که او معتقد به علم غیب ائمه{{عم}}است.<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۳۵۲.</ref>».<ref>[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]] {{عم}}، [[مطالعات اهل بیت‌شناسی (نشریه)|دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی]]، ص ۱۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۸. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛
خط ۱۱۹: خط ۱۱۲:
::::::«[[علم غیب]] دو نوع است یکی "بالذات و بالاصاله" و دیگری "بالعرض و بالتبع". علم غیب بالذات و بالاصاله منحصر به خداوند است؛ زیرا تنها ذات باری تعالی به همه هستی احاطه وجودی و علمی دارد و برخوداری دیگران از علم غیب به صورت عرضی و تبعی است؛ زیرا احاطه و ابزار علمی اینها محدود و از راه افاضه خداوند می‌باشد»<ref>[http://mazaheb.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D8%B9%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%88-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85/10062-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%87%D9%84%E2%80%8C%D8%B3%D9%86%D8%AA آگاهی پیامبر از غیب در نگاه اهل سنت].</ref>.
::::::«[[علم غیب]] دو نوع است یکی "بالذات و بالاصاله" و دیگری "بالعرض و بالتبع". علم غیب بالذات و بالاصاله منحصر به خداوند است؛ زیرا تنها ذات باری تعالی به همه هستی احاطه وجودی و علمی دارد و برخوداری دیگران از علم غیب به صورت عرضی و تبعی است؛ زیرا احاطه و ابزار علمی اینها محدود و از راه افاضه خداوند می‌باشد»<ref>[http://mazaheb.ir/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA/%D8%B9%D9%82%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D9%88-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85/10062-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%BA%DB%8C%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D9%87%D9%84%E2%80%8C%D8%B3%D9%86%D8%AA آگاهی پیامبر از غیب در نگاه اهل سنت].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
خط ۱۲۹: خط ۱۲۱:
:::::#'''[[علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)|عرضی]]:''' علمی است که به واسطه تعلیم خداوند، انسان‌های برگزیده می‌توانند از آن بهره‌مند شوند و چنین علمی، تبعی و نسبت به علم خداوند موقتی و محدود می‌باشد»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۴.</ref>.
:::::#'''[[علم غیب غیر ذاتی چیست؟ (پرسش)|عرضی]]:''' علمی است که به واسطه تعلیم خداوند، انسان‌های برگزیده می‌توانند از آن بهره‌مند شوند و چنین علمی، تبعی و نسبت به علم خداوند موقتی و محدود می‌باشد»<ref>[[علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن (پایان‌نامه)|علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۴.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۰. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛
خط ۱۴۱: خط ۱۳۲:
::::::قسم دوم خود به دو گروه تقسیم می‌شود: الف): غیبی که آشکار نمودنش برای رسل و فرستادگان الهی لازم است که معجزات و شرایع و سایر اخبار غیبی از آن جمله‌اند. هر آنچه که مربوط به موضوع رسالت است خداوند با آگاهی دادنِ رسولانش به آن، ایشان را تسدید و تایید می‌نماید. ب): غیبی که از شئون الهی است که خاص خداوند است. آیاتی که از اختصاص غیب به خداوند سبحان سخن می‌گویند مرادشان این دسته از غیوب است، یعنی ربوبیت پس غیب الهی بدون حد و مرز برای فرستادگان الهی قرار داده نشده است، بلکه غیبی که شئون رسالت و ابلاغ آن را تحقق بخشد به آنها عطا شده است. اما غیبی که برای عبّاد صالح و مرتاضین کشف گردد از هر دو حد: الهی بودن و رسالی بودن خارج است، که این امر برای صالحین به حسب درجاتشان محقق می‌شود و برای دیگران به حسب محاولاتشان، اما در هر حال غیبی که برای آنها کشف می‌شود غیبِ خاص خداوند و غیبِ وحیانیی که مخصوص رسولان الهی است نخواهد بود. با ضمیمه کردن آیۀ {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]]}}<ref>سوره جن، آیه ۲۷.</ref> به آیاتی که علم به غیب را مختص به خداوند سبحان می‌داند، این نتیجه به دست می‌آید که علم غیب به اصالت از آن خداست و به تبعیتِ خداوند متعال دیگران هم می‌دانند به مقدرای که او بخواهد نسبت به آن آگاه شوند نه علمی من نفسه و بنفسه، و بگونۀ اصالتی و استقلالی بلکه به اذن الله تعالی»<ref>[[محمد تقی شاکر|شاکر]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایان‌نامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۱۲۱ و ۱۲۳.</ref>.
::::::قسم دوم خود به دو گروه تقسیم می‌شود: الف): غیبی که آشکار نمودنش برای رسل و فرستادگان الهی لازم است که معجزات و شرایع و سایر اخبار غیبی از آن جمله‌اند. هر آنچه که مربوط به موضوع رسالت است خداوند با آگاهی دادنِ رسولانش به آن، ایشان را تسدید و تایید می‌نماید. ب): غیبی که از شئون الهی است که خاص خداوند است. آیاتی که از اختصاص غیب به خداوند سبحان سخن می‌گویند مرادشان این دسته از غیوب است، یعنی ربوبیت پس غیب الهی بدون حد و مرز برای فرستادگان الهی قرار داده نشده است، بلکه غیبی که شئون رسالت و ابلاغ آن را تحقق بخشد به آنها عطا شده است. اما غیبی که برای عبّاد صالح و مرتاضین کشف گردد از هر دو حد: الهی بودن و رسالی بودن خارج است، که این امر برای صالحین به حسب درجاتشان محقق می‌شود و برای دیگران به حسب محاولاتشان، اما در هر حال غیبی که برای آنها کشف می‌شود غیبِ خاص خداوند و غیبِ وحیانیی که مخصوص رسولان الهی است نخواهد بود. با ضمیمه کردن آیۀ {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]]}}<ref>سوره جن، آیه ۲۷.</ref> به آیاتی که علم به غیب را مختص به خداوند سبحان می‌داند، این نتیجه به دست می‌آید که علم غیب به اصالت از آن خداست و به تبعیتِ خداوند متعال دیگران هم می‌دانند به مقدرای که او بخواهد نسبت به آن آگاه شوند نه علمی من نفسه و بنفسه، و بگونۀ اصالتی و استقلالی بلکه به اذن الله تعالی»<ref>[[محمد تقی شاکر|شاکر]]، [[منابع علم امام در قرآن و روایات (پایان‌نامه)|منابع علم امام در قرآن و روایات]]، ص۱۲۱ و ۱۲۳.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین مدقق؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۱. حجت الاسلام و المسلمین مدقق؛
خط ۱۴۹: خط ۱۳۹:
::::::«گروه وهابیت بر این باورند که [[علم غیب]] مخصوص خدای متعال است. بر این اساس، اعتقاد به [[علم غیب]] اولیای خدا را موجب کفر و شرک می‌دانند. این باور ناشی از برداشت نادرست از برخی آیات مربوط به این مسأله و عدم توجه به آیات دیگر است. این نوشتار در صدد است که با نگاه جامع به همه این آیات و بااستفاده از روایات شیعه و سنی به اثبات رساند: [[علم غیب]] بر دو نوع است: [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|یکی علم غیب ذاتی]] و دیگری [[علم غیب]] خدا دادی. نوع اول مخصوص خدای متعال است و اثبات آن برای غیر خدا موجب کفر و شرک است. نوع دوّم، از ویژگی‌های اولیا است و اعتقاد به این نوع [[علم غیب]] برای آنها عین توحید است. برخی از وهابیان پنداشته‌اند که اعتقاد به [[علم غیب]] اولیا، اختصاص به شیعیان دارد؛ از این رو اقدام به تکفیر آنها نموده‌اند. در این نوشتار با استناد به منابع و روایات [[اهل سنت]] به اثبات رسیده است که این اعتقاد مخصوص شیعیان نیست؛ پس اگر چنین باوری موجب کفر و شرک باشد، خود این گروه ناخودآگاه در دام آن افتاده است»<ref>[http://imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B3%D9%86%D8%AA_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) علم غیب از منظر قرآن و سنت]</ref>
::::::«گروه وهابیت بر این باورند که [[علم غیب]] مخصوص خدای متعال است. بر این اساس، اعتقاد به [[علم غیب]] اولیای خدا را موجب کفر و شرک می‌دانند. این باور ناشی از برداشت نادرست از برخی آیات مربوط به این مسأله و عدم توجه به آیات دیگر است. این نوشتار در صدد است که با نگاه جامع به همه این آیات و بااستفاده از روایات شیعه و سنی به اثبات رساند: [[علم غیب]] بر دو نوع است: [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|یکی علم غیب ذاتی]] و دیگری [[علم غیب]] خدا دادی. نوع اول مخصوص خدای متعال است و اثبات آن برای غیر خدا موجب کفر و شرک است. نوع دوّم، از ویژگی‌های اولیا است و اعتقاد به این نوع [[علم غیب]] برای آنها عین توحید است. برخی از وهابیان پنداشته‌اند که اعتقاد به [[علم غیب]] اولیا، اختصاص به شیعیان دارد؛ از این رو اقدام به تکفیر آنها نموده‌اند. در این نوشتار با استناد به منابع و روایات [[اهل سنت]] به اثبات رسیده است که این اعتقاد مخصوص شیعیان نیست؛ پس اگر چنین باوری موجب کفر و شرک باشد، خود این گروه ناخودآگاه در دام آن افتاده است»<ref>[http://imamatpedia.com/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85_%D8%BA%DB%8C%D8%A8_%D8%A7%D8%B2_%D9%85%D9%86%D8%B8%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86_%D9%88_%D8%B3%D9%86%D8%AA_(%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87) علم غیب از منظر قرآن و سنت]</ref>
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۲. حجت الاسلام و المسلمین موسوی؛
خط ۱۵۷: خط ۱۴۶:
::::::«اقسام [[علم غیب]]: [[علم غیب]] بر دو قسم است؛ یکی [[علم غیب]] ذاتی و استقلالی: آن دانشی است که از درون موجودی سرچشمه گرفته که برای آن حد و مرزی نیست. چنین علم غیبی منحصر به فرد و مخصوص ذات اقدس پروردگار است و از حیطه عقل بشر خارج و انسان از آگاهی به آن عاجز است. دیگری [[علم غیب]] تبعی و غیر استقلالی: دانشی است که به اراده الهی در اختیار انبیاء و اولیاء قرار می‌گیرد.»<ref>[[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]؛ ص ۳۷.]</ref>.
::::::«اقسام [[علم غیب]]: [[علم غیب]] بر دو قسم است؛ یکی [[علم غیب]] ذاتی و استقلالی: آن دانشی است که از درون موجودی سرچشمه گرفته که برای آن حد و مرزی نیست. چنین علم غیبی منحصر به فرد و مخصوص ذات اقدس پروردگار است و از حیطه عقل بشر خارج و انسان از آگاهی به آن عاجز است. دیگری [[علم غیب]] تبعی و غیر استقلالی: دانشی است که به اراده الهی در اختیار انبیاء و اولیاء قرار می‌گیرد.»<ref>[[گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]؛ ص ۳۷.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۳. حجت الاسلام و المسلمین خوش‌باور؛
خط ۱۶۹: خط ۱۵۷:
::::::'''ج. رؤیای صادقانه یا خواب‌های راستین:''' [[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادقه یکی دیگر از وسایل آگاهی از غیب است]] همچون حضرت ابراهیم که از طریق رؤیا آگاه شد که از جانب خدا مأمور است که فرزند خود اسماعیل را ذبح کند و آن چنان به صحت خواب خود ایمان داشت که مقدمات آن را فراهم ساخت. و حضرت یعقوب و یوسف{{عم}} از طریق علم تعبیر خواب، حوادثی را پیش‌بینی می‌کردند و از امور پنهان از حس، گزارش می‌دادند و لذا محققان اسلامی یکی از طرق وحی را رویاهاي صادق و خواب راستین می دانند»<ref>[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]؛ ص ۱۰.</ref>.
::::::'''ج. رؤیای صادقانه یا خواب‌های راستین:''' [[رابطه رؤیای صادق با علم غیب معصوم چیست؟ (پرسش)|رؤیای صادقه یکی دیگر از وسایل آگاهی از غیب است]] همچون حضرت ابراهیم که از طریق رؤیا آگاه شد که از جانب خدا مأمور است که فرزند خود اسماعیل را ذبح کند و آن چنان به صحت خواب خود ایمان داشت که مقدمات آن را فراهم ساخت. و حضرت یعقوب و یوسف{{عم}} از طریق علم تعبیر خواب، حوادثی را پیش‌بینی می‌کردند و از امور پنهان از حس، گزارش می‌دادند و لذا محققان اسلامی یکی از طرق وحی را رویاهاي صادق و خواب راستین می دانند»<ref>[[علم غیب از دیدگاه فریقین (پایان‌نامه)|علم غیب از دیدگاه فریقین]]؛ ص ۱۰.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین انسان؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۴. حجت الاسلام و المسلمین انسان؛
خط ۱۷۹: خط ۱۶۶:
:::::*[[غیب]] نسبی: چیزی است که تنها در برخی مقاطع وجودی برای برخی از افراد [[غیب]] باشد؛ مانند: فرشتگان، اخبار گذشتگان و اخبار مربوط به آینده و ... . چنین مواردی که برای بیشتر مردم از مغیبات است برای [[پیامبر]]{{صل}} و اولیای خداوند [[غیب]] نیست؛ از این رو، [[امام علی]]{{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|" لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينا"}}<ref>شافعی، [[محمد بن طلحه]]؛ مطالب السؤال فی مناقب آل الرسول، ص ۹۲.</ref>»<ref>[[امامت در استنادهای قرآنی امام رضا (مقاله)|امامت در استنادهای قرآنی امام رضا]]، ص ۶۵ و ۶۶.</ref>.
:::::*[[غیب]] نسبی: چیزی است که تنها در برخی مقاطع وجودی برای برخی از افراد [[غیب]] باشد؛ مانند: فرشتگان، اخبار گذشتگان و اخبار مربوط به آینده و ... . چنین مواردی که برای بیشتر مردم از مغیبات است برای [[پیامبر]]{{صل}} و اولیای خداوند [[غیب]] نیست؛ از این رو، [[امام علی]]{{ع}} می‌فرمایند: {{عربی|" لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينا"}}<ref>شافعی، [[محمد بن طلحه]]؛ مطالب السؤال فی مناقب آل الرسول، ص ۹۲.</ref>»<ref>[[امامت در استنادهای قرآنی امام رضا (مقاله)|امامت در استنادهای قرآنی امام رضا]]، ص ۶۵ و ۶۶.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. آقای دکتر پاشایی (پژوهشگر مرکز فقهی ائمه اطهار)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۵. آقای دکتر پاشایی (پژوهشگر مرکز فقهی ائمه اطهار)؛
خط ۱۸۷: خط ۱۷۳:
::::::«مسئله غیب و علم به آن، در منابع وحیانی ریشه دارد. از مجموع آیات و روایات مربوط به این موضوع چنین استفاده می‌شود که دو قسم [[علم غیب]] وجود دارد: علم غیب محدود و [[علم غیب]] نامحدود. آنچه به طور قطع تمام مبانی و رویکردهای متفاوت علمای اسلامی را دربرمی‌گیرد این است که [[علم غیب]] نامحدود "مطلق"، تنها و بالذات در اختیار خداوند است؛ اما [[علم غیب]] محدود "صرف نظر از بحث‌های مفهومی" با توجه به ظرفیت‌ها و استعدادهای متفاوت بشری، در اختیار غیر خداوند قرار می‌گیرد. پس باب غیب به هر طریق بر روی انسان‌ها باز است و اتصال به جهان غیب و اطلاع یافتن از آن برای غیرخداوند ممکن است»<ref>[http://alwahabiyah.com/fa/Article/View/128074/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D9%82%D9%81%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%A1- پایگاه تخصصی نقد وهابیت].</ref>.
::::::«مسئله غیب و علم به آن، در منابع وحیانی ریشه دارد. از مجموع آیات و روایات مربوط به این موضوع چنین استفاده می‌شود که دو قسم [[علم غیب]] وجود دارد: علم غیب محدود و [[علم غیب]] نامحدود. آنچه به طور قطع تمام مبانی و رویکردهای متفاوت علمای اسلامی را دربرمی‌گیرد این است که [[علم غیب]] نامحدود "مطلق"، تنها و بالذات در اختیار خداوند است؛ اما [[علم غیب]] محدود "صرف نظر از بحث‌های مفهومی" با توجه به ظرفیت‌ها و استعدادهای متفاوت بشری، در اختیار غیر خداوند قرار می‌گیرد. پس باب غیب به هر طریق بر روی انسان‌ها باز است و اتصال به جهان غیب و اطلاع یافتن از آن برای غیرخداوند ممکن است»<ref>[http://alwahabiyah.com/fa/Article/View/128074/%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D8%A8%D9%87-%D8%B4%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1-%D8%A7%D9%84%D9%82%D9%81%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D8%A1- پایگاه تخصصی نقد وهابیت].</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشکده اصول دین)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۶. خانم میرترابی حسینی (پژوهشگر دانشکده اصول دین)؛
خط ۱۹۵: خط ۱۸۰:
::::::«یکی از تقسیمات [[علم غیب]]، تقسیم آن به لحاظِ عالِم به آن است. بر این اساس می‌توان [[علم غیب]] را به چند قِسم، منقسم کرد مثل: [[علم غیب]] خداوند<ref>ر.ک. انعام ۶: ۵۹، یونس ۱۰: ۲۰، بقره ۲: ۳۳، فاطر ۳۵: ۳۸ .</ref>، [[علم غیب]] فرشتگان<ref>ر.ک. بقره ۲: ۳۱.</ref>، [[علم غیب]] انسان‌ها، که مراد از [[علم غیب]] انسان‌ها، گاه [[علم غیب]] اولیاء الهی <ref>ر.ک. جن ۷۲: ۲۷-۲۶، آل عمران ۳: ۱۷۹.</ref> مانند انبیاء{{صل}} و ائمه{{عم}} و گاه، [[علم غیب]] انسان‌هایِ عادی است.<ref>ر.ک. آل عمران ۳: ۴۶-۴۳، هود ۱۱: ۷۱-۶۹، قصص ۲۸: ۷.</ref> در دسته‌ای از آیات [[علم غیب]]، مخصوص خداوند دانسته شده <ref>ر.ک. نمل ۲۷: ۶۵، مائده ۵: ۱۰۹ و ۱۱۶.</ref> و مفاد دسته‌ای دیگر، دالّ بر امکان آگاهی بر غیب، برای غیر خداوند است. به عنوان مثال از آیاتِ مربوط به داستان خضر{{ع}} و حَضرت موسی{{ع}} <ref>ر.ک. کهف ۱۸: ۸۶ – ۶۰.</ref> و نیز از آیاتِ مربوط به تعلیم اسماء به حضرت آدم{{ع}} <ref>بقره ۲: ۳۳ – ۳۰.</ref> استفاده می‌شود که [[علم غیب]] برای غیر خداوند، ممکن و متحقّق است. برای جمع بین این دو دسته آیات می‌گوییم: [[علم غیب]] به دو گونه است: "ذاتی" و "اکتسابی". "علم غیب ذاتی"؛ فقط از آن خداوند است و آیات دالّ بر انحصار [[علم غیب]] به خداوند، ناظر به این معنی می‌باشند. "علم غیب اکتسابی"؛ که از طریق وحی یا اسباب دیگر به برخی مخلوقات عطا می‌شود و در مورد خداوند، این قسم علم غیب، متصوَّر و ممکن نیست. [[علم غیب]] به لحاظ وسعت و ضیق دایرۀ آن، به دو قسم "محدود" و "نامحدود" تقسیم می‌شود و فقط [[علم غیب]] الهی است که اصالتاً به تناسب ذات وی، نامحدود است.»<ref>[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]؛ ص ۶۸.</ref>.
::::::«یکی از تقسیمات [[علم غیب]]، تقسیم آن به لحاظِ عالِم به آن است. بر این اساس می‌توان [[علم غیب]] را به چند قِسم، منقسم کرد مثل: [[علم غیب]] خداوند<ref>ر.ک. انعام ۶: ۵۹، یونس ۱۰: ۲۰، بقره ۲: ۳۳، فاطر ۳۵: ۳۸ .</ref>، [[علم غیب]] فرشتگان<ref>ر.ک. بقره ۲: ۳۱.</ref>، [[علم غیب]] انسان‌ها، که مراد از [[علم غیب]] انسان‌ها، گاه [[علم غیب]] اولیاء الهی <ref>ر.ک. جن ۷۲: ۲۷-۲۶، آل عمران ۳: ۱۷۹.</ref> مانند انبیاء{{صل}} و ائمه{{عم}} و گاه، [[علم غیب]] انسان‌هایِ عادی است.<ref>ر.ک. آل عمران ۳: ۴۶-۴۳، هود ۱۱: ۷۱-۶۹، قصص ۲۸: ۷.</ref> در دسته‌ای از آیات [[علم غیب]]، مخصوص خداوند دانسته شده <ref>ر.ک. نمل ۲۷: ۶۵، مائده ۵: ۱۰۹ و ۱۱۶.</ref> و مفاد دسته‌ای دیگر، دالّ بر امکان آگاهی بر غیب، برای غیر خداوند است. به عنوان مثال از آیاتِ مربوط به داستان خضر{{ع}} و حَضرت موسی{{ع}} <ref>ر.ک. کهف ۱۸: ۸۶ – ۶۰.</ref> و نیز از آیاتِ مربوط به تعلیم اسماء به حضرت آدم{{ع}} <ref>بقره ۲: ۳۳ – ۳۰.</ref> استفاده می‌شود که [[علم غیب]] برای غیر خداوند، ممکن و متحقّق است. برای جمع بین این دو دسته آیات می‌گوییم: [[علم غیب]] به دو گونه است: "ذاتی" و "اکتسابی". "علم غیب ذاتی"؛ فقط از آن خداوند است و آیات دالّ بر انحصار [[علم غیب]] به خداوند، ناظر به این معنی می‌باشند. "علم غیب اکتسابی"؛ که از طریق وحی یا اسباب دیگر به برخی مخلوقات عطا می‌شود و در مورد خداوند، این قسم علم غیب، متصوَّر و ممکن نیست. [[علم غیب]] به لحاظ وسعت و ضیق دایرۀ آن، به دو قسم "محدود" و "نامحدود" تقسیم می‌شود و فقط [[علم غیب]] الهی است که اصالتاً به تناسب ذات وی، نامحدود است.»<ref>[[علم لدنی در قرآن و حدیث (پایان‌نامه)|علم لدنی در قرآن و حدیث]]؛ ص ۶۸.</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۷. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۷. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
خط ۲۰۶: خط ۱۹۰:
:::::*'''قسم سوم:''' از امور غیبی،‌ اکتشافات علمی بشر هستند که مدت‌ها برای انسان غایب بود و پس از آن وارد قلمرو حس انسان شد. قوانینی مانند قانون جاذبه زمین،‌ قانون گریز از مرکز و ... از جمله این قوانین هستند. با نظر به این اقسام سه گانه روشن شد که برخی امور غیبی مانند شناخت حقیقت ذات خداوند متعال محال است به صید قوای انسان در آید و برخی دیگر ممکن است، انسان بتواند به آنها دست پیدا کند»<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در  مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآن‌پژوهی]</ref>.
:::::*'''قسم سوم:''' از امور غیبی،‌ اکتشافات علمی بشر هستند که مدت‌ها برای انسان غایب بود و پس از آن وارد قلمرو حس انسان شد. قوانینی مانند قانون جاذبه زمین،‌ قانون گریز از مرکز و ... از جمله این قوانین هستند. با نظر به این اقسام سه گانه روشن شد که برخی امور غیبی مانند شناخت حقیقت ذات خداوند متعال محال است به صید قوای انسان در آید و برخی دیگر ممکن است، انسان بتواند به آنها دست پیدا کند»<ref>[http://intjz.net/maqalat/sh-elm%20ghib.html#_ednref11 جستاری در  مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآن‌پژوهی]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۸. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛
خط ۲۱۵: خط ۱۹۸:
::::::«[[علم غیب]] [[امامان]]{{عم}} بر دو گونه تصور می‌شود: ۱. از درون و بدون تعلیم الهی، آگاه باشند. ۲. خدای آگاه، به [[پیامبران]] تعلیم کرده باشد و [[امامان]] نیز هر کدام از امام قبل، و سرانجام از [[پیامبر]] آموخته باشند و یا خداوند از راه دیگری به آنان تعلیم کرده باشد. دانشمندان شیعه همگی تصریح کرده‌اند که آگاهی [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} از غیب، ذاتی و بدون تعلیم الهی نیست و به گونه دوم؛ یعنی به تعلیم الهی است و کسانی که علم [[امامان]]{{عم}} را ذاتی و بدون تعلیم الهی بدانند و علم آنان را به گونه علم الهی بدانند از « غلاه»<ref>غلاه، کسانی که [[امامان]]{{عم}} را از حدود موجود امکانی خارج دانسته و برخی از صفاتی را که اختصاص به خدا دارد بر آنان ثابت می‌دانند</ref> به شمار می‌آیند»<ref>[http://www.porseman.org/Q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=129891 وبگاه پرسمان.]</ref>.
::::::«[[علم غیب]] [[امامان]]{{عم}} بر دو گونه تصور می‌شود: ۱. از درون و بدون تعلیم الهی، آگاه باشند. ۲. خدای آگاه، به [[پیامبران]] تعلیم کرده باشد و [[امامان]] نیز هر کدام از امام قبل، و سرانجام از [[پیامبر]] آموخته باشند و یا خداوند از راه دیگری به آنان تعلیم کرده باشد. دانشمندان شیعه همگی تصریح کرده‌اند که آگاهی [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} از غیب، ذاتی و بدون تعلیم الهی نیست و به گونه دوم؛ یعنی به تعلیم الهی است و کسانی که علم [[امامان]]{{عم}} را ذاتی و بدون تعلیم الهی بدانند و علم آنان را به گونه علم الهی بدانند از « غلاه»<ref>غلاه، کسانی که [[امامان]]{{عم}} را از حدود موجود امکانی خارج دانسته و برخی از صفاتی را که اختصاص به خدا دارد بر آنان ثابت می‌دانند</ref> به شمار می‌آیند»<ref>[http://www.porseman.org/Q/vservice.aspx?logo=images/right.jpg&id=129891 وبگاه پرسمان.]</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱۹. پژوهشگران پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش