پرش به محتوا

دلایل شخص معین بودن دجال چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پاسخ نخست== +== پاسخ نخست ==))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۲۶: خط ۲۶:
:::::#بصره<ref>الدانی، عثمان بن سعید، السنن الواردة فی الفتن و غوائلها و الساعة و أشراطها، ۱۱۷۶.</ref>؛
:::::#بصره<ref>الدانی، عثمان بن سعید، السنن الواردة فی الفتن و غوائلها و الساعة و أشراطها، ۱۱۷۶.</ref>؛
:::::#مکانی بین شام و عراق<ref>قزوینی (ابن‌ماجه)، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، ج۲، ۱۳۵۶.</ref>.
:::::#مکانی بین شام و عراق<ref>قزوینی (ابن‌ماجه)، محمد بن یزید، سنن ابن‌ماجه، ج۲، ۱۳۵۶.</ref>.
::::::روایات [[شیعه]] نیز مانند روایات [[اهل‌سنت]] در بیان مکان [[خروج دجال]] هم‌نوا نبوده و مکان‌های متفاوتی را به عنوان مکان [[خروج دجال]] معرفی می‌کنند:
 
روایات [[شیعه]] نیز مانند روایات [[اهل‌سنت]] در بیان مکان [[خروج دجال]] هم‌نوا نبوده و مکان‌های متفاوتی را به عنوان مکان [[خروج دجال]] معرفی می‌کنند:
:::::#قزوین<ref>راوندی، قطب‌الدین، الخرائج و الجرائح، ج۳، ۱۱۴۸.</ref>؛
:::::#قزوین<ref>راوندی، قطب‌الدین، الخرائج و الجرائح، ج۳، ۱۱۴۸.</ref>؛
:::::#جور و کرمان<ref>ابن‌طاووس، علی بن مــوسی، الإقبال بالأعمال، ۱۸۲؛ طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، ۲۶۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۱۸، ۱۲۲.</ref>؛
:::::#جور و کرمان<ref>ابن‌طاووس، علی بن مــوسی، الإقبال بالأعمال، ۱۸۲؛ طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، ۲۶۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۱۸، ۱۲۲.</ref>؛
خط ۳۳: خط ۳۴:
:::::#منطقه‌ای در بصره که برخی آن را میسان می‌نامند، برخی سفوان و برخی سنام<ref>ابن‌طاووس، علی بن مــوسی، الإقبال بالأعمال، ۲۶۶.</ref>؛
:::::#منطقه‌ای در بصره که برخی آن را میسان می‌نامند، برخی سفوان و برخی سنام<ref>ابن‌طاووس، علی بن مــوسی، الإقبال بالأعمال، ۲۶۶.</ref>؛
:::::#خراسان<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ۱۶؛ ابن‌طاووس، علی بن مــوسی، الإقبال بالأعمال، ۳۰۰.</ref>. با استناد به این احادیث، برخی گفته‌اند: بلخ و سیستان و مرو و خراسان چه نسبتی می‌تواند با فرهنگ غرب داشته باشد؟ و این خود یکی از شواهدی است که [[دجال]] فرد است نه طرز فکر و فرهنگ و دست‌کم اگر هم اشاره به فرهنگ باشد، باز فردی مبتکر و مبتدع است که جلودار آن فرهنگ فاسد خواهد بود<ref>طبسی، نجم‌الدین، تا [[ظهور]]، ج۲، ۳۷۲-۳۷۵.</ref>.
:::::#خراسان<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ۱۶؛ ابن‌طاووس، علی بن مــوسی، الإقبال بالأعمال، ۳۰۰.</ref>. با استناد به این احادیث، برخی گفته‌اند: بلخ و سیستان و مرو و خراسان چه نسبتی می‌تواند با فرهنگ غرب داشته باشد؟ و این خود یکی از شواهدی است که [[دجال]] فرد است نه طرز فکر و فرهنگ و دست‌کم اگر هم اشاره به فرهنگ باشد، باز فردی مبتکر و مبتدع است که جلودار آن فرهنگ فاسد خواهد بود<ref>طبسی، نجم‌الدین، تا [[ظهور]]، ج۲، ۳۷۲-۳۷۵.</ref>.
::::::'''نقد:''' در متن ادعای یادشده، دو دلیل بر شخص بودن [[دجال]] ذکر شده است؛ دلیل نخست بر این‌که مراد از [[دجال]] در این احادیث شخص معین است، این است که مکان‌های یاد شده هیچ‌ کدام از سرزمین غرب نیستند. بنابراین اگر مقصود از [[دجال]] سمبل باشد، فرهنگ غرب نخواهد بود، لکن به نظر می‌رسد این استدلال اخص از مدعاست؛ زیرا تنها سمبل نبودن [[دجال]] برای فرهنگ غرب از آن استفاده می‌شود و نه سمبل هر فرهنگ الحادی بودن. و اما دلیل دوم و ادامه سخن که در واقع تنزل از مدعاست، درصدد شخص معین بودن [[دجال]]، البته به عنوان رهبر و جلودار است، ولی در هر حال سمبل بودن [[دجال]] را نفی نمی‌کند. به عبارت دیگر، سخن در مفاد روایات است که آیا از این روایات برمی‌آید که [[دجال]] شخص است یا نماد یک فرهنگ، نه این‌که هر فرهنگی به رهبری نیاز دارد که نظریه‌پرداز از این جهت اظهار نظر نکرده است. بنابراین روایات یادشده می‌تواند هم به فرد معین اشاره داشته باشد و هم به فرهنگ. اما ممکن است به وجه دیگری گفته شود: از این روایات به لحاظ این‌که مکان‌های متعدد برای یک نفر ذکر شده است، قطعاً منظور از آن‌ها نماد فرهنگ است و نه شخص معین؛ زیرا شخص معین نمی‌تواند از چند جا خروج کند. در پاسخ این ایده می‌توان گفت: روایات چندین جا را مشخص نکرده‌اند، بلکه هر کدام از یک مکان نام برده‌اند. از این‌رو بنابر هر روایتی، فقط خصوص همان مکان که در آن روایت ذکر شده، محل خروج [[دجال]] باشد یا این‌که بنا بر جمع روایات، ممکن است یک مکان به عنوان مرکز خروج یا نقطه آغاز خروج باشد و مکان‌های دیگر شعاع‌های حرکت [[دجال]] یا مراحل حرکت و نقطه‌های استقرار بعدی او و یا محل استقرار برخی از فرماندهان زیر دست او باشد. بنابراین با استدلال یادشده نمی‌توان دلالت روایات مورد بحث بر نماد فرهنگ و جریان بودن را از آن‌ها استفاده کرد. از سوی دیگر، همان‌گونه که محل خروج شخص می‌تواند بنا بر توجیه‌هایی که ذکر شد، چند مکان به شمار آید، تعدد محل فرهنگ را نیز می‌توان با محل آغاز یا مرکز ثقل بودن فرهنگ و نقطه‌های بعدی یا محل استقرار شاخه‌های آن توجیه کرد. بر این اساس هرگز نمی‌توان از این احادیث خصوص فرد معین و یا نماد فرهنگ بودن [[دجال]] را اثبات کرد»<ref>[[کاوس روحی برندق|روحی برندق، کاوس]]، [[نصرت نیل‌ساز|نیل‌ساز، نصرت]]، [[سحر صدری|صدری،سحر]]؛ [[دجال در نگاه احادیث فریقین (مقاله)|دجال در نگاه احادیث فریقین]]، ص127-159.</ref>.
 
'''نقد:''' در متن ادعای یادشده، دو دلیل بر شخص بودن [[دجال]] ذکر شده است؛ دلیل نخست بر این‌که مراد از [[دجال]] در این احادیث شخص معین است، این است که مکان‌های یاد شده هیچ‌ کدام از سرزمین غرب نیستند. بنابراین اگر مقصود از [[دجال]] سمبل باشد، فرهنگ غرب نخواهد بود، لکن به نظر می‌رسد این استدلال اخص از مدعاست؛ زیرا تنها سمبل نبودن [[دجال]] برای فرهنگ غرب از آن استفاده می‌شود و نه سمبل هر فرهنگ الحادی بودن. و اما دلیل دوم و ادامه سخن که در واقع تنزل از مدعاست، درصدد شخص معین بودن [[دجال]]، البته به عنوان رهبر و جلودار است، ولی در هر حال سمبل بودن [[دجال]] را نفی نمی‌کند. به عبارت دیگر، سخن در مفاد روایات است که آیا از این روایات برمی‌آید که [[دجال]] شخص است یا نماد یک فرهنگ، نه این‌که هر فرهنگی به رهبری نیاز دارد که نظریه‌پرداز از این جهت اظهار نظر نکرده است. بنابراین روایات یادشده می‌تواند هم به فرد معین اشاره داشته باشد و هم به فرهنگ. اما ممکن است به وجه دیگری گفته شود: از این روایات به لحاظ این‌که مکان‌های متعدد برای یک نفر ذکر شده است، قطعاً منظور از آن‌ها نماد فرهنگ است و نه شخص معین؛ زیرا شخص معین نمی‌تواند از چند جا خروج کند. در پاسخ این ایده می‌توان گفت: روایات چندین جا را مشخص نکرده‌اند، بلکه هر کدام از یک مکان نام برده‌اند. از این‌رو بنابر هر روایتی، فقط خصوص همان مکان که در آن روایت ذکر شده، محل خروج [[دجال]] باشد یا این‌که بنا بر جمع روایات، ممکن است یک مکان به عنوان مرکز خروج یا نقطه آغاز خروج باشد و مکان‌های دیگر شعاع‌های حرکت [[دجال]] یا مراحل حرکت و نقطه‌های استقرار بعدی او و یا محل استقرار برخی از فرماندهان زیر دست او باشد. بنابراین با استدلال یادشده نمی‌توان دلالت روایات مورد بحث بر نماد فرهنگ و جریان بودن را از آن‌ها استفاده کرد. از سوی دیگر، همان‌گونه که محل خروج شخص می‌تواند بنا بر توجیه‌هایی که ذکر شد، چند مکان به شمار آید، تعدد محل فرهنگ را نیز می‌توان با محل آغاز یا مرکز ثقل بودن فرهنگ و نقطه‌های بعدی یا محل استقرار شاخه‌های آن توجیه کرد. بر این اساس هرگز نمی‌توان از این احادیث خصوص فرد معین و یا نماد فرهنگ بودن [[دجال]] را اثبات کرد»<ref>[[کاوس روحی برندق|روحی برندق، کاوس]]، [[نصرت نیل‌ساز|نیل‌ساز، نصرت]]، [[سحر صدری|صدری،سحر]]؛ [[دجال در نگاه احادیث فریقین (مقاله)|دجال در نگاه احادیث فریقین]]، ص127-159.</ref>.


{{پرسمان خروج دجال}}
{{پرسمان خروج دجال}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش