دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
دلیل قرآنی علم غیب پیامبران چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۲:۱۰
، ۲۴ دسامبر ۲۰۲۱جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-}} {{پاسخ پرسش +}} {{پاسخ پرسش )) |
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
:::::# آیاتی که به طور کلی آگاهی پیامبران را از غیب، تصدیق میکند و میفرماید: خداوند پیامبران خویش را از امور پنهان، آگاه میسازد. | :::::# آیاتی که به طور کلی آگاهی پیامبران را از غیب، تصدیق میکند و میفرماید: خداوند پیامبران خویش را از امور پنهان، آگاه میسازد. | ||
:::::# آیاتی است که به روشنی گواهی میدهد پیامبران در موارد مخصوصی، از غیب خبر دادهاند و یا برخی از بندگان خدا که پیامبر هم نبودهاند مانند مادر [[موسی]]{{ع}} با جهان غیب ارتباط پیدا کرده و از امور پنهانی آگاه شدهاند، و در حقیقت، آن نویدی که در آیات گروه اوّل داده شده که خداوند برخی از بندگان خود را از غیب آگاه میسازد در آیات گروه دوم جامه تحقق پوشیده و در پارهای از موارد از غیب خبر دادهاند و یا از غیب آگاه شدهاند. | :::::# آیاتی است که به روشنی گواهی میدهد پیامبران در موارد مخصوصی، از غیب خبر دادهاند و یا برخی از بندگان خدا که پیامبر هم نبودهاند مانند مادر [[موسی]]{{ع}} با جهان غیب ارتباط پیدا کرده و از امور پنهانی آگاه شدهاند، و در حقیقت، آن نویدی که در آیات گروه اوّل داده شده که خداوند برخی از بندگان خود را از غیب آگاه میسازد در آیات گروه دوم جامه تحقق پوشیده و در پارهای از موارد از غیب خبر دادهاند و یا از غیب آگاه شدهاند. | ||
'''آیات گروه نخست''' | |||
::::::* {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِن تُؤْمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ]]}}<ref>«خدا شما را بر غیب مطلع نمیکند، ولی از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند پس به خدا و فرستادگان او ایمان بیاورید و اگر ایمان بیاورید و پرهیزگار باشد پاداشی بزرگ برای شما است». سوره آل عمران، آیه ١٧٩.</ref>. | ::::::* {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِن تُؤْمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ]]}}<ref>«خدا شما را بر غیب مطلع نمیکند، ولی از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند پس به خدا و فرستادگان او ایمان بیاورید و اگر ایمان بیاورید و پرهیزگار باشد پاداشی بزرگ برای شما است». سوره آل عمران، آیه ١٧٩.</ref>. | ||
* {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]]}}<ref>«خدا دانای غیب است پس هیچ کس را بر غیب خویش آگاه نمیکند مگر بندگانی که مورد رضایت او باشند و آن بندگان عبارتند از فرستادگان او، و خدا برای فرستادگان خود از جلو و پشت سرشان، نگهبان قرار میدهد». سوره جن، آیه ٢۶ ٢٧.</ref>. | |||
* {{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۲ تا ۲۴ سوره تکویر علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجْنُونٍ * وَلَقَدْ رَآهُ بِالأُفُقِ الْمُبِينِ * وَمَا هُوَ عَلَى الْغَيْبِ بِضَنِينٍ]]}}<ref>«[[محمد]]{{صل}} دیوانه نیست و فرشته را در افق روشن دیده است و او بر غیب بخیل نیست [[علم غیب]] که بر او القاء میشود اگر صلاح باشد به شما میگوید و بخل نمیکند و از شما پوشیده نمیدارد؛ سوره تکویر، آیه ٢۲ - ٢۴.</ref>. | |||
::::::این بود آیات گروه نخست که به طور کلی آگاهی پیامبران و فرستادگان و بندگان برگزیده او را تصدیق میکند و در صورتی که دقت شود در دلالت این آیات جای هیچ شک و شبههای نیست. البته برخی از دانشمندان، آیات دیگری را هم در این ردیف به شمار آوردهاند.(...) | ::::::این بود آیات گروه نخست که به طور کلی آگاهی پیامبران و فرستادگان و بندگان برگزیده او را تصدیق میکند و در صورتی که دقت شود در دلالت این آیات جای هیچ شک و شبههای نیست. البته برخی از دانشمندان، آیات دیگری را هم در این ردیف به شمار آوردهاند.(...) | ||
::::::'''آیات گروه دوم''' | ::::::'''آیات گروه دوم''' | ||
خط ۳۲: | خط ۳۵: | ||
::::::* {{متن قرآن|[[آیا نوح پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ عَلَى الأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا * إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلاَّ فَاجِرًا كَفَّارًا]]}}<ref>«نوح گفت: پروردگارا از این کافران کسی را روی زمین باقی مگذار، زیرا آنان بندگان تو را گمراه میسازند و جز بدکار و ناسپاس از آنها به دنیا نمیآید». سوره نوح، آیه ٢۶ ٢٧.</ref> | ::::::* {{متن قرآن|[[آیا نوح پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَقَالَ نُوحٌ رَّبِّ لا تَذَرْ عَلَى الأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا * إِنَّكَ إِن تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلا يَلِدُوا إِلاَّ فَاجِرًا كَفَّارًا]]}}<ref>«نوح گفت: پروردگارا از این کافران کسی را روی زمین باقی مگذار، زیرا آنان بندگان تو را گمراه میسازند و جز بدکار و ناسپاس از آنها به دنیا نمیآید». سوره نوح، آیه ٢۶ ٢٧.</ref> | ||
::::::* {{متن قرآن|[[آیا نوح پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلاَّ مَن قَدْ آمَنَ فَلاَ تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ]]}}<ref>«به نوح وحی شد که از قوم تو جز آنان که از پیش ایمان آوردهاند کسی هرگز ایمان نمیآورد، پس، از کارهای آنان محزون و غمگین مباش». سوره هود، آیه ٣۶.</ref>. | ::::::* {{متن قرآن|[[آیا نوح پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَأُوحِيَ إِلَى نُوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤْمِنَ مِن قَوْمِكَ إِلاَّ مَن قَدْ آمَنَ فَلاَ تَبْتَئِسْ بِمَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ]]}}<ref>«به نوح وحی شد که از قوم تو جز آنان که از پیش ایمان آوردهاند کسی هرگز ایمان نمیآورد، پس، از کارهای آنان محزون و غمگین مباش». سوره هود، آیه ٣۶.</ref>. | ||
* {{متن قرآن|[[آیا یعقوب پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ * قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ * وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ]]}}<ref>«هنگامی که یوسف به پدرش یعقوب گفت: ای پدر! در عالم رؤیا و خواب دیدم که یازده ستاره و خورشید و ماه بر من سجده میکنند، یعقوب {{ع}} گفت: ای پسر! خواب خویش را برای برادرانت مگو که با تو از در مکر و حیله وارد میشوند، شیطان دشمن آشکار انسان است. این چنین پروردگارت تو را برمیگزیند،و تعبیر رؤیا به تو میآموزد، و نعمت خویش را بر تو و خاندان یعقوب کامل میکند چنان که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق نعمت خود را کامل کرده بود. پروردگارت دانا و حکیم است». سوره یوسف، آیه ۴ - ۶.</ref>. | |||
* {{متن قرآن|[[آیا یعقوب پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ * وَلَمَّا فَصَلَتِ الْعِيرُ قَالَ أَبُوهُمْ إِنِّي لَأَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ لَوْلاَ أَن تُفَنِّدُونِ]]}}<ref>«این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود، و همه خاندانتان را نزد من آورید. * و چون کاروان (از شهر مصر) بیرون رفت پدرشان (در کنعان) گفت: اگر مرا گول و خرف ندانید، من بوی یوسف را میشنوم».سوره یوسف، آیه ٩۳ و ٩۴.</ref>. | |||
::::::* {{متن قرآن|[[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ]]}}<ref>«یوسف {{ع}} آنگاه که پدر و مادر و برادران خود را در برابر خود سجدهکنان دید گفت: پرورگارا به من سلطنت و فرمانروایی و تأویل احادیث و تعبیر خواب آموختی، ای آفریدگار آسمانها و زمین، تو در دنیا و آخرت ولیّ من هستی مرا مسلمان بمیران و به بندگان شایستهات ملحق کن». همان سوره، آیه ١٠١.</ref>. | ::::::* {{متن قرآن|[[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ]]}}<ref>«یوسف {{ع}} آنگاه که پدر و مادر و برادران خود را در برابر خود سجدهکنان دید گفت: پرورگارا به من سلطنت و فرمانروایی و تأویل احادیث و تعبیر خواب آموختی، ای آفریدگار آسمانها و زمین، تو در دنیا و آخرت ولیّ من هستی مرا مسلمان بمیران و به بندگان شایستهات ملحق کن». همان سوره، آیه ١٠١.</ref>. | ||
* {{متن قرآن|[[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانَ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ * ...يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُمَا فَيَسْقِي رَبَّهُ خَمْرًا وَأَمَّا الآخَرُ فَيُصْلَبُ فَتَأْكُلُ الطَّيْرُ مِن رَّأْسِهِ قُضِيَ الأَمْرُ الَّذِي فِيهِ تَسْتَفْتِيَانِ...]]}}<ref>«هنگامی که یوسف {{ع}} زندانی شد دو جوان هم با او زندانی شدند یک روز یکی از آنها به یوسف {{ع}} گفت: خواب دیدم که انگوری میفشارم و دیگری گفت: خواب دیدم که نانی بر روی سر گذاردهام و پرندگان از آن نان میخورند و هر دو تعبیر خواب خود را از یوسف {{ع}} خواستند و گفتند ما تو را از نیکوکاران میبینیم یوسف در تعبیر خواب اوّلی فرمود: تو ساقی پادشاه میشوی و به دومی گفت: تو را به دار میزنند و مرغان هوا بخشی از سرت را میخورند...». همان سوره، آیه ٣۶ - ۴۴.</ref>. | |||
* {{متن قرآن|[[آیا یوسف پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَقَالَ الْمَلِكُ إِنِّي أَرَى سَبْعَ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعَ سُنبُلاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ... يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ أَفْتِنَا فِي سَبْعِ بَقَرَاتٍ سِمَانٍ يَأْكُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجَافٌ وَسَبْعِ سُنبُلاتٍ خُضْرٍ وَأُخَرَ يَابِسَاتٍ لَّعَلِّي أَرْجِعُ إِلَى النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَعْلَمُونَ * قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتُّمْ فَذَرُوهُ فِي سُنبُلِهِ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تَأْكُلُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ سَبْعٌ شِدَادٌ يَأْكُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلاَّ قَلِيلاً مِّمَّا تُحْصِنُونَ * ثُمَّ يَأْتِي مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَامٌ فِيهِ يُغَاثُ النَّاسُ وَفِيهِ يَعْصِرُونَ]]}}<ref>«فرمانروای مصر خوابی به شرح زیر دید: هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را میخورند. و هفت خوشه سبز در کنار هفت خوشه خشکیده قرار دارد. از خواب بیدار شد و تعبیر خواب خود را از اطرافیان خویش خواست سرانجام از یوسف {{ع}} تعبیر آن را خواستند. یوسف {{ع}} در تعبیر این خواب فرمود: هفت سال به طور متوالی کشت میکنید و هر چه درو کردید جز مقدار کمی که میخورید در خوشه بگذارید سپس هفت سال سخت پیش میآید. آنچه را که اندوختهاید مصرف میکنید و تنها اندکی را نگه دارید، پس از آن سال دیگری پیش میآید که در آن باران فراوان میبارد و مردم از قحطی نجات مییابند». همان سوره، آیه ۴٢-۴٩.</ref> | |||
::::::* {{متن قرآن|[[آیا صالح پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ * فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ]]}}<ref>«حضرت صالح به قوم ثمود که برای دعوت آنان به راه خداپرستی برانگیخته شده و ناقهای به عنوان معجزه برای آنان آورده بود گفت: ای قوم! این شتر خدا است که معجزهای برای شما میباشد بگذارید او در زمین خدا چرا کند و به او بدی نرسانید که عذابی نزدیک، شما را فرا میگیرد. امّا آن مردم به سخن صالح {{ع}} اعتنا نکردند و آن شتر را کشتند و خود را مستوجب خشم و عذاب الهی کردند در این هنگام صالح آنان را هشدار داد که پس از سه روز عذاب الهی آنان را خواهد گرفت و اینطور گفت: فقط سه روز در خانههای خود به سر برید و بدانید وعده الهی دروغ نیست». سوره هود ، آیه ۶۴ و ۶۵.</ref>. | ::::::* {{متن قرآن|[[آیا صالح پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ * فَعَقَرُوهَا فَقَالَ تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ]]}}<ref>«حضرت صالح به قوم ثمود که برای دعوت آنان به راه خداپرستی برانگیخته شده و ناقهای به عنوان معجزه برای آنان آورده بود گفت: ای قوم! این شتر خدا است که معجزهای برای شما میباشد بگذارید او در زمین خدا چرا کند و به او بدی نرسانید که عذابی نزدیک، شما را فرا میگیرد. امّا آن مردم به سخن صالح {{ع}} اعتنا نکردند و آن شتر را کشتند و خود را مستوجب خشم و عذاب الهی کردند در این هنگام صالح آنان را هشدار داد که پس از سه روز عذاب الهی آنان را خواهد گرفت و اینطور گفت: فقط سه روز در خانههای خود به سر برید و بدانید وعده الهی دروغ نیست». سوره هود ، آیه ۶۴ و ۶۵.</ref>. | ||
* {{متن قرآن|[[آیا سلیمان پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَوَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَقَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَأُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ]]}}<ref>«سلیمان وارث داود شد و گفت: ای مردم! خدا زبان پرندگان را به ما آموخته است و از همه چیز به ما داده است اینها (برای ما) فضیلت و برتری آشکار است». سوره نمل، آیه ١۶.</ref>. | |||
* {{متن قرآن|[[آیا سلیمان پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِي النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ لا يَحْطِمَنَّكُمْ سُلَيْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لا يَشْعُرُونَ * فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ]]}}<ref>«تا این که سپاهیان سلیمان {{ع}} به وادی مورچگان رسیدند. مورچهای گفت: ای مورچگان به لانههای خود بروید تا سلیمان و سپاهیان او از روی غفلت شما را لگدکوب نکنند. سلیمان از گفتار آن مورچه لبخندی زد و خندان شد». همان سوره، آیه ١٨ و ١٩.</ref>. | |||
* {{متن قرآن|[[آیا سلیمان پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَتَفَقَّدَ الطَّيْرَ فَقَالَ مَا لِيَ لا أَرَى الْهُدْهُدَ أَمْ كَانَ مِنَ الْغَائِبِينَ * لَأُعَذِّبَنَّهُ عَذَابًا شَدِيدًا أَوْ لَأَذْبَحَنَّهُ أَوْ لَيَأْتِيَنِّي بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ * فَمَكَثَ غَيْرَ بَعِيدٍ فَقَالَ أَحَطتُ بِمَا لَمْ تُحِطْ بِهِ وَجِئْتُكَ مِن سَبَإٍ بِنَبَإٍ يَقِينٍ...]]}}<ref>«سلیمان گفت : چرا هدهد را نمیبینم؟ مگر او غایب است؟...کمی بعد، هدهد آمد و به سلیمان گفت: چیزی دیدهام که تو ندیدهای و برای تو از "سبا" خبری درست و یقینی آوردهام...». همان سوره، آیه ٢٠ ٢٢.</ref>. | |||
* {{متن قرآن|[[آیا عیسی پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|...وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ]]}}<ref>«و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (میفرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانهای از پروردگارتان آوردهام؛ من برای شما از گل، (انداموارهای) به گونه پرنده میسازم و در آن میدمم، به اذن خداوند پرندهای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست اگر مؤمن باشید». سوره آل عمران، آیه ۴٩.</ref>. | |||
* {{متن قرآن|[[آیا عیسی پیامبر علم غیب دارد؟ (پرسش)|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ ...]] }}<ref>«مسیح {{ع}} میگوید: ای فرزندان اسرائیل! من پیامبر خدا به سوی شما هستم و تورات موسی را تصدیق میکنم و به آمدن پیامبری که پس از من خواهد آمد و نامش احمد است شما را بشارت و مژده میدهم». سوره صف، آیه ۶.</ref>. | |||
* {{متن قرآن|[[آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ]] }}<ref>«پیامبر گرامی اسلام {{صل}} ، رازی را به یکی از همسران خود گفت (و به او سفارش کرد که آن راز را فاش نکند) ولی او، راز پیامبر را به دیگری گفت، خدا پیامبر را از جریان آگاه ساخت و به او خبر داد که همسرش، راز او را به دیگری گفته است پیامبر با این که آگاه شد همسرش همه راز را به دیگری گفته امّا به قسمتی از آن اشاره کرد و به قسمت دیگر اشاره نکرد یعنی به همسرش گفت از رازی که به تو سپردم فاش ساختهای؟ همسرش او را تصدیق کرد و پرسید چه کسی تو را از این جریان آگاه ساخت؟ پیامبر {{صل}} فرمود: «نَبَّأَنی العَلیمُ الخَبیرُ»؛ خدای دانا و آگاه مرا باخبر ساخت». سوره تحریم، آیه ۳.</ref>. | |||
از آیاتی که تا اینجا نقل شد به خوبی استفاده میشود که پیامبران الهی چون آدم، نوح، یعقوب، یوسف، صالح، داود، سلیمان، عیسی و پیامبر اسلام {{صل}} از غیب خبر داده اند.»<ref>[http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=171&page=3#id85_p85 آگاهی سوم یا علم غیب ، ص ٨۵-١٠۴]</ref> | |||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | == پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | ||
خط ۶۲: | خط ۷۶: | ||
:::::#از آیاتی که [[علم غیب]] را برای افرادی غیر از [[پیامبر]]{{صل}} اثبات میکنند، برای [[علم غیب]] [[امام]]{{ع}} نیز میتوان بهره گرفت؛ | :::::#از آیاتی که [[علم غیب]] را برای افرادی غیر از [[پیامبر]]{{صل}} اثبات میکنند، برای [[علم غیب]] [[امام]]{{ع}} نیز میتوان بهره گرفت؛ | ||
:::::#از کنارهم قراردادن آیاتی نظیر آنچه در سوره سجده، آمده که {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}} <ref> و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.</ref> و {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}} <ref> و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.</ref> میتوان بر [[علم غیب]] [[امام]] استدلال نمود؛ زیرا از طرفی، خداوند [[ائمه]] را به صبر و یقین توصیف میکند و از طرفی انکشاف پرده غیب و رؤیت ملکوت آسمانها و زمـین را مقدمه حصول مقام یقین قرار میدهد. در حقیقت، انکشاف پرده غیب و رؤیت، همان یقین است و یقین و صبر دو ویژگیاند که [[امام]] به آنها توصیف شده است، بنابراین [[علم غیـب]] و رؤیت ملکوت لازمه [[امام]] بودن است. | :::::#از کنارهم قراردادن آیاتی نظیر آنچه در سوره سجده، آمده که {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ}} <ref> و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند؛ سوره سجده، آیه: ۲۴.</ref> و {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}} <ref> و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.</ref> میتوان بر [[علم غیب]] [[امام]] استدلال نمود؛ زیرا از طرفی، خداوند [[ائمه]] را به صبر و یقین توصیف میکند و از طرفی انکشاف پرده غیب و رؤیت ملکوت آسمانها و زمـین را مقدمه حصول مقام یقین قرار میدهد. در حقیقت، انکشاف پرده غیب و رؤیت، همان یقین است و یقین و صبر دو ویژگیاند که [[امام]] به آنها توصیف شده است، بنابراین [[علم غیـب]] و رؤیت ملکوت لازمه [[امام]] بودن است. | ||
در تأیید آنچه استدلال سوم گفته شد، میتوان به آیات سوره تکاثر رجوع کـرد کـه {{متن قرآن|كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ }} <ref> هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۵ - ۶.</ref> رؤیت دوزخ و مشاهده ملکوت جهنم در گرو علم یقینی است و لازمه علم یقینی، کشف حجاب غیب است. از اینرو، تمامی کسانی که دارای سعه وجودیاند و به طور خاص امامان معصـوم{{عم}} که در این جهت سرآمد دیگران به شمار میآیند، کشف غطا و برداشتن پرده امری اجتناب ناپذیر است، {{متن قرآن|فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ}} <ref> پس ما پرده را از (پیش چشم) تو کنار زدیم و امروز چشمت تیزنگر است؛ سوره ق، آیه: ۲۲.</ref>. پیش از این در بحث تقدم [[صفات امام]] اشاره شد که علم چون منشأ [[عصمت]] اسـت تقدم بر [[عصمت]] دارد، بر همین اساس خداوند [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} را جزء مطهرون به شمار آورده است و میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا }} <ref> جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند؛ سوره احزاب، آیه: ۳۳.</ref> اگر [[اهل بیت]] [[پیامبر]]{{صل}} معصوماند و علم، منشأ عصمت میباشد، امامان معصوم{{عم}} باید آگاهی بر [[غیب]] داشته باشند»<ref>دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص۱۷ - ۱۹</ref>. | |||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۷۲: | خط ۸۷: | ||
::::::'''دیدگاه اول:''' نظرِ برخی اشخاص و فرقههای اهل تسنن مثل وهابیت، منکرِ [[علم غیب]] انبیا، هرچند تبعی هستند و میگویند: غیب را جز خدای متعال، افراد دیگری ولو نبی مرسل، نمیداند و معتقدانِ آن را بر غیر خداوند، به کفر و شرک متهم میکنند، چون اعتقاد به آگاهی افراد دیگر از غیب، مستلزمِ این است که برای خدا در صفت "عالم به غیب" بودن، شریک قرار داده شود<ref>ابن عبدالوهاب، مجموعة المؤلفات، ص۴۱؛ ابن باز، مجموع فتاوی، ج۳، ص۹۷ و ج۲،ص:۲۲.</ref> عمده دلیل پیروان این دیدگاه که منکرِ [[علم غیب]] انبیا هستند و قائلان آن را متهم به شرک و کفر میکنند، آیاتی از قرآن کریم است که آنها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: | ::::::'''دیدگاه اول:''' نظرِ برخی اشخاص و فرقههای اهل تسنن مثل وهابیت، منکرِ [[علم غیب]] انبیا، هرچند تبعی هستند و میگویند: غیب را جز خدای متعال، افراد دیگری ولو نبی مرسل، نمیداند و معتقدانِ آن را بر غیر خداوند، به کفر و شرک متهم میکنند، چون اعتقاد به آگاهی افراد دیگر از غیب، مستلزمِ این است که برای خدا در صفت "عالم به غیب" بودن، شریک قرار داده شود<ref>ابن عبدالوهاب، مجموعة المؤلفات، ص۴۱؛ ابن باز، مجموع فتاوی، ج۳، ص۹۷ و ج۲،ص:۲۲.</ref> عمده دلیل پیروان این دیدگاه که منکرِ [[علم غیب]] انبیا هستند و قائلان آن را متهم به شرک و کفر میکنند، آیاتی از قرآن کریم است که آنها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: | ||
::::::'''دسته اول:''' آیاتیاند که [[علم غیب]] را مختص خداوند دانسته و از دیگران نفی میکنند<ref>سوره نمل، آیه:۶۵ و سوره انعام، آیه:۵۹.</ref>. | ::::::'''دسته اول:''' آیاتیاند که [[علم غیب]] را مختص خداوند دانسته و از دیگران نفی میکنند<ref>سوره نمل، آیه:۶۵ و سوره انعام، آیه:۵۹.</ref>. | ||
'''دسته دوم:''' آیاتیاند که انبیا، [[علم غیب]] را از خودشان نفی کردهاند<ref>سوره هود، آیه:۳۱؛ سوره انعام، آیه: ۵۰؛ سوره اعراف، آیه:۱۸۸.</ref>. | |||
با این دسته آیات نمیتوان [[علم غیب]] را از انبیا نفی کرد، چون: | |||
::::::'''اولاً،''' این آیات با آیات دیگری سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹ و سوره جن، آیه: ۲۶ ـ ۲۷؛ که [[علم غیب]] را برای انبیا اثبات میکنند، معارض است. شوکانی ذیل آیات سوره جن در پاسخ از سؤالی به اینکه: آیا به این دلیلِ قرآنی رسولان میتوانند برای برخی از امتشان از غیب خبر دهند؟ گفته است: بلی و هیچ مانعی ندارد، و این اخبار از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} ثابت است و این امر بر افراد آگاه به سنت مطهر پوشیده نیست که [[رسول اکرم]]{{صل}} از بعضی حوادث، اتفاقات و فتنههایی که تا روز قیامت رخ میدهد، خبر داده است<ref>شوکانی، فتح القدیر، ج۵، ص۳۷۴ .</ref>. بنابراین، جمع بین این آیات معارض به این است که [[علم غیب]]، اصالتاً و ذاتاً مال خداوند است و او مالک حقیقی آن است و او هر کس را بخواهد، تعلیم میدهد؛ لذا اختصاص داشتن [[علم غیب]] به خداوند، با تعلیم آن به برخی بندگان خود، هیچگونه منافاتی وجود ندارد. چنانچه [[ابن حجر هیتمی]] گفته است: بین این آیات و علم انبیا به پارهای از غیب، هیچگونه منافاتی نیست، زیرا علمِ آنان به اعلان از جانب خداوند متعال است و این غیر از آن علمی است که از صفات ازلی و ابدی خداوند میباشد که از تغییر و تحول منزه است <ref>هیتمی، الفتاوی الحدیثیه، ص۲۲۳.</ref>. | ::::::'''اولاً،''' این آیات با آیات دیگری سوره آل عمران، آیه: ۱۷۹ و سوره جن، آیه: ۲۶ ـ ۲۷؛ که [[علم غیب]] را برای انبیا اثبات میکنند، معارض است. شوکانی ذیل آیات سوره جن در پاسخ از سؤالی به اینکه: آیا به این دلیلِ قرآنی رسولان میتوانند برای برخی از امتشان از غیب خبر دهند؟ گفته است: بلی و هیچ مانعی ندارد، و این اخبار از [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} ثابت است و این امر بر افراد آگاه به سنت مطهر پوشیده نیست که [[رسول اکرم]]{{صل}} از بعضی حوادث، اتفاقات و فتنههایی که تا روز قیامت رخ میدهد، خبر داده است<ref>شوکانی، فتح القدیر، ج۵، ص۳۷۴ .</ref>. بنابراین، جمع بین این آیات معارض به این است که [[علم غیب]]، اصالتاً و ذاتاً مال خداوند است و او مالک حقیقی آن است و او هر کس را بخواهد، تعلیم میدهد؛ لذا اختصاص داشتن [[علم غیب]] به خداوند، با تعلیم آن به برخی بندگان خود، هیچگونه منافاتی وجود ندارد. چنانچه [[ابن حجر هیتمی]] گفته است: بین این آیات و علم انبیا به پارهای از غیب، هیچگونه منافاتی نیست، زیرا علمِ آنان به اعلان از جانب خداوند متعال است و این غیر از آن علمی است که از صفات ازلی و ابدی خداوند میباشد که از تغییر و تحول منزه است <ref>هیتمی، الفتاوی الحدیثیه، ص۲۲۳.</ref>. | ||
'''ثانیاً،''' این آیات پاسخ از اندیشههای باطل و بیاساس کفار است که توقع بینیازی مطلق، قدرت کامله و علم تمام و ذاتی بدون تعلیم و [[وحی]] الهی از انبیا داشتند و پیامبران این امور را از خود نفی میکردند و نفی این امور، هیچگونه منافاتی با حصول آنها در توان انسانیت ندارد<ref>زحیلی، تفسير المنير في العقيدة و الشريعة، ج۱۲، ص ۵۸.</ref>. | |||
'''ثالثاً،''' پیامبران علم و آگاهی محدود خودشان را با علم و آگاهی بیپایان خداوند مقایسه میکنند و علم خودشان را در برابر علم و آگاهی نامحدود خداوند ناچیز میبینند؛ لذا هر نوع علم و آگاهی را از خودشان نفی میکنند<ref>رازی، مفاتيح الغيب، ج۱۲، ص۱۶۳.</ref>، چون علم و آگاهی کامل از چیزی این است که از مجموع عللی که در طول زمان مایه پیدایش حادثهای گردیده و حوادثی که فعلاً با آن همگام و همزمان است، آگاهی پیدا شود و چنین علمی از توانایی بشر بیرون است<ref>سبحانی، منشور جاويد، ج۱۰، ص۱۲۳.</ref> و خداوند درباره علم بشر فرموده است: {{متن قرآن|وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً}} <ref> و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند؛ سوره اسراء، آیه: ۸۵.</ref> لذا صحیح است که پیامبران در برابر علم الهی خضوع کنند و بگویند: {{متن قرآن|لاَ عِلْمَ لَنَا }} <ref> ما دانشی نداریم؛ سوره بقره، آیه: ۳۲.</ref> و اگر علمی دارند در پرتو علم نامحدود الهی است. لذا منظورشان از {{متن قرآن|لاَ عِلْمَ لَنَا }}، نفی علم در برابر علم و آگاهی نامحدود الهی است، نه اینکه کلّاً فاقد هر گونه علم غیبی باشند. | |||
'''دیدگاه دوم:''' پیروان این دیدگاه نیز برخی علمای عامه، مثل: [[ابن جریر طبری]] <ref>طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲۹، ص۷۶.</ref>، [[قرطبی]]<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۹، ص۱۸.</ref> و برخی علمای وهابی <ref>نخبةالعلما، اصول الایمان فی ضوء الکتاب و السنة، ص۸۹ ـ۹۱.</ref> است که از طرفی آگاهی از غیبِ غیر خداوند در ذائقهشان تلخ بوده و از طرفی هم گزارشهای قطعی پیامبران از غیب در موضوعات خارجی در مرئی و منظر آنها قرار گرفته است؛ لذا گفتهاند: تنها غیبی که بر آدمیان آشکار میگردد، غیبی است که انبیا آن را در غالب [[وحی]] دریافت میکنند. در صحیح بخاری باب هشتم از کتاب "اعتصام" آمده است: اگر از [[پیامبر]]{{صل}} سؤالی میشد و [[وحی]] در آن مورد بر وی نازل نشده بود، میفرمود: "نمیدانم"، یا پاسخ نمیداد تا آنکه بر آن حضرت [[وحی]] نازل میشد <ref>بخاری، صحیح بخاری، ص۱۲۱۹.</ref> عمده دلیل این دیدگاه برای ادعای خودشان عبارت است از: | |||
:::::#آیاتی {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}}<ref>خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۷۹.</ref>؛ {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷</ref>. از قرآن کریم که آنان این آیات را طوری معنا کردهاند که غیب در آنها به معنای [[وحی]] است و از آن نتیجه گرفتهاند که آگاهی پیامبران از غیب، منحصر به [[وحی]] است. قائلان این قول گویند: '''اولاً'''، این آیات دلالت میکند که خداوند قسمتی از اسرار نهان را از طریق [[وحی]] در اختیار برخی رسولان برگزیده خود میگذارد تا مورد پذیرش قرار گیرند و برهانی برای گروههای منکر پیامآوران باشند. بنابراین، پیامبران به وسیله [[وحی]] از امور پنهانی گزارش میدهند<ref>مراد، عالم الغیب بین الوحی و العقل: ۳۱۵</ref>. و آنچه مورد انکار قرار گرفته، آگاهی به غیر از وحی است. '''ثانیاً'''، قرآن مجید پس از بیان سرگذشت همسر عمران و تولد [[حضرت مریم]]{{س}} چنین میگوید: {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ]]}}<ref>این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که آنان تیرچههای (قرعه) خود را (در آب) میافکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه میورزیدند نزد آنان نبودی؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>. و همچنین بعد از بیان سرگذشت نوح و دعوت قوم خویش و مأموریت او برای ساختن کشتی و... میفرماید: {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ]]}}<ref>این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه: ۴۹.</ref>. و نیز پس از بیان داستان [[حضرت یوسف]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ]]}}<ref>(اى پيامبر) اين از خبرهاى نهانى است كه به تو وحى مىكنيم و تو هنگامى كه (برادران يوسف) بر كار خود همداستان شدند و نيرنگ مىباختند نزد آنها نبودى؛ سوره یوسف، آیه:۱۰۲.</ref>. در این صورت، مقصود از [[غیب]] در آیات مورد بحث، به قرینه این آیات همان وحی است. [[ابن منذور]] و [[ابن مردویه]] روایتی از [[ابن عباس]] درباره آیات سوره جن نقل میکنند که او گفت: خداوند رسولانش را با [[وحی]] از [[غیب]] آگاه میسازد و این را غیر از خدا نمیداند <ref>سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۶، ص۲۷۵.</ref>، واضحترین و آشکارترین دلیل است که آگاهی [[پیامبر]]{{صل}} از [[غیب]] با [[وحی]] بود. | :::::#آیاتی {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء]]}}<ref>خداوند بر آن نیست که مؤمنان را به حالی که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا کند؛ و (نیز) بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزیند؛ سوره آل عمران، آیه:۱۷۹.</ref>؛ {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷</ref>. از قرآن کریم که آنان این آیات را طوری معنا کردهاند که غیب در آنها به معنای [[وحی]] است و از آن نتیجه گرفتهاند که آگاهی پیامبران از غیب، منحصر به [[وحی]] است. قائلان این قول گویند: '''اولاً'''، این آیات دلالت میکند که خداوند قسمتی از اسرار نهان را از طریق [[وحی]] در اختیار برخی رسولان برگزیده خود میگذارد تا مورد پذیرش قرار گیرند و برهانی برای گروههای منکر پیامآوران باشند. بنابراین، پیامبران به وسیله [[وحی]] از امور پنهانی گزارش میدهند<ref>مراد، عالم الغیب بین الوحی و العقل: ۳۱۵</ref>. و آنچه مورد انکار قرار گرفته، آگاهی به غیر از وحی است. '''ثانیاً'''، قرآن مجید پس از بیان سرگذشت همسر عمران و تولد [[حضرت مریم]]{{س}} چنین میگوید: {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُون أَقْلامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْيَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ]]}}<ref>این از خبرهای نهانی است که به تو وحی میکنیم و تو هنگامی که آنان تیرچههای (قرعه) خود را (در آب) میافکندند تا (بدانند) کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم (در این کار) ستیزه میورزیدند نزد آنان نبودی؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.</ref>. و همچنین بعد از بیان سرگذشت نوح و دعوت قوم خویش و مأموریت او برای ساختن کشتی و... میفرماید: {{متن قرآن|[[ آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ هَذَا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ]]}}<ref>این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی میکنیم؛ تو و قومت پیش از این آنها را نمیدانستید پس شکیبا باش که سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است؛ سوره هود، آیه: ۴۹.</ref>. و نیز پس از بیان داستان [[حضرت یوسف]]{{ع}} میفرماید: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۰۲ سوره یوسف علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَهُمْ يَمْكُرُونَ]]}}<ref>(اى پيامبر) اين از خبرهاى نهانى است كه به تو وحى مىكنيم و تو هنگامى كه (برادران يوسف) بر كار خود همداستان شدند و نيرنگ مىباختند نزد آنها نبودى؛ سوره یوسف، آیه:۱۰۲.</ref>. در این صورت، مقصود از [[غیب]] در آیات مورد بحث، به قرینه این آیات همان وحی است. [[ابن منذور]] و [[ابن مردویه]] روایتی از [[ابن عباس]] درباره آیات سوره جن نقل میکنند که او گفت: خداوند رسولانش را با [[وحی]] از [[غیب]] آگاه میسازد و این را غیر از خدا نمیداند <ref>سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۶، ص۲۷۵.</ref>، واضحترین و آشکارترین دلیل است که آگاهی [[پیامبر]]{{صل}} از [[غیب]] با [[وحی]] بود. | ||
'''ادله دیدگاه دوم، از جهاتی مردود است:''' | |||
::::::'''اولاً:''' قائلان این دیدگاه [[غیب]] را در آیات، به معنای وحی گرفتهاند و حال آنکه در لغت عرب، [[غیب]] به معنای وحی نیامده است. [[غیب]] در لغت عرب به معنای "امر پنهان از حس" است و در کلمات قرآن هم به همین معنا استعمال شده است و اگر گاهی بر کلمه [[غیب]]، [[وحی]] اطلاق میشود، برای این نیست که معنای مستقیمِ [[غیب]]، [[وحی]] است، بلکه به خاطر این است که [[وحی]] از حواس مردم پوشیده و یکی از مصادیق و افراد غیب به شمار میآید. این از قبیل اشتباه مصداق به مفهوم است؛ یعنی تصور شده است که غیب به معنای وحی است، در صورتی که [[وحی]] یکی از مصادیق آن است، نه اینکه معنای [[غیب]]، [[وحی]] باشد، و اینکه پیامبران گزارشات غیبی به مردم دادهاند، آن گزارشات بر آنها پوشیده بود و انبیا به وسیله [[وحی]] آنها را آگاه کردند؛ پس در حقیقت، [[وحی]] وسیله رسیدن به غیب است، نه اینکه غیب به معنای [[وحی]] باشد<ref>سبحانی، منشور جاوید، ج۱۰، ص ۱۴۴.</ref>. | ::::::'''اولاً:''' قائلان این دیدگاه [[غیب]] را در آیات، به معنای وحی گرفتهاند و حال آنکه در لغت عرب، [[غیب]] به معنای وحی نیامده است. [[غیب]] در لغت عرب به معنای "امر پنهان از حس" است و در کلمات قرآن هم به همین معنا استعمال شده است و اگر گاهی بر کلمه [[غیب]]، [[وحی]] اطلاق میشود، برای این نیست که معنای مستقیمِ [[غیب]]، [[وحی]] است، بلکه به خاطر این است که [[وحی]] از حواس مردم پوشیده و یکی از مصادیق و افراد غیب به شمار میآید. این از قبیل اشتباه مصداق به مفهوم است؛ یعنی تصور شده است که غیب به معنای وحی است، در صورتی که [[وحی]] یکی از مصادیق آن است، نه اینکه معنای [[غیب]]، [[وحی]] باشد، و اینکه پیامبران گزارشات غیبی به مردم دادهاند، آن گزارشات بر آنها پوشیده بود و انبیا به وسیله [[وحی]] آنها را آگاه کردند؛ پس در حقیقت، [[وحی]] وسیله رسیدن به غیب است، نه اینکه غیب به معنای [[وحی]] باشد<ref>سبحانی، منشور جاوید، ج۱۰، ص ۱۴۴.</ref>. | ||
'''ثانیاً:''' دلایل قرآنی وجود دارد که [[پیامبر]]{{صل}} به غیر [[وحی]]، از امور نهانی آگاه شده است. "معراج" یکی از نمونههای آنهاست؛ قرآن به صراحت میگوید: همه این سفر برای این بود که {{متن قرآن|لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا}} <ref> تا از نشانههایمان بدو نشان دهیم؛ سوره اسراء، آیه: ۱.</ref>؛ تا به او به طور حضوری، آیات هستی و جهان کائنات را نشان دهیم. پس سفر معراج برای آموزش، تعلیم و تحصیل علم و بررسی و مطالعه عینی از جهان هستی بود که برای مردم پنهان و مخفی بود؛ با وجود این، چگونه میتوان علمِ [[پیامبر]]{{صل}} را محدود به آمدوشد جبرئیل کرد؟! | |||
::::::'''دیدگاه سوم:''' نظر فیلسوفان، متکلمان، مفسران و دانشمندان شیعه و عده کثیری از دانشوران و محققان اهلسنت چون: [[فخر رازی]]، [[ابن حجر هیتمی]]، [[ابن تیمیه]] و... است که [[علم غیب]] را حقیقتاً و مستقلاً از آنِ خدای سبحان میدانند و احدی از آن خبر ندارد، ولی جایز است این علم که بالذّات از آن خداوند است، به انبیاء نیز داده شود؛ البته آگاهی از غیبِ آنها بالذّات نخواهد بود، بلکه به تعلیم و موهبت الهی بدون اکتساب خواهد بود. و این [[علم غیب]] از ضروریات رسالت آنهاست، تا دلیل بر صدق نبوتشان باشد و آنها هم در زمانها و مکانهای مختلف، آگاهی از غیب را از خودشان نشان دادهاند»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/گستره_علم_غیب_از_دیدگاه_ادیان_ابراهیمی_(کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۵۴ - ۵۸.]</ref>. | ::::::'''دیدگاه سوم:''' نظر فیلسوفان، متکلمان، مفسران و دانشمندان شیعه و عده کثیری از دانشوران و محققان اهلسنت چون: [[فخر رازی]]، [[ابن حجر هیتمی]]، [[ابن تیمیه]] و... است که [[علم غیب]] را حقیقتاً و مستقلاً از آنِ خدای سبحان میدانند و احدی از آن خبر ندارد، ولی جایز است این علم که بالذّات از آن خداوند است، به انبیاء نیز داده شود؛ البته آگاهی از غیبِ آنها بالذّات نخواهد بود، بلکه به تعلیم و موهبت الهی بدون اکتساب خواهد بود. و این [[علم غیب]] از ضروریات رسالت آنهاست، تا دلیل بر صدق نبوتشان باشد و آنها هم در زمانها و مکانهای مختلف، آگاهی از غیب را از خودشان نشان دادهاند»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/گستره_علم_غیب_از_دیدگاه_ادیان_ابراهیمی_(کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۵۴ - ۵۸.]</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۲۲: | ||
::::::«آیاتی است که دلالت دارد بر اینکه خداوند به پیامبران الهی [[علم غیب]] عنایت میکند. | ::::::«آیاتی است که دلالت دارد بر اینکه خداوند به پیامبران الهی [[علم غیب]] عنایت میکند. | ||
'''آیه اول:''' {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِن تُؤْمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ]]}}<ref>خداوند بر آن نیست كه مؤمنان را به حالى که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا كند و (نیز) بر آن نیست كه شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزيند پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایمان آورید و پرهيزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت؛ سوره آل عمران، آیه۱۷۹.</ref>. | '''آیه اول:''' {{متن قرآن|[[آیا آیه ۱۷۹ سوره آل عمران علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِن تُؤْمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ]]}}<ref>خداوند بر آن نیست كه مؤمنان را به حالى که شما بر آن هستید رها سازد تا آنکه ناپاک را از پاک جدا كند و (نیز) بر آن نیست كه شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمیگزيند پس به خداوند و فرستادگانش ایمان آورید و اگر ایمان آورید و پرهيزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت؛ سوره آل عمران، آیه۱۷۹.</ref>. | ||
با توجه به تفاسیر از این آیه نکات ذیل استفاده میشود: | |||
:::::#شأن نزول این آیه این بود که از سدی منقول است که [[پیامبر|حضرت رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: «همچنان که ذراری آدم را بر آدم عرضه کردند امت مرا به صورت و جبلت به من عرضه نمودند و مرا با الهام معلوم شد که کدام ایشان قبول اسلام میکند و کدام در بادیه ضلالت سرگردان ماند. منافقان با یکدیگر گفتند: عجیب است امر محمد که ادعا میکند آنچه در کتم و عدم است. میدانم کدام، از ایشان مؤمن باشد کدام منافق. و این خبر به گوش [[پیامبر|حضرت محمد]]{{صل}} رسید و به منبر آمد و خطبه بلیغ خواند که چرا مردم به من طعنه میزنند و مرتبه مرا نمیشناسند که در علم من چه منزلتی دارم به خدا قسم اگر از من بپرسند از آنچه تا قیامت واقع خواهد شد، ایشان را خبر دهم بر طریقی که واقع خواهد شد و این آیه نازل شد. | :::::#شأن نزول این آیه این بود که از سدی منقول است که [[پیامبر|حضرت رسول اکرم]]{{صل}} فرمود: «همچنان که ذراری آدم را بر آدم عرضه کردند امت مرا به صورت و جبلت به من عرضه نمودند و مرا با الهام معلوم شد که کدام ایشان قبول اسلام میکند و کدام در بادیه ضلالت سرگردان ماند. منافقان با یکدیگر گفتند: عجیب است امر محمد که ادعا میکند آنچه در کتم و عدم است. میدانم کدام، از ایشان مؤمن باشد کدام منافق. و این خبر به گوش [[پیامبر|حضرت محمد]]{{صل}} رسید و به منبر آمد و خطبه بلیغ خواند که چرا مردم به من طعنه میزنند و مرتبه مرا نمیشناسند که در علم من چه منزلتی دارم به خدا قسم اگر از من بپرسند از آنچه تا قیامت واقع خواهد شد، ایشان را خبر دهم بر طریقی که واقع خواهد شد و این آیه نازل شد. | ||
:::::#[[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} به وسیله [[وحی]] یا [[الهام]] از بعضی غیبها مطلع میشود. (...)<ref>[[ملا فتحالله کاشانی]]، منهج الصادقین، ج۲، ص۲۹۷.</ref> | :::::#[[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} به وسیله [[وحی]] یا [[الهام]] از بعضی غیبها مطلع میشود. (...)<ref>[[ملا فتحالله کاشانی]]، منهج الصادقین، ج۲، ص۲۹۷.</ref> | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۳۰: | ||
:::::#[[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب مخصوص خداوند است]] ادعای دیگران از [[علم غیب]] باطل و دروغ است و فقط انبیاء به اذن الهی میتوانند از غیب مطلع شوند.<ref>محمد کرمی العلوی الحسینی الموسوی، کشف الحقائق، ج۱، ص۳۱۴.</ref> | :::::#[[آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش)|علم غیب مخصوص خداوند است]] ادعای دیگران از [[علم غیب]] باطل و دروغ است و فقط انبیاء به اذن الهی میتوانند از غیب مطلع شوند.<ref>محمد کرمی العلوی الحسینی الموسوی، کشف الحقائق، ج۱، ص۳۱۴.</ref> | ||
:::::#از این آیه استفاده میشود که پیامبران ذاتا [[علم غیب]] ندارند و آگاهی پیامبران به مشیت خداوند میباشد<ref>[[ناصر مکارم شیرازی]]، [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]،ج۳، ص۱۸۷</ref>. | :::::#از این آیه استفاده میشود که پیامبران ذاتا [[علم غیب]] ندارند و آگاهی پیامبران به مشیت خداوند میباشد<ref>[[ناصر مکارم شیرازی]]، [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]،ج۳، ص۱۸۷</ref>. | ||
'''آیه دوم:''' {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا * إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]] }}<ref> او دانای نهان است پس هيچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد که پيش رو و پشت سرش، نگهبانانک میگمارد؛ سوره جن، آیه ۲۶ و ۲۷.</ref>. | |||
از این آیه با توجه به تفاسیر مختلف نکات ذیل بهدست میآیند: | |||
:::::#[[علم غیب]] مخصوص خداوند است مگر آن کسی را که پسندیده است. "مِن" بیانیه است. یعنی مگر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} که به بعضی از آن اطلاع دهد به توسط ملک و مشاهده او بر حسب مصلحت و حکمت تا معجزه وی باشد<ref>کاشانی، ملا فتح الله، منهج الصادقین، ج۱۰، ص۴۱.</ref>. | :::::#[[علم غیب]] مخصوص خداوند است مگر آن کسی را که پسندیده است. "مِن" بیانیه است. یعنی مگر [[پیامبر|رسول خدا]]{{صل}} که به بعضی از آن اطلاع دهد به توسط ملک و مشاهده او بر حسب مصلحت و حکمت تا معجزه وی باشد<ref>کاشانی، ملا فتح الله، منهج الصادقین، ج۱۰، ص۴۱.</ref>. | ||
:::::#[[پیامبر|رسول خدا]] {{صل}} و پیامبران در اثر ارتباط با تعلیمات ربوبی و اخبار و انباء غیبی پارهای از اسرار خلقت و حقائق بر آنها مکشوف است<ref>الهمدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج۱۷، ص۱۳۶.</ref>»<ref>پایاننامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۲۱.</ref>. | :::::#[[پیامبر|رسول خدا]] {{صل}} و پیامبران در اثر ارتباط با تعلیمات ربوبی و اخبار و انباء غیبی پارهای از اسرار خلقت و حقائق بر آنها مکشوف است<ref>الهمدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج۱۷، ص۱۳۶.</ref>»<ref>پایاننامه [[علم ائمه از نظر عقل و نقل (پایاننامه)|علم ائمه از نظر عقل و نقل]]، ص۱۲۱.</ref>. | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۴۴: | ||
::::::«آیات قرآنی دال بر علم [[اهل بیت]]{{عم}}: | ::::::«آیات قرآنی دال بر علم [[اهل بیت]]{{عم}}: | ||
::::::*{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ]]}} <ref> اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> [[رسول اکرم]]{{صل}} و جانشینان وی راسخین در علماند همان کسانی که خداوند علمشان را به تأویل قرآن را در کنار علم خویش قرار داد. | ::::::*{{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ]]}} <ref> اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاباند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش، میگویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمیگیرد؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref> [[رسول اکرم]]{{صل}} و جانشینان وی راسخین در علماند همان کسانی که خداوند علمشان را به تأویل قرآن را در کنار علم خویش قرار داد. | ||
*{{متن قرآن|وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحَى عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى}} <ref> و از سر هوا و هوس سخن نمیگوید. آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی میشود. آن (فرشته) بسیار توانمند به او آموخته است؛ سوره نجم، آیه: ۳ - ۵.</ref> این آیه کریمه دلالت دارد بر اینکه [[رسول خدا]]{{صل}} جز از [[وحی]] و تعلیم الهی سخن نمیگوید و هیچ محدوده و مرزی را برای آن [[وحی]] و تعلیم بیان نمیگردد و بقیه معصومین نیز وارثان علم [[نبی]]{{صل}} و سایر فضائل اویند. | |||
*{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ]]}}<ref>او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref> بیشک رسول گرامی ما از کسانی است که خداوند برای آگاهی بر غیب برگزیده است و روایات وارده و در تفسیر این آیه کریمه با صراحت این مطلب را بیان میکند. | |||
*{{متن قرآن|إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ }} <ref> ما آنگاه که آب سر برکشید، شما را در کشتی (نوح) سوار کردیم تا آن را برایتان یادکردی کنیم و گوشهای نیوشنده آن را به گوش گیرند؛ سوره نجم، آیه: ۳ - ۵.</ref> روایاتی که در تفسیر این آیه شریفه وارد شده "اذن و اعیه" را به گوشهای [[حضرت علی]]{{ع}} تفسیر کرده و این حقیقت را بیان میکنند که گوشهای آن حضرت همه اخبار گذشته و آینده را شنید. | |||
*{{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلاء شَهِيدًا}} <ref> پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟؛ سوره نساء، آیه: ۴۱.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ}}<ref> و با هر کسی که میآید گسیلکننده و گواهی است؛ سوره ق، آیه: ۲۱.</ref> و در روایات آمده است که علاوه بر فرشتگان و اعضاء بدن و.... بهترین گواهان روز حساب [[رسول اکرم]]{{صل}} و اوصیاء آن حضرت میباشند حال آنکه اگر آن بزرگواران حالات مردم و اعمال آنها را ندانند چگونه میتوانند گواه بر آنان باشند و نیز هدایت معنوی و باطنی انسانها نیز فقط از طریق تسلط [[علم امام]] بر باطن انسانها ممکن است. | |||
*{{متن قرآن|بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُونَ}} <ref> اما آن (قرآن) آیاتی روشن است در سینه کسانی که به آنان دانش دادهاند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمیکنند؛ سوره عنکبوت، آیه: ۴۹.</ref> مراد از {{متن قرآن|الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ}} در آیه شریفه [[ائمه اطهار]]{{عم}} است. | |||
*{{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}} <ref> و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>و از اینجا مشخص میشود که [[رسول اکرم]]{{صل}} بر همه چیز آگاه است و [[ائمه]]{{عم}} نیز از آنچه به [[رسول]]{{صل}} رسیده است بهرهمندند<ref>[[محمد حسین مظفر]]، [[علم الإمام ۲ (کتاب)|علم الإمام]]، ص ۵۳ - ۵۶.</ref> | |||
::::::*{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}} <ref> بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref>. به تفسیر آیه فوق در احادیث متعددی که در کتب [[اهل سنت]] و شیعه نقل شده آمده است که [[ابو سعید خدری]] میگوید: از [[رسول خدا]]{{صل}} معنی {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} <ref> سوره نمل، آیه: ۴۰.</ref> را سؤال کردم فرمود: او وصی برادم [[سلیمان بن داود]] بود، گفتم: {{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} کیست؟ فرمود: او برادرم [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>مرعشی، شرح احقاق، ج ۱۴، ص ۳۶۳؛ [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۱، ص ۳۸۸؛ حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد تنزیل لقواعد التنفصیل، ج ۱، ص ۴۰۰.</ref>. و نیز [[برید بن معاویه]] از [[امام جعفر صادق]]{{ع}} نقل کرده است که فرمود: خداوند ما را قصد کرده است. اول و افضل و برگزیدهتر ما بعد از [[پیامبر]]{{صل}} و [[علی]]{{ع}} است. [[عبدالله بن کثیر]] روایت کرده است که آن بزرگوار دست بر سینه گذاشت و فرمود: بخدا علم کتاب به طور کامل پیش ماست. مؤید آن روایتی است از شعبی که گفت: بعد از [[پیامبر]]{{صل}} احدی به کتاب خدا عالمتر از علی و اولادش نیست. [[عاصم بن ابی النجود]] از [[ابی عبدالرحمن سلمی]] نقل کرده است که گفت: احدی ندیدم که قرآن را بهتر از [[علی]]{{ع}} قرائت کند<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۹۱.</ref>. و نیز آوردهاند که از [[علی]]{{ع}} پرسیدند: بهترین آیه درباره شما چیست؟ فرمود این آیه: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}} <ref> بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref>. در این آیه [[علی]]{{ع}} شاهد رسالت [[پیامبر]]{{صل}} است. آورنده تخت بلقیس در آن زمان کوتاه علمی از کتاب دارد ولی [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان گواه بر رسالت [[پیامبر]]{{صل}} علم همه کتاب را داراست<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۱۱۴.</ref>»<ref>[[گلافشان پارسانسب]]، [[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایاننامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]، ص۴۶ - ۴۸.</ref>. | ::::::*{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}} <ref> بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref>. به تفسیر آیه فوق در احادیث متعددی که در کتب [[اهل سنت]] و شیعه نقل شده آمده است که [[ابو سعید خدری]] میگوید: از [[رسول خدا]]{{صل}} معنی {{متن قرآن|الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}} <ref> سوره نمل، آیه: ۴۰.</ref> را سؤال کردم فرمود: او وصی برادم [[سلیمان بن داود]] بود، گفتم: {{متن قرآن|وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}} کیست؟ فرمود: او برادرم [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>مرعشی، شرح احقاق، ج ۱۴، ص ۳۶۳؛ [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۱، ص ۳۸۸؛ حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد تنزیل لقواعد التنفصیل، ج ۱، ص ۴۰۰.</ref>. و نیز [[برید بن معاویه]] از [[امام جعفر صادق]]{{ع}} نقل کرده است که فرمود: خداوند ما را قصد کرده است. اول و افضل و برگزیدهتر ما بعد از [[پیامبر]]{{صل}} و [[علی]]{{ع}} است. [[عبدالله بن کثیر]] روایت کرده است که آن بزرگوار دست بر سینه گذاشت و فرمود: بخدا علم کتاب به طور کامل پیش ماست. مؤید آن روایتی است از شعبی که گفت: بعد از [[پیامبر]]{{صل}} احدی به کتاب خدا عالمتر از علی و اولادش نیست. [[عاصم بن ابی النجود]] از [[ابی عبدالرحمن سلمی]] نقل کرده است که گفت: احدی ندیدم که قرآن را بهتر از [[علی]]{{ع}} قرائت کند<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۹۱.</ref>. و نیز آوردهاند که از [[علی]]{{ع}} پرسیدند: بهترین آیه درباره شما چیست؟ فرمود این آیه: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}} <ref> بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.</ref>. در این آیه [[علی]]{{ع}} شاهد رسالت [[پیامبر]]{{صل}} است. آورنده تخت بلقیس در آن زمان کوتاه علمی از کتاب دارد ولی [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان گواه بر رسالت [[پیامبر]]{{صل}} علم همه کتاب را داراست<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۱۳، ص ۱۱۴.</ref>»<ref>[[گلافشان پارسانسب]]، [[پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا (پایاننامه)|پژوهشی در مقام علمی و مقام تحدیث حضرت فاطمه زهرا]]، ص۴۶ - ۴۸.</ref>. | ||
}} | }} | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۶۹: | ||
:::::##اعطای نعمت نبوت و پیامبری به او. آگاهی بر چنین مسائل غیبی، فضل خاص الهی بوده است که به یعقوب داده شده است. چنانکه در آیه دیگر به آن مطلب اشاره کرده و میفرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَاهُ}} <ref> او از دانشی برخوردار بود که بدو آموخته بودیم؛ سوره یوسف، آیه: ۶۸.</ref>. | :::::##اعطای نعمت نبوت و پیامبری به او. آگاهی بر چنین مسائل غیبی، فضل خاص الهی بوده است که به یعقوب داده شده است. چنانکه در آیه دیگر به آن مطلب اشاره کرده و میفرماید: {{متن قرآن|وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَاهُ}} <ref> او از دانشی برخوردار بود که بدو آموخته بودیم؛ سوره یوسف، آیه: ۶۸.</ref>. | ||
:::::#در مورد [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} در قرآن چنین آمده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۳ سوره تحریم علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ]] }} <ref> و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را به همسر دیگر خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را به همسران خود گفت و در گفتن بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که پیامبر آن همسر رازگشا را از این امر باخبر ساخت همسر گفت: چه کسی تو را از این رازگشایی من آگاه کرد؟ پیامبر گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت؛ سوره تحریم، آیه: ۳.</ref> آنچه از آیات بهدست میآید این است که، آگاهی از [[علم غیب]] را خداوند به انبیا و اولیا عنایت میفرماید و محدوده علم آنها «غیب مطلق» نیست بلکه به اندازهای که خداوند به آنها اذن داده است میتوانند خبر دهند. تنها خداوند ذاتاً به غیب آگاه است و هرکسی خودش بخواهد از غیب آگاه باشد به او تعلیم خواهد داد، و نیز باید دانست که مقصود از [[علم غیب]] درباره [[انبیاء]] و [[ائمه]]{{عم}} این است که آنان این آگاهی را خود به خود نمیدانند، بلکه از راه تعلیم الهی آموختهاند؛ چنانکه [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} بعد از پایان جنگ جمل در بصره، ضمن خطبهای که ایراد فرمود برخی از حوادث آینده را خبر داد، یکی از اصحاب آن حضرت از وی پرسید: ای امیر مؤمنان شما از [[علم غیب]] برخوردارید؟ حضرت در پاسخ او تبسمی کرد و فرمود: این [[علم غیب]] نیست، بلکه آموزشی از صاحب علم است <ref>نهج البلاغه، خطبه۱۲۴.</ref>. | :::::#در مورد [[پیامبر|پیامبر اسلام]]{{صل}} در قرآن چنین آمده است: {{متن قرآن|[[آیا آیه ۳ سوره تحریم علم غیب پیامبر خاتم را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ]] }} <ref> و آنگاه که پیامبر به یکی از همسرانش سخنی را، نهانی گفت و چون او آن را به همسر دیگر خبر داد و خداوند پیامبر را از آن آگاه کرد وی بخشی از آن را به همسران خود گفت و در گفتن بخشی دیگر خودداری ورزید، پس هنگامی که پیامبر آن همسر رازگشا را از این امر باخبر ساخت همسر گفت: چه کسی تو را از این رازگشایی من آگاه کرد؟ پیامبر گفت: خداوند دانای آگاه مرا با خبر ساخت؛ سوره تحریم، آیه: ۳.</ref> آنچه از آیات بهدست میآید این است که، آگاهی از [[علم غیب]] را خداوند به انبیا و اولیا عنایت میفرماید و محدوده علم آنها «غیب مطلق» نیست بلکه به اندازهای که خداوند به آنها اذن داده است میتوانند خبر دهند. تنها خداوند ذاتاً به غیب آگاه است و هرکسی خودش بخواهد از غیب آگاه باشد به او تعلیم خواهد داد، و نیز باید دانست که مقصود از [[علم غیب]] درباره [[انبیاء]] و [[ائمه]]{{عم}} این است که آنان این آگاهی را خود به خود نمیدانند، بلکه از راه تعلیم الهی آموختهاند؛ چنانکه [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} بعد از پایان جنگ جمل در بصره، ضمن خطبهای که ایراد فرمود برخی از حوادث آینده را خبر داد، یکی از اصحاب آن حضرت از وی پرسید: ای امیر مؤمنان شما از [[علم غیب]] برخوردارید؟ حضرت در پاسخ او تبسمی کرد و فرمود: این [[علم غیب]] نیست، بلکه آموزشی از صاحب علم است <ref>نهج البلاغه، خطبه۱۲۴.</ref>. | ||
این نمونههایی از آیات قرآن مجید بود که بیان شد، و در این مورد آیات زیادی در قرآن وجود دارد که از آگاهیهای وسیع پیامبران الهی خبر میدهد. و آنچه که پیامبران الهی از آن برخوردار بودهاند، [[ائمه]]{{عم}} نیز بهرهمند هستند، چه اینکه [[امام باقر]]{{ع}} در تفسیر آیه {{متن قرآن|[[آیا آیه ۷ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ]]}} <ref> تأویل آن را جز خداوند نمیداند و استواران در دانش؛ سوره آل عمران، آیه: ۷.</ref>میفرماید: {{عربی|« فَرَسُولُ اللَّهِ أَفْضَلُ الرَّاسِخِينَ فِي الْعِلْمِ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْهِ مِنَ التَّنْزِيلِ وَ التَّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلِّمْهُ تَأْوِيلَهُ وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُونَهُ كُلَّه»}} <ref> رسول خدا برترین راسخان در علم بود، خداوند عزوجل تمام آنچه را بر او نازل کرد از تنزیل و تأویل به او تعلیم داد، و ممکن نیست خداوند چیزی براو نازل کند وتأویل وتفسیرش را به او نیاموزد، و اوصیاء پیامبر بعد از او، تمام آنها را میدانند.</ref>. | |||
در پایان یادآور میشود که علم پیامبران و [[ائمه]]{{عم}} همانطور که این آیات و روایات اشاره داشتند از سوی خداوند و بدون آموزش بشری است و هرگز اکتسابی و اجتهادی نیست»<ref>[http://matquran.com/fa/Question/View/64669/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%BE%D9%8A%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 وبگاه مركز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن]</ref>. | |||
}} | }} | ||