پرش به محتوا

رابطه انتظار با عقلانیت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پاسخ نخست== +== پاسخ نخست ==))
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۱۹: خط ۱۹:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[حسین الهی‌نژاد]]'''، در مقاله ''«[[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«ارتباط میان [[عقلانیت]] و [[انتظار]] ارتباط تعاملی دوسویه است یعنی همچنان‌که [[عقل]] عامل تعالی [[انتظار]] و تقویت مبانی آن می‌‌شود؛ [[انتظار]] نیز سبب ارتقای [[عقلانیت]] اعم از [[عقل]] نظری و [[عقل]] عملی خواهد بود.
::::::«ارتباط میان [[عقلانیت]] و [[انتظار]] ارتباط تعاملی دوسویه است یعنی همچنان‌که [[عقل]] عامل تعالی [[انتظار]] و تقویت مبانی آن می‌‌شود؛ [[انتظار]] نیز سبب ارتقای [[عقلانیت]] اعم از [[عقل]] نظری و [[عقل]] عملی خواهد بود.
::::::[[عقل]] نظری در افق [[اندیشه]] و نظر دور می‌‌زند؛ و نیز متعلق آن مربوط به هست و نیست و یا بود و نبود اشیاء است و به‌طور کلی می‌‌توان [[عقل]] نظری را در حیطه جهان‎‌بینی خلاصه کرد، مثلا [[خداشناسی]]، راهنما‌شناسی و [[معادشناسی]] و نیز مسائل همسو با آن‌ها، جزء موضوعات [[عقل]] نظری است و چه [[انسان]] به آن‌ها [[علم]] و [[آگاهی]] داشته و چه نداشته باشد آن‌ها وجود خارجی دارند. و وجود آن‌ها متفرع به [[علم]] [[انسان]] نیست اما [[عقل]] عملی در گستره عمل، [[ایمان]] و [[اعتقاد]] مطرح است. و به باید و نباید اشیاء توجه دارد و در یک رویکرد کلی، عملکرد [[عقل]] عملی مربوط به [[ایدئولوژی]] می‌‌باشد. مثلا [[اعتقاد]] به [[خدا]]، [[نبوت]]، [[معاد]]، [[اخلاق]]، [[عبادت]]، [[احکام فقهی]] و [[حقوقی]] و... همه از موضوعات [[عقل]] عملی است زیرا هر آن‌چه خاستگاه عملی داشته باشد اعم از آن‌که به جوارح [[انسان]] مربوط باشد مثل [[عبادت]]، [[اخلاق]] و یا به جوانح [[انسان]] بازگردد مثل [[اعتقاد]] و [[ایمان]] و...؛ همه از شئونات [[تعقل]] عملی محسوب می‌‌شوند:<ref>خلاصه شده از کتاب جوادی آملی، عبدالله، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، چاپ اسراء ص۱۶. و ملا هادی سبزواری، شرح منظومه، نشر ناب، ج۵، ص۱۶۵.</ref>.  
 
[[عقل]] نظری در افق [[اندیشه]] و نظر دور می‌‌زند؛ و نیز متعلق آن مربوط به هست و نیست و یا بود و نبود اشیاء است و به‌طور کلی می‌‌توان [[عقل]] نظری را در حیطه جهان‎‌بینی خلاصه کرد، مثلا [[خداشناسی]]، راهنما‌شناسی و [[معادشناسی]] و نیز مسائل همسو با آن‌ها، جزء موضوعات [[عقل]] نظری است و چه [[انسان]] به آن‌ها [[علم]] و [[آگاهی]] داشته و چه نداشته باشد آن‌ها وجود خارجی دارند. و وجود آن‌ها متفرع به [[علم]] [[انسان]] نیست اما [[عقل]] عملی در گستره عمل، [[ایمان]] و [[اعتقاد]] مطرح است. و به باید و نباید اشیاء توجه دارد و در یک رویکرد کلی، عملکرد [[عقل]] عملی مربوط به [[ایدئولوژی]] می‌‌باشد. مثلا [[اعتقاد]] به [[خدا]]، [[نبوت]]، [[معاد]]، [[اخلاق]]، [[عبادت]]، [[احکام فقهی]] و [[حقوقی]] و... همه از موضوعات [[عقل]] عملی است زیرا هر آن‌چه خاستگاه عملی داشته باشد اعم از آن‌که به جوارح [[انسان]] مربوط باشد مثل [[عبادت]]، [[اخلاق]] و یا به جوانح [[انسان]] بازگردد مثل [[اعتقاد]] و [[ایمان]] و...؛ همه از شئونات [[تعقل]] عملی محسوب می‌‌شوند:<ref>خلاصه شده از کتاب جوادی آملی، عبدالله، حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه، چاپ اسراء ص۱۶. و ملا هادی سبزواری، شرح منظومه، نشر ناب، ج۵، ص۱۶۵.</ref>.  
:::::#[[انتظار]] و [[عقل]] نظری:
:::::#[[انتظار]] و [[عقل]] نظری:
:::::#[[خداشناسی]]
:::::#[[خداشناسی]]
::::::وقتی‌ که مقوله [[انتظار]] از نظر مفهوم شناسی مورد دقت قرار گیرد به طور قهری [[انسان]] به مساله مبدا و [[خدا]] رهنمون می‌شود، زیرا [[انتظار]] در اصطلاح به [[ناامید]] نبودن از [[لطف]] و [[کرم الهی]] و نیز [[امیدوار]] بودن به  [[گشایش]] و [[فرج]] از [[ناحیه]] [[حق تعالی]] تعبیر شده است، که در این از معنا و مفهوم [[انتظار]] به سوی [[شناخت]] [[خدا]] [[هدایت]] می‌‌شویم. [[حضرت رسول]] [[اسلام]] در این زمینه فرموده است:"[[بهترین]] [[اعمال امت]] من، [[انتظار]] رسیدن [[فرج]] از [[ناحیه]] [[خدای تبارک و تعالی]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ صدوق، محمد، کمال الدین و تمام النعمه، مؤسسه نشر اسلامی، ج۲ ص۳۵۷، بحار الانوار، ج۵۲ ص۱۲۸.</ref>. و نیز [[امام علی]] فرموده است: "[[بهترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[چشم به راه]] [[فرج]] [[خدا]] بودن است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ عِبَادَةِ الْمُؤْمِنِ انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ}}؛ البرقی احمد، المحاسن، دار الکتب الاسلامیه. تحقیق سید جلال الدین الحسینی، ج۲ ص۲۶۲، بحارالانوار، ج۲ ص۱۳۱.</ref>.
::::::وقتی‌ که مقوله [[انتظار]] از نظر مفهوم شناسی مورد دقت قرار گیرد به طور قهری [[انسان]] به مساله مبدا و [[خدا]] رهنمون می‌شود، زیرا [[انتظار]] در اصطلاح به [[ناامید]] نبودن از [[لطف]] و [[کرم الهی]] و نیز [[امیدوار]] بودن به  [[گشایش]] و [[فرج]] از [[ناحیه]] [[حق تعالی]] تعبیر شده است، که در این از معنا و مفهوم [[انتظار]] به سوی [[شناخت]] [[خدا]] [[هدایت]] می‌‌شویم. [[حضرت رسول]] [[اسلام]] در این زمینه فرموده است:"[[بهترین]] [[اعمال امت]] من، [[انتظار]] رسیدن [[فرج]] از [[ناحیه]] [[خدای تبارک و تعالی]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ صدوق، محمد، کمال الدین و تمام النعمه، مؤسسه نشر اسلامی، ج۲ ص۳۵۷، بحار الانوار، ج۵۲ ص۱۲۸.</ref>. و نیز [[امام علی]] فرموده است: "[[بهترین]] [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[چشم به راه]] [[فرج]] [[خدا]] بودن است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ عِبَادَةِ الْمُؤْمِنِ انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ}}؛ البرقی احمد، المحاسن، دار الکتب الاسلامیه. تحقیق سید جلال الدین الحسینی، ج۲ ص۲۶۲، بحارالانوار، ج۲ ص۱۳۱.</ref>.
::::::پس بنابراین [[منتظران واقعی]] و [[راستین]] با [[وصف]] [[انتظار]]، [[چشم به راه]] [[فرج]] و [[گشایش]] امور از [[ناحیه]] [[خدا]] هستند و لازمه [[امیدواری]] و [[چشم‌داشت]]، [[شناخت]] منشأ آن که خداست می‌‌باشد. پس [[منتظران واقعی]] از طریق [[انتظار]] بیشتر به [[خداشناسی]] رهنمون می‌‌شوند، علاوه بر [[شناخت]] [[خدا]] به یکی از اوصاف [[حق]] که همان [[توحید]] است نیز پی می‌‌برند، زیرا در این [[روایات]] فوق، به نوعی انحصار [[فرج]] از [[ناحیه]] [[خدا]] فهمیده می‌‌شود که از [[انتظار]] نگاه [[منتظران]] به [[توحید افعالی]] ملتزم می‌‌شوند؛ پس، از [[روایات]] دو نکته و [[پیام]] برداشت می‌‌شود؛ [[خداشناسی]] و [[معرفت]] به [[حق]] و [[التزام]] به [[توحید افعالی]].  
 
پس بنابراین [[منتظران واقعی]] و [[راستین]] با [[وصف]] [[انتظار]]، [[چشم به راه]] [[فرج]] و [[گشایش]] امور از [[ناحیه]] [[خدا]] هستند و لازمه [[امیدواری]] و [[چشم‌داشت]]، [[شناخت]] منشأ آن که خداست می‌‌باشد. پس [[منتظران واقعی]] از طریق [[انتظار]] بیشتر به [[خداشناسی]] رهنمون می‌‌شوند، علاوه بر [[شناخت]] [[خدا]] به یکی از اوصاف [[حق]] که همان [[توحید]] است نیز پی می‌‌برند، زیرا در این [[روایات]] فوق، به نوعی انحصار [[فرج]] از [[ناحیه]] [[خدا]] فهمیده می‌‌شود که از [[انتظار]] نگاه [[منتظران]] به [[توحید افعالی]] ملتزم می‌‌شوند؛ پس، از [[روایات]] دو نکته و [[پیام]] برداشت می‌‌شود؛ [[خداشناسی]] و [[معرفت]] به [[حق]] و [[التزام]] به [[توحید افعالی]].  
::::::مطلب بعدی اینکه یکی از مؤلفه‌های مهم [[انتظار]] [[معرفت]] به [[امام]] است، اصلا واژه و مفهوم [[انتظار]] قوامش به [[وجود امام]] و [[معرفت]] به او حاصل می‌‌شود، پس اولین و مهم‌ترین مؤلفه‌های [[انتظار]] [[امام‌شناسی]] است. بی‌شک یکی از راه‌های مهم [[خداشناسی]] [[امام‌شناسی]] است، یعنی [[منتظران]] با [[شناخت]] [[حجت الهی]] به [[شناخت]] و [[معرفت خدا]] می‌‌رسند. به تعبیر دیگر [[منتظران]] در این قسمت دو [[وظیفه]] دارند نخست [[معرفت]] به [[امام]] به عنوان [[حجت]] و [[ولی خدا]] دوم [[معرفت]] به [[امام]] جهت [[شناخت]] [[خدا]]. یعنی [[شناخت امام]] با دو رویکرد قابل توجه است، در رویکرد اول [[امام]] برای [[منتظران]] موضوعیت دارد و در رویکرد دوم [[شناخت امام]] برای آن‌ها طریقیت دارد.
::::::مطلب بعدی اینکه یکی از مؤلفه‌های مهم [[انتظار]] [[معرفت]] به [[امام]] است، اصلا واژه و مفهوم [[انتظار]] قوامش به [[وجود امام]] و [[معرفت]] به او حاصل می‌‌شود، پس اولین و مهم‌ترین مؤلفه‌های [[انتظار]] [[امام‌شناسی]] است. بی‌شک یکی از راه‌های مهم [[خداشناسی]] [[امام‌شناسی]] است، یعنی [[منتظران]] با [[شناخت]] [[حجت الهی]] به [[شناخت]] و [[معرفت خدا]] می‌‌رسند. به تعبیر دیگر [[منتظران]] در این قسمت دو [[وظیفه]] دارند نخست [[معرفت]] به [[امام]] به عنوان [[حجت]] و [[ولی خدا]] دوم [[معرفت]] به [[امام]] جهت [[شناخت]] [[خدا]]. یعنی [[شناخت امام]] با دو رویکرد قابل توجه است، در رویکرد اول [[امام]] برای [[منتظران]] موضوعیت دارد و در رویکرد دوم [[شناخت امام]] برای آن‌ها طریقیت دارد.
::::::[[امام باقر]]{{ع}} فرموده است:"به وسیله ما [[خدا]] [[بندگی]] می‌‌شود و به وسیله ما [[خدا]] شناخته می‌‌شود و به وسیله ما [[توحید]] [[خداوند متعال]] تحقق می‌‌یابد و [[حضرت محمد]] [[حجاب]] [[خدای متعال]] است"<ref>{{متن حدیث|بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى}}؛ اصول کافی، کتاب توحید، باب النوادر، ح ۱۰.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} منقول است: "[[اوصیای پیامبر]] اکرم هستند که درهای [[خدای متعال]] برای توجه به سوی او می‌‌باشند و اگر آن‌ها نبودند [[خدای عزوجل]] شناخته نمی‌شد وخدای [[متعال]] به وسیله ایشان [[حجت]] را بر خلق خود تمام کرده است"<ref>{{متن حدیث|الْأَوْصِيَاءُ هُمْ أَبْوَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّتِي يُؤْتَى مِنْهَا وَ لَوْلَاهُمْ مَا عُرِفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِهِمُ احْتَجَّ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ}}؛ اصول کافی، کتاب الحجه، باب أن الأثمه خلفاء الله عز و جل، ح۲.</ref>. در این باره [[امام حسین]]{{ع}} در جواب مردی که از [[شناخت]] [[خدا]] و کیفیت تحقق آن سؤال می‌‌کند [[حضرت]] می‌‌فرماید: "آن‌گاه مردی از ایشان پرسید: [[پدر]] و مادرم فدای شما شوند ای پسر [[رسول خدا]]، [[معرفت خدا]] چیست؟ [[حضرت]] فرمودند: [[معرفت]] اهل هر زمانی [[امام]] خودشان را که [[اطاعت]] او بر ایشان [[واجب]] است" <ref>{{متن حدیث|فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۹۳.</ref>
 
[[امام باقر]]{{ع}} فرموده است:"به وسیله ما [[خدا]] [[بندگی]] می‌‌شود و به وسیله ما [[خدا]] شناخته می‌‌شود و به وسیله ما [[توحید]] [[خداوند متعال]] تحقق می‌‌یابد و [[حضرت محمد]] [[حجاب]] [[خدای متعال]] است"<ref>{{متن حدیث|بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ مُحَمَّدٌ حِجَابُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى}}؛ اصول کافی، کتاب توحید، باب النوادر، ح ۱۰.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} منقول است: "[[اوصیای پیامبر]] اکرم هستند که درهای [[خدای متعال]] برای توجه به سوی او می‌‌باشند و اگر آن‌ها نبودند [[خدای عزوجل]] شناخته نمی‌شد وخدای [[متعال]] به وسیله ایشان [[حجت]] را بر خلق خود تمام کرده است"<ref>{{متن حدیث|الْأَوْصِيَاءُ هُمْ أَبْوَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الَّتِي يُؤْتَى مِنْهَا وَ لَوْلَاهُمْ مَا عُرِفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِهِمُ احْتَجَّ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى خَلْقِهِ}}؛ اصول کافی، کتاب الحجه، باب أن الأثمه خلفاء الله عز و جل، ح۲.</ref>. در این باره [[امام حسین]]{{ع}} در جواب مردی که از [[شناخت]] [[خدا]] و کیفیت تحقق آن سؤال می‌‌کند [[حضرت]] می‌‌فرماید: "آن‌گاه مردی از ایشان پرسید: [[پدر]] و مادرم فدای شما شوند ای پسر [[رسول خدا]]، [[معرفت خدا]] چیست؟ [[حضرت]] فرمودند: [[معرفت]] اهل هر زمانی [[امام]] خودشان را که [[اطاعت]] او بر ایشان [[واجب]] است" <ref>{{متن حدیث|فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِي يَجِبُ عَلَيْهِمْ طَاعَتُهُ}}؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۹۳.</ref>
::::::بنابراین نتایجی که از مطالب مطرح شده به‌دست می‌‌آید اینکه [[منتظران]] او با [[اعتقاد]] به [[انتظار]] به [[منتظر]] ([[امام مهدی]]) پی می‌‌برند و ثانیا از طریق [[امام مهدی]] به [[معرفت]] و [[شناخت]] [[خدا]] نایل می‌‌آیند، پس [[انتظار]] در تعالی و رشد [[خداشناسی]] که از مقوله [[عقل]] نظری است، تأثیرگذار است»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]، ص ۳۲۴-۳۲۸.</ref>.
::::::بنابراین نتایجی که از مطالب مطرح شده به‌دست می‌‌آید اینکه [[منتظران]] او با [[اعتقاد]] به [[انتظار]] به [[منتظر]] ([[امام مهدی]]) پی می‌‌برند و ثانیا از طریق [[امام مهدی]] به [[معرفت]] و [[شناخت]] [[خدا]] نایل می‌‌آیند، پس [[انتظار]] در تعالی و رشد [[خداشناسی]] که از مقوله [[عقل]] نظری است، تأثیرگذار است»<ref>[[حسین الهی‌نژاد|الهی‌نژاد، حسین]]، [[انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران (مقاله)|انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران]]، ص ۳۲۴-۳۲۸.</ref>.


۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش