پرش به محتوا

خرافه در لغت و اصطلاح به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 '
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
جز (جایگزینی متن - '\: \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[پرونده:13681441.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[فتحیه فتاحی‌زاده]]]]
[[پرونده:13681441.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[فتحیه فتاحی‌زاده]]]]
::::::خانم دکتر '''[[فتحیه فتاحی‌زاده]]''' در کتاب ''«[[پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی (کتاب)|پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::خانم دکتر '''[[فتحیه فتاحی‌زاده]]''' در کتاب ''«[[پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی (کتاب)|پیامبر اعظم و خرافه‌زدایی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«"[[خرافه]]"، واژه‌ای [[عربی]] و به معنای "میوه چیده شده" است. همچنین خرافه، نام مردی از [[قبیله]] عُذره بود که از احوال و [[اسرار]] [[جنیان]] خبر داشت و هر آنچه از آنها می‌دید، بیان می‌کرد، ولی کسی سخن او را [[باور]] نداشت و [[مردم]]، وی را [[تکذیب]] می‌کردند و می‌گفتند: {{عربی|هَذَا حَدِيثٌ خُرافَهٌ وَ هِيَ حَدِيثٌ مُسْتَمْلَحٌ كَذِبٌ}}؛ "این سخن ساخته خرافه است. این سخنی ملیح و شنیدنی، ولی [[دروغ]] است"<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۲۵.</ref>. [[ابن اثیر]] پس از بیان این داستان، [[حدیثی]] را از [[پیامبر]] نقل می‌کند که در آن فرمود: "سرگذشت خرافه، [[واقعیت]] دارد". برخی کتاب‌های لغت، خرافه را سخن [[باطل]]، [[بیهوده]]، پریشان و افسانه معنا کرده‌اند<ref>علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ماده خرافه.</ref>.
 
«"[[خرافه]]"، واژه‌ای [[عربی]] و به معنای "میوه چیده شده" است. همچنین خرافه، نام مردی از [[قبیله]] عُذره بود که از احوال و [[اسرار]] [[جنیان]] خبر داشت و هر آنچه از آنها می‌دید، بیان می‌کرد، ولی کسی سخن او را [[باور]] نداشت و [[مردم]]، وی را [[تکذیب]] می‌کردند و می‌گفتند: {{عربی|هَذَا حَدِيثٌ خُرافَهٌ وَ هِيَ حَدِيثٌ مُسْتَمْلَحٌ كَذِبٌ}}؛ "این سخن ساخته خرافه است. این سخنی ملیح و شنیدنی، ولی [[دروغ]] است"<ref>ابن اثیر، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۲، ص۲۵.</ref>. [[ابن اثیر]] پس از بیان این داستان، [[حدیثی]] را از [[پیامبر]] نقل می‌کند که در آن فرمود: "سرگذشت خرافه، [[واقعیت]] دارد". برخی کتاب‌های لغت، خرافه را سخن [[باطل]]، [[بیهوده]]، پریشان و افسانه معنا کرده‌اند<ref>علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، ماده خرافه.</ref>.


خرافه معادل superstition به معنای حکایت، قصه، [[عقیده]] [[فاسد]] و [[رأی]] باطل است<ref>یحیی نوری، جاهلیت و اسلام، ص۴۸۰.</ref>. به طور کلی، در این زمینه، بیان تعریفی که برای همگان و [[دین‌ها]] و فرهنگ‌های گوناگون پذیرفتنی باشد، کاری دشوار است. خرافه را این‌گونه تعریف کرده‌اند: خرافه یعنی رویدادهایی را که [[انتظار]] نداشته‌ایم رخ دهند، به پدیده‌هایی نسبت دهیم که هیچ رابطه منطقی میان آنها یافت نمی‌شود، مثل اینکه [[گمان]] کنیم گذشتن از زیر نردبان، سبب بروز فلان حادثه رانندگی چند [[روز]] پس از آن می‌شود... در صورتی که این رویدادها هیچ اثری بر هیچ چیز دیگر ندارد<ref>میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۲۹۱.</ref>.
خرافه معادل superstition به معنای حکایت، قصه، [[عقیده]] [[فاسد]] و [[رأی]] باطل است<ref>یحیی نوری، جاهلیت و اسلام، ص۴۸۰.</ref>. به طور کلی، در این زمینه، بیان تعریفی که برای همگان و [[دین‌ها]] و فرهنگ‌های گوناگون پذیرفتنی باشد، کاری دشوار است. خرافه را این‌گونه تعریف کرده‌اند: خرافه یعنی رویدادهایی را که [[انتظار]] نداشته‌ایم رخ دهند، به پدیده‌هایی نسبت دهیم که هیچ رابطه منطقی میان آنها یافت نمی‌شود، مثل اینکه [[گمان]] کنیم گذشتن از زیر نردبان، سبب بروز فلان حادثه رانندگی چند [[روز]] پس از آن می‌شود... در صورتی که این رویدادها هیچ اثری بر هیچ چیز دیگر ندارد<ref>میشل مالرب، انسان و ادیان، ترجمه: مهران توکلی، ص۲۹۱.</ref>.
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش