پرش به محتوا

منظور از روم در روایات آخرالزمان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 '
جز (جایگزینی متن - '\ه\s=\s(.*)\]\]\]\] \:\:\:\:\:\:' به 'ه = $1 | پاسخ = ')
جز (جایگزینی متن - '\. \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به '. $1 ')
خط ۲۰: خط ۲۰:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«منظور از [[روم]] در [[روایات]] مربوط به [[آخر الزمان]] و [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[ملل]] اروپائی و در قرن‌های اخیر، گسترش آنان در آمریکا می‌باشد، که [[فرزندان]] [[روم]] و [[وارثان]] امپراطوری تاریخی [[رومیان]] هستند. گاهی گفته می‌شود: رومیانی که [[خداوند متعال]] سوره‌ای درباره آنان نازل فرموده و [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمانان]] بعدها با آنان پیکار نمودند، غیر از اینان هستند. زیرا آنان بیزانس‌ها بودند که پایتخت آنان ابتدا شهر "رم" در ایتالیا و سپس شهر [[قسطنطنیه]] گردید تا اینکه [[مسلمانان]] [[حدود]] ۵۰۰ سال پیش آن را [[فتح]] نموده و "اسلامبول" نامیدند و [[مردم]] آن را [[استانبول]] تلفظ نمودند.
::::::«منظور از [[روم]] در [[روایات]] مربوط به [[آخر الزمان]] و [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، [[ملل]] اروپائی و در قرن‌های اخیر، گسترش آنان در آمریکا می‌باشد، که [[فرزندان]] [[روم]] و [[وارثان]] امپراطوری تاریخی [[رومیان]] هستند. گاهی گفته می‌شود: رومیانی که [[خداوند متعال]] سوره‌ای درباره آنان نازل فرموده و [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[مسلمانان]] بعدها با آنان پیکار نمودند، غیر از اینان هستند. زیرا آنان بیزانس‌ها بودند که پایتخت آنان ابتدا شهر "رم" در ایتالیا و سپس شهر [[قسطنطنیه]] گردید تا اینکه [[مسلمانان]] [[حدود]] ۵۰۰ سال پیش آن را [[فتح]] نموده و "اسلامبول" نامیدند و [[مردم]] آن را [[استانبول]] تلفظ نمودند.
::::::پاسخ: صحیح است که [[رومیان]] هنگام [[نزول]] سوره مبارکه [[روم]] و صدور [[روایات]] درباره آنان، از طرفداران امپراطوری [[روم]] یا بیزانس [معروف‌] بودند. اما غربی‌های امروز افرادی غیر آنها نیستند، بلکه ادامه [[سیاست]] و [[تمدن]] آنها به حساب آمده و بخشی از آنان شمرده می‌شوند .. و ملت‌های فرانسه و بریتانیا و آلمان و غیر آن، از لحاظ [[فرهنگ]] و [[سیاست]] و [[دین]]، ارکان حقیقی امپراطوری [[روم]] می‌باشند. و این‌که آنها در آن زمان مناطق تحت نفوذ [[روم]] و (مستعمرات آن) نامیده می‌شدند، این [[حقیقت]] را نفی نمی‌کند.
 
::::::بلکه [[سرداران]] بیزانس رومی خود به مدت ۲ هزار سال پایتخت‌شان رم و [[قسطنطنیه]] بود در حالی که همه آنان از نژاد ایتالیائی و ریشه واحدی نبودند، بلکه از ریشه و نژادهای متعدد اروپائی بودند و بعد از آنکه یونان جزئی از امپراطوری [[روم]] گردید، گاهی در میان آنان [[یونانیان]] نیز بچشم می‌خوردند.
پاسخ: صحیح است که [[رومیان]] هنگام [[نزول]] سوره مبارکه [[روم]] و صدور [[روایات]] درباره آنان، از طرفداران امپراطوری [[روم]] یا بیزانس [معروف‌] بودند. اما غربی‌های امروز افرادی غیر آنها نیستند، بلکه ادامه [[سیاست]] و [[تمدن]] آنها به حساب آمده و بخشی از آنان شمرده می‌شوند .. و ملت‌های فرانسه و بریتانیا و آلمان و غیر آن، از لحاظ [[فرهنگ]] و [[سیاست]] و [[دین]]، ارکان حقیقی امپراطوری [[روم]] می‌باشند. و این‌که آنها در آن زمان مناطق تحت نفوذ [[روم]] و (مستعمرات آن) نامیده می‌شدند، این [[حقیقت]] را نفی نمی‌کند.
::::::و شاید به همین [[دلیل]] باشد که وقتی امپراطوری تقلیدی [[روم]] به ضعف گرائید و در [[قسطنطنیه]] و پیرامون آن محدود گردید و در محاصره دریائی از ملت‌های [[مسلمان]] قرار گرفت، اروپائیان به ادعای میراث‌خواری به پا خاسته، و عده‌ای از سران [[کشور]] آلمان و غیر آن را، [[قیصر]] (سزار) نامیدند.
 
::::::این نوع تغییر و تحول در امپراطوری‌ها و [[دولت‌ها]] امری طبیعی است، چرا که [[حکومت]] از کشوری به [[کشور]] دیگر و از ملتی به [[ملت]] دیگر انتقال می‌یابد، و این با باقی ماندن نام و خصوصیت‌های اصلی آن منافات ندارد.
بلکه [[سرداران]] بیزانس رومی خود به مدت ۲ هزار سال پایتخت‌شان رم و [[قسطنطنیه]] بود در حالی که همه آنان از نژاد ایتالیائی و ریشه واحدی نبودند، بلکه از ریشه و نژادهای متعدد اروپائی بودند و بعد از آنکه یونان جزئی از امپراطوری [[روم]] گردید، گاهی در میان آنان [[یونانیان]] نیز بچشم می‌خوردند.
::::::بنابراین، [[روایات]] شریفه‌ای که از آینده [[رومیان]] یا به تعبیر عرب‌ها "[[بنی اصفر]]" (- زردپوستان) خبر می‌دهد، مرادشان فقط [[رومیان]] بیزانس ایتالیائی، منهای [[ملل]] و قبیله‌های فرنگی و سایر قبایل وابسته به آنها نیست.
 
::::::به همین [[دلیل]] [[مسلمانان]] در کتابهای تاریخی خود از آنها به [[رومیان]] و گاهی فرنگی‌ها تعبیر می‌کنند اما در عین حال به همه آنها رومی گفته، و آن را به صورت "أروام" جمع می‌بندند.
و شاید به همین [[دلیل]] باشد که وقتی امپراطوری تقلیدی [[روم]] به ضعف گرائید و در [[قسطنطنیه]] و پیرامون آن محدود گردید و در محاصره دریائی از ملت‌های [[مسلمان]] قرار گرفت، اروپائیان به ادعای میراث‌خواری به پا خاسته، و عده‌ای از سران [[کشور]] آلمان و غیر آن را، [[قیصر]] (سزار) نامیدند.
::::::علاوه بر آن، آنچه از سوره مبارکه [[روم]]، [[آیات]] ۳۱ و ۳۲ و [[سوره کهف]] آیه‌های ۱۲ و ۲۱ و غیر آن درباره [[شرک]] آنان نسبت به [[خداوند متعال]] و احزاب و [[پیروان]] آنها استفاده می‌شود این است که مراد از آنان ملت‌ها و احزاب مدعی [[پیروی]] از [[حضرت مسیح]] {{ع}} می‌باشند. و روشن است که [[رهبری]] ملت‌های [[مسیحی]] به دست [[رومیان]] ایتالیائی و [[قسطنطنیه]] بوده سپس غربی‌ها از آنان به [[ارث]] برده‌اند.
 
::::::نام [[روم]] در بسیاری از [[روایات]] [[زمان ظهور]] آمده از جمله [[روایات]] مربوط به [[فتنه]] و آشوب و تسلط آنان بر [[مسلمانان]]، که قبلا گذشت. و [[روایات]] دیگری درباره حرکت ناوگانهای جنگی آنها به سواحل سرزمین‌های [[عربی]]، اندکی پیش از [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، وجود دارد. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: "وقتی که در سرزمین [[شام]] بلوایی را مشاهده نمودی، پس [[مرگ]] است و مردن، تا آنکه غربیان به تحرک آمده و روانه سرزمین‌های [[عربی]] گردند. که حوادثی بین آنان رخ خواهد داد"<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۰۷.</ref>.
این نوع تغییر و تحول در امپراطوری‌ها و [[دولت‌ها]] امری طبیعی است، چرا که [[حکومت]] از کشوری به [[کشور]] دیگر و از ملتی به [[ملت]] دیگر انتقال می‌یابد، و این با باقی ماندن نام و خصوصیت‌های اصلی آن منافات ندارد.
::::::و [[فتنه]] و آشوب [[شام]] در [[روایات]] مربوط به [[زمان ظهور]] به مرحله کشمکشهائی که در سرزمین [[شام]] بعد از آشوب و استیلای اجانب بر [[امت اسلامی]] واقع می‌شود اطلاق می‌گردد .. به این معنی که "[[بنی اصفر]]" "غربیها" خود را ناگزیر از دخالت مستقیم نظامی می‌بینند، بعد از آن‌که به واسطه [[پایداری]] [[مردم]] آن سامان و امواج [[سیاسی]] موجود و درگیر آن، از تسلط بر منطقه پیرامون [[فلسطین]] ناتوان گشته و دخالت نظامی آنها در آینده با [[مقاومت]] [[مسلمانان]] کشورهای [[عربی]] مواجه خواهد شد.
 
::::::از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "در [[ماه رمضان]] به هنگام صبح از [[ناحیه]] [[مشرق]] ندا دهنده‌ای بانگ برمی‌آورد که:‌ای اهل [[ایمان]] گرد هم آیید و از [[ناحیه]] [[مغرب]] پس از ناپدید شدن شفق، ندا کننده‌ای ندا سر دهد: ای [[اهل باطل]] گرد هم جمع شوید ... و [[رومیان]] به ساحل دریا نزدیک غار [[اصحاب کهف]] روی آورده و [[خداوند]] آن [[جوانان]] را با سگ‌شان از غارشان برمی‌انگیزد، در بین آنان دو مرد بنام ملیخا، و خملاها بوده که این دو [[تسلیم]] [[اوامر]] [[حضرت]] [[قائم]] {{ع}} خواهند بود"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵.</ref>.
بنابراین، [[روایات]] شریفه‌ای که از آینده [[رومیان]] یا به تعبیر عرب‌ها "[[بنی اصفر]]" (- زردپوستان) خبر می‌دهد، مرادشان فقط [[رومیان]] بیزانس ایتالیائی، منهای [[ملل]] و قبیله‌های فرنگی و سایر قبایل وابسته به آنها نیست.
::::::و شاید این جنبش نظامی ادامه حرکت گذشته و یا همان حرکت باشد، و [[روایت]] گویای این است که آن جریان نزدیک حرکت [[ظهور]] آن [[حضرت]] خواهد بود، چرا که حوادث، پی‌درپی و به دنبال [[ندای آسمانی]] در [[ماه رمضان]] بوجود آمده و تا [[محرم]] ادامه می‌یابد، و [[ظهور]] آن بزرگوار در شب دهم و روز دهم ماه [[محرم]] به وقوع می‌پیوندد.
 
::::::از برخی [[روایات]] چنین استفاده می‌شود که نیروهای غربی آهنگ سرزمین [[شام]] کرده و در [[عکا]] و صور، و طبق این [[روایت]] نزدیک غار [[اصحاب کهف]]، یعنی در [[انطاکیه]] از [[ناحیه]] ساحل سوریه- [[ترکیه]]، فرود می‌آیند.
به همین [[دلیل]] [[مسلمانان]] در کتابهای تاریخی خود از آنها به [[رومیان]] و گاهی فرنگی‌ها تعبیر می‌کنند اما در عین حال به همه آنها رومی گفته، و آن را به صورت "أروام" جمع می‌بندند.
::::::درباره [[جوانان]] [[اصحاب کهف]] روایاتی وارد شده که [[خداوند متعال]] آنان را در [[آخر الزمان]] ظاهر می‌نماید تا برای [[مردم]] علامت و نشانه‌ای بوده، و از [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} باشند و ما آن را در بحث پیرامون، [[یاران]] آن [[حضرت]] یاد خواهیم کرد.
 
::::::[[فلسفه]] ظاهر شدن آنان به هنگام فرود آمدن نیروهای غربی در آن برهه حساس، این است که معجزه‌ای خصوصا برای [[مسیحیان]] باشند، زیرا طبق [[نقل]] [[روایات]] [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} نسخه‌های اصلی [[تورات]] و [[انجیل]] را از [[غار انطاکیه]] بیرون آورده و به وسیله آن با رومی‌ها و [[یهودیان]] به بحث و [[گفتگو]] می‌پردازند، احتمال دارد این غار، همان غار معروف [[اصحاب کهف]] و یا غار دیگری باشد.
علاوه بر آن، آنچه از سوره مبارکه [[روم]]، [[آیات]] ۳۱ و ۳۲ و [[سوره کهف]] آیه‌های ۱۲ و ۲۱ و غیر آن درباره [[شرک]] آنان نسبت به [[خداوند متعال]] و احزاب و [[پیروان]] آنها استفاده می‌شود این است که مراد از آنان ملت‌ها و احزاب مدعی [[پیروی]] از [[حضرت مسیح]] {{ع}} می‌باشند. و روشن است که [[رهبری]] ملت‌های [[مسیحی]] به دست [[رومیان]] ایتالیائی و [[قسطنطنیه]] بوده سپس غربی‌ها از آنان به [[ارث]] برده‌اند.
::::::به [[نقل]] از [[جابر جعفی]]، [[امام باقر]] {{ع}} که فرمودند: "[[شورشیان]] [[روم]] بزودی روی آورده و در [[رمله]] فرود می‌آیند،‌ای [[جابر]]: در آن سال، در سراسر [[زمین]] از [[ناحیه]] غرب [[اختلاف]] فراوان وجود دارد"<ref>بشارة الاسلام، ص ۱۰۲.</ref>.
 
::::::البته ممکن است این شورشگران، مزدوران غربی، داوطلبان [[نبرد]] با [[یهود]] باشند که به همین منظور در [[رمله]] [[فلسطین]] فرود می‌آیند، و ظاهرا مراد از [[اختلاف]] مذکور در [[روایت]] از [[ناحیه]] [[مغرب]] [[زمین]] و یا غرب، همان غرب [[سرزمین‌های اسلامی]] باشد، چرا که بعد از آن بیان می‌کند که اولین حادثه‌ای که به [[شام]] می‌رسد خراب شدن آن است و احتمالا خرابی آنجا به سبب غربی‌ها باشد.
نام [[روم]] در بسیاری از [[روایات]] [[زمان ظهور]] آمده از جمله [[روایات]] مربوط به [[فتنه]] و آشوب و تسلط آنان بر [[مسلمانان]]، که قبلا گذشت. و [[روایات]] دیگری درباره حرکت ناوگانهای جنگی آنها به سواحل سرزمین‌های [[عربی]]، اندکی پیش از [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}، وجود دارد. از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: "وقتی که در سرزمین [[شام]] بلوایی را مشاهده نمودی، پس [[مرگ]] است و مردن، تا آنکه غربیان به تحرک آمده و روانه سرزمین‌های [[عربی]] گردند. که حوادثی بین آنان رخ خواهد داد"<ref>الملاحم و الفتن، ص ۱۰۷.</ref>.
::::::و آنچه را که در این زمینه قابل توجه است، مطالبی است که از [[اهل بیت]] {{عم}}، در [[تفسیر]] اوائل سوره مبارکه [[روم]] وارد شده است. "[[سوگند]] به این حروف (الف، لام، میم) [[رومیان]] غالب گردیدند، در نزدیک‌ترین سرزمین و اینان بعد از مغلوب شدن به زودی غالب می‌گردند، در اندک سالی. أمر از آن [[خداوند]] است از پیش و آینده، و آنروز [[ایمان]] آورندگان به [[یاری]] [[خدا]] چنین شاد می‌گردند هم اوست که هرکسی را که خواهد [[یاری]] فرماید، و اوست غالب و مهربان"<ref>روم، ۱- ۵.</ref>.
 
::::::از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] شده که آن [[حضرت]] "[[یاری]] [[خداوند]] را نسبت به [[مؤمنین]]" در [[آیه شریفه]]، به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[تفسیر]] نموده‌اند، و گویا [[خداوند]] آن [[حضرت]] را بر [[رومیان]] پیروز می‌گرداند<ref>محجه بحرانی، ص ۱۷۰.</ref>. از جمله [[روایات]] دیگر در این زمینه، [[روایات]] مربوط به [[فرود آمدن حضرت عیسی]] {{ع}} و [[دعوت]] نمودن آن [[حضرت]] [[مسیحیان]] را به [[اسلام]] و [[پیروی]] از [[حضرت مهدی]] {{ع}} است که این فرموده [[خداوند]] را روشن می‌سازد: "[[حضرت عیسی]] {{ع}} نشانه‌ای است از علامت‌های [[قیامت]]"<ref>زخرف، ۶۱.</ref> "همه [[اهل کتاب]] قبل از مردنش به او [[ایمان]] می‌آورند، و او در [[روز رستاخیز]] [[گواه]] بر آنهاست"<ref>نساء، ۱۵۹.</ref> یعنی آن بزرگوار یکی از [[علائم]] [[رستاخیز]] بوده و هنگامی که [[خداوند]] او را به [[دنیا]] فرود آورد، تمام [[نصاری]] و [[یهود]] به او [[ایمان]] آورده و خود و معجزه‌هایش را قبل از آنکه از [[دنیا]] [[رحلت]] کند، می‌بینند.
و [[فتنه]] و آشوب [[شام]] در [[روایات]] مربوط به [[زمان ظهور]] به مرحله کشمکشهائی که در سرزمین [[شام]] بعد از آشوب و استیلای اجانب بر [[امت اسلامی]] واقع می‌شود اطلاق می‌گردد .. به این معنی که "[[بنی اصفر]]" "غربیها" خود را ناگزیر از دخالت مستقیم نظامی می‌بینند، بعد از آن‌که به واسطه [[پایداری]] [[مردم]] آن سامان و امواج [[سیاسی]] موجود و درگیر آن، از تسلط بر منطقه پیرامون [[فلسطین]] ناتوان گشته و دخالت نظامی آنها در آینده با [[مقاومت]] [[مسلمانان]] کشورهای [[عربی]] مواجه خواهد شد.
::::::و در [[روایت]] آمده است که [[عیسی]] {{ع}} بوسیله [[حضرت مهدی]] {{ع}} و معجزاتی که [[خداوند]] در [[اختیار]] او نهاده با [[رومیان]] بحث و [[مناظره]] می‌کند<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۶.</ref>. آن [[حضرت]] پس از [[معجزه]] فرود آمدنش از [[آسمان]]، در دگرگونی اوضاع [[سیاسی]] و شورانیدن ملت‌های غربی بر ضد فرمانروایانشان، نقش مهم و اساسی خواهد داشت، که در جریان فرود آمدن آن بزرگوار به بیان آن خواهیم پرداخت.
 
::::::از جمله [[روایات]] مورد بحث، [[احادیث]] مربوط به آتش‌بس میان [[مسلمانان]] و [[رومیان]] می‌باشد که [[حضرت]]، قرارداد عدم [[تجاوز]] را با آنان امضاء خواهد نمود، ظاهرا این [[پیمان]] بعد از [[نبرد]] بزرگ [[قدس]] است که در مثلث عکا- قدس- [[انطاکیه]] بین [[سپاه]] آن [[حضرت]] و [[لشکریان]] [[سفیانی]] با [[پشتیبانی]] [[یهود]] و [[رومیان]] رخ می‌دهد و بعد از [[پیروزی]] [[حضرت مهدی]] و ورودش به [[قدس]] و [[فرود آمدن حضرت عیسی]] {{ع}} خواهد بود.
از [[امیر مؤمنان]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: "در [[ماه رمضان]] به هنگام صبح از [[ناحیه]] [[مشرق]] ندا دهنده‌ای بانگ برمی‌آورد که:‌ای اهل [[ایمان]] گرد هم آیید و از [[ناحیه]] [[مغرب]] پس از ناپدید شدن شفق، ندا کننده‌ای ندا سر دهد: ای [[اهل باطل]] گرد هم جمع شوید ... و [[رومیان]] به ساحل دریا نزدیک غار [[اصحاب کهف]] روی آورده و [[خداوند]] آن [[جوانان]] را با سگ‌شان از غارشان برمی‌انگیزد، در بین آنان دو مرد بنام ملیخا، و خملاها بوده که این دو [[تسلیم]] [[اوامر]] [[حضرت]] [[قائم]] {{ع}} خواهند بود"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵.</ref>.
::::::به نظر می‌رسد که [[حضرت مسیح]] {{ع}} در این درگیری و [[نبرد]] نقش وساطت و میانجی‌گری را بر عهده خواهد داشت، که درباره آن سخن خواهیم گفت، از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] شده که فرمود: "ای عوف! پیش از [[رستاخیز]] شش حادثه را متذکر باش ... از جمله [[فتنه]] و آشوبی را که خانه‌ای از [[عرب]] خالی از آن [[فتنه]] نخواهد بود، میان شما و [[بنی اصفر]] (غربیها) صلحی برقرار می‌گردد، سپس با شما پیمان‌شکنی نموده، و با هشتاد [[لشکر]] که هریک متشکل از ۱۲ هزار سرباز می‌باشد به شما حمله‌ور می‌شوند"<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۳۵- از عقد الدرر سلمی و به گفته او بخاری آن را در صحیح خود از روایت عوف بن مالک، آورده است.</ref>.
 
::::::همچنین از آن [[حضرت]] [[روایت]] شده که فرمودند: "بین شما و [[رومیان]] چهار [[پیمان]] [[صلح]] بسته می‌شود، که چهارمین آنها به دست مردی از [[خاندان]] هرقل است که چند سال (دو سال) دوام خواهد یافت، در این هنگام مردی از [[عبد]] القیس به نام سؤدد بن غیلان پرسید: در آن روز پیشوای [[مردم]] کیست؟ [[حضرت]] فرمود: [[مهدی]] از فرزندانم"<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۰ دوازدهمین روایت از اربعین حافظ ابی نعیم.</ref>. در برخی از [[روایات]] مدت پیمان‌نامه [[صلح]] هفت سال ذکر شده، اما غربی‌ها تنها پس از دو سال عهدشکنی نموده و [[پیمان]] خود را با [[مسلمانان]] برهم زده و با سپاهی که متشکل از قریب به یک میلیون سرباز می‌باشد با حمل ۸۰ [[پرچم]] در سواحل [[فلسطین]] و سرزمین [[شام]]، با [[مسلمانان]] درگیر می‌شوند.
و شاید این جنبش نظامی ادامه حرکت گذشته و یا همان حرکت باشد، و [[روایت]] گویای این است که آن جریان نزدیک حرکت [[ظهور]] آن [[حضرت]] خواهد بود، چرا که حوادث، پی‌درپی و به دنبال [[ندای آسمانی]] در [[ماه رمضان]] بوجود آمده و تا [[محرم]] ادامه می‌یابد، و [[ظهور]] آن بزرگوار در شب دهم و روز دهم ماه [[محرم]] به وقوع می‌پیوندد.
::::::و در پی آن، [[حضرت مهدی]] {{ع}} رهسپار [[فتح]] و [[آزادی]] اروپا و [[جهان]] غیر [[اسلام]] می‌گردد که در بحث حرکت [[ظهور]] آن [[حضرت]] خواهد آمد. دیگر [[روایات]] ارتباط [[سفیانی]] با [[رومیان]] و فرار هواداران وی پس از [[شکست]] او به طرف [[کشور]] [[روم]]، و تعقیب آنان توسط [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و بازگرداندن آنها را بیان می‌کند، از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: "زمانی که [[حضرت]] [[قائم]] {{ع}} [[قیام]] نماید، [[سپاه]] خویش را به سوی [[بنی امیه]] (سفیانیان) گسیل دارد آنها به سوی [[روم]] بگریزند، به آنان می‌گویند تا به کیش ما درنیائید شما را راه نخواهیم داد، آنها پذیرفته و [[رومیان]] آنان را وارد می‌کنند و آنگاه که [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} با [[رومیان]] مواجه می‌شوند، آنها تقاضای [[صلح]] و [[امان]] می‌نمایند، [[پیروان]] آن [[حضرت]] پاسخ می‌دهند که تا هم‌کیشان ما را آزاد نکنید به شما [[امان]] نخواهیم داد، سپس آنها را آزاد نموده و به [[یاران]] [[حضرت]] باز می‌گردانند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۸.</ref>.
 
::::::[[روایات]] دیگری نشانگر این است که [[سفیانی]] دارای [[فرهنگی]] غربی بوده، وی در [[کشور]] [[روم]] بسر می‌برد و سپس راهی منطقه [[شام]] می‌گردد و حرکت خود را از آنجا آغاز می‌کند، چنانکه به بیان آن خواهیم پرداخت، در کتاب [[غیبت]] [[طوسی]]  آمده است که: "[[سفیانی]] که سرکرده [[قوم]] است از [[کشور]] [[روم]] به حرکت درآمده در حالی که چون [[مسیحیان]] [[صلیب]] به گردن دارد"<ref>غیبت طوسی، ص ۲۷۸.</ref>.
از برخی [[روایات]] چنین استفاده می‌شود که نیروهای غربی آهنگ سرزمین [[شام]] کرده و در [[عکا]] و صور، و طبق این [[روایت]] نزدیک غار [[اصحاب کهف]]، یعنی در [[انطاکیه]] از [[ناحیه]] ساحل سوریه- [[ترکیه]]، فرود می‌آیند.
::::::از جمله [[روایات]]، [[احادیث]] [[آزادی]] سرزمین [[روم]] توسط [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[اسلام]] آوردن [[رومیان]] به‌دست آن [[حضرت]] است، البته احتمال دارد این امر به دنبال شکستن [[پیمان]] [[صلح]] و حمله نظامی آنان به ساحل [[فلسطین]] و سرزمین [[شام]] و [[شکست]] خوردن آنها باشد، چنانکه ممکن است این درگیری سخت‌ترین نبردهای [[روم]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} باشد که در پی آن گرایشی در بین ملت‌های آنان نسبت به [[اسلام]] پیدا می‌شود. و در برخی از [[روایات]]، آمده است که: "با [[تکبیر]]، هفتاد هزار تن از [[مسلمانان]] [[روم]] را [[فتح]] می‌نمایند"<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۹۷.</ref>.
 
درباره [[جوانان]] [[اصحاب کهف]] روایاتی وارد شده که [[خداوند متعال]] آنان را در [[آخر الزمان]] ظاهر می‌نماید تا برای [[مردم]] علامت و نشانه‌ای بوده، و از [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} باشند و ما آن را در بحث پیرامون، [[یاران]] آن [[حضرت]] یاد خواهیم کرد.
 
[[فلسفه]] ظاهر شدن آنان به هنگام فرود آمدن نیروهای غربی در آن برهه حساس، این است که معجزه‌ای خصوصا برای [[مسیحیان]] باشند، زیرا طبق [[نقل]] [[روایات]] [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} نسخه‌های اصلی [[تورات]] و [[انجیل]] را از [[غار انطاکیه]] بیرون آورده و به وسیله آن با رومی‌ها و [[یهودیان]] به بحث و [[گفتگو]] می‌پردازند، احتمال دارد این غار، همان غار معروف [[اصحاب کهف]] و یا غار دیگری باشد.
 
به [[نقل]] از [[جابر جعفی]]، [[امام باقر]] {{ع}} که فرمودند: "[[شورشیان]] [[روم]] بزودی روی آورده و در [[رمله]] فرود می‌آیند،‌ای [[جابر]]: در آن سال، در سراسر [[زمین]] از [[ناحیه]] غرب [[اختلاف]] فراوان وجود دارد"<ref>بشارة الاسلام، ص ۱۰۲.</ref>.
 
البته ممکن است این شورشگران، مزدوران غربی، داوطلبان [[نبرد]] با [[یهود]] باشند که به همین منظور در [[رمله]] [[فلسطین]] فرود می‌آیند، و ظاهرا مراد از [[اختلاف]] مذکور در [[روایت]] از [[ناحیه]] [[مغرب]] [[زمین]] و یا غرب، همان غرب [[سرزمین‌های اسلامی]] باشد، چرا که بعد از آن بیان می‌کند که اولین حادثه‌ای که به [[شام]] می‌رسد خراب شدن آن است و احتمالا خرابی آنجا به سبب غربی‌ها باشد.
 
و آنچه را که در این زمینه قابل توجه است، مطالبی است که از [[اهل بیت]] {{عم}}، در [[تفسیر]] اوائل سوره مبارکه [[روم]] وارد شده است. "[[سوگند]] به این حروف (الف، لام، میم) [[رومیان]] غالب گردیدند، در نزدیک‌ترین سرزمین و اینان بعد از مغلوب شدن به زودی غالب می‌گردند، در اندک سالی. أمر از آن [[خداوند]] است از پیش و آینده، و آنروز [[ایمان]] آورندگان به [[یاری]] [[خدا]] چنین شاد می‌گردند هم اوست که هرکسی را که خواهد [[یاری]] فرماید، و اوست غالب و مهربان"<ref>روم، ۱- ۵.</ref>.
 
از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] شده که آن [[حضرت]] "[[یاری]] [[خداوند]] را نسبت به [[مؤمنین]]" در [[آیه شریفه]]، به [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[تفسیر]] نموده‌اند، و گویا [[خداوند]] آن [[حضرت]] را بر [[رومیان]] پیروز می‌گرداند<ref>محجه بحرانی، ص ۱۷۰.</ref>. از جمله [[روایات]] دیگر در این زمینه، [[روایات]] مربوط به [[فرود آمدن حضرت عیسی]] {{ع}} و [[دعوت]] نمودن آن [[حضرت]] [[مسیحیان]] را به [[اسلام]] و [[پیروی]] از [[حضرت مهدی]] {{ع}} است که این فرموده [[خداوند]] را روشن می‌سازد: "[[حضرت عیسی]] {{ع}} نشانه‌ای است از علامت‌های [[قیامت]]"<ref>زخرف، ۶۱.</ref> "همه [[اهل کتاب]] قبل از مردنش به او [[ایمان]] می‌آورند، و او در [[روز رستاخیز]] [[گواه]] بر آنهاست"<ref>نساء، ۱۵۹.</ref> یعنی آن بزرگوار یکی از [[علائم]] [[رستاخیز]] بوده و هنگامی که [[خداوند]] او را به [[دنیا]] فرود آورد، تمام [[نصاری]] و [[یهود]] به او [[ایمان]] آورده و خود و معجزه‌هایش را قبل از آنکه از [[دنیا]] [[رحلت]] کند، می‌بینند.
 
و در [[روایت]] آمده است که [[عیسی]] {{ع}} بوسیله [[حضرت مهدی]] {{ع}} و معجزاتی که [[خداوند]] در [[اختیار]] او نهاده با [[رومیان]] بحث و [[مناظره]] می‌کند<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۶.</ref>. آن [[حضرت]] پس از [[معجزه]] فرود آمدنش از [[آسمان]]، در دگرگونی اوضاع [[سیاسی]] و شورانیدن ملت‌های غربی بر ضد فرمانروایانشان، نقش مهم و اساسی خواهد داشت، که در جریان فرود آمدن آن بزرگوار به بیان آن خواهیم پرداخت.
 
از جمله [[روایات]] مورد بحث، [[احادیث]] مربوط به آتش‌بس میان [[مسلمانان]] و [[رومیان]] می‌باشد که [[حضرت]]، قرارداد عدم [[تجاوز]] را با آنان امضاء خواهد نمود، ظاهرا این [[پیمان]] بعد از [[نبرد]] بزرگ [[قدس]] است که در مثلث عکا- قدس- [[انطاکیه]] بین [[سپاه]] آن [[حضرت]] و [[لشکریان]] [[سفیانی]] با [[پشتیبانی]] [[یهود]] و [[رومیان]] رخ می‌دهد و بعد از [[پیروزی]] [[حضرت مهدی]] و ورودش به [[قدس]] و [[فرود آمدن حضرت عیسی]] {{ع}} خواهد بود.
 
به نظر می‌رسد که [[حضرت مسیح]] {{ع}} در این درگیری و [[نبرد]] نقش وساطت و میانجی‌گری را بر عهده خواهد داشت، که درباره آن سخن خواهیم گفت، از [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[نقل]] شده که فرمود: "ای عوف! پیش از [[رستاخیز]] شش حادثه را متذکر باش ... از جمله [[فتنه]] و آشوبی را که خانه‌ای از [[عرب]] خالی از آن [[فتنه]] نخواهد بود، میان شما و [[بنی اصفر]] (غربیها) صلحی برقرار می‌گردد، سپس با شما پیمان‌شکنی نموده، و با هشتاد [[لشکر]] که هریک متشکل از ۱۲ هزار سرباز می‌باشد به شما حمله‌ور می‌شوند"<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۳۵- از عقد الدرر سلمی و به گفته او بخاری آن را در صحیح خود از روایت عوف بن مالک، آورده است.</ref>.
 
همچنین از آن [[حضرت]] [[روایت]] شده که فرمودند: "بین شما و [[رومیان]] چهار [[پیمان]] [[صلح]] بسته می‌شود، که چهارمین آنها به دست مردی از [[خاندان]] هرقل است که چند سال (دو سال) دوام خواهد یافت، در این هنگام مردی از [[عبد]] القیس به نام سؤدد بن غیلان پرسید: در آن روز پیشوای [[مردم]] کیست؟ [[حضرت]] فرمود: [[مهدی]] از فرزندانم"<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۰ دوازدهمین روایت از اربعین حافظ ابی نعیم.</ref>. در برخی از [[روایات]] مدت پیمان‌نامه [[صلح]] هفت سال ذکر شده، اما غربی‌ها تنها پس از دو سال عهدشکنی نموده و [[پیمان]] خود را با [[مسلمانان]] برهم زده و با سپاهی که متشکل از قریب به یک میلیون سرباز می‌باشد با حمل ۸۰ [[پرچم]] در سواحل [[فلسطین]] و سرزمین [[شام]]، با [[مسلمانان]] درگیر می‌شوند.
 
و در پی آن، [[حضرت مهدی]] {{ع}} رهسپار [[فتح]] و [[آزادی]] اروپا و [[جهان]] غیر [[اسلام]] می‌گردد که در بحث حرکت [[ظهور]] آن [[حضرت]] خواهد آمد. دیگر [[روایات]] ارتباط [[سفیانی]] با [[رومیان]] و فرار هواداران وی پس از [[شکست]] او به طرف [[کشور]] [[روم]]، و تعقیب آنان توسط [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و بازگرداندن آنها را بیان می‌کند، از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده که فرمودند: "زمانی که [[حضرت]] [[قائم]] {{ع}} [[قیام]] نماید، [[سپاه]] خویش را به سوی [[بنی امیه]] (سفیانیان) گسیل دارد آنها به سوی [[روم]] بگریزند، به آنان می‌گویند تا به کیش ما درنیائید شما را راه نخواهیم داد، آنها پذیرفته و [[رومیان]] آنان را وارد می‌کنند و آنگاه که [[یاران]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} با [[رومیان]] مواجه می‌شوند، آنها تقاضای [[صلح]] و [[امان]] می‌نمایند، [[پیروان]] آن [[حضرت]] پاسخ می‌دهند که تا هم‌کیشان ما را آزاد نکنید به شما [[امان]] نخواهیم داد، سپس آنها را آزاد نموده و به [[یاران]] [[حضرت]] باز می‌گردانند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۸.</ref>.
 
[[روایات]] دیگری نشانگر این است که [[سفیانی]] دارای [[فرهنگی]] غربی بوده، وی در [[کشور]] [[روم]] بسر می‌برد و سپس راهی منطقه [[شام]] می‌گردد و حرکت خود را از آنجا آغاز می‌کند، چنانکه به بیان آن خواهیم پرداخت، در کتاب [[غیبت]] [[طوسی]]  آمده است که: "[[سفیانی]] که سرکرده [[قوم]] است از [[کشور]] [[روم]] به حرکت درآمده در حالی که چون [[مسیحیان]] [[صلیب]] به گردن دارد"<ref>غیبت طوسی، ص ۲۷۸.</ref>.
 
از جمله [[روایات]]، [[احادیث]] [[آزادی]] سرزمین [[روم]] توسط [[حضرت مهدی]] {{ع}} و [[اسلام]] آوردن [[رومیان]] به‌دست آن [[حضرت]] است، البته احتمال دارد این امر به دنبال شکستن [[پیمان]] [[صلح]] و حمله نظامی آنان به ساحل [[فلسطین]] و سرزمین [[شام]] و [[شکست]] خوردن آنها باشد، چنانکه ممکن است این درگیری سخت‌ترین نبردهای [[روم]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} باشد که در پی آن گرایشی در بین ملت‌های آنان نسبت به [[اسلام]] پیدا می‌شود. و در برخی از [[روایات]]، آمده است که: "با [[تکبیر]]، هفتاد هزار تن از [[مسلمانان]] [[روم]] را [[فتح]] می‌نمایند"<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۹۷.</ref>.
بعید نیست که سقوط این پایتخت غربی با تظاهرات غربی‌ها و [[تکبیر]] آنان، در حالی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش آنان را [[همراهی]] می‌کنند، انجام شود.
بعید نیست که سقوط این پایتخت غربی با تظاهرات غربی‌ها و [[تکبیر]] آنان، در حالی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش آنان را [[همراهی]] می‌کنند، انجام شود.
::::::از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمودند: "آن‌گاه اهل [[روم]] به‌دست [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[اسلام]] آورده و [[حضرت]] برای آنان مسجدی را بنا می‌کند سپس با [[جانشین]] قرار دادن یکی از یارانش در آنجا، خود باز می‌گردد"<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۵۱.</ref>
 
از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمودند: "آن‌گاه اهل [[روم]] به‌دست [[حضرت مهدی]] {{ع}} [[اسلام]] آورده و [[حضرت]] برای آنان مسجدی را بنا می‌کند سپس با [[جانشین]] قرار دادن یکی از یارانش در آنجا، خود باز می‌گردد"<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۵۱.</ref>
::::::ظاهرا [[حضرت مسیح]] {{ع}} در دگرگونی ملت‌های غرب نقش اساسی داشته، و این امر در خلال دو سه سالی است که بین [[امام]] {{ع}} و غربیان [[پیمان]] [[صلح]] برقرار است، و احتمالا [[حضرت عیسی]] {{ع}} در این برهه، در غرب بسر برده و یا بیشتر حضور او در غرب خواهد بود»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۵۱-۵۹.</ref>.
::::::ظاهرا [[حضرت مسیح]] {{ع}} در دگرگونی ملت‌های غرب نقش اساسی داشته، و این امر در خلال دو سه سالی است که بین [[امام]] {{ع}} و غربیان [[پیمان]] [[صلح]] برقرار است، و احتمالا [[حضرت عیسی]] {{ع}} در این برهه، در غرب بسر برده و یا بیشتر حضور او در غرب خواهد بود»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۵۱-۵۹.</ref>.


خط ۵۸: خط ۸۴:
::::::نام [[روم]] در بسیاری از [[روایات]] [[زمان ظهور]] آمده است. از جمله [[روایات]] مربوط‍‌ به [[فتنه]] و آشوب و تسلط‍‌ آنان بر [[مسلمانان]]، و [[روایات]] دیگری درباره حرکت ناوگان‌های جنگی آن‌ها به سواحل سرزمین‌های [[عربی]]، اندکی [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} وجود دارد.  
::::::نام [[روم]] در بسیاری از [[روایات]] [[زمان ظهور]] آمده است. از جمله [[روایات]] مربوط‍‌ به [[فتنه]] و آشوب و تسلط‍‌ آنان بر [[مسلمانان]]، و [[روایات]] دیگری درباره حرکت ناوگان‌های جنگی آن‌ها به سواحل سرزمین‌های [[عربی]]، اندکی [[پیش از ظهور]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} وجود دارد.  
::::::از [[امیر مؤمنان]] [[امام علی]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: در [[ماه رمضان]] به هنگام صبح از [[ناحیه]] شرق ندادهنده‌ای بانگ برمی‌آورد که: ای اهل [[ایمان]] گرد هم آیید و از [[ناحیه]] [[مغرب]] پس از ناپدید شدن شفق، نداکننده‌ای ندا سر دهد: ای [[اهل باطل]] گرد هم جمع شوید... و [[رومیان]] به ساحل دریا نزدیک غار [[اصحاب کهف]] روی آورده و [[خداوند]] آن [[جوانان]] را با سگ‌شان از غارشان برمی‌انگیزد، در بین آنان دو مرد به نام ملیخا و خملاها بوده که این دو، [[تسلیم]] [[اوامر]] [[حضرت قائم]] {{ع}} خواهند بود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵.</ref>. از [[پیامبر]] {{صل}} [[روایت]] شده که فرمودند: بین شما و [[رومیان]] چند [[پیمان]] [[صلح]] بسته می‌شود که چهارمین آن‌ها به دست مردی از [[خاندان]] هرقل است که چند سال دوام خواهد یافت. در این هنگام مردی از [[عبد القیس]] به نام سؤدد بن غیلان پرسید: در آن روز پیشوای [[مردم]] کیست‌؟ [[حضرت]] فرمود: [[مهدی]] از فرزندانم<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۰.</ref>.
::::::از [[امیر مؤمنان]] [[امام علی]] {{ع}} [[روایت]] شده که فرمود: در [[ماه رمضان]] به هنگام صبح از [[ناحیه]] شرق ندادهنده‌ای بانگ برمی‌آورد که: ای اهل [[ایمان]] گرد هم آیید و از [[ناحیه]] [[مغرب]] پس از ناپدید شدن شفق، نداکننده‌ای ندا سر دهد: ای [[اهل باطل]] گرد هم جمع شوید... و [[رومیان]] به ساحل دریا نزدیک غار [[اصحاب کهف]] روی آورده و [[خداوند]] آن [[جوانان]] را با سگ‌شان از غارشان برمی‌انگیزد، در بین آنان دو مرد به نام ملیخا و خملاها بوده که این دو، [[تسلیم]] [[اوامر]] [[حضرت قائم]] {{ع}} خواهند بود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۵.</ref>. از [[پیامبر]] {{صل}} [[روایت]] شده که فرمودند: بین شما و [[رومیان]] چند [[پیمان]] [[صلح]] بسته می‌شود که چهارمین آن‌ها به دست مردی از [[خاندان]] هرقل است که چند سال دوام خواهد یافت. در این هنگام مردی از [[عبد القیس]] به نام سؤدد بن غیلان پرسید: در آن روز پیشوای [[مردم]] کیست‌؟ [[حضرت]] فرمود: [[مهدی]] از فرزندانم<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۸۰.</ref>.
::::::برخی [[روایات]] نشانگر این است که [[سفیانی]] دارای [[فرهنگی]] غربی بوده، وی در [[کشور]] [[روم]] به سر می‌برد و سپس راهی منطقه [[شام]] می‌گردد و حرکت خود را از آن‌جا آغاز می‌کند. در کتاب غیبة [[طوسی]] رحمه [[الله]] آمده است که: "[[سفیانی]] که سرکرده [[قوم]] است از [[کشور]] [[روم]] به حرکت درآمده، در حالی که چون [[مسیحیان]] [[صلیب]] به گردن دارد<ref>غیبة طوسی، ص ۲۷۸.</ref>.  
 
برخی [[روایات]] نشانگر این است که [[سفیانی]] دارای [[فرهنگی]] غربی بوده، وی در [[کشور]] [[روم]] به سر می‌برد و سپس راهی منطقه [[شام]] می‌گردد و حرکت خود را از آن‌جا آغاز می‌کند. در کتاب غیبة [[طوسی]] رحمه [[الله]] آمده است که: "[[سفیانی]] که سرکرده [[قوم]] است از [[کشور]] [[روم]] به حرکت درآمده، در حالی که چون [[مسیحیان]] [[صلیب]] به گردن دارد<ref>غیبة طوسی، ص ۲۷۸.</ref>.  
::::::در برخی [[روایات]]، [[آزادی]] سرزمین [[روم]] توسط‍‌ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[اسلام]] آوردن [[رومیان]] به دست آن [[حضرت]] است، [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: آن‌گاه اهل [[روم]] به دست [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[اسلام]] آورده و [[حضرت]] برای آنان مسجدی را بنا می‌کند، سپس با [[جانشین]] قرار دادن یکی از یارانش در آن‌جا، خود باز می‌گردد<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۵۱.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۷۱.</ref>.
::::::در برخی [[روایات]]، [[آزادی]] سرزمین [[روم]] توسط‍‌ [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} و [[اسلام]] آوردن [[رومیان]] به دست آن [[حضرت]] است، [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: آن‌گاه اهل [[روم]] به دست [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} [[اسلام]] آورده و [[حضرت]] برای آنان مسجدی را بنا می‌کند، سپس با [[جانشین]] قرار دادن یکی از یارانش در آن‌جا، خود باز می‌گردد<ref>بشارة الاسلام، ص ۲۵۱.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|تونه‌ای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۷۱.</ref>.
}}
}}
۴۱۵٬۰۷۸

ویرایش